(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 6 ارديبهشت 1389- شماره 19629
 

ستادي به رنگ « سبز مخملي »

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




ستادي به رنگ « سبز مخملي »

فضاي اجتماعي - سياسي كشور بويژه در روزهاي مانده به برگزاري انتخابات به گونه اي بود كه گويا ساعتي بيش به موعد رأي گيري نمانده است و اغلب بحثهاي داغ ميان طرفداران نامزدها، تا پاسي از شب در خيابانها ادامه مي يافت و حاميان نامزدها شور و هيجان خود را نسبت به نامزد مورد علاقه خود ابراز مي كردند. برخي طرفداران با نصب پوستر نامزد خود بر روي ماشينهاي خود و با گردش در سطح شهر به تبليغات مي پرداختند كه در اين ميان طرفداران موسوي بيشترين سهم را داشتند. در حالي كه 190 خبرنگار خارجي درخواست خود را براي پوشش خبري انتخابات تسليم وزارت ارشاد كرده بودند، محافل سياسي و رسانه هاي جهان براي پوشش خبري روند برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري به انعكاس رقابتهاي داغ انتخابات ايران پرداخته و از رقابت جدّي ميان نامزدها خبر دادند. روزنامه امريكايي لس آنجلس تايمز در مقاله اي با اشاره به رقابتهاي انتخاباتي در ايران به ايجاد اتحاد در ميان رهبران برجسته اصلاح طلب و محافظه كار براي جلوگيري از انتخاب مجدّد احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور پرداخت. اين روزنامه در ادامه نوشت: « احمدي نژاد تهديدي براي امپراطوري مالي هاشمي محسوب مي شود. رفسنجاني با هزينه چندين مليون دلار، شبكه الكترونيكي را براي ديده باني انتخابات راه اندازي كرده است. وي ضمناً تعدادي از اعضاي حزب كارگزاران را براي كنترل صندوق رأي گمارده است. همچنين براي كمك موسوي 300 شعبه از دانشگاه آزاد را در اختيار وي گذاشته است تا در رقابتهاي انتخاباتي براي وي فعاليت كرده و از او حمايت كند. »1
روزنامه القبس كويت هم در گزارشي نوشت: «تب انتخابات رياست جمهوري در ايران بالا گرفته است. صحنه تبليغاتي با نزديك تر شدن زمان برگزاري انتخابات داغ تر و چه بسا افزايش ميزان مشاركت مردم نسبت به گذشته خواهد شد. »2
آسيا تايمز در گزارشي با اشاره به رقابت احمدي نژاد و موسوي نوشت: « انتخابات دهم رياست جمهوري ايران، رقابتي ترين انتخابات در تاريخ سي ساله جمهوري اسلامي است. 3
بسياري از صاحب نظران بر اين باورند كه حال و هواي دهمين دوره از انتخابات و شور و نشاط شكل گرفته در آن در طول سي سال پس از انقلاب سابقه نداشته است و اين موج انتخاباتي را برآمده از انجام مناظرات تلويزيوني نامزدهاي رياست جمهوري مي دانند. سايت تغيير از حاميان كروبي اوضاع و احوال طرفداران موسوي را چنين گزارش كرد: «نه برنامه اي و نه حرف تازه اي. حاميان موسوي را در ضلع جنوبي ميدان ولي عصر(عج) مي بينيم كه مردم را با دستبند و شال سبز رنگ به رأي دادن به كانديداي اصولگرايان اصلاح طلب، ميرحسين موسوي ترغيب مي كنند. نه استدلالي دارند و نه منطقي براي اين حمايتشان متأسفانه. اما دلايلشان جالب توجه است!» ميرحسين موسوي احتمال رأي آوري اش بيشتر است. كروبي قدرت طلب است اما ميرحسين نيست. «آري؛ براي هركدام از اين استدلالها بايد علامت تعجب بزرگي گذاشت! به اندازه بيست سال سكوت. بايد تأسف خورد به حال كساني كه استدلالي براي حمايتشان از يك كانديدا ندارند و وقتي بي پاسخ مي مانند به هجويات روي مي آورند. اي كاش مي دانستند ميرحسين براي آن آورده شده كه خاتمي نيايد. . . ما نه به رنگها و نه جوّسازي كه احساسات را جايگزين شعور مي كند، نبايد رأي دهيم. ما بايد اين بار نشان دهيم كه شعورمان بر احساسات غلبه مي كند. . . »4
همچنين پر رنگ شدن رفتارهاي ناهنجار و ضد ارزشي در ميتينگهاي انتخاباتي ستاد موسوي و تبديل اين مراسمات به محافل رقص و پايكوبي و فحاشي عليه مقدسات، باعث نگراني بانيان مراسم و توسل به ترفند فرافكني شد. در حالي كه بانيان اين مراسم خود، مهمانها را دعوت كرده و حتي با اتوبوس به مراسم مي آوردند و مي بردند. اصلاح طلبان و سايتها و روزنامه هاي آنها با نگراني از اين كه شگرد جمع آرا به شيوه لمپنيسم به ضد خود تبديل شود و موجب بدبيني افكار عمومي مي گردد، ادعا مي كنند ترتيب دادن چنين صحنه هايي ربطي به آنها ندارد و ناشي از شيطنت رقبا است. اين در حالي بود كه سايتهاي حامي اصلاح طلبان به طور گسترده عكسها و كليپهاي مربوط به رفتارهاي زننده را به طور وسيعي انتشار داده اند. حتي ميرحسين موسوي در جلسات سخنراني خود هيچ گاه نسبت به اين وضع اعتراضي نكرد. 5 در اين رابطه روزنامه انديشه نو با درج عكس بزرگ در صفحه اوّل، تصويري از كارناوال خياباني برخي مدعيان حمايت از موسوي را چاپ كرد و نوشت: «جوانان خيابانها را براي موسوي بستند. » استراتژي تبليغاتي نامزدها به اين شكل بود كه برنامه ريزان تبليغاتي آنان به گونه اي در تلاش بودند تا نظر مردم را نسبت به نامزد خود جلب نمايند. ابوالفضل فاتح (مسؤول بخش رسانه اي ستاد موسوي) در خصوص تبليغات ستاد موسوي در جمع دانشجويان گفت: «موسوي نيازي و علاقه اي به داشتن ستاد عريض و طويل ندارد و ما ترجيح مي دهيم هركس هرطور كه خودش مي فهمد و مي خواهد، مهندس موسوي را تبليغ كند. » اما در عمل استراتژي «هركس از ظن خود شد يار موسوي» چندان جدّي گرفته نشد و ستاد موسوي برنامه ريزي گسترده اي براي جلوي چشم آوردن او انجام داد. بويژه اين كه وي 20 سال در انظار مردم ظاهر نشده بود و بالاخص نسل دومي ها آشنايي چنداني با وي نداشتند.
در طرف مقابل يعني ستاد احمدي نژاد نيز برنامه هايي براي تبليغات دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري طراحي شد. اگرچه جناح اصلاح طلب معتقد بود تمام امكانات در دست احمدي نژاد است! و حتي سفرهاي استاني دولت نهم را كه در راستاي پيوند دولت و ملّت انجام مي شد را تبليغاتي مي خواندند، اما در بين طرفداران احمدي نژاد و اصولگرايان دو ديدگاه وجود داشت يكي اين كه كساني معتقد بودند، احمدي نژاد نياز به تبليغ ندارد. آنان براين باور بودند كه احمدي نژاد در چهار سال گذشته چهره شناخته شده كاملي براي كشور نبود، اما امروز شناخته ترين چهره ايران و جهان است. در اين رابطه مهدي كلهر (مشاور اطلاع رساني و رسانه اي دولت نهم) در گفتگو با خبرگزاري كيودوي ژاپن با اشاره به كارنامه اجرايي احمدي نژاد گفت: «اگرچه كارنامه اجرايي او ( احمدي نژاد) بيست نيست و مثل هر كسي كه با شتاب در عرصه اجرايي فعاليت مي كند، اشتباهاتي دارد، ولي نمره بسيار بالايي را كسب كرده كه هم طرفداران انقلاب اسلامي در داخل كشور و هم خارج كشور به آن اعتراف دارند. خوشبختانه امروز كارنامه احمدي نژاد در سرزمين ايران از طريق يك نماي هوايي توسط هواپيما يا بالگرد قابل مشاهده است و مي توان خطوط راه آهن، كارخانه هاي سيمان، فولاد، نورد و معادن مس و غيره را ديد. امروز در تمام روستاها عكسهاي چهار سال پيش موجود است و وضعيت كنوني هم قابل مشاهده است و آمارها نشان مي دهد اين چهار سال در برخي از زمينه ها بيش از تمام دوره هاي قبل و حتي قبل از انقلاب مثل فضاي ورزشي افزايش پيدا كرده است. » كلهر در پاسخ به سؤالي مبني بر اين كه استراتژي كلّي دكتر احمدي نژاد و تيم انتخاباتي ايشان براي كسب آرا و انتخاب مجدّد چيست؟ گفت: «در اين دوره آقاي احمدي نژاد كار تبليغات آن چناني نخواهد داشت. چون ايشان به نظر ما يكي از شناخته شده ترين رئيس جمهورهاي جهان و در داخل و خارج كشور است. . . در اين دوره ستادهاي مردمي احمدي نژاد بنا بر توصيه احمدي نژاد بايد چند تا كار انجام دهند. يكي اين است كه نسبت به رقباي انتخاباتي ايشان هيچ گونه مخالفتي صورت نگيرد و ديگر آن كه در مورد كارهايي كه در دولت ايشان رخ داده است اغراق و گزافه گويي صورت نگيرد. لذا تنها كاري كه ستادهاي انتخاباتي ايشان انجام مي دهند، اين است كه اگر اطلاعات غلطي از سوي رقبا بيان شد فقط همان قسمت را اصلاح كنند. »6
از سوي ديگر تعدادي از حاميان احمدي نژاد معتقد بودند كه نبايد تصور كنيم فضاي اصولگرايي و سفرهاي استاني و استقبالهاي مردمي از رئيس جمهور رأي را براي آنان غالب مي كند و از تبليغات براي نامزد اصولگرايان غفلت ورزند. در اين مورد حبيب الله عسگراولادي در نشست جامعه مهندسين با بيان اين موضوع گفت: «اين تظاهرات استاني در استانها و شهرستانها و فضاي گسترده اصولگرايي براي رأي كافي نيست و بايد براي جلب آرأ سرمايه گذاري زيادي كنيم. »7 لذا ستادهاي انتخاباتي احمدي نژاد نيز در استانهاي كشور سازماندهي شد.
از تفاوتهاي تبليغاتي انتخابات دهم ، تغيير در اخلاق انتخاباتي نامزدها بود كه نمونه آن استفاده از رنگها بود. ستاد موسوي با الگوبرداري از انقلابهاي مخملي رنگ سبز را به عنوان نماد حاميان موسوي اعلام كرد و براي اين امر هزينه هاي فراواني براي تهيه مانتو، دستبند، روسري و تي شرت سبز و توزيع آن ميان مردم و بويژه قشر جوان انجام داد. اين نماد علاوه بر محافل و سخنرانيها، در مطبوعات دوم خردادي هم تبليغ شد. به گونه اي كه بسياري از روزنامه هاي جريان اصلاح طلبي با چاپ عكسهايي از جوانان با مچ بندهاي سبز از فراگير شدن موج سبز در كشور خبر دادند. به عنوان مثال روزنامه حيات نو طي يادداشتي تحت عنوان «فراگيري موج سبز» نوشت: «طرحهاي تبليغاتي ستاد مهندس موسوي با رنگ سبز چاپ و توزيع شده و طي دو روز گذشته مورد استقبال عموم مردم قرار گرفته است. رنگ سبز نماد تبليغاتي ستاد موسوي در ميان اقشار مختلف مردم در حال فراگير شدن است و در اكثر معابر عمومي ديده مي شود. »8 در همين راستا روزنامه صداي عدالت با چاپ تصوير بزرگي از سعيد حجاريان در حالي كه لباس سبز بر تن داشت، از شروط سه گانه وي جهت حمايت حزب مشاركت از موسوي خبر داد و در تيتر اوّل خود نوشت: «شال سبز جهان آرا بر شانه هاي موسوي. »9 همچنين داريوش قنبري (نماينده مجلس هشتم) در اظهاراتي بيان داشت: «روستاها را هم موج سبز فرا گرفته است. »10
اصرار هواداران و ستاد موسوي بر رنگي كردن حركت خود، نامزدهاي ديگر را نيز به انتخاب رنگ واداشت. به همين منظور ستاد انتخاباتي احمدي نژاد رنگ پرچم كشور را نماد حاميان احمدي نژاد خواند. هاشمي ثمره (رئيس ستاد انتخاباتي احمدي نژاد) در اين رابطه گفت: «ما روي رنگ حساسيتي نداريم اما با توجه به سؤالهاي متعددي كه در اين مورد پرسيده مي شود، بايد بگويم كه رنگ ستادهاي مردمي دكتر احمدي نژاد بايد رنگ كشور و همه ملّت ايران باشد، يعني رنگ عدالت، پاكي و عشق. و از آن جا كه همه اينها در پرچم جمهوري اسلامي ايران كه نماد توحيد، استقلال و جمهوري اسلامي ايران است، بنابراين پرچم مقدّس جمهوري اسلامي ايران نشان مهم ستادهاي مردمي آقاي احمدي نژاد است. »11
همچنين ستاد مهدي كروبي با اعلام رنگ سفيد به عنوان رنگ حاميان كروبي و توزيع تي شرت سفيد بين جوانان با درج كلمه تغيير روي آن، سعي كرد تا انتخابات نهم را در اذهان عمومي زنده كند. 12
پس از اقبال عمومي نسبت به رنگ پرچم براي حاميان دكتر احمدي نژاد، سايت اراده مردم (حامي موسوي) با ابراز نگراني از اين كه احمدي نژاد در قبال رنگ سبز حاميان موسوي، پرچم سه رنگ جمهوري اسلامي را انتخاب كرده و حريف را منفعل ساخته است، نوشت: «پيشنهاد مي شود موج سبز، پرچم سه رنگ ايران را همراه داشته باشد، با اين تفاوت كه رنگ سبز آن بزرگتر و رنگهاي ديگر كوچك باشند!». 13
استفاده از رنگها از آن جهت حائز اهميت بود كه توانست تأثير فوق العاده اي در اذهان مردم بگذارد. به طوري كه حاميان هريك از نامزدها رنگ نماد ستاد خود را به رخ ديگر رقبا مي كشيد.
رنگ سبز كه به طور طبيعي بيانگر حركت و پويايي است و در اعتقادات ايرانيان ريشه و جايگاه ويژه اي دارد و رنگ سفيد كه بيانگر آرامش و صلح است و حتي استفاده از رنگ پرچم كشور گرچه در نوع خود قابل توجه بود اما انحصاري كردن رنگها و مربوط ساختن آن به پوشش و لباس افرادي كه به طور طبيعي علاقه مند به اين رنگها هستند و از آن استفاده مي كنند، نوعي سوء استفاده تبليغاتي از احساسات و مقدسات مردم بود كه در برخي موارد منجر به تقابل رنگها و در نهايت تقابل بين ستادها شد.
بر همين اساس طرفداران احمدي نژاد نصب پارچه هاي سبز به مناسبت ايام شهادت حضرت زهرا (س) و طرفداران موسوي نصب پرچم ايران در معابر عمومي توسط شهرداري تهران را تعبير ناصواب مي نمودند و آن را شيطنت شهرداري در حمايت يا عدم حمايت از كانديداي خاص قلمداد مي كردند.
در ميان رنگها البته رنگ سبز داراي حساسيتهايي بود. اين رنگ كه داراي باري ارزشي و مذهبي در جامعه مقدّس ما تلقي مي شد و يادآور بسياري از مسائل ارزشي چون گنبد خضرأ ائمه معصومين و. . . بود، پس از استفاده هاي غير متعارف از اين نماد توسط ستاد موسوي و برخي حاميان وي، اعتراض بسياري از قشرهاي جامعه را دربر داشت. بويژه آن كه با رواج برخي حركتهاي ناپسند از جمله بستن شال سبز به گردن سگ، پوشيدن مانتوهاي كوتاه و تنگ و زننده به رنگ سبز، رقصيدن با لباس و پارچه سبز و. . . اين اعتراضات را روز به روز گسترده تر كرد و اين عمل در قالب شعر كه عموماً از طريق پيامك در سطح جامعه گسترش داده مي شد، مورد تقبيح قرار گرفت.
از ديگر روشهاي جذب نيرو و هوادار توسط ستاد موسوي سازماندهي دختران فيروزه اي بود كه غالباً توسط فائزه هاشمي پيگيري مي شد. جعفر فرجي (نويسنده وبلاگ بيقرار) با اشاره به ستادهاي سازمان مجاهدين و مشاركت كه عناصر اصلي شان در انتخابات نهم در قالب ستادهاي معين گرد هم آمده بودند، به روش سازماندهي آنان پرداخته و نوشت: «سازماندهي بر اساس تيمهاي كوچك و تشكيل تيمهاي مختلط دختران و پسران و استفاده از جاذبه شهواني براي فعاليت و پايداري بيشتر تيمها. با چنين نگاهي بود كه اولويت كاري در ستادها حول محور سازماندهي دختران فيروزه اي قرار گرفت. در وهله اوّل جذب دختران فعال در دانشگاهها و همچنين خبرنگاران روزنامه ها و خبرگزاريها در دستور كار قرار گرفت. اين دختران پس از معرفي به ستاد مركزي و طي دوره اي خاص و پس از اطمينان خاطر، به ستاد اصلي معرفي مي شدند. تيمهاي 3 تا 5 نفره مختلط با حضور يك يا دو نفر از اين دختران نوعاً جذاب شكل گرفت. فضاي صميمي و آزاد حاكم بر ستاد مابين دختران و پسران و ميزهاي دايره اي كه در آن دختران و پسران با يكديگر دست داده و ساعتها به صحبت و. . . مي پرداختند، زمينه جذب خوبي از ديد آنان بود. » وي در ادامه ضمن بيان اين كه براي همه دختران تلفنهاي همراه ايرانسل و كارت ويزيت با نام مستعار تهيه شده بود، نوشت: «براي تمامي افرادي كه قصد عضويت در ستاد را داشتند، كارت عضويت عادي صادر شده و در صورت چهار بار حضور در برنامه هاي خياباني و گزارش آن توسط سر تيم مربوطه، فرد كارت عضويت فعال دريافت نموده و ما بين 50 تا 100 هزار تومان روزانه دريافت مي كرد. . . »14
از ديگر روشهاي تبليغاتي در اين دوره كه عموماً به رخ كشيدن حاميان نامزدها به يكديگر تلقي مي شد، تجمعهاي گسترده هواداران نامزدها بود. تشكيل زنجيره انساني حاميان موسوي از ميدان تجريش تا ميدان راه آهن و گردهمايي حاميان احمدي نژاد در مصلاي بزرگ امام خميني(ره) از نمونه هاي آن به شمار مي رود.
صندلي داغ مناظره
ابتكار صدا و سيما در برگزاري مناظره هاي مستقيم كانديداهاي رياست جمهوري سبب شد تا يكي از تاريخي ترين و جذاب ترين و پربيننده ترين برنامه هاي سياسي رسانه ملي رقم بخورد. اما قبل از آغاز مناظره هاي تلويزيوني دو جريان اصلاح طلبي و اصولگرايي موضع گيريهايي را انجام داده و هركدام ديگري را به فرار از مناظره متهم و نامزد مورد حمايت خود را آماده هرگونه مناظره معرفي مي نمودند.
1- ايران، 19/3/.1388
2- همان.
3- آفتاب يزد، 10/3/.1388
4- كيهان، 10/3/.1388
5- كيهان، 10/3/.1388
6- ايران، 19/3/.1388
7- آفتاب يزد، 7/2/.1388
8- حيات نو، 4/3/.1388
9- صداي عدالت، 3/3/.1388
10- آفتاب يزد، 20/3/.1388
11- جوان، 6/3/.1388
12- اعتماد ملي، 4/3/.1388
13- كيهان، 20/3/.1388
14- كيهان، 20/4/.1388
پاورقي

 

(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14