(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 8 آذر 1389- شماره 19799

جستجوي كالاي باكيفيت در هزار رنگ حراجي ها
نگاهي به وضعيت عرضه البسه در حراجي ها (بخش پاياني)



جستجوي كالاي باكيفيت در هزار رنگ حراجي ها
نگاهي به وضعيت عرضه البسه در حراجي ها (بخش پاياني)

حسن آقايي
حراج كالا چه به صورت رسمي و چه آزاد در چند مغازه طي يك مقطع زماني محدود براي ميليون ها مصرف كننده در هر شهر به ويژه كلان شهرها، چيزي مثل اثر تزريق موقت يك مشكل سلامتي شخص است.
به نظر مي رسد با برنامه ريزي بلندمدت و پايدار مديريتي كلان پروسه عرضه و تقاضا در بخش هاي خرده فروشي برخي كالاهاي مورد مصرف عمومي را مي توان به مرور ساماندهي كرد.
در اين زمينه ارايه تسهيلات حمايتي واحدهاي صنفي با شفاف و تناسب سازي نرخ هاي خريد و عرضه در خرده فروشي ها و با نظارت مستمر، ثبات نسبي و اطمينان بيشتر در گردش داد و ستدها نيز مي توانند مؤثر باشند. در چنين شرايطي، مصرف كننده با خيال راحت از برقراري اعمال مديريتي فعال، مايحتاج خود را تأمين مي كند و به نقل برخي از فروشندگان لوازم پوشاكي، فروش بيشتر و سود زيادتر، سرلوحه كسب و كار و رونق توليد نيز مي شود.
راهكار عبور از 3ميليون اجاره ماهانه
با فروشنده كيف و كفش مشغول گفت وگو هستم كه دو خانم وارد مغازه مي شوند. كيف هاي آويخته به اطراف را نگاه مي كنند. يكي از آنان قيمت يك كيف بنددار مستطيل شكل كوچك را مي پرسد. فروشنده قيمت آن را مي گويد. هر دو مراجعه كننده مدل كمي بزرگتر همان كيف را مي خواهند. مغازه دار كيف بزرگتر اما با مدل ديگر نشان مي دهد و نرخ آن را هم مي گويد. خانم ها پس از كمي مكث، با عذرخواهي بيرون مي روند.
«جلديري» حالا درباره حراجي فروش ها مي گويد اين قبيل فروشنده ها ضرر نمي كنند. اگر زيان داشته باشند جنس شان را حراج نمي كنند. بعد درباره كار و كسب خود از خريد جنس با تيراژ بالا و فروش ارزان مي گويد كه سود بيشتر حاصل مي شود ولي درخصوص حراجي ها، نظر ديگر خود را مطرح مي كند: «در حراجي ها اگر هم مشتري و هم فروش زياد باشد، عالي است.» او سپس قيمت همان كيف بنددار مستطيل شكل مذكور را 10هزار تومان مي گويد كه قيمت تمام شده اش باتوجه به اين كه خود توليد مي كند 9هزار تومان است. با اين حساب اين نتيجه را مي دهد كه بايد تيراژ فروش بالا باشد تا سود مناسب عايد شود. در غير اين صورت زيان آور است چون هزينه ها بالا است. مغازه اي كه اجاره اش ماهانه 3ميليون تومان است با فروش كم دخل و خرجش جور نمي شود.»
مقايسه ارزان فروشي با گران فروشي
«عده اي از مردم صرف گران بودن نرخ كالا را ملاك مرغوب بودن مي دانند. از طرف ديگر كساني كه گران فروشي مي كنند سودشان كمتر از ارزان فروشي است.»
اين نظر «مرتضي ضابطي» طراح و توليدكننده كفش هاي زنانه و داراي 40سال سابقه فعاليت در اين حرفه است. او در توضيح آنچه كه پيشتر گفت، اظهار مي دارد: «يك جنس هر قدر داراي كيفيت بالا باشد اما شايسته نيست سود گزاف روي آن كشيده شود. چنين فروشنده اي زياد مشتري نخواهد داشت فرضاً 5قلم جنس در روز مي فروشد ولي كاسب ارزان فروش ممكن است هر روز 50قلم كالايش را به فروش رساند.» او در ارتباط با گران فروشي، نمونه مي دهد: «ما كفش طبي توليدي مان را با 6ماه ضمانت 7800 تومان مي فروشيم. مغازه دارهايي همين كفش را مي برند مارك خودشان را به كف آن مي زنند و هر جفت 25هزار تومان به مشتري مي فروشند.»
از اين فروشنده سؤال مي كنم باتوجه به توضيحات خود، مهمترين شيوه موفقيت كسب و كار را درچه مي داند؟ پاسخش اين است: «استادي داشتم كه ارزان فروشي مي كرد بدون آن كه كارش را حراج كند همه كس مي آمدند كفش از او مي خريدند. در نتيجه سود خوب مي برد. من از آن استاد ارزان فروشي و موفق شدن را نيز آموختم.»
«نعمتي» پوشاك فروش، ادامه اظهارنظراتش در شمار نخست گزارش در يك جمعبندي فشرده تأكيد بر اين است: «ثبات بازار و اقتصاد به مديريت قوي، برنامه ريزي كلان و دراز مدت نياز دارد.»
چند سويگي فوايد حراج واقعي
حراج فراگير مديريت شده كالا را مي شود به چرخه مداري تشبيه كرد كه زنجيره اي از چرخه توليد، اشتغال، سودآوري فروشنده و مصرف كننده و حمايت اقتصاد كلان كشور را دربر مي گيرد.
از «دكتر فرهاد خرمي» استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي درخصوص تأثير حراج هاي فصلي كالا در چرخه سبد اقتصاد خانواده و موقعيت اقتصادي كشور سؤال مي كنم.
او مي گويد: «در حراج، قيمت كالا نسبت به آنچه قبل بوده پايين مي آيد و اگر واقعي و كيفيت كالا قابل قبول باشد رفاه اقتصادي مصرف كننده بيشتر مي شود.
وي درباره انگيزه و هدف حراج كالا از ديدگاه عامل فروشنده چنين اظهار مي دارد از مد افتادن كالا و احتياج به نقدينگي دو دليل است كه مغازه دار مبادرت به حراج مي كند. در مقابل، با آمدن جنس جديد مخصوصا در بخش پوشاك، جنس قديم از رده فروش معمولي كنار گذاشته يا به حراج فروخته مي شود.
وي ادامه مي دهد: «دركشورهاي ديگرغير از حراج فصل، حراج هاي آخر هفته است و اين بستگي به باقي مانده مواد خوراكي كه تاريخ انقضاي مصرف شان نزديك پايان است، دارد.»
از استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي در مورد اثرگذاري حراج كالا در توليد و اقتصاد كشور پرسش مي كنم، پاسخش اين است: «حراج بدان صورت كه پيشتر اشاره شد موجب چرخش سريعتر توليد بالا، اشتغال زياد و نفع توليدكننده و مصرف كننده مي شود.» سؤال ديگر از «دكتر» راجع به لزوم مجوز حراج كالا است. وي با اين جمله جواب مي دهد: «ممكن است فروشنده اي به صورت آزاد در گوشه مغازه اش كالايي را به حراج بگذارد.»
علل رويكرد به خريدهاي ناخواسته
حاشيه خيابان منتظر وسيله اي هستي كه هر چه زودتر به خانه برسي. دقايقي ايستاده اي. جمعيت و همهمه اي كنار پياده رو نظرت را جلب مي كند. كنجكاو مي شوي و جلو مي روي. هر كس پيراهني از جعبه اش برداشته وارسي مي كند؛ اندازه و طرحش. يك نفر آرام مي گويد: قيمتش خيلي خوب است. فروشنده يك جعبه جلويت مي گيرد: «ديدنش ضرر نداره.» پيراهن را مي گيري. بغل دستي مي گويد: سايزش را بخوان و فروشنده مي گويد: «رنگ هاي ديگر هم دارم.» جماعت را نگاه مي كني پول مي دهند و مي روند. به خود مي گويي: خيلي ارزونه. دو تا انتخاب مي كني. پول مي دهي. با عجله كنار خيابان سرجايت مي ايستي. اتوبوس مي رسد. سوار مي شوي. پيراهن ها را نگاه مي كني... به خود مي آيي: «براي چي خريدم؟!... آن همه جور واجور دارم...» آنچه كه انگيزه چنين خريدهايي مي شود، همرنگ شدن با ديگران و تحريك رواني است نه نياز واقعي!
«حسامي»، دانش آموخته روان شناسي مي گويد: «چند مورد در بحث رويكرد به حراج و ارزان خريدن اجناس مي توانند مؤثر باشند از جمله تبليغات، همگرايي ناخواسته و صرفه اقتصادي. هر يك از اين موارد گاه به تنهايي موجب ايجاد انگيزه رويكرد به خريد كالاهاي حراج شده مي شود. مثلا فردي كه قصد خريد كفش يا يك وسيله لازم خانگي دارد در سر راه موقعي كه مي بيند فروشگاهي پوشاك سبك فرضا لباس گرمكن و پيراهن حراج كرده و افراد زيادي مشغول خريد هستند، آن شخص به جمع آن ها مي پيوندد و آنچه كه نمي خواسته براي خود مي خرد، بعد سراغ لازمات اوليه اش مي رود. در جمع اقوام يا در صحبت ميان همسايه و آشنايي گفته مي شود فلان فروشگاه يا بهمان مغازه ها به مناسبتي كالايشان را به حراج گذاشته اند. زبان به زبان اين قبيل اطلاع دادن ها نيز برانگيختگي رواني عزم خريد كردن بعضا ناخواسته ديگران را موجب مي شود و سعي مي كنند فرصت را از دست ندهند اگر چه درصد قابل توجهي از چنين خريدهايي ضرورت استفاده امروز و فردا نباشد و مورد استفاده آن كالاها در فصل مناسب باشد. اين گونه روال خريد، اغلب ناشي از برانگيختگي رواني و سودبري است.»
اين كارشناس روان شناسي، سويه ديگر گفتارش در يك جمعبندي، محور مشخص نبودن كيفيت، قيمت هاي واقعي خريد و فروش كالاهاي زمان حراجي و مشهور نبودن مديريت و نظارت جامع بر سير حراج يا تبليغ تخفيف هاي ويژه هر نوع كالا توسط عرضه كنندگان آن است و جمله پاياني او اين است: «شفاف سازي در اين چرخه ها ثبات ايمني رواني و اقتصادي به منفعت مصرف كنندگان خواهد بود.»
جمعه بازار؛ ترمه هزار وصله
آنگاه كه طاقه رنگ باخته آفتاب پاييزي عجولانه از كناره گذرگاه ها خود را به لبه بام ها مي آويخت، به محل يكي از جمعه بازارهاي شهر رسيديم. ابتداي ورودي خبر از ازدحام جمعيت درون مي دهد. به دشواري از راهرو عريض و اندك طويل وارد محوطه بزرگ زير زميني اين بازار مي شويم. جز باريكه راه هاي گذري، همه سطح اين محل فرش هزار رنگ بساط دستفروشان (خرده فروشان) هزاران اشياست؟ در هر بساط ده ها نوع وسيله نو و كهنه و عتيقه جات روي خاكي و زير خاكي گسترده است. گفت وشنود مردم و فروشندگان و مشتريان سهل نيست؛ همهمه كثرت جمعيت همانند تأثير صداي آبشاري در سكوت مكان!.»
گشت كوتاهي مي زنم. در سفره هاي جمعه بازار همه جور اجناس مايحتاج زندگي ديروز و امروز، تزييني و دكوري چيده شده است. صاحب يك بساطي با اشاره به ظروف سفالي به خانم مشتري مي گويد: «تنگ ها معروف به زيرخاكي چيني است. قيمت هر يك 15هزار تومان است.»
هزاران قلم جنس ريز و درشت از سيني هاي لب كنگره اي تا گيره فلزي استكان، شمعدان پايه بلند تا سماورهاي كوچك و بزرگ زغال سوز و نفتي، گلدان چيني، سراميكي و بلوري، ظروف غذا و چايخوري، صندوقچه و... در ده ها بساط به تعبيري موزه اي از دست ساخت ها و صنايع هنري قدمت دار تا زمان كنوني است كه مشتريان خاص و عام خود را دارند.
فلسفه حراجي
قيمت مناسب و جنس مرغوب
«حسيني» بساط گستر سال هاي سال در خريد و فروش كالاي عمدتاً قديمي و اخيراً هم برخي اجناس روز فعاليت مي كند. او مي گويد: «جمعه بازار مشتريان خودش را دارد. مردم از هر طبقه به جمعه بازارها سرمي زنند. بيشترشان با دست پرمي روند. قيمت ها طوري است كه اهل فن و شناخت تفاوت نرخ ها بين اينجاها و فروشگاه ها را تجربه كرده اند.» او مي افزايد: «فلسفه جمعه بازارها و حراجي هاي مغازه ها، ارزان فروشي است. اگر اين جور نباشد مردم استقبال نمي كنند. جنس با قيمت مناسب و مرغوب خريدار را راضي مي كند.»
«سهرابي» 4سال است كه در اين جمعه بازار بساط اجناس مختلف مي گستراند. به گفته او: «كلا قيمت ها در جمعه بازار نسبت به مغازه ها، مناسب است، به همين علت مي بينيد اينجا چقدر شلوغ است.» او تعدادي بشقاب تصويري ديوار كوب را نشان مي دهد و مي گويد:« اين ها را دانه اي 8هزار تومان مي فروشم ولي در مغازه خيابان 12هزار تومان فروخته مي شود.» نظر او را درباره حراج كالاي پوشاكي و غيره جويا مي شوم، مي گويد: «حراجي ها بايد قيمت اجناس شان را نسبت به فروش معمول، ارزانتر بدهند تا مردم جذب خريد شوند.»
او اجازه نمي دهد عكس از خودش گرفته شود حتي توصيه مي كند برخي از همكارانش با عكس گرفتن برخورد تندي كنند. اتفاقا يك مورد چنين هم مي شود كه با پا درمياني برطرف مي شود.
هوا حسابي تاريك شده اما فضاي محل اين بازار كاملا روشن است. جمعيت همچنان در گردش و تماشا و خريدند. بساطي ها كم كم سفره كالاي شان را جمع مي كنند.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14