پيام هاي روشن انتخابات عراق (يادداشت روز)

روز يكشنبه انتخابات پارلماني عراق برگزار شد. اين دوره از انتخابات كه مسير نسبتاً پر فراز و نشيبي را طي كرد، اهميت و ويژگي هاي مهمي داشت. شايد بيشترين اهميت آن در اين است كه پس از تشكيل پارلمان، دولت جديدي بر سر كار خواهد آمد تا درباره پرونده ها و مسايل حساس و مهمي چون عقب نشيني و خروج نيروهاي اشغالگر آمريكايي، آشتي ملي، بازسازي عراق و آماده سازي و تجهيز نيروهاي نظامي اين كشور براي در اختيار گرفتن كامل مسئوليت هاي امنيتي و انتظامي، تصميم بگيرد.
انتخابات پارلماني عراق حساس ترين انتخابات اين كشور پس از سقوط صدام شمرده مي شود، چرا كه نه تنها مردم درباره سرنوشت خود و كشورشان تصميم مي گيرند، بلكه در ادامه اين انتخاب، چگونگي تعامل با برخي از كشورهاي منطقه نيز بازتعريف مي شود. دخالت ها و حمايت هاي مالي و سياسي برخي از دولت هاي عربي منطقه- به ويژه عربستان سعودي- و هم چنين آمريكا درباره برخي از نامزدها و گروه هاي سياسي، بخصوص عناصر وابسته به حزب منحله بعث و طرفداران صدام و تصميمي كه مردم در فرآيند اين انتخابات درباره نامزدها و گروه هاي ائتلافي مي گيرند نيز به اهميت انتخابات پارلماني عراق افزوده است.
برگزاري انتخابات در حالي صورت گرفت كه اصلاح قانون جديد انتخابات با روند نسبتاً دشواري همراه بود. سير وقايع سياسي باعث شد تا جبهه بندي ها و هم پيماني هاي سياسي و مذهبي در قالب ائتلاف هاي انتخاباتي، شكل جديدي به خود بگيرد. از سوي ديگر پرونده كانديداهاي رد صلاحيت شده نيز به دليل وابستگي آنان به حزب بعث عراق دخالت آمريكا و عربستان، به نوبه خود تنش زيادي ايجاد كرد.
انتخابات 2 روز گذشته عراق يك ويژگي ديگر هم داشت. اين انتخابات در زير باراني از بمب و خمپاره برگزار شد. حملات گروه هاي تروريستي به مردم عراق كه 38 كشته و 110زخمي بر جاي گذاشت و فقط در يك مرحله از آن بيش از 60 خمپاره در محله هاي مختلف بغداد منفجر شد، نتوانست جلوي اراده مردم اين كشور را بگيرد.
عراقي ها پذيرفته اند براي آنكه حاكم بر سرنوشت خود و كشورشان شوند و به خاطر برپايي استقلال و رشد و توسعه عراق، تحمل تلفات هم داشته باشند. روز يكشنبه عليرغم تهديدات وسيعي كه صورت گرفته بود، مردم با مشاركتي 65درصدي پاي صندوق هاي راي حاضر شدند. اين حضور، چيزي جز تحقير و ذلت براي تروريست ها و دشمناني كه تاب ديدن استقلال و پيشرفت عراق را ندارند، در برنداشت.
روزنامه فيگارو در توصيف يكشنبه عراق مي نويسد: «دموكراسي زير بارش خمپاره؛ در تمام طول روز انتخابات صفوف طولاني راي دهندگان با وجود حملات تروريستي در مقابل شعب اخذ راي سراسر عراق قابل مشاهده بود.»
همچنين الشرق الاوسط در گزارش مفصلي نوشت: «مردم عراق انفجارهاي انتخاباتي در اين كشور را به چالش كشيده و پاي صندوق هاي راي گيري به صورت گسترده حاضر شدند.»
ناگفته نماند كه شبكه تروريستي القاعده- تحت حمايت آمريكا و عربستان- افراد شركت كننده در انتخابات را تهديد به مرگ كرده بود! اين گروهك تروريستي براي روز يكشنبه در عراق، به زعم خود قانون منع آمد و شد اعلام كرده و درصدد ايجاد جو رعب و وحشت نزد عراقي ها بود. حضور پرشور مردم شيعه و سني در انتخابات عراق علاوه بر آنكه نشانه تمكين آنها نسبت به راي اكثريت بود، باعث به حاشيه كشاندن كساني شد كه طي ماه هاي اخير تلاش كردند تا عراق را به ورطه خشونت هاي داخلي و قومي-مذهبي بكشانند.
ويژگي مهم ديگري كه اين انتخابات دارد، تثبيت حاكميت شيعيان در عراق است. شيعيان اين كشور داراي اكثريت هستند. پذيرش حاكميت شيعي از سوي اشغالگران آمريكايي يك واكنش طبيعي به حساب مي آمد. اما در دو دوره دولت جعفري و مالكي، آمريكايي ها ديدند كه پيش بيني آنان درباره همكاري دولت شيعي عراق با اشغالگران درست از آب درنيامد. زماني كه ابراهيم جعفري- نخست وزير سابق عراق- برخلاف خواسته آمريكايي ها عمل كرد، رايس در واكنش به مواضع ضد آمريكايي دولت وقت بغداد به صراحت گفت كه چون ما عراق را آزاد كرده ايم! پس حق خود را در ارتباط با دخالت در امور داخلي اين كشور محفوظ مي دانيم!
عدم همكاري دولت هاي جعفري و نوري مالكي با آمريكا باعث عكس العمل از سوي كاخ سفيد شد. واشنگتن تلاش كرد از عربستان به عنوان مهره اي منطقه اي كه در جهت مطامع آمريكا قدم برمي دارد و هميشه آماده به خدمت آنان است، استفاده كرده و از حوزه نفوذ سعودي ها در بين عراقي ها و برخي سياسيون اين كشور براي برهم زدن قواعد بازي بهره بگيرد. آمريكا با همراهي دولت رياض سعي كردند به هر طريق ممكن بين مردم و دولت شيعي عراق اختلاف انداخته و از حاصل آن جاي پاي خود را در اين كشور محكم كنند.
بررسي اجمالي نتايج اوليه انتخابات اخير پارلماني عراق حاكي است دو ائتلاف «ملي عراق» و «دولت قانون» كه مربوط به شيعيان هستند، پيشتاز انتخابات به حساب مي آيند. در واقع نتيجه نهايي انتخابات پارلماني عراق نشان دهنده داوري مردم درباره صلاحيت دولت شيعي اين كشور و مواضع ضد آمريكايي آن است.
مردم عراق، ائتلاف و همدلي خود را با دولت حاكم به نمايش گذاشتند. نوري مالكي در پيام تشكر خود پس از پايان رأي گيري، خطاب به ملت عراق اعلام كرد؛ «روز انتخابات كساني كه در برابر اراده ملت ايستاده بودند و چشم ديدن دموكراسي و آزادي را نداشتند شكست خوردند و تمامي طرح ها و تهديدات تروريست ها نقش بر آب شد.»
از سوي ديگر آمريكايي ها زمزمه هايي به راه انداخته و ظاهرا قصد ندارند طبق جدول زمان بندي شده كه مورد توافق طرفين قرار گرفته بود، به خروج نيروهاي نظامي خود از عراق مبادرت كنند. هرچند به نظر نمي رسد كه آمريكا عرصه عراق را به همين سادگي رها كند، چرا كه گذشته از منابع نفت و انرژي كه زانوهاي آمريكايي ها را سست كرده، واشنگتن منافع ديگري را نيز از حضور خود در عراق دنبال مي كند. حضور ارتش آمريكا و وجود پايگاه هاي نظامي در منطقه خليج فارس و در همسايگي ايران، موقعيتي نيست كه آمريكايي ها به راحتي از آن بگذرند.
خروج و يا ابقاي حضور نظاميان آمريكايي پس از ماه اوت 2010 مسئله اي است كه پارلمان جديد عراق بايد درباره آن تصميم بگيرد. آنچه از شواهد امر پيداست نتايج نهايي اين انتخابات به طور حتم به مذاق سران كاخ سفيد خوش نخواهد آمد و از طرف ديگر با شكست ائتلاف العراقيه- وابسته به عربستان- دست دولت سعودي نيز تا حدود زيادي از عراق كوتاه خواهد شد.
و نكته آخر اينكه سران كشور عراق در قوميت ها و مذاهب مختلف بر سر نحوه اداره و چينش حاكميتي كشورشان توافق كرده و از طرفي حق انتخاب و حاكميت بر سرنوشت مردم را به خودشان واگذار كرده اند. اكنون يك سيستم سياسي «مردمي- توافقي» در عراق حاكم است. انتخابات پارلمان اين كشور مهر تاييد ديگري بر اين سيستم و گام استواري در مسير تحكيم و تثبيت آن است. برآيند انتخابات 2 روز گذشته عراق نقطه عطفي براي استمرار يك نظم سياسي كه مورد موافقت مردم و سران قبايل و مذاهب مختلف عراقي است، مي باشد. اين نظم، كمك خواهد كرد تا عراق در تعامل با ساير كشورها گام هاي استوارتري برداشته و روابط خود را با جهان بهبود بخشد.
انتخابات پارلماني عراق نشان داد، مردم اين كشور تصميم خود را براي ايجاد عراقي مستقل در سايه حاكميت اسلامي كه به قدرت هاي سلطه جو وابستگي ندارد، گرفته اند. آنها عراق را آباد و آزاد مي خواهند. عراقي بدون حضور اشغالگر و بدون دخالت مهره هاي دست آموز آمريكا در منطقه.
حميد اميدي

كيهان و خوانندگان

¤ وجه مشترك برخي از سران فتنه با ريگي تروريست و شرور معروف شرق كشور مزدوري هر دو طرف براي اجانب و استكبار جهاني است عدل و انصاف حكم مي كند همان سرنوشتي كه توسط دستگاه قضايي براي ريگي رقم مي خورد براي سران فتنه نيز اتفاق بيفتد.
محمودي
¤ تقاضا مي كنم از خلبانان جنگنده هايي كه هواپيماي حامل ريگي را مجبور به فرود در فرودگاه ايران كردند تقدير و تشكر به عمل آيد.
صبوري - كرج
¤ در برنامه «سياست ايراني» شبكه 4 سيما كه مورخ 15/12/88 پخش شد دو نفر از مدعوين تلفني به تطهير رضاشاه پرداختند. اگر قرار باشد در اين برنامه ها حكومت ديكتاتوري پهلوي تطهير گردد مردمي كه انقلاب كردند يك چيزي هم بدهكار ميشوند.
مولايي
¤ از روزنامه كيهان به خاطر چاپ اسامي برخي كالاهاي بد كيفيت چيني تشكر مي كنم و تقاضا دارم كه ضمن ادامه اين روند اسامي برخي كالاهاي نامطلوب و خطرناك بهداشتي، درماني و پزشكي غير استاندارد ساخته اين كشور را هم معرفي كنيد تا مردم در خريد آنها هوشياري لازم به خرج دهند.
يك هم وطن
¤ دولت صحبت از قابل اجرا بودن بازنشستگي پيش از موعد تا پايان نيمه اول سال 89 مي كند ولي ظاهرا در زيرمجموعه ها براي اجرايي شدن اين طرح به بهانه نداشتن بودجه سنگ اندازي ميشود.
صوفي
¤ به رغم اينكه صدا و سيما در خبري اعلام كرد كه جانبازان 70 درصد معاف از پرداخت هزينه طرح ترافيك هستند اما بنيادشهيد همچنان اين مبلغ را از جانبازان دريافت مي كند.
شكراللهي جانباز 70درصد
¤ كمتر از دو هفته به پايان سال باقي مانده ولي هنوز حقوق و عيدي بازنشستگان سازمان ثبت احوال را به حساب هاي آنان نريخته اند. درخواستم اين است كه متوليان امر احترام بازنشستگان را بهتر و بيشتر نگهدارند.
سليمي
¤ در قسمت ورودي ايستگاه مترو امام خميني(ره) هنوز عكس رئيس جمهور سابق روي ديوار نصب است آيا بعد از گذشت چندين سال از دوره رياست جمهوري ايشان هنوز شهرداري وقت نكرده كه نسبت به تعويض آن اقدام كند.
يك مسافر هميشگي مترو
¤ دو ماه حقوق و عيدي بازنشستگان تامين اجتماعي را يكجا پرداخت كرده اند ولي بازنشستگان كشوري هنوز نه حقوق گرفته اند و نه عيدي آنها پرداخت شده است. فقط از مسئولين وعده چند روز آينده را مي شنوند.
خاني
¤ براي دريافت حقوق مستمري پدر بازنشسته ام از بانك رفاه هرمزگان داراي وكالت دائمي از اداره ثبت اسناد هستم اما مسئولين بانك هر ساله سنگ اندازي مي كنند و خواستار تمديد وكالت نامه بنده ميشوند. اين خواسته هم هزينه جديدي را تحميل مي كند و هم انجام امور اداري آن مستلزم وقت زياد مي باشد. از مسئولين سازمان تامين اجتماعي و بانك ها انتظار داريم در جهت تسهيل ارائه خدمات خود گام بردارند نه اينكه هر روز عرصه را بر مشتريان خود تنگ تر بكنند.
تركي زاده
¤ با توسعه شهر اصفهان طي سالهاي اخير و احداث بزرگراهها، خيابان ها و شهرك هاي جديد يكي از نيازهاي مسافريني كه با وسايل نقليه شخصي وارد اين شهر ميشوند وجود تابلوهاي راهنما و منتهي به مقصد آنها مي باشد. در حال حاضر كمبود شديد اين تابلوها احساس ميشود بطوريكه به همراه داشتن نقشه شهر هم كارآيي خود را ندارد. لذا نصب تابلوهاي جديد با نام قديم و جديد (هر دو) ضروري است و از همه مهمتر ترافيك شهر را نيز روان مي كند.
محمود بليغيان از اصفهان
¤ امنيت شهر جديد انديشه طي يك سال اخير بسيار تنزل پيدا كرده است. ساكنين موارد ناامني اتفاق افتاده را به اطلاع مسئولين كلانتري مستقر در شهر مذكور رسانده و مي رسانند و در مقابل انتظار رسيدگي به موقع دارند. با توجه به فرا رسيدن سال نو و ايام تعطيلات نوروزي ساكنين منطقه نگران امنيت خانه و كاشانه خويش هستند از مسئولين نيروي انتظامي تقاضا داريم با احساس مسئوليت بيشتري آرامش خاطر شهروندان بويژه ساكنين شهر جديد انديشه را فراهم سازند.
جمعي از ساكنين شهر جديد انديشه
¤ ترافيك تقاطع بزرگراه شهيد آيت ا... سعيدي و يافت آباد بيش از نيم ساعت طول مي كشد كه واقعا كشنده است. چندين سال است كه وعده احداث پل در اين تقاطع را داده اند ولي هيچ اقدامي نشده است.
فتحي
¤ برخي رانندگان اتوبوس هاي ريالي اسكناس هاي جمع آوري شده از كرايه مسافرين را لوله كرده و داخل شيارهاي پنجره بخاري جلو اتوبوس قرار مي دهند و به اين وسيله پول ملي كشور را از بين مي برند. مي خواستم از طريق اين ستون بيشتر به اين موضوع تذكر داده باشم. اميدواريم با توجه به موضوع ديگر اين كار تكرار نشود.
عابد
پاسخ روابط عمومي نيروي انتظامي
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخ 9/10/88 تحت عنوان «فروش پوشاكي با نمادهاي شيطان پرستي» به اطلاع ميرساند: عوامل كلانتري 132 نبرد كه از محل بازديد به عمل آورده كه در اين ارتباط فردي كه لباس نماد شيطان پرستي مي فروخت مشاهده شد و به نامبرده تذكر داده شد كه در صورت مشاهده در بازديد بعدي برابر مقررات اقدام خواهد شد و آن عده اي كه عصرها اقدام به پهن نمودن بساط و فروش لباس مي نمايند با هماهنگي اجرائيات شهرداري جمع آوري گرديده است.
پاسخ شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه
در پاسخ به مطلب مندرج در تاريخ 30/10/1388، پيرامون «نحوه خدمت رساني خطوط اتوبوسراني خاني آباد نو - پايانه شهيد فياض بخش و خاني آباد نو - ميدان انقلاب اسلامي»، به اطلاع مي رساند: در خط خاني آباد نو - پايانه شهيد فياض بخش تعداد 3 دستگاه اتوبوس بليتي و 12 دستگاه اتوبوس ريالي و در خط خاني آبادنو - ميدان انقلاب اسلامي تعداد 10 دستگاه اتوبوس بليتي و 13 دستگاه اتوبوس ريالي طبق برنامه زمانبندي مشخص و تحت نظارت عوامل نظارتي اين شركت مبادرت به جابجايي شهروندان محترم مي نمايند كه با توجه به ميزان تقاضا و امكانات موجود، نحوه خدمت رساني مطلوب ارزيابي مي گردد.
لازم به ذكر است امكان دارد گاهي اوقات به ويژه در ساعات اوج تقاضاي سفر به دليل ترافيك موجود در سطح شهر و كندي حركت اتوبوس ها، اختلالاتي در نحوه خدمت رساني بروز نمايد كه امري اجتناب ناپذير است.
پاسخ شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه
در پاسخ به مطلب مندرج در تاريخ 29/10/1388، پيرامون«نحوه تقسيم بندي تعداد صندلي ها در قسمت بانوان و آقايان در اتوبوس هاي سامانه خطوط تندرو و محدود كردن قسمت بانوان در قسمت جلو اتوبوس كنار راننده»، به اطلاع مي رساند: تعيين تعداد صندلي و ميزان فضا براي آقايان و بانوان در اتوبوس هاي شركت واحد از جمله در اتوبوس هاي سامانه خطوط تندرو متناسب با ميزان تقاضاي آقايان و بانوان صورت مي گيرد. در خصوص محدود كردن فضاي جلو قسمت بانوان در كنار راننده نيز دلايلي همچون تامين امنيت بيشتر مسافرين در صورت بروز سانحه، امكان ديد بهتر راننده از طريق آينه هاي بغل و وسط به هنگام رانندگي، حفظ آرامش و تمركز راننده و ممانعت از قرار دادن وسايل شخصي مسافران در جلوي شيشه، مدنظر بوده است.

قاليچه! (گفت و شنود)

گفت: يكي از اساتيد دانشگاه تهران در مناظره تلويزيوني گفته است «ايران معاصر در دويست سال گذشته مديون دو شخص است آغامحمدخان قاجار و رضا خان پهلوي»!
گفتم: ديگه چي؟!
گفت: همين آقا گفته است «من به هويتي كه از طريق رضا خان كسب كرده ام، افتخار مي كنم»!
گفتم: اما معروف ترين بخش از هويت رضا خان، بي سوادي او بود!
گفت: ايشان گفته است به شمشير آغامحمدخان قاجار هم افتخار مي كند!
گفتم: يعني از جنايت هاي آغامحمدخان از جمله، قتل عام مردم مظلوم كرمان و ساختن مناره از سرهاي بريده آنان افتخار مي كند؟!
گفت: چه عرض كنم؟! ايشان از دولت استعمارگر انگليس هم حمايت كرده است!
گفتم: از يك عنكبوت كه قرص روانگردان مصرف كرده بود، پرسيدند؛ شغل شما چيه؟! جواب داد؛ مگه نمي بيني دارم قاليچه ابريشمي مي بافم؟!

عضو سابق شوراي امنيت ملي آمريكا: 30 سال در توهم سقوط جمهوري اسلامي بوديم اما هيچ اتفاقي نيفتاد

مشاور سابق وزير خارجه آمريكا تصريح كرد دوستي من با سبزها به دهه 1980برمي گردد و من 25سال است كه با اين افراد ارتباط داشته ام مايكل لدين، كارشناس آمريكايي- يهودي و مشاور سابق وزيرخارجه آمريكا در دولت ريگان طي مناظره اي كه در مؤسسه شوراي آتلانتيك برگزار شد، ضمن حمايت از دخالت آمريكا در امور داخلي ايران گفت: ما مي توانيم همكاري با ايران و پشتيباني از هواداران تغيير (اغتشاش گران) را بطور همزمان دنبال كنيم. ما همين كار را با شوروي هم كرديم، پس هيچ دليلي ندارد كه در برخورد با ايران نتوانيم از اين سياست استفاده كنيم.
مايكل لدين در ادامه ضمن حمايت از جريان سبز در ايران و تاكيد بر استقلال اين جريان افزود: دوستي من با بعضي از افرادي كه امروز «سبز» ناميده مي شوند به دهه 1980برمي گردد. در آن زمان اين افراد در كابينه موسوي مسئوليت هايي داشتند. من 25سال با اين افراد ارتباط داشته ام و آنها اصرار دارند كه هيچ دولتي در غرب با آنها مذاكره نكرده است.
«لدين» در پايان سخنان خود خواستار حمايت آشكار دولت آمريكا از مخالفان در ايران شد و بر اين نكته تاكيد كرد كه «اين حمايت، هم از نظر اخلاقي و هم از نظر سياسي و راهبردي صحيح است.»
در ادامه اين مناظره، «فلينت لورت»، كارشناس سياسي و استاد روابط بين الملل دانشگاه دولتي پنسيلوانيا به طرح ديدگاه هاي خود پرداخت. وي در آغاز با اشاره به اهميت موضوع، افزود: با توجه به موقعيت جغرافيايي ايران بعنوان قلب خليج فارس و چهارراه ارتباطي خاورميانه و آسياي مركزي و جنوبي، و با توجه به ميزان جمعيت و ابعاد سرزمين ايران، اين كشور از اهميتي حياتي برخوردار است. وجود ذخاير عظيم هيدروكربني هم بر اهميت اين كشور افزوده است.
اين استاد دانشگاه آمريكايي با اشاره به ابراز اميدواري لدين براي تغيير در ايران افزود: 30سال است كه نومحافظه كاران آمريكا مي گويند جمهوري اسلامي ايران در آستانه خيزش سياسي است. در آغاز انقلاب اسلامي اين ادعا را شنيديم، در زمان جنگ ايران و عراق، درگذشت آيت الله (امام) خميني، در زمان دولت اصلاح طلبان، پس از شكست اصلاح طلبان، و در هنگام حمله به عراق هم ادعاهاي مشابهي را شاهد بوديم.
«فلينت لورت» سپس با رد ادعاهاي مطرح شده در مورد احتمال تقلب در انتخابات ايران گفت: بايد براي طرح ادعا، دلايلي هم عنوان كرد. عده اي مي گويند در برخي حوزه هاي راي گيري، تعداد شركت كنندگان از تعداد ساكنان آن حوزه بيشتر بوده است. برخي هم مي گويند چرا، در حالي كه موسوي اهل آذربايجان است، احمدي نژاد در اين منطقه بيشتر راي آورده است. خوب براي همه اين ها مي توان دلايلي را ذكر كرد. اما دليلي ندارد بپذيريم كه سبزها نماينده اكثريت در ايران هستند. نظرسنجي هايي كه پيش و پس از انتخابات انجام شد هم اين ادعا را تاييد نمي كند. نه نظرسنجي بوسيله دانشگاه تهران و سه پژوهش بوسيله موسسات نظرسنجي غربي نشان مي دهد كه هواداران اين گروه اكثريت را در ايران تشكيل نمي دهند.
وي با تأكيد بر حمايت اكثريت مطلق مردم ايران از نظام جمهوري اسلامي گفت: شايد ما دوست نداشته باشيم يا نتوانيم درك كنيم، اما بيشتر ايرانيان ترجيح مي دهند در نظام جمهوري اسلامي زندگي كنند؛ آنها دوست ندارند صفت «اسلامي» از نام كشورشان حذف شود.
«فلينت لورت» در پايان سخنان خود و در مقام نتيجه گيري گفت: ما (آمريكاييان) بهتر است به واقعيت نگاه كنيم و سياست هايمان را بر مبناي واقعيت، و نه بر مبناي آنچه مي پسنديم، تنظيم كنيم.
حمايت از تقلب با پول آمريكا
«پل كريگ رابرتس» معاون سابق وزارت دارايي ايالات متحده هم در مقاله اي كه در پايگاه اينترنتي كانترپانچ منتشر شده به نقد سرمايه گذاري آمريكا براي به قدرت رساندن حكومت هاي دست نشانده در كشورهاي اسلامي پرداخت.
اين مقام آمريكايي با اشاره به وجود سازمان هايي كه به اصطلاح براي تحكيم دموكراسي در كشورهاي اسلامي فعاليت مي كنند نوشت: «بنياد اعانه ملي براي دموكراسي» كه در سال 1995 در آمريكا تأسيس شده يكي از اين سازمان ها است. اين بنياد كه خود را مؤسسه اي غيرانتفاعي و غيرتجاري مي داند، «ترويج دموكراسي و استانداردهاي جهاني حقوق بشر در ايران» را به عنوان هدف اصلي خود تعريف كرده است.
وي در همين زمينه مي افزايد: امروز همه ما مي دانيم معناي اين شعار چيست. اين يعني ايالات متحده از انقلاب هاي مخملي يا رنگي به منظور نصب حكومت هايي دست نشانده پشتيباني مالي مي كند، درست پيش از ظهور جنبش سبز در تهران كه با اعتراض به انتخابات آغاز شد، «كنت تيمرمن»، رئيس بنياد اعانه ملي براي دموكراسي در مقاله اي نوشت «در دهه گذشته، بنياد ما ميليون ها دلار براي ترويج انقلاب هاي رنگي در جاهايي مانند اوكراين و صربستان خرج كرده است. بخشي از اين پول ها هم از طريق افرادي كه با موسسه هاي غيرانتفاعي در خارج از ايران ارتباط دارند به دست گروه هاي هوادار موسوي رسيده است»؛ به بيان ساده تر، اين پول آمريكا بود كه از ادعاي تقلب در انتخابات ايران پشتيباني مالي كرد. معاون سابق وزارت دارايي آمريكاي همچنين با يادآوري سابقه دخالت هاي دولت آمريكا در امور داخلي ايران مي نويسد: در زمان جرج بوش هم معلوم شده بود كه دولت آمريكا عده اي از ايرانيان را براي فعاليت عليه كشور خود خريده است. چنانكه روزنامه واشنگتن پست در سال 2007 گزارش داد بوش اجازه پرداخت بيش از 400 ميليون دلار براي فعاليت گروه هاي شورشي در ايران را صادر كرده بود.
«رابرتس» با انتقاد از پشتيباني آمريكا از گروه هاي تروريست مي نويسد: عبدالمالك ريگي، رهبر يك گروه جدايي طلب در ايران و فردي كه مسئول تعداد زيادي از حملات تروريستي در سال هاي اخير بوده به تازگي توسط ايران دستگير شده است. او اعتراف كرده است كه آمريكائيان به وي اطمينان داده بودند كه مي تواند روي پشتيباني نظامي و مالي آنها حساب كند. برادر كوچكتر ريگي، پيش از اين گفته بود كه اين گروه از آمريكا كمك مالي مستقيم دريافت كرده و حتي برخي از عمليات هاي گروه توسط آمريكا برنامه ريزي شده است.

معاون مركز مطالعات امنيت ملي اسرائيل:
 سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا حمله به ايران را عمليات رواني مي دانند

يك تحليلگر ارشد امنيت ملي در اسرائيل، تصريح كرد كه سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا حمله به ايران را عمليات رواني مي دانند.
اورايم كام، معاون مركز مطالعات امنيت ملي اسرائيل طي مقاله اي در روزنامه هاآرتص نوشت: «آمريكا هنوز به اين مرحله نرسيده است كه درباره حمله نظامي به ايران تصميم گيري كند».
وي با تأكيد بر اينكه سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا ترجيح مي دهند از اقدام نظامي عليه ايران خودداري كنند تصريح كرد: «در واقع اعلام اظهاراتي مبني بر حمله نظامي به ايران با هدف اعمال فشار رواني بر ايران مطرح مي شود و قصد جدي براي عملي كردن اين گونه تهديدها وجود ندارد.»
اورايم كام، در تشريح علل اصلي خودداري از حمله به ايران از سوي مقامات كاخ سفيد گفت: مقامات بلندپايه كاخ سفيد سه علت اصلي را براي خودداري از حمله به ايران ذكر مي كنند؛ اول اينكه در شرايط كنوني اولويت با گام هاي سياسي و حركت در چارچوب اعمال مجازات هاي بيشتر عليه ايران است. دوم اينكه اقدام نظامي پيامدهاي غيرقابل پيش بيني به همراه دارد و ثبات منطقه خاورميانه را به هم مي زند و امنيت نيروهاي آمريكايي مستقر در منطقه خليج فارس را به خطر مي اندازد و سوم اينكه حمله نظامي برنامه هسته اي ايران را متوقف نمي كند بلكه حداكثر آن را به مدت يك تا سه سال به تعويق مي اندازد.
وي افزود: البته علل ديگري نيز وجود دارد كه مانع تمايل آمريكا به موافقت با حمله نظامي به ايران مي شود، از جمله اينكه واشنگتن نمي خواهد نيروهايش در افغانستان يا عراق را با گشودن جبهه اي جديد به خطر بيندازد.
اين مقام صهيونيستي تصريح كرد: مشكل ديگر اين است كه اسرائيل نيز بدون دريافت چراغ سبز يا حداقل چراغ زرد آمريكا نمي تواند اقدامي نظامي عليه ايران انجام دهد زيرا از يك سو قدرت نظامي تل آويو ضعيف تر از واشنگتن است و از سوي ديگر پاسخ تهران به اين اقدام احتمالي شديد خواهد بود. وي گفت: به نظر مي رسد براي حمله به ايران صرفاً دو راه وجود داشته باشد؛ يا ايران اقدامي تحريك آميز در زمينه هسته اي انجام دهد يا اينكه بتوانيم مسئولان آمريكايي را قانع كنيم كه خطر حمله به ايران كمتر از تحمل ايران داراي برنامه هسته اي است.

با تاييد همسو بودن مديركل آژانس با غرب نماينده آمريكا: آمانو با البرادعي متفاوت است!

سرويس سياسي -
به دنبال گزارش مغرضانه و كاملا سياسي اخير مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي كه با توصيه كشورهاي غربي ارائه شد نماينده آمريكا در آژانس با تاييد اين همسويي اعلام كرد كه آمانو با البرادعي متفاوت است.
روزنامه الشرق الاوسط ديروز به نقل از «گلين ديويس» نماينده آمريكا در آژانس بين المللي انرژي اتمي نوشت: آژانس حتما در دوران مديريت يوكيا آمانو شاهد تغييراتي خواهد بود.
وي افزود: اين تغييرات ناشي از تفاوت ديدگاه آمانو با البرادعي، مدير كل پيشين آژانس و نيز شيوه متفاوت آمانو در برخورد با مسائل است.
وي در عين حال مدعي شد كه نبايد به تفاوت دو مديركل پيشين و كنوني آژانس جنبه شخصي داد زيرا مديركل آژانس به صورت فردي عمل نمي كند. اين ادعا در حالي مطرح مي شود كه به اذعان كارشناسان سياسي آمانو در گزارش اخير خود درباره برنامه هسته اي ايران زحماتي (!) كه آمريكايي ها براي مديركل شدن وي كشيده بودند را تلافي كرده است.

نسخه جيبي تقي زاده و دفاع از تحريم ملت ايران (خبر ويژه)

برخي عناصر ضدانقلاب خارج نشين و رسانه هاي آنان در دشمني با حقوق ملت ايران گوي سبقت از آمريكا و اسرائيل ربوده اند. سايت روز نت يكي از اين محافل است كه با جمع آوري شماري از عناصر ضدانقلاب نوكرمآب، به زبان فارسي از منطق آمريكا و رژيم صهيونيستي عليه ايران دفاع مي كند.
اين سايت در مطلبي به قلم سعيد- ق از اعضاي متواري گروهك ادوار تحكيم به دفاع از تحريم غرب عليه ايران به بهانه برنامه هسته اي پرداخت. او در ادبياتي قابل تامل و مشابه ادبيات راديو اسرائيل و صداي آمريكا مي نويسد: بحران هسته اي ايران، جهان را گرفتار بحراني كرده كه لاينحل مي نمايد... اكنون آشكار است كه برنامه هسته اي ايران چيزي جز دستيابي به انرژي هسته اي را دنبال مي كند. ايران دنبال چماق و سلاح هسته اي است. برنامه هسته اي ايران عميقا مشكوك است. آيا موثر نبودن تحريم براي انصراف ايران از برنامه هسته اي بدين معناست كه جامعه جهاني بايد از تحريم صرف نظر كند؟ رها كردن ايران و عدم تحريم آن، سرمشق نامناسبي براي ديگر كشورها خواهد بود.
وي با تاكيد بر همراهي بر پروژه فشار خارجي اضافه كرد: همواره گفته شده كه جنبش سبز براي پيروزي نيازمند آن است كه وارد فاز اعتصابات شود تا بتواند با فلج كردن كشور، دولت را به زير بكشد. شايد در صورت فعال بودن جنبش سبز، تحريم هاي اقتصادي فلج كننده مي توانند در تسريع پيروزي جنبش نقش مهمي ايفا كنند.
روز نت در عين حال اذعان كرد: جمهوري اسلامي با توجه به تجربه ها و هدف غايي اش از برنامه هسته اي، هراسي از تحريم ها به دل راه نخواهد داد. ايران در شرايط كنوني باور دارد كه ايالات متحده به دليل درگير بودن در عراق و افغانستان و درگيري با تروريسم اسلامي]![ در ديگر مناطق خاورميانه، توانايي درگير شدن در جنگي ديگر را ندارد. در ماجراي گروگان گرفتن ]![ سربازان انگليسي، ايران كوشيد تحمل نيروهاي ائتلاف را محك بزند. برخورد دولت هاي غربي تا به حال ايران را مجاب نكرده كه غرب توانايي برخورد با ايران را دارد. اگر قرار است برنامه هسته اي ايران با توسل به تهديد متوقف شود بايد به گونه اي به مسئولان ايراني نشان داد كه دولت هاي غربي آمادگي برخورد از نوع ديگري را نيز دارند.
نويسنده در پايان همان چيزي را به اربابان آمريكايي توصيه كرد كه از سوي مقامات آمريكايي -در زمينه استثنا كردن حوزه اينترنت و رسانه از تحريم ها و حمايت از عناصر ضدانقلاب- درباره آن تصميم گيري شده است؛ «اگر پرسيده شود مهمترين كمكي كه در وضعيت كنوني دولت هاي غربي مي توانند به خود و ما كنند چيست مي توان بر يك نكته انگشت نهاد. و آن تامين زيرساخت ها و امكانات سخت افزاري براي تاسيس و تامين مالي شبكه هاي راديو وتلويزيوني فارسي زبان، در اختيار قراردادن امكانات دور زدن سانسور اينترنتي و تامين مالي برنامه هاي افشاي نقض حقوق بشر و آموزش هاي پايه درباره دموكراسي و حقوق بشر به مردم ايران است. اين هم به سود ما و هم سود دولت هاي غربي است.»
در اوايل قرن اخير فراماسونر وابسته اي مانند تقي زاده ضمن امضاي قرارداد واگذاري نفت ايران به انگليسي ها خواستار فرنگي شدن از نوك پا تا فرق سر بود. او بعدها در برابر انتقادها گفته بود «المامور معذور». ظاهرا پس از نواخته شدن كوس رسوايي روشنفكري نوكرمآب، با نسخه هاي معاصر سرسپرده تري- البته در قطع جيبي- مواجه هستيم كه در روز روشن خصومت ها و عنادهاي دشمنان پيشرفت ملت ايران را توجيه مي كنند.

زور الكي نزنيد كارمان تمام است (خبر ويژه)

يك عضو تيم گرداننده روزنامه هاي زنجيره اي و همكار گروهك نهضت آزادي ورود اصلاح طلبان در رقابت هاي آتي انتخاباتي را بلاموضوع اعلام كرد.
عليرضا رجايي با اشاره به حوادث پس از انتخابات گفت: اقدامات صورت گرفته براي حذف اين جريان است و سقف انتظار حضور جريان اصلاح طلب در قدرت، وجود يك اقليت خنثي و ضعيف در دستگاههاي رسمي است.
وي به ايلنا گفت: ورود اصلاح طلبان به رقابت هاي انتخاباتي آتي بلاموضوع است. اين گونه حضور فقط در حدي خواهد بود كه تنور انتخابات را گرم كنند و فضا مانند سال 76 و 78 كه اين جناح توانست اكثريت آرا را كسب كند نخواهد بود. اصلاح طلبان نبايد چندان به دنبال حضور در نهادهاي رسمي باشند بلكه بايد عمدتا در قالب نهادهاي مدني فعاليت كنند.
وي درباره استراتژي آينده گفت: اصلاح طلبان بايد منتظر فرصت هايي براي حضور در جامعه باشند.
پيش از اين خاتمي در جلسات درون گروهي با انتقاد از افراط گري كساني نظير موسوي تصريح كرده بود كه اين تندروي ها هم سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان را به باد داد و هم حاكميت را بدگمان كرد به نحوي كه بعد از اين با ما مانند قبل معامله نخواهد شد.

صادرات فناوري به ايران ممنوع به استثناي ادوات جنگ نرم! (خبر ويژه)

در حالي كه رژيم استكباري آمريكا طي 30سال گذشته همواره بر تحريم هاي اقتصادي و به ويژه تحريم صدور فناوري به ايران تاكيد كرده، روزنامه نيويورك تايمز از قول يك مقام عالي رتبه آمريكايي فاش كرد: دولت آمريكا از شركت هايي كه خدمات اينترنتي همچون چت آن لاين، ارسال عكس و تبادل پيام آن لاين را در اختيار كاربران ايراني قرار مي دهند، حمايت مي كند.
به نوشته نيويورك تايمز «دولت اوباما، شركت ها و موسسات اينترنتي نظير مايكروسافت، گوگل، فيس بوك و تويتر را كه ارتباط آشوبگران را با منابع اطلاعاتي غرب و همچنين ارتباط آنها را با يكديگر در كشور ايران، تسهيل مي كند از قانون تحريم هاي يكجانبه آمريكا مستثني خواهد كرد.»
مقام آمريكايي به روزنامه نيويورك تايمز گفت: وزارت خزانه داري آمريكا درصدد صدور يك مجوز كلي براي شركت هايي است كه نرم افزارهاي دسترسي به اينترنت را در اختيار كاربران ايراني قرار مي دهند.
وزارت امور خارجه آمريكا و برخي ديگر از كمپاني هاي اين كشور پس از وقايع روي داده متعاقب انتخابات ايران، از كنگره آمريكا خواستند كه شركت هاي ارائه دهنده خدمات اينترنت به كاربران ايراني را از ليست تحريم هاي ايران مستثني كنند.
اقدام وزارت خزانه داري در صدور مجوز براي فعاليت و صادرات محصولات اين گونه شركت هاي اينترنتي به ايران، ناشي از عدم مخالفت كنگره با اين درخواست مي باشد.
در دسامبر(آذرماه) گذشته ميلادي وزارت امور خارجه آمريكا طي درخواستي از كنگره از قانونگذاران آمريكايي خواسته بود با لغو بخشي از تحريم ها عليه ايران امكان دانلود و دسترسي به بازار مجاني نرم افزارهاي اينترنتي آمريكا از جمله مايكروسافت و گوگل را در اين كشور فراهم كنند.
در اين درخواست كه به صورت نامه اي به كنگره تقديم شده، آمده بود كه دسترسي به شبكه هايي مانند فيس بوك و تويتر ايران در جهت منافع ملي آمريكا است. گفتني است رژيم هاي استكباري غربي و دولت هاي مرتجع منطقه به ويژه طي دهه اخير دهها ميليارد دلار براي جنگ نرم و رخنه در صفوف متحد ملت ايران هزينه كرده اند.

بايد به كمك هاي خارجي افتخار كنيم (خبر ويژه)

ضرب المثل معروفي مي گويد «خر همان خر است، فقط پالانش عوض شده است». حالا حكايت خصومت قدرت هاي غربي با ملت ايران به واسطه تحريم هاي اقتصادي است. يك عضو گروهك تروريستي منافقين كه بعدها به خاطر رسوايي هاي سازمان مدعي جدايي از آن شد، نبوغ! به خرج داده و از دولت هاي زورگوي غربي مي خواهد به تحريم و فشار اقتصادي ادامه دهند اما بهانه و توجيه آن را از برنامه هسته اي به حقوق بشر عوض كنند.
حسين باقرزاده در سايت ايران امروز مي نويسد: برخي فعالان سياسي ايران بر آثار تحريم هاي اقتصادي در زندگي روزمره مردم و به خصوص قشرهاي تهي دست انگشت گذاشته اند و با آن مخالفت مي كنند. واقعيت اين است كه جنبش سبز در مصافي بسيار نابرابر با رژيم خشن ايران درگير شده است. نهادهاي بين المللي ]قدرت هاي غربي[ نمي توانند مستقيماً به اين جنبش مدد برسانند. هرگونه كمكي از خارج مورد بهره برداري تبليغاتي رژيم قرار مي گيرد و دريافت كنندگان آن در معرض بيشترين خطر سقوط قرار خواهند گرفت. فرهنگ سياسي حاكم برايران به دلايل تاريخي و عصبيت بيگانه ستيزي به شدت در برابر كمك خارجي حساس است و اين حساسيت مي تواند زمينه سركوب دريافت كنندگان را فراهم كند ولي جامعه جهاني مي تواند اگر مستقيماً نمي تواند جنبش را تقويت كند، دست كم حاكميت را تضعيف نمايد و تعادل قدرت موجود را برهم بزند. در اين راستا كسي كمكي دريافت نكرده كه به وابستگي به خارج متهم شود.
اين منافق خارج نشين همچنين نوشت: واقعيت اين است كه ما به كمك خارجي و جهاني نياز داريم. بايد از هر امكاني براي اعمال فشار بر حاكميت بهره گرفت، به خصوص كمك نظام هاي دموكراتيك و مدافع دموكراسي و حقوق بشر، تحريم در دستور كار است. مواردي از تحريم سالهاست عليه جمهوري اسلامي به كار رفته و ممكن است در آينده نزديك تشديد شود. اين تحريم ها اما نه به لحاظ انگيزه و نه به لحاظ كيفيت با آنچه مي تواند به مخالفان كمك برساند همخواني ندارد. انگيزه تحريم ها، فعاليت هسته اي ايران است. فعاليت هسته اي رژيم در عين مخاطره آميز بودن، به دلايل مختلف مورد حمايت بخش وسيعي از جامعه ايران قرار گرفته است. رژيم جمهوري اسلامي موفق شده است كه فعاليت هسته اي خود را به عنوان يك مسئله ملي در جامعه جا بيندازد و حمايت آنان را كسب كند. جامعه جهاني اگر مايل است به مخالفان در ايران مدد برساند بايد كه هم ملاك هاي خود را براي اعمال تحريم عليه ايران تغيير دهد و هم كيفيت اين تحريم را متناسب با آن ملاك ها برگزيند. تحريم به دليل فعاليت هسته اي ايران بازتاب مثبت چنداني در داخل ايران ندارد. ولي اگر تحريم به دليل نقض حقوق بشر صورت بگيرد استقبال از آن به مراتب صورت ديگري خواهد يافت.
درحالي كه نوع تحريم ها، ملت ايران را هدف قرار مي دهند اين مهره ضدانقلاب به تبعيت از توجيهات هيئت حاكمه آمريكا و ادعاي وضع تحريم هاي هوشمند عليه حاكميت، به توجيه تحريم ها پرداخت و از آن دفاع كرد. وي همچنين نوشت: اعمال تحريم ها قطعي است و صرف مخالفت با آن به نتيجه اي نمي رسد. به جاي آن بايد كوشيد سياست تحريمي غرب، حقوق بشري شود.

مدير شبكه ضد انقلاب تحت تعقيب اينترپل قرار گرفت (خبر ويژه)

پليس بين الملل براساس حكم قضايي يك دادگاه در شيراز، مدير شبكه تلويزيوني ضد انقلابي «كانال يك» را به اتهام فعاليت هاي تروريستي و خرابكارانه تحت تعقيب قرار داد.
به گزارش «پارسينه» شهرام همايون مدير شبكه مذكور به واسطه سايت رسمي اينترپل تحت تعقيب قرار گرفته و مشخصات و عكس وي در اين سايت به عنوان فرد تحت تعقيب منتشر شده است.
نامبرده در شبكه تلويزيوني خود به فعاليت هاي خرابكارانه و تروريستي، حمله به ماموران پليس، ديوار نويسي و ... تحريك مي كرد و حكم دادگاه شيراز مبناي پيگرد وي از سوي اينترپل شده است.
در اقدامي مشابه مديران ماهواره يوتلست فرانسه پخش شبكه «كانال يك» را قطع كردند.

دست به سينه در برابر مافيا و هفت تيركش ها (خبر ويژه)

بازداشت مغرضانه و بدون سند حميد معصومي نژاد خبرنگار پرسابقه ايراني توسط رژيم مافيايي ايتاليا، بهانه اي براي سنجش صداقت سازمان هاي جهاني مدعي حمايت از حقوق خبرنگاران و همچنين عناصر مطبوعاتي زنجيره اي و ضدانقلاب شد.
محافل ياد شده كه غالباً در خدمت جنگ رواني و تبليغاتي غرب عليه ايران قرار دارند، به هنگام برخورد قضايي در ايران با تخلفات عناصر فعال در روزنامه هاي زنجيره اي، به طور هماهنگ به دفاع از عناصر ياد شده و تخطئه جمهوري اسلامي مي پرداختند و حال آن كه مطبوعات ياد شده يا برخي همكاران آن تخلفات آشكاري را مرتكب شده و قوانين كشور را زير پا نهاده بودند. اما اكنون محافلي نظير سازمان خبرنگاران بدون مرز، ديده بان حقوق بشر و همكاران رسانه هاي بيگانه درباره بازداشت معصومي نژاد كه سوابق كاملاً روشن خبرنگاري و حرفه اي دارد، سكوت كرده اند. و اين در حالي است كه آنچه مقامات ايتاليايي ادعا مي كنند اين است كه خبرنگار ايراني متهم به قاچاق اسلحه است چون ارتباط رسانه اي خوبي داشته است! آنها مدعي هستند معصومي نژاد در قاچاق اسلحه دست داشته و براي سنديت بخشيدن به ادعاي خود چند قبضه كلت و چند عدد فشنگ را به نمايش گذاشته اند!! آن هم در كشوري كه كشور مافياها و هفت تيركشي- از خيابان تا هيئت حاكمه سياسي- محسوب مي شود.
گفتني است رسانه هاي ضد انقلاب كه توسط عناصر زنجيره اي فراري اداره مي شوند، در اغلب گزارش هاي خود به جاي جانبداري از يك هموطن مظلوم خود جانب رژيم مافيايي ايتاليا را گرفته و پشت سر برلوسكوني ايستاده اند.
در يكي از اين نمايش هاي سياه، آرش حسن نيا كه پس از يك دهه همكاري با روزنامه هاي زنجيره اي به راديو فردا پيوست، گزارشي تهيه كرده با عنوان «پرونده خبرنگار صداوسيما در ايتاليا مطبوعاتي نيست». وي پس از همكاري با روزنامه هاي عصر آزادگان، آفتاب، ياس نو، شرق و كارگزاران به روزنامه افراطي اعتمادملي پيوسته بود اما به خاطر افراط گري هايش از روزنامه كروبي اخراج شد.
نامبرده در گزارش خود براي راديو فردا، سراغ رضا معيني در سازمان خبرنگاران بدون مرز رفت. معيني در گفت وگو با حسن نيا با نگاه مثبت و اعتماد آميز به پليس ايتاليا گفت: قرار است پليس ايتاليا به ما ابلاغ كند كه دستگيري خبرنگار ايراني هيچ ربطي به مسئله آزادي بيان و فعاليت حرفه اي اين خبرنگار نداشته و به شكل كلي اين پرونده يك پرونده مطبوعاتي نيست.
معيني اضافه كرد: عملاً پرونده افرادي از اين دست ربطي به آزادي بيان و تبليغات براي مطبوعات ندارد، بنابر اساسنامه سازمان خبرنگاران بدون مرز، ما حق دخالت نداريم.
اين ادعا در حالي است كه سازمان مذكور در قبال پرونده هاي ضدامنيتي و جاسوسي برخي عناصر فعال در مطبوعات زنجيره اي كه در محاكم ايران تشكيل مي شود، مامور به موضع گيري و جوسازي است. سازمان ياد شده از سوي آمريكايي ها تامين مالي مي شود.
شايان ذكر است آخرين گزارش حميد معصومي نژاد به حضور و اظهارات سيلويو برلوس كوني در فلسطين اشغالي اختصاص داشت. نخست وزير مافيايي ايتاليا در اين سفر ضمن خوش خدمتي به صهيونيست ها خواستار برخورد با ايران شده بود.