(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 14 فروردین 1389- شماره 19609
 

برخورد با انجمن اسلامي دانشگاه تهران به دليل عدم اصلاح اساسنامه
منويات رهبري، چالش ها و راهكارها در مسير نهضت توليد علم
همه چيز فراهم است و هيچ عذري پذيرفته نيست
تاريخچه حضور رهبري در دانشگاه هاي تهران
يك پا در دانشگاه پا ي ديگر در كاخ سفيد



برخورد با انجمن اسلامي دانشگاه تهران به دليل عدم اصلاح اساسنامه

مديركل حوزه رياست دانشگاه تهران گفت: به دليل اينكه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران به تعهد خود مبني بر اصلاح اساسنامه عمل نكرد، دانشگاه تهران با اين انجمن برخورد مي كند.
به گزارش فارس، مجمع عمومي سالانه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران هفته گذشته در تالار شهيد چمران دانشكده فني اين دانشگاه برگزار شد؛ اين درحالي بود كه اعضاي اين انجمن براي دريافت مجوز برگزاري مجمع سالانه به مسئولان دانشگاه تهران تعهد داده بودند كه در اين مجمع نسبت به اصلاح اساسنامه خود اقدام كنند.
اما به گفته عبدالرضا سيف مشاور رئيس و مديركل حوزه رياست دانشگاه تهران، اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان اين دانشگاه به دليل آنچه «قطعي برق سالن برگزاري مجمع» خواندند، نسبت به اصلاح اساسنامه خود اقدامي نكردند.
عبدالرضا سيف در گفت وگو با فارس در پاسخ به اين پرسش كه آيا اساسنامه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران در مجمع سالانه اين انجمن كه روز گذشته برگزار شد، اصلاح شده يا خير؟ اظهار داشت: اعضاي اين انجمن اعلام كردند كه مجمع سالانه به دليل سوختن تابلو برق تالار شهيد چمران (محل برگزاري مجمع) به هم ريخته بود و آنها نتوانسته اند اساسنامه را اصلاح كنند.
وي افزود: مجمع سالانه انجمن تهران طبق برنامه برگزار شده اما گويا هنگامي كه اعضاي اين انجمن قصد داشتند اصلاح اساسنامه را شروع كنند، برق تالار قطع مي شود و مجمع سالانه اين انجمن ناتمام مي ماند و اعضاي اين تشكل گفته اند كه به اين دليل درباره اصلاح اساسنامه به نتيجه نرسيده اند، البته معلوم نيست كه در اين بين چه شيطنتي صورت گرفته است.
مديركل حوزه رياست دانشگاه تهران عدم اصلاح اساسنامه را تخلف انجمن تهران برشمرد و تأكيد كرد كه دانشگاه تهران به دليل اين تخلف با انجمن اسلامي برخورد خواهد كرد.
سيف تعليق نوبت به نوبت شعب انجمن تهران را برخورد دانشگاه تهران با اين انجمن عنوان و با يادآوري تعليق انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده هاي ادبيات، جغرافيا، حقوق و فومن فني كه همگي زير نظر انجمن تهران فعاليت مي كردند، تصريح كرد: با بررسي هايي كه انجام خواهد شد اين تعليق ها ادامه خواهد داشت.
به گزارش فارس، مجمع سالانه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران طي هفته گذشته با مجوز دانشگاه تهران برگزار شد.
اين مجمع درحالي با مجوز دانشگاه تهران برگزار شد كه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران به دليل عدم اجراي مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در سال 80 به رياست رئيس جمهور وقت مبني بر اصلاح اساسنامه تشكل هاي دانشجويي، يك تشكل قانون شكن به حساب مي آيد و اعضاي ديگر تشكل هاي دانشجويي اين دانشگاه نيز صدور مجوز براي اين انجمن به منظور برگزاري مجمع سالانه را تأمل برانگيز دانسته بودند.
البته عبدالرضا سيف مشاور رئيس و مديركل حوزه رياست دانشگاه تهران در گفت وگو با فارس، مجوز برگزاري مجمع سالانه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران از سوي مسئولان اين دانشگاه را صادر شده از سوي هيئت نظارت بر تشكل هاي اسلامي دانشگاه تهران و براساس مقررات موجود با شرايط خاص عنوان كرد.
سيف همچنين از تعهد انجمن اسلامي دانشجويان تهران براي ورود به اصلاح اساسنامه خود در اين مجمع خبر داد و گفت كه كميته هيئت نظارت بر تشكل هاي اسلامي دانشگاه تهران بر اين مبنا به اين تشكل مجوز برگزاري نشست سالانه داده است و مسئولان انجمن اسلامي دانشگاه تهران نيز تعهد داده اند كه در اين نشست براي اصلاح اساسنامه خود اقدامات لازم را انجام دهند.
صرف نظر از شرايط ديگري كه مديركل حوزه رياست دانشگاه تهران براي صدور مجوز برگزاري مجمع سالانه بر شمرده بود و همچنين مواردي كه اعضاي اين انجمن غير از اصلاح اساسنامه متعهد شده اند، پيگيري هاي فارس در اين زمينه كه آيا شوراي مركزي انجمن تهران در مجمع سالانه خود اقدامي براي اصلاح اساسنامه انجام داده يا خير؟ به نتيجه نرسيد. تماس خبرنگار فارس با حسين صدرايي دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران به نتيجه نرسيد و با«دستگاه مشترك مورد نظر خاموش است» مواجه شد و غلام حسين محمدي دبير سابق اين انجمن نيز اعلام كرد كه ديگر در اين تشكل سمتي ندارد و از اصلاح اساسنامه بي خبر است.
محي الدين فاضليان دبير سياسي انجمن اسلامي دانشگاه تهران نيز در پاسخ به سوال خبرنگار فارسي مبني بر اينكه آيا در مجمع امروز اساسنامه انجمن تهران اصلاح شده ياخير؟به «يا علي مدد خداحافظ شما» بسنده و تلفن همراه خو د را خاموش كرد.
عبدالرضا سيف مديركل حوزه رياست دانشگاه تهران نيز به خبرنگار فارس گفت كه اين موضوع را پيگيري خواهد كرد. براساس اين گزارش، درحالي كه حدود 8 سال از مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه به رياست سيد محمد خاتمي رئيس جمهور وقت، در خصوص چهارچوب قانوني فعاليت تشكل هاي دانشجويي مي گذرد انجمن اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران كماكان با اصرار بر ادامه فعاليت هاي خود تاكنون به اين قوانين تمكين نكرده است.
برخي از اين مصوبات كه توسط دولت اصلاحات در تمامي دانشگاه هاي كشور به اجرا گذاشته شده است شامل نظارت دانشگاه بر حسن اجراي انتخابات شوراي مركزي تشكل هاي اسلامي و همچنين تفكيك اين تشكل ها در دانشگاه هاي تابعه وزارتين علوم و بهداشت است.
بر اين اساس انجمن اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران مي بايست با اصلاح اساسنامه خود در مدت قانوني يكسال پس از تصويب اين مصوبه (پايان سال 81) نسبت به اجراي آن اقدام مي كرد.
اما اين تشكل پس از گذشت 8 سال از اين مصوبه به تنها استثنا اجراي اين قانون در دانشگاه هاي كشور تبديل شده است.
براساس اين گزارش، عدم تغيير اساسنامه باعث شده است تا برخي دانشجويان دانشگاه تهران سخن از شبهاتي پيرامون رد صلاحيت هاي بي مورد دانشجويان در انتخابات هاي سال هاي اخير انجمن دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران مطرح كنند.
لازم به ذكر است، پيش از اين يكي از مسئولان هيئت نظارت بر تشكل هاي دانشجويي در گفتگو با فارس با اشاره به تذكرهاي
چندين باره به اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران مبني بر لزوم اصلاح اساسنامه اين تشكل، يادآور شده بود: تبصره 3 ماده 5 آيين نامه تشكل هاي اسلامي دانشگاهيان و دستورالعمل اجرايي آيين نامه تشكل ها،مصوب جلسه 413 مورخ 9 بهمن 1380 شورايعالي انقلاب فرهنگي به رياست محمد خاتمي رئيس جمهور وقت، تصريح مي كند كه تشكل هاي اسلامي رسمي و فعلي دانشگاه ها مي بايست ظرف مدت 3 ماه پس از تاريخ ابلاغ اين دستورالعمل، نسبت به تطبيق اساسنامه خود با مفاد آئين نامه و اين دستورالعمل اقدام نمايند و در صورت عدم تطبيق اساسنامه و يا رعايت نشدن مفاد اين دستورالعمل، فعاليت تشكل مزبور غيرقانوني است.
به گفته وي، از سال 81 تاكنون از سوي سازمان بازرسي كل كشور، وزارت علوم و همچنين مسئولان دانشگاه تهران، مكرراً به انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پـزشكي تهران تذكر داده شده است كه اساسنامه خود را براي تطبيق با مصوبه شورايعالي انقلاب فرهنگي اصلاح كنند، اما تاكنون اين مسئله صورت نگرفته است.
براساس سخنان اين مقام مسئول، اصلاح اساسنامه تشكل مذكور بايد تا اردبيهشت سال 81 انجام مي شد اما تاكنون اقدامي در اين زمينه صورت نگرفته است كه همين امر موجب شده است مسئولان دانشگاه به اعضاي اين تشكل تذكر بدهند كه در صورت ادامه اين روند، انجمن اسلامي مذكور غيرقانوني اعلام شده و كليه فعاليت هايش به حالت تعليق درخواهد آمد

 



منويات رهبري، چالش ها و راهكارها در مسير نهضت توليد علم
همه چيز فراهم است و هيچ عذري پذيرفته نيست

براي تحقق منويات رهبري معظم انقلاب، در خصوص توجه مراكز علمي و آموزشي به بحث علوم پايه و نيز نهضت توليد علم در كشور، نقطه نظرات مختلفي وجود دارد. اصل مهم در اين موضوع بنيادين، توافق جمعي در مجامع علمي بر سر اهميت مساله علوم پايه و توجه دادن به آن است.
مي توان به جرات ادعا كرد كه قاطبه كارشناسان و نخبگان علمي كشور در خصوص اهميت و جايگاه علوم پايه، بويژه در پروسه نهضت توليد علم در كشور متفق القول هستند.
به گزارش ايرنا از نظر تاريخي نيز جايگاه دانشمندان ايراني در توليد علم، جايگاهي رفيع و برجسته است و كشورمان يك عصر طلايي در توليد علم تجربه كرده است.
به لحاظ اعتقادي و پذيرش موضوع نيز اين باور در كشور وجود دارد كه بدون علوم پايه، هر چقدر هم كه در تكنولوژي پيشرفت كنيم، باز هم از نظر علمي در رده اول نخواهيم بود و به بياني ديگر مصرف كننده توليدات علمي ديگران خواهيم ماند.
از نظر اراده و خواست ملي نيز، شخصيت اول كشور (مقام معظم رهبري) و مقامات برجسته نظام جهت آغاز حركت بزرگ علمي و بسامان كردن نهضت توليد علم در كشور مصمم بوده و پشتوانه هر حركتي در اين چارچوب محسوب مي شوند.
مورد ديگر، استعداد و ظرفيت شكوفايي و درخشش در اين حوزه است كه اين هم در جوانان ايراني به وفور وجود دارد؛ بطوري كه طي سالهاي بعد از انقلاب، در بيشتر المپيادهاي رياضي، فيزيك و شيمي و نجوم، نام جوانان ايراني بر تارك رقابت هاي علمي درخشيده و جوانان ما افتخارات زيادي را برغم بي توجهي به علوم پايه در كشور، آفريده اند و آوازه شان جهان دانش را فراگرفته است.
با وجود زمينه هاي لازم و فرصت طلايي براي تجديد حيات علمي كشور، اكنون نيازمند شناخت موانع و در مرحله بعدي، ايجاد سازوكارهاي يك انقلاب علمي بزرگ در كشور هستيم.
شايد براي شناخت موانع و دست اندازها و ريشه هاي رخوت علمي در كشور، قبل از هر چيز به يك طرح مطالعاتي گسترده توسط مجموعه اي از اساتيد و نخبگان كشور نياز داريم؛ طرحي كه بتواند علاوه بر شناسايي علل و ريشه هاي كم تحركي در حوزه توليدات علمي، الزامات تحقق منويات رهبري را در مبحث علوم پايه جوابگو باشد.
كارشناسان و استادان دانشگاهي، در بررسي ريشه هاي كم توجهي به علوم پايه در كشور، به موارد زيادي اشاره كرده اند كه عمدتا به نگاه سنتي حاكم بر عرصه علم و دانش كشور بر مي گردد؛ همان ديدگاهي كه رشته هاي فني و مهندسي و پزشكي را نسبت به علوم پايه ارجحيت بخشيده است و علت اصلي آن نيز نظام آموزش عالي نوين كشور است كه برپايه سياست هاي استعماري در اوايل قرن بيستم ميلادي با الگوگيري از نظام آموزشي غرب، بنا نهاده شد.
براساس همين ديدگاه، عمده نيروهاي مستعد در آستانه ورود به دانشگاه آرزوي تحصيل در رشته هاي فني و مهندسي و پزشكي را دارند.
البته، براساس همان ديدگاه وارداتي، فرصت هاي شغلي و بازار كار اين رشته ها نسبت به علوم پايه در وضعيت مناسب تري قرار داشته است. دانشگاههاي معتبر كشورهاي غربي و حتي بازار كار اين كشورها نيز با جذب فارغ التحصيلان رشته هاي مهندسي و فني كشورهاي در حال توسعه و از جمله ايران، عملا به رواج اين ديدگاه در جامعه دامن زده ا ند. قابل انكار هم نيست كه دولت هاي غربي براي از دست ندادن انحصار در توليدات علمي، كشورهاي در حال توسعه را از ورود به اين عرصه، با شيوه ها و ترفندهاي مختلف، بازدارند.
در راستاي اين سياست استعماري، اين تلقي در جامعه ايجاد شده كه تئوري ها و نظريه هاي مبتني بر علو پايه، دستاوردهايي كاملا انتزاعي داشته و فاقد هرگونه كاربرد در زندگي روزمره و فناوري هاي روز هستند و متاسفانه اين نگاه خطرناك به باور عمومي تبديل شده است.
موانع زياد ديگري هم وجود دارد؛ جاذبه كم، سنگين و دشوار بودن دروس رشته هاي علوم پايه و عدم تعريف صحيح و مناسب از رشته هاي علوم پايه در مرحله پيش از دانشگاه براي جوانان، از اين جمله اند.
اين در حالي است كه خيلي از منتقدان كه اهميت علوم پايه حتي در سطوح مديريتي كشور هم به درستي و روشني تبيين نشده است و بسياري از مديران از اهميت و جايگاه آن در توليد علم غافل هستند.
دلايل زياد ديگري در خصوص بي توجهي به علوم پايه در كشور وجود دارد، از جمله؛ عدم ارزش گذاري واقعي براي رشته هاي علوم پايه با توجه به دشواريها و سختيهاي آنها؛ عدم مديريت راهبردي حوزه علم در كشور؛ فقدان موسسات كافي پژوهشي علوم پايه در كشور، وجود خلاء ساختاري جهت جذب نخبگان علوم پايه و در نتيجه فرار مغزها؛ وجود ارزش هاي غلط در جامعه علمي مانند: اعتبارقايل شدن به بعضي رشته هاي علمي و توجه و بهاي زياد براي آنها در مقايسه با رشته هاي علوم پايه، عدم رشد هماهنگ بين رشته هاي علمي مورد نياز كشور و به روز كردن پايه هاي علمي و تجهيزات تخصصي و نيز عدم تخصيص بخشي از بودجه هاي پژوهشي دستگاه هاي اجرايي براي پژوهش هاي بنيادي مربوطه با اين حال عامل آزاردهنده ديگري كه منجر به كم اقبالي به رشته هاي علوم پايه در كشور تلقي مي شود، توجه بيش از حد به سياست و سياست زدگي در جامعه ايراني است.
دكتر جهانبخش رئوف از اساتيد دانشگاه مازندران در اين خصوص مي گويد: علوم پايه برخلاف اقتصاد، مهندسي و يا فناوري ها كه در ارتباط مستقيم با سياست قرار دارند، در يك جامعه سياست زده همانند علوم مرتبط با سياست از توجه كمتري برخوردارند.
بي شك نمي توانيم دوران طلايي توليد دانش در كشورمان را كه نام آوراني چون رازي، ابن سينا، خيام، بيروني و... ده ها دانشمند ديگر را تقديم جهان دانش كرده است، احيا كنيم؛ مگر با يك سياست گذاري، برنامه ريزي همه جانبه و سرمايه گذاري با پشتوانه دولتي.
دكتر سرافراز يزدي، عضو هيئت علمي گروه فيزيك دانشگاه فردوسي مشهد، تأكيد مي كند كه «در دنيا معمولاً حكومت ها» و نظام هاي حكومتي به علوم پايه اهميت مي دهند، چراكه اين رشته ها زيربناي ساير رشته ها هستند.
خب چرا دولت ها و بخش خصوصي وارد اين حوزه نمي شوند؟ يكي از مهمترين دلايل آن است كه تحقيقات و پژوهش در علوم پايه زمان بر است و نيازمند صرف زمان بيشتري نسبت به رشته هاي فني و مهندسي است و اين درحالي است كه دولت ها براي ارائه بيلان كار و توجيه اقتصادي سرمايه گذاري صورت گرفته، بيشتر به دنبال طرح ها و پروژه هاي زود بازده هستند.
احمد هدايت پناه دكتري رياضي آزاد اسلامي رشت دراين خصوص مي گويد: تحقق اين امر امكان ندارد مگر با دلسوزي، سازماندهي و ايجاد مراكز تحقيقاتي وپايگاه هاي علمي، و تقدير از پژوهشگران.
وي معتقد است كه سازماندهي پژوهشگران و علاقمندان به علوم پايه، ايجاد پايگاه ها و صنوف علمي مرتبط با اين رشته ها مي تواند به رشد آن بيفزايد. همچنين جشنواره اي براي دستاوردهاي پژوهشگران به علوم پايه در ايران به طور مستقل وجود ندارد. لذا زمينه اي بايد فراهم شود تا اين علوم پايه نيز همانند ساير علوم از چنين منزلتي برخوردار شوند.
اين محقق و استاد دانشگاه، ضمن انتقاد از كمي گرايي و توجه بيش از حد به گسترش غيرمنطقي مراكز آموزش عالي در سال هاي پس از انقلاب، مي گويد: وابستگي كامل رژيم طاغوت به غرب و نداشتن استقلال و هويت علمي مستقل، از دلايل اصلي عقب ماندگي علمي كشور بوده است.
بسياري از اساتيد دانشگاه ها و كارشناسان و نخبگان كشور، از جمله هدايت پناه معتقد است كه اگر همانند ساري علوم مانند پزشكي، ورزشي، مهندسي و... به علوم پايه نيز توجه شود، اقبال خوبي وجود خواهد داشت و باتوجه به اينكه ايران از قديم پيشينه خوبي در زمينه توليدات علمي دارد، بنابراين مي توانيم به بازگشت به دوران طلايي در عرصه علم و دانش اميد داشته باشيم.
به هرحال، اكنون دريچه تازه اي در حوزه علم در كشور گشوده شده و سند چشم انداز 20ساله (تا سال 1404) نيز به ما رهبري ( نهيب مي زند كه بايد رتبه اول منطقه را در حوزه دانش و فناوري كسب كنيم، پشتوانه عظيم و غنيمتي بزرگ انقلاب) را نيز با خود داريم و به اين ترتيب براي شروع حركتي قدرتمند و توفنده در عرصه توليد علم در كشور، همه چيز فراهم است و هيچ عذري پذيرفته نيست

 



تاريخچه حضور رهبري در دانشگاه هاي تهران

هادي سجادي پور
«من پيشنهاد مي كنم كه آقاي آقاسيدعلي آقا بيايند، خامنه اي... ايشان بيايند به جاي آقاي مطهري. بسيار خوب است ايشان، فهيم است، مي تواند صحبت كند، مي تواند حرف بزند.»1 اين ها سخنان امام خميني است خطاب به دانشجوياني كه بعد از شهادت استاد مطهري به ديدار ايشان آمده بودند تا امام از ميان شخصيت هاي آن روز كشور و اطرافيان شان كسي را به آنان معرفي كنند تا جاي شهيد مطهري را به عنوان يك فقيه و اسلام شناس آگاه به مسايل روز و علوم جديد براي آنان پركرده و شبهات عقيدتي و پرسش هاي سياسي آنان را در آغازين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي پاسخ دهد.
البته آيت الله خامنه اي پيش از پيروزي انقلاب هم با دانشجويان و دانشگاهيان مرتبط بودند. علاوه بر حضور در محافل دانشجويي و ايراد سخنراني، ايشان جلسات منظم تفسير در مسجد كرامت مشهد برگزار مي كردند كه حاضران در اين جلسات عمدتا طيفي از دانشجويان بودند.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هم ايشان حضور مستمري در دانشگاه داشتند. سخنراني، مناظره، جلسات پرسش و پاسخ هفتگي متناوب در دانشگاه هاي مختلف و ديدار و ارتباط مستمر با مجموعه ها و گروه هاي دانشجويي از جمله نشانه هاي حضور گسترده آيت الله خامنه اي در دانشگاه ها بود. اين حضور به قدري پررنگ بود كه گروه فرقان و منافقين به عنوان ترتيب دهندگان طرح ترور آيت الله خامنه اي، ابتدا دانشگاه تهران را به اين دليل كه آيت الله زياد به آن جا رفت و آمد مي كردند به عنوان مكان اصلي ترور ايشان در نظر گرفته بودند كه بعد از ناكامي، سخنراني ايشان در مسجد اباذر را به عنوان محل بعدي براي ترور ايشان انتخاب كردند.
اين ارتباط با محيط هاي دانشجويي و دانشگاه ها علي رغم مشغله زياد در دوران رياست جمهوري ايشان باز هم ادامه يافت. دانشگاه هاي تهران، تربيت مدرس، صنعتي شريف و علم و صنعت از جمله دانشگاه هايي بودند كه در دوران رياست جمهوري حضور آيت الله را به خود ديده بودند.
ديدار با دانشجويان، اساتيد، نخبگان و پژوهشگران كه هر ساله به مناسبت هاي مختلف و دفعات گوناگون انجام مي شد، از جمله اين مجاري ارتباطي است. علاوه بر اين رهبر معمولا به اجلاس هاي سالانه تشكل هاي دانشجويي فراگير مثل انجمن اسلامي دانشجويان (دفتر تحكيم وحدت)، جامعه اسلامي دانشجويان، جنبش عدالت خواه دانشجويي و بسيج دانشجويي پيام هايي مي دهند و نقطه نظرات خود را در خصوص فعاليت هاي جنبش دانشجويي مطرح مي كنند.
هر چند حضور مستقيم آيت الله خامنه اي در دانشگاه ها كمتر از دوران قبل شده اما باز هم ايشان به دانشگاه هاي مختلف رفته و ديدارهايي را با دانشجويان برگزار كرده اند. حضور ايشان در دانشگاه هاي افسري امام علي(ع) ارتش و امام حسين(ع) سپاه پاسداران معمولا به طور سالانه بوده است. در سفرهاي استاني هم ايشان همواره ديدار با دانشجويان استان را در برنامه هاي خود داشته اند.
تهران
جداي از اين ها آيت الله خامنه اي در طول سال هاي رهبري شان 6 ديدار از دانشگاه هاي مهم كشور داشته اند. تهران، تربيت مدرس، اميركبير، شريف، بهشتي و علم و صنعت دانشگاه هايي هستند كه تا به حال ميزبان رهبر انقلاب بوده اند و البته گاهي هم دانشجويان بعضي دانشگاه ها به ديدار رهبر آمده اند مثل ديدار عيد غدير سال 1384 دانشجويان دانشگاه امام صادق(ع) با رهبر.
فضاي دانشگاه ها در سال هاي 71 و 72 به گونه اي بود كه اين تصور القاء مي شد كه وزارت فرهنگ و آموزش عالي وقت معتقد است كه دانشجو بايد كار علمي كند و كمتر سياسي باشد. اما رهبر در يك موضع گيري جالب در قبال فضاي دانشگاه ها فرمودند: «خدا لعنت كند آن دستهايي را كه تلاش كرده اند و مي كنند كه قشر جوان و دانشگاه ما را غير سياسي كنند.»2
البته سوء برداشت هايي كه در اين باره صورت گرفت و فضاي دانشگاه ها را ملتهب كرد، رهبر انقلاب را واداشت تا دوباره معناي اين واژه را توضيح دهند. ايشان درست دو سال بعد در توضيح عبارت فوق بيان مي كنند: «بنده يك وقت عرض كردم دانشگاه ها بايد سياسي باشند و دانشجو بايد سياسي باشد. معناي اين حرف آن است كه دانشجو بايد قدرت تحليل سياسي داشته باشد تا جبهه بندي هاي دنيا را بشناسد؛ تا بفهمد امروز دشمن كجاست و از كجا و با چه ابزاري حمله مي كند. اين، براي شما لازم است. اگر شما تلاش سياسي، كار سياسي، مطالعه و مباحثه سياسي نداشته باشيد، اين توانايي را پيدا نمي كنيد. البته توجه داشته باشيد كه دشمن از همين امر استفاده نكند. دشمن با كمال هوشياري ايستاده است. اميرالمؤمنين عليه الصلاه و السلام فرمود؛ «و من نام لم ينم عنه»؛ مراقب باشيد كه اگر شما غفلت مي كنيد، دشمن از شما غفلت نمي كند. دشمن با كمال هوشياري مراقب است.»3
البته علي رغم هشدار رهبري باز هم افراط هاي زيادي در محيط هاي دانشگاهي و دانشجويي صورت مي گرفت كه نتيجه اي جز دور شدن دانشجويان و دانشگاه ها از رسالت اصلي شان نداشت. آيت الله خامنه اي در اولين حضورشان در دانشگاه ها در دوران رهبري باز هم در اين باره تذكر داده و فرمودند: «من سه، چهارسال قبل از اين گفتم كه دانشجويان بايستي سياسي شوند؛ و بعد هم عليه كساني كه دانشگاه را از سياست دور كردند، تعبير تندي كردم. يك سال بعد از آن، يا همان وقت ها، در يك اجتماع دانشجويي گفتم كه اشتباه نكنيد؛ من كه مي گويم فعاليت سياسي، معنايش اين نيست كه فعاليت سياسي حتما بايد عليه دولت، عليه مسئولان و عليه نظام باشد. بعضي از بدخواهان، فعاليت سياسي را اين گونه تعبير مي كنند. فكر مي كنند فعاليت سياسي، يعني سياسي كاري! اين، يك نوع سياسي كاري و يك نوع تقلب است كه آدم تصور كند فعاليت سياسي در دانشگاه، فقط با بدگفتن و با فحاشي كردن و با اهانت كردن به اين و آن حاصل مي شود، نه. فعاليت سياسي، براي پيدا شدن قدرت تحليل در دانشجوست.»4
اولين حضور رهبر براي ديدار با دانشجويان يكي از دانشگاه هاي تهران در دانشگاه تهران بود. آيت الله خامنه اي در تاريخ 22 ارديبهشت 1377 در دانشگاه تهران حضور يافتند تا اين ديدار رسمي ايشان از يكي از دانشگاه هاي مهم كشور در قامت رهبر براي ديدار با دانشجويان و اساتيد آن دانشگاه نام بگيرد.
در آن روزها فضاي دانشگاه تهران ملتهب بود و كشمكش هايي بين بسيج دانشجويي و انجمن اسلامي بر سر مسايل جاري كشور وجود داشت و قراربود بسيج دانشجويي در آن روز تجمعي را برگزار كند. رهبر در سخنانشان در جمع دانشجويان دانشگاه تهران به اين نكته اشاره كرده و فرمودند: «من نكته كوتاهي را درباره امروز كه به اين جا آمدم، بگويم. من تقريبا از يك هفته پيش تصميم گرفتم كه به اين جا بيايم؛ اما آن را به كسي نگفتم. حتي در دفترم هم فقط يكي، دو نفر مي دانستند و هيچ كس نمي دانست. ديشب من اطلاع پيدا كردم كه امروز چند گروه دانشجويي بنا دارند اجتماعات تشكيل دهند و سخنراني كنند. گفتم، از آنها خواهش شد كه امروز تأخير بيندازند و اجتماع نداشته باشند، تا ما بتوانيم اين برنامه را انجام دهيم. پيغام دادند، آنها هم برنامه هايشان را تعطيل كردند.5
علاوه بر پاسخ به سؤالات متعدد و گوناگون دانشجويان در قالب جلسه پرسش و پاسخ، از جمله مطالبي كه رهبر انقلاب در اين ديدار مطرح كردند، بيان خاطراتي جالب از حضورشان در دانشگاه تهران بود كه يكي مربوط به دوران ستم شاهي و ديگري مربوط به آغازين روزهاي پيروزي انقلاب در سال 1358 بود.
فارغ التحصيلان خوش بخت
چهارماه بعد ديدار دوم رهبر از يك دانشگاه هم انجام شد و آن حضور ايشان در مراسم فارغ التحصيلي جمعي از دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس بود كه البته همراه با جلسه پرسش و پاسخ دانشجويان از رهبر هم بود. آيت الله خامنه اي روز پنج شنبه (21 شهريور) در اجتماع دانش آموختگان دانشگاه تربيت مدرس حضور يافتند. ايشان در سخناني پيرامون مسايل روز و از جمله معنا و مفهوم آزادي و همچنين شان و وظيفه مطبوعات به ايراد سخن پرداختند و در پايان سخنانشان به تعدادي از سؤالات مكتوب دانش آموختگان و دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس پاسخ گفتند.6
گفتني است يك روز بعداز اين ديدار در روز 51 شهريور 77، تشكل هاي اسلامي دانشگاه تربيت مدرس با انتشار بيانيه اي از حضور رهبر انقلاب در اين دانشگاه قدرداني كردند.7
ربات ها
ديدار بعدي رهبر انقلاب تقريبا يك سال بعد بود، اول آذر 1378 اين بار دانشگاه صنعتي شريف ميزبان رهبر شده بود، حضرت آيت الله خامنه اي صبح روز اول آذر 87 ضمن بازديد از دانشگاه صنعتي شريف با اساتيد و دانشجويان اين دانشگاه ديدار و گفتگو كردند.
رهبر در بدو ورودشان به دانشگاه صنعتي شريف و بعداز آشنايي با اساتيد و مسئولين دانشگاه از رقابت ميان ربات هاي فوتباليست ساخته شده توسط دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف ديدن كرده و بعداز آن نيز در جمع دانشجويان حاضر در مسجد اين دانشگاه شركت كردند.
از جمله مطالب جالب توجهي كه از سوي رهبر در جلسه با دانشجويان دانشگاه شريف مطرح شد، تعريف ويژه اي بود كه ايشان از جنبش دانشجويي و ماهيت آن ارائه دادند و فرمودند: «جنبش دانشجويي- يا به همان تعبير درست تر: بيداري دانشجويي- چيز جديدي نيست؛ يك چيز مخصوص ايران هم نيست؛ چون همان طور كه گفتيم، متعلق به محيط دانشگاه است. اين بيداري، خصوصياتي دارد؛ انگيزه هايي در آن هست و نتايجي بر آن مترتب مي شود. اگر اين خصوصيات را درست بشناسيم، مي تواند به عنوان يك منبع غني و سرشار و فياض براي آن كشور و آن محيط و آن جامعه به كار گرفته شود؛ اما اگر درست شناسايي نشود، ممكن است تضييع شود.
مثل ثروتي كه شما از وجود و يا از كاربرد آن اطلاع نداريد. بدتر از اين، آن ثروتي است كه شما كه صاحبش هستيد، اطلاع نداريد؛ اما يك دزد و يك دغل اطلاع دارد كه زير اين مخفيگاه، اين گنج هست؛ كاربردش هم اين است. لذا او مي آيد و استفاده مي كند و اين ديگر مي شود خسارت فوق خسارت! يكي از فرايض اوليه اولا خود دانشجو، ثانيا مجموعه مديران دانشجويان و دانشگاه ها و ثالثا مجموعه مديران كشور، شناسايي اين پديده ذاتا دانشجويي است؛ يعني بيداري دانشجويي، يا جنبش دانشجويي، يا حركت دانشجويي.8
دو ديدار
ديدار رهبر انقلاب با دانشجويان دانشگاه اميركبير كه چهارمين ديدار از اين نوع ديدارها بود كه حدود يكسال بعد يعني در 9 اسفند 97 انجام شد. آيت الله خامنه اي در آغاز ورود به دانشگاه صنعتي اميركبير با حضور در يادمان شهداي اين دانشگاه با قرائت فاتحه ياد اين عزيزان را گرامي داشتند. دانشگاه صنعتي اميركبير با تقديم 98 شهيد نخستين دانشگاهي بود كه در دوران دفاع مقدس براي حفظ كيان نظام اسلامي و تماميت ارضي كشورمان به جبهه هاي نبرد نيروي رزمنده اعزام كرد. 9
آيت الله خامنه اي همچنين از نمايشگاه نمونه اي از طرح هاي تحقيقاتي، صنعتي و كاربردي دانشگاه صنعتي اميركبير ديدن كردند. هنگام بازديد ايشان محققان و طراحان درباره چگونگي طراحي، ساخت و كاربرد اين طرح ها در بخش هاي علمي و صنعتي توضيحاتي بيان كردند. 01
از جمله مهمترين مطالب مطرح شده در اين ديدار از سوي رهبر انقلاب تاكيد ايشان بر جنبش نرم افزاري و توليد علم در مراكز دانشگاهي و آموزشي بود كه براي اولين بار در ديدار با دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير مطرح شد11.
كمتر از دو هفته بعد اين بار رهبر ميزبان دانشجويان بود تا به سؤالاتي كه از جلسه پرسش و پاسخ با دانشجويان اميركبير باقي مانده بود پاسخ دهد. حسينيه امام خميني(ره) ميزبان اميركبيري ها بود تا به سنت ايراني ها ديد و بازديد رهبر را پاسخ گويند. از نكات جالب توجه اين ديدار تاكيد رهبر بر به كار بردن نام اميركبير به جاي پلي تكنيك كه نامي عربي است و همچنين تاكيد مجدد ايشان بر بحث توليد علم و جنبش نرم افزاري بود.
من هم راضي نيستم
ديدار بعدي رهبر در تاريخ 22 ارديبهشت 1382 و از دانشگاه شهيد بهشتي انجام شد. دراين ديدار رهبر هم براي اساتيد و دانشجويان در دو جلسه مجزا سخنراني كردند و بعد هم به سؤالات تقريبا مفصل دانشجويان در جلسه پرسش و پاسخ، جواب گفتند. از نكات جالبي كه در سؤال هاي دانشجويان مطرح شد ملاك انتخاب دانشگاهها توسط رهبر براي حضور بود كه ايشان پاسخ گفتند:
«بنده سالهاست كه با دانشگاهها ارتباط دارم و به همه دانشگاهها رفته ام؛ به دانشگاه شما هم چند بار آمده ام، كه آن زمان شما دانشجو نبوديد. با دوستاني كه با دانشگاه-ها ارتباط دارند، مشورت مي كنيم و هر دانشگاهي كه نرفته باشم، مي رويم. من به دانشگاه تهران، تربيت مدرس، صنعتي شريف، اميركبير و دانشگاه امام حسين رفته ام و بالاخره حالا نوبت دانشگاه شهيدبهشتي شد؛ انشاءالله خداوند قبول كند. بنده دوست دارم همچنان كه از دوره جواني با قشر دانشجو ارتباط داشته ام- نه ارتباط صوري، بلكه واقعا ارتباط-گيري داشته ام؛ حرف مي زدم، حرف مي شنيدم، مباحثه مي كردم، تعليم مي دادم، ياد مي گرفتم- و تا الان هم ادامه دارد، اين ارتباط تا هر وقت كه زنده هستم، با جماعت جوان و دانشجو قطع نشود.» 21
رهبر معظم انقلاب همچنين درپاسخ به سؤالي درباره وضعيت مبارزه با مفاسد اقتصادي هم فرمودند: «من خصوصي به شما عرض مي كنم: نه! واقعا من از آنچه اتفاق افتاده، راضي باشم؟ نه، كمتر از آن حدي است كه بنده را خشنود و راضي كند. اما انصافا تلاش كردند. در جلسه اي كه اخيرا با مسئولان قواي سه گانه داشتيم، به آنها گفتم دوسال گذشت. قوه قضاييه و قوه مجريه گزارش فعاليت هاي خود را آوردند. حجم فعاليت ها خوب است- دراين نمي شود ترديدي داشت- ستادي هم تشكيل دادند كه نسبتا فعال است. ليكن آن مقداري كه بنده را راضي كند، نيست. 31
جوانان يقينا خواهند ديد
آخرين ديدار رهبر از دانشگاههاي تهران تقريبا يك سال پيش برگزارشد و رهبر انقلاب در تاريخ 42 آذر 78 به دانشگاه علم و صنعت رفتند. دراين ديدار رهبر جلسات جداگانه اي با اساتيد و دانشجويان دانشگاه داشتند و به ايراد سخن پرداختند. از جمله مطالب جالب توجه در اين ديدار سخنان رهبر درباره شخصيت جاويدالنشان حاج احمدمتوسليان بود كه به عنوان يكي از سرداران دانشگاه علم و صنعت تصوير بزرگي از وي بر روي سن سالن محل سخنراني رهبر به چشم مي خورد.
از جمله نكات جالب توجه ديگر كه رهبر در سخنراني درجمع دانشجويان علم و صنعت بر آن تاكيد داشتند يكي بحث توليد علم بود و ديگري هم بحث رسالت هاي جنبش دانشجويي رهبر دراين باره گفتند: «عرض كرديم كه كشور بايد به عزت علمي برسد. هدف هم بايد مرجعيت علمي باشد در دنيا؛ همين طور كه بارها عرض كرده ايم. يعني همينطور كه شما امروز ناچاريد براي علم و دستيابي به محصولات علمي به دانشمنداني، به كتاب هايي مراجعه كنيد كه مربوط به كشورهاي ديگرند، بايد به آنجا برسيم كه جوينده دانش، طالب علم، مجبور باشد بيايد سراغ شما، سراغ كتاب شما؛ مجبور باشد زبان شما را ياد بگيرد تا بتواند از دانش شما استفاده كند. هدف بايد اين باشد. اين يك آرزوي خام هم نيست. اين چيزي است كه علمي است. اين جايي هم كه ما امروز از لحاظ علمي و فناوري قرار داريم، اين هم يك روزي جزو آرزوهاي خام به حساب مي آمد.... اين يك كار چند ساله است. اين كار چندساله با شدت، با حدت، با پيگيري تمام، با اميد بايستي دنبال شود و ان شاءالله به نتايجي خواهد رسيد. يقيناً روزي خواهد رسيد كه شما ببينيد مرجعيت علمي يافتن دانشگاه هاي ايران و دانشمندان ايران چيز دور از دسترسي نيست؛ خيلي نزديك به شماست. شما جوان ها يقيناً اين را خواهيد ديد؛ من ترديدي ندارم.» 41
ايشان همچنين درباره جنبش دانشجويي فرمودند: «جريان دوم كه آن مسأله آرمان خواهي است در دانشگاه ها - كه در زبان متعارف به او گفته مي شود جنبش دانشجويي - در كشور ما تاريخ بسيار جالبي دارد. اين را از اين جهت مي گويم و رويش تكيه مي كنم كه اين حركت بايد ادامه پيدا كند و اين چيزي نيست كه بتواند متوقف بشود؛ چون كشور در شرائطي است و نظام جمهوري اسلامي، ساخت و ويژگي ها و مختصاتي دارد كه حتماً جنبش دانشجوئي در كنارش بايستي حضور داشته باشد. اين جنبش دانشجوئي در كشور ما در تاريخ ثبت شده و شناخته شده خود، هميشه ضد اسكتبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالت خواه بوده است. اين مميزات جنبش دانشجوئي ما از روز اول است. تا امروز، اگر كسي مدعي جنبش دانشجوئي باشد، اما اين مميزات را نداشته باشد، صادق نيست. دست جنبش دانشجوئي نمي تواند در دست كساني باشد كه در فلسطين قتل عام مي كنند، در عراق جنايت مي كنند، در افغانستان مردم را از دم تيغ مي گذرانند؛ اين جنبش دانشجوئي نيست. جنبش دانشجوئي خصلت و خاصيتش در كشور ما لااقل اين جور است - شايد در خيلي از كشورهاي ديگر هم باشد - كه ضد استكباري، ضد سلطه، ضد ديكتاتوري و طرفدار عدالت است. شروع اين حركت يا مقطع شناخته شده اين حركت، همين 61 آذر است.» 51
منابع:
1- صحيفه امام، جلد 8، صفحه 138
2- بيانات در ديدار دانش آموزان و دانشجويان به مناسبت روز ملي مبارزه با استكبار - 21/80/1372
3- بيانات در ديدار دانش آموزان و دانشجويان - 01/80/1374
4- 22 ارديبهشت 77- بيانات در جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه تهران
5- 22 ارديبهشت 77- بيانات در جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه تهران
6- روزنامه كيهان - شنبه 41 شهريور 77
7- روزنامه كيهان - 61 شهريور 77
8- روزنامه كيهان - اول آذر 87
9- روزنامه كيهان - اسفند 1379
01- همان
11- 9 اسفند 1379- بيانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتي اميركبير
21- 22 ارديبهشت 1382 - بيانات درجلسه پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي
31- همان
41- 42 آذر 78- ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت
51- همان
منبع: سايت مقام معظم رهبري

 



يك پا در دانشگاه پا ي ديگر در كاخ سفيد

خبر به دام افتادن «مهاجمان سايبري» عليه نظام جمهوري اسلامي توسط دليرمردان سپاه پاسداران، انعكاس گسترده اي در داخل و خارج داشت؛ قدرت نرم «مدافعان سايبري» انقلاب اسلامي، دوستان جمهوري اسلامي را در شعف و غرور و دشمنان آن را در حيرت و درماندگي فرو برد. پرونده «مجموعه فعالين حقوق بشر» معروف به «جاسوسان حقوق بشري» نقاب از چهره كساني برانداخت كه در پوشش دفاع از حقوق بشر، آزادي و از جمله حقوق زنان، كارگران و دانشجويان به ويژه در فضاي سايبري، به توطئه چيني عليه نظام مشغول بودند؛ كساني كه اسناد غير قابل انكاري از ارتباط شان با سازمان منافقين و سازمان هاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل كشف شده است. بخش گسترده اي از اتهامات اين مجموعه جاسوسي را ، تمركز بر دانشجويان و به ظاهر دفاع از حقوق صنفي و سياسي دانشجويان و جنجال بر روي پرونده هاي دانشجويان محروم از تحصيل، ستاره دار و ... تشكيل مي داد.
و كساني كه چند سال گذشته نقاب »فعالين جنبش دانشجويي« بر چهره داشته و ادعاي آرمان گرايي دانشجويي سر مي دادند، از متهمين اين پرونده امنيتي مي باشند.
كيوان رفيعي دبير كل مجموعه فعالين حقوق بشر و عضو رسمي سازمان منافقين، فعال سابق دانشجويي است كه سابقه اقدام عليه امنيت ملي و 5 مرتبه بازداشت را در پرونده دارد. وي با خروج غير قانوني از كشور، اكنون در آمريكا سكونت دارد. احمد باطبي سخن گوي مجموعه هم فعال سابق دانشجويي است. باطبي نقش گسترده اي در غائله 18 تير و برخي از حوادث دانشگاهي پس از آن داشت. باطبي اكنون عامل مستقيم سازمان هاي جاسوسي غربي است. ديدار وي با جرج بوش كه مدت ها خبرساز شده بود، اهميت اين مهره سيا را براي نظام سلطه به رهبري ايالات متحده روشن مي سازد. در مورد ارتباط باطبي با منافقين و گروه هاي تروريستي همين كافي است كه وي به دليل پرونده امنيتي محكوميتش را طي مي كرد كه در فرصت مرخصي از زندان با واسطه گري گروهك تروريستي كومله از كشور خارج شده و به آمريكا گريخت.
نوع ديگر تمسك مجموعه جاسوسان حقوق بشري به ر.وكش دانشجويي، راه اندازي سايت ها و شبكه هاي اينترنتي به ظاهر دانشجويي مي باشد. خبرنامه اميركبير كه توسط عده اي از فعالين به اصطلاح دانشجويي مديريت مي گردد و در طي سال هاي اخير به ويژه در حوادث پس از انتخابات از طريق اشاعه اخبار كذب و شايعه سازي، با برچسب حقوق بشري تلاش گسترده اي را براي تحريك دانشجويان داشت از سوي مجموعه مذكور تغذيه
مي گرديد. هم چنين سايت ادوار نيوز وابسته به سازمان ادوار تحكيم وحدت نيز ارتباطات گسترده اي با سرپل هاي خارجي مجموعه فعالين حقوق بشر و سازمان منافقين داشته و اخبار دريافتي از آن ها را منعكس مي كرده است .
كوته سخن آن كه پاسداران حريم انقلاب در معاونت اطلاعات و مركز بررسي جرايم سازمان يافته سپاه با استنادات اين«پرونده سايبري» پرده و نقاب از روي كساني برداشتند كه سال ها در پوشش فعالين دانشجويي و حقوق بشري دانشجويان را تحريك و دانشگاه ها را به آشوب و درگيري
مي كشاندند و اكنون دربست در خدمت منافقين و سازمان سيا قرار گرفته اند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14