(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 7 تير 1389- شماره 19680

جايگاه تركيه در معادلات جديد خاورميانه



جايگاه تركيه در معادلات جديد خاورميانه

مترجم: محمد معرفي
اشاره
دولت تركيه، تاريخ پرفراز و نشيبي را پشت سر گذاشته است، اما آنچه كه از تاريخ اين كشور حاصل مي شود اين موضوع است كه در همه ادوار تاريخي، نقش مؤثر و اثرگذاري را در منطقه داشته است.
تركيه جديد، پس از پشت سر گذاشتن، دوران امپراتوري عثماني، دوره لائيك، اكنون وارد دوران اسلامي خود شده است.
اين چرخش سياسي در تركيه جز با به قدرت رسيدن اسلامگراها در سال هاي اخير ميسر نشده است كه مي توان در اين راستا از نخست وزير نجم الدين اربكان تا رجب طيب اردوغان اشاره كرد.
رهبريت كنوني تركيه در چند سال اخير به وضوح اين موضوع را نشان داده است كه اين كشور خواهان ايفاي نقش مؤثري در معادلات منطقه و به خصوص منازعات خاورميانه است. انتقادات گاه و بيگاه مسئولان ترك از سردمداران رژيم صهيونيستي، حمايت از آرمان هاي فلسطين و محكوميت مداخله غرب در جهان عرب و كشورهاي اسلامي، رويكرد جديدي از نگرش تركيه به جهانيان عرضه مي كند.
در واقع دوران جديد كه به دوران تركيه سوم موسوم شده است، حكايت از نبردي سخت و سنگين در درون لايه هاي سياسي در آن كشور و خارج از آن دارد.
تلاش لابي هاي صهيونيستي براي جلوگيري از نزديكي تركيه به كشورهاي مسلمان خاورميانه، اتهام حمايت از تروريسم، ممانعت از روند تسهيل پيوستن ترك ها به اتحاديه اروپا، موانعي است كه اكنون اين كشور با آن دست و پنجه نرم مي كند.
اما با وجود اين به رهبران تركيه و به خصوص رجب طيب اردوغان نخست وزير آن كشور در چند سال اخير نشان دادند، مي توان به همه مشكلات سياسي داخلي فايق آمد و در معادلات منطقه ايفاي نقش كرد.
تركيه جديد ديگر نمي خواهد همپيمان اسرائيل و ميانجي منازعات خاورميانه باشد، بلكه تلاش مي كند، خود در كنار اعراب و در يك صف با وحشي گري هاي اسرائيل مبارزه كند و اين قدرت را نيز در خود مي بيند كه در آينده در مقابل آن بايستد.
حمله رژيم صهيونيستي به كاروان كمك هاي انساندوستانه بين المللي به مردم محاصره شده غزه، علاوه بر انزواي هرچه بيشتر اسرائيل در منطقه و جهان محبوبيت تركيه را در نزد افكار عمومي افزون تر كرد و نشان داد، مسئولان ترك با گام هاي استواري وارد منازعات خاورميانه شدند. در اين مقاله به چرخش سياسي تركيه در خاورميانه براي ايفاي نقش جدي اشاره شده و طي آن به بررسي اين چرخش سياسي از جنبه هاي مختلف تاريخي، ملي و اسلامي پرداخته شده است.
در واقع شخصيت تأثيرگذار «رجب طيب اردوغان» نخست وزير تركيه در جمع اضداد (قوميت گرايي، اسلام و حكومت لائيك) و استفاده از آنها به عنوان ابزارهايي براي ايفاي نقش تركيه جديد در معادلات جهاني و به خصوص در خاورميانه بسيار قابل توجه است.
اردوغان توانست نفرت گذشته بين اعراب و ترك ها را كنار بزند و با استفاده از سمبل مقاومت در فلسطين به عنوان يك آرمان اسلامي با گام هايي استوار و محكم به منازعات خاورميانه قدم بگذارد.
نخست وزير اسلامگراي تركيه با درك تاريخي «لزوم رهبريت قدرتمند در خاورميانه»، وارد معادله هاي پيچيده سياسي در منطقه بحران خيز خاورميانه شد و نشان داد كه تركيه سوم را با اتحاد با اعراب و كشورهاي اسلامي رهبري خواهد كرد.
در اين مقاله با بررسي دوره هاي تاريخي تركيه شامل دوره «عثماني»، «لائيك» (كماليه) و «دوره اسلامي» (تركيه سوم) به خواننده اين موضوع ارائه شده است كه مقايسه تركيه فعلي با دوران عثماني، مقايسه اي پر از اشتباه خواهد بود.
اين مقاله، چرخش سياسي تركيه را با شناساندن زواياي آشكار و پنهان سياست و خط مشي دولت اردوغان دنبال كرده و نتيجه گيري مي كند باتوجه به فقدان رهبري قدرتمند در جهان عرب و تبادلات فرهنگي اعراب و ترك ها، نخست وزير اسلامگراي تركيه جديد خواهد توانست در آينده جايگاه ويژه اي براي آنكارا در معادلات خاورميانه باز كند.
تركيه جديد
تركيه طي نيم قرن گذشته سه نقش متفاوت در منطقه خاورميانه ايفا كرده است، مثلا در دهه 50 و 60 ميلادي، تركيه نقش يك هم پيمان غرب بر ضد اعراب را داشت و عضوي فعال در پيمان بغداد (سنتو) كه (به نفع اسرائيل و بر ضد اعراب به رهبري جمال عبدالناصر بود) ايفا كرد.
در سايه اين پيمان بود كه انگليس، فرانسه و اسرائيل توانستند در سال 1956 با حمله به كانال سوئز انتقام خود را از اعراب بگيرند و متأسفانه تركيه تنها، نظاره گر اوضاع در آن زمان بود.
پس از فروپاشي «اتحاد جماهير شوروي» سابق، تركيه كم و بيش نقش گذشته خود را با پيوستن به پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) و برقراري روابط سياسي، اقتصادي و نظامي قوي با اسرائيل ادامه داد. تا اينكه، پس از رسيدن اسلامگراها به قدرت كه از «نجم الدين اربكان»، نخست وزير سابق، آغاز و با رجب طيب اردوغان (نخست وزير فعلي) ادامه يافت، آنكارا به سوي اعراب گرايش پيدا كرد.
هرچند اين نقش، ادامه نقش هاي قبلي تركيه بود و آنكارا تلاش مي كرد به عنوان يك ميانجي بين اعراب و اسرائيل به حساب آيد ولي اسلامگرايان ترك متوجه شدند، اين موضوع آن چيزي نيست كه اهداف تركيه را در خاورميانه محقق كند و شكست مذاكرات صلح اسرائيل و سوريه بهترين دليل آن بود. همچنين جلوگيري و سنگ اندازي برخي از كشورهاي اروپايي در پيوستن تركيه به اتحاديه اروپا، باعث شد كه اردوغان توجه خود را به جهان عرب و اسلام بيشتر و با گروه هاي فلسطيني مخصوصاً حماس روابط برقرار كند.
در اين راستا، اردوغان از اين هم فراتر رفت و روابط سياسي و اقتصادي قوي تري با سوريه برقرار كرد به طوري كه آن را به عنوان شريك منطقه اي خود قلمداد كرد.
تركيه با مشاركت فعال خود در مبارزه براي شكست محاصره غزه و اعزام كشتي هاي كمك رساني به 5/1 ميليون جمعيت ساكن آن، به نقطه اي از تاريخ رسيد كه خود را در رويارويي واقعي با رژيم صهيونيستي ديد.
به هر جهت، تركيه امروز به رهبري اردوغان، نقش يك ياري رسان و همراه با فلسطينيان و اعراب را ايفا مي كند و اهتمام ويژه اي نيز براي رفع محاصره غزه و حمايت از حماس دارد، همچنانكه اخيراً اردوغان در سخناني در شهر قونيه گفت: «رزمندگان حماس، تروريست نيستند و اين جنبش بايد شرايط را براي ايجاد يك حكومت دموكراتيك فراهم كند.»
نخست وزير تركيه حتي بيشتر از آن، پيشنهاد، آشتي بين فتح و حماس را ارائه كرد و گفت: «حماس پيش از اين، براي دستيابي به آشتي ملي اقداماتي را انجام داده است و ما منتظر اقدامات مشابه از سوي فتح در اين مورد هستيم.»
اين موضع گيري هاي اردوغان نشان مي دهد كه تركيه، سياست خود را در مقابل كشورهاي مسلمان، اعراب و فلسطين در خاورميانه تغيير داده است و ملت هاي مسلمان نيز از آن حمايت مي كنند.
اما اين كار تركيه بدان معنا نيست كه اين سياست به مذاق بيشتر رهبران غرب خوش بيايد، چرا كه برخي از آنها، خود را «ميانه رو» فرض كرده و با آنكارا در اين مورد همراهي نخواهند كرد و يا شايد به دليل تضاد مواضع جديد تركيه با منافع آمريكا، آن را قبول نداشته باشند. اين موضوع به هر صورتي كه باشد، احتياج به تأمل در مورد مواضع اخير تركيه در قبال مسائل خاورميانه دارد. مثلا همين موضوع لزوم رفع محاصره غزه كه تركيه بر آن پافشاري مي كند، تنها برداشته شدن محاصره دريايي، زميني و هوايي اسرائيل بر سرزمين كوچكي در منطقه نيست، بلكه مقصود، رهايي مردم فلسطين از زندان بزرگي به نام غزه است. اين موضوع به اين معني است كه مردم غزه از همه اقدامات ضدانساني رژيم اشغالگر اسرائيل كه شامل رفع محاصره دريايي، هوايي و زميني است رهايي يابند.
اما با تأمل به اين خواسته تركيه، اعراب در موضع سختي قرار خواهند گرفت، چرا كه براي دستيابي به شكست محاصره غزه بايد «مقاومت» را انتخاب كنند و از لحاظ سياسي نيز مسئوليت پذير باشند كه در غير اين صورت از تركيه و ترك ها در تعهد به رهايي فلسطين عقب خواهند افتاد. بر اين اساس است كه سران عرب در موضع دشواري قرار گرفته اند و دير يا زود بايد انتخاب خود را برگزينند كه چكار بايد بكنند.
سؤال اين است كه سران عرب در مقابل اين موضع تركيه در مورد غزه چه تصميمي اتخاذ خواهند كرد. آنها يا بايد همانند تركيه، بر برداشته شدن محاصره كامل غزه و باز شدن گذرگاه ها براي انتقال موادغذايي، دارو و ساير مايحتاج مردم از زندان بزرگي كه سه سال پيش اسرائيل براي فلسطيني ها ايجاد كرده است، اصرار كنند، يا اينكه اين فرصت تاريخي به وجود آمده را از دست بدهند.
همچنين همراهي با تركيه براي انجام تحقيقات بين المللي در مورد حمله اسرائيل به كاروان آزادي در آب هاي بين المللي كمترين اقدامي خواهد بود كه سران كشورهاي عرب مي توانند در كنار رهبران ترك در آن شركت داشته باشند.
جهان عرب
«حمله وحشيانه اسرائيل به كاروان آزادي فقط باعث كشته شدن 19 نفر از فعالان صلح نشد، بلكه به عقيده بسياري، اين آخرين ميخي بود كه بر تابوت رژيم صهيونيستي كوبيده شد.»
«جيمز هايدر» نويسنده انگليسي در مقاله تحليلي خود در روزنامه تايمز اين جمله را به كار برده است و هر كس كه آن را بخواند نيز با اين دو سؤال در ذهن خود مواجه خواهد شد. 1-آيا زمان فرارسيدن قطع روابط تركيه و رژيم صهيونيستي نزديك است؟ 2-آيا رژيم هاي حاكم بر كشورهاي عرب از اين فرصت استراتژيك استفاده خواهند كرد؟
به طور سنتي و در دهه هاي گذشته، تركيه روابط بسيار نزديك و استراتژيك با آمريكا داشته است و از اين جهت نيز روابط خوبي با اسرائيل نيز برقرار كرده بود.
اما از هنگام روي كار آمدن حزب «عدالت و توسعه» به رهبري «رجب طيب اردوغان» در سال 2002، تركيه وارد دوران جديدي در حيات سياسي خود شد.
گرچه اين تغييرات در زمينه سياست خارجي تركيه به وضوح و به طور قاطع مشاهده نمي شد، اما با حمله ددمنشانه اسرائيل به «غزه» در يك سال و نيم پيش تركيه فقط به محكوميت آن اكتفا نكرد، بلكه با اتخاذ يك موضع محكم ضدصهيونيستي، نگرش جديد خود را به سوي خاورميانه آغاز كرد.
در اين مورد مي توان به برخي از حوادث پيش آمده در روابط سياسي تركيه با رژيم صهيونيستي پس از حمله اسرائيل به غزه اشاره كرد كه مهم ترين آنها در نشست مجمع اقتصادي جهاني در «داووس» سوئيس در سال 3008 اشاره كرد كه اردوغان با سخنان اعتراض آميز خود، خطاب به «شيمون پرز» رئيس رژيم صهيونيستي گفت: «شما كودكان را در غزه قتل عام مي كنيد.»
همچنين پخش سريال تركيه اي كه در برخي از قسمت هاي آن، سربازان اسرائيلي در سرزمين هاي اشغالي، به كشتار غيرنظاميان فلسطيني مبادرت مي كنند، يكي ديگر از مسائلي بود كه به تيرگي روابط آنكارا و تل آويو منجر شد.
لغو رزمايش هاي هوايي تركيه با اسرائيل پس از اينكه، سفير آن كشور در سرزمين هاي اشغالي مورد اهانت سردمداران رژيم صهيونيستي قرار گرفت، دليل واضحي بر برهم خوردن روابط آنكارا و تل آويو بود.
در ادامه اين روند، حمله خونين اسرائيل به كاروان آزادي، كه بر اثر آن تعدادي از شهروندان عضو جمعيت هاي خيريه در تركيه به دست سربازان رژيم صهيونيستي كشته شدند، نقطه عطفي در روابط تيره آنكارا و تل آويو بود.
تركيه از اين حادثه به تلخي ياد كرد و رهبران آن قسم خوردند كه اسرائيل را در آينده مجازات خواهند كرد و بدين گونه، انبار روابط تل آويو و آنكارا كه مملو از باروت شده بود، به ناگاه منفجر شد. براين اساس، بسياري از صاحبنظران سياسي روابط تركيه و اسرائيل معتقدند كه روابط آن دو در آينده يا به طور كامل قطع خواهد شد يا اينكه، به حالت تعليق درخواهد آمد.
اين حوادث نشان داد كه «تركيه جديد» اقدام به اتخاذ مواضع ضدصهيونيستي كرده است، چيزي كه باعث پديدار آمدن بحران در روابط آمريكا و آنكارا در آينده خواهد شد.
اما در اين ميان، سران كشورهاي عربي چه كار خواهند كرد و چه مواضعي اتخاذ مي كنند؟ مسلما در آينده پاسخ سؤال با حوادث پيش آمده در خاورميانه داده خواهد شد، چرا كه هر شهروند عرب هم كه سواد سياسي نداشته باشد، دريافته است كه نيروي جديدي به نام «تركيه» وارد صحنه منازعات فلسطين شده است.
شهروندان جهان عرب به اين موضوع به خوبي پي برده اند كه تركيه جديد نه به عنوان يك تماشاگر، بلكه به عنوان يك دشمن با اسرائيل، وارد منازعات خاورميانه شده است.
اين موضوع از يك سال و نيم پيش تاكنون باعث افزايش محبوبيت تركيه در ميان ملت هاي عرب شده است كه به عنوان عامل فشاري بر رهبران بي عرضه آنها به شمار خواهد آمد.
همچنين، علاوه بر به هم خوردن معادلات گذشته و نزاع اعراب و اسرائيل، بسياري از پيش بيني ها، حكايت از فراهم شدن زمينه انتفاضه جديد در فلسطين دارد كه در آينده از سوي تركيه، ايران و سوريه حمايت خواهد شد.
دلايل تاريخي و اقتصادي
رويكرد جديد تركيه مبني بر دور شدن از هم پيمانان غربي و توجه به ايران و اعراب و به وجود آمدن بحران در روابط با اسرائيل و اتحاديه اروپا، دلايل متعددي داردكه ريشه هاي تاريخي و اقتصادي بر آن متصور است.
«سيوي تاشان» كارشناس مسائل سياسي تركيه از دانشگاه «بكلند» آنكارا درباره اين رويكرد جديد معتقد است: مسائل متعدد تاريخي، عقيدتي و اقتصادي در پشت سر اين سياست جديد تركيه وجود دارد.
وي مي گويد: پس از فروپاشي شوروي سابق، كشورهاي مجاور از قفقاز و آسياي مركزي گرفته تا بالكان توجه خود را به تركيه كه طرف تجاري و مبادلات اقتصادي آنها شده بود، كردند. در حاليكه همچنان 60 درصد مبادلات تجاري تركيه با اتحاديه اروپا برقرار بوده است.
به گفته اين كارشناس ترك، در سال هاي اخير، نزديكي تركيه با كشورهاي عربي به دلايل اعتقادي و براي بدست آوردن فرصت ها در منطقه غني خاورميانه به صورت تدريجي آغاز شد.
بررسي اين رويكرد جديد تركيه بدون درنظر گرفتن روند كند انضمام آن كشور به اتحاديه اروپا و نارضايتي آنكارا ممكن نيست و اين كارشناس ترك معتقد است: تركيه هنوز به پيوستن به اتحاديه اروپا اميدوار است اما با وجود اين به دنبال نقش آفريني در منطقه خاورميانه نيز هست.
درهمين حال، تركيه (به عنوان عضوي از پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) و هم پيمانش اسرائيل كه درسال 1996 با آن موافقتنامه نظامي به امضا رسانده است) تصميم براين گرفته است كه در كنار اعراب در مقابل رژيم اشغالگر ايستادگي كند.
همچنان كه «الون ليبيل» رئيس شوراي روابط اسرائيل و تركيه در گفت وگو با فرانس پرس در مورد آن گفته است كه اكنون اين روابط در پايين ترين سطح خود قرار دارد.
با وجود اين، ابرهاي تيره، هنگامي در آسمان روابط تركيه و اسرائيل نمايان شدكه كماندوهاي صهيونيست در 31 ماه مه به كاروان كمك هاي انساندوستانه به غزه در آب هاي بين المللي حمله كردند كه در جريان آن 19 فعال صلح ترك كشته شدند.
در اين هنگام بود كه «عبدالله گل» رئيس جمهور تركيه ضمن تاكيد بر اين موضوع كه روابط با تركيه، همانند گذشته نخواهد بود، سفير تركيه در تل آويو را به كشورش فراخواند.
همچنين، «رجب طيب اردوغان» نخست وزير تركيه، كه حزب اسلامگراي او از سال 2002 تاكنون زمام امور را دراين كشور در دست دارد، از اين اقدام به عنوان «كشتار خونين» ياد و آن را به شدت محكوم كرد.
«ليبيل»، گناه اين برهم خوردن روابط را به گردن تركيه انداخته و معتقد است كه ريشه در مسائل اعتقادي و ديني دارد.اين دولتمرد اسرائيلي مسائل اقتصادي را يكي ديگر از عوامل مشترك براي داشتن روابط خوب با تركيه مي داند، اما مي گويد: حجم مبادلات اقتصادي بين دوطرف در گذشته بسيار بالا بوده است، اما با وجود اين، از اهميت چنداني براي تركيه برخوردار نيست.
به عقيده اين كارشناس، تركيه پس از پشت سرگذاشتن دوران نه جنگ و نه صلح خود با سوريه و يونان و برطرف كردن مشكلات گذشته، با همسايگان به خصوص اعراب، نسبت به رويكرد جديد خود اقدام كرده است.
يك ديپلمات اروپايي در آنكارا نيز به خبرگزاري فرانسه گفت كه همكاري استراتژيك با اسرائيل با تغيير اوضاع و احوال و شرايط جديد، اهميت خود را از دست داده است.
به گفته اين ديپلمات، داشتن مرزهاي امن ژنرال هاي ارتش را كه در نبردهاي طولاني با اردوغان در سال هاي گذشته به سر مي بردند خلع سلاح خواهد كرد.
تركيه و غرب
پس از موضع گيري شجاعانه تركيه در برابر حمله وحشيانه اسرائيل به كاروان آزادي، رسانه هاي غربي، رهبران اين كشور را متهم به دوري از غرب و نزديك شدن به جهان اسلام كردند.
«اردوغان» نخست وزير تركيه با رد اين اتهامات غرب، آن را نوعي تبليغات مسموم عليه تركيه عنوان كرد و در نشست همكاري كشورهاي غرب و تركيه در اسلامبول اظهار داشت: وقتي فرانسه در مسائل داخلي سوريه و لبنان دخالت مي كند، هيچ مشكلي در منطقه به وجود نمي آيد، اما وقتي موضوع به تركيه مربوط مي شود، تبليغات مسموم زيادي عليه آن راه مي افتد.
وي گفت: كساني كه مي گويند تركيه روابط خود را با غرب قطع كرده است، خود سنگ بناي اين تبليغات را نهاده و اهداف خيرخواهانه اي ندارند. چرا كه ما روابط خوبي با همه كشورهاي جهان داريم.
سخنان اردوغان در حالي بيان شد كه «رابرت گيتس»، وزير دفاع آمريكا طي اظهاراتي، نگراني كاخ سفيد را از آنچه كه تمايل تركيه به سوي شرق نام نهاد، بيان كرد و مسئوليت آن را به گردن برخي از كشورهاي اروپايي انداخت.
او در سفر كوتاهي كه به انگليس داشت در لندن گفت: تلاطم در روابط تركيه و اسرائيل منبعي براي نگراني به شمار مي آيد.
نخست وزير تركيه نيز در واكنش به اين اظهارات يادآور شد: روابط تركيه و كشورهاي عربي طي هفت سال گذشته به نحو ملموسي پيشرفت داشته است و تلاش و كوشش هاي مضاعفي را از دو طرف مي طلبد.
اردوغان: سكوت نمي كنيم
اردوغان نخست وزير تركيه بار ديگر بر اين موضوع تأكيد كرد كه كشورش در مقابل زورگويي و راهزني دريايي اسرائيل، سكوت اختيار نخواهد كرد و همچنان موضوع مجازات اسرائيل براي حمله به كاروان حامل كمك هاي انساندوستانه به غزه را دنبال خواهد كرد.
خبرگزاري «آناتولي» تركيه كه اين خبر را از خلال نشست حزب عدالت و توسعه مخابره كرده است اعلام كرد كه اردوغان اين موضوع را فاش كرده است كه علي رغم تحت فشار قرار بودن در مورد سكوت درباره حمله اسرائيل به كاروان آزادي، اما تركيه همچنان اين موضوع را دنبال و در مقابل ظلم و زور سكوت اختيار نخواهد كرد.
اردوغان در اين نشست گفت: ما راه حل هاي بين المللي را دنبال مي كنيم و مشكل ما مواضع دولت اسرائيل است كه به قوانين اعتنايي ندارد و با مردم اسرائيل، مشكلي نداريم.
وي بار ديگر اين موضوع را خاطرنشان كرد كه مخالفت تركيه با اعمال تحريم عليه ايران ربطي به روابط آنكارا و تل آويو ندارد، چرا كه قبلا موضع خود را در اين مورد به اطلاع كاخ سفيد رسانده است.
تركيه و حمايت از ايران
عوامل بسياري در به وجود آمدن بحران در روابط تركيه و رژيم صهيونيستي وجود دارد كه از مهم ترين آنها مي توان به حمايت تركيه از ايران در موضوع هسته اي و مخالفت با تحريم هاي جديد اشاره كرد.
پافشاري تركيه در مخالفت با تحريم هاي ايران و پادرمياني آنكارا در موضوع فعاليت هاي صلح آميز هسته اي تا آنجا پيش رفت كه اردوغان با تحريم هاي جديد مخالفت و از آمريكا در اين مورد به شدت انتقاد كرد.
چرا كه آمريكا نقش تركيه را در دستيابي به توافق سه جانبه (ايران، تركيه و برزيل) در اجلاس تهران در مورد غني سازي را ناديده گرفته و ارزشي براي پادرمياني آنكارا قائل نشده بود.
در واقع كاخ سفيد نگران اين موضوع است كه مبادا ورود تركيه به مسائل خاورميانه باعث ايجاد محور سه جانبه مقاومت متشكل از ايران، تركيه و سوريه عليه اسرائيل شود، چرا كه در اين صورت كار كاخ سفيد و اسرائيل سخت خواهد شد و قضيه فلسطين و پايداري در برابر رژيم صهيونيستي جان تازه اي به خود خواهد گرفت.
در اين راستا، آمريكا پس از وارد كردن فشارهاي ديپلماتيك به تركيه و بي تأثير بودن آن، مستقيماً وارد كار شد و حمايت خود را از اسرائيل به عنوان جزو لاينفك سياست خارجي خود، در بحران روابط آنكارا و تل آويو اعلام كرد.
موضوع ديگر در بررسي روابط متلاطم تركيه و اسرائيل، قضيه فلسطين است كه تاكنون منبعي براي نگراني آنكارا در سياست خارجي و افكار عمومي داخلي بوده است.
محكوميت شديد حمله اسرائيل به غزه در دسامبر سال 2008 و به وجود آمدن تنش اردوغان و پرز در نشست اقتصاد جهاني در داووس، تأثيرگذارترين مرحله در روابط آنكارا و تل آويو بود.
رژيم صهيونيستي نيز كه به دنبال فرصتي براي تلافي كردن اين حركت تركيه بود، با دستاويز قرار دادن پخش يك سريال تلويزيوني كه در آن خشونت سربازان اسرائيلي عليه فلسطينيان به نمايش گذاشته شده بود، تلاش كرد كه سفير آن كشور را در سرزمين هاي اشغالي تحقير كند و گرچه در اين كار موفق شد، اما با واكنش تند اردوغان و ساير رهبران ترك مواجه شد.
به هر حال قضيه فلسطين به عنوان كانون بحراني در روابط ترك ها و اسرائيلي ها در طول ساليان گذشته نيز وجود داشته است و از آن جمله مي توان به موضوعات زير اشاره كرد.
در سال 1967 تركيه نسبت به اشغال كرانه باختري، نوار غزه و قدس شرقي به رژيم صهيونيستي به شدت اعتراض كرد و در سال 1980 آنكارا پرچم نمايندگي اسرائيل را به دليل انضمام قدس شرقي به اراضي اشغالي و اعلام پايتخت اسرائيل به پايين كشيد.
اما پس از آغاز انتفاضه اقصي در 28 سپتامبر سال 2000 ميلادي، ترك ها مجبور به اين شدند كه اعتراضات مردمي در كشورشان نسبت به وحشي گري اسرائيل را پاسخ دهند.
در اين زمينه «احمد نجدت سزر» رئيس جمهور وقت تركيه، اقدامات رژيم صهيونيستي در برابر فلسطينيان را «خشونت» و «تحريك» عنوان كرد و «بولنت اجويت» نخست وزير وقت نيز طي سخنان بي سابقه اي حمله اسرائيل به اردوگاه «جنين» را نسل كشي فلسطيني ها به شمار آورد.
موضوعاتي كه قبلا به آن اشاره شد، موضوعاتي اعلام شده در پيدايش بحران در روابط تركيه و اسرائيل بود، اما در كنار آن مسائلي پنهان وجود دارد كه هر چند خبرهايي در مورد آن منتشر شده، اما بسياري آن را عادي تلقي مي كنند.
موضوع مهمي كه همزمان با بالا گرفتن بحران روابط و در روزهاي نخست حمله اسرائيل به كاروان آزادي بارها از سوي خبرگزاري هاي جهان مخابره شد، فعال شدن حزب كارگران كردستان (پ ك ك) بود.
اين حزب كه مورد حمايت آمريكا و صهيونيست ها است، همزمان با حمله اسرائيل به كشتي هاي حامل كمك هاي انساني به غزه، با حمله به يك پايگاه دريايي در خليج اسكندرون تركيه، شش سرباز ترك را كشت و ده ها نفر را مجروح كرد.
اين موضوع حساسيت ترك ها را برانگيخت و انگشت اتهام خود را متوجه صهيونيست ها در سرزمين هاي اشغالي كردند.
البته حق با ترك ها بود، چرا كه نوع به كار گرفته شده سلاح ها در اين حمله نشان مي داد كه بي ارتباط با ارتش اسرائيل نيست و نشان دهنده هماهنگي كامل
پ ك ك با صهيونيست ها در هدف قرار دادن نظاميان ترك بود.
اين درحالي است كه برخي از مسئولان ترك خواستار اتخاذ اقدامات شديدتري در قبال اسرائيل هستند و استناد آنها در اين مورد به نقش تركيه جديد در معادلات خاورميانه است كه رژيم صهيونيستي قائل به آن نيست و اجازه هيچگونه تحركي به ترك ها براي حل مسائل پيچيده در منطقه را نمي دهد.
گرچه استراتژي امنيت ملي آمريكا قبلا بر اين موضوع استوار بود كه از نيروهاي منطقه اي براي تأمين منافع امنيتي ايالات متحده استفاده شود به خصوص اگر در منطقه اي مانند خاورميانه و آسياي مركزي كه ايران خواهان نقش فعالي بوده است، باشد، اما تركيه نيز به خوبي از نتايج برهم خوردن اين استراتژي در آينده آگاه است كه چه بسا ممكن است، به رويارويي سياسي و نظامي او با آمريكا و اسرائيل منجر شود، به خصوص اينكه روابط نه چندان خوب آنكارا با تل آويو، درجه حساسيت آمريكايي ها را در اين مورد بالا برده است.
به گفته آگاهان سياسي كمترين خسارتي كه تركيه از اين لحاظ در آينده متحمل خواهد شد، از دست دادن حمايت آمريكا در منازعات منطقه اي خواهد بود. اين موضوع را مي توان در اظهارات اخير «هيلاري كلينتون» وزير خارجه آمريكا در جريان ديدار با همتاي ترك خود در «روماني» مشاهده كرد كه طي سخناني خواستار در نظر گرفتن عواقب كار قبل از محكوميت اسرائيل در جريان حمله به كاروان كشتي هاي كمك رساني به غزه از سوي آنكارا شد. گرچه پيچيدگي روابط تركيه و اسرائيل، باعث نشده است كه دو طرف، يكديگر را مورد انتقاد قرار ندهند و حملاتي را عليه هم شروع نكنند، اما به هر حال، گذشته از موارد مصرف اين حملات تبليغاتي، مي تواند پيامي براي همسايگان و منطقه باشد.
درست است تركيه پس از گذشت سه هفته از جريان تهاجم اسرائيل به كاروان آزادي از شروط اوليه خود براي بهبود روابط با تل آويو كاسته است و وزير خارجه تركيه نيز پس از ديدار با كلينتون آمادگي كشور متبوعش را براي اعاده روابط اعلام كرده است، امابحران همچنان باقي است.
اما بايد به اين موضع تركيه در قبال اسرائيل احسنت گفت كه توانسته است با يك تير دو نشان بزند و افكار عمومي را به خود جلب كند.
درواقع تركيه با نشان رفتن قضيه فلسطين، به عنوان يك موضوع راهبردي در سياست خارجي خود و ارتباط دادن آن با اسرائيل توانست افكار عمومي جهان اسلام را به خود جلب كند.
در اين راستا، تركيه نشان داد، نمي خواهد تنها به عنوان قرباني در منطقه ايفاي نقش كند و حاضر است، حتي روابط استراتژيك خود با غرب و آمريكا را زيرسؤال ببرد.
حماقت اسرائيل
«عمر سيليك» معاون دبيركل حزب «عدالت و توسعه» و رئيس شوراي سياست خارجي تركيه پس از حمله اسرائيل به كاروان آزادي طي سخنان شديداللحني گفت: اسرائيل با حمله به كاروان آزادي حماقت بزرگي را مرتكب شد.
اين مسئول بلندپايه ترك، از اين هم فراتر رفت و حادثه حمله اسرائيل به كاروان كمك رساني غزه را نقطه عطفي در تاريخ منازعات طولاني اسرائيل و فلسطيني ها و روابط رژيم صهيونيستي با جهان خارج عنوان كرد.
وي در مقاله اي كه در مجله معروف «فارين پاليسي» به چاپ رساند عنوان كرد: اين موضوع فقط به روابط تركيه و اسرائيل مرتبط نيست، بلكه موضوعي جهاني است و تل آويو گمان نكند كه روابطش با آنكارا به حالت اول باز خواهد گشت.
سيليك در مقاله خود خواستار انجام تحقيقات بين المللي در مورد اين فاجعه شد و عنوان كرد كه رژيم صهيونيستي با حمله به كاروان كمك رساني به غزه، قوانين بين المللي را زيرپا گذاشته و با اين كار خود اقدام به راهزني دريايي كرده است.
اين مسئول بلندپايه ترك با اشاره به حمله اسرائيل به غزه در سال 2008 كه به كشته شدن بيش از 1400 فلسطيني منجر شد، اقدام رژيم صهيونيستي را نقطه سياهي در تاريخ اين رژيم به شمار آورد. وي همچنين محاصره 5/1 ميليون نفر از ساكنان غزه در سال هاي اخير را نشان دهنده اين موضوع دانست كه اسرائيل برخلاف گفتار خود، در ايجاد صلح و ثبات در خاورميانه جدي نيست. سيليك در مقاله خود به اين اتهام اسرائيل پاسخ مي دهد كه اگر آنكارا مخالف اسرائيل بود، پس چرا اقدام به برگزاري، گفت وگوهاي صلح سوريه و اسرائيل در سال هاي گذشته كرد.
اين مسئول بلندپايه ترك، همانند ساير رهبران تركيه، خواستار اعتراف صهيونيست ها به اشتباه خود در حمله به كاروان آزادي، عذرخواهي از مردم تركيه و موافقت با تشكيل كميته بين المللي براي تحقيقات شد.
تركيه و حماس
اردوغان با اعلام حمايت از جنبش جهاد اسلامي فلسطين(حماس) به عنوان يك گروه مقاومت و نه تروريست، تمامي مفاهيم سازمان پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) را به هم ريخت و نشان داد هيمنه غرب، تأثير چنداني بر تصميم گيري هاي ترك ها ندارد. اين درحالي است كه تشكيلات خودگردان فلسطيني سه سال است در محاصره غزه به نحو فعالي شركت داشته است، اما نتوانست از اتخاذ موضع حمايت تركيه از حماس جلوگيري كند.
يك مسئول بلندپايه تشكيلات خودگردان فلسطين، با اعلام نارضايتي «محمود عباس» در روزهاي اخير اعلام كرد كه رهبري فلسطيني ها در «رام الله»، از مواضع تركيه در قبال حمايت از حماس خرسند نيست و در قضيه محاصره غزه كه ترك ها تلاش دارند بدون قيد و شرط آن را بشكنند، نگران است. روزنامه صهيونيستي «جرزاليم پست» كه اين سخنان مسئول فلسطيني را به چاپ رسانده، نوشت: سياست هاي اخير تركيه باعث تحريك هرچه بيشتر حماس در آينده خواهد شد و هرچه را كه تشكيلات خودگردان براي فشار آوردن به «هنيه» رشته كرده بود، پنبه خواهد كرد.
به نوشته اين روزنامه اسرائيلي، تشكيلات خودگردان فلسطيني به رهبري محمود عباس، تلاش مي كند كه حماس غزه را رها كند و در نهايت با مصر به عنوان ميانجي گر مصالحه دو گروه، سند همكاري را امضا كند.
درحالي كه اين موضوع به اين معني است كه فتح شرط هايي را براي حماس، پيش از برداشته شدن محاصره غزه، قائل است. همچنانكه، اين تشكيلات خشم خود را از اقدام اخير مصر در بازگشايي گذرگاه رفح قبل از هماهنگي با وي در روزهاي اخير نتوانست پنهان كند. تشكيلات خودگردان فلسطيني بر ايئن اعتقاد است كه سلطه او همچنان بر غزه و گذرگاه هاي آن برقرار باشد.
كينه مسئولان فتح از حماس تا آنجا پيش رفته است كه «عزام احمد» يكي از رهبران آن با نكوهش اقدام مصر در بازگشايي گذرگاه رفح مخالفت خود را با شكستن محاصره غزه قبل از پايان اختلافات حماس و فتح اعلام كرد.
موضوع اختلافات حماس و فتح و نزديكي تركيه به حماس از ديد اسرائيلي ها نيز پنهان نمانده است به طوري كه حتي رسانه هاي اسرائيلي، جزئيات ديدار محمود عباس و اردوغان را كه چندي پيش در اسلامبول صورت گرفت و طي آن محمود عباس نگراني خود را از حمايت تركيه از حماس اعلام كرده بود (اما در مقابل اردوغان پيشنهاد ميانجي گري بين آنها را مطرح كرده بود و دو طرف نيز آن را پذيرفته بودند) دنبال كرده اند.
اردوغان باتوجه به توانايي كشورش و ابزارهاي ديپلماسي كه در منطقه در اختيار دارد، مصمم به پايان دادن به محاصره غزه و همچنين اتحاد فلسطيني ها در مقابل اسرائيل است چراكه آن را رژيمي اشغالگر و فاقد مشروعيت قانوني در جهان مي داند.
منابع: روزنامه فلسطين، العربيه، فرانس پرس، المصريون، قدس، حريت

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14