(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 5 مهر 1389- شماره 19750

الگوي رشد اقتصادي مطلوب
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد
رمزگشايي از معماي شكست دشمن
دست هاي نامرئي -33

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




الگوي رشد اقتصادي مطلوب
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد

نوشته : مهدي جمشيدي
6- در نظام سرمايه داري، «فاصله ها و شكاف هاي عميق طبقاتي» موجه و منطقي تلقي مي شود، زيرا عدالت در اين تفكر قداست و منزلتي ندارد.
البته اسلام به دنبال تشكيل جامعه بي طبقه از نظر اقتصادي نيست، بلكه خود قرآن، تفاوت هاي اقتصادي را امري تكويني مي انگارد:
«نحن قسمنا بينهم معيشتهم في الحياه الدنيا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا»8
«ما بين آنها روزي شان را در زندگاني تقسيم كرديم و بعضي از آنها را بر بعضي ديگر برتري داديم تا بعضي (به ثروت) بعضي ديگر را مسخر خدمت كنند.»
اما اسلام در عين حال:
الف: مخالف شكاف هاي طبقاتي است، به طوري كه عده اي در فقر به سر برند و عده اي ديگر، در شكم بارگي و عيش مستانه.
ب: توصيه به انفاق مي كند، آنچنان كه حضرت علي (ع) مي فرمايد:
«خداوند سبحان، در امول توانگران، معاش فقرا را قرار داده است. در نتيجه، هيچ فقيري گرسنه نماند مگر اينكه توانگري به همان مقدار از مال فقير بهره مند شد. و خداوند متعال آنان را در مورد اين ظلم، بازخواست خواهد كرد.»9
ج: تفاوت هاي طبقاتي بايد حاصل تلاش اقتصادي سالم و مشروع باشد، نه اين كه فرد با استثمار و تضييع حقوق ديگران، به قله هاي ثروت صعود كند و ديگران را به دره فقر و تهي دستي بيفكند:
«جامعه تبعيضي جامعه اي است كه رابطه انسان ها براساس استعمار و استثمار است، يعني بهره كشي جبري و زندگي افرادي به حساب كار و زحمت افراد ديگر. ولي جامعه طبيعي جامعه اي است كه هرگونه بهره كشي و زندگي يك فرد به حساب فرد ديگر محكوم است. رابطه انسان ها، رابطه تسخير ] رام كردن[ متقابل است؛ همه آزادانه و در حدود امكانات و استعدادهاي خود مي كوشند و همه مسخر و رام يكديگرند، يعني استخدام طرفيني در بين آنها حكمفرماست. بديهي است كه به حكم تفاوت و اختلاف طبيعي ميان افراد آنكه نيرو و استعداد بيشتري دارد، بيشتر نيروها را به سوي خود جذب مي كند.»10
7- نمي توان پذيرفت كه انگيزه منفعت طلبي شخصي، موجب رشد اقتصادي جامعه مي شود، زيرا گاهي «منافع افراد» با «منافع جامعه» همسو نيست. بنابر اين، حاكميت اين نگاه سبب مي شود كه فرد به بهاي آسيب رساندن به مصالح جمعي و عمومي، منافع فردي خود را دنبال كند، چرا كه آنچه در نهايت تعيين كننده است، حداكثر سود است و نه اصول اخلاقي و وجداني!
8- توسعه و رشد اقتصادي موردنظر نظام سرمايه داري، اعتنايي به توزيع عادلانه ثروت ندارد، بلكه تنها در پي توليد بيشتر ثروت است. به عنوان مثال، از جمله مهم ترين شاخص هاي سنجش رشد اقتصادي، «توليد ناخالص ملي» است كه عبارت است از: مجموع كالاها و خدماتي كه در يك مقطع زماني در جامعه توليد مي شود. اما شاخص ياد شده به اين پرسش مهم پاسخ نمي دهد كه ثروت توليد شده، چگونه توزيع مي شود؟! آيا اين ثروت تنها نصيب بخش كوچكي از جامعه مي شود و اكثريت افراد از آن بي بهره اند؟!
روشن است كه الگويي از رشد اقتصادي، مطلوب اسلام است كه نتيجه و حاصلش، رفاه مادي و معيشتي همه افراد جامعه باشد، نه فقط فربه تر شدن ثروتمندان و سرمايه سالاران، زيرا خداوند نعمت هاي مادي دنيا را براي استفاده همه انسان ها آفريده است، نه فقط براي عده اندكي! از اين رو، «عدالت» به معني وجود فرصت هاي برابر اقتصادي و احترام به حقوق اقتصادي ديگران، يك اصل بنيادين محسوب مي شود.
9- در آيات و روايات اسلامي، مواردي را مشاهده مي كنيم كه در آن ها سخن از مذمت و نكوهش دنيا به ميان آمده است. چنين مضاميني ممكن است اين تصور را ايجاد كند كه از ريشه دين و دنيا، دو مقوله كاملاً متضاد و ناسازگار هستند و اسلام با توليد ثروت و سرمايه و رفاه مادي مخالف است. در اينجا به تبيين اين مسئله مهم مي پردازيم.
از ديدگاه اسلام، «نظام هستي» بر پايه حقيقت استوار است و همه موجودات براساس خير و حكمت و حسن غايت آفريده شده اند:
«الذي أحسن كل شي خلقه» 11
«آن خدايي كه هر چيزي را به بهترين صورت خلق كرد.»
از اين رو، مذمت دنيا در آيات و روايات مذكور، متوجه «جهان آفرينش و نعمت هاي آن» نيست. واقعيت اين است كه «دنيا» ذاتاً داراي قبح نيست، بلكه آنچه مورد نكوهش است نسبت و رابطه اي كه انسان با دنيا بر قرار مي كند.
توضيح اين كه، انسان به صورت تكويني و ذاتي داراي يك سلسله علايق و تمايلات است كه خداوند از خلقت آنها در نهاد انسان، اهداف و غاياتي حكيمانه را جستجو كرده است. همان طور كه جهان آفرينش، شايسته مذمت نيست، اين «تمايالات و غرايز طبيعي» نيز نبايد مورد تحقير و سرزنش واقع شوند. پس اين گفته كه علاقه به دنيا به طور مطلق مذموم است، صحيح نيست، بلكه آن نوع از علاقه و تمايل به دنيا و ماديات كه انسان را اسير و دلبسته مي سازد و او را از حركت و سير به سوي تحصيل كمالات معنوي و قرب به خداوند باز مي دارد و در ماديات متوقف مي كند، مطرود است. اين گونه از رابطه ميان انسان و دنيا را مي توان با تعابيري همچون «دنياگرايي»، «ماده زدگي» و «دنيا پرستي» توصيف كرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
8- سوره زخرف، آيه .32
9- نهج البلاغه، ترجمه محمدتقي جعفري، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ اول، 1380، حكمت شماره 328، ص .1101
10- مرتضي مطهري، مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي، جلد دوم: جهان بيني توحيدي، تهران: انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، 1382، ص .55
11- سوره سجده، آيه 7.
پاورقي

 



رمزگشايي از معماي شكست دشمن
دست هاي نامرئي -33

نويسنده: محمد عبدالهي
آرش رحماني پور؛ عامل بمب گذاري ها در مناطق مختلف تهران
1- سال 85 به وسيله شبكه ماهواره از طريق يكي از دوستانم با نام و تفكرات انجمن پادشاهي ايران آشنا شدم و حس كنجكاوي سبب شد تا دريك فرايند كوتاه مدت با اين انجمن رابطه برقرار كنم؛
2- انجمن پادشاهي ايران تلاش مي كند با ايجاد فضاي شديداً نژادپرستانه به ايرانيان القا كند وظيفه آن ها اينست كه در برابر اسلام و مسلمانان بايستند تا به اصطلاح خود كشور ايران را نجات دهند؛
3- اميد(از اعضاي انجمن پادشاهي) ضمن آموزش يارگيري به ما آموزش مي داد كه چگونه از تظاهرات و اعتصابات سوءاستفاده كرده و با وارد كردن خسارات مالي و جاني يك صحنه جنگ شهري ايجادكرده و در واقع از اين طريق پايه هاي نظام جمهوري اسلامي را سست كنيم؛
4- سران انجمن پادشاهي ايران تأكيد داشتند در صورت ناامن كردن اماكن مذهبي و كاهش حضور مردم در اين گونه اماكن مي توان به حكومت فشار آورده و پايه هاي نظام را تضعيف كرد؛
5- يكي از ماموريت هاي من انفجار در شعب اخذ رأي در دو نقطه مهم و حساس يكي مسجدالنبي نارمك و ديگري حسينيه ارشاد بود.
محمدرضا علي زماني؛ سرپل گروهك تروريستي انجمن پادشاهي در ايران:
1- اصلي ترين كارمان ياد دادن و آگاهي از راه هاي مختلف براي ايجاد نوعي دين گريزي و دين ستيزي بود تا بتوانيم پشتوانه نظام را از بين ببريم؛
2- با توجه به ارتباطي كه با نيروهاي آمريكايي مستقر در عراق داشتيم آن ها نيز از ما اطلاعاتي در خصوص مسائل داخلي ايران از جمله مسائل دولتي و مسائل مربوط به دانشجويان مي خواستند؛
3- گروهك تروريستي انجمن پادشاهي فرمول هاي ضعيف و قوي توليد بمب ها را براي ما ارسال مي كرد؛
4- در مرحله اول بطري هاي انفجاري و پس از آن نيز فرمول بمب هاي قوي را در اختيار ما قرار دادند كه نهايت هدف آن ها كشتار هرچه بيشتر مردم و مسئولان نظام بود؛
5- از طرف آمريكايي ها و دفتر انجمن پادشاهي ايران بودجه هايي را براي ادامه كار و تأمين معاش دريافت مي كرديم.
محمدرضا علي زماني؛ از متهمان پرونده كودتاي مخملي
1- نفوذ در احزابي كه قصد شركت در انتخابات را داشتند به همراه نفوذ در دانشگاه ها و اصناف كارگران از جمله برنامه هايي بود كه قرار شده بود ما در قالب اقداماتي براي نيروهاي آمريكايي و انجمن پادشاهي ايران انجام دهيم؛
2- نفوذ رابطين خود در احزاب، دانشگاه ها و مراكز دولتي بايد صورت مي گرفت چراكه ما نياز به اطلاعات به روز داشتيم؛
3- از جمله اقدامات ديگري كه براي مديريت آن بنده به ايران سفر كرده بودم، تشويش اذهان عمومي و ايجاد شك وشبهه براي ابطال انتخابات و رأي گيري مجدد بود.
رمز گشايي از معماي شكست هاي پي درپي دشمن
اصلي ترين مشكل جوامع بشري در طول قرن هاي متمادي وجود رهبران ضعيف ونااهل بوده است. اين جوامع هرگاه از زمامداران داراي تدبير، تقوا وشجاعت برخوردار بوده اند، توانسته اند گام هايي به سمت تعالي بردارند .
محوري ترين عامل سلطه پذيرشدن وتحت استثمار قرارگرفتن برخي ملت هاي مسلمان در برهه هاي تاريخي گوناگون وجود رهبراني بوده است كه با ناكارآمدي وبي تقوايي به رجحان منافع شخصي بر منافع عمومي تن داده و درنهايت مقهور قدرت هاي ظالم ومتجاوز شده اند.
چنانچه در روزگار استيلاجويي و هجمه هاي كشورهاي استعمارگر و لشگركشي هاي آن ها، زمامداران مسلمان از ديانت، پاكدامني، غيرت وشجاعت كافي برخوردار بودند، اكنون جهان اسلام شاهد اوضاع متفاوتي بود. طرفه آن كه مديران ناكارآمد ورهبران بي كفايت جوامع مسلمان، سستي و تزلزل نظام اخلاقي وسياسي آنان را در مقاطع گوناگون رقم زده وجوامع اسلامي را به سوي ضعف سوق داده اند.
تجربيات ارزشمند تاريخ اسلام گواه آنست كه در دوره هايي از تاريخ تمدن اسلامي كه دستگاه مديريت جامعه صالح وتوانمند بوده است خطاهاي موجود در متن جامعه به تدريج ودر سايه ي رهبري كارآمد اصلاح شده است.
فراتر از مفهوم عام، ضرورت وجود رهبري توانمند براي جوامع اسلامي موضوعي است كه در منظومه ي فكري تشيع ازآن به
«مدير ولايي» تعبير گرديده است. اهميت اين امر بدان مرتبه است كه در موضوع غدير به نبي مكرم اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم) خطاب شد كه چنانچه موضوع ولايت و رهبري پس از آن بزرگوار به امت بازگو نگردد مانند آن است كه اصل رسالت تبليغ نشده است. بااين تفاصيل وبراساس نص صريح قرآن كريم موضوع تشكيل حكومت، مساله ولايت وامر مديريت كشور جزء متون اصلي دين به شمار مي رود.
مروري بر تاريخ انقلاب اسلامي ايران نشان مي دهد كه سكاندار نجات كشتي انقلاب در فتنه هاي سهمگين تاريخ انقلاب، درايت و هوشمندي رهبري آن بوده است. حوادثي كه از نخستين روز شكل گيري نظام اسلامي آغاز شده و همچنان ادامه دارند. بارزترين و برجسته ترين مشكلات دهه نخست انقلاب حمله رژيم بعث به ايران است.
بدون شك پيروزي جمهوري اسلامي ايران در جنگ تحميلي هشت ساله كه به تعبيري، طولاني ترين نبرد قرن بيستم بوده است، محصول رهبري هوشمندانه امام راحل مي باشد. از سويي در عرصه ي نبرد خاموش يا به تعبير دقيق تر «جنگ نرم دشمن» كه پس از مصاف طولاني مدت در نبردگاه سخت از سوي همان دشمنان و به تلافي شكست هاي گذشته آغازگرديده است، فرماندهي و هدايت حكيمانه ي مقام معظم رهبري موجبات شكست هاي بعدي دشمن را فراهم آورد.
اگر چه آغاز رهبري حضرت آيت الله خامنه اي با طيف متنوعي از فتنه گري هاي دشمنان بيروني ومنافقان دروني همراه بود اما در فتنه ي عميقي كه در سال 88 به بهانه ي انتخابات رياست جمهوري دوره ي دهم به وقوع پيوست، پيچيده ترين صحنه ي جنگ نرم رقم خورد .در اين برهه، تجربه دشمنان انقلاب اسلامي در مواجهه با ايران اسلامي در سه دهه ي گذشته و فرصت و امكاني كه بازيگران داخلي جنگ نرم براي دشمن بيروني فراهم آوردند شرايطي را درون كشور رقم زد كه برخي، ساده لوحانه باوركردند كه تنش ها وآشوب هاي پس از انتخابات، رؤياي چندين ساله ي فروپاشي نظام اسلامي را به واقعيت تعبير خواهدكرد.
با چنين تفسير توهم گوني بود كه در يك فرآيند پيچيده، تمامي ابزار و امكانات رسانه اي و ديپلماتيك دشمنان بيروني در كنار توان جاسوسي واطلاعاتي سرويس هاي امنيتي كشورهاي غربي به صحنه آمده و با تلفيق سه دكترين؛ مهار، جنگ رسانه اي و نافرماني مدني تلاش كرد تا توهم حركت نظام اسلامي را در مسير فروپاشي تسريع نمايد.
دراين گذر با نگاهي همه جانبه به وقايع سال گذشته سعي شده است آنچه كه در حين اين بحران و پس از آن اتفاق افتاد با محوريت نقش آفريني خاص رهبر معظم انقلاب در مهار بحران و خنثي سازي كودتاي طراحي شده عليه نظام مورد بررسي قرارگيرد.
مديريت بحران رهبرمعظم انقلاب
«شيعه پرنده اي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تير هاي ماست. پرنده اي كه دو بال دارد: مهدويت و عدالت خواهي و يك بال ديگر شهادت طلبي كه ريشه در كربلا دارد. البته شيعه بعد سومي هم دارد كه اهميتش بسيار است؛ اين پرنده زرهي به عنوان ولايت پذيري به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان مي شود. شيعه عنصري است كه هر چه او را از بين ببرند بيشتر مي شود. مهندسي معكوس شيعيان اين است كه ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد تا اين را خط نزنيد نمي توانيد به ساحت قدسي كربلا و مهدويت تجاوز كنيد.»
اين اظهار نظر فوكوياما در كنفرانس اورشليم اظهار عجز غرب در مواجهه با خصيصه هاي رهبري در حفظ ساحت كربلا و مهدويت علاوه بر درايت اين مقام مهم در مهندسي بحران است كه نمود آن را مي توان در تمامي عرصه ها پس از آغاز زعامت ايشان و حتي پيش از آن جستجو كرد.
اسلام شناسي، مديريت اجتماعي، عدالت و پارسايي، قاطعيت و هوشياري، فروتني، بينش سياسي، زمان شناسي و جامعه شناسي و بسياري از خصايل ارزشمند ديگر از جمله ويژگي هاي رهبري معظم انقلاب اسلامي به شمار مي رود كه در مواجهه با بحران هاي بي شمار دودهه اخير توانسته كارساز باشد.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14