(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 26 مهر 1389- شماره 19766

رونمايي از تازه ترين سناريوهاي براندازي
دست هاي نامرئي -50

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




رونمايي از تازه ترين سناريوهاي براندازي
دست هاي نامرئي -50

نويسنده: محمد عبدالهي
بخش چهارم:
رونمايي از تازه ترين سناريوهاي براندازي
همه اين نيروي عظيم به اضافه ثروت بي پايان به اضافه دستگاه هاي عظيم سياسي و تبليغاتي، افتادند به جان جمهوري اسلامي؛ امروز هيچ كشور ديگري دردنيا پيدا نمي كنيد كه اين جور آماج حملات باشد و جمهوري اسلامي دارد مقاومت مي كند. اين شوخي است؟
مقام معظم رهبري (مدظله العالي)، 6/8/88
طرح شبكه سازي از مسلمانان ميانه رو در پروژه آمريكايي مؤسسه رند588
« مركز سياست عمومي خاورميانه مؤسسه رند»589 كه با پشتيباني مالي بنياد «اسميت ريچاردسون»590 فعاليت مي كند در سال هاي اخير پژوهش گسترده اي را در خصوص آينده جوامع اسلامي به انجام رسانيده است. حاصل اين پژوهش چاپ كتابي با عنوان «شبكه سازي از مسلمانان ميانه رو»591 در سال 2007.م مي باشد كه در 217 صفحه و 10 فصل انتشار يافته است.592 نويسندگان اين كتاب معتقدند، آينده جوامع اسلامي و استمرار مسأله اي كه آنان با عنوان «تروريسم جهادي»593 از آن ياد مي كنند، تحت تأثير مسأله عدم تساهل و خشونت در اين جوامع خواهد بود و از آن جا كه اين مسأله به طور مستقيم امنيت غرب را متأثر مي كند، بايد آن را با دقت مورد توجه و بررسي قرار داد.
نگاه كلي نويسندگان اين كتاب آن است كه آمريكا بايستي براي مقابله با تهديد اسلام راديكال همچون دوران جنگ سرد به شبكه سازي از عناصر ميانه رو روي آورد. تفسير تهيه كنندگان اين كتاب از اسلام راديكال يا «تروريسم جهادي» كاملاً مبتني بر شناسه هاي تفكر شيعي و به طور مشخص جمهوري اسلامي ايران است. آن ها معتقدند اگرچه اسلام گرايان تندرو در جوامع اسلامي زياد نيستند، اما توانسته اند شبكه هاي قدرتمندي را در جهان اسلام و در ميان جوامع مسلمان آمريكاي شمالي و اروپا ايجاد كنند.
پژوهش مؤسسه آمريكايي رند با اين رويكرد كه ايجاد شبكه هاي ميانه رو در جهان اسلام نياز به كاتاليزورهاي خارجي دارد و با تأكيد بر اين كه ايالات متحده تجربه اي مشابه در مورد تقويت شبكه هايي از آزاد انديشان و دموكراسي طلبان در دوران جنگ سرد داشته است، عنوان مي كند كه چنين تجربه اي مي تواند به ايجاد و گسترش نقشه راهي براي ايجاد شبكه هاي مسلمان ليبرال و ميانه رو در جهان اسلام منجر شود.
از اين رو در ابتداي كتاب به بررسي تجربه آمريكا در دوران جنگ سرد پرداخته شده و آن را با وضعيت فعلي جهان اسلام مورد مقايسه قرار مي دهد. در اين رابطه يادآوري مي شود دولت ايالات متحده از همان پايان جنگ جهاني دوم تلاش هايي را براي ايجاد شبكه هاي ضد كمونيست در بلوك شرق آغاز كرد كه به طور عمده توسط سيا سازماندهي مي شد و روشنفكران، دانشجويان و كارگران اروپايي را در هر دو سوي پرده آهنين قرار مي داد.
در اين پژوهش شاخصه هاي «مسلمان ميانه رو» بدين ترتيب مطرح شده است:
1- حمايت از دموكراسي و حقوق بشر مورد قبول نهادهاي بين المللي(شامل: برابري جنسيتي و آزادي عبادت)؛
2- مخالفت با تروريسم و ديگر اشكال خشونت؛
3- تعهد به دموكراسي، همان طور كه در سنت غربي ليبرال وجود دارد و موافقت با اينكه مشروعيت سياسي از خواست مردم و از طريق انتخابات آزاد و دموكراتيك ناشي مي شود؛
4- تأكيد بر منابع قانوني غير فرقه اي و غير مذهبي كه در سيستم هاي غربي مورد توجه است؛
5- احترام به حقوق زنان و حقوق اقليت هاي مذهبي.
نويسندگان اين كتاب براي مقابله با آن چه كه آن را افراط گرايي اسلامي مي خوانند براي خود شركاي بالقوه اي را انتخاب كرده اند كه عبارتند از؛ سكولارها، مسلمانان ليبرال و سنت گرايان ميانه رو همچون صوفي ها. همچنين گروه هاي زير در ميان اين سه طيف مورد شناسايي قرار مي گيرند:
1- دانشگاهيان و روشنفكران مسلمان ليبرال و سكولار؛
2- روحانيون ميانه رو جوان؛
3- فعالان اجتماعي؛
4- گروه هاي زنان؛
5- روزنامه نگاران و نويسندگان ميانه رو.
در بخش ديگري از پژوهش مؤسسه رند به دولت آمريكا توصيه شده است كه ساختاري نهادي را در داخل دولت ايالات متحده جهت هدايت، نظارت و بررسي تلاش هاي عوامل ساخت شبكه ها ايجاد كنند. در چارچوب اين ساختار، دولت ايالات متحده بايد تخصص و توان لازم براي اجراي اين استراتژي را داشته باشد كه شامل موارد زير است:
1- مجموعه اي دائماً در حال تكامل و دقيق از معيارهايي كه ميانه روهاي واقعي را از فرصت طلبان و افراط گرايان و سكولاريست هاي ليبرال را از سكولاريست هاي اقتدار گرا متمايز كند؛
2- پايگاه داده اي بين المللي از شركا(اشخاص، گروه ها، سازمان ها، مؤسسات، احزاب و ...)؛
3- مكانيزم هايي براي نظارت و پالايش برنامه ها، پروژه ها و تصميمات. اين مكانيزم ها بايد در بردارنده ي حلقه باز خوردي باشد تا اجازه اصلاحات از سوي شركا را بدهد.
در عين حال جهت تقويت فعاليت شبكه سازي، توصيه گرديده كه كارگاه هاي آموزشي و سمينارهايي در واشنگتن يا شهر مناسب ديگري برگزار شود كه در آن نمايندگاني از مسلمانان ميانه رو از مناطق گوناگون گرد هم آيند تا شرايط و ديدگاه هاي آن ها مورد بررسي قرار گيرد.
در همين رابطه به نظر مي رسد مركز ثقل تحليل ها و موضوعات ارائه شده در اين پروژه، احياي جريان هاي سياسي و فكري مسلمانان سكولار و ليبرال و مطابق با آن چه حضرت امام فرمودند جريان اسلام آمريكايي در جهان اسلام است. جرياني كه در دهه هاي 70 تا اوايل دهه 90 به شدت فعال و تا حد زيادي در مركز جريان هاي سياسي جهان اسلام قرار داشتند.
تأكيد چند باره تحليل گران اين پروژه بر رابطه غير قابل تفكيك دموكراسي با آن چه در سنت ليبرالي آمده در اصل به معناي غير واقعي دانستن مردم سالاري اسلامي متكي بر ايده جمهوري اسلامي و موارد مشابه در جنبش هاي اصلاح طلب و انقلابي در جهان اسلام است. اين پروژه ضمن آن كه از لحاظ استراتژيك حايز اهميت فراوان است، اساس راهبردهاي آمريكا در جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي را نيز سامان داده است.
مؤسسه آمريكايي هريتيج594 و پژوهشي پيرامون انقلاب آرام در ايران
«مؤسسه آمريكايي هريتيج» كه يك مؤسسه تحقيقاتي در حوزه سياست عمومي است، در سال 1973 تأسيس شده و اكنون با بودجه پايه 61 ميليون دلار به تحقيق و ارايه راهبرد درباره ترسيم نقشه آزادي، رهايي دولت هاي محدود، آزادي شخصي، احياي ارزش هاي سنتي آمريكا، تقويت دفاع ملي و ... مشغول است.
حوزه ي سياست گذاري اين مؤسسه، كشورهاي خاورميانه و به خصوص ايران است. از نظر اين مؤسسه:
«ايران در حوزه تروريسم در دنيا پيشتاز است و خصوصاً بعد از روي كار آمدن دولت آقاي احمدي نژاد، يكي از موانع موجود در خاور ميانه جهت رسيدن آمريكا به اهداف ديپلماتيكش مي باشد.»
پژوهش مذكور با عنوان «چگونه شبكه هاي اجتماعي به آشوب ها در ايران شكل دادند؟»595 به قلم «جيمز.جي.كارافانو»596 نگاشته شده است. نگارنده در اين مقاله با تلاش در سياه نمايي درباره شرايط ايران و عملكرد دولت آقاي احمدي نژاد، به بررسي نقش شبكه هاي سازمان يافته اينترنتي در هدايت جريان هاي مخالف دولت در ايران مي پردازد.
پژوهش گر مؤسسه هريتيج در اين اثر كوشيده است با اشاره به اعمال محدوديت اطلاع رساني(اخلال در شبكه اينترنتي و تلفن همراه) توسط دولت ايران در جريان آشوب هاي پس از انتخابات، درباره راه هاي استفاده مردم ايران از شبكه هاي اينترنتي و ارسال سريع عكس ها و فيلم هاي اغتشاشات به سراسر دنيا و انعكاس آن ها در رسانه هاي جمعي صحبت كرده و راه كارهايي در مقابله با محدوديت هاي ذكر شده ارايه دهد اين پژوهش يادآور مي شود كه آمريكا بايد از طريق تمركز روي فضاي مجازي و موبايل ها در راستاي استيلاي خود در دنيا تلاش كند.
در بخش نخست پژوهش مؤسسه آمريكايي هريتيج نقش آفريني شبكه هاي اجتماعي رسانه اي در حوادث پس از انتخابات در 2 محور مورد ارزيابي قرار گرفته است:
1- سازماندهي فعاليت ها 2- سهيم شدن در پيشبرد حوادث
محققان اين مؤسسه آمريكايي در تحقيق خود تلاش كرده اند سهم رسانه ها را در توليد و تداوم آشوب هاي خياباني پس از انتخابات مثبت و بسيار فراگير ارزيابي كنند. در اين تحليل ها، شبكه هاي اجتماعي مجازي سهم عمده اي از فرايند شبكه سازي اجتماعي را به خود اختصاص داده اند.
در بخشي از پژوهش مؤسسه هريتيج از كاربران اينترنتي با عنوان «جنگجويان اينترنتي»597 ياد شده و آمده است:
«جنگجويان اينترنتي به همان خوبي كه نيروهاي حكومتي ايران براي محدوديت دسترسي به وب جهاني و عدم گسترش اطلاع رساني مي كوشيدند، براي حاكميت بر اطلاعات تلاش مي كردند. جنگ وبلاگ ها، توييترها و پست ها چالش هاي كليدي به كارگيري شبكه هاي اجتماعي را تشريح مي كند... دولت آمريكا بايستي توجه خاصي به تجربه ايرانيان داشته باشد.»
نويسندگان پژوهش مؤسسه تحقيقاتي هريتيج، سرمايه گذاري دولت آمريكا براي توسعه حرفه اي نيروي كار در حوزه اينترنت و تلاش دولت براي پياده سازي مشاركت هاي عمومي قوي تر در اين حوزه را ضروري ارزيابي كرده اند.
در بخش ديگري از تحقيق امنيتي بنياد هريتيج فعاليت هاي مردم ايران در حوزه اينترنت در 4 محور هدف گذاري شده است:
1- روزنامه نگاري يا خبرنگاري خياباني؛
2- بسيج كردن جمعيت پراكنده ايران؛
3- سازماندهي فعالان؛
4- جنگ اطلاعاتي.
فرايند شبكه سازي اجتماعي پيش از آن كه يك مسأله اجتماعي يا فرهنگي تلقي گردد به يك راهبرد امنيتي شباهت دارد از آن جا كه در رسانه ها و خصوصاً وب سايت هاي اينترنتي شبكه اي در طول وقايع پس از انتخابات عمده تلاش خود را براي هدايت جريان آشوب طلب در داخل كشور و ارتباط فعال با مراكز فرماندهي خارج از كشور متمركز نمودند اين موضوع جايي براي ترديد نخواهد داشت. پژوهش گران هريتيج با اذعان به اين مسأله به موانع موجود در فضاي اينترنت از جمله فيلترينگ سايت هاي مخرب اشاره كرده و به لحاظ اهميت كاركرد امنيتي اين سايت ها فصلي از پژوهش خويش را به «روش هاي عبور از فيلترينگ» اختصاص داده اند. در بخشي از اين فصل آمده است:
«اگر دسترسي به سايت توييتر محدود شود، كاربران مي توانند به طور مثال از طريق خدمات ديگر مثل توييتر فال598 كه ممكن است توسط دولت ايران ممنوع نشده باشد به آن دسترسي پيدا كنند.
ابزارهاي ديگر براي دور زدن دولت، مسيريابي داده به كامپيوتري است كه به عنوان سرورهاي پروكسي599 عمل مي كند. اين سرورها آدرس هاي پروتكل هاي اينترنتي را كه در ليست ممنوعه دولت نيست به كار مي گيرند سپس اطلاعات را به وب سايت هاي ديگر، حتي آن هايي كه در ليست ممنوعه دولت وجود ندارند سير مي دهند.»
همچنين كاركرد ضد امنيتي برخي از سايت ها كه با تعرض به مراكز اينترنتي دولتي سعي در ايجاد اختلال در اين شبكه ها را دارند در تحقيق بنياد آمريكايي هريتيج اشاره شده و مورد تأييد و حمايت قرار گرفته است.
«علاوه بر اين براي جنگيدن با اطلاعات نادرست دولت مظنون ايران، ابزارهاي شبكه هاي اجتماعي براي سازماندهي حمله به پايگاه داده ها و وب سايت هاي رژيم استفاده مي شوند. اين حملات كه اغلب Hacktivism ناميده مي شود شامل حملات ضد سرويس(ضد خدمات) تخريب وب سايت پايگاه داده و توزيع نرم افزار درهم شكننده مي باشد.»
در نتيجه گيري پاياني پژوهش بنياد هريتيج، پژوهشگران اين بنياد تحقيقاتي به دولت آمريكا توصيه مي كنند كه با بهره گيري از اتفاقات ايران تمركز خويش را در حوزه ي تربيت نيروهاي حرفه اي در فضاي مجازي، استفاده از ظرفيت هاي جديد نظير تلفن همراه و پشتيباني از شبكه هاي اجتماعي بيشتر كند.
«اعتراضات ايران مي تواند به مدلي براي پاك سازي(زدودن) تغيير و عمليات شديد سياسي در قرن جديد دربيايد. درس هاي اين بحران به هر حال، چالش هاي عملياتي روحي دنياي فعال را توسط web تشريح مي كند. اين درس ها همچنين اشاره دارد كه واشنگتن براي زمان اصلي آماده نيست. دولت آمريكا نياز دارد تا تمركز بيشتري روي توسعه حرفه اي نيروي كار، نقش و مسئوليت سازمان هاي دولتي براي تبديل web به Government و به كارگيري مشاركت دولتي - خصوصي بسيار قوي تري داشته باشد.
زمان در حال گذر است، بيش از نيمي از جمعيت جهان يعني بيش از 3 ميليارد نفر به تلفن همراه دسترسي دارند. در 12 سال آينده، اكثريت مردم كره زمين مالك يكي از آن ها هستند.
كاربردهاي شبكه هاي اجتماعي براي تلفن همراه هر روز بيشتر و بيشتر مي شود. بعيد نيست كه بحران هاي آينده نه چندان دور رخنه اي در گفت و گوهاي جهاني ايجاد خواهد كرد كه با سرعت شبكه از آمريكا و سراسر جهان گذر خواهد كرد. زماني كه اين اتفاق مي افتد دولت آمريكا بايد برنامه اي براي ايفاي نقش خود در گفتگوها داشته باشد وگرنه صدايش گم خواهد شد.»
طرح امنيتي مركز سابان براي انقلاب مخملي در ايران
همان طور كه در بخش مربوط به معرفي بنيادهاي آمريكايي فعال در حوزه ايران شرح داده شد، مركز خاورميانه اي سابان600 وابسته به انديشكده ي آمريكايي بروكينگز601 در زمره ي مؤسسه هاي مطرح آمريكايي قرار دارد كه تاكنون طراح راهبردهاي امنيتي گوناگوني براي مواجهه آمريكا با ايران بوده است. چند روز قبل از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري اين مركز گزارشي را در 164 صفحه با عنوان «كدام مسير به سمت ايران»602 بر روي سايت رسمي خود منتشر كرد كه طي آن تمامي راه كارهاي مقابله با جمهوري اسلامي به بحث گذارده شده بود. در فصول مختلف اين پژوهش راه حل هايي گوناگون همچون؛ گزينه هاي ديپلماتيك، تحريم، دادن امتيازات سياسي، اقناع، تعامل در چارچوب زمان دار، تهاجم، حمله هوايي محدود، تشويق اسراييل به حمله نظامي، كودتا و ... مورد بررسي دقيق قرارگرفته و محاسن و معايب هر يك به تفكيك مورد بحث قرارگرفته است. پژوهش گران اين مركز در نهايت «انقلاب مخملي» را به عنوان ممتازترين راه كار تغيير در حكومت ايران انتخاب نموده و پيرامون آن توضيحات مفصلي ارايه نموده اند. در اين مدل، موضوع تغيير حكومت در ايران از طريق كودتاي مخملي، با ايجاد اغتشاش و هدايت آن توسط اپوزيسيون، تا مرحله فروپاشي و سپس حمله نظامي و اشغال كشور، در شرايط فعلي مناسب ترين راه دانسته شده است.
اين گزارش توسط شش تن از استراتژيست هاي وابسته به انستيتو بروكينگز به نام هاي «كنت ام پولاك»603 مدير سابان، «مارتين اينديك»604 سفير اسبق آمريكا در سرزمين هاي اشغالي، «دانيل ال.باي من»605، «سوزان مالوني»606،« مايكل اي.اهانلون»607، «بوروس ريدل»608 تهيه شده است.
در بخش هايي از اين پژوهش آمده است:
«- ايران هميشه براي آمريكا، يك معضل و مشكل بوده است.
- اما آمريكا نمي تواند از اهميت ايران چشم بپوشد
- مراكز مطالعات استراتژيك آمريكا، در ابتداي عصر اوباما، به ناچار مطالعات گسترده اي جهت يافتن راه حلي براي مسأله ايران پرداختند. اما هرچه تلاش مي كنند، نمي توانند از اين حيرت و سردرگمي خارج شوند. اوباما هم زمان با استفاده از اهرم فشارهاي بين المللي، در چارچوب استراتژي هويج و چماق، تلاش مي كند به ايران نزديك شده و دست دوستي بدهد. اما معلوم نيست كه اين سياست موفق گردد. از اين رو بهتر است انتخاب هاي جايگزين و فوري براي آن انديشيده شود.
- آيت الله خامنه اي همچون امام خميني(ره) به آمريكا مشكوك است. »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
588 Rand Center for Middle East Public Policy
589 RAND Center for Middle East Public Policy CMEPP
590 Smit Richardson Foundation
591 Building Moderate Muslim Networks
http://www.rand.org/pubs/monographs/MG574
592 .ايجاد شبكه هايي از مسلمانان ميانه رو، مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين المللي ابرار معاصر تهران- معاونت پژوهشي
593 jihadist terrorism
594 The Heritage Foundation
595 All a Twitter: How Social Networking Shaped Iranشs Election Protests?
http://www.heritage.org/research/internetandtechnology/bg2300cfm
596 James Jay Carafano
597 Internet warriors
598 Tweeter Fall
599 Proxy Server
600 Saban Center for Middle East Policy
601 Brookingz
602 Which Path to Persia? Options for a New American Strategy Toward Iran
http://www.brookings.edu/events/2009/0623_iran_strategyaspx
603 Kenneth M Pollack
604 Martin S Indyk
605 Daniel L Byman
606 Suzanne Maloney
607 Michael E OشHanlon
608 Bruce Riedel

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14