(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 2 بهمن 1389- شماره 19846

دلايل اقبال عمومي به گفتمان احمدي نژاد

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




دلايل اقبال عمومي به گفتمان احمدي نژاد

حميدرضا اسماعيلي
دلايل اقبال عمومي به گفتمان احمدي نژاد
در واقع نوع تبليغات احمدي نژاد در انتخابات نهم رياست جمهوري، عملكرد وي در دولت نهم و شيوه تبليغات وي در انتخابات دهم رياست جمهوري همگي با يكديگر همپوشاني داشته اند و يك پيام را به مخاطب القا كرده اند، پيامي كه مؤيد گفتمان «عدالت، معنويت» بوده اند. لذا به همين دليل است كه گرچه موسوي و طرفدارانش او را به عدم صداقت متهم كردند، اما اين اتهام در بيشتر سطوح جامعه كه در طول چهار سال گذشته با رفتار و افكار احمدي نژاد آشنا شده بودند تأثير چنداني نگذاشت. از اين منظر حتي مي توان مدعي شد كه انتخابات دهم تفاوت چنداني با انتخابات نهم نداشت و اصولاً همان طبقات و اقشاري كه در دوره گذشته به انتخابات رويكرد داشتند، اكنون نيز همان گونه وارد انتخابات شدند. تفاوت اصلي اين دوره در واقع همان مشاركت بيشتر بود كه در همين افزايش مشاركت نيز توزيع آرا به همان نسبت گذشته افزايش يافت. يعني از حدود ده ميليون نفري كه به آرا افزوده شده، هفت ميليون به منتخب انتخابات نهم و سه ميليون نيز به جريان مغلوب انتخابات نهم رياست جمهوري افزوده شد. لذا از اين جهت تفاوت ماهوي ميان هر دو انتخابات وجود نداشت. به عبارت ديگر، در اين دوره از انتخابات باز دو گفتمان پيشين به رقابت با يكديگر پرداختند و بدون آن كه ريزش و رويش قابل توجهي رخ دهد، همان نتيجه تكرار شد. با اين تفاوت كه اين بار با افزايش شدت رقابت ها مشاركت عمومي حدود 25 درصد افزايش يافت. اين پديده همچنين اشتباه بودن تفسير تحليل گران جبهه دوم خرداد از «آراء خاموش» را نيز نشان داد. به اين ترتيب آنان دريافتند كه سكوت آراء خاموش، سكوتي از جنس نارضايتي و با آرزوهاي تجديدنظرطلبانه نيست. مشكل اينجاست كه نخبگان سياسي دريافت واقع بينانه اي از خواست ها و مطالبات اكثريت جامعه ندارند و خواست هاي آنان را به مقولاتي كه براي احزاب اهميت دارد، تقليل مي دهند.
گفتمان «عدالت، معنويت» احمدي نژاد در اين دوره از انتخابات نيز بر عناصري همچون رسيدگي به طبقات پايين جامعه، افزايش سرعت توسعه يافتگي، مقابله با ساختارهاي فرسوده و فسادانگيز و ايستادگي در برابر نظام سلطه براي استيفاي حقوق و منافع ملي تأكيد داشت، كه دوباره مورد پذيرش اكثريت جامعه قرار گرفت. پرسش اساسي در اين باره آن است كه با وجود حجم بالاي تبليغاتي جناح رقيب كه گفتمان ياد شده را به عدم صداقت متهم مي كرد و حتي از واژه عريان «دروغگو» فراوان براي مخاطب ساختن صاحب اين گفتمان بهره مي برد، چرا اين تبليغات در فرايند نهايي تصميم جامعه مؤثر نيفتاد؟ براي پاسخ به اين پرسش اگر از پارادوكس هاي گفتماني جبهه رقيب عبور كنيم، آن چه كه صداقت گفتماني احمدي نژاد را در انظار عمومي حفظ كرد رفتارهاي او و سياست هاي دولت نهم در چهار سال گذشته بود كه به طور عمده مي توان به موارد زير اشاره كرد:
1. در دولت نهم براي نخستين بار پديده و سامانه اي به نام «سفرهاي استاني» طراحي و اجرا شد كه به اين شيوه سامانه مند، منضبط و عملياتي در دوره هاي گذشته وجود نداشت. سفرهاي استاني كه به طور متوسط هر دو هفته يك بار صورت مي گرفت، اين باور را در جمعيت استان ها تقويت كرد كه دولت نهم، كشور را تنها به چند شهر بزرگ و مركزي محدود نكرده است و براي توسعه بخش هاي ديگر كشور تلاش مضاعفي مي كند. سفرهاي استاني اين باور را در مردمي كه خود را در حاشيه احساس مي كردند، ايجاد كرد كه دولت نهم آنها را ديده است و لذا خواهان تداوم اين وضعيت بودند.
2. با آغاز كار دولت نهم، فعاليت هاي عمراني در زمينه هايي همچون راه سازي، آب رساني، برق كشي، گازرساني و... افزايش يافت كه همين امر رضايت نسبي ساكنان شهرستانها را در پي داشت. در واقع كمتر كسي در چهار سال گذشته در اين موضوع ترديد داشت كه دولت نهم بسيار پركار و خستگي ناپذير است.
3. از اقدامات ديگر دولت نهم كه در دولت هاي گذشته كمتر مورد توجه قرار گرفته بود، توجه بيشتر به روستاييان بود. اختصاص اعتبارات ويژه براي مسكن روستايي و بيمه كشاورزي از جمله اين موارد بود كه همگي مؤيد صداقت گفتمان «عدالت، معنويت» براي ساكنان اين مناطق بودند.
4. به موارد بالا مي توان افزايش حقوق و دستمزد دهك هاي پايين جامعه را نيز اضافه كرد. پرداخت سهام عدالت، افزايش حقوق مستمري بگيران كميته امداد امام خميني(ره) و ديگر نهادهاي حمايتي، بازنشستگان، كارگران و كارمندان از جمله آن موارد است.
5. منش و شيوه زيست ساده احمدي نژاد كه بي تكلف و بي پيرايه با متن جامعه رابطه برقرار مي كند در جلب اعتماد اين اقشار تأثيرگذار است. اين شيوه مديريتي كه موجب جلب اعتماد عموم جامعه مي شود از اين جهت قابل مقايسه با ديگر روش هايي كه ميان دولتمردان و مردم فاصله وجود دارد، نيست. مردم عموماً كسي را كه بيشتر در ميان خود بيابند اعتماد بيشتري خواهند داشت. علاوه بر اين نبايد غافل بود كه در طول سفرهاي استاني سامانه اي براي گرفتن نامه هاي مردمي و پاسخ به آنها طراحي شده است كه همچنان در حال فعاليت بوده است. نفس چنين اقدامي خود توليد اعتماد و اطمينان در عموم جامعه مي كند.
6. اكثريت جامعه به بسياري از نقدهايي كه بر شرايط حاكم بر كشور وارد مي شد اعتقاد داشت، اما برخلاف موسوي و راهبرد «احمدي نژاد ستيزي» عامل نابساماني ها را احمدي نژاد نمي دانست. در واقع چهار سال زمان زيادي نبود كه شرايط پيش از سال 84 از ذهن اكثريت پاك شود و آنها ندانند كه مسائلي مانند تورم، بي كاري، عدم رعايت قانون و مادي شدن ارزش هاي جامعه از پيش نيز وجود داشته است. اكثريت اين نقدها را وارد مي دانست، اما از قضا حاميان موسوي را به عنوان مسببان اصلي قلمداد مي كرد؛ يعني آنهايي كه در طول دهه هاي گذشته مديريت كشور را بر عهده داشتند و موسوي در زمان آنها سكوت محض را اختيار كرده بود. تمام اين مشكلات در آن دوره ها نيز بود و معضلات يك شبه اي به شمار نمي آمد. لذا جامعه نمي توانست از موسوي بپذيرد كه احساس خطر او جدي است. اين جمله موسوي بيش از آن كه موقعيت احمدي نژاد را به چالش بكشد، صداقت گوينده آن را مورد ترديد قرار مي داد.
7. گفتمان «عدالت، معنويت» با تفسيري اراده گرايانه كه احمدي نژاد از آن ترسيم مي كرد بر عناصر «شجاعت» تأكيد داشت؛ عنصري كه در جامعه نسبت به آن گرايش فراواني وجود دارد. «شجاعت» براي دفاع از منافع ملي در برابر بيگانگان و براي مقابله با فسادستيزي يكي از دل نگراني هاي جامعه ايراني در طول دهه هاي اخير بوده است. پيشرفت موضوع هسته اي در دولت نهم با وجود تهديدهاي بين المللي و تقابل دولت نهم با برخي جريان هاي صاحب قدرت در داخل كشور هر دو بر وجود عنصر «شجاعت» در اين دوره تأكيد داشتند. موضوعيت يافتن عنصر «شجاعت» در تبليغات اين دوره از انتخابات به اندازه اي اهميت يافت كه نه تنها احمدي نژاد خود بارها بر آن تأكيد كرد، بلكه مهدي كروبي نيز در مناظره با احمدي نژاد به اين ويژگي او اشاره كرد. در واقع تلقي عمومي آن بود كه وجود چنين عنصري كه لاجرم با «صراحت» نيز آميخته بود عنصر «صداقت» در يك گفتمان را بيشتر مي سازد و جامعه نسبت به افرادي كه از اين ويژگي برخوردارند، گرايش بيشتري دارد. در حالي كه در سوي ديگر، گفتمان رقيب با محافظه كاري درباره عدم مقابله با فسادستيزي فلسفه بافي مي كرد و سياست خارجي عزت مندانه تهاجمي را «ماجراجويي» مي خواند.
8. سهميه بندي تسهيلات بانكي كه در سالهاي 1385 و 1386 بخشي از منابع مالي يعني حدود هشت درصد را به شهرستان ها منتقل كرد نيز از جمله فعاليت هاي دولت نهم بود كه نشان مي داد دولت نهم براي توجه به شهرستان ها و تمركز زدايي از تهران كوشاست.
9. نكته ديگر در تحليل گفتمان «عدالت، معنويت» وجود انسجام در اين گفتمان و كم بودن پارادوكس در آن است. برخلاف گفتمان رقيب كه چون براي جذب تمام طبقات و ريزبدنه هاي جامعه تلاش مي كرد و به همين دليل از گفتماني چند پاره و متعارض بهره مي برد، گفتمان احمدي نژاد در اين دوره از تبليغات تفاوتي با دوره قبل و فعاليت هاي دولت نهم نداشت كه همين يكدستگي و انسجام گفتماني آن را باورپذيرتر مي ساخت. گفتمان «عدالت، معنويت» به همين دليل و نيز به دليل آن كه از گرايش هاي غرب مدارانه و انديشه هاي سكولاريستي پرهيز مي كرد و در ميان حاميان آن، شخصيت هاي مشهور به دين گريزي مشاهده نمي شد در درون طبقات سنتي و مذهبي جامعه با اقبال گسترده تري مواجه شد و از سوي ديگر نشان داد كه لايه هاي دروني جامعه عميقاً به مؤلفه هاي ديني و سنتي اهميت مي دهد. از سوي ديگر اين موضوع بيانگر آن است كه چرا گفتمان «عدالت، معنويت» در مناطق روستايي، شهرهاي كوچك و مناطق جنوب شهرهاي بزرگ كه هنوز از اصالت سنتي بيشتري برخوردارند با استقبال افزونتري مواجه شده است.
10. ستاد تبليغاتي احمدي نژاد در هر دو دوره انتخابات نهم و دهم رياست جمهوري توانايي و استعداد جذب رأي اينچنيني را نداشت. ستادهاي او ستادهايي ساده با افرادي غيرمتخصص به امور تبليغي و اجتماعي بود؛ برخلاف رقباي احمدي نژاد كه در هر دو دوره از مشاوران تبليغي كاركشته اي برخوردار بودند. اصولاً چنان كه پيشتر نيز ديديم، تمركز احمدي نژاد بر ستادهاي تبليغاتي نبود. گرچه در دوره دهم انتخابات حجم تبليغات خياباني احمدي نژاد قابل مقايسه با دوره قبل نبود، اما اين بار هم ستادهاي او بسيار دير پا گرفتند و فعاليت هاي خود را چند ماه پس از فعاليت هاي رقيب آغاز كردند. احمدي نژاد به جاي تأكيد و اتكاي به ستادها به عملكرد گذشته دولت نهم و مطالبي كه از پيش اعلام كرده بود كه خواهد گفت، چشم دوخته بود.
براي احمدي نژاد تبليغات جدي پس از مناظره سيزده خرداد آغاز مي شد. در زماني كه رقيب پس از ماه ها تبليغات شديد به نوعي از فرسايش و خستگي رواني رسيده بود. احمدي نژاد با وجود نقدهاي فراواني كه در چهار سال پيش به گفتمان او مي شد و در روزهاي انتخابات نيز به طور شديدي افزايش يافته بود، اما بر همان گفتمان اصرار ورزيد و راهبردهاي سياسي گذشته را تغييرنداد. ثبات راهبردي احمدي نژاد و اصرار بر گفتمان پيشين از ظرايفي بود كه مانع از سقوط احمدي نژاد در اين انتخابات شد. به اين صورت كه موجب شد جامعه از وي دو تصوير در ذهن نداشته باشد؛ يعني تصوير احمدي نژاد انتخابات نهم و احمدي نژاد انتخابات دهم. احمدي نژاد با پافشاري بر گفتمان انتخابات نهم رياست جمهوري و دوران چهارساله رياست جمهوري از خود يك چهره ارائه داد و همين موضوع نشان از صداقت گفتمان وي در باور عمومي جامعه داشت.
در انتخابات دهم رياست جمهوري ميزان رشد گفتمان هاي دو جريان اصلي با يك شيب ملايم و يكنواخت پيش نرفت. در واقع سرعت رشد گفتمان جريان اصلاح طلبي كه با رهيافتي انتقادي نسبت به انديشه ها و رفتارهاي دولت نهم وارد ميدان شده بود تا شب سيزده خرداد از رشد و شتاب بالاتري برخوردار بود، در حالي كه از آن روز به بعد رشد گفتمان جريان اصول گرايي شتاب افزون تري گرفت؛ به گونه اي كه طبق آمار چهارمركز نظرسنجي رسمي كشور آراي احمدي نژاد دوازده درصد افزايش يافت. عليرضا پويا، رئيس مركز تحقيقات صدا و سيما كه از مهم ترين مراكز نظرسنجي كشور و حتي در سطح خاورميانه به شمار مي آيد و نتايج انتخابات ششم، هفتم، هشتم و نهم رياست جمهوري با پيش بيني هاي علمي اين مركز اختلاف بسيار اندكي داشت، درباره نوسانات آرا و فراز و نشيب هاي آن در روزهاي انتخابات چنين مي گويد: گرچه از شش ماه پيش از انتخابات همه نظرسنجي هاي ما نشان مي داد كه آقاي محمود احمدي نژاد همواره بيش از پنجاه درصد آرا را به خود اختصاص داده است و اين به معناي انتخاب او در دور اول انتخابات است، اما از زمان آغاز تبليغات رسمي نظرسنجي هاي ما نشان مي داد كه در تهران به تدريج آقاي موسوي از احمدي نژاد پيشي گرفته است ولي در سطح ملي آقاي احمدي نژاد همچنان با يك فاصله حدود 25 درصدي پيش بود. پويا همچنين به جهش 12 درصدي آراء احمدي نژاد و افت يك باره 10 درصدي آراء موسوي در روز پس از برگزاري مناظره يعني 14 خرداد اشاره كرد. نكته قابل توجه ديگر در نظرسنجي هاي ارائه شده، ميزان رأي دو رقيب اصلي در مناطق غيرشهري و روستاها بود كه احمدي نژاد در تمام نظرسنجي هاي مركز تحقيقات صدا و سيما در مناطق غيرشهري و روستاها نزديك به پنج برابر موسوي رأي داشته است و آمار ارائه شده حاكي از 75 درصد رأي احمدي نژاد در برابر 15 درصد رأي موسوي در اين مناطق است. طبق اين نظرسنجي ها، آراء احمدي نژاد در مراكز استان ها و شهرهاي تابعه نيز حدود 54 درصد كل آراء بود.214
به عبارت ديگر، تا روز سيزدهم خرداد و پيش از مناظره احمدي نژاد و موسوي غلبه گفتماني با جريان اصلاح طلب بود كه ستادهاي تبليغاتي را از ماه ها پيش راه انداخته بود و در شرايط فقدان حضور تشكيلات و ستادهاي تبليغي جريان اصول گرا كه از انسجام كافي برخوردار نبودند، توانست در فضاي رسانه اي به گفتمان غالب تبديل شود. جريان اصلاح طلب با برنامه ريزي چندين ماهه و مشخص و سفرهاي تبليغي استاني پيوسته كه بيشتر در مراكز دانشگاه آزاد تشكيل مي يافت و با حمايت هاي رسانه اي برخي نشريات، پايگاه هاي اينترنتي و حتي برخي شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان مانند BBC و VOA و استفاده از موج سبز كه مي توانست به مثابه مد در تقويت احساسات مخاطب مؤثر باشد تا آستانه شب سيزدهم خرداد توانستند گفتمان سياسي كشور را به دست گيرند. اين گفتمان از يك سو تلاش داشت نقدهاي وارد به دولت نهم در چهار سال گذشته را احيا كند و با فهرست كرپاورقيدن و تكرار آنها گفتمان رقيب را در انفعال ببرد و از سوي ديگر تلاش مي كرد برخلاف گذشته كه تنها نسب خود را به دوم خرداد 1376 پيوند مي زد، اين بار هويت مشخص و ريشه دارتري براي خود تعريف كند. لذا با حضور مهندس موسوي كه آخرين نخست وزير كشور در طول هشت سال دفاع مقدس بود، تلاش كرد نمادهايي همچون امام خميني(ره)، دفاع مقدس، راه شهدا، دولت مستضعفان و رسيدگي به محرومان را نيز به مؤلفه هاي پيشين گفتمان اصلاح طلبي اضافه كند كه به همين دليل در گذشته از آن با عنوان گفتمان «عدالت، اصلاحات» ياد كرديم. در اين گفتمان موسوي سه محور را براي متن سخنان خود برگزيد:
1. نقد دولت نهم و شخص رئيس جمهور؛
2. تأكيد بر اصول و ارزش هايي همچون امام خميني(ره)، ولايت فقيه، قانون اساسي، دفاع مقدس، مستضعفان، شهدا، انقلاب اسلامي و سيادت.
3. تأكيد بر مؤلفه هاي گذشته گفتمان اصلاح طلبي يعني آزادي انديشه، شعار زنان و دانشجويان، دمكراسي و توسعه احزاب و مطبوعات.
به اين ترتيب در شرايطي كه رقيب هنوز تبليغات انتخاباتي خود را آغاز نكرده و به طور مستقيم درباره انتخابات نظرات صريحي بيان نكرده بود، ضمن آن كه هنوز شفافيت تبليغات انتخاباتي براي جامعه به درجه كاملاً روشني نرسيده بود، گفتمان اتخاذ شده موسوي در اين دوره توانست با سرعت قابل توجهي تا روز سيزدهم خرداد گسترش يابد و حتي اين احساس ايجاد شود كه گفتمان جريان اصلاح طلبي غلبه يافته است، زيرا هم از عناصر گفتمان «عدالت، معنويت» در آن يافت مي شد و هم متكي به گفتمان اصلاح طلبي بود. همچنين برخي عملكردهاي اشتباه دولت نهم كه در چهار سال گذشته به مرور در رسانه ها مطرح شده بودند را نيز در پرونده خود نداشت. لذا تلقي اين بود كه گفتمان ياد شده فراگير است و مي تواند با غلبه يافتن بر گفتمان «عدالت، معنويت» طبقات و گروه هاي مختلف جامعه را به خود جلب كند.
تحليل گفتماني مناظره 13 خرداد
اما با برگزاري مناظره ها و به ويژه مناظره سيزدهم خرداد شفافيت هاي سياسي افزايش يافت. در واقع از آن پس نتيجه انتخابات را مناظره ها تعيين كرد. سنت مناظره كه براي نخستين بار در اين رقابت هاي انتخاباتي مورد استفاده قرار مي گرفت، روشي جديد و تجربه ناشده براي جريان هاي سياسي و نامزدهاي انتخاباتي بود كه تا اندازه اي نتيجه انتخابات را به قابليت هاي فردي و ويژگي هايي نظير اعتماد به نفس كانديداها پيوند مي زد. از لوازم اين مناظره ها حفظ خونسردي، داشتن حضور ذهن، اطلاعات كافي، استفاده به جا از داده هاي پيشين، صداي رسا و گيرا و آشنايي با آداب مناظره بود. در اين مناظره ها كه هر كدام ده ها ميليون بيننده داشت، اگر نامزدي نمي توانست از گفتمان خود دفاع كند، تبليغات خياباني و ستادي نيز چندان مؤثر نمي افتاد. بر اثر تحولات سياسي سال هاي اخير، جامعه نسبت به چهار كانديدا، شناخت اجمالي داشت و هيچ كدام چهره اي ناشناخته نبودند، لذا تبليغات شهري از كارايي چنداني برخوردار نبود و اكثريت جامعه شناخت تكميلي خود را بيشتر به مناظره ها واگذار كرده بودند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
214 . «رئيس مركز تحقيقات صدا و سيما: پيروزي احمدي نژاد در نظرسنجي هاي علمي از قبل مسجل بود»؛ خبرگزاري فارس؛ 26/3/1388؛ كد خبر: 8803260713.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14