E-mail:shayanfar@kayhannews.ir

بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد تناقضات دروني نظام سرمايه سالار آمريكا

نوشته : مهدي جمشيدي
نگاهي به تناقضات دروني امپراطوري سرمايه سالار آمريكا اين حقيقت را روشن مي سازد كه چگونه غرب و نظريه پردازان و سياست مداران آن، نه تنها بشر مدرن غربي، بلكه همه جوامع بشري را گرفتار مصائب و معضلات مختلفي كرده اند:7
اول، آمريكا مدعي «اعتقاد به دموكراسي» و احترام به ساير ملت ها»ست اما تجربه عملي تاريخ سياسي اين كشور در طول دويست سال گذشته ثابت كرده كه آمريكا در خارج از مرزهاي خود عليه دموكراسي، توطئه و سعي در ساقط كردن حكومت هاي دموكراتيك مي كند! فاجعه شيلي و برزيل در سال 1960 و مخالفت آمريكا با دولت هاي دموكراتيك بوليوي و شيلي از مهم ترين مصاديق اين ادعا هستند.
دوم، از دو دهه گذشته تاكنون در آمريكا، شاهد افزايش شكاف طبقاتي، نسبت مردم فقير به ثروتمند، بيكاري، بي سوادي، ورشكستگان اقتصادي و وابستگي مردم و دولت اين كشور به قرض هاي خارجي هستيم.
سوم، دكترين نظامي آمريكا براساس افزايش ميزان توانايي ها و توانمندي هاي ايالات متحده قرار گرفته است به گونه اي كه ساير قدرت هاي رقيب، توانايي رقابت نظامي با اين كشور را نداشته باشند. برتري طلبي و خودخواهي نظامي ايالات متحده باعث شده تا اين كشور، داشتن بيست هزار بمب اتمي و پايگاه هاي نظامي متعدد در سراسر جهان را حق خود بداند اما با دفاع ساير كشورها از مرزهاي خود در برابر تجاوز آمريكا و تلاش آن ها در راستاي پيشرفت نظامي مخالفت كند!
چهارم، مسئله مبارزه آمريكا با تروريسم، بهترين مسئله اي است كه مي تواند دوگانگي آمريكا را نشان دهد. زماني كه آمريكا به وسيله شهروندان خود در قضيه اوكلاهاما يا عوامل خارجي در حادثه تروريستي يازده سپتامبر، مورد تعرض و تهديد قرار مي گيرد، حاضر به مبارزه جهاني عليه تروريسم مي شود اما در حالي كه اقدام به مداخله نظامي در امور ساير كشورها مي كند، از به كارگيري واژه تروريسم در قبال رفتار خود امتناع مي ورزد! همچنين، در جريان حمله آمريكا به عراق، در روزنامه هايي چون واشنگتن پست، همواره از ميزان كشته شدگان سربازان آمريكايي در جنگ با عراق، آمار و ارقام مختلفي به چاپ مي رسد و حال آن كه از ميزان تلفات و كشتار مردم بي گناه عراق سخني به ميان نمي آيد!
پنجم، با سقوط شوروي و اروپاي شرقي، ايالات متحده آمريكا و كشورهاي اروپاي غربي به كشورهاي كوچكي چون اسلووني، صربستان و چك واسلواكي استقلال اعطا كردند اما در مورد بوسني و هرزه گوين به دليل ترس ناشي از شكل گيري يك كشور مسلمان مستقل در مركز اروپا به دليل بالا بودن جمعيت مسلمان آن، حاضر نشدند استقلال آن را بپذيرند! امتناع غرب نيز باعث شد تا ده ها هزار نفر از مسلمانان اين كشور به دست صرب ها و كروات ها به قتل برسند! از سوي ديگر، زماني كه اوضاع بالكان به وخامت گراييد و پايگاه هاي ايالات متحده در مديترانه شرقي مورد تهديد قرار گرفتند، اروپا و امريكا مصمم به مداخله شدند تا حدي كه صربستان و مونته نگرو را بمباران كردند!
ششم. امروزه شاهد قطع همكاري امريكا با سازمان هاي بين المللي در مواردي كه تصميمات آنان در راستاي منافع ايالات متحده نباشد، هستيم. امتناع مقامات كاخ سفيد از امضاي معاهده كيوتو (معاهده مربوط به جلوگيري از آسيب رساندن كشورهاي صنعتي به محيط زيست كره زمين)، نپذيرفتن دادگاه بين المللي كيفري، لغو قراردادهاي كاهش سلاح هاي اتمي ميان ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي و توسل به اقدام نظامي يك جانبه آمريكا عليه رژيم صدام حسين در سال 2003 با وجود عدم صدور مجوز اقدام نظامي توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد، از جمله مصاديقي هستند كه بي اعتنايي ايالات متحده به تصميم هاي سازمان ها و معاهدات بين المللي را نشان مي دهند.
علاوه بر اين ها، بزرگترين رقم تجارت در دنياي مدرن به مواد مخدر، سلاح هاي كشتار جمعي و امور جنسي اختصاص دارد! سكس و خشونت بر فرهنگ رسانه اي غرب غلبه يافته است! بيش از دوميليارد نفر از ساكنان كره زمين (يعني حدود يك سوم مردم جهان) در فقر زندگي مي كنند! حتي در خود آمريكا، سيزده درصد جمعيت در فقر و گرسنگي به سر مي برند! و اما درباره جنگ و تلفات انساني آن در دوره اخير، گيدنز مي نويسد:
«سده بيستم، سده جنگ است و در آن، شمار درگيري هاي جدي نظامي با تلفات چشمگير انساني، از هر دو سده پيش بسيار بيشتر بوده است. تاكنون در سده بيستم، بيش از صد ميليون انسان در جنگ ها كشته شده اند كه حتي با در نظر گرفتن افزايش جمعيت كل جهان، نسبت تلفات آن بيشتر از سده نوزدهم بوده است! حتي اگر درگيري هسته اي محدودي رخ دهد، تلفات انساني آن تكان دهنده خواهد بود، چه رسد به يك جنگ تمام عيار هسته اي ميان دو ابرقدرت جهاني كه مي تواند بشريت را سراسر ريشه كن سازد!»8
بنابراين، بايد گفت:
«جهاني كه امروزه در آن زندگي مي كنيم، جهان دلهره آور و خطرناكي است. اين قضيه ما را واداشته است كه در مورد اين فرض كه پيدايش مدرنيت به شكل گيري سامان اجتماعي شادمانه تر و ايمن تري خواهد انجاميد، تجديد نظر كنيم.»9
در اين حال، غيرطبيعي نيست كه متفكران غربي با اين پرسش روبرو شوند كه: «چرا اكنون ما بايد در جهان افسارگسيخته اي زندگي كنيم كه با آنچه انديشمندان روشن انديش پيش بيني مي كردند، اين قدر متفاوت است؟ چرا تعميم خرد دوست داشتني، جهاني را به بار نياورده كه تابع پيش بيني و نظارت ما باشد؟»10
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
7- حميد مولانا، «تناقضات افول دهنده امپراطوري آمريكا» روزنامه كيهان، 18 آذر 1385، ص .16
8- آنتوني گيدنز، پيامدهاي مدرنيت، ترجمه محسن ثلاثي، تهران: نشر مركز، 1377، ص .13
9- همان.
10- همان، ص .181

جنگ نرم 60 مؤسسه غربي با ايران اسلامي دست هاي نامرئي -40

نويسنده: محمد عبدالهي
مؤسسه هاي آمريكايي و غربي
دشمن بيدار است،خبرهايي كه از مراكز حساس سياسي و امنيتي دنيا به دست ما مي رسد، نشان مي دهد كه دستگاه هاي عظيم و گسترده اي با بودجه هاي كلاني به طور دائم متوجه به نظام جمهوري اسلامي هستند، با انگيزه هايي كه دارند كه گفته شده است و معلوم است براي ما و شما؛ دارند كار مي كنند، هر روز طرحي را به ميدان مي آورند و هر روز عرصه جديدي را در مقابل جمهوري اسلامي مي آرايند و اين ادامه پيدا خواهد كرد تا وقتي كه مأيوس بشوند.
مقام معظم رهبري (دام ظله العالي)، 4/6/88
مؤسسات آمريكايي و غربي پشتيبان انقلاب هاي مخملي در ايران:
هم اكنون 60 بنياد و مؤسسه مرتبط با جنگ نرم در ايران در حال فعاليت مي باشند كه اسامي آن ها بدين شرح است366:
بنياد سوروس يا بنياد جامعه باز367، مركز بين المللي محققان وودرو ويلسون368، خانه آزادي369، صندوق اعانه ملي براي (دموكراسيN.E.D) 370،( مؤسسه دموكراتيك ملي N.D.I) 371، (موسسه جمهوري خواه ملي N.R.I) ) 372، مؤسسه براي دموكراسي در (اروپاي شرقي(مقر ورشو ( I.D.E.E) )373، مركز دموكراتيك اروپاي شرقي(مقر ورشو) ( E.E.D.C) 374، بنياد فورد375، بنياد برادران راكفلر376، مؤسسه هوور دانشگاه استانفورد377، مؤسسه هلندي هيووس378، مناز انگليس379، انجمن سازمان ملل ايالات متحده آمريكا380، بنياد كارنگي381، ويلتون پارك انگليس382، سازمان جستجو براي زمينه هاي مشترك383، شوراي جمعيت384، انستيتو واشنگتن براي مسائل خاورميانه نزديك385، انستيتو اسپن386، مؤسسه آمريكن اينتر پرايز387، بنياد آمريكاي جديد388، بنياد اسميت ريچاردسون389، صندوق ژرمن مارشال آمريكا(داراي دفاتر در آلمان، بلژيك و ...)390، مركز بين المللي براي حل مسالمت آميز391، بنياد عبدالرحمن برومند، دانشگاه يل392، مركز مردين393، بنياد دموكراسي در ايران394، انستيتو بين المللي جمهوري خواهان395، انستيتو ملي دموكراتيك396، انستيتو ابتكار آمريكائي، انستيتو دموكراسي در اروپاي شرقي397، مركز كمك رساني آمريكا398، مركز بين المللي تجارت خصوصي399، مركز آمريكائي براي هم بستگي بين المللي كارگران400، مركز بين المللي براي انتقال دموكراسي401، انجمن تشكيل دموكراسي402، انستيتو آلبرت انيشتين403، جنبش جهاني براي دموكراسي404، شبكه فعالان جوان دموكراسي405، گروه اطلاعات دموكراسي و تكنولوژي ارتباطات406، جنبش بين المللي پارلماني براي دموكراسي407، انستيتو شبكه جستجو دموكراسي، مؤسسه ريگا408، مؤسسه بركمن409، شوراي روابط خارجي آمريكا410، انجمن سياست خارجي آلمان411، مؤسسه اسرائيلي مموري412، مركز مطالعات دموكراسي انگليس413، انستيتو مريدين414، دانشگاه يل و كليه مراكز و مؤسسات تابعه415، دانشگاه دفاع ملي آمريكا416، مركز مستند سازي اسناد حقوق بشر ايران417، مركز آمريكايي فلتا فعال در آسياي مركزي و قفقاز418، كميته خطر كنوني419، انستيتو بروكينگز420، مركز سابان وابسته به بروكينگز421، ديده بان حقوق بشر422، بنياد آمريكاي جديد423، بنياد رابرت مردوخ424.
از آن جا كه معرفي و شرح فعاليت تمامي مراكز فوق الذكر از حوصله اين كتاب خارج است، در اين فصل به توضيحاتي پيرامون عملكرد مهم ترين بنيادها اكتفا مي شود.
راهبران برون مرزي براندازي نرم در ايران
سازمان هاي غيردولتي يكي ديگر از بازيگران مهم و تأثيرگذار در جريان انقلاب هاي رنگي به شمار مي آيند. اين سازمان ها كه عموماً يا در زمره ي سازمان هاي غيردولتي فراملي هستند و يا به وسيله ي آن ها پشتيباني مي شوند، وظيفه ي آموزش طرق منازعه ي غيرخشونت آميز و هم چنين حمايت مالي و تبليغاتي اعتراض هاي منتج به انقلاب هاي رنگي را برعهده دارند. اين سازمان ها كه اكثراً امريكايي هستند، به ظاهر براي تحقق حقوق بشر و كمك هاي بشردوستانه در قالب هاي فرهنگي و سياسي به فعاليت مي پردازند، اما در واقع، اين بنيادها يك زنجيره ي تكميل كننده براي براندازي نظام هاي سياسي محسوب مي شوند كه در راستاي تحقق سلطه آمريكا بر امور ساير كشورها عمل مي كنند. از اين رو در تمام انقلاب هاي رنگي، سازمان هاي غيردولتي آمريكايي به همراه سفارتخانه ها و سفراي اين كشور نقش مهمي ايفا نموده اند.
در واقع آن ها هدف خود را از حمايت مخالفان جهت راه اندازي انقلاب هاي رنگي در اهداف بلندمدت ايالات متحده مبني بر حمايت از اشاعه ي دموكراسي در سراسر جهان عنوان مي كنند و با اين حربه از اتهام هايي نظير مداخله در امور داخلي كشورهاي ديگر مي گريزند. بنابراين در جريان انقلاب هاي رنگي، دولت آمريكا از طريق ايجاد و گسترش سازمان هاي غيردولتي و جايگزيني آن با نهادهاي غيردولتي سنتي به ارائه ي ارزش هاي ساختاري غرب در قالب هاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي و تحت عنوان جامعه مدني مي پردازد.
صاحب نظران چپ و راديكال، سازمان هاي غيردولتي را ترفند تازه ي نظام سرمايه داري براي بقاي سلطه ي خود بر جوامع مي دانند و برخي ديگر از منتقدان، آنها را گزينه اي مؤثر و مفيد در ارايه ي خدمات دولتي در چارچوب نظام اقتصادي سرمايه داري تلقي مي كنند. برخي ديگر نيز سازمان هاي غيردولتي را اهرم قدرت هاي جهاني براي سست كردن پايه هاي اقتدار حكومت ملي تلقي مي كنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
366 . معاون خارجي وزارت اطلاعات در گفتگوي خبري با رسانه ها، 14/10/88
367 Open Society Institute Soros Foundations Network OSI
368 Woodrow Wilson International Center for Scholars
369 Freedom House
370 National Endowment for Democracy NED
371 National Democratic Institute NDI
372 National Republican Institute NRI
373 Institute for Democracy in Eastern Europe- headquarters in Warsaw IDEE
374 East European Democratic Center EEDC
375 Ford Foundation
376 Surveying Rockefeller Foundation
377 Hoover Institution at Stanford University
378 Dutch Institute Hyvvs
379 Mnaz Institute
380United Nations Association USA
381Careingie Endowment for International Peace
382 Vyltun Park England
383Organization Search for Common Areas
384 Population Council
385 Washington Institute for Near East Policy
386 Aspen Institute
387 American Enterprise Institute for Public Policy Research AEI
388 New America Foundation
389 Smith Richardson Foundation
390 Germaine Marshall Found USA
391 International Center for peaceful solution
392Yale University
393 Mardin Center
394 Foundation for Democracy in Iran
395 International Republican Institute IRI
396 National Democratic Institute NDI
397 Institute for Democracy in Eastern Europe IDEE
398 Help Center America
399 International Trade Center
400 American Center for International Labor Solidarity
401 International Center for Democratic Transition ICDT
402 The Democracy Forum
403 Albert Einstein Institution
404 World Movement for Democracy WMD
405 Network of Young Democracy Activists
406 Information and Communication Technology Democracy Groups
407 International Movement for Parliamentary Democracy
408 Riga Institution
409 Brkmn Institution
410 Council on Foreign Relations America
411 German Foreign Policy
412 Memory Institution Israel
413 Center for Studies in Democracy and Culture England
414 Meridian Institute
415 Yale University and all affiliated centers and institutes
416 National Defense University America
417 Iran Human Rights Documentation Center
418 Flta American Center active in Central Asia and Caucasus
419 Committee on the Present Danger CPD
420 Brookings Institute
421 Saban Center
422 Human Rights Watch
423 New America Foundation
424 Robert Murdoch Foundation