(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 26 تير 1389- شماره 19693

طرح تحول بنيادين نياز امروز آموزش و پرورش واكاوي مزايا
و معايب طرح تجميع مراكز پيش دانشگاهي با دبيرستانها -بخش پاياني



طرح تحول بنيادين نياز امروز آموزش و پرورش واكاوي مزايا
و معايب طرح تجميع مراكز پيش دانشگاهي با دبيرستانها -بخش پاياني

صديقه توانا
سند ملي آموزش، سند درس ملي، تأليف كتب و نمونه هايي ديگر جزو طرح تحول بنيادين در آموزش و پرورش است كه هميشه از آن صحبت مي شود و بخشي از آن نيز در حال حاضر در دستور كار مسئولان قرار دارد.
طرح تجميع مراكز پيش دانشگاهي با دبيرستانها و حذف شرط معدل براي ورود به اين دوره مقدمه اي براي اصلاح ساختار نظام فوق الذكر مي باشد.
البته به اعتقاد كارشناسان مسائل فرهنگي، اجراي هر طرحي در ابتدا مخالفان و موافقان زيادي را به همراه دارد كه طرح مذكور هم از اين قاعده مستثني نيست.
آنچه مسلم است اين نكته مي باشد كه در دنياي علم و تكنولوژي، ناگزير از تغيير و تحولات هستيم.
اما نبايد از اين نكته غافل شد كه مسئولان فرهنگي تحت هر شرايطي دنبال دستيابي به بهترين ها براي آموزش و تربيت نسل آينده ساز كشورند و همراهي والدين با مسئولان و همكاري متقابل خانه و مدرسه بيش از هر چيز حائز اهميت است.
طرح نظام جديد و پيش دانشگاهي طرحهايي شتابزده
«طرح نظام جديد در آموزش و پرورش كه در سال 72 شكل گرفت اصلي شتابزده در اجرا و عمل بود و اجراي طرح پيش دانشگاهي هم كه در سال 75-74، يعني دوسال بعد اجرا شد، در حالي آغاز شد كه در هر منطقه فقط يك مدرسه مسئول اجراي طرح پيش دانشگاهي بود اين تغييرات در شرايطي اتفاق افتاد كه در آن زمان زير ساختهاي تغيير نظام آموزشي مثل كتب درسي مهيا نبود و معلمان آمادگي اجراي طرح را نداشتند.»
خانم فاطمه پناهيان كه سالها تجربه مديريت در دبيرستانهاي مختلف و مراكز پيش دانشگاهي را دارد و كارشناس ارشد مسائل فرهنگي است، با گلايه از اجراي طرحهاي شتابزده در سيستم آموزشي، در گفت وگو با گزارشگر كيهان به مشكلات پيش روي مديران و معلمان در سالهاي اوليه اجراي طرح پيش دانشگاهي اشاره مي كند. وي مي گويد: «معلمان مراكز پيش دانشگاهي در ابتدا بدون هيچ گونه آموزشي و فقط با دراختيار داشتن سرفصل كتابها سركلاس درس حاضر مي شدند، آنها بدون داشتن هيچ متني از كتب درسي، به بچه ها آموزش مي دادند و دانش آموزان تا 2ماه حتي كتاب هم نداشتند و در آن زمان با شرايط سختي مراكز را اداره مي كرديم.»
وي در عين حال كه طرح پيش دانشگاهي را خالي از معايب نمي داند به مزاياي طرح تجميع هم اشاره مي كند و مي گويد: «بحث پنجره هاي خالي يكي از اشكالات اساسي نظام جديد بود كه- مثلا چنانچه دانش آموزي اگر در يك ترم درس رياضي خود را پاس نمي كرد در ترم دوم نمي توانست در كلاس رياضي2 شركت كند و اين يك وقت اضافه و بيهوده براي او ايجاد مي كرد. خوشبختانه پس از دو سال اين پنجره هاي خالي پر شد و خلأ موجود برطرف گرديد.» اين كارشناس فرهنگي در ادامه به اشكالات طرح تجميع مي پردازد و تغيير در نظام آموزش و پرورش و اعمال آن در مقاطع مختلف را به تعمير هواپيماي در حال حركت تعبير مي كند و معتقد است: «هرگونه تغيير در سيستم آموزشي ظرافت لازم و خاصي را مي طلبد.»
آنها كه ساز مخالف مي زنند!
آقاي سليمان پرويزي كه سابقه 20ساله در آموزش و پرورش دارد و سالها در زمينه هاي آموزشي تجربه و دانش كسب كرده است، مخالف اجراي طرح نظام جديد و پيش دانشگاهي است. وي با اين نگاه كه نظام 4ساله قديم بهتر از نظام جديد و به مراتب از كيفيت بالاتري هم برخوردار بود، نظر اغراق آميز خود را در خصوص اجراي طرح نظام جديد و پيش دانشگاهي اينطور بيان مي كند: «در نظام جديد آموزشي جز اينكه به خانواده ها و دانش آموزان استرس و دل نگراني وارد كرديم و سطح كيفيت آموزش را پايين آورديم، هيچ سود ديگري عائد نظام آموزشي نشد.»
وي كه تنها دستاورد آموزش جديد نظام متوسطه را گسترش رشته هاي كار و دانش مي داند، در گفت وگو با گزارشگر كيهان ادعا مي كند: «نظام آموزشي در آموزش و پرورش نظري، پيش دانشگاهي و آموزش فني و حرفه اي، توفيقات زيادي نداشت، نظام آموزشي نياز به تحول بنيادين دارد و اين تحول بنيادي بايد بر مبناي فلسفه نظام آموزش و پرورش اسلامي، كتب درسي، محتوا و نيروي انساني صورت گيرد، در آن زمان است كه مي توانيم بگوييم تحول بنيادين رخ داده است.»
اين مدير مركز پيش دانشگاهي با اشاره به اينكه آموزش در دنياي امروز چهار ستون دارد، مي گويد: «يادگيري براي دانش، يادگيري براي عمل كردن، چگونه زيستن و چگونه با هم زيستن جزو ستونهاي آموزش است كه در نظام نظري، فاقد توانمندي لازم براي دستيابي به تمام موارد فوق هستيم.» وي با اشاره به اينكه نظام آموزشي ما كنكور محور مي باشد و فاقد خلاقيت و نوآوري است توصيه مي كند: «آموزشها بايد به سمت ايجاد مهارتهاي لازم براي زندگي پيش رود.» اين مدير كه با اجراي طرح تجميع مراكز پيش دانشگاهي با دبيرستانها موافق است در توضيحات بيشتري چنين مي گويد: «در اجراي طرحهاي جديد نبايد شتابزده عمل كرد، در طرح مذكور، يك دانش آموز از اول مقطع دوره متوسطه تا پايان دوره با يك مدير، يك سيستم آموزشي و يك محيط سر و كار دارد و اين جزو مزيتهاي طرح تجميع است. همچنين در دوره پيش دانشگاهي كه دانش آموزان مجبور بودند دروس سال اول دانشگاه را بخوانند، با اجراي طرح، بخشي از مشكلات برطرف مي شود و دانش آموزان دروس تكراري نمي خوانند.»
وي كه در عين حال موافق اجراي طرح مذكور است به معايب آن هم البته از ديد خودش اشاره مي كند و مي گويد: «در اين طرح دانش آموزان مدارس دولتي آسيب مي بينند چون نيروي انساني توانمند و معلمان آموزش ديده نداريم تا بتوانند دوره هاي پيش دانشگاهي را اداره كنند، اما در مدارس غيرانتفاعي اين اتفاق نمي افتد.»
وي مي گويد: «در اين طرح مردم نمي توانند به دبيرستانها اعتماد كنند و چون مبناي نظام آموزشي ما كنكور محور است خانواده ها دوست دارند فرزندان خود را در مراكز پيش دانشگاهي كه قبلا تجربه آن را داشته اند ثبت نام كنند، از همين رو فرهنگ سازي و اطلاع رساني به والدين و دانش آموزان حائز اهميت است.»
وي با اشاره به اينكه تغيير و تحول در فرايند آموزشي بايد اتفاق بيفتد مي گويد: «نظام آموزشي تحت تأثير مؤسسات آموزشي قرار دارد و از خود توليد محتوا ندارد. بنابراين بايد يك توليد محتواي قوي در سيستم آموزشي داشته باشيم و متناسب با نيازهاي جهاني، آن را بومي سازي نمائيم. سپس بر مبناي آن ساختار 6-3-3 را پياده كنيم درغيراينصورت شاهد هيچ تحولي نخواهيم بود و فقط پازلها را عوض كرده ايم.»
خانم ام كلثوم ناطقي مدير پيش دانشگاهي منطقه 14با 27 سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش كه نگاه انتقادي به اجراي طرح تجميع دارد در توجيه اين انتقاد چنين مي گويد: «اجراي طرح پيش دانشگاهي از ابتدا هدف مشخصي را دنبال نكرد و همين مسئله باعث شد كه امروز مسئولان به فكر تجميع باشند و هدف تحت الشعاع شيوه ها قرار گرفت.»
اين مدير با سابقه مي گويد: «براي پشت سرگذاشتن اين دوره هاي حساس بايد فرهنگ سازيهاي لازم صورت گيرد تا خانواده ها و دانش آموزان كمتر دچار آسيب شوند نبايد بگوييم كار تمام شده است، هدفها و مزايا و معايب طرحهاي جديد بايد كاملا مورد بررسي قرار گيرد، در اينصورت است كه مي توان گفت به نتيجه مطلوب نزديك مي شويم.»
تحقيقات 500 صاحب نظر روي سند ملي تحول بنيادين
مهمترين بخشي كه طي سالهاي اخير در آموزش و پرورش بويژه شوراي آموزش و پرورش مطرح شده بحث تحول بنيادين دراين نهاد بوده است و شوراي عالي آموزش و پرورش با تركيب رياست جمهوري در رأس آن و برخي وزيران كه مسئوليت سياستگذاري و تعيين خط مشي ها و استراتژي هاي كلان آموزش و پرورش را برعهده دارد، پيگير اين طرح است.
مهندس مهدي نويد ادهم دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش كشور نيز در پاسخ به برخي از انتقادات مطرح شده از سوي كارشناسان فرهنگي و مديران مراكز پيش دانشگاهي در گفت وگو با گزارشگر كيهان چنين مي گويد: «درسالهاي اخير شوراي عالي آموزش و پرورش به اين نتيجه رسيد كه استمرار روشهاي فعلي آموزش و پرورش راه به جايي نخواهد برد و به نظر مي رسد كه ماهيت اين آموزشها پاسخگوي نيازهاي نظام نيست.»
نويد در ادامه مي گويد: «در همين راستا سند ملي تحول بنيادين آموزش و پرورش مطرح شد و 500 نفر از صاحبنظران حوزوي و دانشگاهي بيش از 5 سال، تحقيقات مختلف انجام دادند و در نهايت مجموعه اي گران سنگ و كم نظير را به شوراي عالي آموزش و پرورش ارائه كردند كه اكنون اين مجموعه به تصويب اين شورا رسيده تا پس از امضاي رئيس جمهور به عنوان قانون نسبت به آن اقدام شود و مبناي سياست گذاري ها و برنامه هاي اين نهاد قرار گيرد.»
معاون وزير آموزش و پرورش در ادامه مي گويد: «امروز عصر تحولات است و انتقال اين تحولات و يافته ها به درون كتابهاي درسي و محتواي آموزشي كلاسهاي درس و تربيت دانش آموزان براساس اين يافته ها، نيازمند تغيير ساختار و محتواي آموزش و پرورش است كه پديده اي اجتناب ناپذير محسوب مي شود و ايران نيز از اين قاعده مستثني نيست.»
نويد اضافه مي كند: «آموزش و پرورش يك پديده ملي است و بايد از ديدگاه ملي به آن نگاه كرد و اين رويكرد بايد راهبردي باشد تا اثربخشي و كارايي سيستم را دو چندان كند و افزون براين آنچه در برنامه ريزي سند تحول بنيادين مدنظر قرار گرفت، همسو كردن اين برنامه ها با اسناد بالادستي يعني سند چشم انداز بود تا مبتني بر اين اصول، اين سند كاربردي شود.»
وي در توضيح ادعاي برخي كه معتقدند در مراكز پيش دانشگاهي معلمان با تجربه تر و بهتر تدريس مي كردند كه با اجراي طرح تجميع از اين نيروهاي توانمند استفاده نمي شود و دانش آموزان ضربه مي خورند، مي گويد: «تمام دبيران و معلمان مراكز پيش دانشگاهي و دبيرستانها از توانمندي هاي لازم جهت آموزش دانش آموزان برخوردارند و اين اطمينان را به خانواده ها مي دهيم كه هرگز به وضعيت درسي بچه ها آسيبي نمي رسد.»
جنگ رواني
عبدالامير عرفي مديركل دفتر آموزش متوسطه نظري و پيش دانشگاهي هم در گفت وگو با گزارشگر كيهان به اهداف اوليه اجراي طرح پيش دانشگاهي اشاره مي كند و مي گويد: «يكي از اهداف اوليه طرح پيش دانشگاهي آمادگي دانش آموزان براي ورود به دانشگاه بود كه طي چند سال اخير با توجه به افزايش ظرفيت دانشگاه ها و دروس تكراري در دوره پيش دانشگاهي و سال اول دانشگاه ها، اين ضرورت از بين رفت و پيش دانشگاهي جايگاه اصلي و علت وجودي خود را از دست داد.»
عرفي به يكي ديگر از مشكلات طرح پيش دانشگاهي و ضرورت، اجراي طرح تجميع مراكز پيش دانشگاهي با دبيرستانها اشاره مي كند و مي گويد: «در طرح نظام جديد فقط 60 درصد دانش آموزان و بنا به شرط معدل مي توانستند در مدارس روزانه ثبت نام كنند و40 درصد بقيه فقط با اختلاف يك يا 2 دهم كمتر مجبور بودند در مدارس شبانه ادامه تحصيل دهند كه اين مسئله مشكلات تربيتي زيادي را به دنبال داشت. به عنوان مثال يك دختر يا پسر جوان مجبور بود بدليل معدل پايين آن هم با اختلافي بسيار ناچيز در مدارس شبانه كنار بزرگسالان بنشيند كه اين موضوع علاوه بر تحميل هزينه به خانواده ها مشكلات عديده اي را به وجود مي آورد.
وقتي از آقاي عرفي سؤال مي كنم چرا با وجود اين همه مزايا، هنوز برخي از مديران و معلمان مراكز پيش دانشگاهي مخالف اجراي طرح تجميع هستند، مي گويد: «اين مسئله فقط يك جنگ رواني است كه برخي ايجاد كرده اند، چون آنها از وضع موجود راضي نيستند، در سيستم قبل فقط 4 روز در هفته كار مي كردند و اضافه كار بالايي دريافت مي نمودند، اما دراين طرح، 6 روز هفته را بايد در مدرسه حضور داشته باشند و فوق برنامه بگذارند و پنجره هاي باز ايجاد نمايند، درحاليكه در طرح پيش دانشگاهي بابت كلاسهاي فوق برنامه از والدين هزينه هاي گزافي دريافت مي كردند و اين شرايط الان عوض شده است و تمام وقت بچه ها در مدارس بدون دريافت هزينه اضافه پر مي شود.»
عرفي در ادامه مي گويد: «اجراي هر طرحي نقاط قوت و ضعفي دارد و نمي توانيم بگوييم همه چيز در ابتدا مطلق است، اما آنچه مسلم است اشكالات خيلي كمتر از نقاط مثبت است و همين مسئله دغدغه رواني خانواده ها را كم مي كند، چون مديران و معلمان تمام پايه ها موظف به تدريس در تمام سطوح يعني در 726 منطقه آموزشي در سراسر كشور هستند.»
وي مي گويد: «تمام تغييرات ان شاء الله تا سال 96-95 در مدارس قابل اجراست و امسال هيچ تغييري به جز طرح تجميع مراكز پيش دانشگاهي با دبيرستانها نداريم.»

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14