زخم اوكيناوا كهنه
جعفر بلوري فرقي نمي كند، با انقلاب رنگي روي كارآمده باشي يا با انتخابات و دموكراسي؛ اگر به جاي اتكا به مردم به قدرتهاي بيگانه وابسته باشي، سرنوشتي بهتر از سقوط نخواهي داشت. «يوكيو هاتوياما» نخست وزير سابق ژاپن، شايد تازه ترين مصداق اين جمله باشد. طي سال جاري ميلادي، دو دولت رنگي در كشورهاي اوكراين و قرقيزستان سقوط كردند؛ اما گويا انتشار خبر استعفاي «هاتوياما» در روز چهارشنبه 12 خردادماه 89 نشان داد، براي دچارشدن به سرنوشت دولت هاي رنگي، فقط رنگي بودن لازم نيست، وابستگي سياسي نيز گاهي مي تواند به سقوط مقام بلندپايه يك كشور منجر شود؛ حتي اگر اين كشور دومين اقتصاد جهان را دارا باشد. عمده دليل استعفاي نخست وزير ژاپن، وجود پايگاههاي نظامي آمريكا درجزيره «اوكيناوا» و خلف وعده وي نسبت به خارج ساختن اين پايگاههاي نظامي از كشور به همراه فساد مالي برخي اعضاي حزب حاكم اعلام شد. دراين نوشتار ابتدا به تاريخچه حضور نظاميان آمريكايي درجزيره «اوكيناوا» و سپس به بررسي اجمالي حوادث و عللي مي پردازيم كه درنهايت به استعفاي «هاتوياما» منجر شد؛ نخست وزيري كه 9ماه پيش از استعفا، توانسته بود با شعار اخراج نظاميان آمريكايي اكثر آرا را از آن خود كرده و به حكمراني 54 ساله حزب حاكم پايان دهد. سرويس خارجي كيهان جزيره اوكيناوا حدود 65 سال از پايان جنگ جهاني دوم مي گذرد، اما ايالات متحده آمريكا ترجيح داده همچنان پايگاههاي نظامي خود را در ژاپن حفظ كند. ايالات متحده درحال حاضر نزديك به 18 درصد بخش هاي اصلي جزيره اوكيناوا را به طور كامل دراختيار دارد. بيش از دوسوم از مجموع 40 هزار نظامي آمريكايي مستقر درخاك ژاپن، در 14 پايگاه نظامي مستقر هستند كه مساحتي بالغ بر 33 كيلومترمربع از جزيره اوكيناوا را شامل مي شود. پايگاه هوايي «فوتنما» و «كادنا» مهمترين و بزرگترين پايگاههاي نظامي آمريكا در اين جزيره هستند كه درمحيطي كاملا مسكوني واقع شده اند. مجمع الجزاير اوكيناوا 160 جزيره كوچك و بزرگ را دربرمي گيرد و مجموعه 60. درصد از كل خاك ژاپن را شامل مي شود. نزديك به 19 درصد از مناطق اصلي اين جزيره مسكوني است و حدود 5/1ميليون نفر نيز در آن زندگي مي كنند. جزاير اوكيناوا به دليل نزديكي به چين و تايوان، از اهميت ويژه اي براي آمريكا برخوردار است. «اوكيناوا» علاوه بر موقعيت جغرافيايي استراتژيك، داراي مناطق و مناظر طبيعي زيبا و منحصر به فردي است، طوري كه گنجايش ميزباني از ميليونها توريست و گردشگر داخلي و خارجي را به خوبي داراست. پس از اشغال اوكيناوا به دست آمريكا (درجنگ جهاني دوم) نيروهاي آمريكايي يكي پس از ديگري و با سرعت هرچه تمامتر، شروع به ساخت پايگاههاي نظامي جديد كردند تا بدين ترتيب بتوانند به راحتي به اين كشور ضربه وارد كنند كه كردند. جنگ پايان يافت، اما پايان جنگ هرگز مانع ادامه روند ساخت پايگاههاي نظامي نشد. اوضاغ در جهان در حال تغيير بود و آمريكا كه موقعيت بادآورده و استثنايي را پس از جنگ به دست آورده بود، روياهاي ديگري همچون جنگ كره را درسرمي پروراند؛ لذا ادامه حضور در اوكيناوا لازم و حياتي بود. نتيجه اينكه پايگاههاي نظامي گسترده اي در اوكيناوا تاسيس شد و آمريكا با سرازيركردن تفنگداران خود به اين جزيره، بر بخشي از اقيانوس آرام تسلط يافت. در سال 1951 واشنگتن براي مشروعيت دادن به حضور نظاميانش در اوكيناوا، قرارداد امنيتي «سانفرانسيسكو» را منعقد كرد تا بدين ترتيب كنترل اين جزاير استراتژيك براي 21 سال (تا سال 1972) رسما در دستان آمريكا باشد. اين 21 سال نيز به سرعت گذشت و جزيره به طور رسمي به صاحبان اصلي آن بازگشت. اما بسياري از پايگاهها، تاسيسات و ساختمان ها، طبق قرارداد امنيتي جديد همچنان در كنترل و مالكيت آمريكايي ها باقي ماند و همين امر كافي بود تا مردمي كه 21 سال انواع سختي هاي حاصل از حضور آمريكايي ها را تنها به اين اميد كه قرارداد «سانفرانسيسكو» پايان خواهد يافت تحمل كنند، به شدت خشمگين شوند. به عبارتي، اوضاع از نظر مردم تغيير نكرده بود و نظاميان آمريكايي همچون گذشته در ژاپن حضور داشتند. بازگشت اسمي كنترل جزاير به دست ژاپن، از تراكم شديد پايگاه هاي نظامي آمريكا در جزاير اوكيناوا نكاسته بود و مشكلات همچنان باقي بود. عوامل نارضايتي مردم آلودگي هاي صوتي حاصل از تردد هواپيما و هلي كوپترهاي نظامي، حوادث غيرمترقبه اي همچون سقوط هواپيما و هلي كوپترهاي جنگي، انواع آلودگي هاي زيست محيطي، وقوع آتش سوزي در كوهستان و جنگل به دليل تمرينات نظاميان آمريكايي، وقوع جرم و جنايت و... از جمله مسائلي بود كه مردم ژاپن ديگر تحمل تكرار آنها را درخود نمي ديدند. از لحظه پايان زمان قرارداد سانفرانسيسكو ارتكاب نزديك به 3500 جرم و جنايت توسط نظاميان وساير كاركنان پايگاه هاي آمريكا گزارش شده است. در اين بين تنها تا دسامبر سال 2003، بيش از 540 مورد جنايت شديد و 977 موردنيز تجاوز به زنان و دختران ثبت شده است. انتشار اين گزارش ها نگراني شديد مردم نسبت به نبود امنيت جاني، مالي و حيثيتي را به دنبال داشت. دراين مدت (1972تا 2003) همچنين 275 مورد حادثه غير مترقبه مربوط به هواپيما و هلي كوپـتر ثبت شده است كه در برخي موارد به مرگ ساكنان محلي جزيره منجر شده است. درحال حاضر نيز مردم سرتا سر اوكيناوا نسبت به تكرار اين حوادث به شدت نگران هستند. ترفند براي ادامه حضور ازنكات جالب توجه اين كه آمريكايي ها براي جلب رضايت مردم ژاپن براي ادامه حضور خود در اوكيناوا، انجام برخي كارهاي عمراني را در دستوركار خود قرار داده اند؛ ساخت جاده، لنگرگاه، فرودگاه و تهيه سيستم بهبود وضعيت ترافيك از جمله اين ترفندهاست كه ادامه اصرارها براي خروج نظاميان آمريكايي نشان از شكست اين ترفند دارد. البته بخشي از اين كارهاي عمراني به دليل وضعيت حاصل از وجود پايگاه هاي نظامي آمريكايي لازم الاجرا شده اند؛ به عبارت ديگر در صورت نبود پايگاه هاي نظامي آمريكا شايد اصلا نيازي به اين اقدامات احساس نمي شد. به عنوان مثال پايگاه هايي كه درشهرهاي اصلي اوكيناوا واقع شده اند، شبكه هاي رفت و آمد بين شهري و مناطق احاطه شده توسط آمريكايي ها را قطع كرده و به راه اندازي ترافيك شديد درجاده هاي اطراف منجرشده اند. از اين گذشته پروژه هاي خانه سازي و موارد مشابه دراين مناطق به طور انبوه اجرا شده است،اما درمقابل پروژه هاي جاده سازي به تناسب آنها گسترش نيافته و اين امر به شدت براوضاع ترافيك جاده اي منطقه اثر سوء گذاشته است. زمين هايي كه توسط بندر و فرودگاه «ناها» احاطه شده است، براي اجراي پروژه هاي صنعتي و عمراني بسيار مناسبند اما باز هم اين پايگاه هاي نظامي آمريكاست كه -بنا به دلايل امنيتي -مانع از اجراي اين پروژه هاي مهم و حياتي مي شوند. دراينجا نيزآمريكا با اعلام ايجاد شغل براي مردم در پايگاه هاي نظامي، سعي درالقاي اين امر مي كند كه وجود آنها به لحاظ اقتصادي براي ژاپن به صرفه است. تامين امنيت، نيز يكي از ترفندهايي است كه آمريكايي ها با مانور گسترده روي آن سعي درتوجيه حضور خود در منطقه دارند، اما با وجود اين، مردم ژاپن همچنان بر خروج آمريكايي ها اصرار دارند. عقده اي كه تركيد با وجود بي توجهي دولتمردان ژاپن به نگراني ها و اعتراضات مردمي، تكرار اعتراض هاي خياباني پيش بيني مي شد؛ اما انتشار خبر تجاوز دو تفنگدار آمريكايي به يك دانش آموز دختر 12ساله ژاپني درچهارم سپتامبر سال 1995، خشم مردم و حتي برخي مسئولان دولتي ژاپن را برانگيخت. پليس ژاپن اجازه دستگيري اين دو نظامي را نداشت و تا زمان تشكيل دادگاه مجرمان داخل پايگاه نظامي ماندند. اين حادثه موضوعي نبود كه مردم ژاپن بتوانند به راحتي ازكنار آن بگذرند. مردمي كه سال ها فشار بار سنگين حضور بيگانگان دركشورشان را تحمل كرده بودند، با وقوع اين حادثه تاب از كف داده و با ريختن به خيابان ها عليه سياست هاي دولت خود و آمريكا تظاهرات بسيار گسترده اي را به راه انداختند. فشارهاي سياسي و افكار عمومي به قدري بود كه بلافاصله دولت هاي آمريكا و ژاپن مجبور به تشكيل كميته تحقيقاتي ويژه اي با نام «ساكو» (Special Action Committee) شدند كه هدف آن كاهش هزينه هاي سنگين پايگاه هاي نظامي آمريكا در اوكيناوا عنوان شد. در دسامبر 1996 نتيجه نخستين گزارش كميته «ساكو» منتشر شد. قرار شد 11واحد از تاسيسات ساختماني از جمله پايگاه هوايي «فوتنما» (مساحتي بالغ بر 5000 هكتار زمين) به ژاپني ها بازگردانده شود. وعده اي كه نه تنها هرگز به طور كامل محقق نشد بلكه نتوانست جلو تكرار حوادث مشابه را بگيرد. پروژه هاي ناكام شايد درمورد برنامه هاي اتمي آمريكا در ژاپن - ساخت سلاح هاي هسته اي درخاك ژاپن -زياد نشينده باشيم. پيش از سال 1927 (قبل از قرارداد سانفرانسيسكو) آمريكايي ها تلاش هاي زيادي كردند كه 1200 سلاح هسته اي را وارد جزاير اوكيناوا كنند. اما قانون «سياست غير هسته اي» ژاپن و مقاومت دولتمردان اين كشور باعث شد اين آرزو براي هميشه درحد همان آرزو باقي بماند. براساس گزارش هايي كه منتشر شده است، اين سلاح ها قرار بود در زاغه هاي مهماتي كه درپايگاه هوايي «كادنا» قرار دارند نگهداري شوند. «ادوين او رسكور»، سفير وقت آمريكا در ژاپن در مصاحبه اي كه درسال 1981 با نشريه «ماينيچي شيمبون» انجام داد گفت:«ناوهاي جنگي آمريكا مملو از سلاح ها نزديك بنادر ژاپن مستقر و آماده انتقال سلاح ها به جزيره بودند، و دولت ژاپن نيز از اين امر آگاه بود. اما اين اجازه هرگز صادر نشد.» اوكيناوا و انتخابات بيش از 60سال از حضور دردآور پايگاه هاي نظامي آمريكا در جزاير اوكيناوا مي گذشت و در كنار صدها جرم و جنايت و مشكلات گوناگون، ده ها تظاهرات مردمي نيز كاري از پيش نبرده بود. نظرسنجي انجام شده توسط «اوكيناوا تايمز» در سال 2007 نشان مي داد بيش از 85درصد از مردم اين كشور با ادامه حضور نظاميان خارجي در كشورشان مخالفند. اين موضوع اما از يك جهت براي سياسيون اهميت پيدا كرده بود. نخبه هاي سياسي به خصوص احزاب مخالف دولت كه با شكست در انتخابات گوناگون عرصه حاكميت را به مدت 54 سال از دست داده بودند اين بار با انتخاب شعار «اخراج نظاميان آمريكايي از اوكيناوا» توانستند حزب حاكم «ليبرال دموكرات» را پس از نيم قرن به زير بكشند. «حزب دموكراتيك» در سال 2009 با اين شعار كليدي توانست شگفتي ساز شده و علاوه بر جذب حداكثري آراء، اميدها براي خروج نظاميان آمريكايي را دوباره زنده كند. «يوكيو هاتوياما» سرمست از پيروزي تاريخي به پست نخست وزيري ژاپن تكيه زد و خيلي زود نيز كابينه خود را تشكيل داد. ماه ها يكي پس از ديگري گذشت اما خبري از وعده داده شده نبود. برخي فشارها از جانب احزاب مخالف سرانجام هاتوياما را مجبور به واكنش كرد؛ اما با كمال تعجب مردم حرف هايي مي شنيدند كه با حرف هاي پيش از انتخابات تفاوت داشت. رهبران محلي و احزاب اعتراض كرده و با دعوت از مردم موج جديد تظاهرات ضدآمريكايي اين بار در دولت «هاتوياما» به راه افتاد. تظاهرات به «توكيو» پايتخت ژاپن نيز رسيد و اين امر علاوه بر دولت حاكم، دولت «باراك اوباما» رئيس جمهور آمريكا را نيز نگران كرد. در واكنش به اين اعتراض ها و پس از رايزني بين پكن- واشنگتن هاتوياما اعلام كرد، وجود پايگاه هاي نظامي آمريكا براي امنيت مردم كشورش ضروري است لذا نمي تواند به وعده هايش عمل كند. فشارهاي سياسي و مردمي مدام در حال افزايش بود و رهبران محلي نيز به شدت نسبت به اين امر ابراز تأسف مي كردند تا اينكه روز جمعه هفتم خردادماه سال 89 وزيران خارجه و دفاع ژاپن و آمريكا دور يكديگر جمع شدند تا نسبت به ادامه حضور پايگاه هاي آمريكايي تصميم گيري شود. انتقال پايگاه نظامي آمريكايي به منطقه اي كم جمعيت تر در اوكيناوا- نه خروج آنها- به عبارت بهتر، تمديد ادامه حضور نظاميان آمريكايي تنها خروجي اين اجلاس بود كه به اعتقاد بسياري تيرخلاص را بر پيكر دولت 9ماه هاتوياما زد. حزب سوسياليست از دولت ائتلافي خارج شد و حزب سوسيال دموكرات، ديگر حزب ائتلافي نيز تأكيد كرد كه به دليل خلف وعده هاتوياما از دولت خارج مي شود. چهارشنبه 12خرداد ماه 89 يعني درست 5روز پس از تمديد حضور نظاميان آمريكايي، هاتوياما با چشماني اشك بار در پارلمان اين كشور حاضر و با اعلام خبري مهم، تيتر يك تمام رسانه ها شد: «هاتو ياما به دليل جانبداري از سياست هاي واشنگتن مجبور به استعفا شد.» هر چند ژاپن با داشتن دومين اقتصاد دنيا، يكي از قطب هاي اقتصادي جهان است و دولت ها نيز در اين كشور با انتخابات روي كار مي آيند، به عبارت ديگر اگرچه كشور ژاپن در موضوع وضعيت اقتصادي و رفاهي قابل مقايسه با دولت هاي قرقيزستان و اوكراين نيست اما، اين حادثه به خوبي نشان داد پشت كردن به مردم و دنباله روي از سياست هاي بيگانگان مي تواند عواقب مشابهي درپي داشته باشد. مواضع نخست وزير جديد «نائوتو كان»، نام نخست وزير جديد ژاپن است كه به جاي «هاتوياما» رهبري حزب دموكراتيك را بر عهده گرفت. وي پس از به قدرت رسيدن با تغيير 6 وزير پيشين11 وزير سابق را در سمت خود ابقا كرد. نكته جالب توجه اينكه آقاي «كان» تاكنون به طور رسمي موضع خود نسبت به پايگاه هاي نظامي آمريكا را اعلام نكرده است اما با توجه به برخي موضع گيري هاي وي از جمله تأكيد بر روابط با واشنگتن، به نظر مي رسد قصد دارد راه هاتوياما را ادامه دهد. به عبارت ديگر به نظر مي رسد حزب دموكراتيك با تغيير رهبر و ترميم كابينه تنها قصد فرونشاندن اعتراض ها را داشته است و با سكوت اوليه در قبال مهمترين مسئله اي كه به سقوط هاتوياما منجر شد، (پايگاه نظاميان آمريكايي) و انگشت گذاشتن بر روي مسئله فرعي فساد مالي برخي اعضاي حزب حاكم، تصميم به ادامه راه رهبران پيشين را دارد. البته آقاي «كان» يك بار به صراحت از لازم الاجرا بودن قرارداد امنيتي كه «هاتوياما» پيش از استعفا تمديد كرد حمايت كرده و دولت خود را موظف به اجراي آن دانسته است. اين همان نكته اي است كه برخي تحليلگران را برآن داشت تا اعلام كنند، استعفاي هاتوياما يك حركت سياسي حساب شده براي فرونشاندن خشم مردم است، چرا كه با اين حركت اولا حزب دموكراتيك همچنان بر سر قدرت باقي مانده و ثانيا موضوع ادامه حضور نظاميان آمريكايي نيز همچنان به قوه خود باقي است و در اين ميان تنها برخي افراد جابه جا شده اند. اما آيا مشكلاتي كه مردم ژاپن به خاطر آنها خواستار خروج نظاميان آمريكايي شده بودند نيز حل شده است؟ آيا احتمال سقوط مجدد هواپيماي آمريكايي وجود ندارد؟ آيا مشكلات ترافيكي، زيست محيطي و... حل شده است؟ به عبارت بهتر آيا ژاپن ديگر شاهد تظاهرات ضدآمريكايي نخواهد بود؟
|