(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 16 تير 1389- شماره 19688

سكولاريسم بي نقاب
برنامه هاي اجرايي صهيونيزم زدايي
100 راهكار براي مقابله با يك غده سرطاني در قلمرو اسلام
نگاهي به كتاب تهديد نرم و راهبردهاي مقابله نبرد براي تصرف قلب ها و مغزها



سكولاريسم بي نقاب

هنگامي كه موسوي در بيانيه شماره 18 خود از جدايي نهادهاي ديني از حكومت سخن گفت و از آن به عنوان ايده آل جنبش سبز ياد كرد احتمال آن مي رفت كه گروه هاي وابسته به جريان سبز اين تغيير ايدئولوژي آشكار را در رسانه هاي خود تئوريزه كنند.
سايت جرس متعلق به حلقه فكري جنبش موسوم به سبز در نوشتاري به قلم آرش نراقي با عنوان «آيا مسلمان سكولار ممكن است؟» به تئوريزه كردن انديشه سكولاريستي موجود در بيانيه هجدهم موسوي پرداخته است.
در اين مقاله نويسنده مدعي شده است كه نه تنها مسلمان سكولار ممكن است بلكه يك مسلمان خوب لزوما بايد سكولار باشد چرا كه سكولاريسم به عدالت نزديك تر است!
بي پايه بودن اين ادعا بر همگان روشن است و اگر كسي بخواهد به نقد آن بنشيند به بيراهه رفته است ولي آن چه كه بايد بر آن تاكيد كرد و پاي فشرد عبور اصلاح طلبان از سكولاريسم نقابدار و رسيدن آنان به انديشه سكولاريستي بي نقاب است.
اين موضوع در ذات خود يك امر مباركي است كه عده اي از نفاق خسته شده و نقاب را از روي انديشه هاي خود برداشته و آن را بي رنگ و لعاب در اختيار مردم قرار داده اند.
اگر زماني دولت اصلاحات با شعار «ايران براي همه ايرانيان» و با ادعاي پيروي از خط امام روي كار آمد و كسي را ياران آن نشد تا بگويد فلسفه نهفته در پس اين نقاب همان «سكولاريسم» است امروز به صراحت مي بينيم كه پرده ها برون افتاده و اسرار هويدا شده است.
اگر اصلاح طلبان زماني فيلسوفانه ريشي مي جنباندند و از دين حداقلي و حداكثري سخن مي گفتند امروز به صراحت مي گويند دين را ياراي ورود به عرصه سياسي نيست و چه بهتر كه خود را بازنشسته كند.
چند سال پيش نيز اكبر گنجي به صراحت مدعي شده بود دموكراسي مورد ادعاي اصلاح طلبان هرگز با اسلام و مكتبي كه ]امام[ خميني نماينده آن است سازگار نيست و اين ناسازگاري با هرمنوتيك و قرائت هاي مضحك اصلاح طلبان از بين نخواهد رفت.
اگر چه قوچاني من باب مزاح در مهرنامه خود ادعا نمايد كه اصلاح طلبان سكولار نيستند اما اين طنز مذاق عده اي را كه در خارج نشسته و محذورات داخل نشينان را ندارند خوش نخواهد آمد و اسرار را هويدا خواهند كرد.
روح الله امين آبادي

 



برنامه هاي اجرايي صهيونيزم زدايي
100 راهكار براي مقابله با يك غده سرطاني در قلمرو اسلام

دكتر مهدي حسن زاده
صهيونيزم همچون برخي پديده هاي ديگر از جمله سوسياليزم و كمونيزم و سكولاريزم و فاشيزم و تروريزم و مانند آنها نه پديده اي كشوري و يا منطقه اي كه پديده اي پراكنده و جهاني و بين المللي است كه در بسياري از كشورها جسته و گريخته ستادها و كانون ها و پايگاه هايي داشته و برپايه چنين جمعيت ها و تشكيل هايي هم درپي اهداف و آماج هاي بومي و محلي و هم بدنبال خواسته ها و آرمان هاي جهاني و بين المللي است كه پايه گذاران اين جنبش تندرو و جريان افراطي در نيمه دوم سده بيستم توانستند در برخي دولت هاي بزرگ نيز رخنه كرده و با تسلط بر برخي از مجاري قدرت چنين دولت هايي حمايت آنها جهت برپايي يك دولت صهيونيستي در سرزمين فلسطين را نيز فراهم نمايند كه البته اين يكي از خواسته هاي صهيونيزم جهاني بوده و چنين جنبش و جرياني اهداف و خواسته هاي آشكار و پنهان ديگر و بيشتري داشته و دارند كه با همكاري قدرت هاي يهودگرا درپي دستيابي بدانها نيز هستند. بنابراين منحصر دانستن صهيونيزم در يك دولت و يا كشور و يا گروه سياسي و مانند آنها درست نيست و بايد چنين جرياني را يك جريان فراگير و گسترده و پراكنده و جهاني دانست كه به مثابه يك ايدئولوژي سياسي فرامرزي و بين المللي تلاش مي نمايد همه مرزهاي ملي و منطقه اي را درنورديده و به اهداف و خواسته هاي جهاني و بين المللي افراطي و تندروانه خود دست يابد. شناخت روشن تر و درست تر اين پديده بسيار پيچيده و بسيار تنيده مي تواند به مقابله كارآمدتر و موثرتر با آن انجاميده و به گرته ريزي و پياد ه سازي سياست ها و راهبردهاي مناسب جهت مهار و مقابله با جريان جهاني صهيونيزم بيانجامد.
صهيونيزم گرچه پديده اي مستقل و متفاوت از استعمار است ولي آسيب ها و خطرات آن كمتر از استعمارهاي متعارف نيست و مي تواند و بايد همچون استعمار و ديگر آسيب ها و انحرافات بين المللي مورد كندوكاو قرار گرفته و براي آن چاره جويي گردد. از آنجايي كه صهيونيزم به سختي در برخي دولت ها و ملت ها و مناطق جهان رخته كرده و با ترفندهاي آشكار و پنهان درحال توسعه و تعميق است دولت ها و ملت هاي ضدصهيونيستي بايد هويت و ماهيت چنين جنبش زيانبار و جريان آسيب گري را به گونه اي تخصصي و حرفه اي شناخته و همانند خودشان پادزهرهاي لازم را براي سترون سازي راهبردها و سياست هاي صهيونيزم آماده سازي و بهره برداري نمايند. واژه «صهيون» نام تازي شده و عربي شده واژه «Zion» است كه نام كوهي در سرزمين هاي اشغالي فلسطين بوده و بسيار مورد علاقه و ستايش و تقديس گروهي از يهوديان است و آن گروه از يهوديان كه چنين باورهايي داشته و كوه زيون يا صهيون را محل و مكان تجلي خداوند متعال بر حضرت موسي مي دانند خود را بدان كوه منتسب نموده و خود را Zionist مي نامند كه در زبان تازي صهيوني و در زبان فارسي صهيونيست (كه بهتر بود زيون گرا و يا زيون پرست گفته مي شد) خوانده شده اند. اينكه هزاران سال پيش خداوند متعال درچنان مكاني بر كليم الله تجلي و با وي تكليم نموده باشد و يا خير به هيچ روي بديهي نبوده و نيز به هيچ روي نمي تواند دستاويز يك جنبش سياسي و جريان جهاني ضدانساني و ضدبشري قرار گرفته و توجيه گر اقداماتي گردد كه همه پيامبران خداوند از آنها تبري و برائت جسته و خواهند جست. همچنين اينكه سرزمين فلسطين به يهوديان آن هم به فرقه اي از يهوديان- يهوديت نيز مانند مسيحيت واسلام كه هركدام چندين فرقه متفاوت و بعضاً متعارض دارند جمعيتي ناهمگن و ناهمگون و داراي گرايش ها و نحله ها و فرقه هاي متعدد و گوناگون اند كه در بررسي هاي ديگري بايد بدان پرداخت- به نام زيون گرا و يا صهيونيست ها تعلق داشته باشد نه در كتب عهد عتيق- نه در كتب عهد جديد- و نه در قرآن كريم هيچگونه تأييد و نشانه و تثبيتي ندارد و حتي كتب تحريف شده اديان پيشين كه برخي از آنها از لحاظ عين عبارات و جملات و كلمات تحريف لفظي و دگرگون گشته اند و برخي ازنظر معني و مفاد و مصداق سوءتعبير و تحريف معنوي شده اند نيز هيچگونه تضميني بر چنين دعاوي بي اساسي ندارد. ضمن آنكه اديان بزرگ پيامبران اولو العزم پيش ا زاسلام نيز در زمان استقرار خود ادياني جهاني بوده و به هيچ زمان و مكان و قوم و قبيله اي محدود و محصور نبوده اند و نمي توانند از سوي گروهي كوچك از بشريت مصادره و تصاحب گردند. از سوي ديگر اگر قصد زيون گراها و صهيونيست ها تمسك دوباره به تعاليم آسماني حضرت كليم الله باشد بايد بدانند كه در هيچ كجاي دين كليم الله اقدامات ضدبشري ناشايستي كه زيون گراها مرتكب گشته و مي گردند تأييد و تصويب نگشته و چنين اقداماتي اساساً و اصولاً مردود و منفور است و هيچگونه تأييد ديني و پايه آسماني و ريشه يهودي و اساس وحياني و مستند تاريخي نداشته و ندارد. مي توان گفت صهيونيزم يهوديت را به بازي گرفته و از يهوديت استفاده ابزاري نموده و مي نمايد چنانكه برخي دولت هاي موسوم به اسلامي از اسلام استفاده ابزاري نموده و دين آسماني اسلام را در راستاي اهداف زميني خويش به بازي گرفته اند و يا اكثريت دولت هاي استعماري و استكباري دين آسماني مسيحيت را جهت استقرار و تثبيت خواسته هاي استعماري و امپرياليستي خويش به بازي گرفته و از آن استفاده ابزاري كرده و مي كنند. چنانكه گفته شد زيون گرايي و صهيونيز يك جريان گسترده جهاني است كه در بسياري از سازمان ها و دولت ها نفوذ و رخنه كرده كه بخشي از آن سياست ها و راهبردهاي دولت اسرائيل بوده و بخش هاي ديگري از سياست ها و راهبردهاي صهيونيستي گستره اي فراتر و دامنه اي فراگيرتر داشته و منحصر و محدود به دولت اسرائيل نمي گردد كه بايد در يك بررسي جامع و فراگير همه سياست هاي صهيونيزم جهاني را در هر جايگاه و پايگاهي باشند شناخته و براي رويارويي با آنها برنامه ريزي مبتني بر شناخت و راهبردگذاري مستند به دانايي نمود. همچنانكه زيون گرايي و صهيونيزم يك جريان بلندمدت و تاريخي بوده و طي دهه ها و بلكه سده هاي متمادي پديد آمده و استقرار يافته است مقابله با آن نيز زمان بر بوده و نيازمند يك فرايند بلندمدت و دورنگر و بردبارانه و شكيبمندانه جهاني است تا به مهار تندروي هاي صهيونيستي بيانجامد و نيز بدليل اينكه چنين جرياني يك جريان گسترده جهاني است بايد همه ملت ها و دولت هاي مرتبط را در چنين فرايندي هماهنگ و درگير نمود تا به دستاوردهاي فراگير جهاني بيانجامد. يك جنبش و تحرك جهاني بر ضد صهيونيزم نيازمند سازماني جهاني با عنواني همچون «سازمان جهاني صهيونيزم زدايي» و يا «سازمان جهاني مديريت برنامه هاي ضدصهيونيستي» و مانند آن است كه بايد هسته نخستين آن با فراخوان جهاني و مشاركت همه دولت ها و ملت ها و سازمان هاي منطقه اي و جهاني علاقمند پايه گذاري شده و سپس تحكيم و توسعه يابد. در اين گفتار از كليد واژه «برنامه» بهره برداري نموده ام زيرا تنها در قالب برنامه است كه همه حرف ها و سخنان و خواسته ها و انديشه ها ساخته و پرداخته و عملياتي و اجرايي شده و از نظريه پردازي و سخن سرايي و فلسفه بافي و مانند آنها خارج گشته و به اعمال و اجراء نزديك شده و اهداف معيني را پيگيري و تعقيب نموده و به دستاوردهاي معيني خواهد رسيد. آنچه در اين گفتار آمده است تنها شماري از برنامه هاي اجرايي و عملياتي مقابله با افراط گرايي ها و تندروي هاي صهيونيزم جهاني بوده و بجاي قصد فراخوان جامع همه برنامه هاي ممكن و معقول صهيونيزم زدايي، بيشتر بدنبال گرته ريزي و پايه گذاري روش شنايي اجرايي مقابله با صهيونيزم است كه در صورت استقبال لازم مي تواند با ريزه كاري ها و فراگيري بيشتري پرداخته و پيشنهاد گردد.
برنامه هاي اجرايي صهيونيزم زدايي:
هر يك از برنامه هاي اجرايي زير مي تواند و بايد توسط يك كميته و يا كارگروه تخصصي اجرايي در چارچوب «سازمان جهاني صهيونيزم زدايي» و يا «سازمان جهاني مديريت برنامه هاي صهيونيزم زدايي» و مانند آنها برنامه ريزي و پيگيري و مديريت گردد. در جهان كنوني و شرائط متعارف هيچ برنامه واحد و تك- برنامه اي وجود ندارد كه بتواند به تنهايي جريان جهاني صهيونيزم را مهار كرده و ملت هاي مختلف را از آسيب ها و گزندهاي آن مصون و محفوظ دارد بلكه بايد فهرست فراگير و بلندبالايي از انواع و اقسام برنامه هاي ضدصهيونيستي طراحي و با پايداري و مداومت پيگيري گردند تا در يك فرايند بلندمدت و با انجام موفق و پيروزمند همه برنامه هاي ياد شده، پديده اهريمني صهيونيزم بگونه اي ريشه اي و بنيادين و هميشگي مهار و ريشه زدايي گردد. با همين برهان است كه بجاي طرح و پيشنهاد يك پاسخ و يا يك راهكار و يا يك برنامه معجزه گر كه بتواند به تنهايي پاسخي براي پرسش سرنوشت ساز مهار صهيونيزم باشد به فهرست نسبتا فراگيري از طيف بسيار گسترده اي از برنامه هاي اجرايي و كاربردي و عملياتي متمم و مكمل يكديگر پرداخته ام، تا هريك سهمي و درصدي درمهار جريان جهاني صهيونيزم ايفا نموده و مجموعه برنامه ها روي هم رفته اهداف و آماج هاي مهار صهيونيزم را آنهم در فرآيندي بلندمدت و جهاني و بردبارانه فراهم سازد.
1- برنامه تشكيل رسمي و فراگير سازمان جهاني صهيونيزم زدايي جهت مديريت برنامه هاي جهاني پادزيوني
2- برنامه جداسازي دين آسماني يهوديت از پديده زميني و يا آسماني و ضدبشري صهيونيزم
3- برنامه آشتي دهي بيشتر اديان توحيدي و آسماني با يكديگر بويژه تقريب بيشتر يهوديت با اسلام
4- برنامه تفرقه افكني و جدايي افكني و جداسازي نظري و عملي گروه هاي صهيونيست از يكديگر
5-برنامه پيشگيري از مهاجرت يهوديان و غيريهوديان سرزمين هاي ديگر به اسراييل
6- برنامه تشويق مهاجرت معكوس يهوديان و غيربوميان مهاجر از اسراييل به سرزمين هاي مادري
7- برنامه تسهيل بازگشت فلسطينيان مهاجر و آواره پراكنده در سرزمين هاي عربي و غيرعربي به ميهن
8-برنامه متوقف سازي شهرك سازي يهودي و صهيونيستي در سرزمين هاي اشغالي
9-برنامه جلوگيري از تغيير اجباري و مداوم و بلندمدت ساختار جمعيتي فلسطين توسط دولت اسراييل
10- برنامه جلوگيري از تغيير اجباري پراكندگي جمعيتي فلسطين و جابجايي اجباري درون سرزميني
11- برنامه آگاهي رساني جهاني و توليد و پخش مستمر و مداوم برنامه هاي آگاهگر درباره پيشينه صهيونيزم
12- برنامه نظارت جهاني بر اماكن ديني فلسطين جهت جلوگيري از تصاحب و مصادره آنها توسط اسراييل
13-برنامه افشاي رخنه هاي جهاني صهيونيزم در دولت ها و سازمان هاي بين المللي و اركان كشورها
14-برنامه برگزاري رفراندوم جامع در فلسطين با حضور همه ساكنان اصلي و اوليه فلسطين با نظارت جهاني
15-برنامه پيشگيري از تكرار جغرافيايي صهيونيزم و ديگر انواع افراط گرايي در ديگر مناطق و نواحي جهان
16- برنامه محكوم سازي جهاني افراط هاي صهيونيزم در قالب انواع مستندات همچون قطعنامه ها و بيانيه ها
17- برنامه متوقف سازي جهاني افراط هاي جاري و كنوني صهيونيزم در قالب برنامه هاي جهاني مداخله و مراقبت
18- برنامه جلوگيري از عادي سازي روابط اسرائيل با كشورهاي ديگر و جلوگيري از ترفندهاي كسب مشروعيت
19- برنامه متوقف سازي پيشتيباني هاي برخي دولت ها و سازمان هاي منطقه اي و جهاني از صهيونيزم
20- برنامه شناسايي و پوشش دهي و تقويت و پشتيباني از جنبش هاي ضد صهيونيستي منطقه اي وجهاني
21- برنامه افشاي دسيسه ها و توطئه هاي صهيونيزم جهاني براي دخالت در امور داخلي دولت ها و ملت ها
22- برنامه افشاي تعديات و تجاوزهاي صهيونيست ها به سرزمين ها و حقوق انساني وقانوني دولت ها و ملت ها
23- برنامه افشاي آرمان هاي پنهاني صهيونيزم از طريق افشاي مفاد گفتمان ها و پروتكل هاي زيون گرايان
24- برنامه الزام اسرائيل به پرتابه زدايي هسته اي و اعمال نظارت جهاني بر جنگ افزارهاي كثيف اسرائيل
25- برنامه مجازات جهاني همكاري با صهيونيزم و پيگرد و تعقيب قضايي و قانوني همدستان صهيونيزم
26- برنامه كنارگذاري نوكران داخلي صهيونيزم از مقامات و مناصب دولت هاي منطقه بويژه دولت هاي اسلامي
27- برنامه تبيين جهاني ضديت هاي صهيونيزم با مسيحيت و آسيب هايي صهيونيزم به دين مسيحيت
28- برنامه تبيين جهاني ضديت هاي صهيونيزم با يهوديت غيرصهيونيستي و بهره گيري ابزاري از يهوديت
29- برنامه افشاي جهاني جنايات تاريخي صهيونيزم در سرزمين هاي اشغالي فلسطين و سرزمين هاي ديگر.
30- برنامه پيگرد جهاني جنايات تاريخي صهيونيزم از طريق احياي مدارك و مستندات جنايات و پيگرد قانوني
31- برنامه پشتيباني جهاني از يهوديت ضد صهيونيزم و تقويت جريانات يهودي ضد صهيونيستي
32- برنامه جلوگيري از عقد سازشنامه هاي زيون گرا و صلح و سازش دولت هاي ضعيف با اسرائيل
33- برنامه پيگيري اجراي قطعنامه هاي ضدصهيونيستي مجمع عمومي و شوراي امنيت و ديگر نهادهاي جهاني
34- برنامه پيگيري تصويب قطعنامه هاي ضد صهيونيستي جديد در ارگان ها و اركان گوناگون جامعه جهاني
35- برنامه بيدارسازي جهاني درباره ماهيت صهيونيزم از طريق توسعه و تقويت رسانه ها و برنامه هاي پادزيوني
36- برنامه افشاي فريب هاي رسانه هاي صهيونيستي وابسته و فرنگي در دفاع فريبكارانه از صهيونيزم
37- برنامه افشاي جهاني لابي هاي برونمرزي صهيونيستي در دولت هاي منطقه اي و بويژه دولت هاي عربي
38- برنامه سترون سازي دسيسه هاي جهاني صهيونيزم و برنامه ها و نقشه هاي آينده توسعه و تعميق صهيونيزم
39- برنامه عقد پيمان جمعي نظامي ضدصهيونيستي جهت مقابله با تهديدها و تجاوزهاي بالقوه و بالفعل اسرائيل
40- برنامه ناامن سازي فضاي كار و زندگي در اسرائيل بويژه براي مقامات افراطي و تندرو زيون پرست
41- برنامه ناامن سازي مسيرهاي مهاجرت از سرزمينهاي ديگر همچون اروپاي شرقي و آسياي ميانه به اسرائيل
42- برنامه اعمال تحريم هاي بلندمدت گسترده و همه سويه ضدصهيونيستي بويژه توسط كشورهاي اسلامي وعربي
43- برنامه پيگيري دريافت غرامات و خسارات عمليات نظامي و غيرنظامي صهيونيستي در دهه هاي گذشته
44- برنامه بسيج جهان مسيحيت بر ضدصهيونيزم به عنوان پديده اي ضدمسيحي بر پايه مدارك و مستندات
45- برنامه راهنمايي و راهبري كارآمد جنبشهاي ضدصهيونيستي منطقه اي و جهاني در اجراي برنامه هاي پادزيوني
46- برنامه تشكيل و راه اندازي ارتش جهاني و بسيج جهاني ضدصهيونيست با مشاركت همه نيروهاي آزاد پادزيون
47- برنامه شناسايي و سترون سازي برنامه هاي آينده صهيونيزم و پيشگيري از تحقق پروتكل هاي جهاني زيون گراها
48- برنامه تجميع آوارگان تهديدگر فلسطيني پشت مرزهاي اسرائيل جهت تقويت عمليات مقاومت و پايداري
49- برنامه تقويت دولت ملي فلسطين بويژه با مرزهاي مستقل و درهاي باز به جهان آزاد به عنوان راهكاري ميان مدت
50- برنامه ايجاد گذرگاه هاي بين المللي براي دولت مردمي فلسطين به منظور تسهيل مبادلات بين المللي فلسطين
51- برنامه تعقيب كيفري جهاني عاملان و پشتيبانان جنايات صهيونيستي در دادگاه هاي كيفري منطقه اي و جهاني
52- برنامه كمك به آزادسازي سرزمين هاي اشغالي همسايگان اسرائيل و جلوگيري از تثبيت نظامي و عمراني اشغال
53- برنامه كمك به آزادي فوري و مطلق اسيران و زندانيان فلسطيني دربند در زندان هاي اسرائيل و همپالگان اسرائيل
54- برنامه اعمال فشار براي تعديل قوانين ضدمردمي دروني دولت اسرائيل و رعايت الزامات جهاني در قوانين داخلي
55- برنامه اعزام مستمر ناظران و گروه هاي حقوق بشر به اسرائيل جهت نظارت بر رعايت قوانين جهاني در اسرائيل
56- برنامه كمك به شكست محاصره دولت ملي و ملت فلسطين و جلوگيري از تعميق و تثبيت حصار و محاصره.
57- برنامه كمك به بازسازي ويرانه هاي تجاوزگري و اشغالگري در سرزمين فلسطين و سرزمين هاي همسايه
58- برنامه كمك به ايجاد پناهگاه ها و سامانه هاي هشدارگر در فلسطين جهت كاهش پيامدهاي تجاوزهاي اسرائيلي
59- برنامه تلاش براي پوشش خبري زنده و فراگير رخدادهاي فلسطين و شكست سكوت خبري رسانه هاي صهيونيستي.
60- برنامه پيشگيري از اقدامات گروهك هاي تروريستي صهيونيستي در سرزمين هاي اشغالي و سرزمين هاي ديگر
61- برنامه استقرار نيروهاي پاسدار صلح درون سرزمين هاي اشغالي جهت جلوگيري از تجاوز اسرائيل به ملت فلسطين
62- برنامه تلاش جهاني براي شناسايي- رسواسازي و فروپاشاني سازمان هاي صهيونيستي منطقه اي و جهاني
63- برنامه الزام دولت اسرائيل به التزام عملي به قوانين جهاني بويژه منشور ملل متحد و بيانيه جهاني حقوق بشر.
64- برنامه تحريف زدايي از دين آسماني يهوديت از آغاز تاكنون برپايه پژوهش ها و سنجش هاي ديني و تاريخي
65- برنامه شناسايي و افشاي گونه هاي پنهان و ناشناخته صهيونيزم و افشاي عقائد و تمايلات فرقه ها و نحله هاي زيوني
66- برنامه مراقبت از ارتباطات برونمرزي اقليت هاي بومي عربي- اسلامي زيون گرا در سرزمين هاي عربي- اسلامي
67- برنامه مراقبت از فعاليت هاي برونمرزي سفارتخانه هاي اسرائيل در سرزمينهاي ديگر بويژه كشورهاي عربي- اسلامي
68- برنامه فشار جهاني براي نظارت بر تأسيسات هسته اي اسرائيل و مراقبت و كنترل برنامه هاي نظامي اسرائيل
69- برنامه تلاش براي برچيدن نمايندگي هاي اسرائيل از كشورهاي اسلامي و جلوگيري از ايجاد نمايندگي هاي جديد.
70-برنامه تلاش براي برچيدن نمايندگي هاي كشورهاي اسلامي از اسرائيل و جلوگيري از ايجاد نمايندگي هاي جديد
71- برنامه متحدسازي گروه ها و جنبش هاي گوناگون فلسطيني در قالب جنبش واحد و دولت واحد با منشور ملي واحد
72- برنامه ايجاد رهبري و دولت واحد دمكراتيك براي فلسطين در قالب منشور ملي واحد و قانون اساسي فلسطين
73- برنامه تدوين قانون اساسي و منشور ملي فلسطين با مشاركت همه فلسطينيان و نظارت سازمان كنفرانس اسلامي
74- برنامه جلوگيري جهاني و بين المللي از نظامي گري فزاينده و بازدارندگي بودجه سالانه 16ميليارد دلاري نظامي اسرائيل
75- برنامه تلاش براي جلوگيري از رشد اقتصادي
5/6درصدي سالانه اسرائيل مبتني بر اقتصاد كثيف و تجارت كثيف.
76- برنامه تلاش براي جلوگيري از صادرات 60 ميليارد دلاري سالانه اسرائيل مبتني بر صادرات كثيف توليدات كثيف
77- برنامه تلاش براي كاهش 200 GNP ميليارد دلاري سالانه اسرائيل مبتني بر فرايندهاي آلاينده و فرآورده هاي آلوده
78- برنامه جذب 5/4 درصد جمعيت غيريهودي اسرائيل به برنامه ها و آرمان هاي غيرصهيونيستي و يا پادزيوني
79- برنامه كنترل درآمد سرانه 30000 دلاري اسرائيل مبتني بر توزيع نژادپرستانه GNP و مبتني بر درآمدهاي كثيف
80- برنامه پراكنش جمعيت
6 ميليون يهودي اسرائيل و ايجاد دافعه هاي دروني و جاذبه هاي بروني و جهاني براي برگشت
81- برنامه جلوگيري از كمك هاي آشكار و پنهان مستقيم و غيرمستقيم ده ها ميليارد دلاري سالانه غرب به اسرائيل
82- برنامه مستندسازي و انتشار اسناد جنايات 61 سال تجاوز و اشغالگري اسرائيل در سرزمين هاي اشغالي و همسايه
83- برنامه جلوگيري از مهاجرت 12 ميليون يهودي باقيمانده جهان به ويژه از آمريكا و روسيه و آفريقا به اسرائيل
84- برنامه افشاي نقش
7 ميليون يهودي مقيم آمريكا در پيشبرد اهداف اسرائيل در سرزمين آمريكا و سرزمين اشغالي
85- برنامه بازپس گيري و مقابله با تداوم مصادره زمين ها و منابع طبيعي فلسطين توسط دولت فزونخواه اسرائيل
86- برنامه طراحي و آزمايش جنگ هاي كارآمد به ويژه جنگ همه سويه و سنگين زميني بر ضد كشور كوچك اسرائيل
87- برنامه پيگيري پيشنهاد جهاني سال 1937 مبني بر تشكيل دو دولت در يك سرزمين به عنوان يك گزينه ميان مدت
88- برنامه تشكيل دولت ميان مدت فلسطين در سرزمين مستقل با تماميت ارضي و مرزهاي 1967 و پايتختي بيت المقدس
89- برنامه پيشگيري از تداوم ساخت و تكميل ديوار حائل و تلاش براي زدودن بيش از 500 كيلومتر ديوار حائل كنوني
90- برنامه بازنگري و بهينه سازي روش ها و راهبردهاي مقاومت پايدار و بلندمدت با فرض نياز به ده ها سال مقاومت آينده
91- برنامه شكستن راهبرد اسرائيل در زمان كشي و فرصت سوزي به عنوان يك برگ برنده جهت تكميل برنامه ها و راهبردها
92- برنامه تلاش براي رهاسازي رسانه هاي جهاني از سلطه صهيونيزم جهاني و افشاي جهاني ماهيت رسانه هاي زيوني
93- برنامه بهبود اوضاع اردوگاه ها و ساكنان اردوگاه هاي برون مرزي فلسطيني و اسكان آوارگان فاقد مسكن در اردوگاه ها
94- برنامه پايش فراگير و پايدار بر آشتي و آتش بس به عنوان يك تاكتيك جهت پيشگيري از تجاوز بيشتر اسرائيل
95- برنامه راه اندازي و راهبري بلندمدت و سازمان يافته تظاهرات و اعتصابات درون مرزي و برون مرزي ضداسرائيلي
96- برنامه گردآوري و مديريت كمك ها و اعانات جهاني براي مردم فلسطين در قالب فرايندهاي نهادينه و سازمان يافته
97- برنامه ايجاد وحدت رويه در جهان عرب و جهان اسلام در قبال مسئله فلسطين در قالب همايش ها و گفتگوهاي فراگير
98- برنامه پيگيري اجراي تعهدات و توافقات مفيد دو و چندجانبه اعراب با اسرائيل و اجراي ضمانت هاي موجود توافقات
99- برنامه جلوگيري از تداوم حفاري هاي ويرانگر اسرائيل در آثار باستاني و ديني يهودي- مسيحي- اسلامي فلسطين
100- برنامه هماهنگ سازي ديدگاه ها و اقدامات ضداسرائيلي 11 ميليون فلسطيني آواره جهان در كشورهاي ديگر.

 



نگاهي به كتاب تهديد نرم و راهبردهاي مقابله نبرد براي تصرف قلب ها و مغزها

مهدي سلطاني
قدرت نرم، جنگ نرم، تهديد نرم و عباراتي از اين قبيل، از جمله اصطلاحاتي است كه طي سال هاي اخير بخش قابل توجهي از گفتمان تحليل گران سياسي كشور را به خود اختصاص داده و دستمايه انتشار مقالات و كتب متنوعي نيز شده است.
«تهديد نرم و راهبردهاي مقابله» از جمله كتاب هاي منتشر شده در اين حوزه است. اين كتاب نتيجه 9 ماه كار تحقيقاتي و مطالعاتي گروهي 16 نفره در دانشگاه عالي دفاع ملي است. اساتيد و دانشجويان دكتراي امنيت ملي در اين پروژه كوشيده اند ضمن بررسي تهديد نرم آمريكا عليه جمهوري اسلامي ايران، راهبردهاي مقابله با اين تهديدها را نيز بيابند.
اين كتاب در 5 فصل و 225 صفحه تنظيم و توسط انتشارات دانشگاه عالي دفاع ملي منتشر شده است. فصل اول آن به مفهوم شناسي تهديد اختصاص دارد. فصل دوم كتاب، تهديد را در نظريه هاي امنيت مورد بررسي قرار مي دهد. بخش انتهايي اين فصل تهديد را از منظر آموزه هاي اسلامي مورد مطالعه قرار مي دهد و شاخص هاي هشت گانه آن را براساس گفتمان مقام معظم رهبري، اينگونه بيان مي كند؛
1) اسلام زدايي از ايده (ايدئولوژي) حاكميت: تهديد عليه اسلامي نگاه داشتن انقلاب از جمله تهديدات دائمي است كه با استفاده از شيوه هاي مختلف مانند استحاله كردن و يا حذف فيزيكي عمل مي گردد.
2) تضعيف ايمان و معنويت مردم: تخريب ايمان و باورهاي كارساز مردم هدف دشمنان است و از آنجا كه مردم مؤمن و فداكار عامل پيروزي اسلام و ملت ايران است. دشمنان مي خواهند اين عامل را از بين ببرند. از بين رفتن روح ايمان و تمسك به اسلام در ملت ايران در حقيقت باعث سست شدن پايه هاي استقلال ملت مي گردد.
3) نااميد كردن مردم: بيشترين تلاش جبهه سياسي ابتكار نااميدسازي ملت ايران است. از سوي ديگر بي اعتماد كردن و مأيوس كردن مردم از خودشان نيز از اهداف آنان است. اين كار را از طريق كوچك سازي دستاوردهاي ملت، ناديده انگاري پيشرفت هاي ملت به انجام مي رساند.
4) جدا كردن ملت از گذشته خود: جدايي افكني ميان گذشته هر نسل، دستاوردها و افتخارات آنان و بي ريشه كردن نسل ها و جداسازي ملت ايران از دستاوردهاي بيست سال گذشته انقلاب و دوران مشعشع امام خميني(ره) از تهديدات جدي دشمنان است. همچنين جداسازي ملت از دوران جنگ و نمادهاي آن نيز در همين چارچوب قرار دارد.
5) تهاجم فرهنگي: تهاجم به اين روش مرزهاي آن خيلي وسيع تر از انقلاب است اين نوع تهاجم متوجه اسلام مي باشد. لذا تمام ابعاد فرهنگي، اجتماعي اسلام و آموزه هاي اسلامي كه ميان توده هاي مردم نفوذ دارد را دربرمي گيرد. علاوه بر آن بر جنبه هاي فكري، اخلاقي و ايماني مردم نيز تهاجم شكل گرفته است.
6) تهاجم رواني: توطئه كردن از طريق دروغ پراكني و شايعه سازي به اميد ترساندن مردم و كوركردن آنان، ايجاد اختلاف در ميان مردم، مردم با دولت و ميان آحاد ملت و قشرهاي مختلف مردم و از اين مسير تخريب وحدت ملي و اتحاد عمومي ملت، تشويش افكار عمومي يعني ايجاد تشنج و جنجال درفضاي سياسي كشور؛ هدف نشان دادن ناامني، بزرگنمايي مشكلات و ضعف هاي كشور و تيره و تار نشان دادن آينده كشور، ممزوج كردن حق و باطل و به دنبال آن ايجاد انحراف اذهان عمومي ازجمله آماج تهديدات رواني دشمنان عليه جمهوري اسلامي ايران است.
7) فساد: فساد در انواع مختلف آن مانند فساد اداري كه شاخصه هاي مهم آن رشوه خواري، كم كاري، رابطه به جاي ضابطه، عزل و نصب هاي خارج از ضابطه، فساد جنسي خصوصاً در جوانان و فساد سياسي مي باشد از تهديدات مهم كشور هستند.
8) بي اعتمادي به نظام و مسئولين: وجود فاصله ميان مردم و مسئولين، دل چركين بودن مردم از مسئولين، ازدست رفتن حس اعتماد به كارگزاران اين كشور ازجمله تهديدات كشور مي باشد.
فصل سوم كتاب به شناخت تهديد نرم اختصاص داشته و آن را در حوزه هاي گوناگوني مثل سياسي، فرهنگي- اجتماعي، اقتصادي و دفاعي- امنيتي به بحث مي گذارد. در اين فصل پس از بررسي جوانب گوناگون، تهديد نرم اينگونه معرفي مي شود؛
تهديد در هر بعد و شكل، يك هدف اساسي را دنبال مي كند كه عبارت است از «تحميل اراده بر حريف». خواسته بنيادي در تحميل اراده بر حريف، انجام رفتار مطلوب و موردنظر كشور تهديدكننده است. اگر قرار است بر «رفتار» حريف تأثيرگذاري شود بهترين راه تأثيرگذاري بر «افكار» اوست. تهديد نرم، دو «پيكارگاه» دارد، يكي قلب و ديگري مغز تصرف «قلب ها و مغزها» و تصرف دل ها و ذهن ها هدف منازعات نرم است. در تهديد نرم عامل تهديد به دنبال فراهم كردن الگوهاي اقناعي است و تلاش مي كند كه مخاطب را به گونه اي تحت تأثير قرار دهد كه ترجيحات و اولويت هاي خود را مطابق خواسته هاي عامل تهديد فهم و درك نمايد. يك بخش تأثيرگذاري بر افكار ازطريق «باورسازي» و «الگوپردازي» است و بخش ديگر آن را «باورسازي» و مسخ الگوهاي رايج تشكيل مي دهد. به طور مثال در منازعه نرم آمريكا با ايران كه برخوردي فرهنگي، رواني، رسانه اي است در سال هاي اخير، باورسوزي، باورسازي، الگوپردازي و تلاش براي مسخ و بي اعتبار كردن الگوهاي رايج هم زمان اجرا مي شود.
بنابراين مي توان گفت كه تهديد نرم عبارت است از هرگونه اقدام غيرخشونت آميز كه ارزش ها و هنجارها را مورد هجوم قرار داده و درحد نهايي منجر به تغيير در الگوهاي رفتاري و خلق الگوهاي جديدي شود كه با الگوهاي رفتارهاي نظام حاكم تعارض داشته باشد. لازم به ذكر است كه زمينه هاي تهديد نرم افزاري مانند فقدان مانع ساختاري مشروعيت يا بحران مشروعيت مي تواند منجر به شكل گيري يا تشديد تهديدات نرم افزاري و يا حتي سخت افزاري مانند حمله نظامي شود.
به عقيده تدوين كنندگان اين كتاب، تهديد نرم در حوزه فرهنگي- اجتماعي در قالب زير متجلي مي شود؛ - ملت سازي، فرايند تغيير و تعديل هويت ها، ارزش ها، آرمان ها و عملكردهاي ملل گوناگون جهان از طرق مختلف در فرآيندهاي برون به درون و هم چنين رويكرد ايجاد اشتراكات گوناگون هويتي در قالب يك حوزه جغرافيايي مشخص توسط نخبگان و نهادهاي حكومتي در بسترهاي دروني يك جامعه.
- نخبه سازي، از طريق تخليه و تغيير مراجع معتبر موجود در جوامع از يك سو و ايجاد حمايت از مراجع جديد پنداري، گفتاري و كرداري از سوي ديگر به گونه اي كه نخبگان همگرا، همداستان و هم فكر در قالبي مثبت تجلي كنند و ديگران با تصويري منفي و زشت به افكار عمومي عرضه گردند. نخبگان حدفاصل ميان ملت ها و دولت ها هستند و نقش اصلي را در هدايت و مديريت آمال و اهداف جامعه ايفا مي كنند. از اين منظر دسترسي به تعامل با آنها كليد فتح دولت ها تلقي مي شود.
- فرهنگ سازي، فرهنگ به سان شريان خون در رگ هاي حيات جامعه است كه وظيفه تغذيه و تامين نيازهاي ابتدايي سلول هاي بشري را در تمدن هاي مختلف برعهده دارد. كنترل و تغيير در تركيبات اين شريان حياتي مي تواند كاركرد پنداري، گفتاري و كرداري جوامع مختلف به ويژه حوزه هاي پرچالش را دچار دگرگوني بنيادين كند.
- مذهب سازي، بخش عظيمي از مردم جهان در محدوده جغرافيايي خاورميانه و شمال آفريقا بطور خاص و جهان در اسلام به طور عام با باورها و ارزش هاي ديني و الهي گره خورده اند و اين امر با فرهنگ جهاني سكولار- ليبراليست در تعرض و تقابل است. تغيير و تعديل در نظام باورها، گفتارها و رفتارهاي جوامع مسلمان مستلزم تضعيف و به چالش كشيدن مذهب اين قشر عظيم از طريق خلق مذاهب ساختگي توسط صاحبان انديشه ليبراليستي مي باشد.
فصل چهارم كتاب به روش ها و ابزارهاي اعمال تهديد نرم مي پردازد و بخش اعظم آن به عملكرد دولت آمريكا در اين زمينه اختصاص دارد. اين بخش اغلب متكي به سند راهبرد امنيت ملي آمريكا درسال 2006 است كه از اين نقطه نظر مي تواند يك ضعف محسوب شود.
فصل پاياني كتاب راهبرد مقابله با تهديدات نرم نام دارد. دراين فصل 17 راهبرد در قالب چهار حوزه براي مقابله با اين تهديدات ارائه شده است. دربخش راهبردهاي هفت گانه در حوزه فرهنگي- اجتماعي مي خوانيم؛
ارتقاء اعتماد عمومي نسبت به رسانه هاي ملي از طريق پيشگامي، فراگيري و صراحت در اطلاع رساني اثربخش؛ باز توليد گفتمان ملي در لايه هاي نسلي و قدرتي كشور در جهت تحكيم انسجام اجتماعي كاهش فاصله مركز- پيرامون؛ تعيين نمادهاي ملي و تاكيد بر وحدت بين آنها؛ توليد ادبيات فراگفتماني در حوزه هاي ايراني- اسلامي با استفاده از ظرفيت هاي موجود در فرهنگ غني ملي و ديني؛ مهندسي مجدد لايه هاي هويتي با توجه به تحولات محيطي از طريق برجسته سازي تعلقات سرزميني و مشتركات ملي و ديني؛ ترويج و توسعه جامعه مدني ديني و تبيين جايگاه حقوقي انسان در آن با استفاده از منابع مكتبي و سيره علمي و عملي حضرت امام(ره)؛ به غير راهبرد اول كه در حوزه سياسي قرار گرفته است، مهمترين راهبردها از نظر اولويت خودشان را در حوزه فرهنگي- اجتماعي نشان مي دهند كه به ترتيب راهبردي دوم مربوط به هدف مرجع «افكار عمومي»، استراتژي سوم، چهارم و پنجم مربوط به هدف مرجع، «انسجام اسلامي» و هشتم، نهم و سيزدهم مربوط به هدف مرجع «هويت ملي» مي باشند. راهبردهاي هفت گانه در حوزه فرهنگي- اجتماعي بر افزايش اعتماد عمومي به رسانه ملي، باز توليد گفتمان مناسب بين نسلي براي پركردن شكاف هاي نسلي، توزيع عادلانه منابع ملي در مناطق مختلف، تاكيد بر نمادهاي ملي، ضرورت توليد ادبيات فراگفتماني درحوزه ايران اسلامي و برجسته سازي مشتركات ملي و ديني در موضوع اقوام و مذاهب تاكيد دارند.
اين راهبردها ناظر براين است كه تهديدات نرم دشمن در اين حوزه در صدد پي جويي كاهش اعتماد مردم به رسانه هاي خودي، تعميق شكاف هاي نسلي، نشان دادن و بزرگنمايي تبعيض بين قوميت ها و مذاهب، جايگزيني ادبيات و گفتمان هاي ليبرالي به جاي گفتمان هاي ملي و افزايش تعصبات و هويت هاي قومي به جاي هويت هاي ملي مي باشد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14