(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 17 آبان 1389- شماره 19784

جنايت با دلارهاي پنتاگون
مسجد الاقصي و سكوت اعراب
مناسبات نظامي تل آويو و دهلي نو



جنايت با دلارهاي پنتاگون

آمريكا در كمك هاي عظيم مالي و نظامي خود به اسرائيل حد و مرزي نمي شناسد و هيچ شروطي را هم براي آن تعيين نمي كند. بخش اعظم بودجه امنيتي اسرائيل از وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) تأمين مي شود و پنتاگون با اين كار مي خواهد از اسرائيل به عنوان حافظ منافع واشنگتن در منطقه استفاده و از وابستگي اين رژيم به ديگر كشورها جلوگيري كند.
طي چند دهه گذشته و به ويژه از زمان جنگ شش روزه سال 1967 مركز ثقل سياست خارميانه اي ايالات متحده آمريكا رابطه اين كشور با اسرائيل بوده است. حمايت بي دريغ از اسرائيل و اعطاي كمك هاي مالي و نظامي فراوان به اين رژيم نه تنها باعث برافروخته شدن افكار عمومي اعراب و دنياي اسلام شده بلكه امنيت آمريكا و بسياري از متحدانش را به خطر انداخته است.
اين حمايت گسترده كه البته بايد پشتيباني كامل ديپلماتيك و رسانه اي را هم بدان افزود با چه منطقي صورت مي گيرد؟
ممكن است فرض شود كه پيوستگي ميان اين دو دولت براساس منافع استراتژيك مشترك است و يا الزامات اخلاقي، آمريكا را به اين كار وامي دارد ولي هيچ توضيحي نمي تواند حمايت مادي و ديپلماتيك بي دريغ آمريكا از اسرائيل را توجيه كند.
تأمين بودجه امنيتي رژيم صهيونيستي با حمايت و تلاش نمايندگان جمهوريخواه در كنگره آمريكا صورت مي گيرد و آنان از پشتيبانان اصلي اعطاي كمك هاي مالي و نظامي به اسرائيل هستند. اين نمايندگان تلاش مي كنند با اين اقدام خاورميانه را زير نفوذ خود داشته باشند و سياست هاي خود را در اين منطقه محقق سازند.
در واقع پنتاگون از اين طريق براي تحقق اهداف خود اختيارات بيشتري خواهد داشت و اسرائيل را به عامل اهداف خود در منطقه مهم و استراتژيك خاورميانه تبديل خواهد كرد.
قطع كمك هاي مالي و نظامي به اسرائيل باعث مي شود كه اين رژيم به سوي ديگر كشورها دست نياز دراز كند و همين مسئله جمهوريخواهان را با مشكل مواجه مي سازد به ويژه آنكه اگر اين وابستگي به سوي روسيه باشد براي منافع آمريكا خطرساز خواهد بود.
به همين دليل مي توان گفت كه اسرائيل از مهم ترين رژيم هايي است كه از بودجه مالي پنتاگون بهره مي برد.
در اواخر دوران رياست جمهوري بوش اعطاي كمك هاي مالي آمريكا به اسرائيل حدود 30 ميليارد دلار شده بود كه در طول يك دهه تقريباً بي سابقه بود. از زمان امضاي قرارداد صلح در سال 1979 ميان اعراب و اسرائيل، مصر و رژيم صهيونيستي بيشترين كمك هاي مالي را از آمريكا دريافت كرده اند كه اين مسئله با حمايت كنگره صورت گرفته است.
نفوذ سلطه گرانه سياست آمريكا در منطقه خاورميانه دقيقاً با كمك اسرائيل صورت مي گيرد و اين مسئله نيز ارتباط مستقيمي با فعاليت لابي هاي اسرائيل در آمريكا دارد.
تاكنون همه گروه هاي داراي منافع خاص در سياست خارجي آمريكا انحراف ايجاد كرده اند، اما هيچ گروه ذي نفوذي اين انحراف را تا آنجا ايجاد نكرده كه آمريكا از مسير منافع ملي خود فاصله بگيرد و مردم كشورش را متقاعد كند كه منافع آمريكا و اسرائيل كاملاً يكي است.
حجم انبوه كمك هاي نظامي و اقتصادي آمريكا به اسرائيل مخصوصاً در دهه اخير گوياي اين واقعيت است كه اسرائيل ديگر به عنوان شريك و متحد استراتژيك آمريكا مطرح نيست، بلكه جزئي از منافع حياتي آمريكا محسوب مي شود و به طور كامل تأمين كننده اهداف سياست خارجي اين كشور در منطقه خاورميانه است.
آمريكا اگرچه خود در عرصه اقتصاد داخلي با بحران هاي مختلفي چون تورم، فقر، نرخ بالاي بيكاري و... دست و پنجه نرم مي كند با اين حال هر ساله بر كمك هاي مستقيم خود به اسرائيل مي افزايد و اغلب اين كمك ها را به صورت بلاعوض پرداخت مي كند.
با اينكه ارائه اين كمك ها در بودجه نهادهاي مختلف آمريكا به خصوص پنتاگون به صورت محرمانه نگهداري مي شود و دسترسي به مبلغ آن به سادگي امكان پذير نيست، ليكن اسرائيل سالانه بيش از سه ميليارد دلار دريافت مي كند كه به ازاي هر اسرائيلي حدود 500 دلار مي شود.
اين كمك ها شامل كمك هاي نظامي، اقتصادي، همكاري در زمينه مهاجرت و پناهندگي، كمك به بودجه مدارس و بيمارستان هاي خارجي وابسته به آمريكا، صنايع كشاورزي، علوم، تكنولوژي و... مي شود كه البته اين ميزان كمك در بودجه كنگره مقاديري آشكار است و شامل مبالغي نمي شود كه مخفيانه در اختيار تل آويو قرار مي گيرد.
پيش از سال 1998 اسرائيل سالانه حدود دو ميليارد دلار كمك تسليحاتي و بيش از يك ميليارد دلار كمك اقتصادي دريافت مي كرد بعد از آن در سال مالي 1999 آمريكا و اسرائيل توافق كردند كه براي يك دهه كمك هاي اقتصادي به اسرائيل سالانه 120 ميليون دلار كاهش و كمك هاي نظامي 60 ميليون دلار افزايش يابد. علاوه بر اين ايالات متحده و اسرائيل در اوت 2007 (دوران بوش) پيش نويس يك تفاهمنامه رسمي 10 ساله را امضا كردند كه شامل 30 ميليارد دلار است.
«اريك كانتور» تنها نماينده يهودي جمهوريخواه در مجلس نمايندگان آمريكا درباره اعطاي كمك هاي مالي به اسرائيل مي گويد، آژانس تلگرافي يهود (JTA) كه به وسيله نمايندگان جمهوريخواه اداره مي شود كمك هاي مالي آمريكا به ديگر كشورها را براساس حمايت آمريكا از اين كشورها هدايت مي كند و به رژيم هايي كه برخلاف منافع آمريكا عمل كنند كمكي ارسال نمي كند.
اين بدان معناست كه مجلس نمايندگان با اختياراتي كه دارد مي تواند اعطاي كمك هاي مالي از بودجه آمريكا را به دلخواه خود تصويب كند و مسلماً كشورها براساس علاقه مندي آمريكا در اين ليست قرار مي گيرند.
كانتو اضافه مي كند، يكي از بيشترين مبالغ اختصاص داده شده از بودجه آمريكا براي ارسال كمك هاي مالي به دولت اسرائيل تعلق دارد، در واقع بخش اعظم بودجه آمريكا به كمك هاي مالي به اسرائيل اختصاص دارد نه تنها يك بخش مشخص و كوچك.
وي تصريح مي كند، نتايج انتخابات آمريكا هم چندان تأثيري بر روي اعطاي كمك هاي خارجي به ديگر كشورها ندارد چرا كه آمريكا هميشه اين مقدار از بودجه را به اسرائيل اختصاص خواهد داد صرف نظر از اينكه چه كسي يا چه گروهي قدرت را در دست بگيرد.
كانتور مي افزايد، حتي اگر بخش عمده اي از بودجه صرف تبليغات و نزاع كانديداهاي رياست جمهوري شود بازهم مقدار كمك مالي به اسرائيل مشخص و محفوظ است و تغييري در مقدار آن به وجود نمي آيد.
وي خاطرنشان مي كند تاريخ آمريكا گواه خوبي است كه در طول تاريخ هر كانديدايي كه روي كار آمده اعم از جمهوريخواه يا دموكرات، مبلغ اعطايي به اسرائيل كاهش نيافته بلكه افزايش هم داشته است.
وي تاكيد مي كند: شعارهاي انتخاباتي و طرفدار جنگ يا صلح بودن هم تأثيري بر بودجه اختصاص يافته به اسرائيل نداشته است. كانتور مي گويد، در واقع در هر صورت پول ماليات دهندگان آمريكايي به جيب اسرائيلي ها مي رود.
حمايت آمريكا از اسرائيل در آغاز دهه 1990 و حتي پس از حادثه 11 سپتامبر به صورتي گسترده تر و با اين ادعا توجيه مي شد كه هر دو دولت توسط گروه هاي تروريستي كه ريشه در دنياي عرب و اسلام دارند تهديد مي شوند.اين موضوع فقط بدين خاطر اتخاذ نشد كه واشنگتن دست اسرائيل را در برخورد با فلسطيني ها باز بگذارد و آن را تحت فشار قرار دهد تا امتياز بگيرد بلكه آمريكا مي خواست به سمت كشورهايي چون سوريه هم برود. بدين ترتيب اسرائيل براي آمريكا تبديل به يك هم پيمان مهم شده است.
آمريكا نيز نه تنها با اعطاي كمك هاي مالي بلكه با صدور تسليحات كشتار جمعي در جنايات اسرائيل سهيم شده است.
استفاده اسرائيل در جنگ 22 روزه غزه از تسليحات پيشرفته آمريكايي از جمله بمب هاي فسفري كه طي آن صدها نفر كشته و هزاران نفر زخمي شدند دقيقاً ارتباط تنگاتنگ نظامي ميان واشنگتن و تل آويو را نشان مي دهد.
استفاده رژيم صهيونيستي از بمب افكن آمريكايي در سال 1967 نيز باعث شد كه اين رژيم بيت المقدس، شبه جزيره سينا، نوار غزه و بلندي هاي جولان را اشغال كند.
به هر صورت آمريكا پشتيبان اصلي رژيم صهيونيستي در هرگونه جنايتي است و هيچ دليل استراتژيك و يا الزامات به اصطلاح اخلاقي نمي تواند توجيه كننده اين حجم مساعدت به اسرائيل باشد مگر اينكه بايد گفت، لابي قدرتمند صهيونيست در آمريكا پشت اين جريانات است.
منبع: Information Clearing House

 



مسجد الاقصي و سكوت اعراب

تلاش ها براي نابودي مسجد الاقصي هيچگاه متوقف نشده و نخواهد شد رويارويي هاي كنوني در سرزمين فلسطين مهم ترين گواه اين مدعاست كه هر روز بر وخامت اوضاع مي افزايد. صهيونيست ها هدفشان ساخت معبد موهوم است و تنها چنين اقدامي آنان را آرام مي كند تا از اين طريق به ادعاهاي موهوم خود جامه عمل بپوشانند. حفاري ها و ايجاد تونل هاي متعدد به ديوارهاي اين مسجد آسيب رسانده است و بخش هايي از آن در آستانه فروپاشي است، با اين وجود مسجد الاقصي با صخره (تخته سنگ) معروف خود در برابر توطئه ها و اقدامات مخرب دشمن مقاومت خواهد كرد.
حجم گسترده حملات و توطئه ها عليه اين مكان مقدس به منزله جرقه اي خواهد بود و منطقه را شعله ور خواهد ساخت، همان گونه كه چنين امري بارها صوررت گرفته است كه به طور مثال مي توان به حوادث سال 1969 به هنگام آتش زدن مسجد توسط صهيونيست ها و ساخت تونل در همان سال و انتفاضه الاقصي پس از آلوده كردن ساحت اين مسجد توسط شارون در سال 2000 اشاره كرد. اتفاقات كنوني نيز در قدس با هدف خالي كردن اين شهر از ساكنان اصلي آن صورت مي گيرد تا كم كم اين شهر به طور كامل و با اعمال زور و قدرت تحت سلطه اشغالگران قرار گيرد. در اين شهر ديگر هيچ ساختمان و قبرستاني در امان نيست و صهيونيست ها با سرعت هر چه تمام تر پيوسته در جهت يهودي سازي اين شهر تلاش مي كنند.
جالب اينجاست كه اين گونه اقدامات بدون هيچ اقدام متقابل يا واكنشي صورت مي گيرد و تمامي مسئولان با گرايش هاي متفاوت خود در سكوت مرگباري فرو رفته اند و يا آن را ناديده مي گيرند. اين امور گويي ديگر مورد توجه اعراب نيست و در مرحله حساس كنوني جاي هيچ گونه شكي باقي نمانده كه اعراب در مقابل ياوه گويي ها و قلدرمآبي هاي رژيم صهيونيستي كوتاه آمده اند گويي با دستان خويش قدس و مسجد الاقصي را به اين رژيم تقديم كرده اند.
محورهاي يهودي سازي و اهداف آن به طور كلي بر سه اصل اساسي استوار است: مصادره اراضي: به بهانه هاي مختلف و با دستاويز قرار دادن توجيهات گوناگون از جمله ساخت شهرك هاي جديد و تأسيسات عمومي مانند آن چه كه در قبرستان «مامن الله» و تخريب صدها قبر در آن صورت گرفت و ساخت راه ها و پل ها در اين شهر كه به تصرف و اشغال مستقيم صهيونيست ها درآمد تا هر چه بيشتر سيطره اشغالگران بر قدس شرقي تثبيت شود و بخش بيشتري از كرانه باختري به مصادره آنان درآيد. مساحت 6/5 كيلومتر مربعي تحت اشغال در كرانه باختري به 123 كيلومتر رسيده است و آنان اكنون كنترل 86 درصد از اراضي قدس را در اختيار دارند و اجازه نمي دهند فلسطينيان از 10 درصد زمين هاي باقيمانده نيز استفاده كنند و در حال حاضر تنها 4 درصد در اختيار فلسطينيان است. صهيونيست ها 11 محله يهودي در قدس شرقي ساخته اند و با ساخت 17 شهرك يهودي اين بخش را به محاصره خود درآورده اند و اكنون جمعيت يهوديان ساكن در قدس شرقي به 200 هزار تن مي رسد. ديوار موسوم به پوشش قدس نيز به بلاي ديگري براي فلسطينيان تبديل شده است به گونه اي كه شهر قدس را به طور كامل از اطراف و محيط عربي آن جدا و اين شهر را به شهرك هاي صهيونيستي پراكنده در داخل و خارج قدس مرتبط ساخته است. اين ديوار ده ها روستا و شهرك و صدها هزار فلسطيني را از اين شهر جدا كرده اند.
اسكان يهوديان: با تلاش ها و سلسله اقدامات طولاني و اعمال فشار بر عرب هاي ساكن بيت المقدس روز به روز دايره زندگي بر آنان تنگ تر و راه براي اسكان يهوديان در اين شهر باز گذاشته اند. تنها در 4 درصد از مساحت باقي مانده در قدس شرقي كه در اختيار فلسطينيان است، بيش از 230 هزار تن زندگي مي كنند و علاوه بر اين اخذ پروانه ساخت و ساز در همين مساحت اندك نيز به رويايي تبديل شده است كه به پنج سال انتظار و كلي هزينه نياز دارد و با اين وجود در پايان عده بسيار كمي موفق به دريافت چنين مجوزي مي شوند. اشغالگران طبق معمول اجازه محافظت و تعمير و نگهداري از ساختمان ها را به كسي نمي دهند و كسي حق ندارد طبقه اي به ساختمان هاي موجود اضافه كند و اگر فلسطيني ناچار شود كه كمي خانه اش را توسعه دهد با تخريب مواجه مي شود. اگر باز فلسطيني مجبور شود براي سكونت به خارج از شهر قدس به ساير مناطق كرانه باختري نقل مكان كند، قانون «مكان اقامت» اسرائيل وي را تحت تعقيب قرار خواهد داد و شناسنامه و كارت شناسايي اش را مصادره مي كند و وي را از سكونت در قدس محروم مي سازد. بر همين مبنا تاكنون 6381 كارت شناسايي و شناسنامه ساكنان عرب بيت المقدس مصادره شده است. در مقابل كساني كه از گوشه و كنار جهان به اين شهر آورده مي شوند و در آن جا به آنان سكونت و امكانات زندگي مي دهند و اين عده حق زندگي در شهري را دارند ولي ساكنان اصلي آن از بسياري از حقوق اوليه و اساسي خود محروم هستند و تحت شديدترين تدابير سختگيرانه قرار دارند. علاوه بر اين همين فلسطينيان نيز در معرض ماليات هاي كمرشكن و اقدامات نظامي و بستن محل كار و پلمپ خانه هاي خود و تجاوزات و مزاحمت هاي شهرك نشينان و يهوديان ساكن اين شهر هستند. فلسطينيان ساكن اين شهر گرفتار فقر و بيكاري هستند و اشغالگران با جديت تمام تلاش مي كنند تا از نظر اخلاقي جوانان عرب را تخريب و منحرف سازند. صهيونيست ها مي كوشند تا مصرف مواد مخدر را در ميان آنان رواج دهند و در مسير ازدواج آنان با ساكنان ديگر مناطق فلسطيني نشين مانع تراشي مي كنند.
از سوي ديگر و باتوجه با اقدامات سختگيرانه عليه عرب ها اشغالگران با ترفندهاي مختلف و با استفاده از جعل مدارك و اسناد تلاش مي كنند، تعداد بيشتري از يهوديان را به اين شهر بياورند و در آن ساكن كنند.
تغير تاريخ: اشغالگران ده ها سال تلاش كردند به جستجو و كاوش و حفر كانال و تونل بپردازند ولي نتوانستند حتي به يك اثر و نشانه يهودي در اين شهر دست يابند و تمامي سعي و تلاش آنان ناكام مانده است. شيخ رائد صلاح يكي از رهبران برجسته مسلمانان در قدس كه هم اكنون در اسارت صهيونيست ها به سرمي برد، قبلا اعلام كرده بود كه 80درصد آثار ديني در قدس كه هم اكنون در اسارت صهيونيست ها به سرمي برد، قبلا اعلام كرده بود كه 80درصد آثار ديني در قدس متعلق به مسلمانان و 18درصد متعلق به مسيحيان و 2درصد مربوط به ساير تمدن هاست و هيچ اثري در آن وجود ندارد كه بتواند ادعاي صهيونيست ها در مورد افسانه هاي ديني و غيرديني اشان را به اثبات برساند. براساس همين ناكامي و سرخوردگي آنان تلاش مي كنند كه نشانه ها و آثار اين شهر را تغيير دهند و آثار اسلامي و مسيحي آن را نابود كنند. آنان در اين راه حتي به تخريب قبرستان ها پرداخته اند و مردگان نيز از دست آنان در امان نمانده اند. اشغالگران دست به تعويض اسامي خيابان ها و ميادين و بناها و آثار تاريخي زدند و به ساخت عبادتگاه هاي زيادي براي يهوديان در اطراف مسجد پرداختند كه تمامي اين اقدامات به هدف يهودي سازي و تغيير چهره اين شهر صورت گرفته است.
حسن خاطر دبير كل هيئت اسلامي مسيحي در آغاز سال جاري فهرستي از آثار و اماكني را ارائه داد كه اشغالگران تلاش مي كنند آن ها را به آن چه كه اماكن باستاني مي نامند ملحق كنند و تحت كنترل خود درآوردند. در اين فهرست اسامي نزديك به 150مكان و اثر تاريخي و ديني فلسطينيان به چشم مي خورد. مسجد ابراهيمي در الخليل و مسجد بلال بن رباح در بيت لحم و ديوارهاي شهرك قديمي در شهر قدس اشغالي و شهرك سلوان در جنوب مسجدالاقصي از جمله اين اماكن هستند. اين فهرست همچنين كليساها و آثار باستاني مسيحيان را نيز دربردارد كه از جمله مي توان به كليساي ام العمد و باغ برعام اشاره كرد. باغ برعام برجاي مانده از ويرانه هاي روستاي فلسطيني به همين نام است كه ساكنانش در سال 1948 مجبور به ترك آن شدند. اسامي تعدادي از قبرها و بارگاه هاي مشهور اسلامي در فلسطين در اين فهرست وجود دارند. بارگاه صموئيل نبي در غرب قدس و قبر يوسف در نابلس و غاري در غرب قدس و غار قمران در غرب درياچه بحرالميت در اين فهرست ديده مي شود. در بيش از 11غار از غارهاي مذكور 85 دست نوشته تاريخي وجود دارد.
اشغالگران در بسياري از راه و مسيرها و خيابان هاي اصلي شهرك قديمي دست به ساخت و ساز مي زنند و اين مسيرها را مسدود مي كنند تعداد اين خيابان هاي مورد تعرض صهيونيست ها به 361 خيابان مي رسد و ده درصد كل اين شهرك را شامل مي شود كه به طور مثال مي توان از راه باب العامود نام برد. آنان با اين گونه اقدامات خود مي خواهند اماكن مهم مسيحيان و مسلمانان را در شهرك قديمي از جمله بازار خان الزيت و راه باب العامود و مسيرالواد و بازار عطارها و مسير حاره النصاري و راه القديس متري و راه الالام و راه الرسل و باب الغوانمه و عقبه ديرالحبشه و راه مارمرقص مورد تعرض و تجاوز قرار دهند.
اشغالگران به خاطر اين كه حق موهوم و مورد ادعاي خود را به ديگران القا كنند در تاريخ و روايات نيز دستكاري مي كنند و مي خواهند حقايق تاريخي را به گونه اي ديگر جلوه دهند. آنان با انتشار فرهنگ ها و ايجاد پايگاهايي تلاش مي كنند تا به گونه اي در مورد تاريخ قدس سخن بگويند كه در آن تاريخ و دوران اسلامي و مسلمانان ناديده گرفته شود و نامي از آثار اسلامي و عربي برده نشود. صهيونيست ها بخش هايي از تاريخ را مسكوت گذاشته و آن را سانسور كرده اند و در واقع گويي تاريخ در اين برهه ها متوقف شده است.
به هر صورت يهودي سازي قدس سرعت بيشتري به خود خواهد گرفت و اشغالگران به كندي به ميز مذاكره بازخواهند گشت و وقت كشي خواهند كرد و فلسطينيان چيزي از اين مذاكرات به دست نخواهند آورد و در ميان اين تندي و كندي قدس با آرامي ضايع و تباه و اين شهر يهودي مي شود و مسجدالاقصي نيز منتظر سرنوشت خود مي ماند.
با اين حال و با مطالعه وضعيت مشابه قدس و مسجدالاقصي در دوران جنگ هاي صليبي كه قدس به مدت 200 سال به اشغال صليبيان درآمد و مسجدالاقصي نيز 88سال در اسارت ماند و صداي اذاني از آن برنخاست و به چراگاه خوك ها و اسطبل اسب ها تبديل شد، درمي يابيم كه اوضاع براي هميشه وفق مراد دشمنان نخواهد بود و ما ديديم كه بعد چندين سال مرارت و اسارت دوباره اين شهر و مسجدالاقصي به آغوش دوستان و ياران خود بازگشت و بيت المقدس از لوث وجود نامقدس صليبيان پاك گرديد... اشغالگران كنوني آن نيز سرنوشت بهتري نخواهند داشت ولي تحقق آن نياز به عزم و اراده و ايمان به پيروزي دارد و آينده قطعا از آن حق طلبان است و قدس و مسجدالاقصي به رغم استمرار تجاوزات دشمن كليد و رمز موفقيت خواهد بود.
مركز اطلاع رساني فلسطين

 



مناسبات نظامي تل آويو و دهلي نو

روابط نظامي و امنيتي دهلي نو و تل آويو به روابطي راهبردي مبدل شده و اهميت زيادي پيدا كرده است، به ويژه آنكه اين مناسبات در آغاز دهه 90 و در زماني روند شتابنده به خود گرفت كه روابط هند و جهان عرب دوره رخوت خود را تجربه مي كرد.
با آغاز هزاره سوم روابط ميان هند و رژيم صهيونيستي به شكل مستمر و با سرعت عجيبي رشد مي يافت، ولي متأسفانه جهان عرب و اسلام هيچ توجهي به اين امر نداشتند و حال آنكه تقويت روابط مذكور تأثير مستقيم بر مناسبات امت عربي و اسلامي با هندي ها داشت.
از سوي ديگر، همكاري هاي امنيتي و نظامي ميان تل آويو و دهلي نو بر اقدامات نظامي هندي ها بر ساير كشورهاي منطقه از جمله پاكستان و افغانستان تأثير خواهد گذاشت و اين اجازه را به هندي ها مي دهد كه با سلاح هاي مدرن صهيونيستي همسايه ها را مورد تهديد و تجاوز قرار دهند.
افزايش روابط نظامي هند و اسرائيل حمايت ديپلماتيك هندي ها را نيز به دنبال داشته است، به گونه اي كه اكنون ديگر مسئولان اين كشور آسيايي هيچ صحبتي در مورد مسئله فلسطين و ديگر موضوعات مربوط به مناقشه اعراب و اسرائيل نمي كنند و حال آنكه در دهه هاي 60 و 70 قرن بيستم، اوضاع كاملا متفاوت بوده است.
از آنجايي كه روابط مشكوك هند و رژيم صهيونيستي خطري واقعي براي امنيت و ثبات در جهان عرب و اسلام به شمار مي رود و در هر لحظه مي توان بازتاب آن را لمس كرد، مجله «مفكره الاسلام» از اسرار روابط امنيتي و نظامي ميان دو كشور در دو سال گذشته پرده برداشته و به بررسي پژوهشي پرداخته كه به تازگي توسط مركز مطالعات امنيت ملي رژيم صهيونيستي انجام گرفته است.
در اين پژوهش كه با عنوان «صادرات امنيتي اسرائيل به هند... چالش ها و دغدغه ها» منتشر شده آمده است: روابط دهلي نو و تل آويو در طول چهل سال متوقف شده بود كه دليل آن مخالفت هندي ها با برقراري روابط ديپلماتيك با اسرائيل بود. البته هند در اين برهه مناسبات مثبتي با كشورهاي عربي داشت، اين وضعيت از سال 1991 به شكلي ريشه اي و بنيادين تغيير كرد. هندي ها معتقد بودند كه در سايه سياست اقتصادي درهاي باز بايد مناسبات گسترده با جهان داشته باشد. در ژوئن سال 1992، اسرائيل و هند در مورد برقراري روابط ديپلماتيك به توافق رسيدند كه اين روابط تحول گسترده اي را شاهد بود. در سال 1999 نيز روابط دوجانبه اسرائيلي ها و هندي ها تغييري ريشه اي را تجربه كرد و دو طرف همكاري مستحكم و عميق امنيتي را شروع كردند و تل آويو نيز ارتش هند را به تازه ترين سلاح هاي نظامي مسلح كرد تا به اين ترتيب، اسرائيل بزرگ ترين صادركننده اسلحه به ارتش هند باشد و جايگاه روسيه و فرانسه يعني بزرگ ترين صادركننده اسلحه و تجهيزات نظامي به هند را بگيرد.
ارزش تسليحاتي اسرائيل كه در طول دو سال گذشته به هند فروخته، از مرز دو ميليارد دلار گذشته است و در سال هاي اخير دو طرف در زمينه نظامي، همكاري هاي گسترده اي با يكديگر داشته اند، كه البته سطح اين همكاري ها بعد از انفجارهاي نوامبر 2008 (آبان 1387) در بمبئي، كه اماكن يهودي و نيز جهانگردان اسرائيلي را هدف قرار گرفته بود، افزايش قابل ملاحظه اي يافت.
در پژوهش صهيونيستي ياد شده به مهم ترين قراردادهاي تسليحاتي ميان تل آويو و دهلي نو در دو سال گذشته پرداخته شده است كه نتايج آن نشانگر تحول سريع در روابط نظامي ميان دو طرف است. اين قراردادها عبارتند از: 1-قرارداد مربوط به خريد هواپيماهاي جاسوسي فالكون: اين قرارداد در سال 2004 به امضاي مسئولان هندي و صهيونيستي رسيد و ارزش آن نيز بيش از يك ميليارد دلار بود. با وجود مشكلات و موانعي كه در سر راه امضاي اين قرارداد وجود داشت كه دليل اصلي آن نيز مالكيت آمريكا بر اين فناوري بود ولي اين قرارداد به مرحله انجام رسيد و نيروي هوايي هند اولين هواپيماي فالكون را در سال گذشته تحويل گرفت و قرار است در سال آينده دو فروند ديگر نيز از رژيم صهيونيستي تحويل بگيرد. گزارش منابع مختلف حكايت دارد كه دهلي تمايل زيادي براي دست يابي به اين هواپيماها نشان مي دهد و قراردادي را نيز با تل آويو براي در اختيار گرفتن سه هواپيماي ديگر از همين نوع خواهد بست.
2- هند اخيراً چهار رادار مدل «EL-M2083» از رژيم صهيونيستي خريداري كرده كه وظيفه زير نظر گرفتن هواپيماي پاكستاني را به عهده دارند. ارزش قرارداد خريد اين رادارها به 600 ميليون دلار مي رسد.
3- هندي ها با انعقاد قراردادهايي با طرف صهيونيستي سامانه هاي دفاع هوايي را در طول دو سال گذشته از تل آويو خريداري كرده اند كه ارزش اين قراردادها به بيش از يك ميليارد دلار مي رسد.
رژيم صهيونيستي و هند در همين راستا دو قرارداد عظيم نظامي را به امضا رسانده اند كه اولين مورد مربوط به خريد موشك هاي دريا به دريا با برد بيش از هفتاد كيلومتر و نيز موشك باراك هشت است. باراك هشت از موشك هاي دريا به هوا به شمار مي رود و براي هدفگيري هواپيماها مورد استفاده قرار مي گيرد قرارداد دوم نيز مربوط به خريد سامانه موسوم به اسپايدر است كه يك سامانه دفاع هوايي به شمار مي رود و از قابليت انتقال بهره مند است.
4- دهلي و تل آويو در زمينه فضايي نيز با يكديگر همكاري هاي قابل توجهي داشته اند و هند با همكاري مخفيانه رژيم صهيونيستي موفق به پرتاب ماهواره جاسوسي «2 RISAT -» شد كه دهلي نو در ابتدا مدعي شد كه اين ماهواره را صرفاً براي اهداف غيرنظامي به فضا پرتاب كرده است ولي بعدها مشخص شد كه «RISAT - 2» مجهز به يك رادار نظامي صهيونيستي موسوم به «سار» است.
ماهواره نظامي هند شباهت بسيار زيادي به «تيك سار» ماهواره مشهور جاسوسي اسرائيل دارد كه تل آويو در ژانويه 2008 آن را از يك پايگاه موشكي هندي به فضا پرتاب كرد.
5- سازمان صنايع هوايي رژيم صهيونيستي وظيفه مدرن سازي هواپيماهاي جنگنده هند از نوع ميگ 42 و باربري «EN32» را نيز به عهده گرفته است. ارتش هند 100 فروند از اين هواپيماها را در اختيار دارد.
6- تازه ترين قرارداد امنيتي و نظامي ميان تل آويو و دهلي مربوط به تجهيز ارتش هند به هواپيماهاي جنگي بدون سرنشين از نوع «هاربن» است. در پژوهش مركز مطالعات امنيت ملي رژيم صهيونيستي به صادرات نظامي هند به اسرائيل نيز اشاره شده و آمده است، با وجود برتري هند در زمينه صنايع نظامي به ويژه مسائل فضايي، ولي اين كشور كوشيده است تا اسرائيل را براي خريد توليدات نظامي اش فريب دهد و قراردادهايي را نيز در اين زمينه با تل آويو به امضا برساند كه از آن جمله مي توان به قرارداد ويژه فروش هلي كوپترهاي «Dhruv» به ارتش صهيونيستي در سال 2004 اشاره كرد.
اخيرا اخباري نيز در مورد تجهيز ارتش صهيونيستي به موشك دريا به درياي هندي موسوم به «Brahmos» پخش شده است. اين موشك ها براي هدفگيري كشتي ها مورد استفاده قرار مي گيرد و قرار است تل آويو با خريد آنها برتري خود را به نيروي دريايي مصر كه در منطقه جنوب شرق مديترانه مستقر هستند حفظ كند.
با وجود آنكه همكاري هاي امنيتي و نظامي ميان رژيم صهيونيستي و هند در بالاترين سطح خود قرار دارد، ولي مسئولان اين رژيم هميشه ترس آن را دارند كه مبادا بر اثر يك بحران همان بلايي كه بر سر روابط رژيم صهيونيستي با تركيه آمد بر سر روابط با هند هم بيايد.
در اين پژوهش به عواملي كه روابط نظامي هند و رژيم صهيونيستي را مورد تهديد قرار مي دهد نيز اشاره شده و به مسئولان اسرائيل توصيه شده با در نظر گرفتن اين عوامل به مقابله با چالش هايي بپردازند كه رابطه با هند را تهديد مي كند.
اولين عامل تهديدكننده روابط هند و تل آويو، روابط ميان جهان عرب با هند برشمرده شده است. درست است كه اسرائيل كاخ روابط خود با هند را بر روي ويرانه هاي مناسبات اين كشور با جهان عرب برپا كرد،ولي نمي توان تصور كرد كه دهلي نو از روابط تاريخي خود با كشورهاي عربي دست بردارد و از حمايت آرمان فلسطين چشم بپوشد، زيرا اين كشور سكاندار مجموعه غيرمتعهدها و پيشگام روند تلاش براي آزادي از چنگال استعمارگران است.
رابطه تاريخي هند و جهان عرب در هر لحظه روابط جديد اين كشور با اسرائيل را تهديد مي كند و باعث مي شود تا دولت هند در امضاي بسياري از قراردادهاي نظامي خود به شكل مخفيانه عمل كند.
دومين عاملي كه روابط هند با اسرائيل را در معرض خطر قرار مي دهد ظهور و رشد يك جريان جديد در هند است كه ساز مخالفت با هرگونه همكاري ميان تل آويو و دهلي را كوك مي كند كه اين امر باعث شده است تا نظام حاكم بر اين كشور مسئولان عالي رتبه هندي را كه براي امضا قراردادهاي نظامي با رژيم صهيونيستي رشوه دريافت داشته اند مورد بازجويي قرار دهد و از آنها تحقيق به عمل آورد.
سومين عاملي كه آينده همكاري هاي نظامي ميان هند و اسرائيل را تهديد مي كند ايالات متحده است. اين كشور با وجود آنكه شريك راهبردي تل آويو محسوب مي شود، ولي دغدغه آن را دارد كه فناوري هاي نظامي اش از طريق اسرائيل به دست هند بيفتد و اين امر باعث برهم خوردن وضعيت كفه هاي ترازوي قدرت در منطقه جنوب آسيا شود يعني كفه هاي اين ترازو به شكلي قرار گيرد كه با خواست آمريكا هيچ همخواني ندارد. ضمنا بسياري از قراردادهاي نظامي ميان هند و اسرائيل به خاطر ايالات متحده ملغي اعلام شده است.
چهارمين و آخرين عاملي كه در اين پژوهش به عنوان تهديدكننده روابط دهلي نو و تل آويو عنوان شده، روابط تاريخي و مستحكم ميان هند و ايران است، به ويژه آنكه دهلي اهميت زيادي را به روابط تجاري و اقتصادي خود با تهران مي دهد و مناسبات نفتي گسترده اي ميان اين دو كشور در جريان است.
در ادامه اين پژوهش آمده است، با وجود عميق بودن روابط ميان تهران و دهلي نو، احتمال اينكه ايران موفقيتي در زمينه توقف روابط نظامي و انعقاد قراردادهاي تسليحاتي ميان طرف هندي و اسرائيلي كسب كند كم است. ولي ترس تل آويو از آن است كه اگر بلايي كه به سر روابطش با تركيه آمد بر سر مناسباتش با هند بيايد، اين كشور آسيايي مبادرت به واگذاري فناوري هاي جديد نظامي با ايران كند.
در اين پژوهش نتيجه گيري شده است، با وجود آنكه تحولات بسيار سريعي در روابط دهلي نو و تل آويو جريان دارد و هند بزرگ ترين مشتري سلاح ها و تجهيزات نظامي اسرائيلي به شمار مي رود ولي هرگز نمي توان مناسبات ميان دو طرف را مناسباتي راهبردي دانست به ويژه آنكه هند به دنبال استقلال در زمينه توليد صنايع نظامي مي گردد و مي خواهد به خودكفايي نظامي برسد، از سوي ديگر، همدردي هندي ها با اعراب به ويژه فلسطيني ها شايد پايان زودهنگامي را براي روابط ميان دو طرف به ثبت برساند.
در هر صورت برخلاف تبليغاتي كه از سوي دولت هاي مختلف اسرائيل در مورد عمق رابطه با هند صورت مي گيرد هيچ تضميني براي روابط طولاني ميان دهلي نو و تل آويو وجود ندارد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14