(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 22  آذر 1389- شماره 19814

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
دلسوزي براي عروسكان فتنه شب بازي
خروش دانشجويان انقلابي عليه لانه ترور در تهران
عشق خونين كربلا (6) عشق و شعور در موجودات
سردار نقدي: فتنه گران در حال برنامه ريزي براي آشوب هستند
رحيم پورازغدي: عده اي خود را پليس حقوق بشر معرفي مي كننداما اعمالشان برخلاف آن است
محمدحسين صفار هرندي: هاشمي رفسنجاني قبل از دستگاه قضايي درباره فرزندانش عمل كند
با تجمع در مقابل پادگان اشرف خانواده هاي عراقي خواستار اخراج منافقين شدند
قتل يك جوان بي گناه ايراني در اوتاوا وزارت خارجه درباره سفر به كانادا هشدار داد
امير سرتيپ رحمان فروزنده به خيل شهدا پيوست



دلسوزي براي عروسكان فتنه شب بازي

حسين قدياني
خوب يا بد و درست يا نادرستش را كار ندارم؛ مي گويند آقايي به خانمش گفت اگر ديدي يك سوسك كنار دمپايي ايستاده مبادا جوگير بشي و با لنگه دمپايي توي ملاجش بكوبي! بي محل از كنارش رد شو. اين بي محلي از هزار ضربه دمپايي پلاستيك كه توي ملاجش بزني برايش دردناك تر است. نه بزن نه فحش بده. حالا اينو داشته باشيد تا به بقيه قضايا برسيم.
¤ ¤ ¤
شكي نيست كه تاكنون و با هر دليلي دستگاه قضايي، برخوردي كه مورد انتظار ملت است با سران فتنه نكرده، اما آنچه نظام مقدس جمهوري اسلامي به مصلحت با اين فتنه گران كرده، چيزي از جنس همان بي اعتنايي است كه در بالا آمد. اين وسط از همه بيچاره تر مهندس است. ماههاي پيش را به سكوت گذراند، تا آنجا كه صداي خانم رهنورد هم درآمد و اين برنده جايزه «سكس و فلسفه» مدعي شد؛ «چون شوهر من حال حتي يك مصاحبه ندارد، حاضرم رهبري جنبش سبز را برعهده بگيرم!» (تا اين حد خنده در محرم اشكال ندارد!) و اما شنيده ايم اين سوي و آن سوي كه مهندس ناجور به مرض «ز- ذ» دچار است. شايد از همين روي بود كه مهندس بعد از سكوت چند ماه پيش خود، دوباره خودي نشان داده و در طول يك ماه اخير 2 بيانيه نوشته. يكي از يكي تندتر و اين وسط از همه تلخ تر براي مهندس، واكنش سرد 2 گروه به بيانيه هايش است: گروه اول؛ كساني كه در روزهاي اول بعد از انتخابات فريب دروغ و دغل اين فتنه گر را خورده بودند و گروه دوم؛نظام است كه هرچه مهندس تندتر بيانيه مي دهد، انگار نه انگار! گويي مهندس اين بيانيه ها را براي خودش مي نويسد! و باز هم اما، نگارنده اين سطور از باب دلسوزي براي اين فتنه گر متوهم، واكنشي ولو مختصر به بيانيه اش نشان مي دهم كه بيش از اين به امراض روحي- رواني دچار نگردد. به اعتقاد من مهمترين نكته بيانيه اخير موسوي، اعتراف مهندس به بي كسي خود بود و اينكه حرف هاي مفتش هيچ خريداري ندارد. يعني با عرض معذرت ايشان پذيرفته كه ديگر جز مجانين آن سوي آب و غير از آدم هايي در حد و اندازه اكبر گاف، برايش پهن بار نمي كنند. اين «پهن» را از آن رو گفتم كه پروردگار عالميان، مدعيان بي عمل را «كمثل الحمار» خوانده. از جمله اين مدعيان بي عمل، قطعا كسي است كه ادعاي خط امامي داشته باشد و در عين حال پالوده اش را با آمريكا و اسرائيل نوش جان كند. وانگهي؛ موسوي در آخرين بيانيه خود، رسما خط خود را از امام جدا كرده و ضمن پوزش از همه خوانندگان، امام را از سويي خطاكار و از ديگر سو معترف به خطاي خود دانسته اند. اين اما مهمترين نكته بيانيه اخير مهندس نيست كه به صورت خورشيد نمي توان خاك پاشيد. مهمترين نكته اين بيانيه در اين جمله آخرين بيانيه موسوي نهفته است؛ «خشم فرو خورده مردم بسيار خطرناك تر از فريادهاي تظلم خواهي آنها خواهد بود.» اصلا مهم نيست، مهندس، بي اعتنايي مردم به خود را «خشم فرو خورده» و يا هر چيز ديگري نام نهاده باشد. نكته حياتي و قابل اعتنا اين است كه مهندس پذيرفته، مردم ديگر حاضر نيستند براي فتنه گران متوهم تره خرد كنند. مهندس گرچه نوشت «خشم فرو خورده مردم» ما اما خوانديمش «بي اعتنايي اندك هواداران باقي مانده به مهندس.» چه خشمي چه كشكي چه پشمي چه جنبشي؟! خشمي اگر هست، كه قطعا خشمي عاشورايي است، از دست سران فتنه هست. جنبش زنان مردنما چه دارد، كه خشم داشته باشد؟!... و اما چرا مهندس به پذيرش اين واقعيت رسيده است؟ طبيعي است؛ هر فتنه گري هرچقدر هم كه متوهم باشد، عاقبت روزي دو ريالي اش خواهد افتاد. از 9 دي سال 88 تا امروز مهندس هر چه بيانيه داده با بي اعتنايي مطلق همگان حتي آنان كه به او راي داده بودند، مواجه شد. 16آذر امسال از نمونه هايش. مهندس خودش را كشت، مگر از ميان جنبش عزيز دانشجويي، طعمه اي براي فتنه صيد كند اما 16آذر امسال، سخت عاشورايي بود و براي آخرين رهروان عمر سعد، سودي در پي نداشت. اين بي اعتنايي ها قبول كنيد كه روي مخ مهندس دارد راه مي رود. اين است كه مهندس را بيش از پيش عصباني مي كند و او را ناچار مي كند چون ديوانگان رسما به سيم آخر بزند و آخرين بيانيه خود را در توهين به امام، اهانت به رهبري، حمايت مجدد از آشوبگران عاشوراي سال گذشته و دعوت مجدد به آشوب بنويسد. (خيلي هم كسي به حرفش گوش مي دهد!) من اصلا در اين سطور بعدي، كاري به اجراي عدالت ندارم؛ از بيم آن كه مبادا مهندس سر خود را به در و ديوار خانه بكوبد و به جاي نقاشي، دست به كشيدن چيزهايي ديگر بزند، از دستگاه قضايي، خواهش مي كنم، واكنشي ولو در حد يك تذكر به بيانيه مهندس نشان دهد و اين بينواي بيچاره را مشعوف كند كه؛ بعله، اين همه لگد انداختيم، عاقبت يكي يك چيزي بارمان كرد! اين مهندس كلا متوهم جالبي است. در بيانيه ماقبل آخرش (ببين مهندس! من دارم تحويلت مي گيرم ها!) نظام ما را با فرعون مقايسه كرد. نظام فرعوني را اما به شكنجه هاي فرعوني اش مي شناسند. لابد وقتي فلان فتنه گر از درون مثلا زندان، هنگام به روزرساني سايت خود با سرعت پايين اينترنت مواجه مي شود، از مصاديق شكنجه هاي فرعوني است. يا اينكه بعد از آن همه دروغ و آشوب و فتنه و نامه و بيانيه و تهمت، سران فتنه دارند راست راست راه مي روند، اين بي اعتنايي نظام به فتنه گران از مصاديق فرعوني گري است! من واقعا مانده ام؛ اگر نظام برآمده از خون 300 هزار شهيد كه در راس آن مولايي مقتدر و صبور و حكيم و علوي تبار، حكم به حكمت مي دهد، فرعوني است، پس تا الان چرا سران فتنه، زنده مانده اند؟ آيا اين همه سعه صدر را موساي كليم الله داشت يا فرعون؟ و اصلا گيرم كه ما فرعون! در آن صورت لابد معجزه اين موسي هاي قلابي اين بود كه چون فلاني داماد بهمان جاست، پس اهالي يك جاي ديگر به مهندس راي داده اند! موسي اين پيامبر خوب خدا معجزه مي كرد، اعجاز داشت اما ديگر اينقدر توانايي نداشت كه از 4 نفر، پنجم شود! زبانش عبري بود اما «العربيه» را مي دانست به چي برمي گردد! وانگهي، شما چگونه موسايي هستيد كه فراعنه عالم، يكي تان را انديشمند فارين پاليسي مي خواند و آن ديگري را گرم در آغوش تيتر يك روزنامه هاي صهيونيستي مي فشارد؟ موسي يا فرعون و يا بني اسرائيل، كداميك گوساله سامري مي پرستيدند؟ هم الان گوساله 3 ساله تلمود را چه كساني و با نوشتن كدام بيانيه هاي اسرائيل پسند مي پرستند؟ گوسفندي به نام ساركوزي را چه كسي مي پرستد؟ حكومت فرعوني، ديكتاتوري، ضد آزادي و دانشجوستيز لندن از چه كساني در فتنه اخير حمايت كرد؟ كدام دانشمند فارين پاليسي حتي شعار انتخاباتي خود را از روي دست اوباما تقلب كرد؟ نه جناب مهندس! نظام ما حكومت فرعون نيست. حتي حكومت موسي هم نيست. نظام مقدس ما يعني نظام جمهوري اسلامي ولايت عشق است و اين ايالت عيش بود كه براي امر فتنه از حلقوم مردم بدبخت آمريكا بريد و به حساب شما پول ريخت. جمهوري اسلامي حكومت خدا بر مردم است و اگر جز اين بود آيا باز شياطين عالم و راس شان شيطان بزرگ اين همه با ما دشمني مي كردند؟ جمهوري اسلامي يعني دست لطف و رحمت خدا بر سر ما. خامنه اي رهبر ماست، چون دست خدا بر سر ماست. ما بابت اين سلاله زهرا، از خدا ممنونيم و صبح و شب سر بر سجده داريم كه رهبرمان روزگاري خميني بود و هم الان آموزگارمان خامنه اي است. نظام ما حكومت نايب امام زمان است و شما هم اي سران فتنه! برويد دست خامنه اي را ببوسيد. اگر نبود كه هنوز مولايمان امر نكرده، الان 7 كفن پوسانده بوديد. ما را نه بيم از كشتن است و نه هراس از كشته شدن. ما از نسل عباسيم. عباس قبل از آنكه به شهادت برسد، آنقدر از لشكر عمرسعد كشت كه اگر نامردي عمود آهن بر سر مباركش فرود نياورده بود، به روايت همه مورخين، الان واقعه كربلا به گونه ديگري رقم خورده بود. چه مي كرد عباس كه خدا اراده كرده بود مولايش را برادرش را «شهيد» ببيند. و چه كنيم ما كه حريفمان آمريكا و اسرائيل است و شما در دستان شياطين، چيزي بيش از عروسكان فتنه شب بازي نيستيد.
¤ ¤ ¤
پايان دهم اين نوشته را با چند نكته:
1- سران فتنه شك نكنند به تك تك اهانت هايي كه كرده اند، به قطره قطره خوني كه از ملت ريخته اند، تودهني سخت و حيدري خواهند خورد. دستگاه قضاي نظام مقدس ما كه در راس آن دانشمندي جوان تكيه زده، به خوبي بر همه امور اشراف دارد.
2- جناب موسوي بداند؛ در 2 بيانيه اخيري كه نوشت، هم به امام بزرگوار ما و هم به رهبر ما حرف هايي زدند كه ما ناچاريم اين را بگوييم؛ اگر دستگاه قضايي به وظيفه خود به درستي عمل نكند، پاسخ ما به سران فتنه پشيمان كننده خواهد بود. اين بار قيامي چون 9 دي فقط به حضور و شعار ختم نخواهد شد.
3- و اما آن «ز- ذ» كه نوشتم؛ «عشق سالاري» حكماً از زن سالاري و مردسالاري بهتر است اما اگر مرد آدمي، يكي مثل مهندس باشد، چه خوب كه زن سالاري در آن خانه حاكم باشد. بدبختي اينجاست كه خانم رهنورد هم در بهترين حالت، يكي است چون شيرين عبادي! متوجه منظورم كه هستيد؟!

 



در اعتراض به ترور دانشمندان ايراني و نقض حقوق بشر در انگليس صورت گرفت
خروش دانشجويان انقلابي عليه لانه ترور در تهران

سرويس سياسي-
هزاران دانشجوي انقلابي دانشگاههاي تهران با تجمع در مقابل سفارت استعمار پير، كه «لانه ترور» خوانده مي شود، خشم و انزجار خود را از ترور دانشمندان ايراني و نقض آشكار حقوق بشر در انگليس به نمايش گذاشتند.
همزماني اين تجمع پرشور با اقدام گستاخانه سفير روباه صفت انگليس در تهران كه طي يادداشتي به توهين عليه نظام جمهوري اسلامي ايران پرداخته بود بر خشم دانشجويان نيز افزوده بود.
اجتماع كنندگان مراسم خود را از ساعت 14 ديروز با سر دادن شعارهايي همچون مرگ بر آمريكا، مرگ بر انگليس و مرگ بر اسرائيل آغاز كردند.
اين دانشجويان همچنين با در دست داشتن تصاويري از شهيدان شهرياري و علي محمدي از دانشمندان برجسته كشورمان كه توسط سرويس هاي جاسوسي غربي و رژيم صهيونيستي به شهادت رسيدند اعتراض خود را نسبت به اقدامات تروريستي دولت هاي غربي و سكوت آنها در اين باره نشان دادند.
تصاويري از خشونت پليس انگليس در قبال اعتراض عادي دانشجويان اين كشور و نيز پلاكاردهايي كه بر روي آنها نوشته شده بود: «آمريكا در راس دشمنان ملت و انگليس خبيث ترين دشمنان ايران است»، «بلاهايي كه دولت استعمارگر انگليس در طول ماهها و سالها بر سر ملت ايران آورده فراموش شدني نيست» در دستان دانشجويان قرار داشت.
انتقام خود را از ايادي استكبار خواهيم گرفت
در اين تجمع بيانيه اي كه از سوي دانشجويان دانشگاههاي شهيد بهشتي، امام صادق(ع)، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، علم و صنعت، تهران، خواجه نصير و علامه طباطبايي امضا شده بود نيز قرائت شد كه در آن آمده است: ما دانشجويان آگاه و مبارز، مواضع صريح، قاطع و محكم آقاي سعيد جليلي- دبير شوراي عالي امنيت ملي- را در مذاكرات ژنو3 مورد ستايش و حمايت قرار داده و از پاسداشت ايشان نسبت به استاد شهيدمان دكتر شهرياري- دانشمند هسته اي كشورمان- تشكر مي كنيم. ما از ظلم آشكار كشورهاي غربي و شرقي نسبت به سكوت در برابر اين جنايت هولناك در حالي كه ادعاي عوام فريب حمايت از حقوق بشر آنها گوش مردم جهان را كر كرده است، نخواهيم گذشت و انتقام خود را از ايادي استكبار چون آمريكا، انگليس و اسرائيل خواهيم گرفت. ديري نخواهد گذشت كه حق آشكار و پرده تاريك ظلمت و جور دريده خواهد شد.
دخالت غربي ها در فتنه 88 را فراموش نمي كنيم
در ادامه بيانيه فوق آمده است: اين مطلب كه شش كشور مذاكره كننده به چه علت و چرا پس از طي مدت زماني طولاني يعني بيش از يك و نيم سال از مذاكرات ژنو2 حاضر به برگشت به ميز مذاكره شدند محل سؤال و تامل است. اما آنچه قدر مسلم است اين كه ملت ايران در طول اين مدت بزرگترين رويداد داخلي خود يعني انتخابات سال 88 و جشن حضور 40 ميليوني مردم ايران در حمايت از حكومت اسلامي را پشت سر گذاشته است.
در اين ميان حضور پررنگ و لعاب و دخالت هاي كاملا واضح دولت هاي غربي چون آمريكا، انگليس، فرانسه و ساير دشمنان انقلاب در فتنه 88 را هرگز فراموش نكرده و نخواهيم كرد.
اين مطلب را نيك دانسته ايم كه اين دول مداخله جو از اميدهايي كه در جريانات سال 88 از سوي مزدوران داخلي مبني بر تغيير دررفتار و سياست هاي دولت جمهوري اسلامي به آنان وعده داده شده بود نااميد شده اند و حال چاره اي جز تظاهر به عقلانيت و منطق و بازگشت به ميز مذاكره نديدند.
خواستار رعايت حقوق بشر
در انگليس هستيم
اعضاي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان سراسر كشور هم طي بيانيه اي خواستار رسيدگي به وضعيت حقوق بشر در انگليس شدند.
در اين بيانيه آمده است: امروز در حالي شاهد برخورد وحشيانه و به دور از تمدن دولت انگلستان با دانشجويان مختلف آن كشور هستيم كه ادعاي آزادي بيان و حقوق شهروندي آن دولت حقه باز گوش فلك را كر كرده است.
نويسندگان اين بيانيه در ادامه مي افزايند: هنوز از يادمان نرفته است كه طي سالهاي اخير خصوصا فتنه سال 88 (كه با هدايت خود همين دولت انگلستان شكل گرفته بود) زماني كه عده اي عنصر وابسته و دانشجونما كه با گذشت زمان نقاب از چهره اكثر آنها برداشته شد، (كه بعضا در لباس زنانه فرار را بر قرار ترجيح دادند) اقدام به تشنج در دانشگاهها و تحريك ساير دانشجويان مي كردند و همين دولت انگلستان كه از هدايت كنندگان اصلي آن جريانات هم بود با كمال پررويي دم از تضييع حقوق دانشجويان ايراني مي زد و مدام خواستار رسيدگي به وضع دانشجويان ايراني مي شد.
ما به عنوان اعضاي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان سراسر كشور ضمن محكوم كردن اقدامات جنايتكارانه و به دور از دموكراسي و انسانيت دولت انگلستان در مقابله با دانشجويان معترض، خواستار رسيدگي فوري نهادهاي بين المللي به وضع حقوق بشر و حقوق شهروندي و خصوصا وضع دانشجويان معترض در انگلستان در قالب تشكيل كميته هاي حقيقت ياب بي طرف و مستقل هستيم.
اخراج سفير هتاك
خواسته قاطع دانشجويان
دانشجويان اجتماع كننده در مقابل سفارت انگليس همچنين با اشاره به دخالت هاي مكرر «سايمون گس» در امور داخلي ايران و نيز يادداشت گستاخانه وي بر ضد نظام جمهوري اسلامي خواستار اخراج سريع وي از كشورمان شدند.
دانشجويان با سردادن شعارهاي «سفير انگلستان اخراج بايد گردد»، «سفارت انگليس تسخير بايد گردد» و «حامي فتنه گران اخراج بايد گردد» پرچم كشور انگليس را به آتش كشيدند.
در اين تجمع حجت الاسلام والمسلمين حميد رسايي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به ايراد سخنراني پرداخت.
در پايان اين تجمع دانشجويان با پرتاب تخم مرغ به سمت سفارت انگليس خشم و نفرت خود را از اقدامات اين كشور در قبال جمهوري اسلامي ايران به نمايش گذاشتند.
خاطرنشان مي شود سفير انگليس اخيراً طي يادداشتي اهانت آميز مدعي شد: وكلا، روزنامه نگاران و اعضاي سازمان هاي مردم نهاد در هيچ جاي دنيا به اندازه ايران در خطر نيستند.
وي همچنين در ادامه يادداشت خود بدون آنكه بابت آشوبگري هاي سال گذشته در تهران و نيز ترور دانشمندان كشورمان از ملت ايران عذرخواهي كند به حمايت از فتنه گران پرداخت و از دولت ايران خواست تا از دستگيري هاي خودسرانه خودداري كند!
اين ادعاي سفير انگليس كه از سوي كارشناسان مسايل سياسي به فرار رو به جلو تعبير شده در حالي مطرح گرديده است كه اين روزها پليس بريتانيا به شديدترين وجه ممكن با اعتراضات صنفي دانشجويان انگليسي برخورد مي كند.
مسئولان همصدا با دانشجويان: سفير انگليس اخراج شود
تعدادي از مسئولان كشورمان نيز همصدا با دانشجويان و در اعتراض به يادداشت گستاخانه سفير انگليس خواستار اخراج وي از ايران شدند.
رئيس كميته روابط خارجي مجلس با بيان اينكه براساس تجربه روابط كنسولي و ديپلماتيك، در حال حاضر سفير انگليس يك «عنصر نامطلوب» است، گفت: اخراج سايمون گس سفير انگليس در تهران بايد به صورت جدي در دستور كار وزارت امور خارجه قرار بگيرد.
حشمت الله فلاحت پيشه در گفت وگو با فارس با اشاره به يادداشت اخير «سايمون گس سفير انگليس در تهران» و مداخله وي در امور داخلي كشورمان، گفت: معتقدم كه مواضع اخير سفير انگليس در تهران نشان مي دهد كه بايد طرح الزام دولت به كاهش روابط با انگليس در مجلس به صورت جدي تر پيگيري شود.
رئيس و سخنگوي كميسيون امنيت ملي مجلس نيز به گستاخي سايمون گس واكنش نشان دادند.
بروجردي با محكوم كردن ضرب و شتم و مجروح كردن دانشجويان انگليسي توسط دولت بريتانيا گفت: به نظر مي رسد مأموريت سفير انگليس در تهران به جاي تنظيم روابط 2 جانبه تخريب روابط است زيرا اظهارات وي نشان دهنده اين واقعيت است كه او بايد ادب سفير بودن را بياموزد. وي همچنين اظهارات گستاخانه و مداخله جويانه سايمون گس سفير انگليس در ايران را محكوم كرد.
كاظم جلالي سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس نيز با انتقاد از يادداشت سفير انگليس در تهران و مداخله وي در امور كشورمان گفت: گويي كشتار اخير دانشجويان در لندن از ديد سايمون گس مغفول مانده است. وي همچنين اعلام كرد كه طرح كاهش روابط با انگليس يكشنبه آينده در دستور كار كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي قرار مي گيرد.

 



عشق خونين كربلا (6) عشق و شعور در موجودات

نهضت جهاني سالار شهيدان، حسين بن علي بن أبيطالب(ع) براساس محور محبت و عشق و علاقه به دستورهاي الهي بود؛ يعني حركت آن حضرت براي پرهيز از آتش يا اشتياق به بهشت نبود . بهشت مشتاق به حسين بن علي است؛ همانطوري كه پيغمبر (ص) درباره سلمان فرمود: نّ الجنّه لاعشق ل سلمان م ن سلمان لي الجنّه(1)، يعني عشق بهشت به سلمان بيشتر از عشق سلمان به بهشت است؛ سلمان از شاگردان اين خاندان است كه به فخر سلمان م نّا اهل الب يت(2) نائل آمده است . اگر سلمان در حدّي است كه بهشت عاشق سلمان است و بيش از آن مقداري كه سلمان طالب بهشت باشد، بهشت طالب سلمان است؛ درباره حسين بن علي (ع) اين معنا به طور كامل صادق خواهد بود . بنابراين وجود مبارك آن حضرت روي محبت الهي قيام كرد تا حكومت و خلافت را اسلامي كند، جامعه را از راه اسلام اداره كند، مردم را با اسلام آشنا كند و مانند آن.
دو نظريه درباره وجود « عشق » در موجودات
بحث در نوبت هاي قبل به اينجا رسيد كه صدر و ساقه جهان را مهر و محبت اداره مي كند . دو نظر درباره جمادات و امثال جمادات هست كه آيا آنها هم از مهر و محبت طرفي بسته اند يا نه؛ عدّه زيادي از بزرگان بر اين باورند كه اين جريان عشق و محبت ساري است . هر جا هستي پا گذاشت، محبت و عشق هم هست . به همان دليلي كه در سوره مباركه اسراء ذات أقدس له فرمود: هيچ موجودي نيست كه تسبيح گوي و تحميد كننده حق نباشد؛ هر موجودي، مسبّح و حامد است: ن م ن ش يء لا يسبّ ح ب حمد ه(3). و تسبيح و تنزيه با معرفت همراه است و اينها محبوبشان و معبودشان را مي شناسند و او را تسبيح و تقديس مي كنند . نظر ديگر اين است كه در معناي محبت و عشق، ادراك، تعبيه و نهادينه شده است و اين موجودات چون ادراك ندارند، محبت و عشق هم ندارند؛ اين دو نظر همواره بود .
شيخ اشراق و شارح تلويحات او، ابن كمونه عزّ الدوله سعد بن منصور بر اين باورند كه جهان با عشق دارد اداره مي شود، با محبت دارد مي گردد. هيچ موجودي نيست كه از محبت، طرفي نبسته باشد، هيچ موجودي نيست كه به اندازه سهمي كه از واقعيّت دارد، بهره اي از محبت و عشق نداشته باشد . نظر ديگر آن است كه عشق در يك حد محدودي است، محبت در حد محدود از موجودات است؛ جمادات از عشق و محبت بهره اي ندارند كه جناب عبدالرزّاق كاشاني در شرح تائيه كبراي ابن فارض بر اين باور است كه در محبت، ادراك جميل بصير لازم است . محب آن است كه جميل باشد، بصير باشد تا جمال را ببيند و درك كند، نسبت به ادراك جمال، مهر بورزد، محبت داشته باشد و عاشق باشد . چون موجودات جامد، طرفي از ب صارت نبسته اند، لذا عاشق و محب نيستند .
شواهد قرآني و روائي، مبني بر شعور جمادات
اين سخن ناصواب است و تفصيلش از عهده اين بحث هاي عمومي بيرون است؛ ولي به هر تقدير هيچ موجودي نيست كه از محبت طرفي نبسته باشد .مرحوم شيخ طوسي از ما و جناب زمخشري از برادران اهل سنّت نقل كرده اند كه وجود مبارك پيغمبر (ص) قبل از اينكه به مقام والاي نبوّت مبعوث بشود، وقتي عبور مي كرد؛ بعضي از سنگ ها آن حضرت را كه مي ديدند، سلام مي كردند . حضرت فرمود ] طبق نقل اين دو بزرگوار[ كه آن سنگ كه به من سلام مي كرد: نّي لاعرفه الآن (4)؛ الآن هم من آن سنگ را مي شناسم . اگر ما نتوانستيم از زبان آنها سخن بشنويم، يا با آنها سخن بگوئيم؛ دليل فقدان آنها نيست ! به هر تقدير عالم را مهر و محبت دارد اداره مي كند و نبايد آيه سوره مباركه اسراء را بر مجاز حمل كرد .
شواهد فراواني است كه زمين و زمان شهادت مي دهند، شكايت مي كنند، شفاعت مي كنند؛ اگر امروز اينها نفهمند كه انسان چه مي كند، فردا كه ظرف اداي شهادت است چگونه شهادت مي دهند ؟! مسجد شهادت مي دهد، يا از همسايه ها شكايت مي كند؛ حسينيه شهادت مي دهد، يا از همسايه ها شكايت مي كند . زماني كه انسان در آن زمان يا زميني كه در آن زمين گناه كرده است شهادت مي دهند و البته اداي شهادت در قيامت، مسبوق به تحمّل شهادت در دنياست . اگر در دنيا اينها شهادت را تحمّل نكنند و در متن حادثه حضور نداشته باشند و عالمانه و آگاهانه آنچه را كه فهميدند ضبط نكنند؛ در قيامت چگونه مي توانند شهادت بدهند؟!
تجلّي عشق به « نماز »
در سخنان عصر تاسوعاي سالار شهيدان (ع)
به هر تقدير عالم را مهر دارد اداره مي كند و خليفه خدا در عالم، يعني حسين بن علي بن أبيطالب با مهر و با محبت الهي قيام كرده است . نشان اين محبت در بحث هاي قبل به عرضتان رسيد و در نوبتي كه در روز تاسوعا عدّه اي از طرف ابن زياد مأمور شدند كه كار را يكسره كنند، وجود مبارك زينب كبري (س) آمد پيش برادرش وجود مبارك أبي عبدالله، عرض كرد: برادر ! صداهاي مخالفان نزديك خيمه هاي ماست، چه خبر است ؟ وجود مبارك أبي عبدالله به وجود مبارك قمر بني هاشم، عباس بن علي (ع) فرمود: ا ركب ب نفس ي انت يا اخي . فرمود: برادرم، عباس ! من به فداي تو؛ سوار شو، برو ببين چه خبر است ! حضرت وقتي مقداري جلو رفت، ديد كه آنها قصد حمله دارند . گفتند: عصر تاسوعا بايد كار يكسره بشود؛ يا تسليم، يا جنگ . اين پيام را وجود مبارك عباس بن علي از طرف آنها به وجود مبارك حسين بن علي (ع) رساند .
حضرت در پاسخ فرمود:ا ن استطعت ان تؤخّ رهم عنّا العش يّه فافعل و هو يعلم أنّي اح بّ الصّلاه له و كثره الدّعاء و الا ست غفار(5) اگر توانستي يك امشبي را مهلت بگيري، بگير، چون خدا مي داند من نماز او را دوست دارم، دعا را دوست دارم، استغفار را دوست دارم !! نفرمود: به آنها بگو من مي خواهم نماز بخوانم براي ترس از جهنّم، يا براي رسيدن به بهشت ! نخير.اگر پيغمبر فرمود: حس ين م نّي(6) و اگر پيغمبر فرمود: قرّه عين ي ف ي الصّلاه(7)؛ حسين هم مي گويد: قرّه عين ي ف ي الصّلاه .
وجود ( قرّه الع ين ) در نماز، به دليل ديدار با دوست حقيقي
درخصوص واژه « قرّه »، آن خنكي و اشك گوارا را مي گويند: ( قار). قرّه الاعين، قرّه الاعين؛ يعني چشم شما خنك بشود، روشن بشود.گرچه برخي ها گفتند : اشك، مطلقاً گرم است، چه اشك نشاط و چه اشك غم؛ ولي عدّه اي گفتند: ( قار ) با (قاف) يعني سرد و خنك، هواي قار يعني سرد . آن اشك خنك كه در اثر نشاط مي ريزد، آن را مي گويند: ( قرّه ع ين). وقتي انسان دوستش را ديد، دوستش از سفر آمد؛ يا انسان از سفر برگشت، دوستش را ديد؛ اين، قرّه الع ين مي شود . پيغمبر فرمود: قرّه عين من در نماز است، چون دوست خود را در نماز مي بيند:اعبد الله كأنّك تراه و ا ن لم تكن تراه فنّه يراك (8).
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي) در برنامه تلويزيوني ( عشق خونين كربلا ) قم ـ آذر و دي 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) بحار الأنوار/ 22/ 341 (2) الحتجاج/ 1/ 260 (3) اسراء/ 44
(4) الأمالي ل لطوسي/ 341 (5) اللّهوف/ 90 (6) كشف الغمّه/ 2/ 6
(7) مستدرك الوسائل/ 3/ 42 (8) بحار الأنوار/ 25/ 204
خوان حكمت تا 14محرم هر روز منتشر مي شود.

 



سردار نقدي: فتنه گران در حال برنامه ريزي براي آشوب هستند

رئيس سازمان بسيج مستضعفين اعلام كرد كه فتنه گران براي انتخابات سال آينده نقشه مي كشند كه چگونه مردم را از حضور در انتخابات منع كنند يا اينكه دوباره آشوب ايجاد كنند.
به گزارش روابط عمومي رياست سازمان بسيج مستضعفين، سرتيپ پاسدار «محمد رضا نقدي» در مراسم يادواره شهداي محله جي تهران كه در مسجد چهارده معصوم(ع) برگزار شد، گفت: دنياطلب هايي كه آن زمان منصب هايي را داشتند به امام نامه مي نوشتند كه براي ادامه جنگ فلان مقدار بمب، ليزر، تانك مي خواهيم يا اقتصادمان صفر شده، درحالي كه هيچ يك از مردم و رزمندگان به چنين كاري راضي نبودند، زيرا ملت و رزمندگان مشكلات و سختي ها را تحمل مي كردند اما آنهايي كه منصب هايي را داشتند به واسطه آنكه فاقد روح حسيني بودند، دائم خواستار خاتمه يافتن جنگ مي شدند.
وي افزود: زماني هم كه جنگ به اتمام رسيد وقتي كاروان هاي شهدا از راه مي رسيدند، ما را در شرايطي وادار به قبول ظاهر فريبي هاي خود كردند و خيلي سريع خواسته هاي خود را مطرح كردند و به دنبال آن فاميل هايشان را هم در منصب هاي مختلف نشاندند.
رئيس سازمان بسيج مستضعفين با تأكيد بر اينكه علي رغم تمام اين كارها باز هم دست از آزار و اذيت مردم برنداشتند، ادامه داد: در روزي كه امتحان هاي سخت تري پيش آمد؛ در مسئله هسته اي كارهاي ننگيني كردند، قراردادهاي زشتي نوشتند و براي گرفتن چند عكس با سران كشورهاي ظالمي همچون انگليس و ايتاليا و فرانسه و ژست هاي سياسي گرفتن، يك روند ننگين را اتخاذ كردند اما خوشبختانه با هوشياري رهبر معظم انقلاب، ملت بيدارمان نگذاشتند اين مسير آنها بصورت كامل طي شود.
وي با يادآوري اين نكته كه چنين حركت هايي در مقابل نهضت حسيني قرار دارد، خاطرنشان كرد: اگر كساني بخاطر ملك ري يا يك مشت آرد گندم و جو به جنگ ابا عبدا... الحسين (ع) رفتند، افرادي كه چنين اقداماتي را دنبال مي كردند از همان دسته سپاه يزيد هستند، بنابراين لعنتي كه در زيارت عاشورا بر قاتلين حضرت امام حسين(ع) و يارانش مي فرستيم، به اين افراد هم مي رسد.
وي با اشاره به اين جمله زيارت اربعين امام حسين(ع) كه «اي حسين تو خودت را فدا كردي تا بشريت از گمراهي نجات يابد»، اظهار داشت: امام حسين(ع) در صحراي كربلا فقط به دليل احياي دين جد بزرگوارش يعني حفظ اسلام به شهادت رسيد ولي پارسال آنهايي كه در ظهر عاشورا آن حوادث را بوجود آوردند و قبل از آن هم شرارت هاي بي شماري را انجام دادند، امروز برخلاف عموم مردم كه در محافل حسيني به عزاداري مشغول هستند، در محفل هايشان براي انتخابات سال آينده نقشه مي كشند كه چگونه مردم را از حضور در انتخابات منع كنند يا اينكه دوباره آشوب ايجاد نمايند.
نقدي با بيان اينكه تمام اين اقدامات آنها به دليل داشتن خوي دنيا طلبي و لذت جويي دنيوي است، اذعان داشت: اين مسيري كه ملت ما در حال پيمودن آن است، مسير ايستادگي، مقاومت و صبر است، راهي كه سختي هاي بي شماري را بايد براي رسيدن به هدف تحمل كرد؛ البته آنهايي كه مي گويند نه غزه نه لبنان، فقط شكم و رياست خودم، حسابشان از عموم جداست زيرا آنها به دنبال اين هستند چند روزي مانند حيوانات بچرند و لذت ببرند.

 



رحيم پورازغدي: عده اي خود را پليس حقوق بشر معرفي مي كننداما اعمالشان برخلاف آن است

حسن رحيم پورازغدي تصريح كرد، اينكه عده اي خود را پليس حقوق بشر معرفي كرده اما اعمالشان برخلاف حقوق بشر است مثل اين است كه آنها بمب هسته اي دارند اما در برابر كشورهاي ديگر در مورد فعاليت در زمينه هسته اي پليس بازي درمي آورند.
اين عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه در همايش بررسي گفتمان حسيني در دانشكده الهيات دانشگاه تهران سخن مي گفت با اعلام اين مطلب گفت: آنها كه فلسفه مادي را پشت صحنه نظام حقوقي، اقتصادي، سياسي قبول دارند و شعور الهي، ارتباط هدف دار، مبدا و معاد را براي عالم قبول ندارند، نمي توانند مبناي فلسفي براي حقوق بشر، عدالت، آزادي، مشروعيت و غيره آورند.
رحيم پور ازغدي با طرح اين پرسش كه آيا رابطه حقيقي بين انسان و جهان وجود دارد، توضيح داد: اگر عده اي اعتقاد داشته باشند كه اين رابطه وجود ندارد، نمي توانند حقوق و عدالت و آزادي و مشروعيت را تعريف كنند و اگر بپذيريم كه اين رابطه وجود دارد، بايد نگاه توحيدي به عالم داشت تا استدلال فلسفي براي حقوق و اخلاق داشته باشيم، وگرنه حقوق و اخلاق، معنايي دلخواه پيدا مي كند. وي افزود: مبناي فلسفي براي اخلاق و حقوق در تفكر توحيد، ارتباط غايي ميان اشيا با هم و اشيا با بشر وعالم و آدم وجود دارد. يعني هر چي هر چي و هر كي هر كي نيست و حقوق و وظايف، استدلال دارند. پس هر چيز را نمي توان خودمان براي خودمان به عنوان حقوق قرار دهيم؛ چرا كه حقوق، ملاك و فلسفه دارند.
به گزارش ايسنا، وي اظهار كرد: احكام و حقوق سياسي - اجتماعي اسلام در رابطه با مشروعيت، حقوق بشر، عدالت اجتماعي و غيره متناسب با انسان شناسي و انسان شناسي متناسب با هستي شناسي و خداشناسي است. پس اخلاق و حقوق، ريشه اثرش در انسان شناسي است. لذا با قرارداد و راي اكثريت نمي توان كل حقوق و اخلاق را زير و رو كرد.
اين عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي گفت: حقوق بشر زوركي را نمي توان پذيرفت. يعني نمي توان تا آن جايي كه زور داريم جلو برويم و آن جا كه زورمان نمي رسد حرف از حقوق بشر بزنيم. مثل آنها كه به عراق و افغانستان و غيره حمله كردند، اما آن جا كه زورشان نرسيد ادعاي حقوق بشر كردند.

 



محمدحسين صفار هرندي: هاشمي رفسنجاني قبل از دستگاه قضايي درباره فرزندانش عمل كند

همدان- خبرنگار كيهان:
محمدحسين صفارهرندي در دانشگاه صنعتي همدان، گفت: انتظار داريم كه هاشمي رفسنجاني مقدم بر دستگاه قضايي، در مورد فرزندانش عمل كند.
وي در نشست «بازشناسي تاريخچه تشكل هاي دانشجويي» افزود: آقاي هاشمي چهره شاخص انقلاب از پيش از پيروزي و پس از آن بوده و مرشد نسل دهه 60 و از چهره هايي است كه نسل من با آن زندگي كرده است و در دوران هاي پس از انقلاب خطبه هاي نماز جمعه ايشان، يك هفته تمام مردم را شارژ مي كرد و به اين آساني نمي توانيم چوب حراج به چنين شخصيتي بزنيم.
وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: اما اين هاشمي جديد كه مريد و مرشد و امام جماعت عده اي كه با كفش نماز مي خوانند و در ماه رمضان روزه خواري مي كنند، مي شود، چهره جديدي است كه بايد خودش درباره آن توضيح بدهد. وي اضافه كرد: بزرگان گاهي از ناحيه اطرافيان خود ضربه مي خورند كه برخي با آن به مقابله برمي خيزند اما بعضي خود مسبب تشديد آن مي شوند و در اين مورد هم ما تا به حال نشنيديم كه آقاي هاشمي براي نفي اطرافيان بزهكار از جمله فرزندش كه از 15-10 سال پيش پرونده هايي دارد و يا فرزند ديگرش كه سال گذشته جرايمي را مرتكب شده قدمي برداشته باشد و اين نقطه ضعفي است كه بايد جبران كند.
وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي فضاسازي هاي ديگر درباره رئيس مجلس خبرگان را شايسته ندانست و گفت: مصلحت سنجي مركزيت نظام و رهبري معظم انقلاب را در اين باره شايسته ترين اقدام مي دانيم و اميدواريم لطف رهبري براي بازگشت آقاي هاشمي به شخصيت واقعي خود كافي بوده باشد.
صفارهرندي در پاسخ به سؤالي درباره علت محاكمه نشدن سران فتنه گفت: تدبير نظام در مقابل سران فتنه بسيار خوب بود و در جهت جا انداختن يك حرف حق و بيرون كردن ادعايي باطل از ذهن مردم عمل شد چرا كه اقدام عليه آنها در زمان بلوا و آشوب سال گذشته، ايستادن 13 ميليون نفر مقابل 24 ميليون و مقابل هم قرار دادن مردم بود.اما اكنون كيفرخواست فتنه گران در دست مردم و در دست همانهايي است كه به آنها رأي دادند.
وي در سخنان خود به ذكر تاريخچه اي از جنبش دانشجويي در دانشگاه هاي ايران پرداخت و گفت: دانشجويان در كنار روحانيان و حوزه هاي علميه پيشگام مبارزه عليه طاغوت و رژيم شاه بودند كه در ادامه حماسه تسخير لانه جاسوسي آمريكا را به وجود آوردند.
صفارهرندي تشكيل انجمن هاي اسلامي دانشگاه ها را محصول فعاليت گروه هاي انقلابي مسلمان و مستقل ارزيابي كرد و گفت: انجمن هاي اسلامي و دفتر تحكيم وحدت كه سمبل جنبش دانشجويي مسلمان و مستقل و درخشان در تاريخ انقلاب بود پس از پايان جنگ و در دهه 70 دچار نفوذ جريانات انحرافي و انشقاق شد كه از جريانات ليبرال و نهضت آزادي تا افكار ماركسيستي را دربرگرفت و هرگوشه اي از آن همه افتخار دهه 60 به نيش عده اي كشيده شد.

 



با تجمع در مقابل پادگان اشرف خانواده هاي عراقي خواستار اخراج منافقين شدند

ده ها خانواده عراقي كه اعضاي خانواده آن ها به دست گروهك تروريستي منافقين در همكاري با رژيم بعث صدام به قتل رسيدند، با تجمع مقابل پادگان اشرف خواستار اخراج فوري منافقين از عراق شدند.
به گزارش ايسنا، مردم عراق با محكوم كردن هرگونه توجيهي براي ادامه حضور منافقين در كشورشان اقدام آمريكا در حمايت از حضور منافقين در عراق را محكوم كردند.
آنان همچنين خواستار پيگيري شكايت خود عليه منافقين شدند و از اينكه با گذشت ماه ها به شكايت آنها رسيدگي نشده است اعتراض كردند.
خانواده هاي عراقي قرباني منافقين از دولت مي پرسند چطور كساني كه صدها نفر از مردم كشورشان را به قتل رسانده اند و خون فرزندانشان به دست آنها ريخته شده همچنان آزادانه در خاك عراق به سر مي برند؟
منافقين در سال هاي جنگ تحميلي صدام عليه ايران علاوه بر كمك به وي در تجاوز به خاك كشورمان و ترور رزمندگان اسلام، در سركوب هرگونه فرياد آزادي خواهي مردم عراق نيز همكاري تنگاتنگي با صدام داشتند.
منافقين در عراق صدها نفر از مردم اين كشور را كه معترض حكومت صدام بودند به خاك و خون كشيدند.
با شكل گيري دولت جديد در عراق اعتراض مردم اين كشور به ويژه خانواده قربانيان با حضور آنها هرروز گسترده تر شده است.
مردم عراق منافقين را جنايتكاران همدست صدام مي دانند و اخراج فوري و محاكمه منافقين را خواستارند.
اين در حالي است كه دولت جديد عراق چندين بار درصدد اخراج منافقين برآمده اما هر بار آمريكا مانع از اين اقدام دولت عراق شده و با جديت از منافقين حمايت كرده است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني هابيليان، در اين حال حدود 70 نفر از خانواده هاي ايراني كه فرزندان آنها فريب منافقين را خورده اند چند ماه است كه براي ديدن فرزندان خود در مقابل پادگان اشرف تحصن كرده اند اما منافقين اجازه خروج فرزندان آنان و ديدار با خانواده ها را نمي دهند.
اين خانواده ها همچنين با اشاره به بي توجهي صليب سرخ به درخواست هاي مكرر كمك به آنها براي ديدن فرزندان شان ادعاهاي سازمان هاي بين المللي از جمله صليب سرخ را پوچ دانستند.
خانواده هاي فريب خوردگان منافقين همچنين مي گويند: همانگونه كه منافقين ديروز براي كشتن فرزندان ايران همدست صدام جنايتكار بودند امروز هم با ترور و ارعاب در خدمت سرويس هاي جاسوسي آمريكا برخي كشورهاي اروپايي و رژيم صهيونيستي هستند و نمي خواهيم فرزندانمان در زمره چنين افرادي باشند.
منافقين نيز براي جلوگيري از هرگونه اقدام به فرار افراد دور هر آسايشگاه را خاكريز چند متري ايجاد و بالاي آن سيم خاردار نصب كرده اند و افرادي را كه دستشان به خون آلوده است و مي دانند راه رهايي ندارند به عنوان نگهبان آنها گمارده اند.

 



قتل يك جوان بي گناه ايراني در اوتاوا وزارت خارجه درباره سفر به كانادا هشدار داد

وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران با اشاره به برخورد تبعيض آميز دولت كانادا با شهروندان ايراني، به هموطنان در خصوص سفر به كانادا هشدار داد.
به گزارش فارس، در پي قتل «يزدان غياثي» نوجوان ايراني در شهر اوتاواي كانادا ،رامين مهمان پرست سخنگوي وزارت خارجه كشورمان در اظهاراتي حمايت از حقوق ايرانيان و پيگيري سرنوشت آنها را از اولويت هاي اصلي وزارت خارجه برشمرد و گفت كه اين موضوع در دستور كار سفارت ايران در كانادا قرار دارد و اين سفارتخانه با ارسال يادداشت رسمي به وزارت امور خارجه كانادا خواستار تعقيب و مجازات متهمان شده است.
وي با بيان اينكه در تهران نيز اقدامات لازم از سوي وزارت امور خارجه در دست پيگيري است، خاطرنشان كرد: قتل اين نوجوان ايراني در كانادا نشان داد هشدار قبلي وزارت امور خارجه مبني بر كاهش ضريب امنيت در كانادا به هموطنان علاقه مند به سفر به اين كشور دقيق بوده است.
وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران پيش از اين به هموطنان ايراني براي سفر به كانادا هشدار داده بود كه به شرح زير است.
1- اسلام ستيزي و ايران هراسي در كانادا رشد چشمگيري داشته است و بعضاً رفتار مراجع دولتي و غيردولتي را تحت تاثير قرار داده است. مواردي از بازداشت و اخراج شهروندان ايراني به بهانه هاي مختلف مشاهده شده است. عملكرد مراجع دولتي كانادا در مواردي مانع از تامين حق دادرسي شهروندان ايراني قرباني اينگونه رفتارها بوده است.
2- قانون مدني جمهوري اسلامي ايران تابعيت دوگانه را به رسميت نمي شناسد. در عين حال ايرانياني كه از گذرنامه كانادايي نيز استفاده مي كنند از برخوردهاي تبعيض آميز در كانادا مستثني نبوده اند.
3- عملكرد پليس كانادا نشان داده است پليس اين كشور از اراده يا توان لازم براي پيگيري جرائم انجام شده عليه ايرانيان مقيم برخوردار نيست. مواردي از قتل شهروندان ايراني وجود دارد كه علي رغم پيگيري هاي مكرر، پليس كانادا گزارشي كه حاكي از اقدام جدي و مؤثر در تعقيب قاتلان باشد را ارائه نداده است.
4- نرخ جرم و جنايت در كانادا روند فزآينده داشته است، لذا به طور طبيعي مسافران ايراني به عنوان افراد بيگانه ممكن است بيش از شهروندان كانادايي در معرض جرم و جنايت قرار گيرند.
5 - در سال هاي اخير ده ها مورد از قتل به وسيله ضربات باتوم برقي پليس كانادا گزارش شده است. پليس كانادا غالباً رفتار خشونت آميزي با تجمعات اعتراضي دارد. آخرين مورد در اين زمينه، برخورد خشن پليس با تظاهرات مردم و بازداشت صدها نفر در تابستان 1389 (نيمه دوم 2010) بوده است. بر اساس گزارش هاي منتشر شده از سوي گروه هاي حقوق بشري بازداشت شدگان در مواردي حتي از ابتدايي ترين حقوق شهروندي محروم بوده اند. گزارش هاي منتشره در خصوص تهديد برخي از بازداشت شدگان به تجاوز جنسي مورد توجه رسانه هاي محلي و مراجع دولتي بوده است.
بديهي است جمهوري اسلامي ايران از تمام امكانات قانوني براي دفاع از حقوق شهروندان خود در خارج از كشور و از جمله كانادا استفاده مي كند. اما با توجه به برخورد تبعيض آميز دولت كانادا با شهروندان ايراني، ضروري است هموطنان محترمي كه قصد سفر به كانادا دارند، هشدارهاي ياد شده را با جديت مورد توجه قرار دهند.

 



امير سرتيپ رحمان فروزنده به خيل شهدا پيوست

فرمانده لشگر 21 حمزه نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران به شهادت رسيد.
به گزارش روابط عمومي نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، امير سرتيپ دكتر رحمان فروزنده، فرمانده دلاور لشگر 21 حمزه آذربايجان، در خاتمه رزمايش بزرگ نيروي زميني در منطقه جنوب كشور و در بازگشت از منطقه به درجه شهادت نائل آمد.
شهيد سرتيپ فروزنده از جانبازان دلاور دوران دفاع مقدس بود كه در چندين عمليات بزرگ، حضوري فعال و موثر داشته و با شايستگي مراتب فرماندهي از گروهان و گردان در لشگرهاي 16 و 77 در دوران دفاع مقدس و همچنين فرماندهي تيپ 45 تكاور و جانشيني لشگر 77 ثامن الائمه خراسان را طي كرد. وي با توجه به رشادت ها و توفيقات متعدد، از دو سال قبل به فرماندهي لشگر21 حمزه منصوب شد.
پيكر پاك اين امير ارتش اسلام فردا در تبريز بر دوش امت حزب الله و همرزمان وي تشييع خواهد شد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14