(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 15 تير 1389- شماره 19687

مصاحبه هاي مطبوعاتي بيلدربرگ

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




مصاحبه هاي مطبوعاتي بيلدربرگ

راكفلر از پنهان كاري دفاع مي كند
نلسون راكفلر، معاون رئيس جمهور، كه به سختي مي كوشيد در سال 1976 نامزد رياست جمهوري شود، تا حدودي با مطبوعات جناح چپ رابطه دوستانه اي داشت تا اينكه مسئله بيلدربرگ سبب شد تا وي ناشيانه از پنهان كاري دفاع كند. لبخند هميشگي وي ناپديد و حالت مكدري بر چهره شاد وي مستولي شد. پاسخ وي طولاني و درهم برهم بود، اصلا پاسخ نبود. آشكارا يكه خورده بود.
به نظر مي رسيد وقتي سوال مطرح شد، اطلاع از تاريخچه بيلدربرگ به ذهن راكفلر رسيد؛ صورت وي شاد بود تا اينكه كلمه بيلدربرگ بر زبان آورده شد و چهره اش به سرعت درهم رفت.
به سرعت پاسخ داد:
«من به يك نشست رفتم... تبادل آراء ميان چنين گروه هايي، آ،آ، ضروري است. خيلي سودمند است، آ، كه مردم... برخي به صورت علني... برخي به صورت خصوصي.»
راكفلر مكث كرد و پس از اين جمله ناقص نگاهي ناراحت به اطراف انداخت و ادامه داد:
«عده اي از رهبران مخالفين از كشورهاي ديگر حضور داشتند كه اگر اين نشست ها علني بود، از ابراز نظر اكراه داشتند. مي توانم تمايل مطبوعات را درك كنم، آ، اين امر براي سنا اهميت زيادي دارد.»
يك مكث ديگر- اين بار به نظر رسيد چشمانش به دنبال كمك مي گردند. همكار ديرينأ راكفلر در بيلدربرگ و مشاور سياسي اين گروه، يعني هنري كيسينجر وزير خارجه، حضور نداشت.
«اگر دادگاه يادداشت كارمندي را مطالعه كند، چطور ممكن است، اين مشكلي بسيار جدي است. «قوانين آفتاب» ]اشاره به قوانيني كه مستلزم آن است كه امور عمومي به طور علني انجام شود[ جذابيت زيادي دارند، اما بايد آنها را با توجه به اين موضوع ها بررسي كنيم و، آ، در اين زمينه به تعادل برسيم.»
منظور از اين جواب، پاسخ به سؤال من بود:
«آقاي معاون رئيس جمهور، شما تأييد كرديد در سال 1974 در نشست بيلدربرگ شركت داشتيد. ديويد، برادر شما، در نشست هاي زيادي شركت كرده است و نشست ديگري قرار است 24-22 آوريل در هات اسپرينگز1 در ويرجينيا برگزار شود. از آنجايي كه مقامات بلندپايه در مورد سياست آمريكا با رهبران ساير كشورها مذاكره مي كنند و هزينه هاي آنها از محل منابع مالي دولت فدرال تأمين مي شود، آيا فكر نمي كنيد حضور در اين جلسات بايد براي مطبوعات آزاد باشد؟»
به نظر برخي ناظران مهم اين بود كه جواب طولاني اما بدون محتواي راكفلر تأييد اين نكته بود كه «سياست آمريكا» به بحث گذاشته مي شود. اما آنها نتوانستند بگويند آيا راكفلر تعمداً اين گونه گفت يا سردرگمي او را از توجه به آن باز داشت.
مهم اين بود كه راكفلر تلويحاً بحث درباره سياست را پذيرفت، چون قانون لوگان شهروندان عادي2 را از مذاكره در مورد سياست آمريكا منع مي كند.
پليس مطبوعات و مشاركت در سرپوش گذاري بر بيلدربرگ
نگهبان رسانه ها، نهادي خود خوانده كه مورد ستايش عموم بود و خود را جاي پليس رسانه هاي سراسري جا مي زد، در واقع فقط روزنامه نگاران بي مبالات را دنبال مي كرد، در حالي كه در سرپوش گذاري بر يكي از مهم ترين ماجراهاي قرن مشاركت مي كرد: نشست هاي سري بيلدربرگ كه در آن سياست هاي بين المللي تدوين مي شد.
رئيس سازمان به اصطلاح «صحت در رسانه ها»3 مرحوم ريدايروين4 بود، كه در سال 1975، 000،37 دلار مقرري ساليانه از فدرال رزرو كه متعلق به بخش خصوصي است و مقررات پولي آمريكا و سياست پولي بين المللي را تنظيم مي كند دريافت مي كرد.
فدرال رزرو نيز هم پيمان گروه بيلدربرگ است كه از بزرگ ترين صرافان بين المللي- به رهبري اعضاي خانواده راكفلر و روچيلد- تشكيل شده است.
لابي آزادي سال ها وقت صرف كرد تا از مسافت دور از شركت كننده هاي مهم نشست هاي بيلدربرگ، كه در مكان هاي محصور و با حضور نگهبان هاي مسلح برگزار مي شود، اسناد و تصاويري جمع آوري كند. اين امر نهايتاً اين بين المللي گرايان را واداشت وجود خود را تأييد كنند و اسوشيتدپرس و يونايتدپرس اينترنشنال را وادار كرد گزارش هاي خوشايند مخابره كنند.
هدف از اين سرپوش گذاري، كه مشخصاً نيويورك تايمز، واشنگتن پست، نيوزويك، نشنال ريويو5 (با بنيان گذاري ويليام اف. باكلي كوچك6 كه خود را محافظه كاري مسئوليت پذير مي خواند و وارث ثروت چشمگير نفت بين الملل و سال ها در استخدام سيا بود) و برخي از ستون نويساني را شامل مي شد كه مطالب خود را هم زمان در چند نشريه منتشر مي كردند، معرفي نشست هاي سري بيلدربرگ همچون جلسات گفت وگوي بي زياني بود كه هيچ اهميتي نداشت.
اما همان سران رسانه هايي كه براي پيگيري اخبار مربوط به افراد منتخبي مانند اسپيرو اگنيو7، معاون سابق رئيس جمهور، و ريچارد نيكسون، رئيس جمهور سابق، آن قدر ابتكار و انرژي صرف مي كردند، حالا هيچ كنجكاو نيستند كه چرا بانكداران و سياستمداران ارشد جهان در شديدترين شرايط پنهان كاري- نگهبان هاي مسلح، هتل هاي قرق شده و ساير تدابير امنيتي كه حاكي از نشست سران دولت هاست- براي گپ وگفت بي زيان گرد هم مي آيند.
آنها به موضوعاتي كه آشكارا به بيلدربرگ مرتبط است نيز علاقه نشان نمي دهند: كاهش ارزش دلار و نشيب و فراز در سياست خارجي كه درپي نشست هاي بيلدربرگ رخ مي دهد. موقعيت ايروين در مقام رئيس «سازمان صحت در رسانه ها»، كه از فدرال رزرو حقوق مي گرفت، مشابه رئيس پليسي بود كه از مافيا رشوه مي گيرد.
بي جنبشي دردناك اين سازمان قابل درك است. اگر ايروين سرپوش گذاري بر بيلدربرگ را مختل مي كرد، حقوق 000،37دلاري ساليانه خود را از دست مي داد و به علاوه، كاركردن براي فدرال رزرو او را جزئي از آن كرده بود.
رهبران غول مطبوعاتي ليبرال بخشي از سرپوش گذاري بودند. گرون والد، مدير مسئول مجله تايم؛ باكلي، ستون نويس چند نشريه و سردبير نشنال ريويو؛ آزبورن اليوت8، از نيوزويك، فردريك اس بيب9، از مسئولان واشنگتن پست؛ گاردنر كاولز10، از انتشارات كاولز؛ جوزف كرافت11، ستون نويس چند نشريه از جمله نشريه لوك12 و روزنامه نگاران زيادي از نيويورك تايمز از جمله مرحوم آرتور هيس سالزبرگر كوچك13، سي.ال. سالزبرگر، جيمز رستون14، مكس فرانكل15 و توماس ويكر16 همگي از مدعوين نشست هاي بيلدربرگ بودند كه با صرافان بين المللي واجب الاحترام رفت وآمد داشتند.
پيوند بين فدرال رزرو و سازمان صحت در رسانه ها به قدري نزديك است كه ايروين گاه با استفاده از نوشت افزار فدرال رزرو از جانب سازمان صحت در رسانه ها نامه نگاري مي كرد. اما ايروين بايد از فراميني اطاعت مي كرد. درآمد 000،37دلاري براي كاري نيمه وقت يا كاري بدون صرف وقت در سال 1975 دندان گير بود و اين علاوه بر حقوقي بود كه از سازمان صحت در رسانه ها مي گرفت. از آنجايي كه وي اساساً براي يك نهاد (سازمان صحت در رسانه ها- فدرال رزرو) كار مي كرد و دو چك مي كشيد، مجبور به چنين رفتاري بود.
ايروين مأموريت خود را در رابطه با بيلدربرگ به خوبي انجام مي داد، اما اين كافي نبود. هر سال نشريات و گاه نامه هاي مستقل و آگاه در ايالات متحده و اروپا به رهبري اسپات لايت مطالب بيشتري درباره بيلدربرگي ها مي نوشتند. پس از بازماندن اسپات لايت از انتشار در سال 2001، آمريكن فري پرس اين نقش را برعهده گرفته است.
كبك17 مونترال
در نخستين سالي كه بيلدربرگ را از محل نشست ساليانه آن در نزديكي مونترال پوشش خبري دادم، دولت سايه جهان مجبور شد روابط به هم پيوندخورده خود را با كميسيون سه جانبه تصديق كند.
در سال 1983 بيلدربرگي ها دشواري هاي زيادي را بر خود هموار كردند تا به مطبوعات عزيز اطمينان دهند آنها فقط گروهي از بچه هاي خوب قديمي هستند كه مهماني خصوصي كوچكي برگزار مي كنند- و مسائلي كه قلب من و شما را به درد مي آورد، موضوع مذاكرات دلسوزانه و حساس آنهاست. البته ترجمه محتوايي اين جمله اين است كه خانواده راكفلر و روچيلد و همكاران آنها توطئه مي كنند تا ماليات پردازان آمريكايي را بچاپند.
چهار شخصيت برجسته بيلدربرگ دور ميز نشستند و به جمع روزنامه نگاران و گزارشگران راديو و تلويزيون- حاضر در اتاق- كلمات و لبخندهاي فخرفروشانه تحويل دادند.
حتي محل نيز تاكتيكي انتخاب شده بود. مصاحبه مطبوعاتي در 12مه، يك روز پس از برگزاري كنفرانس سه روزه، درهتل مجللي واقع در فرودگاه ميرابل 18 برنامه ريزي شده بود.
اين فرودگاه بين المللي درحدود 50 كيلومتري اقامتگاه دور افتاده مونته بلو19 قرار داشت كه مكان نشست آن سال بود.
اما مكان برگزاري به شاتوشمپلن 20 درمركز شهر مونترال منتقل شد. اين مكان براي دسترسي مطبوعات نور چشمي راحت تر بود و 50كيلومتر از مونته بلو فاصله داشت-شهري كه بيلدبرگي ها اصرار داشتند آخر هفته درآن هيچ خبري نخواهد بود.
تئودوراليوت كوچك 21، دبير كل افتخاري گروه فرعي بيلدربرگ درآمريكا و رئيس دانشكده حقوق ديپلماسي فلچر در دانشگاه تافتس؛ والترشيل، 22 رئيس جمهور سابق آلمان غربي و رئيس فعلي بيلدربرگ، ويكتورهالبرستاد23، استاد امور مالي عمومي در دانشگاه ليدن و دبير كل افتخاري بيلدربرگ در اروپا و كانادا و ويلم دويزنبرگ، 24 رئيس بانك هلند و خزانه دار افتخاري بيلدربرگ، مقامات بيلدربرگ بودند كه با مطبوعات مورد علاقه خود ديدار مي كردند.
سنت برگزاري مصاحبه هاي مطبوعاتي از آوريل 1975 آغاز شد كه بيلدربرگي ها در شهر جزمه25 درتركيه تشكيل جلسه دادند. اين كار درپي گزارش هاي بي وقفه نامه آزادي، متعلق به لابي آزادي، امكانپذير شد كه يونايتدپرس اينترنشنال، آسوشيتدپرس و خبرگزاري هاي واشنگتن پست - لس آنجلس تايمز را واداشت تا گزارش هاي مؤدبانه اي از بيلدربرگ مخابره كنند.
با وجود آنكه گزارش هاي رسانه هاي غالب به طور كلي ماهيت تشويقي داشته و دارند و فاقد اهميت بوده و هستند و با توجه به ماهيت موضوع هايي كه نخبگان جهاني پشت درهاي بسته به بحث مي گذاشتند، بيلدربرگي ها احساس كردند بايد از انكار خود دست بردارند.
آنها برگزاري مصاحبه هاي مطبوعاتي پيشاپيش نشست ها را شروع كردند و درآن فهرست ناقص شركت كنندگان را عرضه و تأكيد مي كردند كه كامل است و مي گفتند دراين سه روز كار چشمگيري انجام نمي دهند. بعداً، پس از نشست، مصاحبه مطبوعاتي ديگري برگزاري مي كردند و اعلام مي كردند كه كاري انجام نداده اند.
شيل، با خواندن متني آماده به زبان فرانسوي مصاحبه مطبوعاتي را آغاز كرد مبني بر اينكه تبادل نظر ساده اي صورت مي گيرد كه هرگز، هرگز به نتايج قابل ملاحظه اي نمي رسد.
از وي پرسيدند:«پس اصلاً چرا ديدار مي كنيد؟»
وي دچار دستپاچگي آزارنده اي شده بود كه اليوت به كمكش آمد:«جورج بال 26 گفت: وقتي مرد شماره دو وزارت خارجه آمريكا شد، از رهگذر نشست هاي بيلدربرگ با بسياري از رهبران اروپايي، كه با آنها كاركرد، آشنا شده بود.»
آنجا مي توانستند راحتي مطبوعات غالب و بيلدربرگي ها را احساس كنيد.
اين پاسخ آن گونه كه به نظر مي رسد، احمقانه نبود. بال درميان گروهي ازبيلدربرگي ها بود كه جان كندي، رئيس جمهور آمريكا، درسال 1961 او را به مناصب بالايي دردولت گماشت. زماني كه كارتر درسال 1976 انتخاب شد، گروه ديگر راكفلر يعني كميسيون سه جانبه بود كه سياست هاي مشترك بيلدربرگ و سه جانبه را از طريق اين مقام انتصابي بلند پايه اجرا مي كرد.
روزنامه نگاري درباره ارتباطات بيلدربرگي ها با سه جانبه پرسيد.
شيل عضويت متقابل عده اي را تصديق، اما هرگونه ارتباطي را انكار كرد و گفت: «تفاوت هايي هست، زيرا كميسيون سه جانبه اعضاي بيشتري دارد كه در تمام نشست ها شركت مي كنند، در حالي كه بيلدربرگي ها شركت كنندگاني را دعوت مي كنند كه فقط يك بار حضور دارند.»
با اين سئوال كل گروه به چالش كشيده و معلوم شد كميته سامان دهي و كميته مشورتي 44 عضو دائمي دارد و اين علاوه بر اعضاي بي شماري است كه منصبي در بيلدربرگ ندارند، اما هر سال مي آيند، مانند اعضاي خانواده روچيلد و راكفلر كه مشتركاً در سال 1954 بيلدربرگ را تأسيس كردند.
اليوت اشتباه بعدي را مرتكب شد.
وي بامخالفت با سري توصيف كردن نشست هاي بيلدربرگ و با انكار رابطه اين نشست با نشست كميسيون سه جانبه در ماه آوريل در رم يا نشست اقتصادي آتي سران، كه براي برگزاري در تاريخ 30-28 مه در شهر ويليامزبورگ27 در ايالت ويرجينيا برنامه ريزي شده بود، بر استفاده از كلمه خصوصي به جاي سري تاكيد كرد.
وي گفت نشست هاي خصوصي زيادي درباره اقتصاد جهان برگزار مي شود، اما بيلدربرگي ها اخبار نشست هايشان را به اطلاع همگان مي رسانند و شايسته برچسب سري نيستند.
به او يادآوري كردند بيلدربرگي ها بيش از يك دهه موجوديت خود را انكار كرده بودند و فقط پس از خواندن گزارش هاي مربوط به خود، نشست هايشان را علني كردند.
سكوتي ناخوشايند حكمفرما شد.
پرسيدم: «با توجه به اينكه رئيس بانك جهاني ]اي دبليو كلازن[ و رئيس شوراي فدرال رزرو ]پل ويكر[ در زمره مقامات و سرمايه گذاران بلندپايه بي شماري هستند كه شركت مي كنند، آيا قصد داريد مشكلات مربوط به بدهي جهان سوم و كشورهاي بلوك شرق را به بحث بگذاريد؟»
اليوت پاسخ داد: «خب هر چيزي ممكن است مطرح شود.»
بعداً از يكي از كاركنان بيلدربرگ پرسيدم: «وقتي قرار است درباره مخاطرات بانكداري و امور مالي و ساير مسائل مربوط به آينده بلندمدت رشد در اقتصاد جهان و غيره صحبت كنيد، چطور ممكن است چنين چيزي مطرح نشود؟»
اما اليوت از تأييد طرح چنين موضوعي سرباز زد، هرچند همه مي دانستند كه مطرح مي شود و شد.
شيل دائماً تأكيد مي كرد كه بيانيه مشتركي در كار نيست. وي گفت در عوض اعضاي بيلدربرگ هركدام در حوزه نفوذ خود براي تحقق اهداف مختلفي از اطلاعات به دست آمده در اين نشست استفاده خواهند كرد.
پرسيدم: «روزنامه نگاران منتخب بر چه اساسي دعوت شده اند؟ آيا آنها در پوشش خبري اين نشست از امتيازي برخوردارند كه بقيه ما از آن محروم هستيم؟»
پاسخ منفي بود. براساس قوانين دسترسي روزنامه نگاران منتخب اعضاي كميسيون سه جانبه، هر سه روز، اجلاس محرمانه بيلدربرگ غيرقابل گزارش است. براساس قانون روزنامه نگاري، هيچ كدام از اصحاب مطبوعات شركت كننده در اين نشست خصوصي، نمي تواند درباره رويدادهاي پشت درهاي قفل شده و محافظت شده گزارش دهند.
گفتم: «آنها روزنامه نگاران خودفروخته هستند. نشستي با اهميت براي كل جهان و هر ماليات پرداز آمريكايي برگزار مي شود و آنها قول مي دهند ماجرا را گزارش نكنند.»
در رأس روزنامه نگاران، منتخب، هنري گرون والد، رئيس تايم، حضور داشت كه از بيلدربرگي هاي هميشگي به شمار مي رفت. سايرين عبارت بودند از اليزابت درو28 كه به دليل مصاحبه تلويزيوني شركت آگرونسكي 29 بسيار معروف بود؛ ليز بيسونت30 (سردبير لو دووا31)؛ بيورن بيارنسون 32 كه روزنامه نگار سياسي معرفي شد؛ ويليام پي، باندي 33، سردبير فارن افرز، نشريه شوراي روابط خارجي و از مقامات سابق دولت كندي، اندرو نايت34 ، سردبير اكونوميست چاپ لندن؛ نيلز نورلاند35، سردبير برلينگسكه تيدنده36، و تئو سومر37، سردبير نشريه آلماني زبان دي تسايت38.
وقتي از اليوت خواسته شد كه بيشتر درباره اين نشست توضيح دهد، وي گفت كه هميشه با ماجراهاي خنده دار جديدي از نشست هاي بليدربرگ خارج مي شود.
در پايان مصاحبه مطبوعاتي پس از نشست اعلام شد كه امسال برخلاف سال هاي اخير، بعد از كنفرانس مصاحبه مطبوعاتي برگزار نمي شود.
1 Hot Springs
2 Plivate citigens
3 Accuracy in Media AIM
4 Reed Irvine
5 National Review
6 William F Buckley Jr
7 Spiro Agnew
8 Osborn Elliott
9 Fredrick S Beebe
10 Gardner Cowles
11 Joseph Kraft
12 Look
13 Arthur Hays Sulzberger
14 James Reston
15 Max Frankel
16 Thomas Wicker
17 Quebec
18Mirabel Airport
19Montebello
20Chateau Champlain
21Theodore Elliot Jr
22Walter Scheel
23Victor Halberstadt
24Willem Duisenberg
25Cesme
26George Ball
27- Williamsburg
28- Elizabeth Drew
29- Agronsky and co
30- Lise Bissonette
31- Le Devoir
32- Bjorn Bjarnson
33- William PBundy
34- Andrew Knight
35- Neils Norlund
36- Berlingske Tidende
37- Theo Sommer
38- Die Zeit

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14