(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 11 مرداد 1389- شماره 19706

از هيروشيما تا فلوجه
به نام كره به كام آمريكا



از هيروشيما تا فلوجه

جعفر بلوري
23 ژوئيه 2010 بسياري از رسانه ها از انتشار نتايج تحقيقاتي خبر دادند كه نشان مي داد، وضعيت حاكم بر شهر فلوجه عراق بسيار وخيم شده طوري كه مي توان آن را با اوضاع حاكم بر شهرهاي هيروشيما و ناگازاكي پس از حملات اتمي آمريكا در 1945 مقايسه كرد. در اين تحقيقات آمده كه به عنوان مثال، شمار مبتلايان به سرطان هاي مختلف و يا ميزان تولد كودكان ناقص كه بدون سر و يا با دو سر متولد مي شوند به قدري افزايش يافته كه فقط در حملات اتمي هيروشيما و ناگازاكي مشابه آن ديده شده است؛ به عبارتي، فجايع انساني و زيست محيطي كه در دو كشور ژاپن و عراق توسط آمريكايي ها به وجود آمده اند بسيار شبيه يكديگر است. اما موضوع مشابه ديگر در اين دو حادثه واكنش مقامات آمريكايي در مقام پاسخگويي است. دولت هاي گذشته و فعلي آمريكا در توجيه جنايات هيروشيما و ناگازاكي با رد هرگونه مسئوليتي اعلام كردند كشتار صدها هزار انسان بي گناه در ژاپن براي پايان جنگ لازم بود! در مورد شهر فلوجه نيز پنتاگون با رد هرگونه مسئوليتي اعلام كرده است، اصلا هيچ اطلاعي از اين جنايات ندارد!
در اين نوشتار ابتدا اشاره كوچكي به حادثه اتمي ژاپن كرده سپس عين ترجمه گزارش را به نقل از سايت Information Clearing House مي آوريم.
سرويس خارجي كيهان
«هري ترومن» رئيس جمهور وقت آمريكا در اواخر جنگ جهاني دوم دستور بمباران اتمي هيروشيما و ناگازاكي را صادر كرد. اين دو بمب كه در فاصله سه روز از هم بر سر مردم ژاپن ريخته شد بيش از 220 هزار نفر از مردان و زنان و كودكان بي گناه را كشت. بيش از نيمي از قربانيان بلافاصله هنگام بمباران پودر شدند وبقيه نيز تا پايان سال 1945 به دنبال اثرات مخرب تشعشات راديواكتيو جان خود را از دست دادند.
عمليات اول روز دوشنبه 6 اوت 1945 ساعت 15:8 صبح به وقت محلي در شهر هيروشيما انجام گرفت. براي تاثير تخريبي بيشتر، بمب به نحوي تنظيم شده بود كه 576 متر بالاي سطح زمين منفجر شود. فعل و انفعالات اتمي در مركز اين بمب باعث گرمائي حدود چندين ميليون درجه سانتيگراد شد. اين گرماي عظيم هر چيزي را تا شعاع يك و نيم كيلومتري مركز اصابت بمب بطور كلي ذوب كرد.
تقريبا تمام ساختمان هاي هيروشيما نابود شدند. تنها چيزي كه از شهر باقي ماند ساختمان تالار ترويج صنعتي استاني هيروشيما بود كه انفجار روي گنبد اين بنا رخ داده بود و به خاطر قرارگرفتن دركانون مركزي انفجار، كاملاً ويران نشد.
براساس اطلاعات هواشناسي نيروي هوايي آمريكا، زمان مساعد براي حمله دوم به ژاپن سه روز پس از حمله اول پديدار مي شد، و بايد از اين مقطع حداكثر استفاده به عمل مي آمد. هدف بعدي براي بمباران هسته اي، شهر «كوركورا» بود اما به دليل مساعد نبودن شرايط جوي، هواپيماي حامل بمب كه سوخت كافي تنها براي بازگشت به پايگاه هوايي در اوكيناوا را داشت به دستور فرمانده عمليات تصميم گرفت آن را سر مردم ناگازاكي بيندازد.
بدين ترتيب در تاريخ پنجشنبه 9 اوت 1945 ميلادي، بمب ديگري به نام «مرد چاق» بر روي شهر ناگازاكي انداخته شد و در اين حمله اين شهر نابود شد.
فلوجه
شهر «فلوجه» عراق همچنان از مصيبت هاي وارده پس از اشغال اواخر سال 2004 رنج مي برد.
مطالعات تازه نشان مي دهد، ميزان «سرطان، مرگ و ميركودكان و تولدهاي ناقص در اين شهر بين سال هاي 2005 تا 2009 افزايش قابل توجهي داشته است.
شايد باوركردني نباشد اما نتايج اين مطالعات كه اخيراً براي نخستين بار در «روزنامه بين المللي مطالعات محيطي و بهداشت عمومي» (IJERPH) منتشر شد، نشان مي دهد ميزان ابتلاي مردم شهر فلوجه به معضلاتي چون انواع سرطان، به خصوص سرطان خون، تولد كودكان ناقص و مرگ و مير كودكان بسيار بيشتر از ميزاني است كه از مردم شهرهاي هيروشيما و ناگازاكي پس از حملات اتمي سال 1945 منتشر شد.
در تجاوز به شهر فلوجه كه در 43 مايلي غرب بغداد قراردارد، يكي از وحشتناك ترين جنايات عصر حاضر به وقوع پيوست. پس از اين كه مردم شهر در مقابل نيروهايي كه رهبريشان را آمريكا بر عهده داشت شروع به مقاومت كردند، واشنگتن دست به يك تنبيه دسته جمعي زد؛ براساس قوانين بين المللي جنگ، اين اقدام غيرقانوني است.
مطالعاتي كه «كريس باسبي» «ملك حمدان»، «انتصار اريابي» به همراه يك تيم تحقيقاتي ديگر از 711 خانه و 4843 تن از ساكنان اين شهر و بين ماه هاي ژانويه و فوريه سال 2010 انجام داده اند نشان مي دهد ميزان ابتلا به سرطان پس از اشغال شهر توسط آمريكا يعني در طول 5 سال، چندين برابر شده است؛ و از همه مهمتر، نوع سرطان هايي كه مردم به آن مبتلا شده اند درست شبيه مواردي است كه بازماندگان بمباران اتمي هيروشيما و ناگازاكي به آن مبتلا شدند.
در ميان ساكنان فلوجه، ميزان ابتلا به سرطان خون 38 برابر، تولد همراه با سرطان 12 برابر و سرطان سينه 10 برابر بيشتر از به ترتيب كشورهاي مصر، اردن و كويت شده است. افزايش شديد غدد لنفاوي و تومورهاي مغزي در ميان افراد بالغ نيز از جمله مواردي است كه در گزارش نهايي اين گروه تحقيقاتي به آن اشاره شده است.
ميزان مرگ و مير كودكان هنگام تولد نيز در اين شهر 5 برابر كشور مصر و اردن است. اين ميزان پس از سال 2005 بيش از 8 برابر شده است؛ در فلوجه همچنين از 1000 كودك 80 نفر مرده به دنيا مي آيند و يا بلافاصله پس از تولد مي ميرند.
در اين بين تناسب جنسيتي شهر نيز به شدت به هم ريخته طوري كه از سال 2005 به اين سو ميزان تولد پسر 18 درصد كاهش يافته است. در جوامع سالم به ازاي 1000 دختر 1050 پسر متولد مي شود اما اكنون در شهر فلوجه در مقابل هر 1000 دختر تنها 860 پسر به دنيا مي آيند. به هم ريختگي تناسب جنسيتي از جمله شاخص هايي است كه نشان دهنده صدمات ژنتيكي است. اين وضع نيز بسيار شبيه اوضاعي است كه مردم هيروشيما و ناگازاكي پس از حملات اتمي آمريكا به ژاپن به آن مبتلا شدند.
به گفته محققان، علت اصلي اين به هم ريختگي در تناسب جنسيتي شهر فلوجه، تغييرات ژنتيك گسترده به خاطر استفاده از اورانيوم ضعيف شده در سلاح هاي آمريكايي است.
پروفسور «باسبي» از استادان مطرح علوم زيستي در دانشگاه Ulster و يكي از اعضاي اين گروه تحقيقاتي در خصوص وضعيت فوق مي گويد: «نتايج به دست آمده حاكي از وضعيت فوق العاده خطرناكي است؛ اوضاع هشداردهنده است. براي ايجاد چنين وضعي، تغييرات ژنتيك گسترده اي نياز است كه احتمالا اين تغييرات پس از سال 2004 ايجاد شده است؛ يعني درست از زمان آغاز حمله نظامي به عراق. ما اكنون نيازمند يافتن عامل اين تغييرات ژنتيك هستيم، اما با وجود اين همه اورانيوم، تصور نمي كنم يافتن اين عامل كار زياد سختي باشد.»
«باسبي» طي مصاحبه با يك شبكه ايتاليايي نيز گفت: «افزايش فوق العاده زياد بيماري هاي مرتبط با تشعشعات در شهر فلوجه نشان مي دهد شمار افرادي كه در اين شهر مبتلا شده اند، بسيار بالاتر از افرادي است كه پس از حملات اتمي آمريكا به هيروشيما و ناگازاكي در سال 1945 به اين بيماري ها مبتلا شدند. من حدس مي زنم عراقي ها قرباني اورانيوم ضعيف شده هستند. اين بيماري ها بايد ارتباط مستقيمي با اورانيوم داشته باشند.»
ارتش آمريكا همچنان در حال استفاده از اورانيوم ضعيف شده در گلوله هاي ضدزرهي و فشنگ هاي جنگي خود است چرا كه اثرگذاري آن به مراتب مخربتر و كشنده تر است. وقتي اين گلوله ها به اهداف برخورد مي كنند 40 درصد اورانيوم آن به صورت ذرات كوچك در اطراف محل انفجار پراكنده مي شود. اين اورانيوم مي تواند سال ها در محيط باقي بماند و به راحتي وارد جريان خون شده در غدد لنفاوي نفوذ كرده و به دي ان اي حمله كند؛ نتيجه اينكه پس از ورود اثرات بسيار مخرب به جنين، نسل هاي آينده نيز در امان نمي مانند.
اين براي نخستين بار است كه با كمك تحقيقات كاملا علمي و با استفاده از اسناد و مدارك محكم افزايش شديد و ناگهاني ميزان مرگ و مير كودكان، تولد كودكان ناقص و شيوع سرطان در شهر فلوجه اثبات مي شود.
در اكتبر سال 2009 چند پزشك عراقي و انگليسي با نوشتن يك نامه به سازمان ملل، خواستار انجام تحقيقات در مورد افزايش بيماري هاي مربوط به تشعشعات اتمي در اين شهر شدند.
در اين نامه آمده بود: «زنان جوان در فلوجه به خاطر افزايش ميزان تولد كودكان ناقص بدون سر، با دو سر، يك چشم در پيشاني، قطع عضوي و... از بچه دار شدن به شدت وحشت دارند. نوجوانان فلوجه نيز اكنون در حال تجربه سرطان هاي مخوفي همچون سرطان خون و... هستند.
«در سپتامبر 2009 بيمارستان عمومي فلوجه 170 كودك تازه متولد شده داشت كه 24 درصد آنها در همان هفت روز نخست تولدشان از دنيا رفتند، 75 درصد اين كودكان مرده، در اشكال كج و معوج و وحشتناكي (ناقص الخلقه) به دنيا آمده بودند.
پزشكان در فلوجه، به خصوص تاكيد مي كنند كه نه تنها به طور بي سابقه اي شاهد تولد كودكان ناقص بوده اند بلكه تعداد تولد نوزادان نارس نيز از سال 2003 به اين سو به طور چشمگيري افزايش يافته است. اما آنچه بيش از هر چيزي هشدار دهنده است اين است كه پزشكان فلوجه گفته اند «تعداد قابل ملاحظه اي از كودكان كه ابتدا سالم به نظر مي رسند، به مرور زمان خود را آماده تحمل معلوليت هاي وحشتناك جسمي مي كنند.»
پنتاگون در پاسخ به اين گزارش اين گونه از خود دفاع كرد كه هيچ گونه مطالعه اي براي اثبات هرگونه افزايش در ميزان تولد كودكان ناقص يا هر بيماري ديگر با مشاركت ارتش آمريكا صورت نگرفته است. يك سخنگوي پنتاگون نيز در ماه مارس طي انجام گفت وگويي با شبكه خبري بي بي سي گفت: «تا به اين تاريخ هيچ مطالعه اي در مورد مسائل زيست محيطي كه به موارد خاص در بهداشت و سلامت منجر شده باشد صورت نگرفته است.» شايد مطالعه و تحقيق در سطح گسترده وجود نداشته باشد چرا كه واشنگتن و دولت دست نشانده آن در بغداد هرگز اجازه انجام چنين مطالعه اي را نداده اند.
به گفته برخي منابع داخلي در عراق، واشنگتن هرگز به دولت فعلي عراق اجازه انتشار اين اخبار را نداده است. اگر گروه يا رسانه اي به اين اخبار اشاره هم كرده باشند، از سوي برخي مقامات نسبت به دستگيري شان هشدار داده شده است.
در واقع سبعيت امپرياليسم آمريكا عليه مردم فلوجه به تاريخ 28 آوريل 2003 بازمي گردد؛ وقتي تفنگداران ارتش آمريكا با اعتراض يك گروه 200 نفري از مردم كه مخالف تبديل شدن مدرسه شان به پايگاه نظامي آمريكايي ها بودند مواجه شدند، تمام جمعيت را به گلوله بستند. در حمله اي كه هيچ دليلي براي انجام نداشت، 17 غيرنظامي كشته شدند. دو روز بعد همين تفنگداران با شليك به سوي معترضان اين قتل عام، دو نفر ديگر را نيز در روز روشن كشتند.
بسياري تصور مي كنند حادثه هيروشيما و ناگازاكي اولين و آخرين باري است كه از سلاح هاي غيرمتعارف عليه كشوري استفاده شده است؛ اما شهر «فلوجه» عراق اكنون در حال تجربه همان وضع است با اين تفاوت كه اتفاقات در اين كشور مسلمان برخلاف ژاپن كه در عرض چند دقيقه روي داد و تمام شد، طي چندين سال روي مي دهد و هنوز تمام نشده است. مسلمانان عراق ذره ذره و طي ساليان دراز همان تجربه تلخ را تلخ تر و در گاهي موارد شديدتر تكرار مي كنند. پرسش همگاني اين است كه مشابه اين جنايات از سوي آمريكا در جاهاي ديگر تكرار نخواهد شد؟

 



به نام كره به كام آمريكا

ترجمه و تاليف:محمد امين آبادي
اشاره:
راه اندازي جنگ، كشتار مردم بيگناه و ... از جمله روش هاي قديمي و مورد استفاده آمريكا براي اشغال يك كشور و يا پيش بردن اهداف سياسي خاص بوده است. اين كشور با آن سابقه استعماري با راه اندازي جنگ و يا ايجاد اختلاف بين كشورهاي منطقه هدف و همچنين كشتار غيرنظاميان و تحريك احساسات و البته به لطف قدرت نظامي و سازمان هاي آلت دست خود همچون سازمان ملل، بارها توانسته به اهداف پليد خود دست يابد. كسي حادثه 11 سپتامبر را فراموش نمي كند. تخريب چند ساختمان به همراه كشتار شهروندان خود، اشغال دو كشور در خاورميانه را به همراه داشت. و اما تازه ترين پروژه اي كه اين كشور چند ماهي است به آن دامن مي زند، حادثه غرق شدن ناوچه جنگي كره جنوبي است. براساس شواهد موجود تنها كشوري كه از اين اوضاع سود مي برد آمريكاست. در اين يادداشت ابتدا به بررسي اين حادثه پرداخته شده و سپس به دلايلي مي پردازيم كه نشان مي دهد، آمريكا نقش مستقيمي در وقوع اين حادثه دارد.
سرويس خارجي كيهان
نيمه شب 26 مارس «6فروردين» سال جاري ميلادي خبرگزاري ها گزارش دادند ناو جنگي 1200 تني كره جنوبي به نام «چئونان» با 104 خدمه در نزديكي مرز آبي اين كشور با كره شمالي در درياي زرد غرق شده است. لي ميونگ باك رئيس جمهور كره جنوبي بلافاصله دستور بررسي اين حادثه و اعزام گروه هاي امدادي را براي نجات احتمالي ملوانان به منطقه صادر كرد. ستاد كل ارتش كره جنوبي روز بعد از حادثه با صدور بيانيه اي اعلام كرد «58ملوان اين كشتي نجات پيدا كرده اند ولي از 46 نفر بقيه اطلاعي در دست نيست كه روزهاي بعد معلوم شد همگي كشته شده اند.»
محل غرق شدن كشتي نزديك جايي است كه دو كره تاكنون سه بار از سال 1999 در آن با هم درگير شده اند كه تازه ترين آن در نوامبر سال 2009 ميلادي بود. بعد از غرق شدن اين ناو جنگي گمانه زني ها در مورد علت حادثه آغاز شد؛ آمريكا، كره جنوبي و ژاپن از همان آغاز كه هنوز تحقيقات پيرامون حادثه شروع نشده انگشت اتهام را به سمت كره شمالي نشانه رفتند؛ چين و روسيه موضع محتاطانه تري گرفتند و ضمن محكوم كردن حادثه از كره جنوبي خواستند تا روشن شدن علت حادثه خويشتن داري كند.براي روشن شدن علت غرق ناو جنگي چئونان يك گروه تحقيق بين المللي تحت سرپرستي دولت كره جنوبي و شامل كشورهاي آمريكا، انگليس، استراليا و سوئد تشكيل شد كه اين گروه نيز 2ماه بعد از حادثه يعني 20مه 2010 علت غرق شدن ناو چئونان را شليك اژدر به وسيله زيردريايي كره شمالي اعلام كرد. دولت سئول نيز تكه پاره هايي از يك اژدر را به نمايش گذاشت كه گفته مي شد متعلق به يك اژدر در كره شمالي است و روي آن شماره سريالي با فونت اين كشور درج شده بود و كاملا با نتايج تحقيقات گروه فوق منطبق بود. كره جنوبي بلافاصله بعد از انتشار اين گزارش مجازات هايي را عليه همسايه شمالي خود وضع كرد. به حالت تعليق درآوردن تجارت با كره شمالي، ممنوعيت ورود كشتي هاي اين كشور به آب هاي كره جنوبي و شكايت به شوراي امنيت و بين المللي كردن بحران، از جمله اين اقدامات تنبيهي بود. ايالات متحده نيز اعلام كرد كاملا با اقدامات تنبيهي دولت سئول بر ضد پيونگ يانگ موافق است و خود اين كشور نيز مجازات هاي ديگري را در نظر خواهد گرفت.
كره شمالي نيز در مقابل تمامي روابط خود را با كره جنوبي قطع و تهديد كرد هر عملي را با عكس العمل شديدتري پاسخ خواهد گفت.
موضع شوراي امنيت
سه ماه پس از حادثه و 20 روز بعد از مشخص شدن نتايج كميته تحقيق، شوراي امنيت سازمان ملل با صدور بيانيه اي در 9 ژوئيه وارد ماجرا شد.
در اين بيانيه كه به تائيد هر 15 عضو شوراي امنيت رسيد ضمن ابراز نگراني عميق از اين حمله، خواستار اقدامات مناسب و مسالمت آميز عليه عاملان اين حادثه شده است. در اين بيانيه همچنين بر اجراي آتش بس سال 1953 بين دو كره كه به جنگ در اين شبه جزيره پايان داد؛ تاكيد شده است. پيش نويس بيانيه توسط ايالات متحده تهيه شده بود ولي با مخالفت چين بخش هايي از آن كه كره شمالي را با ذكر نام مسبب اين حادثه مي دانست حذف شد. سوزان رايس نماينده دائم آمريكا در سازمان ملل در مورد بيانيه گفت: «اين بيانيه حامل پيام روشني براي كره شمالي بود تكرار واژه حمله به روشني ثابت مي كند كه اين بيانيه در رساندن پيام به كره شمالي موفق بوده است.»
هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا نيز تصريح كرد اين بيانيه نشان دهنده اتحاد جامعه جهاني و اين حقيقت است كه راه حل مسالمت آميز اين موضوع در شبه جزيره كره فقط زماني امكان پذير خواهد بود كه كره شمالي به طور اساسي رفتار خود را تغيير دهد. نماينده كره جنوبي نيز در سازمان ملل گفت: اين موضوع كه شوراي امنيت سازمان ملل آشكارا پيونگ يانگ را مقصر اعلام كرده كاملا روشن است. وي خواستار عذرخواهي رسمي پيونگ يانگ از دولت سئول شد. در مقابل كره شمالي نيز ضمن ابراز تمايل به بازگشت به مذاكرات 6جانبه، خواستار انجام تحقيقات مشترك در مورد علت اين حادثه شد و درخواست كرد بازرسان اين كشور نيز براي بازرسي محل غرق شدن كشتي چئونان در محل حضور يابند. سخنگوي وزارت خارجه كره شمالي نيز بيانيه شوراي امنيت را عاري از هرگونه قضاوت منصفانه دانست اما در عين حال اين بيانيه را يك پيروزي بزرگ ديپلماتيك براي پيونگ يانگ تلقي كرد.
موضع چين
چين متحد سنتي كره شمالي محسوب مي شود و از پيامدهاي اعمال فشار بيشتر به پيونگ يانگ بيمناك است. اين كشور به طور سنتي از اعمال فشار به كره شمالي خودداري كرده است، بي ثباتي و تغيير رژيم كره شمالي براي پكن مطلوب نيست.چين از ابتداي غرق شدن كشتي حاضر نشد كره شمالي را مسبب اين حادثه معرفي كند و با فشارهاي اين كشور بود كه قطعنامه تنظيمي آمريكا به بيانيه تبديل شد و در نهايت نيز نام كره شمالي از بيانيه پاياني كه به راي گذاشته شد، حذف گرديد. مقامات كره جنوبي براي متقاعد كردن سران پكن، نتايج تحقيقات گروه بين المللي را در اختيار وين جيابائو نخست وزير اين كشور قرار دادند و به دنبال آن نشست سران پكن، سئول و توكيو در ژاپن برگزار شد. ولي چين حاضر نشد موضع منفي عليه كره شمالي بگيرد و با سئول، توكيو و واشنگتن براي اعمال فشارهاي بيشتر همراهي كند. نخست وزير چين گفت: «كشورش در ارتباط با غرق كشتي جنگي كره جنوبي بي طرفي خود را حفظ خواهد كرد. ما هنوز در مورد نتايج تحقيقات ترديد داريم.»
برگزاري رزمايش مشترك
سلسله حوادثي كه به صورت متوالي از زمان غرق شدن ناو چئونان از 4ماه پيش آغاز شده بود با آغاز رزمايش مشترك آمريكا و كره جنوبي در درياي ژاپن بر ضد كره شمالي وارد مرحله تازه اي شد. رزمايش «روح شكست ناپذير» در حالي يكشنبه هفته گذشته و به مدت چهار روز انجام شد كه يك روز قبل از آن كميسيون دفاعي كره شمالي كه رياست آن را رهبر اين كشور برعهده دارد با صدور بيانيه اي شديداللحن اخطار كرد:«پيونگ يانگ ممكن است براي مقابله با رزمايش آمريكا و كره جنوبي مجبور به اقدام تلافي جويانه شود». كره شمالي در اين بيانيه تصريح كرده بود: «جنگ مقدس عليه ايالات متحده و كره جنوبي را هر زماني كه لازم باشد انجام خواهد داد و اين كشور در صورت لزوم از قدرت بازدارندگي هسته اي خود نيز استفاده خواهد كرد.»
يك هفته قبل از برگزاري رزمايش رابرت گيتس و هيلاري كلينتون وزيران دفاع و امورخارجه آمريكا به منطقه غيرنظامي حائل ميان دو كره سفر كردند و با نثار تاج گلي در محل يادبود جانباختگان جنگي و 46نفر دريانورد كره اي، همبستگي خود را با كره جنوبي اعلام كردند. گيتس قبل از شروع رزمايش هدف آن را متوقف كردن رفتار خشونت آميز كره شمالي اعلام كرد و جف مورل سخنگوي پنتاگون نيز هدف رزمايش را نشان دادن تعهد تزلزل ناپذير آمريكا در دفاع از كره جنوبي به پيونگ يانگ بيان كرد.
وزارت دفاع آمريكا و كره جنوبي نيز با صدور بيانيه مشتركي هدف از برگزاري اين رزمايش را نشان دادن پيامي واضح و روشن به كره شمالي دانستند و خواستار آن شدند كه اين كشور از رفتارهاي تهاجمي خود دست بردارد.
اين رزمايش قرار بود در درياي زرد انجام شود ولي به دليل مخالفت چين به درياي ژاپن منتقل شد. به نوشته خبرگزاري آسوشيتدپرس اين نخستين سري از رزمايش هاي دو كشور بود كه در نزديكي سواحل شرقي كره جنوبي برگزار مي شد. در اين رزمايش 4روزه 20 كشتي جنگي از جمله ناو هواپيمابر يواس اس جرج واشنگتن، 200هواپيماي جنگي و حدود 8000 نيروي نظامي از دو كشور آمريكا و كره جنوبي حضور داشتند. جنگنده هاي 22-F در اين رزمايش براي نخستين بار و به صورت آزمايشي مورد استفاده قرار گرفتند.
با انجام اين رزمايش تنش در شبه جزيره كره به اوج خود رسيد اما بعيد به نظر مي رسد كه اين تنش ها به يك جنگ تمام عيار منجر شود. سئول پايتخت كره جنوبي در 50 كيلومتري از مرزهاي كره شمالي قرار دارد. جنگ در اين منطقه كه برخلاف ديگر مناطق از جمله خاورميانه از يك بستر با ثبات برخوردار است، به نفع هيچ يك از بازيگران حاضر در منطقه نيست. ايالات متحده مي خواهد كره شمالي را وادار به تسليم كند اما نه با جنگ بلكه با اعمال سياست «انزوا و گرسنگي» كره جنوبي، ژاپن و چين نيز در صورت بروز جنگ بسيار متضرر خواهند شد و روسيه نيز از تنش در اين منطقه استقبال نمي كند.
ترديدها در مورد علت حادثه
«هيچ ترديدي وجود ندارد كه كره شمالي با شليك اژدر ناو جنگي چئونان كره جنوبي را از وسط به دو نيم كرده است. اين سخنان اظهارات مقامات آمريكايي از جمله هيلاري كلينتون وزيرخارجه، رابرت گيتس وزير دفاع و جوبايدن معاون رئيس جمهور قبل، حين و بعد از تحقيقات بين المللي در مورد علت غرق شدن ناو چئونان بود. اما در ميان اين اظهارنظرهاي قاطع، ترديدها و انتقاداتي نيز در مورد علت حادثه و مسببان آن ايجاد شد كه در هياهوي رسانه اي گم شده است. ترديدها و انتقادات براي اولين بار از خود كره جنوبي به گوش رسيد. احزاب رقيب و منتقدان دولت سئول، سوال ها و ترديدهايي در مورد جريان، نحوه نتيجه و زمان اعلام نتايج تحقيقات داشتند؛
1-چرا نتايج تحقيقات در مورد مقصر بودن كره شمالي 2ماه بعد از حادثه و درست در زمان شروع مبارزات انتخابات محلي در كره جنوبي اعلام شد؟ بسياري از منتقدان، رئيس جمهور محافظه كار كره جنوبي را متهم مي كردند كه از كشته شدن 46 ملوان اين كشور براي تحريك احساسات راي دهندگان كره اي و كسب موفقيت در انتخابات محلي استفاده كرده است.
2-ناو چئونان با تكنولوژي بسيار پيشرفته و مجهز به سيستم رديابي صوتي با برد وسيع و حس گرهاي زيرآبي بود. چطور زيردريايي كره شمالي كه يك كشور با تكنولوژي سطح پايين نظامي است، توانسته به آب هاي كره جنوبي نفوذ كرده و ناو چئونان را هدف قرار دهد و بعد بدون اين كه شناسايي و نابود شود و حتي ردي از خود به جاي گذارد سريع منطقه را ترك كند؟!
3- آقاي شينگ سانگ چول از حزب دموكراتيك به عنوان يكي از اشخاصي كه در تحقيقات حضور داشت درباره غرق شدن اين كشتي مي گويد «من هيچ نشانه اي از انفجار پيدا نكردم. علت مرگ 46 ملوان خفگي در آب به علت غرق شدن بوده است بدن همه آنها سالم بود. ما هيچ ماهي مرده اي را در دريا و در نزديكي محل غرق شدن كشتي پيدا نكرديم. در صورتي كه اگر ناو به دليل انفجار شليك اژدر در دريا غرق شده بود، وجود تعداد زيادي ماهي مرده در نزديكي محل حادثه بسيار طبيعي بود. وي كه در 30 آوريل به همراه اعضاي كميته تحقيق لاشه اين ناو را بازرسي كرده بود ادامه داد: «ناو چئونان در آب هاي كم عمق شبه جزيره كره با زمين برخورده كرده و زماني كه مي خواسته خود را از اين وضعيت نجات دهد با يك صخره برخورد كرده و آسيب ديده است. اين حادثه مثل بسياري از حوادث تاسف باري است كه در دريا و براي ساير كشتي ها اتفاق مي افتد» وي بلافاصله بعد از اين اظهارات از گروه تحقيق كنار گذاشته شد. وزير دفاع كره جنوبي در توضيح علت كنار گذاشتن «شينگ» از گروه تحقيق گفت: «وي به علت تخصص كم، اظهارات غيرمسئولانه و فقدان منطق علمي از جريان تحقيقات كنار گذاشته شد» منتقدين اين اقدام دولت را نشانه اي از عدم صداقت و مخفي كاري تلقي كردند.
4- دانشگاهيان كره جنوبي نيز با منتقدان همنوا شده نسبت به جريان، نتيجه و مستندات تحقيقات ابراز ترديد كردند. دو تن از اساتيد كره اي كه در آمريكا زندگي مي كنند در توكيو كنفرانسي خبري را براي بيان ترديدهايشان برگزار كردند. ترديدها در مورد تك پاره هاي يك اژدر بود كه دولت كره جنوبي مدعي بود آن را در نزديكي محل حادثه پيدا كرده است. بر روي اين قطعه پيدا شده شماره سريالي با فونت كره شمالي حك شده بود. «لي» پروفسور فيزيك در دانشگاه ويرجينياي آمريكا در اين باره طي كنفرانس خبري گفت: «شما مي توانيد هر چيزي را برداريد و روي آن علامتي حك بكنيد و بعد ادعا كنيد كه اين ساخت كره شمالي است.» وي اين گونه ادامه داد: «اين قطعات اژدر بلافاصله بعد از اين رو شد كه شك و ترديدها در مورد دست داشتن پيونگ يانگ در اين حادثه بالا گرفت. دولت مدعي است قطعه فوق 50 روز بعد از حادثه از زير آب و در نزديكي محل حادثه از زير آب پيدا شده است ولي اين قطعه بسيار بيشتر از آن چه كه انتظار مي رفت پوسيده شده بود. آن چه كه جاي تعجب دارد اين است كه خط آبي روي اين قطعه كه نشان مي دهد ساخت كره شمالي است بسيار واضح و شفاف بود و اين خود جاي ترديد دارد. پروفسور «لي» در كنفرانس فوق اين گونه از صحبت هاي خود نتيجه گيري كرد «به نظرم دولت دروغ گفت زماني كه ادعا كرد اين قطعه را از زير آب و در محل حادثه پيدا كرده است. من فكر مي كنم اين قطعه تكه اي از مواد قديمي است كه در انبار براي چنين روزي نگهداري شده بود.»
5- گزارش كامل حادثه توسط مقامات رسمي كره جنوبي منتشر نشد و تنها پنج صفحه از اين گزارش و آن هم به صورت خلاصه در اختيار رسانه ها قرار گرفت.
«كيم جوول وو» مقام رسمي سابق وزارت دفاع كره جنوبي كه هم اكنون به عنوان يك تحليلگر با هيئت مشاوران «موسسه كره براي تحليل هاي دفاعي» همكاري مي كند در اين باره به يك روزنامه كره اي گفت: «من نمي دانم آنها چرا گزارش كامل اين حادثه را منتشر نمي كنند مقامات رسمي سعي دارند به تناقضات و تضادهاي موجود در اين حادثه سرپوش بگذارند» روزنامه هاي كره اي نيز در اين باره نوشتند «مقامات نظامي به عمد با تحريف اطلاعات، گزارشات خلاف واقع و جهت دار را به مقامات رسمي دولت تحويل داده اند.»
مردم كره جنوبي نيز به نظر مي رسد گيج شده اند، آنها نمي دانند چه چيزي درست است. نظرسنجي ها نشان مي دهد بيش از 20درصد مردم باور ندارند كه كره شمالي مسبب غرق شدن ناو چئونان باشد.
نماينده ارشد دولت سئول در امور كره شمالي دراين باره مي گويد: «با اين ترديدها و انتقادات كه در درون كشور درمورد علت حادثه ايجاد شده است؛ متقاعد كردن چين و روسيه براي اعمال مجازات هاي گسترده برضد پيونگ يانگ خيلي بعيد به نظر مي رسد. آنها به ما مي گويند حتي در درون خود كشور شما هم عده زيادي از مردم نتايج تحقيقات را قبول ندارند.»
كارشناسان روس نيز كه براي بررسي موضوع به سئول سفر كرده بودند بعد از بررسي لاشه كشتي غرق شده و بقاياي اژدري كه گفته مي شد متعلق به كره شمالي است و نيز گفتگو با ملوانان نجات يافته و كارشناسان به نتيجه قطعي كه نشان دهد كره شمالي مسبب حادثه است، دست نيافتند.
بهره برداري واشنگتن
«ويرآدام توماس جي» نماينده ارشد آمريكا در گروه تحقيق بعد از اعلام رسمي نتايج بررسي ها درمورد علت حادثه، گفت: «محققان همه احتمالات را مورد بررسي قرار دادند برخورد با مين، برخورد با صخره و انفجار داخلي، اما نتيجه تحقيقات ما نشان مي دهد ناو چئونان كره جنوبي با شليك اژدر توسط ناو كره شمالي غرق شده است.» تحليل هاي مبتني بر هزينه- فايده يكي از معتبرترين تحليل ها در بررسي مسائل بين المللي به شمار مي رود. بايد ديد سود و زيان غرق ناو جنگي چئونان نصيب كدام كشورها شده است. سؤال اينجاست كره شمالي از نابودي چئونان چه سودي برده است؟
جواب واضح است هيچ. تصويب بيانيه عليه كره شمالي.
ايجاد محدوديت عليه كشتي هاي اين كشور، قطع روابط با همسايه جنوبي، مسدود شدن 100حساب بانكي در خارج توسط ايالات متحده و برگزاري يك رزمايش بزرگ بر ضد اين كشور و حضور صدها هواپيما و ناو جنگي و هزاران نيروي نظامي دشمن در نزديكي مرزهايش به بهانه غرق شدن همين كشتي بخشي از هزينه هايي است كه اين كشور متحمل شده است.
آن چه كه مسلم است نتيجه غرق شدن چئونان به صورت كامل به نفع ايالات متحده تمام شده است. ناوشكن چئونان نزديك جزيره بائينگ نيوگ كره جنوبي غرق شد. اين جزيره محل استقرار پايگاه مشترك نظامي اطلاعاتي آمريكا و كره جنوبي است. علاوه بر آن 4كشتي نيروي دريايي آمريكا به عنوان بخشي از رزمايش مشترك آمريكا- كره جنوبي تحت عنوان «جوجه عقاب» در زمان غرق شدن چئونان در نزديكي محل حادثه بوده اند. حال جاي اين سؤال مطرح است كه نيروهاي نظامي آمريكا مستقر در منطقه در زمان بروز اين حمله باتوجه به برتري نظامي و تكنولوژيك خود نسبت به كره شمالي چرا واكنشي نشان نداده اند.
واقعيت اين است اين حادثه چه كار آمريكا باشد چه نباشد، اين واشنگتن است كه منافع فراواني از آن برده و مي برد.
1- يكي از اهداف اصلي براي افزايش تنش در شبه جزيره كره اعمال فشار بر نخست وزير وقت ژاپن يوكيوهاتوياما بود تا از قصد خود براي وادار كردن نيروي دريايي آمريكا به ترك جزيره اوكيناوا منصرف شود چرا كه دولت وي با شعار بيرون كردن آمريكا از اوكيناوا به روي كار آمد.
هاتوياما اعتراف كرد تنشي كه بر سر غرق شدن كشتي چئونان در منطقه ايجاد شد نقش زيادي در تصميم او نسبت به باقي ماندن ناوگان آمريكايي در جزيره اوكيناوا بازي كرد. تصميم هاتوياما باعث شكاف در دولت ائتلافي چپ ميانه شد. دولت هاتوياما سقوط كرد و آمريكا در جزاير ماند. با بروز اين حادثه آمريكا به ژاپن و كره جنوبي فهماند كه براي تأمين امنيتشان هنوز به آمريكا نياز دارند و هنوز زمان آن نرسيده است كه اين كشور نيروهاي نظامي و پايگاه هاي خود را از اين منطقه خارج كند.
2- ايالات متحده براي دفاع از تنگه تايوان و كنترل چين و رصد فعاليت هاي اين كشور و احياناً نشان دادن واكنش سريع به تحركات پكن به حضور نظامي وسيعتري در اين منطقه نياز دارد. چين يك قدرت درحال رشد است و خيزش اين كشور مقامات كاخ سفيد را نگران كرده است كارشناسان مسائل استراتژيك معتقدند چين در سال 2045 ميلادي به درجه اي از انباشت ثروت و قدرت خواهد رسيد كه بتواند نظم موجود را به چالش بكشد و نظم جهاني جديدي را تعريف كند.
ماجراي كشتي چئونان اين فرصت را در اختيار آمريكا قرار داد كه به بهانه برخورد سريع و قاطع با حوادث احتمالي مشابه، به تجهيز ناوگان و پايگاه هاي خود در شبه جزيره كره و ژاپن بپردازد.
3- ايجاد اجماع برضد كره شمالي و اعمال فشارها و تحريم هاي بيشتر به منظور تغيير رفتار رژيم حاكم بر كره شمالي را نيز نبايد فراموش كرد. آمريكا از فضاي احساسي به وجود آمده بعد از غرق چئونان و كشته شدن 46 ملوان كره اي حداكثر استفاده را برد و اجماع سنگيني را عليه كره شمالي ايجاد كرد به نحوي كه حتي چين و روسيه هم نتوانستند مقاومت چنداني كنند. اين فشارها از اعمال تنبيهات و تحريم هاي شديدتر شروع و در نهايت به رزمايش گسترده و سنگين هفته گذشته ختم شد و در آينده نيز ادامه خواهد داشت. با اين تفاسير مي توان چنين نتيجه گيري كرد كه غرق شدن كشتي كره جنوبي يك فرصت استثنايي بود كه ايجاد شد براي پيشبرد منافع آمريكا در شرق آسيا، ترور رفيق حريري هم در لبنان در خدمت منافع آمريكا و اسرائيل بود تا فشارها بر سوريه و حزب الله بيشتر شود. حوادث 11سپتامبر نيز در نهايت به نفع ايالات متحده شد تا به بهانه اين حملات سلطه نظامي خود را در منطقه استراتژيك خاورميانه تقويت و تثبيت كند با اين اوصاف بروز حوادث مشابه در آينده دور از انتظار نخواهد بود.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14