(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 25 دی 1389- شماره 19840

موسوي : رأي نياورم مي پذيرم

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




موسوي : رأي نياورم مي پذيرم

موسوي در تاريخ 12 آوريل (23 فروردين) مصاحبه اي را با نشريه فايننشال تايمز در ساختمان فرهنگستان هنر انجام داد. اين مصاحبه پرسش هاي صريح و پاسخ هاي قابل توجهي را در پي داشت. موسوي در اين مصاحبه گفت: «هيچ كس در ايران تعليق غني سازي اورانيوم را نمي پذيرد. زيرا مشكل اينجاست كه ما تجربه بدي از تعليق داريم. اين كار اولين بار در سالهاي 2003 تا 2005 انجام شد و قرار بود در آن هنگام بر سر مسائل بحث شود و سوءظن ها از بين برود، اما تعليق در عوض ابزاري براي محروم كردن ايران از دسترسي به فن آوري هسته اي شد. اين خاطره بدي است.» موسوي در پاسخ به اين پرسش كه پس چطور تنش ها (با دولت هاي غربي) را از بين مي بريد، گفت: «پيشرفت در فن آوري هسته اي و استفاده صلح آميز از آن حق تمام كشورها و ملت هاست. اين چيزي است كه ما با مصائب فراوان با تلاش هاي خودمان به آن رسيديم. بايد ببينيم چه راه حل هايي وجود دارد. به عبارت ديگر، چه تضمين هايي مي توان براي تبديل نشدن اين برنامه به توليد سلاح هاي هسته اي ارائه كرد» موسوي در پاسخ به اين پرسش كه «يك رئيس جمهور چطور مي تواند در تصميم هاي هسته اي تأثيرگذار باشد، در حالي كه آخرين حرف را در اين زمينه آيت الله خامنه اي رهبر عالي انقلاب مي زند؟» گفت: «تصميم بر سر فن آوري هسته اي قطعاً بايد بر مبناي اجماع ملي باشد. روشن است كه نقش رهبر معظم انقلاب هم بسيار تعيين كننده است.»موسوي همچنين در پاسخ به پرسش هايي درباره رابطه خود با رهبر انقلاب و نظر ايشان مبني بر حضور موسوي در انتخابات گفت: «در زمان نخست وزيري من (1981 تا 1989) تنش وجود داشت، اما به دليل مشكلات ساختاري قدرت بود. اين مشكلات با بازبيني قانون اساسي در سال 1989 برطرف شد. حالا مديريت رهبر معظم به عنوان ولي فقيه در كشور ما و روابطش با ساير ارگان ها و نهادها، از جمله سازمان هاي دولتي كاملاً روشن است. بديهي است چشم انداز همكاري براي پيشرفت كشور بسيار خوب است... (جلسه هفته گذشته ام با ايشان) بسيار مثبت بود... ايشان موضعي بي طرفانه در انتخابات آتي دارد. ايشان در سخنراني اش در مشهد به اين موضوع اشاره كرد و در ديدار با من هم آن را تكرار نمود. ما رابطه زيادي با هم داريم و بر سر مسائل گوناگون بحث مي كنيم. جلسه اخير هم بسيار خوب و مثبت بود.»
موسوي در اين مصاحبه ضمن آن كه وجود تفاوت اساسي ميان خود و رهبر انقلاب را نمي پذيرد در برابر اين پرسش كه «آيا دليل اصلي اين كه در بيست سال گذشته در صحنه سياسي كشور حضور نداشتيد، تفاوت هاي «شما با ايشان در گذشته بود؟» پاسخ مي دهد: «نه. من اعتقاد داشتم جمهوري اسلامي وضعيتي با ثبات دارد و سياستمداران متفاوت مي توانند بيايند و بروند. دغدغه اي درباره اين كه چه كسي رئيس جمهور باشد، نداشتم. همچنين به فرهنگ علاقه مند بودم و به همين دليل به سمت فعاليت هاي فرهنگي رفتم. البته در اين دوره مشاور مقامات ارشد كشور بودم. همچنين عضو شوراي انقلاب رنگي و مجمع تشخيص مصلحت نظام هم بوده ام. لازمه داشتن اين پست اين بود كه مسائل سياسي و اجرايي را دنبال كنم. اين ربطي به مشكلات در دوران جنگ ندارد. آيت الله اكبر هاشمي رفسنجاني كانديداي بسيار قدرتمند و قوي بود. بعد آقاي محمد خاتمي آمد. اما فكر كردم كه بهتر است در اين دوره به ميدان بيايم.»
موسوي در پاسخ به اين پرسش كه «آيا آقاي احمدي نژاد را خطري براي ايران و نظام سياسي جمهوري اسلامي مي دانيد؟» گفت: «آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور ماست و به همين دليل به او احترام مي گذارم. انتقاداتي درباره نظرات و رفتار ايشان وجود دارد. اين در كشورهايي مثل ما، كه در آنها آزادي وجود دارد، طبيعي است. من خود آقاي احمدي نژاد را خطر نمي بينم... به نظر من كشور مي تواند بهتر اداره شود و سياست هاي مالي، اقتصادي، فرهنگي و خارجي مؤثرتري مي توان به كار برد. در سياست خارجي مي توانيم رابطه بهتري با دنيا داشته باشيم و اين مي تواند براي توسعه كشور ما بسيار مهم باشد.» موسوي در پاسخ به اين پرسش كه «فكر مي كنيد اگر انتخاب شويد مورد حمايت آيت الله خامنه اي خواهيد بود؟» گفت: «كاملاً طبيعي است كه رهبر معظم انقلاب هر دولتي كه با حمايت رأي مردم بر سر كار بيايد را حمايت خواهد كرد. اين حمايت مي تواند در صورتي كه سياست هاي دولت نزديك به نظرات رهبر معظم باشد بيشتر هم شود.» موسوي ضمن آن كه اظهار كرد در صورت پيروزي، سياست هايش را به نظرات رهبر معظم نزديك خواهد كرد، افزود كشور هر قدر در سياست هاي بنيادي بيشتر به سمت اجماع حركت كند، بهتر اداره خواهد شد. اما بايد در نظر داشته باشيد كه يكي از مهم ترين مسئوليت هاي رهبر تصويب و ابلاغ سياست هاي كلاني است كه ابتدا در مجمع تشخيص مصلحت نظام بر سر آنها بحث شده و سپس ايشان بر آنها صحه گذاشته اند و به سازمان ها اعلام كرده اند. تعهد دولت به اين سياست هاي عمومي مي تواند بهترين روابط را بين دولت و رهبري برقرار كند.»156
موسوي در سفر دوم خود كه به استان خوزستان بود، ضمن مطرح كردن شعار «ايران پيشرفته همراه با قانون، عدالت و آزادي»، سخن از ضرورت ضمانت براي تأمين آراء به ميان آورد. وي گفت: «همه ملت ما... در انتظار انتخابات آزاد هستند و از اجراي اين امر نگرانند. آنها مي خواهند يك آرامش و تضميني براي صيانت از آرايشان در انتخابات وجود داشته باشد.» در واقع چنين هشداري در سخنراني عمومي تا پيش از اين تجمع از سوي موسوي مشاهده نشده بود.157
هر چه مي گذشت و موسوي از كنج عزلت بيشتر به سوي رسانه ها و تجمعات پرتاب مي شد، بيشتر به سوي هيجانات سياسي سوق مي يافت. حضور موسوي در دانشگاه شهيد چمران و احساسات تند دانشجويان متمايل به جبهه اصلاحات كه همراه با شعارهايي در حمايت از موسوي بود، احساسات همسويي را به موسوي منتقل ساخت. موسوي در اين جمع خود را مخالف قانون نظارت استصوابي دانست، اما گفت چون هنوز قانون است به آن پايبندم. در عين حال اگر اكثريت مردم چيز ديگري بخواهند، هر قانوني نيز از راه قانوني قابليت تغيير دارد و تغيير آن بايد به همين صورت باشد.158
موسوي در اين فضا، حتي به موضوعات ژورناليستي و سياست زده نيز استناد مي كند. به طور مثال به مباحث درآمد واريزي مورد اختلافي بين ديوان محاسبات و وزارت نفت اشاره مي كند. اين موضوع كه مشخص بود با انگيزه هاي سياسي به آن دامن زده مي شود و پرسش شائبه برانگيز «يك ميليارد دلار كجا رفت؟» را دامن مي زد. پس از انتخابات به سادگي حل و فصل شد و محل اختلافي آن رفع شد. اما در ايام انتخابات جريان رقيب احمدي نژاد بسيار بر روي آن تبليغات مي كرد. در چنين فضايي موسوي نيز در آبادان كنايه اي به اين مسئله زد. او گفت: «نفت و درآمدهاي آن متعلق به همه ملت ماست و همه مردم بايد از معاملات مختلف آن و ميزان درآمد واريزي به صندوق بيت المال به طور شفاف مطلع باشند. بايد بدانند پول هايي كه به اين صندوق واريز نشده به كجا رفته است. اين بحث من نيست، بلكه تقاضاي مجلس و ديوان محاسبات است كه بايد روشن شود، اما بدانيد كه اين گريز از قانون مي تواند كشور را با بن بست هاي بزرگي روبه رو كند. هر نوع قانون گريزي، ما را با مشكلات بزرگي مواجه مي كند و در نهايت مي توانم بگويم احساس خطري كه در مورد قانون گريزي دولت داشتم، مرا مجاب كرد كه به عرصه انتخابات رياست جمهوري بيايم. معتقدم گريز از قانون در طول زمان يك دولت خدمت گزار را به يك دولت انتظامي تبديل مي كند.»159
موسوي كه حتي در اواخر فروردين نيز از عدم استقبال مورد انتظار جوانان به سوي خود ناراضي به نظر مي رسيد در اظهارنظري گفت: «درحال حاضر هم در حال گسترش ارتباط خود با جوان ها هستم.» وي معتقد بود: «اقبالي كه در ستاد به جوان ها مي شود، روز به روز در حال افزايش است. بحث هر شهروند يك ستاد كه مطرح كرده بوديم، موجب شده كه در حال حاضر شايد نزديك به هفتصد وبلاگ توسط جوانها اداره شود و به صورت خودجوش عمل كنند، اين جوانان در چارچوب همين انتخابات فعاليت مي كنند. زيرا ما نه روزنامه داريم و نه صدا و سيما كه عكس ما را در حال نماز بيندازد و براي همين بايد به همين سرمايه ها و كساني كه دلشان مي سوزد كه چرا وضع كشور به اين شكل است، متكي شويم.»160
از اين تاريخ به بعد موسوي كه با انتظارات برآورده نشده خود درباره استقبال عمومي مواجه مي شود، فشارهاي خود و حاميانش را بر صدا و سيما افزايش مي دهد تا آنها نيز به صورت غيرقانوني تبليغات انتخاباتي را زودهنگام آغاز كنند و بر شعله تنور انتخابات بدمند. موسوي كه پيش تر شكي نداشت كه جامعه پس از شكستن سكوت بيست ساله او، تمام قد به حمايت از وي برخواهد خاست. لذا از اينكه مي ديد تب بالاي ستاد انتخاباتي، به جامعه منتقل نشده است، اين موضوع را توطئه اي از جانب نهادهاي رسمي و از جمله مديران صدا و سيما معرفي كرد. در واقع اين فشار بر صدا و سيما، بر اساس آن نظريه اي بود كه اعتقاد داشت هر چه ميزان مشاركت عمومي بالا برود و آراي خاموش در انتخابات بيشتر شركت كند، امكان موفقيت رقباي احمدي نژاد نيز بيشتر خواهد بود. با اين مفروض، موسوي علاقه داشت رسانه ملي به سود اين جريان در ورود به تبليغات انتخاباتي تعجيل غيرقانوني كند تا درصد و ضريب موفقيت وي بالا رود. لذا در نخستين همايش سراسري سخنرانان حامي موسوي اظهار داشت «اگر چه براي انجام تكليف و وظيفه به ميدان آمده ام، اما معتقدم به هر نسبتي كه ميزان آرا از حدود 24 ميليون نفر بالاتر برود، امكان كسب نتيجه بيشتر خواهد بود. به نفع ماست كه مردم هر چه بيشتر در انتخابات شركت كنند و شايد علت سردي رسانه هاي رسمي كشور نسبت به انتخابات نيز همين مسئله باشد، گرچه اعتقاد باطني دارم كه حتي اگر همه شركت كنند ولي باز هم رأي نياورم، باز آن تصميم به صلاح مملكت است.»161
هر چه زمان بيشتر مي گذشت از تأكيدات موسوي بر «مستضعفان» و «اسلام ناب محمدي» كاسته مي شد و بر مفاهيم «جوانان» و «زنان» و «دانشجويان» و «آزادي» و «دمكراسي» و «حقوق بشر» و «كرامت انساني» افزوده مي شد. پرداختن به استقرار گيت هاي امنيتي در برخي دانشگاه ها، مسئله دانشجويان ستاره دار و آزادي زنان، از موضوعات ثابتي بود كه موسوي ديگر در اغلب سخنراني ها و مصاحبه هاي خود به آنها اشاره مي كرد. البته از سوي ديگر او هنوز از مفهوم عدالت دست نكشيده بود، اما به طور تلويحي به مخاطب القا مي كرد كه رقيب او به صورت عوام فريبانه و رياكارانه از اين مفهوم بهره برده است. موسوي معتقد بود ايدئولوژي مانع جذب سرمايه گذاري نيست و نبايد جرم پايين بودن ميزان سرمايه گذاري خارجي در ايران را به پاي اسلامي بودن نظام گذاشت. ريشه اين مسئله ضعف مديريت است. او خود را چنين توصيف مي كند: «من صريح هستم و از عقايد خود رد نمي شوم و اين يكي از ويژگي هاي من است.« موسوي كه سياست خارجي دولت نهم را ماجراجويي مي خواند، آن را به مسئله اي داخلي و راهبردي براي رأي آوري در انتخابات تقليل داد. او گفت: «مشكل امروز بر سر اين اصل نيست كه مي خواهيم پاي بند منافع ملي باشيم، بلكه بر سر اين است كه گاهي حادثه جويي، ماجراجويي و حركت هايي كه مي تواند مصرف داخلي و رأي آوري داشته باشد، به كار مي گيريم و اين مشكلاتي را به وجود مي آورد.»162
موسوي در ديدار با اهالي فرهنگ و هنر در 31 فروردين از «دولت فرهنگي و فرهنگ غيردولتي» سخن گفت. دولت فرهنگي كنايه اي به دولت نهم بود كه غيرفرهنگي معرفي مي شد و «فرهنگ غيردولتي» هم به عدم مداخله دولت در امور فرهنگي و حذف مميزي اشاره داشت. موسوي با تأكيد بر اينكه در فضاي آزاد و چند صدايي است كه هنرمند مي تواند احساس آزادي كند و رشد داشته باشد، گفت: «بايد از فضايي بترسيم كه محدود و آمرانه و اثرگذار بر خلاقيت هنرمندان باشد. بنابراين بهترين كارهاي هنري در كشور ما كارهاي بدون دستور و برخاسته از نيازهاي عميق فكري و فرهنگي است و در اين راستا دولت فرهنگي مي تواند به هنرمندان نشان دهد كه آنها را به عنوان يك فرصت تلقي مي كند. اگر اينگونه باشد نقش دولت در زيرساخت ها برجسته خواهد بود و در كنار آن، فرهنگ غيردولتي در راستاي اهداف درازمدت ايجاد مي شود و بهترين كمك را چنين فرهنگي به چنين دولتي مي كند و نقش فرهنگ اينجا از سياست پررنگ تر مي شود.« در همين راستا موسوي مدعي مي شود كه در زمان مسئوليت وي در نخست وزيري سينما با سانسور مواجه نبوده است و كارگردانان چنين مشكلي نداشته اند.163
وقتي سفر موسوي به استان گلستان همزمان مي شود با ماجراي دوربان دو، كه در آن به رئيس جمهور ايران از سوي چند صهيونيست بي احترامي مي شود، موسوي در روز نخست ارديبهشت در جمع برخي دانشجويان گرگاني به آن اشاره مي كند و مي گويد: «بحث دو وجه دارد يكي حادثه تأسف انگيزي است كه براي رئيس جمهور به عنوان نماد ملت و كشور ما اتفاق افتاده است كه هر انساني را آزرده و ناراحت مي كند و ما نسبت به اين مسئله معترض هستيم. اما منظر ديگر واقعاً بايد گله مند بود از مشاوران رئيس جمهور كه اين مشورت را به ايشان نمي دهند كه بايد منتظر چه صحنه هايي باشد و چرا چنين پيش بيني هايي نمي شود تا موجب وهن نظام جمهوري اسلامي و مردم نشود. نمي توانيم صرف گفتن كلمات حماسي، تبعات بخش بعدي را بپوشانيم. تكرار اين مسائل، حيثيت ما و حيثيت جمهوري اسلامي و ايرانيان خارج از كشور را مورد تهديد قرار مي دهد. اين مسائل نبايد تكرار شود. پس دستگاه ديپلماسي كشور با اين عظمت براي چه تأسيس شده است؟ فكر مي كنم اشكالي وجود دارد.164
موسوي كه مي دانست براي دستيابي به موفقيت در انتخابات نياز شديدي براي تبليغات در استانها و شهرستان هاي دور از مركز دارد، علاوه بر راه انداختن «نهضت سخنراني» توسط جبهه دوم خرداد، خود نيز به طور جدي به سفرهاي استاني مي پرداخت. او بلافاصله از گلستان به مشهد مي رود و در جمع دانشجويان سخنراني مي كند. او براي انجام سخنراني ها اغلب در ميان دانشجويان و در محيط دانشگاه آزاد حاضر مي شد. موسوي در اين تجمعات و از اواخر فروردين، ديگر صلاح مي ديد از آزادي سخن بگويد و از نهضت آزادي حمايت كند. به اين معنا كه آن را به نوعي به رسميت بشناسد. گويي مشاوران وي راه وصال دولت را از اين طريق به او شناسانده بودند. طريقي كه با رويكرد «مطالبه محور» اپوزيسيون در اين انتخابات انطباق داشت. او در جمع دانشجويان گرگان پرسش درباره نوع رفتار با نهضت آزادي را به اين سو كشاند كه آنان انسانهاي ديندار و اهل نماز و زكات هستند و كافر نيستند.
اين پاسخ كه به طور ضمني تلاش مي كند در ذهن مخاطب القا كند گويي رقباي موسوي، نهضت آزادي را كافر مي پندارند، زماني به طور عميق فهم مي شود كه پاسخ وي را به پرسش يكي از دانشجويان در دانشگاه فردوسي مشهد مقايسه كنيم. دانشجويي در جلسه سخنراني دانشگاه مشهد از موسوي پرسيده بود: «شما دهها نقد به دولت نهم وارد كرديد، آيا اين دولت نقطه قوت ندارد؟» موسوي در پاسخ گفت: «رسانه ملي هر لحظه در حال تبليغات براي دولت نهم است. عده اي همواره مي گويند كه موسوي بيست سال سكوت كرده است، ولي نمي گويند كه در شوراي انقلاب، شوراي عالي دفاع و مجمع تشخيص مصلحت نظام حضور داشته است. چطور است كه رسانه هاي ملي و دولتي در خدمت يك تكان دادن جزئي دست يك مدير هستند اما به سراغ آدمي با اين مسئوليت ها نمي روند. چرا در اين مدت يك رسانه در دست دولت و حكومت هيچ مصاحبه اي با من نكرد؟ پس به من حق بدهيد كه در اين پنجاه روز بيشتر به فكر بيان
ديدگاه هاي خود باشم تا تعريف ديگران. بنده با توجه به اين همه تبليغات راديو و تلويزيوني كه از خدمات بي شائبه دولت مي شود، حيف مي دانم كه وقت خود را در اين باره تلف كنم.»165
اين عبارت نشان مي دهد موسوي و استراتژيست هاي دوم خردادي معتقد بودند براي دستيابي به موفقيت تنها بايد انتقاد كرد و نبايد ذره اي از راهبرد «احمدي نژادستيزي» عدول كرد. تلقي اين بود كه موفقيت زماني به دست مي آيد كه تنها معايب و نقاط ضعف گفته شود و در برابر پديده هاي مثبت دولت نهم يا اصولاً بايد منكر شد و يا سكوت و توجيه كرد. اما فراتر از اين مطلب، انتظار غيرقانوني موسوي از رسانه ملي اين بود كه آن سازمان هم همين رويه را اتخاذ كند: انكار و سكوت. به نظر آنان اگر رسانه هاي دولتي اين راهبرد غيرقانوني را انجام مي دادند كاركرد درستي داشتند.
اما اين ادعا كه موسوي بيست سال سكوت نداشته، بلكه رسانه ها سراغ وي نرفته اند، نمي تواند ادعاي قابل اعتنايي باشد. زيرا حتي اگر فرض بگيريم كه در طول بيست سال رسانه ملي هيچ گاه سراغ وي نرفته است كه اين مطلب نيز نمي تواند به سادگي قابل پذيرش باشد، نكته اينجاست كه موسوي با هيچ رسانه اي حتي رسانه هاي جبهه دوم خرداد نيز مصاحبه اي نداشته است. در ضمن وقتي موسوي اين عبارت را به كار برد كه وي سكوت نداشته بلكه رسانه ها سراغ وي نرفته اند، سردبير برخي رسانه ها به اين ادعاي او واكنش نشان دادند. در اين ميان وحيد جليلي سردبير نشريه هاي «سوره» و «راه» نامه نگاريهاي اين نشريات را با موسوي، كه با عدم همراهي و موافقت وي مواجه شده بود، به چاپ مي رساند. بر مبناي اين مكاتبات در تاريخ هاي 26 شهريور 84 ، 9 مهر 84 و 21 اسفند 87 درخواست مصاحبه از سوي موسوي مطرح شده كه وي به هيچ يك از اين نامه ها پاسخ مثبت نداده بود. اين در حالي بود كه موسوي بارها در ايام تبليغات ادعا كرده بود: در طول مدت اين چند سال رسانه هايي كه حتي همين امروز هم از نشان دادن برنامه كوچكي از من طفره مي روند حتي يك بار هم به سراغ من نيامدند. شما به من مي گوييد كه در اين سالها سكوت كردم ولي من به هيچ وجه سكوت نكردم بلكه در معرض محروميت از فضاي رسانه اي بودم.166
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
156 . «موضع رهبري در قبال نامزدها بي طرفي كامل است»؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ سه شنبه 25 فروردين 1388؛ كد مطلب: 6250.
157 . «مردم براي برگزاري انتخابات آزاد تضمين مي خواهند»؛ سه شنبه 25 فروردين 1388؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ كد مطلب 6309.
158 . «اگر به تخلفات رسيدگي نشود چيزي از كشور باقي نمي ماند»؛ 26 فروردين 1388؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ كد مطلب 6340.
159 . «ميرحسين در جمع مردم آبادان؛ گريز از قانون يك دولت خدمتگزار را به دولت انتظامي تبديل مي كند»؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ 28 فروردين 1388؛ كد مطلب 7011.
160 . «واردات بي رويه، صنعت و كشاورزي را زمين گير مي كند»؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ شنبه 29 فروردين 1388؛ كد مطلب 6466.
161 . «كوته نگري، فساد اداري، خريد رأي و سكوت رسانه هاي رسمي»؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ يكشنبه 30 فروردين 1388، كد مطلب: 6483.
162 . «بسياري از حرف ها را فرو خوردم و دم نزدم»؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ دوشنبه 31 فروردين 1388؛ كد مطلب: 6498.
163 . «باور من »دولت فرهنگي و فرهنگ غيردولتي»؛ دوشنبه 31 فروردين 1388؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ كد مطلب: 6528.
164 . «امام فرمودند نبايد اسباب وهن نظام را فراهم كنيم»؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ سه شنبه 1 ارديبهشت 1388؛ كد مطلب: 6561.
165 . «انتقاد شديد موسوي به بازداشت هاي سياسي و ماجراجويي در سياست خارجي براي مصرف داخلي»؛ پايگاه اينترنتي كلمه؛ پنجشنبه 3 ارديبهشت 1388؛ كد مطلب: 6664.
166 . «سه بار براي مصاحبه با موسوي تلاش كرديم، گفت با تشكر معذورم»؛ پايگاه اينترنتي رجانيوز؛ خرداد 1388.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14