نگاهي گذرا به مديريت راهبردي مقام معظم رهبري در قبال حوادث انتخابات 88
امواج فتنه و ناخداي انقلاب

اكبر صفري
با اعلام رسمي نتايج انتخابات فضاي عمومي جامعه به يك فضاي ملتهب و پرتنش نزديك مي شد. لجاجت و بيانيه هاي سران فتنه همچنان به حضور معترضين در كف خيابان ها اصرار داشت. سكوت و مواضع دو پهلو خواص به افزايش ترديد در بدنه مردمي نظام كمك مي كرد. اتاق جنگ نرم 22 سفارت خانه بيگانه كه از چند ماه پيش فعال بود با هدف تشويش اذهان و افكار مردم با همه امكانات و ترفندها به ميدان آمده بود. مطالبات اجتماعي مردم براي برقراري امنيت و آرامش بالا گرفته بود و... در اين شرايط فتنه خيز كه امواج سهمگين فتنه كشتي انقلاب را از هر سو احاطه كرده بود و مهارجريان فزاينده فتنه، ضروري ترين اولويت راهبردي نظام و انقلاب بشمار مي رفت، چشم هاي دوستان انقلاب در هر كجاي اين كره خاكي تنها يك نقطه را مي نگريست و آن ناخداي انقلاب بود.
اگر امام عزيز تسخير لانه جاسوسي آمريكا به عنوان خانه آشكار دشمن در مركز كشور را توسط عده اي از دانشجويان نسل اول انقلاب - در 13 آبان 58 - انقلاب دوم ناميد. سخن به گزاف نگفته ايم اگر درخشش چشمگير آحاد ملت و نسل هاي نوپاي انقلاب در برابر خيزش موج متمركز بيگانگان و عوامل داخلي آنها در حوادث پس از انتخابات را به انقلابي در دل انقلاب ملت ايران پيوند بزنيم.
حضور لبريز از «شور و شعور» جوانان سراسر كشور و ملت فهيم و انقلابي ايران در خلق حماسه 22 خرداد در منظر جهانيان به اندازه اي باارزش و برجسته بود كه رهبرمعظم انقلاب آن را تجلي استمرار «تعهد سياسي و احساس مسئوليت» نسل اول انقلاب در نسل جوان امروز برشمرد و در اين زمينه اظهار داشتند: «از اعماق دل در مقابل عظمت ملت ايران و جوانانمان، ابراز تواضع مي كنم1.»
اما هنوز زمان زيادي از اعلام نتايج رسمي انتخابات به عنوان يك برگ پر افتخار در تاريخ ملت ايران نگذشته بود كه تكرار ادعاهاي قبل از انتخابات توسط داعيه داران خط امام (ره) مبني بر تقلب در انتخابات و همراهي برخي خواص و رسانه هاي بيگانه با آنان، فضاي عمومي جامعه را به فضاي پرالتهاب و غبارآلود سوق مي داد.
لذا در همين زمان اندك (25 خرداد ماه 88)، به لحاظ افزايش ترديدهاي اجتماعي در بدنه مردمي نظام، شاهد رشد صعودي حاميان فتنه در خيابان هاي تهران و همچنين افزايش جرات و جسارت بيگانگان در حمايت علني و آشكار از طيف برانداز بوديم.
سوابق انقلابي و مسئوليتي سران فتنه در گذشته، همراهي نامناسب يا عدم همراهي خواص و فعاليت گسترده رسانه ها و 22 سفارتخانه بيگانه در قالب جنگ نرم، در تشديد التهاب در داخل كشور بسيار مؤثر بود. اوضاع كشور در گذر زمان و براساس برنامه هاي از پيش تنظيم شده به اوج فتنه نزديك مي شد. در اين شرايط فتنه خيز، مديريت بحران در هدايت ظرفيتهاي پنهان و آشكار نظام و مردم، در راستاي مهار جريان فزاينده فتنه ضروري ترين اولويت راهبردي نظام و انقلاب بشمار مي رفت. رهبري امام گونه و مديريت گام به گام و هوشمندانه رهبر انقلاب فارغ از هيجانات زودگذر سياسي در آن شرايط حياتي وحساس همچون آب سردي بر شعله هاي نفاق و فتنه بود.
مديريت موفق و اسلامي رهبر معظم انقلاب كه ازسلوك سياسي اميرالمؤمنين (عليه السلام) نشات مي گرفت در واقع شامل سه بازه زماني قبل، حين و پس از انتخابات بود. از دي ماه 87 كه سران فتنه طرح تشكيل كميته صيانت از آراء يا كميته حقيقت ياب را با هدف آغازي برپروژه تقلب در انتخابات علني ساختند تا روز انتخابات و از اعلام رسمي نتايج انتخابات تا حادثه 9 دي و 22 بهمن.
در اين نوشتار سعي شده علاوه بر نگاهي بسيار گذرا بر مديريت راهبردي مقام معظم رهبري در قبال بحران ها و حوادث انتخاباتي سال گذشته، موارد مورد تاكيد و اشاره شده در كلام ايشان - در بيش از 40 سخنراني - نيز مورد توجه قرار گيرد.
الف) قبل از انتخابات
1- پروژه تقلب:
از دي ماه 1387 يعني پنج ماه پيش از برگزاري انتخابات كه عوامل و عناصر فتنه، طرح تشكيل كميته صيانت از آراء يا كميته حقيقت ياب پروژه تقلب در انتخابات را بطور هماهنگ در رسانه هاي زنجيره اي داخلي و خارج علني و آشكار ساختند. به طور همزمان حمايت بي قيد و شرط رهبري از يك نامزد خاص نيز با هدف مشخصي در اين پروژه مورد تاكيد قرار گرفت.
در واقع اتاق فكر دشمن براي دستيابي سريع به نتيجه موردنظر، اين بار سعي نمود تمام توان و مؤلفه هاي گوناگوني كه در تدارك آشوب و براندازي نقش داشتند را روي يك نقطه متمركز كند و آن ولايت فقيه بود. طرح اين موضوع در فضاي عمومي جامعه به لحاظ اينكه مي توانست در آماده سازي اذهان و تقويت باورهاي مردم روي ايده تقلب بسيار موثر باشد. به شدت از سوي رسانه هاي بيگانه و عناصر و عوامل داخلي نيز مورد تاكيد واقع شد. طوري كه انجام هر نوع سخنراني يا سفر از سوي رهبر انقلاب در بازه زماني قبل از انتخابات، با هدف فعاليت هاي انتخاباتي در راستاي حمايت از يك كانديداي خاص تعبير مي شد و مورد بهره برداري حاميان فتنه قرار مي گرفت. به واقع سران و عوامل فتنه با هدف برخورد با اصل ولايت فقيه و كاهش پشتوانه مردمي آن درصدد بودند ميان تقلب و رهبري يك كانال ولو نامحسوس ايجاد نمايند.
رهبر انقلاب كه حوادث و رويدادهاي مربوط به انتخابات را از ابتدا، به عنوان مهمترين رويداد سياسي جهان و كشور با دقت رصد مي كردند بلافاصله دراولين سخنراني رسمي خود در جوار حرم مطهر رضوي - كه معمولاً مهمترين سخنراني ايشان در ابتداي هر سال بشمار مي رود - در سال 88 نسبت به اين دو موضوع به موضع گيري پرداختند.
ايشان ضمن انتقاد ازبرخي كه بيهوده تلاش مي كنند از هم اكنون صحت انتخابات را در اذهان مردم خدشه دار نمايند افزودند: «من مي بينم بعضي ها در انتخاباتي كه دو سه ماه ديگر انجام خواهد گرفت. از حالا شروع كرده اند به خدشه كردن. اين چه منطقي است؟ اين چه فكري است؟ اين چه انصافي است؟ اين همه انتخابات در طول اين سي سال انجام گرفته است - در حدود سي انتخابات - مسئولان وقت در هر دوره اي رسماً متعهد شده اند و صحت انتخابات را تضمين كرده اند، و انتخابات صحيح بوده است؛ چرا بيخود خدشه ميكنند، مردم را متزلزل ميكنند، ترديد ايجاد مي كنند؟»
رهبر انقلاب در ديدار پرشور هزاران نفر از پرستاران، معلمان و كارگران سراسر كشور در مورخه 09/02/88 به صراحت به نقش برخي نامزدها در ترويج شايعات اشاره نموده و افزودند: «با حضور پرانگيزه مردم، همواره انتخاباتي سالم، متقن و خوبي در ايران برگزارشده اما متاسفانه برخي دوستان بي انصاف و كساني كه جزو ملت هستند و توقع دارند مردم به آنها توجه كنند، با ناسپاسي، عليه ملت حرف مي زنند و با تكرار حرف دروغ دشمن، سلامت انتخابات را زيرسؤال مي برند.»
2- مواضع رهبري در انتخابات:
ايشان درباره موضع رهبري در انتخابات نيز خاطرنشان ساختند: «هميشه گمانه زني ها و شايعاتي دراين زمينه بوده و خواهدبود اما بنده يك رأي دارم كه در صندوق مي اندازم و به هيچ كس هم نمي گويم كه به چه كسي رأي بدهد يا ندهد، چرا كه تشخيص اين مسئله برعهده خود مردم است.»2
رهبر انقلاب در پاسخ به چرايي حمايت از دولت كه آن روزها در كنار موضوع تقلب تنها سند عوامل و عناصر فتنه بشمار مي رفت افزودند: «گاهي كه از دولت دفاع و حمايت مي كنم برخي معنايي ناصحيح براي اين مسئله جعل مي كنند درحاليكه من براساس وظيفه هميشه از دولتها و خدمتگزاران كشور حمايت كرده ام بخصوص هنگامي كه مي بينم دولتي بيشتر به محرومان رسيدگي مي كند و در مقابل ظلم و استكبار مي ايستد و مورد تهاجم غيرمنصفانه نيز قرار مي گيرد. اما اين سخنان و رفتار بنده ربطي به انتخابات ندارند و اعلام موضع انتخاباتي نيست.»3
ايشان در مراسم بيستمين سالگرد رحلت امام خميني(ره) درباره انتخابات حساس و سرنوشت ساز رياست جمهوري 22 خرداد، با اشاره به تلاش چندماهه رسانه هاي بيگانه براي مخدوش جلوه دادن انتخابات رياست جمهوري افزودند: «دشمنان ملت، گاه انتخابات ايران را انتصابات مي خوانند و گاه مي گويند رقابت نامزدها، بازي كنترل شده درون حكومت است و انتخابات حتما با تقلب همراه خواهدبود كه البته هدف همه اين تلاشها، ضربه زدن به مردم سالاري ديني و جلوگيري از مشاركت قوي مردم در انتخابات است.»
3- تمركز نامزدها روي شعار تخريب:
اتفاق نادر و غيراخلاقي كه دربازه زماني تبليغات انتخاباتي دهم برخلاف ساير انتخاب هاي سه دهه گذشته در تاريخ انقلاب اسلامي به وقوع پيوست، تمركز و مانور بيش از حد نامزدهاي انتخاباتي روي شعار تخريب و سياه نمايي وضع كشور در 4 سال گذشته بود. نامزدها بجاي ارائه طرح و برنامه براي برون رفت كشور از مشكلات موجود، تنها با ترسيم يك فضاي تيره و تار از آينده كشور و استناد به مشكلات موجود خود را فرشته نجات ملت معرفي مي كردند.
رهبر انقلاب در برابر اين تخريب ها و سياه نمايي ها كه به شدت مواضع ضداستعماري و خدمات انجام شده از سوي دولت را درنگاه جهانيان و ملت ايران بي ارزش مي نمود، در اجتماع مردم كردستان واكنش نشان دادند.
ايشان نامزدها را كه مشغول تبليغات و بيان ديدگاههاي خود هستند به انصاف، پرهيز از تخريب و توجه كامل به حق و صدق فراخواندند و افزودند: «نامزدها گاه مسائلي خلاف واقع درباره اوضاع كشور و مسائل اقتصادي مطرح مي كنند كه مردم را نگران مي كند و انسان نمي تواند باور كند كه دادن اين همه نسبت خلاف، از روي صدق و صفا مطرح شده باشد.»
ايشان به نامزدهاي انتخاباتي خاطر نشان كردند: «كسي به گوينده اين گونه حرف هاي تخريبي كه انشاءالله از روي اشتباه بيان مي شود، دلبسته و علاقه مند نخواهد شد بنابراين نامزدهاي محترم دقت كنند كه با حرفهايي كه بسياري از آنها واقعيت هم ندارد افكار عمومي را تخريب نكنند.»4
4-احتمال آشوب و اغتشاش
احتمال اغتشاش و آشوب از جمله مواردي بود كه رهبر انقلاب نسبت به وقوع آن در خلال جريان انتخابات هشدار دادند. ايشان در مراسم بيستمين سالگرد امام(ره) تاكيد كردند، از جمله طرفدار سرسخت و متعصب نامزدها، مراقب باشند كه اين علاقمندي، به اصطكاك و اغتشاش منجر نشود و دشمن از ايمان و آرمان آنها سوءاستفاده نكند.
در واقع رهبر انقلاب درباره قبل از انتخابات هوشمندانه و همگام با اجراي هر مرحله از پروژه تقلب، بلافاصله با كنترل بازخوردها موضع گيري مي كردند و به صراحت مردم و نامزدها را نسبت به آثار ناشي از شايعات و روي دادهايي تشنج آفرين كه سلامت انتخابات را تهديد مي كردند، آگاه مي نمودند.
ب) حين انتخاب:
همزمان با برگزاري مناظره هاي انتخاباتي جريان حامي نامزد مغلوب قصد داشت در پرتو نامه هاشمي رفسنجاني به رهبر انقلاب كه با هدف ملتهب كردن جامعه رسانه اي گرديده بود، ضمن اثرگذاري بر نتيجه انتخابات، نقش هاشمي رفسنجاني را در مقابل رهبري انقلاب برجسته سازد. لذا در ساعات پاياني تبليغات انتخاباتي براي دستيابي به نتايج موردنظر شايعات گسترده اي مبني بر پاسخگويي رهبر انقلاب به نامه هاشمي مطرح گرديد كه اين شايعات بلافاصله از سوي دفتر رهبري و شخص ايشان در روز راي گيري تكذيب گرديد. رهبر انقلاب در مصاحبه روز راي گيري با اشاره به برخي شايعه سازي ها و نقل و قول از جانب ايشان در روزهاي گذشته افزودند: «من ديدم ديروز و ديشب- در اين پيامك هاي فراواني كه دست مردم هست- شايعاتي را از قول من نقل مي كردند كه دروغ محض بود و واقعيت نداشت.»5
ايشان همچنين با توجه به قوي بودن آشوب و اغتشاش در پي اعلام رسمي نتايج انتخابات در يك مديريت پيشگيرانه نسبت به وقوع برخي تحركات و رفتارهاي تنش زا هشدار دادند. لذا رهبر انقلاب در روز راي گيري مبني بر اينكه همواره بايد شنبه پس از انتخابات، روز مهرباني و بردباري باشد، آحاد ملت و نامزدها را به آرامش دعوت نمودند.
ج) پس از انتخابات:
1-جلوگيري از انشقاق در خانواده نظام
متاسفانه علي رغم اظهارات نامزدها مبني بر احترام به راي مردم و نامزد منتخب- كه چند بار در رسانه ملي هم پخش شد- و توصيه رهبر انقلاب در روز راي گيري مبني بر اينكه چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران ديگر نامزدهاي محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحريك آميز و بدگمانانه پرهيز كنند، تحركات ناشايستي از سوي برخي نامزدها صورت گرفت.
اتخاذ اين مواضع از سوي رهبر انقلاب در حالي صورت مي گرفت كه علي رغم اينكه ايشان از همان ابتدا از نقش برخي نامزدها در ترويج شايعات و تحريك مردم مطلع بودند اما همچنان آنان را جزو خانواده نظام مي داند و نمي خواهد مرزبندي و انشقاق در ميان نامزدهاي انتخاباتي توسط رهبري- به عنوان پدر ملت- صورت گيرد.
اما با اعلام نتايج رسمي انتخابات و پيروزي قاطع ملت ايران در حماسه 22 خرداد كه خود يك افق جديد در زمينه مردم سالاري ديني در تاريخ انقلاب و جهان بشمار مي رفت. سران فتنه، خوشحالي منافقين، ليبرال ها و سران صهيونيستي آمريكا و اروپا را به شيريني كام ملت ترجيح دادند. جرقه هاي اين تلخ كامي با بيانيه موسوي مبني بر نوعي شعبده بازي در نتيجه انتخابات و هياهو بر سر نتيجه انتخابات رقم خورد. وي نه تنها نقاب نفاق از چهره برداشت بلكه زمينه را براي حضور عوامل آشوب و اغتشاش نيز به سرعت فراهم نمود.
در اين فاصله زماني، حفظ جريان غيرپيروز در چارچوب نظام و جلوگيري از شكسته شدن مرزهاي قانوني و جمهوريت توسط آنها، محوري ترين ره يافت رهبر معظم انقلاب در اين مقطع و محدوده زماني است.
پذيرفتن موسوي در روز 25 خرداد علي رغم صدور بيانيه التهاب آفرين وي مبني بر اينكه اسير و تسليم نتايج انتخابات نخواهد شد و آگاه كردن وي از عواقب و پيامدهاي چنين مواضعي از اولين اقدامات ايشان در اين چارچوب است. لزوم پيگيري اعتراضات و شكايات از طريق مرجع قانوني شوراي نگهبان و اعلام اطمينان به موسوي مبني بر رسيدگي با دقت به شكايت از جمله تاكيدات رهبري انقلاب در اين ديدار است. همچنين رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به تحريكات دشمن و برخي طراحي هاي پشت صحنه براي به آشوب كشاندن خيابانها، خطاب به موسوي گفتند كه جنس شما با اينگونه افراد متفاوت است و لازم است كارها را با متانت و آرامش پيگيري كنيد.
رهبر انقلاب در همان ابتدا به ناتواني سران فتنه در كنترل جريان آشوب اشاره نموده و خطاب به آنها اظهار داشتند: «در همان ساعات اول به آنها پيغام خصوصي دادم كه شما در حال شروع برخي مسائل هستيد اما ديگران از آن ها سوءاستفاده مي كنند و شما نمي توانيد ماجرا را كنترل كنيد6.»
ديدار با اعضاي ستاد كانديداهاي انتخابات و گفت وگوي شفاف و رودررو با آنها، ابتكار ديگر رهبر معظم انقلاب در اين راستاست.
همچنين در اين ملاقات ايشان ضمن شنيدن نقطه نظرات به آنها اطمينان دادند كه اگر بررسي اشكالات حتي مستلزم شمارش مجدد برخي صندوقها بود، اين كار نيز حتماً با حضور نمايندگان ستادها انجام شود تا براي همه اطمينان بوجود آيد و بالاتر از آن گفتند كه وجود آنكه مسئولان برگزاري انتخابات در دوره هاي متعدد گذشته از سلايق مختلف بوده اند و من به آنها اعتماد كرده ام ولي اين اعتماد نبايد مانع از بررسي شبهه ها و اشكالات و روشن شدن حقايق شود.
اما دفاع از حق مردم نكته جالبي است كه از سوي رهبر انقلاب در اين نشست مطرح گرديد. زماني كه نمايندگان دو كانديداي معترض اصرار بر ابطال انتخابات داشتند، مقام معظم رهبري را در دفاع از حقوق ملتي كه با اعتماد به حكومت و دولت پاي صندوق هاي راي آمده اند به واكنش واداشت. رهبر انقلاب در برابر اظهارات و خواسته هاي غيرمنطقي اين افراد سخن هوشمندانه اي را اظهار داشتند كه نشان از ژرف نگري و عمق بينش ايشان به شمار مي رود ضمن ارجاع اين افراد به قانون اظهار داشتند «پذيرش ابطال انتخابات يعني اين كه بزنم توي دهن چهل ميليون!»
خطبه هاي نماز جمعه 29 خرداد يكي از نقاط عطف حوادث بعد از انتخابات به شمار مي رود. اين خطبه هاي تعيين كننده علاوه بر آنكه در افزايش ترديدها در بدنه مردمي جريان فتنه و زمينه يك مرحله مهم از ريزش ها موثر بود. تكليف سران فتنه مبني بر عدم موافقت با هر نوع بدعت غيرقانوني در راستاي ابطال انتخابات را نيز تعيين نمود.
2- از مقطع 29 خرداد تا 22 بهمن
رهبر معظم انقلاب اسلامي در نماز جمعه تاريخي ايران كه به واقع صريح ترين و شفاف ترين موضع رهبري نظام در برابر آغاز طرح براندازي بود با همه وجود در صحنه صيانت از انقلاب و كشور وارد شدند. ايشان همچون حادثه تلخ 18 تير 87 كه مي رفت تا كيان نظام اسلامي را با خطر جدي مواجه سازد، ديگر بار در حضور عاشقانش به حضرت وليعصر(عج) به عنوان صاحب اصلي انقلاب و تنها تكيه گاه كشور، پناه جست و خطاب به آن نور الهي با همه وجود در برابر صيانت از انقلاب اسلامي اعلام آمادگي نمود.
رهبر انقلاب در اين سخنراني خطاب به آحاد ملت، خطاب به نخبگان سياسي، نامزدهاي رياست جمهوري، فعالان و دست اندركاران قضاياي انتخابات و همچنين خطاب به سران استكبار، بعضي از دولت هاي غربي و سردمداران رسانه هايي كه آنها اداره مي كنند، مطالب مهمي را ايراد نمودند كه به واقع نشان از همه جانبه نگري و دقت نظر ايشان نسبت به حوادث پس از انتخابات داشت.
بررسي گام به گام حوادث پس از انتخابات نشان مي دهد از تاريخ 29 خرداد تا قيام 9 دي و 22 بهمن- كه به واقع شاهد افول جريان فتنه و اتمام حيات سياسي آنها هستيم- رهبر انقلاب بحران را در بازه زماني پس از انتخابات طوري مديريت نمود كه همزمان با هدايت جريان مردمي، خواص و نخبگان و نهادهاي امنيتي انتظامي در برابر جريان فتنه، به آثار و پيام هاي اين حادثه به عنوان يك سرمايه معنوي براي آينده انقلاب و كشور نيز توجه گردد. هرچند به قول دوستان درباره مديريت راهبردي مقام معظم رهبري در قبال حوادث انتخابات 88 بايد كتاب ها نوشت. اما سعي شده در حد توان و به اختصار به اين موضوع مهم به عنوان يك نكته از هزار در قبال لياقت و درايت مقام معظم رهبري به عنوان ولي فقيه جامع الشرايط اشاره گردد.
1- تحليل دقيق حوادث و ترسيم يك چشم انداز روشن از اهداف و مقاصد دشمن در راه اندازي جريان فتنه.
2- توجه به نقش كشورهاي بيگانه، ليبرال ها، منافقين و... به عنوان عقبه جريان فتنه.
3- تلاش براي جلوگيري از انشقاق در خانواده نظام تحت شعار (جذب حداكثري و دفع حداقلي).
4- توجه به قانون و راهكارهاي قانوني.
5- توجه به ظرفيت هاي پيدا و پنهان نظام (تلاش براي همراه سازي خواص و نخبگان سياسي با جريان انقلاب و برجسته سازي نقش جوانان و دانشجويان در جريان انتخابات).
6- تلاش براي بيداري سران فتنه و بازگشت به كشتي انقلاب.
7- ترسيم خطوط قرمز نظام.
8- تعيين حاشيه و متن و ضرورت مرزبندي و اتخاذ مواضع شفاف (از سوي خواص و سران فتنه در قبال دشمنان نظام و انقلاب)
9- توجه به پيام ها، امتحانات و تجربه هاي گرانبهاي انتخابات.
10- نظارت بر عملكرد نهاد انتظامي و امنيتي در طول حوادث (زندان كهريزك و حادثه كوي دانشگاه)
11- بازنگري مجدد مواضع و انديشه هاي امام خميني(ره).
12- عبرت گيري از تاريخ صدر اسلام و تاريخ سياسي ايران در سالهاي گذشته.
13- دفاع از مظلوميت نظام در برابر تهمت ها و تخريب ها.
14- فرصتي براي ورود به حوزه جنگ نرم و آزادانديشي، با اقداماتي مانند ايجاد كرسي هاي آزاد.
15- توجه به نقش بصيرت، معنويت و آرامش و نقد منصفانه، در برون رفت از فتنه.
16- افشاي ماهيت عناصر و عوامل فتنه و علل انحراف سران فتنه.
با ريزش حداكثري موج دوم حاميان فتنه به دليل حادثه تلخ روز عاشورا و قيام انقلابي مردم در 9دي، هرچند برخي سعي نمودند با تغيير مواضع و طرح شعارهايي همچون وحدت ملي، آشتي ملي و... ضمن دهن كجي به مواضع نظام و حقوق ملت، زمينه را براي نفس گيري سران فتنه فراهم نمايند. اما مواضع قاطع رهبري و بي اعتنايي ايشان به اظهارنظرهايي اين چنيني سران فتنه را بيشتر در سراشيبي سقوط قرار داد و آخرين اميدهاي آنها را از دست داد.
نكته ديگر آنكه علي رغم جفاي سران فتنه در حق رهبري ايشان درصدد انتقام جويي برنيامد و مانع بازگشت عوامل و عناصر فتنه از راه درست به كشتي انقلاب نگرديد و فتنه عميق را به دور از احساسات شخصي و با بصيرت طوري مديريت نمود كه زمينه براي طرد سران فتنه در افكار عمومي جامعه در بستر زمان و بدست خود آنان فراهم گرديد. سخنان اخير رهبر انقلاب در حرم امام(ره) مبني بر اينكه سران فتنه به عنوان نقطه وحدت عناصر ضدانقلاب و سلطنت طلب و... نمي توانند داعيه دار خط فكري امام(ره) تلقي شوند نشان مي دهد كه ناخداي انقلاب همچنان امواج فتنه را رصد مي كند.
اما نكته برجسته اي كه در اين ميان نبايد فراموش شود آن است كه به واقع مديريت هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در مهار امواج سهمگين فتنه در جريان قبل، حين و پس از انتخابات كه منجر به ناكامي دشمنان و مرگ سياسي سران فتنه و نجات كشور گرديد مهر تأييدي بود بر اين كلام نوراني امام(ره)، مبني بر اينكه «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد.»
ــــــــــــــــــــــــــــ
1-88/3/29خطبه هاي نماز جمعه
2-1/1/1388- در اجتماع زائران و مجاوران حرم رضوي.
3- در اجتماع عظيم زائران حرم رضوي و مردم مشهد.
4-22/2/88- بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادي سنندج
5- 22/3/88- مصاحبه پس از راي گيري
6- 6/8/88- ديدار با نخبگان

مقاله جديد «فيدل كاسترو» درباره ايران آمريكا بيش
از هر زمان مشتاق كنار زدن دولت ميهن پرست ايران است

من اخيرا بر اين امر تأكيد كردم كه جهان به زودي تراژدي كه هر لحظه ممكن است اتفاق بيفتد را فراموش خواهد كرد. اين تراژدي حاصل سياست هائي است كه همسايه شمالي ابرقدرت ما، آمريكا، از دو قرن پيش در حال انجام آن است.
ما با شيوه عمل موذيانه و حيله گرانه اين كشور آشنا هستيم. رشد سريع اين كشور كه براساس پيشرفت فني و علمي به دست آمد؛ ثروتي كه به هزينه اكثريت عظيم مردم كارگر آن كشور و ساير كشورهاي جهان به دست اقليت سيري ناپذير آن كشور و ساير كشورهاي جهان رسيده، باعث شد ثروتي نامحدود در اختيار آن كشور قرار گيرد.
چه كساني بيش از پيش از اين وضع شاكي هستند؟ آيا اينها جز كارگران، صاحبان تخصص و حرف، كاركنان خدمات عمومي، بازنشستگان، بيكاران، كودكان خياباني، مردمي كه از بهره سواد محروم شده اند و همه كساني كه اكثريت عظيم جمعيت قريب به 7 ميليارد نفر كره زمين را تشكيل مي دهند و منابع حياتي شان دارد به طور مشهودي مستهلك مي شود، هستند؟
نيروهاي به اصطلاح «حافظ نظم و نظام»، كه وظيفه شان قرار است نگهداري و حمايت از اين مردم باشد، با اين مردم چه رفتاري مي كنند؟
اين افرادي كه به دست پليسي، كه به كليه وسايل و امكانات مجهز هست، ضرب و شتم مي شوند چه كساني هستند؟
احتياجي به اين نيست كه وقايعي را توضيح دهم كه مردم در همه جا، منجمله در آمريكا، هر روزه شاهد انجام آن از طريق تلويزيون، كامپيوتر و ساير رسانه هاي جمعي هستند.
توضيح اين امر تا حدي مشكل است كه چگونه اين پروژه هاي اهريمني توسط كساني كه سرنوشت بشريت را در اختيار دارند، و به طرز نامعقولي فكر مي كنند و مي توانند اين نظم جهاني را بر مردم تحميل كنند، طراحي مي شوند.
اين همان موضوعاتي است كه در پنج مقاله گذشته «ستون تأملات» نوشته و مقداري از فضاي نشريه «گرانما»(Granma) وب سايت «Cuba Debate» را از 30مه تا 10ژوئن 2010 به آنها اختصاص دادم.
تاكنون عوامل اصلي آنچه كه قرار است در آينده نزديك روي دهد به حركت درآمده اند و هيچ راه برگشتي وجود ندارد. در عرض چند روز گذشته، وقايع جذاب و گيراي جام جهاني در آفريقاي جنوبي ذهن ما را به خود مشغول داشته است.
ما، در عرض شش ساعتي كه هر روزه اين مسابقات به طور زنده از تلويزيون هاي تقريباً تمام كشورهاي جهان پخش مي شوند، به ندرت وقت نفس كشيدن پيدا مي كنيم.
با مشاهده مقابله مابين تيم هاي معروف در عرض شش روز گذشته و با استفاده از نظر غيرحرفه اي و نه چندان قابل اعتمادم، به خود اجازه مي دهم كه بگويم شانس قهرماني در اين جام مابين تيم هاي آرژانتين، برزيل، آلمان، انگلستان و اسپانيا تقسيم شده است.
...
متأسفانه در جبهه اي ديگر، راه عبور در مسير سياسي از ريسك هاي عظيمي اشباع شده است.
يكي از مطالبي كه قبلاً خاطرنشان ساختم، از ميان مواردي كه در آينده اي نزديك- بدون اينكه امكان بازگشت داشته باشد- به حركت درخواهد آمد، مسئله ناو جنگي «چئونان» متعلق به نيروي دريايي كره جنوبي است كه در عرض فقط چند دقيقه در تاريخ 26 مارس غرق شد و در اثر اين حادثه 46نفر از اعضاء نيروي دريائي كره كشته و ده ها نفر مجروح شدند.
دولت كره دستور انجام تحقيقاتي را صادر كرد تا روشن شود كه اين حادثه در اثر انفجار داخلي روي داده است يا انفجار خارجي. با محرز شدن اين امر كه اين انفجار خارجي بوده است، دولت كره جنوبي دولت پيونگ يانگ را متهم كرد كه اين ناو را توسط زيردريائي خود غرق كرده است. كره شمالي فقط اژدرهاي مدل توليدي شوروي سابق را در اختيار داشته است. كره جنوبي هيچ گونه دليلي براي متهم ساختن كره شمالي در دست ندارد- جز اين دليل ساده كه به هيچ علت ديگري براي اين انفجار قابل تصور نيست.
در ماه مارس گذشته، دولت كره جنوبي، به عنوان اولين اقدام، دستور داد بلندگوهاي مستقر در 11نقطه مرزي منطقه غيرنظامي مابين دو كره مجدداً شروع به تبليغات كنند.
رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح «جمهوري دموكراتيك خلق كره» نيز، به نوبه خود، اعلام كرد كه اين بلندگوها به محض اينكه شروع به كار كنند نابود خواهند شد. اين بلندگوها از سپتامبر 2004 تاكنون خاموش مانده اند.
«جمهوري دموكراتيك خلق كره» به صراحت اعلام كرد كه سئول را به «دريايي از آتش» تبديل خواهد كرد.
جمعه گذشته، ارتش كره جنوبي اعلام كرد كه به محض اينكه شوراي امنيت تصميم خود را در رابطه با غرق شدن ناو جنگي «چنونان» اعلام كند، اين بلندگوها را فعال خواهد كرد. هر دو كشور جمهوري كره اكنون انگشتان شان روي ماشه مهمات است.
دولت كره جنوبي نمي تواند باور كند كه نزديك ترين متحد آن، يعني ايالات متحده آمريكا، يك مين به شكم چنونان چسبانده باشد- اين نتيجه تحقيقات روزنامه نگار محقق «واين مادسن» (Wayne Madsen) است كه در مقاله خود كه در «گلوبال ريسرچ» (Global Research) مورخ 1 ژوئن 2010، آن را با توضيحاتي بسيار منطقي پيرامون آنچه كه واقعا اتفاق افتاده فاش ساخت. او توضيحات خود را براين واقعيت استوار ساخت كه كره شمالي فاقد هرگونه راكت و يا ابزار لازم براي غرق كردن ناو چنونان است- راكت و يا اسلحه ديگري كه قادر باشد از هرگونه رهگيري توسط تجهيزات پيچيده ضد زيردريايي بگريزد.
كره شمالي متهم به انجام كاري شده است كه نكرده است و همين واقعيت علت سفر اضطراري «كيم يونگ ايل» (Kim Jong Il) در يك قطار زرپوش به چين است.
وقتي كه اين وقايع به يكباره اتفاق افتادند، در ذهن دولت كره جنوبي هيچ زمينه اي براي پذيرفتن علت ممكن ديگر (جز حمله كره شمالي به اين ناو) وجود نداشت و هنوز ندارد.
در بحبوحه فضاي ورزشي و شاد موجود، آسمان سياست دارد تاريك تر و تاريك تر مي شود. قصد آمريكا مدتها است كه مشهود است و اين با توجه به اقداماتي است كه دولت اين كشور مطابق ميل و معيارهاي خاص خود، بدون هيچ گونه تزلزلي انجام مي دهد.
قصد اين كشور- كه مطابق معيارهاي خاص اين كشور طراحي و با استفاده از روز انجام مي شود- اينست كه اسرائيل با استفاده از مدرن ترين هواپيماها و پيچيده ترين تسليحاتي كه اين ابرقدرت بي مسئوليت در اختيار آن كشور گذارده، به تأسيسات غني سازي اورانيوم ايران حمله كند. آمريكا به اسرائيل، كه مرز مشتركي با ايران ندارد، اعلام كرده كه مجوز پرواز در يك كريدور باريك هوائي را از فراز آسمان عربستان سعودي از اين كشور كسب خواهد كرد. بدين ترتيب فاصله مابين نقطه پرواز تا هدف داخلي ايران، براي هواپيماهاي مامور اين حمله به مقدار قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد.
مطابق اين برنامه، كه بخش هاي اساسي آن توسط سازمان اطلاعاتي اسرائيل علني شده است، امواجي از هواپيماهاي جنگي پشت سرهم و به دفعات تا تخريب كامل اين اهداف به آنها حمله مي كنند.
همين 12 ژوئن گذشته، نشريات مهم غربي اطلاعاتي را پيرامون كريدور هوائي كه عربستان سعودي در اختيار اسرائيل قرار داده است منتشر كردند. اين بدنبال توافقي است كه وزارت خارجه آمريكا قبلا با عربستان سعودي به عمل آورده بود. هدف اين توافق، انجام پروازهاي آزمايشي بمب افكن هاي اسرائيل براي حمله به ايران است. اين تمرينات تاكنون در فضاي پروازي عربستان سعودي انجام شده است.
سخنگويان اسرائيل تاكنون اين گزارشات را انكار نكرده اند. ولي صرفا اظهار داشته اند كه كشورهائي كه در اين گزارشات از آنان نام برده شده از توسعه صنعت هسته اي در ايران بيشتر از اسراييل مي ترسند.
درتاريخ 13 ژوئن، «تايمز لندن» اطلاعاتي را كه از يك منبع اطلاعاتي به دست آورده بود انتشار داد و اين امر را تاييد كرد كه عربستان سعودي موافقت خود و صدور مجوز براي عبور هواپيماهاي اسراييلي از آسمان اين كشور براي حمله به ايران را اعلام كرده است.
رئيس جمهور «احمدي نژاد» هنگام دريافت اعتبارنامه سفير جديد عربستان سعودي «محمدبن عباس الكلابي» خطاب به او اظهارداشت كه دشمنان زيادي وجود دارند كه چشم ديدن روابط نزديك دو كشور ما را ندارند. «ولي اگر ايران و عربستان در كنار يكديگر بمانند، اين دشمنان دست از ادامه دادن به تجاوز خود برخواهند داشت.»
از ديدگاه ايرانيان، به نظر من، اين اظهارات به هر دليلي كه ابراز شده باشد، محقق و موجه است. اين كاملا محتمل و معقول است كه احمدي نژاد راضي نباشد كوچكترين صدمه اي به همسايه عربي خود بزند.
يانكي ها كلمه اي در اين مورد بر زبان نياورده اند. فقط بيش از هر زمان ديگر اشتياق خود به روبيدن و كنارزدن اين دولت ميهن پرست از جايگاه رهبري ايران را بازتاب داده اند.
اكنون بايد از خود بپرسيم كه، هنگامي كه شوراي امنيت مسئله غرق شدن ناو چنونان متعلق به نيروي دريايي كره جنوبي را مورد بررسي و تحليل قرار مي دهد، چه هدفي را دنبال خواهدكرد- آن هم در زماني كه در شبه جزيره كره انگشت ها روي ماشه اسلحه ها قرار دارند- و آيا اين يك واقعيت مسلم است- يا نيست- كه عربستان سعودي، با موافقت با درخواست وزارت خارجه آمريكا، مجوز استفاده از كريدور هوايي بر فراز آسمان خود را به اسراييل اعطا كرده است تا اين كشور با امواج متواتر بمب افكن هاي خود بتواند به تاسيسات ايران حمله كند، و حتي احيانا از مهمات هسته اي كه آمريكا در اختيار اين رژيم قرار داده، استفاده كند؟
اخبار شيطاني دارند كم كم از فيلتر توجه يكپارچه مردم به بازي هاي جام جهاني به بيرون نشت مي كنند- آن هم به نحوي كه هيچ كس واقعا متوجه آنها نمي شود.
منبع: فارس