(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 25 دی 1389- شماره 19840

برنامه جديد مرد خاكستري اصلاحات (دريچه اي به دانشگاه)
عضو كميسيون آموزش مجلس: پژوهش بهترين موضوع برگزاري كرسي هاي آزاد انديشي است
تقدير از پژوهشگران فتنه انگيز در دانشگاه چمران اهواز؟! (دريچه اي به دانشگاه)
تشكل هاي اسلامي نجات پيدا كردند ولي نشريات دانشجويي نه! (دريچه اي به دانشگاه)
جاسوسي اف بي آي از دانشجويان در آمريكا (دريچه اي به دانشگاه)
گزارشي از مطالبات دانشجويي براي محاكمه فتنه گران جنبش دانشجويي و مطالبه عدالت
ما عهد بسته ايم قسم خورده ايم ما! (ضربان)
اين بحث دولتي نيست؛ پاي عدالت در ميان است
به همت مركز هم انديشي استادان و نخبگان دانشگاهي نهاد نمايندگي



برنامه جديد مرد خاكستري اصلاحات (دريچه اي به دانشگاه)

پس از آشكار شدن مواضع و تحركات پنهان ضد انقلابي مجمع روحانيون مبارز طي ساليان گذشته بويژه در فتنه سال 88، مرد خاكستري اصلاحات براي ادامه تحركات اين تشكل در قالبي جديد، برنامه اي مدون را تنظيم و طراحي كرده است.
به گزارش «خبرگزاري دانشجو» مرد خاكستري اصلاحات كه محور اصلي تحركات مجمع روحانيون مبارز است، پس از شدت گرفتن مخالفتهاي مردمي با مواضع و عملكرد ضد انقلابي اين تشكل برنامه اي را تدارك ديده كه به موجب آن قرار است طي يك فرار به جلو در وهله اول اين تشكل از تيررس رصدها و انتقادات دور شده و در وهله دوم يك تعداد تشكل واسطه ضمن بيان مطالب اين تشكل در سيبل فعاليت قرار گيرند.
گفته مي شود مرد خاكستري اصلاحات بر اين باور است كه برخي تشكل هاي دانشجويي به دليل جواني، خامي و احساسي بودن مي توانند به سهولت مورد بهره برداري قرار گرفته بدون اينكه هزينه اي متوجه اين تشكل شده و آنان مورد فشار قرار گيرند. شايان ذكر است مرد خاكستري اصلاحات پيش از اين نيز بازي خود با برخي تشكلهاي دانشجويي را در قالب تز هزينه كردن پياده نظام دوم خرداد در حوادث 18 تير 78، در كارنامه خود ثبت كرده است.

 



عضو كميسيون آموزش مجلس: پژوهش بهترين موضوع برگزاري كرسي هاي آزاد انديشي است (دريچه اي به دانشگاه)

عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس گفت: موضوع پژوهش و تاثير آن در كل كشور و راه هاي بكارگيري محققان و پژوهشگران در امور كشور مي تواند به عنوان بهترين موضوع برگزاري كرسي هاي آزاد انديشي باشد.
دكتر اسفنديار اختياري كستويه در خصوص وضعيت برپايي كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها اظهار داشت: در حال حاضر دربرگزاري اين كرسي ها در ابتداي راه هستيم و براي درست عمل كردن در اين زمينه بايد مسائل اساسي به درستي شناسايي و بررسي شود.وي با اشاره به نقش موثر برگزاري كرسي هاي آزادانديشي در طراحي و تدوين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت افزود: هرچه در خصوص موضوعي بيشتر بحث شود، زمينه پيشرفت در آن حوزه بيشتر فراهم مي شود؛ لذا برپايي اين كرسي ها در اين زمينه نقش بسزايي دارد. رئيس كميته پژوهش و فناوري مجلس ادامه داد: با توجه به اينكه كرسي هاي آزادانديشي باعث افزايش همكاري ها و همفكري بين دانشجويان مي شود قطعا توجه به اين مسئله گامي موثر در پيشرفت علمي كشور خواهد بود.
اسفندياري كستويه در پايان با اشاره به نقش پژوهش در پيشرفت كشور خاطرنشان كرد: پژوهش و تاثير آن در كل كشور و راه هاي بكارگيري محققان و پژوهشگران در امور كشور مي تواند به عنوان بهترين موضوع برگزاري كرسي هاي آزادانديشي باشد.

 



تقدير از پژوهشگران فتنه انگيز در دانشگاه چمران اهواز؟! (دريچه اي به دانشگاه)

احياء و تقويت جريان هاي مخالف نظام در دانشگاه ها به بهانه تقدير از پژوهشگران پروژه اي است كه به صورت هدفمند در برخي از دانشگاه هاي كشور دنبال مي شود.
به گزارش «خبرنامه دانشجويان ايران» اخيراً به مناسبت هفته پژوهش مسئولان دانشگاه شهيد چمران اهواز درمراسمي از برخي از اساتيد دانشگاه كه بعضا از هدايت گران جريان موسوم به سبز در سطح دانشگاه و استان بوده اند، تقدير شد.
انتصاب اين افراد درحالي است كه نيروهاي ارزشي اين دانشگاه با كم توجهي مسئولان روبرو هستند تا جائيكه موضوع انتصاب هدفمند و غير قانوني و غير متعارف فردي غير هيئت علمي و غير دانشگاهي در مسند حساس معاونت فرهنگي دانشگاه عليرغم وجود اساتيد متدين و متخصص درحوزه فرهنگي، مساعدت جدي و هدفمند تقويت سران فتنه دردانشگاه است.
درهمين راستا كانون بسيج اساتيد دانشگاه شهيد چمران اهواز با انتشار بيانيه اي خطاب به اعضاء شوراي فرهنگي اين دانشگاه ضمن انتقاد نسبت به مسئولين دانشگاه خصوصاً سرپرست دانشگاه جلسات شوراي فرهنگي را تحريم كرد.
دانشجويان دراين بيانيه با اشاره به انتصاب هاي مشكوك در اين دانشگاه تاكيد كرده اند:«انتصاب افراد بي بصيرت و خنثي در پستهاي حساس و كليدي مثل آموزش، اداري و مالي، هيئت جذب و سپردن مديريت حوزه معاونت پژوهشي به فرد و افرادي كه هيچ سابقه قابل دفاعي از نظر تدين و پاي بندي به ارزشهاي ديني ندارند آن هم عليرغم مخالفت آشكار نهادهاي ارزشي دانشگاه» قابل تامل است.
اين درحالي است كه معرفي اين افراد به عنوان پژوهشگران برتر در هفته پژوهش، ارتقاء مرتبه علمي و انتصاب اين افراد در كميته هاي حساس دانشگاه، تمديد حكم مديريت يكي از صحنه گردانان فتنه سال 88 در دانشگاه با رابطه واضح فكري و نسبي با هاشم آغاجري معاند و دهها مسئله ديگر، بيان گراين واقعيت است كه سرپرست دانشگاه با بي توجهي كامل به تذكرات و مخالفت هاي دلسوزان نظام در دانشگاه به صورت هدفمند پروژه احياء وتقويت جريان هاي مخالف نظام و اهالي بي بصيرت و خنثي را دنبال مي نمايد.
گفتني است تقدير از دكتر (پ ب) و دكتر (د) كه از هدايت گران جريان موسوم به سبز مورد اعتراض عده كثيري از دانشجويان و اساتيد ارزشي قرار گرفت و بيانيه مذكور نيز در همين راستا قابل تحليل است.
گفته مي شود بسيج اساتيد استان نيز بيانيه شديدتري را درانتقاد به مسئولان دانشگاه شهيدچمران اهواز در همين خصوص منتشر كرده است.

 



تشكل هاي اسلامي نجات پيدا كردند ولي نشريات دانشجويي نه! (دريچه اي به دانشگاه)

درحالي كه افراطيون حاضر در دانشگاه ها كه رسماً با گروهك هاي بيرون دانشگاهي ارتباط هاي سنگيني ايجاد كرده اند با بيداري دانشجويان از تشكل هاي با آرم اسلامي بيرون رانده شده اند ترفند جديد اين افراد فضاي مسمومي در برخي دانشگاه هاي ايجاد كرده است.خبرها حاكي است درحالي كه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي شاهرود كه از اعضاي طيف غيرقانوني و راديكال علامه بوده است، به دليل فعاليت هاي ساختارشكنانه در سال گذشته منحل شده است، اما نشريه وابسته به اين تشكل غيرقانوني همچنان با نام «پيكار» در حال فعاليت مي باشد.
نشريه مذكور در حالي هنوز در حال چاپ و توزيع است كه در آخرين شماره خود نيز اقدام به سياه نمايي در خصوص مسائل مختلف كشور از جمله طرح هدفمندي يارانه ها پرداخته است.
بررسي هاي صورت گرفته نشان مي دهد كه جريان موسوم به سبز به بهانه اين نشريه جلسات متعدد و جذب دانشجويان را در دستور كار خود دارند.

 



جاسوسي اف بي آي از دانشجويان در آمريكا (دريچه اي به دانشگاه)

پليس فدرال آمريكا (اف بي آي) مدتي است كه عمليات جاسوسي ازدانشجويان اين كشور را آغاز كرده است و ظاهرا اين اقدام نيز از طريق دستگاههاي ردياب جي.پي.اس انجام مي دهد. اين سري عمليات جاسوسي اف بي آي از دانشجويان آمريكايي پس از آن فاش شد كه يك دانشجوي 20ساله يكي از اين دستگاههاي ردياب را در خودروي خود پيداكرد.
بنابر گزارش شبكه تلويزيوني «سي بي اس»،« ياسر عفيفي» دانشجوي 20 ساله آمريكايي يك دستگاه ردياب «جي.پي.اس» را در خودروي خود پيدا كرد. دوست وي تصوير اين دستگاه را بر روي اينترنت قرار مي دهد و به دنبال اين اقدام مأمورين پليس فدرال آمريكا «اف.بي.آي» به آپارتمان محل سكونت اين دانشجوي آمريكايي مي آيند تا اين ابزار جاسوسي را با خود ببرند. به نظر مي رسد كه اف بي آي تمام فعاليت هاي وي را تحت نظر داشته است.
بنابر گزارشي كه در پايگاه Wiredcom قرار داده شده است، اين دانشجوي آمريكايي با مقامات اف بي آي همكاري كرده و هيچ اقدامي را برخلاف گفته هاي مأمورين اف بي آي انجام نداده است. مقامات اف بي آي تاكنون هيچ اظهارنظري درباره بازرسي آپارتمان اين دانشجوي آمريكايي نداشته اند و تنها سخنگوي اف بي آي اعلام كرد: من واقعا نمي توانم در رابطه با اين موضوع اظهارنظري داشته باشم چرا كه تحقيقاتي دراين خصوص درحال انجام است.
بنابراين گزارش، پدر اين دانشجوي آمريكايي يكي از افراد برجسته جامعه اسلامي آمريكا است.

 



گزارشي از مطالبات دانشجويي براي محاكمه فتنه گران جنبش دانشجويي و مطالبه عدالت

مهدي هاشمي رفسنجاني چندي بعد از اغتشاشات ايام پس از انتخابات 22 خرداد و در اوايل شهريور سال جاري به يكباره كشور را به مقصد لندن ترك كرد كه پيرو آن سوالات و ابهامات فراواني در اذهان عمومي راجع به اين اقدام شكل گرفت. بسياري از دانشجويان، مردم و كارشناسان، رفتن مهدي هاشمي به لندن را با مسائل مطرح شده درباره وي مبني بر دست داشتن در اغتشاشات پس از انتخابات، مرتبط دانسته و خواستار بازگرداندن وي به ايران براي حضور در دادگاه بودند، مسئله اي كه هم اكنون نيز به قوت خود باقي است. در اين ميان، جريان هاي عدالت خواه دانشجويي طي اين يك سال و نيم به طرق مختلف خواستار تسريع در رسيدگي به پرونده هاشمي شده اند.
پرونده اي با حجم 36 زونكن!
با توجه به شواهد آشكار و همچنين اسناد و مداركي كه مسئولان امنيتي و قضايي كشور درباره مهدي هاشمي از آن سخن گفته-اند، نقش مهدي هاشمي در تحركات پيش و پس از انتخابات رياست جمهوري دهم و به ويژه فتنه سال 88 انكارناپذير است به طوري كه برخي از مقامات كشورمان به نقل از وزير اطلاعات اعلام داشتند «حجم پرونده مهدي هاشمي 36 زونكن است».
دانشجويان، آغازگران درخواست محاكمه
به دنبال آغاز اغتشاشات پس از انتخابات كه به بهانه تقلب در انتخابات دهم و به سركردگي موسوي و كروبي صورت گرفت، شم تيز دانشجويان عدالت خواه به درستي مهدي و فائزه هاشمي را جز عوامل اين اغتشاشات يافتند و خواستار محاكمه آن دو شدند.
براي اولين بار، بسيج دانشجويي، اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان، اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل و جنبش عدالتخواه دانشجويي در اطلاعيه اي، با اعلام برگزاري تجمع 28 خرداد 88 در مقابل دادستاني تهران، موارد زير را به عنوان مطالبه مطرح كردند: 1-برخورد قاطع، جدي و انقلابي با عوامل آشوب هاي اخير در تهران 2-صدور حكم دستگيري و محاكمه علني فائزه و مهدي هاشمي به جهت ايفاي نقش مستقيم در تحريك مردم براي آشوب و اغتشاش و سازماندهي اراذل و اوباش براي تخريب اموال عمومي و برهم زدن فضاي رواني جامعه.
طي يك سال و نيم گذشته هم اقدامات مشابهي مانند نامه 220تشكل دانشجويي براي محاكمه سران فتنه، در مسير مطالبه تسريع اين پرونده قضايي از سوي دانشجويان صورت گرفته است.
مهدي هاشمي در پناه دژ دانشگاه آزاد
به دنبال فرار مهدي هاشمي به خارج از كشور براي گريز از محاكمه، بحث تحصيل و ماموريت وي از سوي دانشگاه آزاد به عنوان دليل ترك كشور عنوان نشد، اما به اعتقاد فعالان دانشجويي، اين تنها يك بهانه است كه حتي مسئولان رده بالاي دانشگاه آزاد نيز از آن اظهار بي اطلاعي مي كنند و توضيحي در اين باره نمي دهند.
پناه گرفتن هاشمي در پشت دژ و مافياي دانشگاه آزاد به اينجا ختم نمي شود، دفاعيه مدير مسئول روزنامه ايران كه در پي شكايت مهدي هاشمي از وي محاكمه شد (در ادامه گزارش تشريح مي شود) نكاتي ديگر از ارتباط وي با دانشگاه آزاد را پيش كشيد. يكي از نكاتي كه در دادگاه روزنامه ايران مطرح شد، اين بود كه مهدي هاشمي جيب خود و دانشگاه آزاد را در پرداخت هزينه هاي شخصي اش يكي مي دانسته و تفاوتي قائل نبوده است. اين هزينه ها در هزينه هاي رسمي دفتر رياست هيات امناي دانشگاه آزاد و در ميان اسناد هزينه هاي رسمي آن دفتر ثبت و پرداخت شده است.
سخن و مطالبه دانشجويان اين است كه درآمد دانشگاه آزاد از طريق كسب شهريه از دانشجويان است كه بسياري از آنها به سختي و با تحمل مشكلات بسيار آن را تامين مي نمايند.
دانشجويان: مهدي هاشمي را مانند ريگي بگيريد
به دنبال دستگيري عبدالمالك ريگي، شرور و تروريست شرق كشور، دانشجويان دانشگاه الزهرا(س) با امضاي طوماري خطاب به وزير اطلاعات، ضمن تقدير و تشكر از سربازان گمنام امام زمان(عج) به دليل بازداشت عبدالمالك ريگي، از دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي خواستند آن طور كه اين شرور منطقه شرق كشور را دستگير كرد، براي دستگيري مهدي هاشمي و بازگشت وي به كشور نيز اهتمام ورزد.
كاوه اشتهاردي به جاي مهدي هاشمي!
چندي پيش و به دنبال چاپ مطلبي تحت عنوان نامه 220 تشكل دانشجويي براي محاكمه سران فتنه در روزنامه ايران، مهدي هاشمي رفسنجاني بصورت غيابي از كاوه اشتهاردي مديرمسئول اين روزنامه شكايت نمود و دستگاه قضايي نيز به دليل آنچه افتراي!! روزنامه ايران به فرزند آيت الله هاشمي ناميده شد، برخلاف نظر هيئت منصفه دادگاه، طي حكمي عجيب و باور نكردني مديرمسئول روزنامه ايران را به تحمل شش ماه حبس تعزيري بابت افترا و 10 ضربه شلاق بابت نشر اكاذيب محكوم كرد. اعلام حكم كاوه اشتهاردي كه با حركتي هم راستا با مردم، در اوج عدالتخواهي، بيانيه جمع بزرگي از دانشجويان كشور را منتشر نموده بود، اعتراضات وسيع دانشجويي را در پي داشت. در پي احضار اشتهاردي به دادگاه، تعدادي از دانشجويان به نمايندگي از اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور با حضور در دفتر روزنامه ايران با كاوه اشتهاردي مديرمسئول اين روزنامه ديدار و پيرامون احضاريه وي به دادگاه گفت وگو كردند. در پي صدور حكم هم جريان ها و فعالين دانشجويي به واكنش پرداختند؛ به عنوان نمونه اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان در بيانيه اي با اشاره به محكوميت كاوه اشتهاري مديرمسئول روزنامه ايران به جرم انتشار نامه سرگشاده 2200 تشكل دانشجويي، تاكيد كرد كه اگر مهدي هاشمي لندن نشين از مدير مسئول روزنامه ايران شكايت دارد، ميليونها نفر از دانشجويان و مردم ايران از مهدي هاشمي شكايت دارند. در ادامه اين بيانيه، اين پرسش مطرح شده كه چرا مطالبه ميليونها نفر ايراني از قوه قضاييه براي تعقيب، محاكمه و مجازات اين شخص و ساير سران فتنه، سبب برپايي دادگاه و صدور حكم شلاق و زندان نمي شود، اما شكايت شيرين عبادي و مهدي هاشمي به سرعت در دستور كار قرار مي گيرد؟
برگزاري دادگاه نمادين مهدي هاشمي
يكي ديگر از اقدامات جريان ها و فعالين دانشجويي در جهت تسريع پرونده مهدي هاشمي، تلاش براي برگزاري دادگاهي نمادين براي مهدي هاشمي است. تشكل هاي دانشجويي معتقدند باتوجه به محقق نشدن دستگيري و محاكمه مهدي هاشمي، پيگير برگزاري دادگاهي نمادين براي مهدي هاشمي هستند تا اين دادگاه نمادين با حضور جمعي از حقوقدانان دانشگاه هاي بزرگ كشور از جمله دانشگاه هاي تهران و شهيد بهشتي و با حضور دانشجويان در يكي از دانشگاه هاي بزرگ تهران برگزار شود.
راز نفرت مهدي هاشمي
اگرچه جريان هاي عدالت خواه دانشجويي براي كينه به دل گرفتن از مهدي هاشمي علتهايي چون ابهامات و اتهامات مالي، تلاش براي هدايت مالي- سياسي آشوبها، بي اعتنايي به دستگاه قضايي كشور و... دارند، سرويس دهي ويژه انگليس به مهدي هاشمي و اطرافيانش، به طوري كه براساس برخي گفته ها در سفارت اين كشور حتي روزهاي يك شنبه هم بر روي اطرافيان مهدي هاشمي باز است، مسبب ديگري هم براي اين نفرت ايجاد كرده است.
به همين دليل است كه برخي معتقدند رويكرد دولت انگليس در حمايت از مهدي هاشمي و از سوي ديگر، تقابل علني و عملي با ملت ايران كه در عمليات تروريستي عليه دانشمندان عينيت پيدا كرد، سبب شده تا ذهنيت منفي دانشجويان و نفرت آنان از مهدي هاشمي كه پيش از اين به علت تلاشهاي وي براي آشوبگري ايجاد شده بود، اين روزها رنگ نفرت از انگليس هم به خود بگيرد.
دانشجو، در مسير ولايت
روند پوياي مطالبه عدالت خواهانه جريان ها و تشكل هاي دانشجويي براي تسريع در رسيدگي به پرونده مهدي هاشمي، دو پيام مهم دارد:
1. از آنجا كه دانشجويان يك قشر مرجع و پيشتاز در مطالبات سياسي- اجتماعي به حساب مي آيند، آنها در اين مطالبه نمايندگي ملت ايران را هم دارند و اعمال عدالت درباره مهدي هاشمي خواست و انتظار ملت ايران نيز هست.
2. جنبش دانشجوي عدالت خواه كه مولود تحولات دهه80 است و ريشه آن به آرمان هاي انقلاب اسلامي برمي گردد، زنده و پوينده و در مسير ولايت كه از دانشجو انتظار «آرمان خواهي و مطالبه گري» دارد، راه مي پيمايد.

 



ما عهد بسته ايم قسم خورده ايم ما! (ضربان)

در تبيين عالم جديد و پا گرفتن مدرنيته و محور شدن انسان به جاي خدا، سخن بسيار گفته شده است. اما بدون ورود به تفصيل نظرات، زيباترين تقرير را در يك بند ديده ام: «انسان غربي پس از رنسانس عهد جديدي با خود و عالم بست كه در اين پيمان نو، دين مرجعيت و محوريتي و خدا در زندگي بشر جايي نداشت.» عهدي جديد و ناخودآگاه كه گاه در زبان فلسفه بيان شد و آن را از سؤالات مبدأ و معاد بريده ساخت، گاه به هيئت علم درآمد و آن را سكولار نمود، گاه به لباس هنر و نقاشي و مجسمه بيرون آمد آن را به ساحت ناسوتي انسان فروكاست و گاه در زندگي اجتماعي و حكومت ها تجلي كرد و دموكراسي را به ارمغان آورد. من از توطئه اي حساب شده سخن نمي گويم؛ سخن از دركي مشترك و خواستي همگاني است كه به اراده اي عمومي در درون مردمان مغرب زمين بدل شد و آنها را طي سال ها و قرن ها و با گذر ايام و تلاش دانشمندان و فيلسوفان شان و به مدد جبر حكومت و ضعف كليسا و ده ها عامل ديگر از ضمير ناخودآگاه به خواستي روشن و شفاف و آگاهانه بدل كرد و شد آنچه شد.
براي مواجهه با اين مدرنيته جهاني و كفر پيدا و پنهان در آن، تنها يك راه وجود دارد و آن اين است كه مردماني ديگر عهدي ديگر با جان هاي خود، با قلب هاي يكديگر و با خداي خود ببندند و دوره ظلمت را با نور عهد ايماني خود پايان دهند. تنها راه پايان شب سياه بي ايماني و بي خدايي دنياي جديد، ايمان جمعي و «عهد جديد» انسان هايي مؤمن است كه اين بار عهدشان تكرار عهد الست باشد و پيمانشان پيمان با خدا و ولي خدا.
و اين عهد را ملت ايران با خود و خداي خود و ولي خداي بست، در 22 بهمن 57 و اين گونه بود كه در سرماي زمستان حيات بشري، بهاران آمد و دوباره انسان سرش را بالا گرفت تا خداي خود را، تا حقيقت فراموش شده اش را، تا ملكوت آسمان ها را نگاه كند و تا عهدي جديد بسته شود كه صداي لبيك آن نه گوش زمينيان كه گوش آسمانيان را پر كند و شعف را مهمان ملائكه اي كند كه هنوز در انديشه «أتجعل فيها من يفسد فيها...» مانده اند. اين عهد جديد، آغاز رجعت سرخ ستاره اقبال بشريت بود كه رنگ سرخش هشت سال در تارك آسمان اين دنيا درخشيد و سندي شد بر پايداري ملتي بر عهد خويش.
محمد مهدي شاه آبادي

 



اين بحث دولتي نيست؛ پاي عدالت در ميان است
علي جمشيدي- دانشجوي كارشناسي ارشد تربيت مدرس

چندي پيش و طي چاپ مطلبي تحت عنوان نامه 220 تشكل دانشجويي براي محاكمه سران فتنه در روزنامه ايران، مهدي هاشمي رفسنجاني- از متهمان درجه اول فتنه88- بصورت غيابي از كاوه اشتهاردي مدير مسئول اين روزنامه شكايت نمود و دستگاه قضايي نيز به دليل افترايي!! كه روزنامه ايران به فرزند آيت الله هاشمي بسته بود، برخلاف نظر هيئت منصفه دادگاه، طي حكمي عجيب و باور نكردني مدير مسئول روزنامه ايران را به شش ماه حبس و تحمل 10ضربه شلاق محكوم نمود. پس از اين ماجرا نقل قول هاي طيف هاي مختلف سياسي كشور به صدر اخبار و رسانه ها رسيد و البته سبب شد كه عده اي كه در وقايع اخير از جريان امتحان و ابتلاي الهي بدور بوده اند، محك خورده ميزان خلوص بصيرتشان را براي خاص و عام رو نمايند. سواي اعلام نظراتي كه توسط معاندان نظام مقدس جمهوري اسلامي و فتنه گران داخلي و خارجي پيرامون اين ماجرا شد (كه نه در زمان كنوني بلكه در هيچ زمان ديگري محلي از اعراب به جهت پرداختن، برايشان متصور نيستيم)، تحليل هاي عجيب و غريبي نيز در بعضي سايت هاي خبري- تحليلي درون نظام، هم چون سايت منتصب به يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به قلم افرادي مدعي داشتن بصيرت، منتشر شد كه جاي تعجب و البته گله فراواني داشت. از اين رو مي طلبد اندكي به واكاوي اين حواشي پرداخت. لذا:
الف)
1- عدل و عدالت از اركان برپايي آسمان ها و زمين است و در آيات و روايت به تفصيل مورد بحث و تبيين قرار گرفته است. مولاي متقيان علي(ع) مصداق عالي عدل و عدالت در اين باره مي فرمايند:
«عدالت امور را در مجاري حقيقي خود جاري مي سازد.» و همچنين بيان مي دارند كه: «دوام دولت ها به عدالت گستري است.»
قوه قضائيه در جمهوري اسلامي رسالتي اين چنين را برعهده گرفته و با برپايي علم دادخواهي همواره كوشيده است كه در راه اقامه و بسط عدالت در كشور گام بردارد، از اين رو و طبق نظر حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري (حفظه الله) حمايت همه جانبه از آن امريست واجب و غيرقابل تخطي.
2- مهدي هاشمي فرزند آيت الله هاشمي رفسنجاني، فرديست كه حجم پرونده هاي فساد اقتصادي و سياسي وي در قوه قضائيه درحال ركورد شكني است و هم اكنون نيز علي رغم صدور حكم جلب وي توسط محاكم قضايي، متواري بوده و در بلاد كفر تحت لواي دولت خبيث انگلستان از اجراي عدالت گريخته است. او متهم به هدايت بخش عظيمي از فتنه88 بوده لذا خون بسياري از كشته شدگان اين جريانات بر گردن وي خواهد بود و معلوم نيست كه سنگيني آن را چگونه تحمل خواهد كرد و در محكمه الهي چه پاسخي خواهد داشت.
3- عملكرد قوه قضائيه در طول انقلاب اسلامي با افت و خيزهاي فراواني روبرو بوده است و در كنار نقاط اوجي كه داشته است در مقاطعي داراي ضعف ها و نواقصي هم بوده كه نبايد از آن ها چشم پوشي نمود.
اما اگر بر سال هاي اخير تمركز نماييم، مي توان بيان داشت در مدتي كه آيت الله لاريجاني بر مسند رياست اين قوه تكيه زده اند، تحولات شگرفي ايجاد شده و اقدامات شايسته اي در دستور كار اين قوه قرار گرفته است، اما مع الاسف در زمان حال شاهديم كه عدم تحرك كافي در پرداختن به بعضي پرونده هاي خاص و البته افراط در برخي موارد ديگر از نقاط ضعف و البته قابل انتقاد قوه قضائيه است.
عدم برخورد قاطع با مفاسد اقتصادي كلان يا همان دانه درشت ها و يا حتي بازداشت دانشجوياني كه براي احقاق حقوق ملت در قضيه دانشگاه آزاد در مقابل مجلس تجمع نموده بودند از اين دست موارد است.
پرونده سران فتنه و مهدي هاشمي نيز از مواردي است كه با اعتراض فراوان افكار عمومي و طيف هاي مختلف سياسي كشور همراه بوده و حتي اگر فرض بر مصلحت در تأخير مجازات سران فتنه هم باشد، بايد با تفكيك موارد مختلف و اولويت بندي آنها، مسائل را حل و فصل كرد. در اين ميان عدم محاكمه مهدي هاشمي كه از خواسته هاي اوليه عموم مردم است، باتوجه به متواري بودن وي قابل انتقاد و گله بوده و اكنون نيز در بحران اقدام موجود در قوه قضائيه به نظر مي رسد. اعلام حكم كاوه اشتهاردي كه با حركتي هم راستا با مردم، در اوج عدالتخواهي، بيانيه جمع بزرگي از دانشجويان كشور را منتشر نموده، البته بر خلاف نظر هيئت منصفه عملي كاملاً بي جا و خلاف حركت نظام و مردم بوده و واقعيتي است غيرقابل انكار، كه بينش سياسي و كلان نگري لازم در جزء قوه قضائيه تحت تأثير مسائل ديگري قرار گرفته كه بعضي از متصديان امر در اين قوه را از اخذ تصميمات بجا و صحيح باز داشته است.
ب) آقاي دكتر بزرگواري كه در سايت مذكور اقدام به انتشار آن مطلب نمودند، نكاتي را اظهار داشته اند كه بعضاً قياس هايي مع الفارق و يا بسيار دور بوده و تحليل هايي است كه به نظر ريشه در گذشته داشته و هم اكنون خلط شده اند.
اولاً كساني كه از ابتدا با دولت نهم و دهم داراي اختلاف نظرهاي فراواني بوده اند بهتر است ابتدا از بند حب و بغض هاي گوناگون خود را رها سازند و پس از آن به تحليل و بررسي و گره زدن مسائل به يكديگر بپردازند كه هم شرط عقل است و هم شرط انصاف. فردي كه تنها پس از گذشت يك سال از تصدي گري رياست جمهوري نهم در هر محفل و مجلسي زبان به انتقاد و بيان مشكلات بي حد حصر دولت (البته به زعم خود ايشان) مي گشايد و حتي در ميان دانشجويان تازه وارد به دانشگاه ها- از اردوهاي دانشگاه صنعت آب و برق گرفته تا دانشگاه هاي شهرستان هاي دور افتاده- به سياه نمايي هاي بي پايه و اساس از دولت مي پردازد و هنوز هم پس از گذشت 6سال و با ارائه كارنامه اي موفق در موارد انتقادي ايشان از دولت نهم و دهم، دست از سياه نمايي برنداشته اند، پرونده مديرمسئول روزنامه ايران و مهدي هاشمي را از بيراه به دولت چسبانده و با خلط مبحث آنچنان از فرصت سوءاستفاده مي كنند كه در كشاكش ماجراي قوه قضائيه با سران فتنه نيز پاي دولت را به ماجرا باز مي كنند. روزنامه ايران اگر دولتي هست يا خير مسئله اي است سواي پرونده مهدي هاشمي يا هر متهم ديگر و نبايد از فتنه و فتنه گري سخن گفت و در ميان دعوا هر از چندگاهي تيري نيز به سوي دولت پرتاب كرد. آخر مگر عملكرد آقاي حاضر در دفتر رياست جمهوري، كه البته هم اكنون هيچ اظهارنظري درباره ايشان نمي كنيم، چه ربطي به پرونده مهدي هاشمي و قوه قضائيه دارد كه در آن وانفسا، سخن از ايشان و اسب و يابويشان به ميان مي آوريد!!!
لازم است كه آقاي دكتر بدانند كه ولايت پذيري عملي كه خود بر كوس آن مي كوبند و ديگران را با آن به نقد مي كشند، در امور مختلفي و مبتلا بهي چون حمايت از قواي سه گانه بر همه واجب است. لذا خود بهتر مي دانيد كه درچندسال گذشته چگونه رفتاري در قبال قوه مجريه كشور داشته اي و حتي پيشرفت هاي غيرقابل باور آنها را بي برنامگي قلمداد نموده ايد و...
ثانيا ايشان كه خود را دكتر، اصول گرا و متقيد به شرع و اسلام مي داند چگونه مي شود و چگونه به خود اجازه مي دهد كه فردي را كه در نظام اسلامي به خدمت مشغول است و تنها بناي عدالت خواهي داشته را با كفركيشاني چون بني صدر خائن، ميرحسين موسوي منافق و كروبي جاهل قياس كرده و آنها را در دو كفه ترازو مي گذارد. آيا اين آقاي دكتر گماني بر برپايي قيامت ندارد و يا از ترازوي الهي كه مثقالي خير و شر را مي سنجد بي اطلاع است و يا فراموش كرده اند كه چندي پيش مقام معظم رهبري (دامه ظله) از حكم غيبت با قلم و رسانه هاي جديد سخن گفته اند؟؟؟
ثالثا اگر امام قانون و حكميت قانون را بيان داشت، برندگي آن را نيز اظهار داشت و خود و رياست قوه قضاييه وقتشان چون شهيد عالي مقام آيت الله بهشتي آنچنان قاطع و انقلابي برخورد مي نمودند كه نه بني صدر و امثالهم، بلكه افرادي چون قطب زاده نيز به طرفه العيني در جايگاه بازخواست قانون قرارمي گرفتند و برچشم برهم زدني عدالت در موردشان اجرا مي شد. آري كه سياست مدارا در شرايطي چون فتنه بني صدر و منتظري جاري و ساري بود اما ازسويي قوه قضاييه هم به درستي و در جايگاه خود با فتنه جويان برخورد مي نمود! لذا اجراي قانون بدون مدنظرداشتن سياست هاي اصولي حركت نظام، چيزي نيست جز بي بصيرتي محض و البته قلم زدن هم راستا با اين نوع رفتار نيز، از قماش همان بي بصيرتي هاست.
رابعا بهتر است چشمان انسان باز باشد و ظاهربيني را سرلوحه خويش قرار ندهد كه ضلالت است و بس. بايد بدانيم مهدي هاشمي از افراط و تفريط جزئي، درقوه قضاييه استفاده نموده است و اين چنين گرد وخاك مي كند، نه اينكه مهدي هاشمي هم اكنون و ناگهاني مظلوم شده است و به قوه قضاييه پناه آورده است!
بيان مطالبي اين چنين، جز قهقهه هاي شيطاني افراد فتنه جو و البته عريان شدن ساده لوحي ما چيزي را در پي نداشته، ندارد و نخواهد داشت. مهدي هاشمي اگر قراربود به قانون و قوه قضاييه پناه برد هم اكنون در تور زيارتي لندن- دبي به سرنمي برد و اين چنين حجم پرونده اي در قوه قضاييه نداشت و آن مدارك هم از اطاق هايش كشف نمي شد!!!
و اما خامسا آن سايتي كه مطلب اين آقاي دكتر عزيزمان و ديگران امثال ايشان را، اين چنين به نظاره عموم مداري مي گذارد و اين اجازه را مي دهد كه از جرزني و عدم قانون و هياهوي رسانه اي سخن به ميان آيد، يادش باشد كه آنگاه كه فيلترينگ جمهوري اسلامي يقه سايتشان را چسبيده بود چه كردند! اگر آقاي دكتر و دوستانشان يادشان نيست ما جوانيم و خوش حافظه! يادمان هست كه زمين وآسمان را به هم دوختند و بالارفتند و پايين آمدند كه چرا سايت ما شامل قانون شده است و...
و كلام آخر اينكه سخن گفتن و قلم زدن بدون تأمل و تفكر سختي ندارد و بافت پيراهني با هر نوع و هر رنگ كلافي، بي مشقت!
لذا تقوي درآنجاست كه با بصيرت تام در اوج درگيري نفوس عماره و لوامه، سره از ناسره را تشخيص داده و سخن به حق گفته و قلم به حقيقت رانده كه شرط رستگاري در سياست صداقت است و صداقت است و صداقت.
به اميد آنكه هدايت الهي شامل حال ما نيز گردد.

 



به همت مركز هم انديشي استادان و نخبگان دانشگاهي نهاد نمايندگي
نشست نقد و بررسي كتاب «شرح منظومه ظهر» برگزار شد (گزارش )

نشست نقد و بررسي كتاب شرح منظومه ظهر نوشته دكتر غلامرضا كافي با حضور دكتر صابر امامي و دكتر سيد مهدي طباطبايي از اساتيد ادبيات فارسي و شعر آييني برگزار شد.
به گزارش ماوا، در اين نشست كه به همت مركز هم انديشي اساتيد و نخبگان دانشگاهي نهاد در دانشگاه شهيد بهشتي برگزار شد، سيد مهدي طباطبايي در ابتدا شرح مختصري از ويژگي هاي اين كتاب عنوان كرد و اظهار داشت: اين كتاب نقد و تحليل اشعار عاشورايي، از آغاز تا سال 1380 است كه در 783 صفحه گردآوري شده است.
وي با بيان اينكه اين كتاب برگزيده جايزه ادبي كتاب سال ولايت و نامزد كتاب سال كشور بوده است، اظهار داشت: اين جوايز نشان مي دهد كه اين كتاب در محافل ادبي و علمي مورد توجه بوده است.
طباطبايي كتاب دستي بر آتش را از نوشته هاي كافي عنوان كرد و گفت: مولف از اساتيد دانشگاه شيراز است و كتاب دستي بر آتش او كه نقد و تحليل شعر جنگ است هم مورد توجه بسياري از اساتيد ادبيات قرار گرفته است.
اين استاد دانشگاه دوره هاي بررسي شده در كتاب شرح منظومه ظهر را چهار دوره دانست و در تشريح آنها گفت: دوره اول شامل قرن چهارم تا پايان قرن نهم، دوره دوم از قرن نهم تا پايان صفويه، دوره سوم شامل افشاريه، زنديه و قاجاريه و دوره چهارم از سال 1300 تا 1380 است كه البته دور چهارم به دو بخش پيش از انقلاب و پس از انقلاب تقسيم شده است.
طباطبايي ادامه داد: اين كتاب با تعريفي از شعر آييني آغاز مي شود و در ادامه براي برقراري نسبت شعر آييني و شعر عاشورايي بيان مي شود كه شعر آييني مادر شعر عاشورايي و شعر عاشورايي برومندترين فرزند شعر آييني است. طباطبايي بررسي شرايط سياسي و اجتماعي هر يك از اين چهاردوره را يكي از ابتكارات مولف در تحليل اشعار دانست و گفت: جمع بندي اشعار و نتايج حاصله از بررسي هاي مولف در پايان هر دوره سبب عدم انفكاك بخش ها از هم شده است.
وي اجمال در پرداختن به دوره اول و نيز اختصار در دوره هاي دوم و سوم را امري طبيعي و معلول كمبود منابع دانست و گفت: اين كتاب با همه محاسنش كمي به تاريخ ادبيات نزديك شده كه باتوجه به دانشگاهي بودن آن مي توان به عنوان يك نقطه ضعف از آن ياد كرد.
در ادامه نشست، صابر امامي از ديگر منتقدان حاضر در جلسه، وجود چنين كتاب جامعي را قابل تقدير خواند و اظهار داشت: از نقاط ضعف اصلي كتاب، تبديل شدن آن به يك پايان نامه دكتري با همان ضوابط دانشگاه هاست كه اين امر سبب افزوده شدن حجم غيرضروري كتاب شده است.
امامي ذكر مقالات مشهور در كتاب را ناكافي دانست و گفت: نويسنده تنها به سراغ چند مجموعه مقاله رفته است كه علت آن هم فرصت ناكافي براي ارائه اين رساله دكتري به دانشگاه بوده است.
وي در ادامه به طور موردي از اشكالات اين كتاب در صفحات مختلف نام برد كه با قبول اين اشكالات كوچك از سوي مولف نظير استفاده از برخي كلمات نادرست، جابجايي كلمات و اغلاط تايپي قرار شد كه كافي در اين زمينه اقدام كند.
امامي صفحات 80 تا 100 اين كتاب را از بهترين بخش هاي كتاب عنوان كرد و گفت: اشاراتي كه در اين كتاب آمده است و به طور گذرا و براي جلوگيري از اطاله به آن پرداخته نشده است، مي تواند هر يك به عنوان مقاله اي علمي ارائه شود كه از اين نظر دانشجويان مي توانند از اين كتاب ايده هاي خوبي را دريافت كنند.
امامي از نبود تعريف درست از ادبيات آئيني انتقاد كرد و از آوردن اين عبارت در كتاب بدون ذكر تعريفي از آن به عنوان يكي ديگر از نقاط ضعف كتاب ياد كرد.
در بخش پاياني اين نشست هم غلامرضا كافي نويسنده اين كتاب توضيحاتي را در رابطه با اشكالات وارده بيان كرد و بسياري از اشكالات آنان را وارد دانست كه با توجه به فاصله زمان نگارش و چاپ و نيز فرصت كوتاه نگارش اين كتاب براي ارائه به عنوان رساله دكتري برخي از آن اشكالات پديد آمده است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14