پايان «آقاي ادعا» (يادداشت روز)

تازه اقبال دموكرات ها افول كرده و مسبب اين وضع كسي جز باراك اوباما نيست. تمام پيش بيني ها درباره انتخابات ميان دوره اي آمريكا درست از آب درآمده است. اكنون مجلس نمايندگان دربست در اختيار جمهوري خواهان است و در سنا هم فاصله بسيار كمتر از آن است كه قدرت مانوري به دموكرات ها بدهد. در زماني كمتر از دو سال، باراك اوباما از يك ليدر بزرگ بدل به دردسري درمان ناپذير براي دموكرات ها شده است. توان سخن گفتن و حرافي هاي خوش ساخت، ديگر چندان به كار نمي آيد چرا كه دو سال از دوران «وعده» گذشته و اكنون پاي «كارنامه» در ميان است. سوال اين است كه پيامد اين وضعيت براي ايران چيست؟ ايران چقدر در بروز اين وضعيت دخيل بوده است؟ و آينده روند سياست گذاري آمريكا در امور ايران چگونه تغيير خواهد كرد؟
ابتدا بايد ديد چه بر سر اوباما آمده است. روزي كه او وارد كاخ سفيد شد كساني در داخل و بيش از آنها در خارج از آمريكا تصور كردند كه به راستي تغييري در حال ايجاد شدن است و مي گفتند قدر اين فرصت را بايد دانست. در ايران، از دو جناح مختلف دوگونه اشتباه راهبردي درباره اوباما شكل گرفت. در يك جناح عده اي مي گفتند اوباما يك رييس جمهور اصلاح طلب است كه بنا دارد بسياري از رويه هاي جاي گير شده در سيستم حكومتي آمريكا را اصلاح كند و نتيجه مي گرفتند كه بنابراين بايد در ايران هم اصلاح طلبان بر سر كار بيايند تا بتوان رابطه اي را جوش داد. اين استدلالي است كه مصطفي تاج زاده در آستانه انتخابات رياست جمهوري نهم در حمايت از محمد خاتمي مطرح كرد. دسته دوم هم از مسيري متفاوت به همين نتيجه مي رسيدند. اينها عقيده داشتند اوباما نماينده طبقه محروم و ضعيف در آمريكاست و شعار تغيير را هم از الگوهاي شرقي اقتباس كرده است. نتيجه اي كه اين گروه مي گرفت اين بود كه بايد او را مراعات كرد و اجازه داد «خودش را در مقابل صهيونيست ها پيدا كند.»
گفتني است كيهان در همان زمان با تيتر درشت «آن باز در لباس كبوتر آمد» از پيروزي اوباما در انتخابات رياست جمهوري آمريكا خبر داد.
زمان كمي لازم بود تا آشكار شود اين هر دو دسته تا چه حد رويازده بوده اند. اوباما چيزي را در آمريكا بويژه در پيش فرض ها و روندهاي طراحي استراتژيك درباره ايران، تغيير نداد. مشاركت مستقيم و بدون پيش شرط در مذاكرات گروه 1+5 با ايران، ادامه فرايندي بود كه از دولت جرج بوش آغاز شد و ابتكاري نبود كه اوباما آن را ابداع كرده باشد . در انتهاي دولت بوش كاخ سفيد به اين نتيجه رسيد كه مشروط كردن مذاكره مستقيم با ايران به اجراي قطعنامه ها و تعليق غني سازي، هدفي دست نيافتني است وتنها خاصيتي كه دارد اين است كه آمريكا را از تاثيرگذاري در روندي كه مستقيما به آن مربوط است محروم مي كند و كار را به دست واسطه ها مي سپارد. نتيجه اين ارزيابي جديد، آن بود كه ويليام برنز معاون سياسي كاندوليزا رايس اجازه يافت براي نخستين بار شخصا در مذاكرات ژنو يك (تير87) شركت كند. برنز جزو معدود مقام هاي مرتبط با مسئله ايران بود كه پس از روي كار آمدن اوباما هم در پست خود باقي ماند چرا كه موضوع اساسا ربطي به اوباما نداشت و يك اجماع دو حزبي در واشينگتن بوجود آمده بود كه بايد مسير مذاكره را در كنار مسير فشار به ايران امتحان كرد . اين موضوع از منظر استراتژيك عموما به اين شكل بيان شده است كه مذاكره يك گزينه مستقل در عرض بقيه گزينه ها نيست، بلكه بخشي از هر گزينه اي است كه بناست به كار گرفته شود.
اوباما اميدوار بود مذاكره مستقيم با ايران از جانب تصميم گيران در تهران به عنوان يك امتياز تلقي شود و ايراني ها حاضر باشند بابت آن چيزي بپردازند. در واقع هم -چنانكه گفتيم- كساني در ايران سخت مشتاق بودند كه بگويند آمريكا يك گام برداشته و حالا نوبت ايران است كه گامي متقابل بردارد . وقت آن رسيده بود كه ايران ارزيابي راهبردي خود را از وضعيت بيان كند و سخنراني مهم رهبر انقلاب در نوروز 88 در مشهد مقدس، دقيقا به تشريح همين راهبرد اختصاص داشت. اگر بخواهيم راهبردي را كه در آن مقطع در دستور كار قرار گرفت با حداكثر وضوح بيان كنيم، اصول زير را مي توان به عنوان يك الگوي راهنما در نظر گرفت. 1- مذاكره با ايران يك امتياز نيست؛ حتي يك تغيير هم نيست چرا كه آمريكا چاره اي جز قدم گذاشتن به مسير گفت وگوي مستقيم با ايران نداشته است. 2- هرگونه تغيير بايد در عمل مشاهده شود. تا زماني كه عملا در سياست آمريكا درباره ايران تغييري رخ نداده، سخن گفتن از تغيير چيزي بيش از پنهان كردن فريبكارانه دست چدني زير دستكش مخملي نخواهد بود. حتي در داخل آمريكا هم برخي تحليلگران اندكي مستقل تر مرتبط با امور ايران به اوباما توصيه كردند اگر مي خواهد شعار تغيير آن توسط ايران واقعا جدي گرفته شود بايد هر چه زودتر از سطح حرف فراتر برود و مثلا مانند آنچه زماني نيكسون درباره چين انجام داد، دستور توقف كليه عمليات هاي محرمانه سيا عليه ايران را بدهد. 3- و مهم تر از اينها سوال اين بودكه هدف چيست؟ آيا اوباما راهبرد دومسيره فشار-مذاكره را كنار خواهد گذاشت؟ واضح بود كه آنچه در حال رخ دادن است تغيير اين راهبرد نيست بلكه عميق تر كردن آن است. اوباما هم مثل بوش فكر مي كرد بايد به ايران فشار آورد و در كنار آن در مذاكره را باز گذاشت تا «اگر ايران محاسبه اش را تحت فشار تغيير داد، دري براي وارد شدن پيش روي خود ببيند.» تفاوت فقط در اينجا بود كه اوباما به اين نتيجه رسيد كه استراتژي بوش براي توليد فشار عليه ايران ديگر قابل استفاده نيست. از ديد اوباما اشتباه بوش اين بود كه مسئله ايران را تبديل به يك مسئله يك جانبه (مسئله اختصاصي آمريكا) كرد و به همين دليل از امكان وارد آوردن فشار چند جانبه به ايران محروم شد. اوباما سعي كرد موانع رويكرد چند جانبه به مسئله ايران و شريك كردن ديگران در فرايند فشار را از پيش پا بردارد. اول كاري كه كرد اين بود كه با ورود به مذاكرات مستقيم با ايران و جا انداختن آن به عنوان ابتكار عمل خود به يكي از مطالبات سنتي اروپا، روسيه و چين جواب داد. يكي از انتقادهاي ثابت اين بلوك ها (البته تا حدودي به استثناي روسيه كه هيچ وقت علاقه نداشته از نقش واسطه گري اش كم شود) از آمريكا همواره اين بود كه اگر در دست يابي به يك راه حل ديپلماتيك براي مسئله ايران جدي است نبايد از مشاركت مستقيم در مذاكرات فرار كند. اقدام دوم تلاش براي اصلاح نسبي روبط با بلوك هاي مختلف بود كه تا حداقلي از همگرايي در مورد ايران شكل بگيرد. اوباما اعلام كرد دكمه «ري ست» را در روابط با اروپا، روسيه و چين فشار خواهد داد، با همه دشمنانش به مذاكره مستقيم مي پردازد و كار را از پرداختن به مسائل امكانپذير (يعني آن دسته از مسائلي كه هر دو طرف مايل به حل آن هستند و در آن نفع دارند) آغاز مي كند. اين روندي است كه با آب و تاب فراوان درباره آن سخن گفته مي شد اما به هيچ وجه آنگونه كه اوباما تصور مي كرد سهل و آسان پيش نرفت. به اين بحث بازخواهيم گشت اما عجالتا اين نكته را به ياد داشته باشيد كه از نظر اوباما استراتژي دست دراز شده نه يك روش حل مسئله بلكه يك تاكتيك رسانه اي و تبليغاتي براي ايجاد اجماع بود وبه همين دليل هم بودكه هرگز «رسما و واقعا» دستي به سمت ايران دراز نشد و متقابلا ايران هم استراتژي خود در مقابل اوباما را بر مبناي اين 3 اصل، به گونه اي تنظيم كرد كه يكسان بودن بوش و اوباما را پيش فرض مي گرفت.
گذشته از ايران، اوباما در ديگر پروژه هايي هم كه كليد خورد، به رغم سر و صداي فراوان، توفيقاتي بسيار اندك به دست آورد. در مقابل روسيه هيچ توافق غير از امضاي پيمان نيواستارت نهايي نشد كه تازه درباره آن هم جمهوري خواهان و حتي بعضي از دموكرات ها معتقد بودند بيشتر به نفع روسيه است نه آمريكا چرا كه روسيه را از يك كشور دست دوم به قدرتي هم تراز و معادل آمريكا تبديل مي كند. بقيه مسائل با روسيه اگرنگوييم بدتر شده، دست نخورده باقي مانده است. وضع درباره چين اسف بار بود و اسف بار ماند. در حوزه هاي نظامي، امنيتي، سياسي و خصوصا اقتصادي حتي يك قدم درست و حسابي در روابط چين و آمريكا برداشته نشد. درباره اروپا روابط اندكي اصلاح شد ولي به اين قيمت كه آمريكا، اروپايي شود نه اينكه اروپايي ها خود را به ديدگاه هاي آمريكا نزديك كرده باشند. در عراق اوباما بازي را كلا باخت؛ همه استراتژيست هاي غربي اعتراف كردند كه ايران بهتر بازي كرده ودست بالا را دارد. در افغانستان فاجعه از هر جاي ديگري عميق تر است. آمريكا ننگ هم پيماني با طالبان را به جان خريده و بيشترين حجم امكانات را در افغانستان دپو كرده اما حداقلي از امنيت برقرار نشده، پاكستان هم براي آمريكا شاخ و شانه مي كشد و نقش بي بديل ايران جايگزين ناپذير باقي مانده است. خلاصه كنيم؛ با وجود واگذاري حجم انبوه امتياز به طرف هاي مختلف اوباما نتوانست حتي يك كارنامه متوسط براي خود دست و پا كند و كار به جايي رسيد كه كسي مثل نيوت گينگريچ رهبر اقليت جمهوري خواه در مجلس نمايندگان او را «بزرگترين خطر براي امنيت ملي آمريكا» خواند.
دموكرات ها انتخابات را باختند به اين دليل كه مردم آمريكا اكنون وقتي به سابقه دو ساله دولت داري آنها نگاه مي كنند جز تلي از «حرف» چيز ديگري نمي بينند. اوضاع اقتصادي و اجتماعي آمريكا از هر زمان ديگري حادتر شده طوري كه شايد اين تعبير نوام چامسكي كه زماني نوشته بود «داخل آمريكا جهان سوميزه شده» اكنون بيش از هر زمان ديگري مصداق داد. اگر اوباما مي خواهد ماجراي انتخابات ميان دوره اي در انتخابات رياست جمهوري تكرار نشود، ظاهرا دو راه بيشتر ندارد. اول اينكه توان و انرژي خود را بيش از هر چيز صرف مسائل داخلي كه مهم ترين دغدغه راي دهندگان آمريكايي است بكند و دوم اوباما بايد سعي كند از طريق جمع كردن پرونده هايي كه بعضي از آنها را خودش پهن كرده و بعضي را ديگران، كارنامه خود را از وضع فضاحت بار فعلي خارج كند. مشخصا تداوم دشمني با ايران و تبديل شدن به كپي دست دوم بوش فرمولي نيست كه كوچكترين فايده اي براي آينده سياسي اوباما داشته باشد اگرچه معلوم نيست او از اين به بعد اساسا در موقعيتي باشد كه بتواند خير و صلاح خود را تشخيص بدهد.
بايد شادمان بود. يكي ديگر از دشمنان ايران زمين خورده و ايران سهمي قابل توجه در اين زمين خوردن داشته است.
مهدي محمدي

وزير اطلاعات فاش كرد
جزئيات هدايت سران فتنه از سوي عوامل خارجي

حجت الاسلام والمسلمين حيدر مصلحي در ديدار با جمعي از پرسنل نيروهاي مسلح ناگفته هايي از حوادث و فتنه پس از انتخابات سال گذشته رياست جمهوري بيان كرد.
به گزارش مشرق، وزير اطلاعات عمده ترين موضوع مورد توجه در سخنراني خود را «موانع ولايت محوري» معرفي كرد و افزود: مقوله ولايت محوري و ولايت مداري موضوعي است كه در دوران ائمه معصومين و بعد از آن، مورد توجه است.
وزير اطلاعات، اولين مانع در ولايت محوري و ولايت مداري را ناآگاهي از جايگاه ولايت دانست و افزود: بعد از رحلت پيامبر يك مشكل جدي و اساسي كه پيش آمد، همين مقوله ولايت بود؛ خيلي ها دنبال حكومت و خلافت رفتند، نه ولايت. امروز هم ما در جامعه خودمان خصوصاً در اين فتنه يك ساله گذشته، (كه اين فتنه را نبايد فتنه سال گذشته بناميم) اين مسئله را مشاهده مي كنيم.
وي تصريح كرد: در فتنه يك سال گذشته خيلي از افراد دخيل در اين قضيه در مقوله ولايت دچار مشكل شدند. يكي از كساني كه در همين مقوله فتنه يك جايگاهي دارد، در يكي از صحبت هايي كه دارد بيان مي كند كه «من زمان حيات امام هم براي ايشان نامه نوشتم و به امام اعلام كردم كه ولايت فقيه اين چنيني جواب نمي دهد. ما اگر بخواهيم حكومت به جايي برسد- دقت كنيد مي گويد حكومت- بايد يك مجموعه كنترلي براي آن قرار بدهيم. مثلاً در حوزه هاي علميه به يك جمعي بگوييم كه آنها هشدارهايي را بدهند، در موقعيت هاي مختلف تذكرهايي بدهند كه مراقبت از حكومت بكنند لذا ولايت فقيه لازم نيست.»
شناسايي منابع درآمدي
سران فتنه و نزديكان آنها
مصلحي گفت: «ما براساس برخي سر خط هاي ارائه شده، متوجه شديم كه از اول انقلاب تا به حال، يك جرياني فتنه هاي مختلفي كه در اين كشور و انقلاب شكل گرفته را هدايت و مديريت مي كند. اين جريان تاكنون شناسايي دقيق نشده است. 30 سال هم از عمر انقلاب مي گذرد و با كمال تأسف اين كار صورت نگرفته است. اكنون مصداق هاي روشني وجود دارد كه سران فتنه و مرتبطين آنها چگونه مديريت مي شوند و در موقعيت هاي مختلف قبل چگونه مديريت شدند كه نكته بسيار قابل توجهي است.»
وزير اطلاعات از بررسي دقيق وضعيت اقتصادي سران فتنه و اطرافيان آنها در بيرون و داخل كشور خبر داد و افزود: اين وضعيت اقتصادي در دوران سازندگي، اصلاحات و ديگر موقعيت ها بررسي شده و فهميديم كه آنها با چه تدبيري در مسائل اقتصادي (تحت عناوين مختلف حتي خيرخواهانه) حركت كرده اند.
وي نتيجه اين بررسي ها را بسيار قابل توجه و اسف بار توصيف كرده و افزود: براي ارائه اين بررسي ها، برنامه هاي خاصي داريم. اگر اكنون عدد هزينه شدن 17ميليارد و 700 ميليون دلار توسط استكبار در جنگ نرم مطرح مي شود، اين رقم منهاي هزينه هايي است كه منافقين، گروه هايي مثل گروهك ريگي، سلفي و گروه هاي مختلفي غرب و شرق كشور از غرب دريافت مي كنند و اين هزينه اي است كه در جنگ نرم پرداخت شده است و هزينه مستقيم نيست.
مصلحي مانع دوم در مقوله ولايت محوري و ولايت مداري را جاه طلبي خواند و گفت: جاه طلبي يعني چه؟ يعني فرد مي داند حقيقت و واقعيت چيست اما حرص و طمعش نسبت به پست و جايگاه مانعش مي شود. در اين فتنه يكي از اشكالاتي كه عده اي نتوانستند انقلاب و ولايت را همراهي كنند و كم آوردند همين جاه طلبي آنها بود كه اين عمدتاً در خواص است.
وزير اطلاعات يادآور شد: مانع بعدي، تعلقات دنيوي و خودداري از مبارزه در راه خداست. اين افراد ممكن است در موقعيتي، در مبارزه نقش هاي بزرگي داشته باشند. تحجر و ظاهربيني هم يكي از موانع در بحث ولايت محوري است.
وي پنجمين مانع در ولايت پذيري را عدالت ناپذيري عنوان كرد و اظهار داشت: متأسفانه برخي، سفرهاي استاني دولت را علي رغم تأييدات مكرر مقام معظم رهبري، توزيع فقر نامگذاري كرده اند.
آرزوي سران فتنه
دستگير شدن است
وي در پاسخ به سؤال يكي از فرماندهان كه درباره جايگاه اطلاعاتي كشورمان بر روي اركان فتنه سؤال كرد، گفت: به حول و قوه الهي مجموعه دستگاه ها و سيستم اطلاعاتي كشور از يك موقعيت بسيار خوب و بالايي برخوردار بوده و سلطه بسيار خوبي بر اين مجموعه ها دارد.
وي افزود: ممكن است عده اي از برخي اقدامات ما گله داشته باشند كه مثلاً چرا در بحث سران فتنه اقدامي انجام نمي گيرد؟ اتفاقاً آنها آرزويشان همين است.
مصلحي خاطرنشان كرد: اوباما در گزارشي كه به كنگره آمريكا داد در رابطه با بحث فتنه و هزينه اي كه براي بحث فتنه انجام داد، اذعان و اعتراف كرد كه سيستم اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران به ما اجازه نداد تا بتوانيم از شبكه مجازي براي فعال كردن شبكه هاي اجتماعي مان استفاده كنيم. آنها هزينه سنگيني در اين جهت انجام دادند.
وزير اطلاعات تأكيد كرد: به حول و قوه الهي سيستم اطلاعاتي ما اشراف بسيار خوبي بر اين مجموعه ها پيدا كرد و تمام خط و ربط هاي آنها هم شناسايي شد.
ماجراي رمزگذاري
ايميل هاي فتنه گران
وي با بيان ناگفته اي از تسلط اطلاعاتي ايران برگردانندگان اصلي فتنه گفت: پس از آنكه آمريكايي ها متوجه شدند كه ما سرخط هاي مجازي فتنه را شناسايي كرده ايم، سريعاً تمام ايميل ها را كدگذاري و تبديل به رمز كردند. البته به لطف خدا ظرف 24 ساعت تمام اين رمزها باز شد.
مصلحي با اشاره به اينكه سر حلقه هاي فتنه گران از فضاي فرهنگي و دانشگاهي در اين جهت استفاده مي كردند، گفت: به جز درصدي بسيار كم، ديگران از آنها استقبالي نكردند ولي آن هايي هم كه استقبال كردند استكبار هزينه قابل توجهي براي آنها پرداخت؛ بعضاً در قالب خبرنگار، وكيل يا مجموعه هاي اينچنيني.
وزير اطلاعات يادآور شد: در حركت فتنه از انجمن حجتيه تا بهاييت و حتي مسيحيت تبشيري را مي بينيد. حتي كمونيست ها و نفاق هم فعال بودند.
وي در پاسخ به سؤال ديگري در خصوص اينكه چرا به وضعيت سران فتنه رسيدگي نمي شود، گفت: ما نياز به روشنگري داريم. اتفاقاً آنها دنبال همين مي گردند كه دستگير شوند. حتي برخي شب ها جلسه خداحافظي مي گذارند و مي گويند فردا ما را مي گيرند! البته روشنگري به اين معنا نيست كه اينها را رها كنيم. به هيچ وجه اينگونه نيست.
وزير اطلاعات همچنين همراهي قوه قضائيه در اين زمينه را مناسب ارزيابي كرد.
تامين مالي اقدامات فتنه گران از طريق زمين خواري
مصلحي همچنين از پيوند برخي اقدامات زمين خواري با تأمين مالي برخي حركات ضدنظام خبر داد و افزود: آنهايي كه پشتوانه هاي اقتصادي خودشان را با همين كارها، رانت خواري و زمين خواري به وجود آورده اند، قوانيني را هم در اين خصوص وضع كرده و بخشنامه هايي نيز در زمان مسئوليت خود داده اند.
وي همچنين اعلام كرد كه به عنوان يك وظيفه شرعي بايد تاكيد كنم كه بدنه وزارت اطلاعات يك بدنه متدين و حزب اللهي است.
وزير اطلاعات در خصوص وضعيت فعلي سران فتنه نيز گفت: سران فتنه و افرادي كه آنها را مديريت مي كردند در حال بازسازي خودشان هستند. برخي مي خواهند به نوعي درون نظام بازگردند كه اين مايه خوشحالي است اما بعضي دنبال بازسازي براي تغيير تاكتيك هستند.
مصلحي در خصوص فرقه هايي چون بهائيت نيز گفت: اين موضوع، يك موضوع پيچيده اي است. به خاطر اينكه سرويس هاي اطلاعاتي قوي چون CIA و موساد پشت سر آنهاست. در حال حاضر سران و سررشته هاي آنها شناسايي و دستگير شدند.

ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323
كيهان و خوانندگان
واتيكان با حكم اعدام طارق عزيز مخالفت كرد و اين در حالي است كه در قضيه آتش زدن قرآن سكوت كرده بود. راستي بر مسند واتيكان چه كساني تكيه زده اند؟
6535---0936
¤ از آيت الله سيد احمد خاتمي امام جمعه موقت تهران و جناب آقاي ضرغامي به خاطر تحليل بسيار خوب از حوادث 13آبان صميمانه تشكر مي كنم.
نيكنام از قم
¤ لطف كنيد يك ويژه نامه كامل درباره سفر مقام معظم رهبري به قم به همراه متن كامل سخنراني ها و تصاوير استقبال از ايشان را منتشر كنيد.
6111---0912
¤ وقتي گوينده مجري زن تلويزيون با مانتو قرمز رنگ و تنگ در تلويزيون ظاهر مي شود چگونه مي توان از افراد جامعه خواست كه شئون اسلامي را كاملا رعايت كنند. اينگونه بي دقتي ها باعث مي شود كه طرح حجاب و عفاف در عمل با مشكل مواجه شود.
2816---0918
¤ سود سهام عدالت سال گذشته ايثارگران رشت پرداخت نشده است. مسئولان امر رسيدگي نمايند.
9212---0937
¤ اجاره خانه در منطقه 15 سر به فلك كشيده است. تقاضا دارم به داد مستاجرها برسيد. صاحب خانه ها به هر قيمتي كه مي خواهند خانه را اجاره مي دهند. چرا هيچ نظارت و كنترلي وجود ندارد؟
5149---0935
¤ بعد از اعلام پرداخت يارانه ها به حساب شهروندان در استان گلستان به شعبه بانكي كه در آن حساب دارم مراجعه كردم ولي خبري نبود. لطفا راهنمايي بكنند كه چه اقدامي بايد انجام بدهم و تكليف امثال بنده چه مي شود؟
7638---0911
¤ چند مدت قبل از سوي رئيس نيروي انتظامي در مورد نصب ترمز اي بي اس شاهد اولتيماتوم پي درپي خطاب به خودروسازان بوديم ولي پيگيري نشد. علت كوتاه آمدن پليس در اين مورد چيست؟
8764---0913
¤ تعداد قابل توجهي از كارگران ساختماني ايراني كه به دليل وجود كارگران افغاني در كشورمان بيكار شده اند در تامين نيازهاي اوليه زندگي خويش با مشكل مواجه شده اند. چرا هيچ مسئول و دستگاهي به فكر اين عده از هم وطنان نيست؟
6128---0912
¤ اينجانب يكي از آموزگاران روستاي بخش دلوار از توابع استان بوشهر هستم. جاده بخش دلوار و روستاهاي اطراف كه به پارس شمالي منتهي مي شود بسيار كم عرض، بلند و فاقد شانه هستند. هر روز شاهد تصادفات مرگبار در جاده هستم از اول مهر تاكنون دو آموزگار روستا نيز كشته شدند. از وزير محترم راه، نمايندگان مجلس و استاندار محترم بوشهر تقاضاي رسيدگي داريم.
6741---0917
¤ سازمان تنظيم مقررات و ارتباطات راديويي حدود يك سال و چند ماه قبل براي استخدام اطلاعيه صادر و پس از يك سال آزمون و مصاحبه را برگزار نمود ولي از نتيجه آن هيچ خبري نيست. از مسئولين امر درخواست مي شود نتيجه را به آگاهي شركت كنندگان برسانند.
3006---0912
¤ در شهر مرزي پارس آباد مغان حدود يك ماه است كه بر روي شبكه يك هر 15ثانيه شبكه آذربايجان مي افتد و مانع شنيدن و ديدن برنامه ها مي شود. از صداوسيما درخواست مي شود كه اين مشكل را رفع نمايند.
عباسي
¤ 15 سال است كه اقدام به خريد سهام شركت... خراسان كرده ايم ولي اين شركت نه تنها سودي پرداخت نمي كند بلكه پول خودمان را هم كه مي خواهيم پس بگيريم از مبلغ آن كم مي كند. به چه كسي و به كجا شكايت بكنيم كه رسيدگي بكنند.
3683---0915
¤ از سه ماه قبل تاكنون در شهرستان اهواز نبش خيابان لادن آب تصفيه شده شهر در اثر شكستگي لوله هدر مي رود و اقدامي براي جلوگيري از آن صورت نمي گيرد. عدم مسئوليت پذيري برخي مسئولين تا اين حد جاي تاسف دارد.
5249---0916
¤ خط ويژه اتوبوس ميدان شهدا تا ميدان خراسان پر از تردد موتورسيكلت ها شده سؤال اين است كه چرا پليس راهنمايي و رانندگي به اين تخلف آشكار رسيدگي نمي كند.
9093---0912
¤ سال گذشته پايه هاي برق روشنايي ضلع جنوب شرق ميدان امام حسين(ع) را جمع كردند. در حال حاضر اين محدوده موقع شب در تاريكي قرار دارد و رفت و آمد مردم با مشكل همراه است.
يك شهروند
¤ نبود ساختمان هواشناسي و ثبت و اسناد و اداره دارايي از مشكلات مردم علويجه است. از مسئولين امر درخواست رسيدگي داريم. همچنين ساختمان مركز مخابرات نيز بسيار قديمي و به حال متروكه درآمده كه لازم است مورد توجه جدي واقع شود.
رضا رصاف
¤ تردد شهروندان از مترو شهدا و عبور و مرور آنها از ميدان موجب ترافيك در ميدان و خطر جاني براي شهروندان است. ضمن آنكه وجود پل هوايي بدون تسهيلات پله برقي، رغبتي براي مردم از استفاده آن را ايجاد ننموده كه با امكان آن هم عبور و مرور تسهيل مي شود و هم جان شهروندان مصون مي ماند.
محمودي

براي بازديد مراجع صورت گرفت
سفر مجدد رهبر معظم انقلاب به قم

رهبر معظم انقلاب روز جمعه در سفري كوتاه به قم براي بازديد مراجع، با تعدادي از آنان ديدار كردند.
به گزارش خبرگزاري رسا، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي روز جمعه جهت بازديد مراجع، در سفري مجدد و كوتاه به قم، در بيوت حضرات آيات نوري همداني، مكارم شيرازي و سبحاني حاضر شدند.
گفتني است در سفر ده روزه رهبر معظم انقلاب به قم جمع كثيري از مراجع تقليد و علماي حوزه علميه قم با حضور در محل سكونت حضرت آيت الله العظمي خامنه اي با ايشان ديدار كردند.
رهبر معظم انقلاب پيش از اين، بارها در سفرهاي كوتاهي به قم با مراجع تقليد ديدار كرده بودند.

متكي اعلام كرد
موافقت ايران براي مذاكره با 1+5 در تركيه

رئيس دستگاه ديپلماسي كشورمان گفت كه به تركيه اعلام كرده ايم با برگزاري مذاكرات 1+5 در اين كشور موافقيم.
منوچهر متكي- وزيرامورخارجه كشورمان- كه ظهر يك شنبه در مصاحبه مطبوعاتي مشترك با همتاي سنگاپوري اش سخن مي گفت، اظهار داشت: از اين كه در بين كشورهاي مذاكره كننده براي دريافت ديدگاه ها و بسته پيشنهادي ايران اتفاق نظر به وجود مي آيد استقبال مي كنيم.
او با بيان اين كه رايزني ها به خوبي پيش مي رود خاطر نشان كرد: در مورد مكان گفت وگوها با 1+5، به توافق رسيده ايم و رايزني ها در زمينه زمان و دستور كار و محتواي مذاكرات نيز در حال انجام است. اميدواريم در اين رابطه به زودي توافق انجام شود و دو طرف گفت وگوها را هرچه زودتر آغاز كنند. ما اميدواريم گفت وگوها با برخورد مثبت و سازنده اي كه ايران همواره نسبت به مذاكرات داشته و با سازماندهي خوبي كه مي شود هرچه زودتر آغاز شود.
متكي درباره مكان گفت وگوي ايران با 1+5 هم گفت: در دو-سه روز گذشته به دوستانمان در تركيه اطلاع داده ايم كه ايران با برگزاري گفت وگو با 1+5 در تركيه موافق است.
متكي در ادامه در مورد برگزاري مجمع همكاري هاي آسيايي و سطح مقامات شركت كننده در آن، گفت: مجمع گفت وگوهاي همكاري هاي آسيايي مجموعه اي است كه در حدود 10 سال پيش با اجماع وزارتخانه هاي آسيايي تشكيل شد كه به صورت يك مجمع بود و سالانه در پايتخت هاي كشورهاي عضو، نشست آن برگزار مي شود. تاكنون حدود 30 كشور به اين مجمع پيوسته اند و دو سال پيش در اجلاس آستانه در قزاقستان پيشنهاد ايران براي ميزباني اين مجمع در سال 2010 به تصويب رسيد و امسال در روزهاي آينده شاهد برگزاري اين نشست در تهران خواهيم بود.
وي تاكيد كرد: هدف اصلي اين گفت وگوها شناخت دقيق و بيشتر از يكديگر ميان كشورهاي آسيايي و شناسايي فرصت هاي همكاري و مكانيزم هاي نهادينه شدن همكاري هاي ميان كشورهاي آسيايي است. كشورهاي آسيايي در مقايسه با بسياري از مناطق ديگر جهان بيش ترين اشتراكات را به لحاظ تاريخي، ديني، تمدني در ميان خود دارند. خاستگاه همه اديان بزرگ جامعه بشري در آسيا بوده است.
رئيس دستگاه ديپلماسي كشورمان تاكيد كرد: ما از درون گفت وگوهاي آسيايي مي توانيم ارتباطات قاره آسيا را نهادينه كنيم و اميدواريم هدف بزرگي كه در نهايت اين مسير تعريف مي كنيم و آن تشكيل اتحاديه آسيا است، با كسب نظرات اعضا و كشورهاي مختلف و نمايندگان آن ها تعريف و ساماندهي و عملياتي كنيم.

با اختلاف 5 راي نسبت به صدر؛ لاريجاني در رياست فراكسيون اصولگرايان مجلس ابقا شد

علي لاريجاني با 25 راي از مجموع 47 راي اعضاي شوراي مركزي فراكسيون اصولگرايان، مجدداً رئيس اين فراكسيون شد.
به گزارش فارس، انتخابات هيئت رئيسه فراكسيون اصولگرايان مجلس عصر ديروز با حضور اعضاي جديد شوراي مركزي اين فراكسيون برگزار شد.
در اين جلسه علي لاريجاني تنها با اختلاف 5 راي نسبت به سيد شهاب الدين صدر رئيس فراكسيون اصولگرايان مجلس شد؛ لاريجاني از مجموع 47 راي اعضاي شوراي مركزي، 25 راي را به خود اختصاص داد.
بر اساس اين گزارش، 20 تن از اعضاي شوراي مركزي اين فراكسيون به صدر راي دادند.
بر پايه اين گزارش، دو تن از اعضاي شوراي مركزي اين فراكسيون راي سفيد دادند.

اوباش سبز و نقاشي گل و بلبل معاون وزير خاتمي (خبر ويژه)

قلمفرسايي يكي از عناصر اطلاعاتي حزب مشاركت درباره خاطرات زندان و برخورد وي از موضع بالا باعث بگومگوهاي تازه ميان فتنه گران و آشوبگران شده است.
محسن امين زاده (معاون وزير خارجه دولت اصلاحات و از عوامل فتنه 88) در اين خاطره نويسي آشوبگران جوان و بازداشت شده را كه در دادگاه حضور يافته بودند اراذل و اوباش خطاب كرده و نوشته بود «شنبه 10مرداد 88؛ امروز ما را براي شركت در دادگاه رسيدگي به جرايم متهمين حوادث بعد از انتخابات به كاخ دادگستري بردند. صبح يك دست لباس نو زندانيان را دادند كه بپوشم و بعد در يك ميني بوس به همراه آقاي صفايي فراهاني و عده اي جوان دستگير شده در خيابان، ما را به دادگاه بردند. در سالن دادگاه، پيش از آنكه دوربين هاي تلويزيون را روشن كنند، در فضايي وهم انگيز و آكنده از رعب و وحشت، ما را مثل وسايل نمايشي چيدند. عده اي اوباش را با دستبند آورده بودند. عده اي جوان هم بودند و اكثر مسئولين سابق كه سپاه آنها را دستگير كرده بود، نيز حضور داشتند. سعي داشتند اين 3 دسته را به صورت درهم بنشانند تا هم به تصور خودشان ما را تحقير كرده باشند و هم نگذارند كسي عكس يادگاري بگيرد. من را ميان اوباش نشاندند. به مسئول خشني كه كارش چيدن متهمين بود گفتم: «تو را به جدت ديگه ما را وسط اوباش ننشان. رفت و مشورت كرد و پذيرفت كه اوباش را در كنار هم پشت سر ما و جوانها بنشانند.»
در پي انتشار اين ادبيات توهين آميز، برخي عناصر ضدانقلاب كه در فضاي مجازي فعاليت مي كنند، نسبت به اظهارات معاون وزير خارجه دولت اصلاحات ابراز خشم و انزجار كردند. در همين زمينه يكي از نويسندگان سايت بالاترين نوشت: ديروز داشتم خاطرات محسن امين زاده معاون سابق وزير امور خارجه را مي خواندم كه هر دو كلمه اي كه نوشته يك اشاره اي كرده به اوضاع زندان و بعد هم آن پوشه نقاشي شده اش كه حالا آن را قاب گرفته اند بابت چهار ماه زندان. فكر كردم ايشان اگر چلوكبابي داشتند چطور حساب مي كردند با مردم. بعد از نامه هاي عاشقانه تاج زاده و همسرش حالا بايد اشك و خونمان درهم بريزد بابت پوشه نقاشي هاي امين زاده. آقاي امين زاده! وسط آن «عشق» و «مهناز» و چپ و راست قلب كشيدن هاي روي پوشه كه يكي شان براي چهار تا سيلي توي بازداشتگاههاي نيروي انتظامي كافي ست، يك «ببخشيد» هم نيست. لابد «فلان خوردم» را گذاشته ايد براي همان هايي كه بابت جلوس دوباره شما به كرسي دولت توي خيابانها كتك خورده اند و حالا در سلول بغلي تان دارند روزي صدبار مي گويند «... خوردم» كه بلكه برگردند سر عملگي روزانه شان.
بالاترين مي افزايد: امين زاده در شرح دادگاه نوشته «سعي داشتند اين سه دسته ]يعني اوباش، جوان هاي تظاهراتي و مسئولين سابق[ را به صورت درهم بنشانند تا هم به تصور خودشان ما را تحقير كرده باشند.» خجالت نمي كشيد به مامور دادگاه گفته ايد «تو را به جدت ديگه ما را وسط اوباش ننشان؟» آقاي امين زاده شما چه تخم دو زرده اي كرده ايد كه اين آدم ها توي دادگاه هم بايد دور از شما بنشينند؟ همه را فراري داده ايد بعد توي اين قحط الرجال شده ايد معاون وزير خارجه كه براي ترجمه كردن هم ديكشنري لازم داريد. باز دماغ تان را بالا نگه داشته ايد كه كنار مردم عادي و دستپخت هاي خودتان ننشينيد؟ اين آدم هاي عادي، جوانهايي هستند توي دوران خود شما به اين حال و روز افتاده اند. اگر همين اراذل و اوباش همه شان به شما راي بدهند و بتوانيد انتخابات را ببريد راي شان را پس مي دهيد چون اراذل و اوباشند؟ اين نقاشي هاي شما با عشق و مهناز و تير و تخته هاي روي آن كه حالا قابش گرفته ايد روي دست و بازوي چهار تا آدم عادي جامعه باشد همين نيروي انتظامي اسم شان را مي گذارد اراذل و اوباش.
نويسنده كلافه بالاترين اضافه مي كند: آقاي امين زاده! چرا اينقدر ننريد؟ در تمام اين خاطراتي كه با اشك و آه درباره آن پوشه نوشته ايد يك جمله وجود ندارد كه به خودت يك سوزن زده باشي. آقاي امين زاده ورودتان را به جمع خود خوش آمد نمي گوييم. با اين خاطراتي كه نوشتيد معلوم شد شما هنوز هم از ما نيستيد.
يادآور مي شود عمده تاكيد امين زاده در اين خاطره نويسي، پوشه اي بوده كه نزد خود نگاه مي داشته و روي صفحه شطرنجي آن انواع نقاشي ها را مي كشيده است!

اصلاح طلبان نقش آفرين در فتنه منفورترين افراد نزد ملت هستند (خبر ويژه)

دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري ضمن تاكيد بر همدلي و وحدت ميان جبهه بزرگ اصولگرايي، تاكيد كرد: اصلاح طلباني كه همراه دشمنان مي خواستند اقتدار ملي را بشكنند، مشروعيت خود را از دست داده اند.
حبيب الله عسگراولادي تاكيد كرد: اصلاح طلبان بايد از همگرايي با آمريكا در مقابله با پيشرفت هاي ايران دست بردارند. برخي از آنها مي خواستند اقتدار ملي را در برابر دشمنان بشكنند كه بصيرت مردم و هوشياري رهبري جلوي آنها را گرفت، آنها مشروعيت سياسي خود را از دست داده اند و رقابت در درون نظام را رها كردند و هنوز هم عده اي از آنها پشت سر دشمن حركت مي كنند. وقتي عده اي از اصلاح طلبان كادرهاي اصلي خود را به لندن و واشنگتن فرستادند تا رسانه هاي آمريكا و انگليس را تقويت كنند بي شك از چشم مردم افتادند.
عسگراولادي كه با ايسنا و باشگاه خبرنگاران جوان مصاحبه كرده بود ادامه داد: مردم سؤال مي كنند وزير ارشاد دولت اصلاحات و روزنامه نگاران زنجيره اي در بي بي سي چه مي كنند، لذا صلاحيت آنها به لحاظ ورود در رقابتهاي داخلي زير سؤال است حافظه تاريخي ملت را نمي شود پاك كرد. عده اي از دوم خردادي ها جفاهايي به نظام كردند كه هيچ گاه از يادها نخواهد رفت.
وي با بيان اينكه رقابت بين اصولگرايان رقابت در سبقت در خيرات است، عنوان كرد: اصولگرايان طيف وسيعي را در كشور تشكيل مي دهند آنها از طريق التزام عملي به قانون اساسي و ولايت فقيه در يك طيف قرار مي گيرند، اما در پيشبرد گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت رقابت مثبت دارند.
وي همچنين با بيان اينكه اصلاح طلبان بايد براي جبران گذشته از مردم عذرخواهي كرده و پاسخگوي عملكرد خود باشند، تصريح كرد: جفايي كه برخي از فتنه گران در ايام انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در حق مردم و نظام انجام دادند، هيچ گاه از صفحه تاريخ انقلاب محو نمي شود؛ چرا كه حضور پررنگ مردم پاي صندوق هاي راي را با حرفهاي سخيف و دور از انتظار ناديده گرفتند و با تهمت هاي ناشايست سعي در از بين بردن وجهه بين المللي ايران داشتند.
وي گفت: كساني كه در جنگ نرم آمريكا عليه ايران در جبهه دشمني قرار گرفتند و جمهوريت و اسلاميت نظام را زير پا گذاشتند، راي مردم را ناديده گرفتند، به اردوكشي خياباني روي آوردند و اقتدار ملت ايران را در برابر عربده جويي هاي غرب مخدوش كردند، منفورترين چهره ها در نزد مردم اند. بنابراين بايد به تاريخ و ملت ايران پاسخگو باشند.
عسگراولادي ادعاي وجود انشقاق ميان دولت و اصولگرايان را فتنه جديد دشمنان خواند و با رد اين ادعا، خاطرنشان كرد: ميان دولت خدمتگزار و چهره هاي اصولگرا هيچ انشقاق و جدايي وجود ندارد و دولت عدالت گستر، دولتي است كه مورد تاييد مقام معظم رهبري و تحت حمايت ايشان است.
وي تصريح كرد: البته تاييد معظم له به دليل صلاحيت رئيس جمهور در پيشبرد گفتمان پيشرفت و خدمت صادقانه به مردم است؛ لذا تا زماني كه اصولگرايان و دولت محترم از آرمانهاي امام(ره) و فرامين رهبري پيروي مي كنند هيچ مشكلي ميان آنها به وجود نخواهد آمد.
عسگراولادي در ادامه تاكيد كرد: طرح مسئله اختلاف ميان دولت و اصولگرايان فتنه و توطئه دشمن جهت اختلاف افكني است؛ چرا كه دولت دهم در حال حاضر مشغول خدمت رساني صادقانه به مردم است و مواضع اصولگرايانه اي را در برخورد با سياست هاي داخلي و خارجي كشور اعمال مي كند.

عزيزمن جوري خالي مي بستي كه اين طور به غلط كردن نيفتي! (خبر ويژه)

اظهارات اخير يكي از پهلوان پنبه هاي فراري مبني بر ترسيدن و خيس عرق شدن به هنگام حضور در كيهان، اسباب طنز و تفريح را در ميان محافل اپوزيسيون فراهم كرده است.
«ن-ك» كاريكاتوريست خارج نشين نشريات زنجيره اي پس از چند ماه انتقادهاي تند از فتنه گران و اصلاح طلبان تحت عنوان ترسو و محافظه كار بودن، متهم شد كه نفوذي كيهان در محافل اپوزيسيون است و براي اينكه اين اتهام را منتفي كند نوشته بود هنگامي كه به عنوان همكار روزنامه حيات نو و به همراه يكي از عكاسان به دفتر مدير مسئول روزنامه كيهان رفته تا با وي مصاحبه كند، دچار ترس شده؛ «وقتي من و حسن سربخشيان بعد از يك ساعت و نيم از اتاق سرد شريعتمداري خارج شديم، هر دو به شدت عرق كرده بوديم كه مي شد ناشي از ترس و وحشت ذاتي ما بوده باشد».
به دنبال انتشار اين مطلب، داريوش سجادي از عناصر اپوزيسيون خارج نشين نوشت: اختلافات داخلي سبزها اگر برايشان ناني نشده لااقل براي ناظران، خالي از عبرت توأم با ملاحت نيست. از جمله مجادله اخير نيك آهنگ]ك.[ كه وي را مجبور كرد ضمن نوشتن اعترافاتي، اعتراف به ترس و فقدان شجاعت كند؛ اعترافي كه ظاهراً اسباب ابتهاج كيهان را نيز فراهم كرده است. اينكه او مي نويسد «به هيچ عنوان آدم شجاعي نيستم و شجاعت كساني را كه پاي عقيده شان ايستاده اند مي ستايم» به نوعي صدور حكم برائت از جانب ايشان براي كليه كساني است كه همچون ايشان ترسو بوده و مايل به قهرمان بازي نيستند اما وي در صدور همين حكم نيز دچار امساك شده و با كم فروشي، فضيلت ترسو بودن را (!!) به نفع خود مصادره كرده آنجا كه با ابتلا به فراموشي و به زبان طعنه، مديرمسئول وقت روزنامه مناطق آزاد را مورد شماتت قرار داده و گفته «حتي يك خط عليه كسي ننوشتم، حتي عليه مديرمسئول بزدل و ترسوي روزنامه مناطق آزاد كه در دادگاه با قاضي ساخت و پاخت كرد و من به جايش بازداشت شدم.» خب! يكي به اين برادر «بفرمايش خودشان ترسو» بفرمايند كه دوست گرامي اگر ترسو بودن شما قابل فهم و احترام است ديگر چه جاي گله از ابتلاي مشترك جنابعالي و جناب آقاي يزدان پناه به رذيلت ترس است؟ آن بنده خدا نيز لابد مانند شما و به اندازه شما ترسو بوده و هر كدام بنا به استعداد خود راه حل گزيده اند. يكي مانند يزدان پناه كه ديگري را به جاي خود قرباني مي كند و يكي هم مانند جنابعالي كه بعد از املاي پوزش نامه تا كانادا فرار مي كنيد و به قول دوست قديمي تان سركار خانم نازلي كاموري، «با شش روز زندان رفتن، شش سال است كه در حال نوشتن خاطرات زندانيد و پيش روانپزشك مي رويد تا خاطرات زندان را براي شما از اعماق ذهن تان بيرون بكشد»!!
سجادي سپس به رجزخواني و شعار توخالي عناصر آشوبگر فراري در جريان حوادث سال گذشته با مضمون «نترسيد، نترسيد ما همه با هم هستيم» اشاره مي كند و مي نويسد: پر واضح است كه شعار «نترسيم، نترسيم ما همه با هم هستيم» نيز اعتراف به ترسو بودن و ترسيدن است. شعار «نترسيم نترسيم ما همه با هم هستيم» سبزها در جريان شهر آشوبي سال گذشته با توجه به ماهيت امري و تحكمي اش بواقع ترجمان اين گزاره بود كه مي ترسيم، مي ترسيم و براي فائق آمدن بر ترس مان بايد در كنار هم و با يكديگر فرياد بزنيم كه نمي ترسيم نمي ترسيم تا از اين طريق موفق به اختفاي ترس خود شويم»!!

آقاي مشايي! حالا چه مي فرمائيد؟! (خبر ويژه)

يك دلال دون پايه محافل آمريكايي از اينكه سياست اصولي جمهوري اسلامي ايران عدم سازش با استكبار است ابراز ناخرسندي كرد.
هوشنگ اميراحمدي در مصاحبه با راديو بي بي سي گفت: وقتي آقاي خامنه اي مي گويد مشكل ما با آمريكا بنيادي است، حرفي اين وسط براي مذاكره نمي ماند. آمريكا مي خواهد تحريم كند، ايران هم مي خواهد استكبار را از بين ببرد.
وي درباره بازسازي مذاكره ضمن تحويل گرفتن خود گفت: من با حكومت اسلامي مشكل دارم. اما چرا روشنفكران فرهنگ جديدي نمي سازند. من انتظارم از اصلاح طلبان خيلي بيشتر است تا دست راستي ها. اما نكته اي كه مهم است اين است كه ما موفق نبوديم. دوستاني كه در اطراف من در شوراي آمريكائيان و ايرانيان هستند، هيچ وقت قدرت اين را كه رابطه درست كنند، نداشتند. من البته افتخار مي كنم كه با دوستانم در شورا خانم مادلين آلبرايت وزير خارجه وقت را براي سخنراني آورديم.
وي همچنين با حمله به دكتر احمدي نژاد رئيس جمهور گفت: مشكل او همان حرف هايي است كه عليه اسرائيل مي زند و اين برمي گردد به همان فرهنگ مبتذل مظلوميت ]![ كه احمدي نژاد زاده و پرورده آن است. من كجا گفته ام احمدي نژاد شبيه دكتر مصدق است. اين را از متن صحبت هاي من بيرون آوردند. من نمي خواستم احمدي نژاد را با دكتر مصدق مقايسه كنم. هيچ آدم ديوانه اي نمي آيد مصدق را با احمدي نژاد مقايسه كند ]![ هدفم اين نبوده كه خداي نكرده چنين مقايسه اي بكنم.
يادآور مي شود برخي عناصر لابيت و دلال مسلك كه در دولت هاي سازندگي و اصلاحات فرصت كارچاق كني براي عناصري نظير اميراحمدي فراهم كرده بودند، تلاش داشتند شرايط مشابهي را در دولت اصولگرا فراهم كنند اما اظهارات اخير امير احمدي نشان مي دهد اين تحركات به بن بست خورده است.
گفتني است در پي تلاش مشايي براي نزديكي با هوشنگ اميراحمدي و امتياز دادن هاي -بخوانيد باج دادن هاي- دفتر رئيس جمهور به وي، روزنامه كيهان و ارائه اسنادي درباره هويت ضدانقلابي و آمريكايي هوشنگ اميراحمدي نسبت به روابط نزديك وي با اسفنديار رحيم مشايي هشدار داده بود و معلوم نيست اكنون كه هوشنگ اميراحمدي بار ديگر با صراحت به هويت واقعي خود اعتراف كرده است جناب مشايي در مقابل تلاش هاي سوال برانگيز خود براي برقراري ارتباط نزديك با اين عامل شناخته شده دشمن چه توجيهي دارد؟!