(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 2 بهمن 1389- شماره 19846

كتاب از نگاه آفتاب
باج فرهنگي
شعر
محمدجواد محبت: داوري ها به كنگره شعر دفاع مقدس اعتبار مي بخشد
فريبا نظري: داستان هاي كوتاه ماندگار، با توجه به اسناد جنگ خلق مي شود
پرده عشاق، مجموعه اي از نغمه هاي عاشورايي
اولين شماره «كتاب مهر» منتشر شد



كتاب از نگاه آفتاب

انس با كتاب
رهبر معظم انقلاب در جريان بازديد از نمايشگاه كتاب در سال 74 با اشاره به توجه خانواده ها به امر كتاب خواني تصريح فرمودند: «در منزل خود من، همه افراد، بدون استثنا، هر شب در حال مطالعه خوابشان مي برد. خود من هم همين طورم. نه اين كه وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مي كنم، تا خوابم مي آيد، كتاب را مي گذارم و مي خوابم. همه افراد خانه ما، وقتي مي خواهند بخوابند حتما يك كتاب كنار دستشان است. من فكر مي كنم كه همه خانواده هاي ايراني بايد اين گونه باشند. توقع من، اين است. بايد پدرها و مادرها، بچه ها را از اول با كتاب، محشور و مأنوس كنند. حتي بچه هاي كوچك بايد با كتاب انس پيدا كنند.»

 



باج فرهنگي

حاجي حسن پور
شايد اصطلاح «باج فرهنگي» واژه تازه اي باشد كه وارد ادبيات فرهنگي ما مي شود ولي چه بپذيريم و چه نپذيريم اين حقيقت در حال حاضر، فراروي ما در حوزه فرهنگ قرار دارد. اين تعبير كه در حقيقت تعبير بازسازي شده واژگان تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي، ناتوي فرهنگي و جنگ نرم است از منظري ديگر به موضوع هجمه هاي فرهنگي توجه داشته كه شايد در اين تعابير ناپيدا باشد.
در حقيقت اين اصطلاح به ابعادي از اين موضوع اشاره دارد كه ما خود خواسته يا ناخواسته، پيدا يا پنهان به آن دامن زده و در سرعت بخشي به تحقق تهاجمات دشمن عليه فرهنگ خود كمك كار آن مي گرديم. باج فرهنگي بيان گر اين معنا است كه هر اندازه كه ما از مواضع فرهنگ و يا به عبارتي از آرمان هاي خود كوتاه آمده و در قبال آن كم كاري كنيم و در پي همسان انگاري فرهنگي خود با ديگر فرهنگ ها برآييم به همان اندازه به دشمنان قسم خورده فرهنگ خودي، باج داده و عرصه را براي تاخت و تاز فرهنگ هاي مخرب فراهم آورده ايم.
امروز اساس دعواي ما با فرهنگ هاي غيرخودي (به ويژه فرهنگ غرب) اين است كه ما مي خواهيم فرهنگ خودمان را در اين مرز و بوم، مانا و پايا كنيم و دست رد بر تمام اين فرهنگ ها بزنيم. ولي آنان هميشه دوران، قصد نابودي فرهنگ ما را در سر داشته و در تلاش براي بيرون راندن فرهنگ خودي از ميان ملت ما بوده اند تا اين كه در دراز مدت بتوانند به منافع نامشروع خود دست يابند و اين مملكت را به تاراج ببرند.
در كمال ناباوري بايد گفت عده اي ناآگاه (و بعضا آگاه مغرض) درپي اين هستند تا اين كه داشته هاي فرهنگ خودي را ناديده و ناچيز انگاشته و اصالت را به فرهنگ هاي غيرخودي بدهند و بسان رضاشاه خائن، برطبل بيگانگي با فرهنگ خودي كوبيده و بر اين پندار غلط اند كه ما بايد همه چيزمان غربي شود تا اين كه آدم حسابي بشويم. بايد از اين افراد پرسيد كه چه چيز انسان سازي در فرهنگ بيگانه وجود دارد كه پذيرش آن براي شما ضرورت مي يابد؟ آيا منتهي اليه اين فرهنگ، چيزي جز هيچي و پوچي براي ما ارمغاني خواهد داشت؟ آيا اين فرهنگ توانسته است حداقل مردمان خود را به سعادت و خوشبختي برساند تا اين كه ما را بخواهد به آن رهنمون گرداند؟ آيا فرهنگ غيرخودي تنها هدفش تباهي نسل ما نيست؟ آيا فرهنگ غربي چيزي جز رفاه زدگي بي منطق و به دور از خرد، براي مردمان ما به همراه دارد و...؟
اين افراد از اين حقيقت غافلند كه در دوران جاهليت اين فرهنگ اسلام بود كه توانست جامعه غرق در توحش را به مدينه النبي(ص) رهنمون گشته و مردمان آن سامان را به اوج تمدن هدايت نمايد. در دنياي امروز هم كه توحش و جاهليت مدرن و به عبارتي جاهليت فرانوگرايي (post moderrnism) بر دنيا حاكم است ما به نسخه شفابخش فرهنگ اسلام، سخت محتاجيم و چاره اي جز اين نخواهيم داشت و نمي توان به اميد فرهنگ غيرخودي بود چرا كه به تعبير امام راحل، دنياي غرب هيچ وقت چيزي را كه براي ما مفيد باشد، به ما نمي دهد.(1)
ما اگر در حوزه فرهنگ، به غفلت گذرانده و به فرموده حضرت امام، حقيقت فرهنگي خودمان را گم كنيم (2) و دچار تحير فرهنگي شده و چشم بر حقايق اين حوزه فروبنديم، موجبات ويراني فرهنگ خودمان را فراهم آورده ايم؛ همان چيزي كه هدف غايي در باج فرهنگي بوده كه دشمن همواره درپي آن است. امام راحل براي برون رفت از اين گرداب، پيشنهاد جالبي داشته و مي فرمايند: «بايد از مغزهاي ما اسم غرب زدوده بشود.»(3)
درحقيقت شاه بيت و اساس تمام وابستگي ها و دلبستگي ها به دنياي غرب، همين بزرگنمايي غيرواقعي از غرب بوده به اين كه تنها منجي را آنان تلقي و خود را هيچ مي انگاريم و ذهن و دلمان را تنها به نام غرب به اشغال خود درآورده است و اين خود سرآغاز تمام خودباختگي ها و بدبختي هاي ما بوده و هست.
حضرت امام كه از فاجعه غربزدگي، اطلاع كامل داشته و همواره بر آن هشدار مي دادند، براي دستيابي به استقلال فرهنگي و بازيابي فرهنگ خودي، شرط اصلي آن را اصلاح و يا اخراج غربزده هايي كه در كشور و در درون فرهنگ ما نفوذ كرده اند دانسته و به صراحت بيان مي دارند: «تا اين غربزده هايي كه در همه جا موجودند از اين مملكت نروند يا اصلاح نشوند، شما به استقلال نخواهيد رسيد. اينها نمي گذارند.»(4) ايشان در جايي ديگر، به دست اندازي و اخلال غربي ها در استقلال فرهنگي ما اشاره و بر اين باورند كه: «آنها (غربي ها و غربزده ها) مي خواهند ما وابسته باشيم... استقلال نمي خواهند ما داشته باشيم. استقلال فرهنگي نمي خواهند داشته باشيم.» (5)
تحقيقا ما بطور مطلق بر اين باور نيستيم كه هرنوع فرهنگي نامطلوب ونهايتا مردود است؟!
اعتقاد داريم كه در مواجهه با هرنوع فرهنگ، بايد ديد كه چه ارزشهايي درون آن وجود دارد و چه اهدافي را دنبال مي كند.
با تاسف و تاثر بايد گفت امروز در دنيا تعامل مثبت فرهنگي از حقيقت مفهومي خويش خارج و تمام تلاش ها نه تنها بر هم افزايي فرهنگ ها با يكديگر نبوده بلكه بر محور ديگر فرهنگ ها متمركز گرديده است. تا بدان جا كه اصولا دراين شرايط نابرابر، جاي هيچ گونه تعامل و همراهي با فرهنگ هاي مهاجم وجود ندارد. ولي از آنجا كه ما معتقد به برقراري تعامل سازنده ميان فرهنگ ها هستيم لذا از فرهنگ هاي انسان ساز جهت كمك به فرهنگ هاي ديگر ملل استقبال مي كنيم. (به ويژه در دنياي امروز كه عصر اطلاعات و به تعبير مك لوهان در دهه 60ميلادي، جهان به يك دهكده تبديل گشته است و روابط و سرنوشت انسان ها سخت به يكديگر نزديك و به عبارتي هم افق گرديده است) چرا كه دراين تعاملات مثبت و سازنده هست كه مردمان دنيا به رشد و بالندگي فرهنگي دست يافته و نهايتا به ارتقاي فرهنگ خود كمك خواهندنمود.
نتيجه آنكه ما درعصر حاضر كه به واقع، عصر باج خواهي فرهنگي است هماره مي بايد به هوش بوده و براساس آموزه هاي ناب فرهنگ خودي با ديگر فرهنگ هاي انسان ساز در تعامل باشيم و بر تمام فرهنگ هاي زياده طلب دست رد بزنيم نه اين كه خود را به كناري نهاده و تنها فرهنگ هاي غيرخودي را بپذيريم و به تعبيري به اين فرهنگ ها باج بدهيم.
پي نوشت ها:
1: صحيفه امام ج10ص42
2: همان ص42
3: همان ص390
4: همان ص 391
5: همان ج12 ص5

 



شعر

اگر بتوانم قلبي را از شكستن باز دارم!
آنگاه در بيهودگي نخواهم بود!
اگر يك زندگي را از سختي برهانم!
يا دردي را تسكين بخشم!
يا به سينه سرخي افسرده كمك نمايم،
تا راه آشيانه اش را بيابد!
آنگاه زندگي من در پوچي نخواهد گذشت!
ترجمه :توفيق وحيدي آذر

 



محمدجواد محبت: داوري ها به كنگره شعر دفاع مقدس اعتبار مي بخشد

محمدجواد محبت با بيان اينكه كنگره سراسري شعر دفاع مقدس يكي از معدود جوايز معتبر در سطح كشور است، وجود داوري هاي دقيق و كارشناسي شده در اين كنگره را عامل اصلي اعتبار آن دانست.
محبت ، شاعر پيشكسوت آييني به ستاد خبري نوزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس گفت: به طور كلي برگزاري هر كنگره ادبي در كشور مطلوب است و مي تواند در پيشبرد ادبيات موثر باشد، اما اين كنگره ها نبايد در محدوده هاي مشخصي محصور بماند.
وي از كنگره سراسري شعر دفاع مقدس به عنوان يكي از معدود جشنواره هاي ادبي كه دامنه آن تمام ايران را در بر مي گيرد، ياد كرد و افزود: به خاطر سپردن ياد و خاطره رزمندگان ما در طول هشت سال دفاع مقدس وظيفه بزرگي است كه امروزه كنگره سراسري شعر دفاع مقدس عهده دار آن شده است و همه ما بايد به آن كمك كنيم.
شاعر « از مرزهاي فرياد» با اشاره به نقش اثرگذار داوران در ميزان
اعتبار بخشي به كنگره ها، متذكر شد: هيات برگزاري كنگره سراسري شعر دفاع مقدس بايد همواره اين مساله را به عنوان يك اصل در نظر داشته باشند و از ياد نبرند كه اعتبار اين جايزه در گرو داوري هاي عالمانه آن است. محمد جواد محبت وجود كليدواژه هايي چون « ايثار» ،«شهادت»، «تفنگ »و... در شعر دفاع مقدس را برخاسته از بطن فرهنگ اسلامي دانست و يادآور شد: اساسا مساله دفاع مقدس ما فراتر از يك جنگ زميني صرف بود و دستاوردهاي درخشاني هم كه از اين رهگذر عايد ايران شد، محصول تلاش هاي علمي و عملي دلاوران مخلصي بود كه در قلب همه ما جا دارند.

 



فريبا نظري: داستان هاي كوتاه ماندگار، با توجه به اسناد جنگ خلق مي شود

فريبا نظري با اشاره به اثرگذاري مطلوب جايزه ادبي يوسف در سطح جامعه گفت: برگزاري اين جشنواره مي تواند نويسندگان داستان كوتاه را به خلق داستان هايي منحصر به فرد از دل اسناد هشت سال دفاع مقدس سوق دهد.
نظري ،نويسنده و پژوهش گر به ستاد خبري چهارمين جشنواره داستان كوتاه دفاع مقدس گفت: برگزاري اين قبيل جشنواره ها و جوايز موجب توجه مضاعف به اسناد و وقايع دفاع مقدس است و چنانچه اين اسناد در قالب داستان بازپرداخت شوند، مي تواند روايتي منحصر به فرد و خواندني از جنگ هشت ساله به دست دهند.اين پژوهش گر افزود: بهره جستن از شيوه ها و روش هاي علمي در فعاليت هاي مرتبط با دفاع مقدس و تطابق دادن آن ها با شرايط روز كشور مي تواند موجب بسط و گسترش اين گونه ادبي شود.نظري با ضروري دانستن آسيب شناسي ادبيات دفاع مقدس تصريح كرد: اساسا حوزه آسيب شناسي هاي ادبي به دليل ماهيت و سرشت تحقيقي و تحليلي، نيازمند دقت نظر و صرف وقت زيادي است؛ اما اين مساله نبايد موجب بي توجهي يا كم توجهي به آن شود.وي اظهار داشت: ارزش و بهاي هر جايزه اي منوط به اهدافي است كه پي گيري مي كند و جايزه يوسف از اين جهت كه درصدد تحقق بخشيدن به
چشم اندازهاي خوبي است، جايزه ارزشمندي به شمار مي آيد.
نويسنده كتاب در دست انتشار «تحليل انتقادي گفتمان خاطرات طنز مكتوب رزمندگان » همچنين يادآور شد: پژوهش گران ما مي توانند براي پرهيز از اتلاف سرمايه و هزينه از تجربيات جهاني نويسندگان حوزه ادبيات جنگ و مقاومت استفاده كنند.
وي در ادامه داشتن برنامه ريزي بلند مدت و تبيين استراتژي روشن را مشخصه بارز جوايز كارآمد دانست و گفت: به گمان من اگر جشنواره اي با سمينارهاي تخصصي و ارائه مقالات علمي و آكادميك همراه نباشد، نوعي نقض غرض است و
به طور قطع نمي تواند تاثير ماندگاري بر حوزه فرهنگ بگذارد.

 



پرده عشاق، مجموعه اي از نغمه هاي عاشورايي

پرده عشاق، عنوان مجموعه اي از نغمه هاي مداحان و مرثيه خوانان گذشته تهران است كه به همراه كتاب و هشت لوح فشرده صوتي منتشر شده است. اين مجموعه كه با هدف ارائه الگوهاي مناسب به علاقه مندان و شيفتگان حضرت امام حسين(ع) تدوين شده، از ميان 400 ساعت اثر مداحان صاحب سبك قديمي، انتخاب و پالايش محتوايي و صوتي شده است.
ناشر يادنامه پرده عشاق، سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران است.

 



اولين شماره «كتاب مهر» منتشر شد

اولين شماره از فصلنامه تحليلي- پژوهشي «كتاب مهر» منتشر شد. «كتاب مهر» عنوان نشريه اي است كه موضوعات مرتبط با كتاب و نشر را با نگاهي تحقيقي و تحليلي بررسي مي كند. اولين شماره «كتاب مهر» به موضوع رابطه «رسانه هاي اجتماعي و كتاب» اختصاص دارد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14