(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 15 تير 1389- شماره 19687

خنكاي نسيم اميد بر شانه هاي زندگي نگاهي به علل بروز نااميدي و فرآيند اميدواري در زندگي- بخش پاياني



خنكاي نسيم اميد بر شانه هاي زندگي نگاهي به علل بروز نااميدي و فرآيند اميدواري در زندگي- بخش پاياني

حسن آقايي
نشانه روي به نااميدي را در اولويت نيازهاي منطقي و متعادل با توانمندي هاي خود قرار دهيد و بدون ترديد ولي سرشار از اعتماد به نفس ماشه اراده را بچكانيد. در چنين موقعيت قطعا مي توانيد پديده روان فرسا و درماندگي از نااميدي را ناكام كنيد اگرچه به دفعات به بن بست اهداف رسيده باشيد.
متخصصان، كارشناسان و مردم با تجربه در عرصه هاي زندگاني بر اين تأكيد مي ورزند كه در برابر ناسازگاري هاي چرخه كار، تحصيل، سوروسات هاي زيستن، حس توانايي خود را در تحقق و دستيافت اهداف، دست كم نگيريم، واقعيت ها را شناسايي كرده و پذيرا باشيم و به پشتوانه خالق يكتا روحيه خود را پرورانده و تقويت كنيم.
تأخير سالخوردگي
بخشي از گفت وگو با مدير يك كتاب فروشي به نام «اسماعيل شاداب نيا» پيرامون چگونگي نگرش و احساس دوگانه و متفاوت برخي از يك طيف اجتماعي و اداري، گذر و نظري از چندبارگي شكست در كار و طعم خوش توفيق اميد در ساماندهي شغلي، تأثير و فرآيند نوعي غفلت والدين نسبت به كودك در سال هاي عمر او و... را در شماره نخست گزارش خوانديم. وي ادامه بيان نظراتش را معطوف به اين باور خود مي كند كه هر كس با اميد زندگي كند ديرتر پير مي شود چرا كه از رخداد ناملايمات روزگار هزارچهره، خويشتن را نمي بازد. وي در همين ارتباط مي گويد: «اميد در زندگي، اميد به پروردگار است. پس آنچه كه خدا به انسان داده است مي بايد از دل و جان و خوب و بدش- ضعف درك واقعيت هاي طبيعي- لذت برده شود و در مقابل بدي ها در مسير زندگاني، ايستادگي كرد. همچنين براي برون رفت از پديده نااميدي بايد نسبت به خيلي از موارد مخل عزم و روحيه، توجه نكرد. آنچه مطابق ميل و معقولانه و منطقي است را در جامعه انتخاب كرد.»
نااميدي را ناكام كنيد
ادامه گفتار وي دلالت مي كند به اين كه شخص در مسير زندگي و هدف خود چنانچه بارها به بن بست مي رسد، با تأمل و تحمل به خود به باوراند درهاي ورود به گستره اميد هميشه بسته نيستند. بايد كه سنگپاره هاي نااميدي مسير را بردارد و تلاش نمايد راه خود را باز كند. يقين بداند كليد گشايش در، همانا، اميد است كه مي تواند نااميدي را ناكام كند.
اين كتاب فروش در پايان صحبت هاي خود با بيان اين كه كسي كه به لطف و بخشايندگي خدا احتمالا ايمان نداشته باشد كفر و ناسپاسي كرده است. شيطان به رغم آن كه جايگاهي الهي داشت، ولي از آنجا كه اطاعت آفريدگار مبني به سجده حضرت آدم را اجابت نكرد و از درگاه احديت رانده شد و به فريب خلق پرداخت، نيز اميد به بخشش خالق يكتا دارد.»
«دكتر حسين ابراهيمي مقدم» روان شناس، در شماره پيشين اين گزارش، عامليت هاي ايجاد و مراحل فرآيندهاي نااميدي را مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهد. چند تا از عوامل مطرح شده شامل ماشيني شدن زندگي، افزون خواهي در هدف، خواست هاي بيش از ظرفيت توانمندي انسان شخص منفي باف گرفتار ناهنجاري هاي روحي و فكري و ناكامي مي شود و حرص زياده طلبي از چنين پديده هايي خلل رسان به آرامش و سلامت چرخه زندگاني، ماحصلش پرخاشگري، افسردگي و نااميدي آدم مي شود.
ادامه اظهار ديدگاه هاي علمي و تخصصي وي در مباحث اميد و نااميدي دربرگيرنده ارايه توضيحات درباره وضعيت توانايي جسمي، كاسته شدن زياد انگيزش هاي روحي و فيزيكي، خواب، خوراك و بي تفاوتي نسبت به ديگران و افكار مغلوب پذيري مي باشد. غلبه بر نااميدي به واسطه داشتن سلامت، ايمان و روحيه شايسته، مورد ديگري است كه در اين شماره پاياني گزارش مي خوانيم:
نااميد؛ بي تفاوت به پيشرفت و سرنوشت ديگران
بنا به گفته اين استاد دانشگاه، افراد نااميد معمولا انرژي و توان كافي براي انجام كارها ندارند. از سوي ديگر وجود تعارض هاي زياد نيز باعث مي شوند انگيزه هاي آنان به شدت كاهش پيدا كنند. اين كاسته شدن انگيزه هم در انگيزه هاي رواني و هم انگيزه بدني ديده مي شود. مثلا برآيند كاهش انگيزه هاي رواني، پيشرفت و دوست داشتن همنوعان را در آنان مي توان يافت. به عبارت ديگر، اين اشخاص، ديگر براي پيشرفت تلاش هاي زيادي انجام نمي دهند و نسبت به سرنوشت ديگران هم بي تفاوت مي شوند.
وي سپس درباره كاهش انگيزه هاي بدني به ديده شدن موردهايي از قبيل خواب و اشتهاي زياد، اشاره مي كند و مي افزايد: «حتما شما افراد افسرده اي را ديده ايد كه با نااميدي زياد، دچار مشكلات اشتها و خواب شده اند. بنابراين، نااميدي، انرژي انسان را زايل مي كند و منجر به افت انگيزه هاي وي مي شود. همچنين، افراد نااميد همواره خود را شكست خورده مي بينند و اين شكست خوردن را به عنوان صفت خودشان در نظر مي گيرند.»
مي گويم: شنيده و ديده شده كه شخصي گفته: «من آدم بدشانسي هستم.» نظر شما در اين باره چيست؟
وي مي گويد: درست است و مي افزايد: «واقعيت اين است كه همه ما در برهه هايي از زندگي مان متحمل شكست شده ايم ولي احساس شكست، احساس بدي است. انسان سالم از شكست ها به عنوان تجربه استفاده مي كند و منبعد هر زمان كه با مشكل يا مسأله اي مواجه مي شود اين احساس را در خودش بيدار مي كند كه چون تجربه دارم مي توانم از پس آن سختي بربيايم. ولي انسان منفي باف، موردهاي معمولي زندگي را هم شكست مي بيند و به خود تلقين مي كند كه چون قبلا شكست خورده ام باز هم شكست خواهم خورد، پس چرا تلاش كنم؟»
«دكتر ابراهيمي مقدم» در ادامه اين مبحث تاكيد مي كند: «بايد دانست اين افكار منفي منجر به تشديد روحيه نااميدي در چنان افرادي خواهد شد انسان سالم و باايمان چون حمايت الهي را پشت سر خود مي بيند، خود به كمك آن نيروي عظيم قادر به حل مسائل زندگي اش خواهد شد. به همين خاطر هيچ گاه دچار احساس نااميدي نمي شود.»
پذيرش حقيقت و توكل به خدا
وي به عنوان نتيجه گيري آنچه به دو سؤالم: تأثرات نااميدي و اميدواري در كار و زندگي؟ و اين كه چطور مي شود بيم ها و شكست ها را بدل به فرصت و موفقيت كرد؟، پاسخ داد و حال نيز اظهار مي دارد: «براي از بين بردن روحيه نااميدي مي بايد واقعيت ها را بپذيريم. هدف گيري درست در زندگي داشته باشيم. از شكست هاي احتمالي به عنوان تجربه ياد كنيم. از همه مهمتر با توكل به خدا و احساس پشتوانه داشتن، روحيه اميد و اميدواري را در خودمان تقويت كنيم.»
نمادهاي اميدواري
«نصيري» كارمند، درباره اميدواري و فرآيند آن با اشاره به اين كه اگر انسان اميد به آينده داشته باشد همه احتمالات زندگي را مي شناسد و نسبت به سختي ها با آرامش خاطر روبرو خواهد شد، سويه ديگر نگاهش متوجه امكانات و روش استفاده از آن ها در جهت اميدواري است. او در اين خصوص با بيان اين كه همه چيز در كشور وجود دارد، اظهار مي كند دسترسي به امكانات مي بايست طوري باشد كه شخص نيازمند در هر موقعيت و با پشتكاري قوي بتواند از اين پا بر جايي (امكانات) به خواست منطقي و مناسب خود و در نهايت تامين پايداري اميدواري برسد. وي بر اين تاكيد دارد كه برخوردار شدن جوان ها از امكانات متعارف حياتي، راه خروج از نااميدي و رويكرد به ايمني اميدواري است.
آگاهانه زندگي كنيم
از يك دانش آموخته مددكاري سؤال مي كنم بارزترين نياز و كمك براي اين كه فرد يا افرادي از درگيري با نااميدي رها شوند كدام است؟ به ساعت مچي اش نگاه مي كند و من به چهره اش مي نگرم كه از گرماي شديد نيمروزي رنگ اناري شده است. با تبسم مي گويد: سؤالتان نياز به يك روان شناس، يك اقتصاددان، يك جامعه شناس و... دارد.
به «اسماعيل خاني» پيش از پاسخ به پرسشم مي گويم: همه اين علوم و تخصص ها را مطرح كرديد كاملا پذيرفتني است ولي فكر مي كنم يك كارشناس و يا متخصص مددكاري و مشاوره هم در رويارويي فرضا با شخصي كه به نوعي احتياج به راهنمايي كارشناسي و مدديابي معتبر دارد، كم وبيش چنان اطلاع دارد و مي تواند به مراجعه كننده ياري دهد. او كمي نگاهم مي كند و بعد مي گويد: «فعلا برويم سرپرسش شما، شاخص ترين كمك به افرادي كه در سؤالتان مطرح كرديد، پايين آوردن التهاب و نگراني روحي و ايجاد اعتماد به نفس شان است.
معمولا چنين افرادي نياز به آموزش و خودباوري دارند. در همين وضع نبايد اصلا مورد سرزنش هيچ كس قرار بگيرند. اگر قرار باشد كسي يا كساني مورد سؤال واقع شوند، لااقل بخشي از پرسش متوجه شرايط آنان و طرز تلقي شان از كم وكيف اصل زندگي مي شود چرا كه انسان ممكن است به عللي از جنبه هاي مختلف مثلا عاطفي، فرهنگي، اقتصادي، خانوادگي و... روح و فكرش آلوده به افسردگي و نااميدي شده باشد. در آن حالت، نياز به كمك هاي معنوي و مددكاري دارد. به هر صورت هيچ انساني حاضر نيست ناخوش باشد. كساني بوده اند كه در جريان مددكاري، مشاورت و يا كمك هاي فكري و مراقبت هاي صميمانه خانواده، سلامت رواني و حتي جسمي خود را بازيافته اند. جداي از اين مباحث، مورد تأثيرات بيروني مثل آلودگي ها و ترافيك به تنهايي گاه عرصه شكيبايي را براي آدمي تنگ مي كنند. به هر احوال، همه و يا بعض اين عوامل مشكل ساز نيز مي توانند نزد برخي سبب جوش بيشتر خواستن و برخي به قولي، باعث آب رفتن بيشتر امكانات ضعيف روزمره شوند. آن چه كه به نظرم اهميت شايان در حفظ سلامت و رهايي از نااميدي و احساس آرامش روحي دارد، توسعه شرايط اقتصادي و فرهنگي، آموزه هاي درست فكر كردن، درك معنادرماني و معنويت گرايي در تمام عرصه هاي زيستن، آزادي سالم و روح افزا در دنياي ماشيني و پراكندگي و بيماري هاي روان فرسا است. توصيه پژوهشگران حيطه روان شناسي (علوم انساني) اين است: آگاهانه زندگي كنيم تا كمتر آسيب ببينيم.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14