(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 9 تير 1389- شماره 19682

كوك اسباب بازي با آهنگ غربي نگاهي به اسباب بازي هاي وارداتي -بخش پاياني



كوك اسباب بازي با آهنگ غربي نگاهي به اسباب بازي هاي وارداتي -بخش پاياني

صديقه توانا
بازي، زيباترين لحظات زندگي كودكان را تشكيل مي دهد، بر همين اساس دقت در انتخاب يك اسباب بازي خوب و مناسب براي كودكان يك ضرورت به حساب مي آيد. اسباب بازي بايد چنان باشد كه ذهن كودك را برانگيزد و او را به سوي آفرينندگي و سازندگي سوق دهد، كار اسباب بازي صرفا سرگرم كردن و ساكت نگه داشتن و پر كردن وقت كودك نيست، اسباب بازي بايد مايه و حرفي تازه داشته باشد. يعني علاوه بر سرگرم كردن كودك او را به گونه اي فعال به كاري مثبت و سازنده وادارد و نيروي سازندگي و خلاقيت او را پرورش دهد.
كارشناسان تربيتي معتقدند كه اسباب بازي بايد سبب نزديكي به واقعيت و فرهنگ جامعه باشد و با ديگر وسايل و محيط زندگي كودك و با ارزشهاي موجود در جامعه تناسب داشته باشد. هر اندازه اسباب بازي بتواند حواس بيشتري از كودك را به كار گيرد و لذت بيشتري ايجاد نمايد، مناسب تر است. اما اين بدان معنا نيست كه خانواده ها بدون آگاهي و با ديدن اسباب بازيهاي زيبا شيفته آن شده و هر چه در بازار مي بينند براي سرگرم كردن فرزندان خود خريداري نمايند.
به اعتقاد كارشناسان مسائل اجتماعي، يكي از گرفتاري هاي جوامع مصرف كننده اين است كه توليدكنندگان و فروشندگان وسايل مربوط به كودكان و نوجوانان از علاقه و دل بستگي والدين نسبت به رفاه، سلامت و رشد كودكان سوءاستفاده كرده با بهره گيري از كم اطلاعي آنان در مورد مراحل رشد و نيازهاي كودكان، هر روز وسايل و كالاهاي جديد و غالبا غيرضروري و بعضا مضر را به صورت اسباب بازي، لوازم التحرير و... عرضه مي كنند.
صنعت اسباب بازي تجارتي سودآور
امروزه صنعت اسباب بازي بعد از صنايع نظامي دومين تجارت سودآور جهاني است. توجه به كيفيت و كميت توليد، توزيع و مصرف اسباب بازي در كشورمان كه به لحاظ جمعيتي از بافت بسيار جواني برخوردار است، لازم و ضروري است.
دكتر حسين صلح فام، عضو هيئت علمي دانشگاه سمنان در گفت وگو با گزارشگر كيهان در سخناني كوتاه با تاكيد بر آگاهي خانواده ها از خريد لوازم سرگرمي براي فرزندان خود، چنين مي گويد: «هر اندازه والدين از نحوه شكل گيري شخصيت و نيازهاي كودكان كم اطلاع تر باشند به همان اندازه، زمينه را براي سودجويان آماده تر مي سازند، از همين رو والدين بايد آگاه باشند كه هر چيزي را تحت عنوان اسباب بازي خريداري نكنند و همانطور كه در مورد تهيه مواد غذايي فرزند خود دقت و وسواس به خرج مي دهند، بايد به غذاي روحي و رواني بچه ها شامل اسباب بازي، كتاب، برنامه هاي تلويزيوني و بازيهاي رايانه اي نيز توجه كنند.»
دكتر فربد فدايي روانپزشك و مدير گروه روانپزشكي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران هم در گفت وگو با كيهان با اشاره به اينكه كودكان به وسيله بازي آموزش مي بينند و اسباب بازي ها نيز نقش وسايل كمك آموزشي را پيدا مي كنند، خاطرنشان مي سازد: از چند دهه پيش روياهاي كودكانه بچه هاي ايران با اسباب بازي هاي صادراتي غرب مورد هجوم قرار گرفت. عروسكهاي غربي چشم آبي و موطلايي جايگزين عروسكهاي پارچه اي دختران ايراني شد. ديگر نه فقط جايي براي بازنمايي دختران و زنان اسطوره ها و افسانه هاي ملي و عاميانه در چهره عروسكهاي پارچه اي نماند، بلكه اين عروسكهاي غربي تبديل به تجسم كودك از زيبايي شدند. يكي از داستانهاي كودكان در دهه سي شمسي، داستان نرگس و عروسك موطلايي بود. داستاني كه با تصاوير و رنگهاي زيبا و جذاب نشان مي داد كه چگونه نرگس، دخترك روستايي، عروسك پارچه اي خود را در برابر عروسك موطلايي هديه يك زن آمريكايي كه با هيئتي به روستاي آنان آمده بود، حقير مي بيند.
دكتر فدايي اضافه مي كند: «بدين ترتيب بود كه اقدام آگاهانه غربي ها براي تهاجم به اذهان كودكان ايراني آغاز شد. عروسكهاي موطلايي تبديل به نماد زيبايي در ذهن دختران ايراني شدند، برخي دختران كه در روياها خود را با اين عروسكهاي چشم آبي موطلايي و سرخ لب همانند مي كردند، بعدها كه بزرگ شدند با رنگ موي طلايي و لنزهاي آبي رنگ براي چشمان و لبهاي هر چه سرخ تر با ماتيك هاي ساخت كارخانه هاي آمريكا و فرانسه و انگليس كوشيدند خود را به رويايي كه در دوران كودكي براي آنان ساخته بودند نزديكتر كنند. پسران هم فراموش نشدند، آنان با خودروها و تانكهاي اسباب بازي با پرچم آمريكا كه بر بدنه آنها نقش بسته بود و هفت تيرهايي به سبك هفت تيركشان فيلم هاي وسترن و مسلسل هايي به شكل اسلحه سربازان آمريكايي كه بازار اسباب بازي را در ايران پر كرده بود سرگرم شدند.»
وي مي گويد: «مي خواستند براي پسران ايراني هم روياهايي به سبك آمريكا بسازند. خوشبختانه هنوز هم اكثر پسرهاي ايراني با بازيها و اسباب بازي هاي سنتي خود سرگرم هستند و ترفند آمريكايي سازي مؤثر نيفتاد. اما خطر تهاجم فرهنگي از طريق اسباب بازيها هنوز ادامه دارد.»
دكتر فدايي در ادامه به راه حل مشكل اشاره مي كند و مي گويد: «آنچه مي تواند به عنوان راه كار مطرح شود تكيه بر فرهنگ ايراني و اسلامي ماست. ترويج بازيهاي اصيل كودكان ايران از رسانه هاي گروهي و به عنوان بخشي از زنگ ورزش مدارس مي تواند از گامهاي نخست براي اين كار باشد.»
عروسك باربي، سوغات سفر حج!
تا زماني كه در حوزه صنعت اسباب بازي تغيير و تحولات اساسي صورت نگيرد و يك شناخت عميق فرهنگي در مردم ايجاد نشود سيل بازار ناب اسباب بازي هاي غربي هم به سوي كشور سرازير مي شود و از اتفاقات پيش روي نبايد خيلي تعجب كرد.
مهندس مجيد قادري مدير مركز سرگرمي هاي سازنده كانون پرورش فكري در گفت وگو با گزارشگر كيهان با ابراز تاسف از اينكه بازرگانان نگاه فرهنگي نسبت به واردات اسباب بازي ندارند و صرفا دنبال منافع مادي و سودجويي هستند، مي گويد: «درست است كه واردات اسباب بازي طي چندين سال گذشته مجاز اعلام شد و آزاد مي باشد، اما نوعا اسباب بازي هاي وارداتي از نظر ارزش فرهنگي از پايين ترين درجه برخوردارند، حال آنكه خيلي از اسباب بازي هايي كه در دنيا وجود دارند از نظر فرهنگي بار تخريبي ندارند و چه بسا باعث رشد و ارتقا خلاقيت حركتهاي فكري مي شوند، اما متاسفانه آنها وارد نمي شوند و اين به بي اطلاعي بازرگانان از ارزش ها و دانش لازم برمي گردد و شايد هم سود زيادي براي آنها در مقايسه با كالاهاي سطحي و تجملاتي ندارد.»
وقتي به او مي گويم پس نقش شما در كانون پرورش فكري براي اطلاع رساني بازرگانان و ارائه آموزش هاي لازم در وزارت بازرگاني چيست، مي گويد: «بنده به عنوان مسئول بارها در مصاحبه ها اين نكات را مطرح كردم، اما بي اثر بوده است و فقط اين هشدارها باعث تشكيل شوراي نظارت بر اسباب بازي و بنياد ملي بازي هاي رايانه اي شد، حال آن كه واردات اسباب بازي بايد قانونمند باشد و نظارت دقيقي بر آن صورت گيرد.»
به قادري مي گويم پس مشكل اصلي به شوراي نظارت برمي گردد؟ و او چنين پاسخم را مي دهد:
شوراي نظارت بر اسباب بازي هم وظيفه خود را انجام مي دهد، اما اسباب بازيهاي غيرمجاز از مبادي غيرقانوني وارد مي شود و هميشه جنبه هاي تخلف را گوشزد مي كنيم اما در خصوص نظارت بر اجرا مشكل داريم كه آن هم برعهده ستاد مبارزه با كالاي قاچاق، اداره اماكن و اتحاديه خرازي ها مي باشد و در حوزه كاري ما كم كاري وجود ندارد.
دست تنها هستيم
«براي پيشبرد اهداف و برنامه هاي فرهنگي احساس تنهايي مي كنيم و دستگاههاي ديگر در برخي مواقع به جاي همكاري با ما مقابله مي كنند و همسو و همكف نيستند و يا به اهميت موضوع آن طور كه ما ظريف نگاه مي كنيم، پي نبرده اند.»
اين گله و درددل محمدحسين فردجو دبير شوراي نظارت بر اسباب بازي است كه در گفت و گو با گزارشگر كيهان مطرح مي كند و در ادامه چنين مي گويد: «البته نمي خواهيم مشكلات را به گردن دستگاههاي ديگر بيندازيم ولي با موانع زيادي روبرو هستيم.»
فردجو كمبود بودجه، ضعف صنعت اسباب بازي، قاچاق و خلأهاي قانوني را برخي از موانع پيش رو در توليد اسباب بازي داخلي و ترويج فرهنگ و ارزش هاي اسلامي و بومي ذكر مي كند و مي گويد: «دبيرخانه و ستاد شوراي نظارت بر اسباب بازي از ديگر بخش هاي فرهنگي جامعه بارها درخواست كرد كه به موضوع اسباب بازي جدي تر نگاه كنند و همت بيشتري به خرج دهند تا افرادي كه در خواب هستند را با تلنگري بيدار نمايند، اما متاسفانه اسباب بازي براي برخي مسئله اي بسيار پيش پا افتاده است و آن اهتمام لازم در اين خصوص انجام نمي شود.»
وي به اقدامات مثبت صورت گرفته بعد از دولت نهم در بخش فرهنگي و اسباب بازي اشاره مي كند و مي گويد: «البته ما دست روي دست نگذاشتيم و در اين راستا معافيت بررسي اسباب بازي از منظر استاندارد در مورد اقلام زير 2هزار دلار لغو شد كه اين حركت باعث استاندارد شدن اجباري اسباب بازي گرديد، همچنين براي نظم دادن به مبادي ورودي 20گمرك تخصصي در كشور ايجاد شد و واردات اسباب بازي هم آزاد شد.»
دبير شوراي نظارت بر اسباب بازي از عملكرد ضعيف موسسه استاندارد در خصوص تست برخي از وسايل بازي انتقاد مي كند و مي گويد: «در مورد استاندارد بودن اسباب بازي ها مكتوب به اين موسسه اعلام كرديم، تا زماني كه تمام نمونه هاي اسباب بازي ها را تست نكرده اند صدور مجوزي براي ورود اسباب بازي از مبادي ورودي صورت نگيرد، ولي متاسفانه شاهد بوديم كه اگر گمرك ايران به صورت رندم نمونه برداري مي كند و به موسسه استاندارد مي فرستد، موسسه بدون در نظر گرفتن ساير اقلام نظر خود را در مورد تمام كالا اعلام مي كند و اجازه ورود مي دهد در حالي كه موسسه موظف است با توجه به استاندارد اجباري اسباب بازي اقلام را به طور كامل كنترل كند. و ما نظارت و كنترل فرهنگي رندمي استاندارد را قبول نداريم.»
براي پيگيري موضوع و كسب اطلاعات بيشتر به سراغ مهندس محمدپورهاشم مديركل استاندارد استان تهران مي رويم. وي نيز در گفت وگو با گزارشگر كيهان نقطه نظرات خود را در مورد سخنان دبير شوراي نظارت بر اسباب بازي اين طور مطرح مي كند: «در تمام دنيا» رندم چك براساس استاندارد نمونه برداري پذيرفته شده است وقتي يك كانتينر يا كشتي اسباب بازي همه از يك نوع وارد مي شود، كسي همه را چك نمي كند، اين خلاف عقل است.» وي در ادامه مي گويد: «مشكل از آنجايي شروع مي شود كه مثلا وقتي ما يك محموله را غيراستاندارد اعلام مي كنيم و بايد به كشور مرجوع برگردد اين اتفاق نمي افتد و بار در گمرك مي ماند و بعد از مدتي مشمول كالاهاي متروكه مي شود و سازمان متروكه آنها را از طريق مزايده مجددا وارد بازار مي كند.»
وقتي به پورهاشم مي گويم اقدام شما براي جلوگيري از اين تخلفات چه بوده است، مي گويد: «سازمان متروكه چند ماهي است كه قول داده از اين اقدام جلوگيري كند، اما متأسفانه هنوز اين روند ادامه دارد، همچنين اخيرا مجوزهاي استاندارد با كاغذهاي امنيتي صادر مي شود تا قابل جعل و سوءاستفاده نباشد ضمن اينكه تمام كالاهايي كه وارد گمرك مي شود بايد داراي هولگرام باشد و اين كار براي اولين بار در كشور از سوي استاندارد تهران به مرحله اجرا درآمده است. اميد است با توجه به اين برچسب و با كمك نيروي انتظامي جلوي قاچاق كالا گرفته شود.»
جاي خالي عروسك هاي ايراني- سنتي
در بازار
مريم ايراني مشاور مديرعامل در امور بانوان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه اسباب بازي ها كالاي فرهنگي هستند و بين آنها عروسك ها از همه مهمتر و تأثيرگذارتر مي باشند، به تاريخچه و قدمت بازي هاي ايراني اشاره مي كند و مي گويد: «در گذشته اينطور بود كه پسران در خاله بازي ها حضور داشتند و لذت مضاعفي به بازي ها مي دادند كه از نظر رواني، اجتماعي و جامعه شناسي بار مثبتي به همراه داشت، بازي آن دوران مينياتوري از زندگي طبيعي بود، اما الآن با مسائل بي شماري از لحاظ اخلاقي مواجه هستيم و در دنياي امروز كه با خطرات زيادي درگير مي باشيم، چقدر مذموم است كه پسر بچه ها وارد بازي دخترانه شوند. و اين مسئله نياز به آسيب شناسي دقيقي دارد.»
خانم ايراني در ادامه به تاريخچه عروسك هاي قديمي اشاره مي كند و مي گويد: «متأسفانه تهاجم عروسكي در جايي اتفاق مي افتد كه ما سابقه ديرينه اي در اسباب بازي داريم، عروسك گلين (عروس) در آذربايجان، كوله بارانه (عروس باران) و تكم (بزگردان) نماد حضور بهار- جزو عروسك هاي قدمت دار هستند كه با فرهنگ و ريشه و اصالت ما در ارتباط هستند، همچنين عروسك هاي قديمي متناسب با آئين هاي محلي و آداب و رسوم و مواد طبيعي در مناطق جغرافيايي مختلفي تهيه مي گرديد. مثلا عروسكي به نام «اشترو» در بم كرمان و «اشتر خجو» در خاف خراسان وجود دارد كه از ليف خرما تهيه مي شود و متأسفانه همه از آنها غافل شده اند و گويي اين عروسك ها را نمي بينند.»
وي با تأكيد بر اينكه خانواده ها و مسئولان فرهنگي نبايد از تهاجم فرهنگي دشمن كه آرام آرام در زندگي ما وارد مي شود و نسل هاي آينده را تهديد مي كند، به راحتي بگذريم، خاطرنشان مي سازد: «دشمن فرزندان ما را با عروسك هاي ژن پتس (عروسك زنده) كه 1 تا 3 سال عمر مي كند و بعد از آن مي ميرد، تهديد مي كند.»
خانم ايراني به ويژگي هاي اين عروسك هاي زنده كه شبيه بره، گوساله و خوك هستند اشاره مي كند و مي گويد: «اين عروسك ها داراي 7 شخصيت پهلوان، ماجراجو، شاد، آرام، متين، روحاني و رويايي هستند كه در آمريكا و آلمان توليد مي شود و همين روزهاست كه وارد بازار ايران شود و خدا مي داند چه ضربات اعتقادي، روحي و رواني جبران ناپذيري به فرزندان ما وارد مي شود.»
مشاور مديرعامل در امور بانوان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان مي گويد: «واقعا به چه قيمتي براي بچه هاي خود سرگرمي فراهم مي كنيم؟ مسئولان بايد انگشت اتهام اخلاقي بر اين شركت ها بگذارند، نه به اين دليل كه عروسك ژن پتس توليد مي شود، بلكه خطر از زماني آغاز شد كه دشمنان مسئله جنسيت را در عروسك ها به رخ كشيدند و ما شاهد بلوغ زودرس بين فرزندان خود شديم.»
وي اضافه مي كند: «وقت آن رسيده كه از طراحان و سازندگان داخلي حمايت شود و تكنولوژي ساخت اسباب بازي در كشور تقويت گردد و اينطور نباشد كه ما دارا و ساراي ايراني را به كشور چين بفرستيم تا آنها اين عروسك هاي ملي را براي ما بسازند!»
نظر فرزانه بابايي سازنده عروسك هاي دارا و سارا را هم درخصوص دلايل ساخت اين عروسك ها در چين جويا شديم. وي در گفت وگو با گزارشگر كيهان در پاسخ چنين مي گويد: «مشكل اصلي اين است كه از طراحان حمايت نمي شود و آنها ناديده گرفته مي شوند، ضمن اينكه از نظر صنعت ساخت اسباب بازي بسيار ضعيف هستيم و به تكنولوژي پيشرفته اي در اين زمينه دست نيافته ايم.»
خانم بابايي مي گويد: «بسيار تلاش كرديم تا عروسك هاي دارا و سارا را در كارخانجات داخلي بسازيم، اما متأسفانه به دليل پايين بودن كيفيت مواد اوليه، مجبور شديم ساخت دارا و سارا را به چين واگذار كنيم.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14