عراق عضو اتحاديه عرب يا بلوك مقاومت؟ (يادداشت روز)

تشكيل اولين جلسه مجلس قانونگذاري عراق، راه را براي انتخاب رئيس جمهور، نخست وزير و كابينه عراق هموار نمود. پيش از اين گمانه زني هايي وجود داشت كه از ناكامي عراقي ها در رسيدن به نقطه توافق خبر مي داد و بيش از همه آمريكايي ها بر وجود مشكل جدي در راه شكل گيري دولت جديد تاكيد مي كردند. اما برخلاف اين گمانه زني ها، عراقي ها ثابت كردند كه با وجود اختلافات و عليرغم تلاش بدخواهان منطقه اي و بين المللي شان قادرند بر مشكلات كنوني فايق بيايند.
اينك عراق در بين اكثر كشورهاي عربي به سيستمي مردم سالار و در عين حال هوشمند دست پيدا كرده و توفيقات فراواني نيز در اداره كشور خود داشته اند. عراق بعنوان يك كشور تحت اشغال و با وجود حضور نزديك به 300هزار نيروي اشغالگر شرايط دشواري دارد و اين موضوع دولت بغداد را با محدوديت ها و مزاحمت هاي بي شماري مواجه كرده است در عين حال، دولت برآمده از آراء مردم و توافقي كه بين سه طايفه شيعه، سني و كرد عراق براي عبور دادن عراق از شرايط فعلي به وجود آمده، آينده روشني را براي همسايه غربي ما به تصوير كشيده است. درخصوص «عراق آينده» و مسئوليت هاي اولويت دار دولت آينده اين كشور نكاتي وجود دارد:
1- اشغال عراق و ادامه شمول بند 7 منشور سازمان ملل بر اين كشور-مبني بر اخلال عراق در نظم بين المللي و لزوم اداره آن توسط شوراي امنيت- مهمترين مشكل عراق به حساب مي آيد. بر مبناي توافقنامه امنيتي بغداد-واشنگتن، نيروهاي آمريكايي موظفند تا پايان سپتامبر آينده- شهريورماه- بيش از نيمي از نيروهاي نظامي اشغالگر را از عراق خارج كرده و تا پايان سال 2011- يعني 18 ماه آينده- كليه نيروهاي خود را از عراق خارج نمايند. اگرچه طي هفته هاي اخير هم چند مقام آمريكايي- از جمله اوديرنو فرمانده نظاميان آمريكايي در عراق- بر پايبند بودن آمريكا به خروج كامل و عمل براساس توافقنامه تاكيد كرده اند ولي ترديدي وجود ندارد كه آمريكايي ها حضور نظامي خود را در حدي كه بتوانند از زمين و آسمان عراق براي عمليات آتي استفاده كنند، حفظ خواهند نمود. براساس بعضي از خبرها آمريكايي ها درصدد حفظ حدود 30 هزار نظامي خود در عراق هستند، از نظر آنان يك نيروي كم حجم ولي عملياتي مي تواند براي كنترل سه كشور عراق، ايران و سوريه مفيد باشد. بعضي ديگر از خبرها بيانگر آن است كه اين نظاميان عمدتاً در استان ناصريه- استاني شيعي در جنوب عراق و مجاور مرزهاي جنوب غربي ايران- مستقر خواهند شد. باقي ماندن اين تعداد نيروي آمريكايي در عراق به منزله ادامه اشغال عراق است هرچند آمريكايي ها براي دور ماندن از بار رواني «اشغالگري» تلاش خواهند كرد كه اين حضور را به «درخواست عراق» منتسب نمايند. اگر آمريكايي ها به تداوم حضور نظاميان خود در عراق نايل گردند از يك سو دولت بغداد همواره خود را در معرض يك «تهديد آني» خواهد ديد و ناچار است به نوعي محافظه كاري كه با استقلال و تماميت ارضي عراق منافات دارد، روي آورد. يك نكته كليدي در عراق اين است كه از نظر بعضي از طوايف، وجود يك پايگاه نظامي در اين كشور به اندازه «اشغال» عراق، خطرناك تلقي نمي شود ممكن است ساكنان استانهاي الانبار، صلاح الدين، سليمانيه و اربيل اين موضوع را با توجه به مكان حضور اين نظاميان به شيعيان مربوط دانسته و از تلاش براي آزادسازي عراق از هر نوع اشغالگري طفره بروند. در يك جمله بايد گفت دولت آينده عراق بايد بتواند مديريت خروج نظاميان آمريكايي را به گونه اي انجام دهد كه عراق به معناي واقعي- و نه صوري- از اشغال خارج شود اين البته به همراهي جدي دو طايفه كرد و سني عراق احتياج خواهد داشت.
2- عراق طي سالهاي گذشته با مقوله «تروريزم» درگير بوده است. تروريزم عراقي البته همزاد و مرتبط با اشغالگري است حمايت آمريكايي ها و... از بعثي ها كه مهمترين بازوي عمليات ترور در عراق به حساب مي آيند از اين ارتباط پرده برمي دارد. تروريزم اقدامي سياسي است كه به قصد تاثيرگذاري بر فرآيند قانوني عراق دنبال شده است از همين رو مشاهده مي كنيم كه در آوردگاههاي اساسي سياسي- نظير انتخابات- ماشين ترور فعال تر شده و قربانيان بيشتري گرفته است. همين روزها و در آستانه شكل گيري مجلس جديد شاهد بوديم كه يك خط سنگين ترور از بصره تا موصل به راه افتاد. خود اين موضوع بيانگر آن است كه تروريزم در عراق قبل از آنكه مطابق توهم پراكني اشغالگران از «تعصب مذهبي» تغذيه شود از يك «برنامه سياسي» تغذيه مي شود. دولت آينده عراق طبعاً ريشه كن كردن تروريزم را در دستور كار «اولويت دار» خود قرار مي دهد. استقرار دولت جديد كه از نهادينه شدن نظم جديد حكايت مي كند تا اندازه «بسيار زياد» تروريست ها را مأيوس خواهد كرد در عين اينكه دولت با تكيه بر پشتيباني ملي توان زيادي براي از ميان برداشتن تروريزم خواهد داشت.
3-تنظيم روابط عراق با جهان خارج و بخصوص تنظيم رابطه با حوزه عربي يك اولويت براي دولت عراق به حساب مي آيد. در طول سالهاي گذشته 4 كشور عرب همسايه عراق از برقراري رابطه اي توأم با رعايت حسن همجواري اجتناب كرده اند در اين بين عربستان و اردن تلاش گسترده اي كردند تا نظم جديد عراقي كه نظمي دمكراتيك است و با ماهيت رژيم هاي موروثي و غيرمردمي عرب تفاوت اساسي دارد، از ميان برود. اين دو كشور مهمترين منبع تغذيه مالي تروريزم در عراق بوده اند. دولت عراق گام هايي را به سمت عادي سازي و فعال سازي رابطه با كشور سوريه برداشته و بخصوص طي 2-3ماه اخير به توافقات مهمي هم با دولت بشاراسد نايل آمده است. فعال شدن رابطه عراق-سوريه فشار زيادي را بر «امان»، «رياض» و «كويت» براي فاصله گرفتن از وضع فعلي - كه بر مبناي ناديده گرفتن نظم جديد است- وارد مي كند و آنان را ناچار به تجديدنظر مي نمايد. دولت اردن و عربستان تلاش وسيعي كرده اند تا عراق بعنوان جزيي از «اتحاديه عرب» باشد نه يك مجموعه از «مقاومت منطقه». دولت عراق در تداول بين نقش عربي و نقش اسلامي ناچار است به يك موازنه فكر كند. كردهاي عراق به هيچ وجه از اينكه عضوي از اتحاديه عرب ديده شوند، خشنود نخواهند بود. شيعيان عراقي نيز خود را در جمع اين دولت ها «غريبه» مي بينند و احساس مي كنند اكثر اعضاي اتحاديه به آنان به چشم «برهم زنندگان نظمي كهن مبتني بر حكومت اقليت بر اكثريت» مي نگرند و همواره مي خواهند فرش را از زيرپاي آنان بكشند. عراق جديد در روابط خارجي با دو كشور غيرعرب همسايه- ايران و تركيه- راحت تر بوده است. دو كشور همسايه شرقي و شمالي عراق طي 6 سال گذشته كمك هاي فراواني را به دولت بغداد براي گذار از مرحله بي ثباتي و حل مشكلات مختلف نموده اند. اينك سوريه هم رويه تعامل را با دولت مركزي عراق برگزيده است. اين سه كشور تمايل دارند كه عراق در بلوك مقاومت ديده شود تا در يك بلوك وابسته عربي. در عين حال عراق نمي خواهد كرسي خود در اتحاديه جهان عرب را ترك نمايد، اساساً مسئله دولت عراق اين نيست ولي عربستان، اردن و كويت بعنوان سه كشور سنتي عضو اتحاديه عرب كه نيمي از مرزهاي غربي و همه مرزهاي جنوبي عراق را احاطه كرده اند مي خواهند عراق را بين دو انتخاب-ماندن در جمع اعراب يا حضور در بلوك مقاومت- قرار دهند. دولت آينده بغداد قاعدتاً تلاش خواهد كرد تا به نوعي به توازن در روابط برسد البته در اين بين آمريكايي ها و اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل بشدت از اينكه عراق به بلوك مقاومت متصل باشد، عصباني خواهند بود و گمان مي كنند كه مي توانند با استفاده از اهرم بند 7 و نيز با استفاده از كمك بعضي از چهره هاي عراقي كه شريك نوري مالكي و... در اداره عراق هستند، عراق را از بلوك مقاومت دور نمايند اما اين نكته را نمي توان از نظر دور داشت كه عراق به دليل ميزباني از بيشترين حرم ائمه شيعه-عليهم صلوات الله- و گرايش شديد مذهبي مردم و وجود استوانه هاي مذهبي نه تنها به طور طبيعي عضوي از بلوك مقاومت است بلكه يك عضو كانوني هم به حساب خواهد آمد.
سعدالله زارعي

ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323
كيهان و خوانندگان

¤ يادداشت روز كيهان با عنوان واگويه نياز با محرمان راز خطاب به بعضي از عزيزان حوزوي ، حرف دل بسياري از مردم بود كه با رعايت ادب و احترام روي كاغذ آمد.
كاظمي و ده ها تلفن مشابه ديگر
¤ به آقاي احمدي نژاد رياست محترم جمهوري عرض مي كنم موضوع حجاب اسلامي و لزوم رعايت آن در جامعه فراتر از دولت و مسائل اجرايي كشور است. مردم برخورد با اين معضل اجتماعي را از نظام اسلامي مطالبه مي كنند و از اين خواست خود ذره اي كوتاه نمي آيند.
حيدري
¤ به عنوان يك طلبه از حوزه علميه قم از مدير مسئول كيهان بخاطر مقاله اخيرشان خطاب به علماء حوزه و لزوم هوشياري هرچه بيشتر تشكر مي كنم. چون از نزديك با بيوت برخي مراجع عظام آشنا هستم بيشتر تقصير را از برخي اطرافيان و گردانندگان دفاتر مي دانم كه متاسفانه يا فاقد آگاهي هستند و يا تحت تاثير جريانات ناسالم سياسي قرار دارند.
2476---0912
¤ اظهارات چند شب پيش رئيس جمهور محترم و انقلابي جناب آقاي دكتر احمدي نژاد در مورد بدحجابي و مفاسد اجتماعي با تفكر اسلامي و انقلابي ايشان سازگاري ندارد در ضمن موجب سوءاستفاده مخالفين هم مي شود. دوست داريم ايشان به عنوان خادم انقلاب و نظام همچنان مورد اعتماد ملت باقي بمانند.
4606--0936
¤ دوران هشت سالي كه دوران اصلاحات بود هم شاهد ترويج بدحجابي و آزادي بي حد و حصر بوديم، ليكن از دولت اصولگرا توقع و انتظار اصلاح واقعي را داريم.
0029--0912
¤ در نبود نهادهاي مستقل جهاني براي بررسي فاجعه حمله رژيم صهيونيستي به كاروان هاي آزادي، جالب است كه صهيونيست ها اعلام كرده اند كه خودشان كميته بررسي اين مسئله را تشكيل مي دهند. از همين امروز معلوم است كه نتيجه اين كميته چه خواهد شد. شكر خدا مردم دنيا بيدار شده اند و ديگر فريب اين موضوعات را نمي خورند.
كاشاني از تهران
¤ مي خواستم پيشنهاد بدهم نام كاروان امدادي كه قرار است ايران از طريق اعزام كشتي به غزه راه اندازي كند به نام كاروان حقوق بشر نامگذاري كنند كه در صورت حمله صهيونيست ها به اين كاروان به عنوان مخالفين با حقوق بشر بيشتر رسوا و مفتضح بشوند.
وليان
¤ از نيروي انتظامي به خاطر تداوم اجراي طرح امنيت اخلاقي و اجتماعي تشكر مي كنم. زيرا فضاي مسموم اخلاقي، باعث عذاب مردم است و بايد تا سالم شدن كامل جامعه اجراي آن را تداوم بخشيد.
يك شهروند
¤ از دولت محترم تقاضا مي شود كه نسبت به حقوق كارمندان با توجه به تورم بازنگري شود.
كريم احمدي
¤ مدت 8 سال است كه در يكي از مراكز دولتي بصورت نيروي شركتي مشغول بوده و از كليه تسهيلات اعطايي به كاركنان دولت محروم هستم. آيا هيچ قانوني در دفاع از ما نيروهاي شركتي وجود ندارد؟
1183--0912
¤ از متوليان امور فرهنگي كشور تقاضا مي شود روز بزرگداشت علامه طباطبايي(ره) را روز اساتيد حوزه و دانشگاه نامگذاري نمائيد.
4497--0918
¤ كيفيت تصاوير تلويزيوني در شهر نوده خاندوز استان گلستان بسيار بد است از مسئولين صدا و سيما تقاضاي رسيدگي عاجل را داريم.
6685--0911
¤ خطاب به دولتمردان بنويسيد فقط به فكر مسائل سياسي نباشند. نرخ اجاره منزل بطور افسار گسيخته بالا رفته است. دولت حداقل با گرفتن ماليات جلوي آن را بگيرد و تحت كنترل دربياورد.
1908--0916
¤ آيا براي موتورسيكلت هاي از رده خارج شده فكري شده است؟ اگر قانوني مثل خودروهاي فرسوده براي اينها هم هست اعلام كنيد تا مردم تكليف خود را بدانند؟
4661--0919
¤ اين روزها كه سوار اتوبوس هاي شركت واحد مي شوم در برخي از آنها زن و مرد مخلوط نشسته اند. به مسئولين امر بفرماييد قانون جداسازي خانم ها از آقايان در اتوبوس ها چه شد؟
نجفي
¤ از شهر آبادان تماس گرفته ام. در منطقه سليچ غربي محدوده شهر محبوب كابل هاي تلفن به علت سهل انگاري پيمانكار و ناظرين مركز مخابرات در عمق كم كار گذاشته شده و هر از چند گاه توسط سارقين سرقت مي شوند. دو ماه مي شود كه خطوط تلفن اين منطقه قطع است و با مشكلات عديده روبرو هستيم. از مسئولين امر تقاضاي رسيدگي داريم.
9539--0936

چال (گفت و شنود)

گفت: رسانه هاي آمريكايي و اسرائيلي بدجوري از شكست فتنه عصباني هستند و در مقاله ها و مصاحبه هاي خود، آرام بودن تهران در روزهاي 22 و 25 خرداد را نشانه مرگ سبزها مي دانند.
گفتم: حيوونكي ها حق دارند! آنهمه پول خرج كرده اند و همه رسانه هاي خود را بسيج كرده بودند و ستون پنجم پنهان خود را به صحنه آورده و جزغاله كرده اند و حالا بايد دوتا توي سر خودشون بزنند و چهارتا توي سر سران فتنه.
گفت: يكي از روزنامه هاي آمريكايي نوشته است جنبش سبز به يك شوك نياز دارد!
گفتم: شخصي يك يابوي تنبل داشت، حيوان را به مكانيكي برد و گفت؛ اين يابو فقط ميخوره و ميخوابه، ببين چه عيبي داره؟ مكانيك يابو رو برد روي چال و بعد با پرس برقي يك شوك به زير شكمش داد. حيوون رم كردو پا به فرار گذاشت. صاحب يابو گفت؛ تو كه حيوون رو رم دادي، حالا چطوري بگيرمش. مكانيك به شاگردش گفت؛ غلومي! ايشون رو هم ببر روي چال!

دادستان تهران: ادامه فعاليت مشاركت و مجاهدين منع قانوني دارد

دادستان تهران گفت: پس از رد درخواست دستور موقت وكلاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و جبهه مشاركت ايران اسلامي از سوي يكي از شعب دادگاه عمومي حقوقي تهران، ادامه فعاليت اين احزاب منع قانوني دارد.
دكتر عباس جعفري دولت آبادي روز چهارشنبه با اعلام اين مطلب تاكيد كرد: احزاب سازمان مجاهدين و جبهه مشاركت پس از توقيف پروانه فعاليت آنان از سوي كميسيون ماده 10، صدور دستور موقت براي جلوگيري از اجراي اين تصميم را درخواست كردند كه دادگاه اين درخواست را نپذيرفت.
دادستان تهران افزود: خرداد ماه سال جاري يكي از شعب دادگاه عمومي حقوقي تهران، به استناد مواد 310 و 325 قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب تهران در امور مدني، درخواست وكلاي آنها را رد نمود، لذا با توجه به رد درخواست مذكور، ادامه فعاليت احزاب ياد شده وجاهت قانوني ندارد.
به گفته جعفري كميسيون ماده 10، فروردين ماه سال جاري به دليل انطباق برخي اقدامات و فعاليت هاي اين احزاب با بندهاي (الف)، (ه)، (واو)، (ز) و (ح) ماده 16 قانون فعاليت احزاب و به استناد بندهاي 3 و 4 ماده 17 همين قانون، ضمن توقيف پروانه فعاليت، تقاضاي انحلال حزب هاي ياد شده را به دادگاه ارسال كرد. دادستان تهران خاطرنشان كرد: اين كميسيون در مردادماه سال 1388 نيز برابر بند 2 ماده 17 قانون، به خاطر عدول مواضع احزاب ياد شده از چارچوب قانون، به آنان اخطار كتبي داده بود.
جعفري دولت آبادي اضافه كرد: وكلاي اين حزب ها علاوه بر تقاضاي صدور دستور موقت مبني بر جلوگيري از اجراي تصميم كميسيون ماده 10 داير بر توقيف فعاليت خود، درخواست صدور حكم بر ابطال تصميم مزبور و اعلام غيرقانوني بودن توقيف پروانه را نيز داشتند كه درخصوص درخواست دوم پرونده در حال رسيدگي است. به گفته وي، درخواست كميسيون ماده 10، براي انحلال حزب هاي ياد شده براي رسيدگي به يكي از شعب دادگاه انقلاب اسلامي تهران ارجاع شده است.

توبه آقاي دوزيست سران فتنه را به هچل انداخت (خبر ويژه)

توبه نامه عضو دوزيست حزب مشاركت و سازمان مجاهدين از اصول خط امام با استقبال مخالفان انقلاب مواجه شد.
سايت خودنويس در اين زمينه، اعترافات تاج زاده را اتفاق بسيار بزرگ توصيف كرد و نوشت: اين اتفاق آن قدر مهم است كه بسياري از چپ هاي حكومتي هنوز نتوانسته اند واكنش مناسبي نشان بدهند. تاج زاده عملاً بدون اينكه تحت فشار حكومت بوده باشد اعترافي كرده كه از نظر بسياري از چپ ها ]اصلاح طلبان[ بدون مورد بوده است. اعترافات او انتظار از سران اصلاح طلبان را بالاتر خواهد برد. موسوي و كروبي از اين به بعد براساس موقعيت خود نسبت به اعترافات تاج زاده سنجيده خواهند شد. همه به موسوي نخست وزير امام خواهند گفت تو نخست وزير بودي، ]اما[ تاج زاده اي كه آن روزگار مدير جواني بود اعتراف كرد. آيا حق اين است؟
ارگان گروهك فدائيان خلق (اخبار روز) هم با استقبال از حمله تاج زاده به عملكرد دوران حيات امام در پوشش تظاهر به وفاداري به امام، از تاج زاده خواست اعدام سران رژيم پهلوي و كساني چون امير عباس هويدا را محكوم كند و نيز برخورد نظام با گروهك هاي مسلح نظير فدائيان خلق را محكوم نمايد يا عليه رد صلاحيت نامزدهاي مجاهدين خلق ]تروريست هاي منافق[ در اوايل انقلاب موضع بگيرد.
تاج زاده در نامه خود برخورد با كودتاي نوژه و سيدكاظم شريعتمداري و نيز گروهك هاي نهضت آزادي و ساير گروهك هاي وابسته را مورد حمله قرار داده بود حال آن كه امام با وجود بردباري و مهلت دادن به جريان هاي منافق، خود پيشاهنگ مقابله با جنايت هاي منافقين بود.

پروژه خرداد داغ، يخ زد! (خبر ويژه)

مجموعه منابع وابسته به جريان فتنه و همچنين افرادي كه اصرار دارند خود را سران جنبش(؟!) بنامند، در مورد عدم حضور به اصطلاح هواداران در خيابان هاي تهران در روز 25خرداد، به طور كامل خود را به تجاهل زدند و سكوت پيشه كردند.
در حالي كه از ماه ها قبل رسانه هاي وابسته به اين جريان تلاش مي كرد از 25 خرداد 89 به عنوان نوعي «روز موعود» ياد كند، شهروندان تهراني 25خرداد را تبديل به يك روز عادي و بلكه عادي تر از روزهاي ديگر در اين شهر برگزار كردند. گزارش هايي كه كيهان از منابع مسئول و مرتبط با موضوع دريافت كرده نشان مي دهد در اين روز نه در تهران و نه در هيچ شهر ديگري از شهرهاي كشور كسي به قصد اعتراض يا راه پيمايي به خيابان نيامده است. حتي فضاي دانشگاه هاي تهران هم كه طي هفته هاي گذشته سران فتنه تصميم گرفتند جرقه تحركات خياباني را به آنجا منتقل كنند ديروز كاملاً عادي بود. اين موضوع وقتي جالب تر مي شود كه توجه شود در روز 22خرداد هم مجموعه كساني كه در سراسر كشور قصد آشوبگري داشتند از چند ده نفر فراتر نمي رود كه عمده آنها هم داراي وابستگي هاي گروهكي يا آلودگي هاي ديگر بوده اند.
يك منبع موثق در اين مورد به كيهان گفت: «خنده دار اين است كه برخي از سران فتنه خود را آماده كرده بودند تا به محض مشاهده يك تجمع به آن بپيوندند. مثلاً «م.ب» از اعضاي مجمع روحانيون مبارز از ساعات اوليه صبح به ميدان تجريش رفته و در اتومبيل خود نشسته بود تا بلافاصله بعد از شروع تجمع كذايي وارد آن شود ولي پس از ساعت ها انتظار دريافت كه خبري از تجمع و تظاهرات نيست و در حالي كه از گرما كلافه شده بود به خانه برگشت».
مطابق گزارش هاي موجود سران فتنه به شدت نگران تمام شدن آرام و بي حاشيه خردادماه هستند چرا كه عقيده دارند در اين صورت بر همگان روشن خواهد شد كه مردم كاملا به سرنوشت آنها بي اعتنا شده اند و در اين صورت بايد منتظر فضا و شرايط جديدي باشند. به همين دليل است كه برخي از اين افراد اخيراً گفته اند بايد هر طور شده ناآرامي بوجود بيايد ولو اينكه گروه هايي مانند منافقين آن را بوجود بياورند.
گروهك ورشكسته و مفلوك منافقين كه در آستانه اخراج از عراق نيز هست به هماهنگي عملياتي كامل با جريان فتنه رسيده است. اطلاعات اعلام شده نشان مي دهد علاوه بر دستگيري دو تيم بمب گذار كه ديروز توسط وزير اطلاعات اعلام شد، روز 22خرداد نيز يك جعبه حاوي چاشني انفجاري و نارنجك در يكي از خيابان هاي تهران كشف شده است. جالب است كه همه دستگيرشدگان مرتبط با اين موضوع تاكيد كرده اند كه ماموريت آنها كمك به سران فتنه براي جلو بردن پروژه خرداد داغ بوده است.

خدا رو شكر به منافقين معتاد نشده ام! (خبر ويژه)

عضو متواري فراكسيون مشاركت در مجلس ششم در واكنشي پرتناقض، ارتباط با گروهك تروريستي منافقين را انكار كرد.
حقيقت جو در واكنش به گزارش وزارت اطلاعات در اين زمينه ضمن انكار ارتباط با منافقين خبر داد: چند روز پس از استعفا از نمايندگي مجلس ششم آقايي كه خود را پروفسور سميعي و استاد شيمي يكي از دانشگاههاي آلمان معرفي كرد با من تماس گرفت و براي سخنراني در آلمان دعوت كرد. اما از آنجا كه يك روز بعد از استعفا از نمايندگي بصورت غيرقانوني به مدت يك سال ممنوع الخروج شده بودم، بي آنكه بخواهم از كم و كيف مدعوين مطلع شوم با اشاره به موضوع ممنوع الخروجي از پذيرش دعوت صرف نظر كردم و از آن تاريخ هيچ نوع ارتباطي نيز وجود نداشته است. در بهار 1385، خانمي از نمايندگان وزارت اطلاعات در مجلس، من را براي جلسه اي در وزارت اطلاعات دعوت كرد. در آن جلسه، كارشناسان وزارت به من اطلاع دادند كه پروفسور سميعي، اسم پوششي يكي از وابستگان سازمان مجاهدين است.
حقيقت جو كه در آن سالها از فعالان آشوب هاي خياباني و در ارتباط با پدران معنوي منافقين- نهضت آزادي- بود توضيح نداد كه به خاطر كدام خيانت ها مورد توجه سازمان مجاهدين (گروهك تروريستي منافقين) قرار گرفته است.
حقيقت جو همچنين در حالي كه نقش خود را در مديريت سايت جرس (وابسته به مهاجراني) انكار مي كرد اذعان كرد در راه اندازي اين سايت همكاري داشته و مدتي عضو شوراي سياستگذاري آن بوده است. حقيقت جو همچنين اذعان كرد همسرش (محمد تهوري) يكي از گردانندگان جرس بوده اما بعدها جدا شده است.
اين عضو فراري فراكسيون مشاركت كه هم اينك در خدمت نهادهاي صهيونيستي و نومحافظه كار آمريكايي قرار دارد مجددا هرگونه ارتباط با سازمان مجاهدين (منافقين) را تكذيب كرد حال آن كه در يكي از سخنراني هاي خود در جمع ضدانقلاب مقيم آمريكا «سلطنت طلب ها» و «سازمان مجاهدين» را در پوشش جنبش سبز دعوت به همكاري و ائتلاف كرده بود. وي بعدها مدعي شد منظورش از مجاهدين، مجاهدين انقلاب بوده اند نه گروهك منافقين. اين در حالي بود كه در ميان مخاطبان وي اعضاي سازمان مجاهدين (انقلاب) حضور نداشتند بلكه منافقين بودند و از سوي ديگر جرم همكاري با سلطنت طلبان و نهادهاي صهيونيستي و نومحافظه كار ضد ايراني كم از همكاري با منافقين نيست.
سخنان حقيقت جو مصداق كسي است كه مي گفت من 15 سال است روزانه چند نخود ترياك مصرف مي كنم اما خدا رو شكر هنوز معتاد نشده ام!

زندان در ايران شرف دارد به موش چال كردن در مافياي اپوزيسيون (خبر ويژه)

يك ضد انقلاب فرصت طلب پس از 8 سال فرار از كشور و حضور در حلقه هاي گوناگون اپوزيسيون اعلام كرد اغلب گروه هاي اپوزيسيون مشغول تجارت با مافياي اپوزيسيون هستند يا موش مرده چال مي كنند.
امير فرشاد ابراهيمي از همكاران شيرين عبادي و الهه هيكس در پرونده نوارسازان كه سال 81 از كشور گريخت، با اشاره به اين كه از بودن در ميان اپوزيسيون به ستوه آمده است، خود را تحويل گرفته و مي نويسد: مافياي اپوزيسيون خارج از كشور كه مشتي پير ورشكسته سياسي هستند به مذاقشان خوش نمي آيد كه ببينند من هنوز نفس مي كشم. چرا؟ اينها مي ترسند در بيزينس ]تجارت و كاسبي[ كه راه انداخته اند، دست زياد شود و بازار نام و نانشان به خطر بيفتد. طرف تو ايران كنكور قبول نشده مي آيد در وبلاگ خود به من فحش مي دهد، ديگري كه معلوم نيست تو ايران اصلاً چكاره بوده و با هزار دوز و كلك و بقول خودشان براي خودش كيس درست كرده و پناهندگي گرفته و گذشته سياسي جعل كرده و تو خارج مثلاً براي خودش حالا شده مبارز و براي اينكه در مبارزه اش با جمهوري اسلامي شهامت و جرات خودش را به ديگران نشان بدهد من را ميگيره زير باد فحش و انتقاد و تخطئه. اين عنصر فرصت طلب سرخورده كه مي كوشيد با تهديد به بازگشت به ايران، از گروهك هاي خارج نشين امتياز بگيرد، مي افزايد: چند سال پيش به يك خبرنگار گفتم من وصله ناجوري هستم. جنبش سبز نجيب در خارج كشور ملعبه و بيزينس اين ورشكسته ها شده و من با خودم مي گويم چرا بايد اينجا در خارج بمانم و فسيل بشوم. نكند همه اين فشارها روزي هم از من يك عقده اي كور مثل همين ها كه در گوشه و كنار مي بينم بسازد؟ اينها همه اينجا مشغول موش مرده چال كردن هستند. اكنون مي خواهم تصميمم را عملي كنم و به ايران برگردم. اگر قرار است كشته شوم بهتر است توسط كسي كه از جلو خنجر مي زند له شوم تا اين بزمجه هاي كوتوله. من همين جا در كمال صحت اعلام مي كنم سرحرفهايم هستم و اگر روزي روزگاري حرف ديگري از من نقل شد، بدانيد اعتباري ندارد. البته حتماً در خارج خواهند نوشت در خارج مأموريتش تمام شد و بعضي ها كه امروز نمي خواهند سر به تنم باشد، دوباره دوست مي شوند و يقه دراني مي كنند كه واي گرفتنش و كشتنش! نيك مي دانم حداقل به خاطر پرونده قضايي كه از قبل داشته ام مورد بازخواست قرار خواهم گرفت كه خوب امري طبيعي است و گله اي ندارم. با افتخار مي گويم در مدت اقامت در خارج عضو هيچ حزب و گروه سياسي نشدم و فعاليت نكردم.

اشپيگل: 8 سال است مي گوييم اين يكي تحريم اثر مي كند (خبر ويژه)

چند روز پس از تصويب چهارمين قطعنامه تحريمي عليه جمهوري اسلامي ايران، سردرگمي و نااميدي در محافل غربي نسبت به تأثيرگذاري اين قطعنامه موج مي زند.
مجله اشپيگل در اين زمينه نوشت: تحريم هاي جديد قرار است جلو برنامه اتمي ايران را بگيرد. اما آمريكا به احتمالات يا گزينه هاي ديگري مي انديشد؛ كمك بيشتر به مخالفان ، حمله نظامي يا پذيرش ايران اتمي؟ اوباما اگرچه گفت اين قطعنامه شديدترين تحريم هايي است كه ايران تاكنون با آن مواجه بوده اما بلافاصله تأكيد كرد مي دانيم رفتار دولت ايران به اين سادگي تغيير نمي كند. كارشناسان برآنند كه اقدامات تنبيهي اخير كافي نيستند. ايران به استهزا مي گويد تحريم هاي فعلي دستمال مصرف شده را مي ماند.
اشپيگل سپس مي افزايد: گفته مي شود بايد هزينه برنامه هسته اي را بالا برد. اما آيا اين سخن كافي است؟ از 8 سال پيش تاكنون 3 تحريم برقرار شده و برنامه هسته اي ايران هم در افزايش اورانيوم غني شده پيش مي رود. رولف موات لارسن از مركز بلفر در دانشگاه هاروارد مي گويد تحريم هاي جديد نيز تأثير چنداني ندارند. از سوي ديگر كارشناسان مي گويند با حمله نظامي هم نمي توان برنامه هسته اي ايران را متوقف كرد اگرچه ممكن است تنها چند سالي آن را به تأخير بيندازد. از اين گذشته ايران ممكن است به اقدامات تلافي جويانه در تنگه هرمز و ترانزيت نفت دست بزند و حيثيت رو به بازسازي دولت آمريكا را از نو خراب كند. موات لارسن مي گويد راه حل نظامي به درد بخوري وجود ندارد.
نشريه آلماني تأكيد كرد: وقتي هيچ اقدامي كافي نباشد دنيا بايد آماده شود ايران اتمي را بپذيرد. همه در يك چيز مشتركند. هيچ كدام از اين اقدامات كافي نيستند تا تهران را از برنامه اتمي خود بازدارند. وزير دفاع آمريكا رابرت گيتس در ژانويه در يادداشت محرمانه اي گله كرده بود بحث ايران راهبردي انجام نمي شود. اين يادداشت توجهات زيادي را به خود جلب كرد. اما بحث از آن به بعد راهبردي تر نشده است. چنان كه وال استريت جورنال مي نويسد «به نظر نمي رسد كسي طرح جانشين داشته باشد.» و «نيويورك تايمز» تفسير مي كند «اوباما مجموعه اي از عمل گرايي و صبر را بنياد سياست خارجي خود قرار داده است. اما در مورد ايران وقت براي او تنگ مي شود.»
در همين حال نشريه آمريكايي سانفرانسيسكوكرونيكل در تحليلي تأكيد كرد: وقتي جبهه خشمگين منفعل مي شود و گزينه نظامي كنار گذاشته مي شود، تحريم ها نيز سست، غير الزام آور و بي اثر مي شوند. آيا تحريم ها مي توانند يك كشور بالقوه خطرناك را مهار كنند؟ تجربه تحريم در قبال كشورهاي ديگر نشان مي دهد هيچ تغييري در رفتار آنها ايجاد نشده است. در تاريخچه تحريم ها هر چيز به جز حصول اطمينان از نحوه برخورد با ايران به عنوان يك كشور فرمان ناپذير و سركش به چشم مي خورد.
اين نشريه آمريكايي افزود: آيا واقعاً صدور قطعنامه با همراهي چين و روسيه، پيروزي براي آمريكاست و اهميت دارد؟ منتقدان به ماهيت سست تحريم ها استناد مي كنند و اينكه تركيه و برزيل رأي مخالف به قطعنامه شوراي امنيت دادند. تحريم ها برخلاف ميل واشنگتن فلج كننده نيستند. نتيجه نهايي نيز يك بازي انتظار غيردلچسب در پس فاش شدن هر برنامه هسته اي ديگر يا مذاكرات بدون معنا خواهد بود. با وجود طراحي تحريم هاي جديد، ايران از مسير خود خارج نشد و بنابراين به سختي مي توان گفت صدور قطعنامه، يك پيروزي براي آمريكا بوده است.
روزنامه فايننشال تايمز در گزارشي تأكيد كرد اعضاي كنگره آمريكا از هر دو طيف دموكرات و جمهوري خواه، قطعنامه شوراي امنيت را نسبتاً ضعيف به جاي تحريم هاي سفت و سخت ارزيابي مي كنند.