(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 22 فروردین 1390- شماره 19898

راهي براي افزايش ارتباطات اجتماعي
كتابي مناسب سن فرزند شما
با تغذيه صحيح به جنگ خستگي ها برويم
راه درست را پيدا كن
قدر والدين خود را بدانيد!
زندگي بر روي شن هاي روان
مشكل برقراري ارتباط ميان زوجين



راهي براي افزايش ارتباطات اجتماعي

براي رشد و تكامل جسمي، ذهني، اجتماعي و رواني يكي از بهترين آموزش ها تربيت بدني است.
الگوهاي حركتي هفتگانه كه براي بقاي انسان اوليه ضروري و حياتي بوده، تشكيل دهنده اساس ساختمان حركت مهارتي است. اين فعاليت هاي اساسي عبارتنداز: دويدن، پريدن، بالارفتن، حمل كردن، بلندكردن، آويزان شدن و پرتاب كردن. شركت فعال افراد بخصوص نوجوانان در آموزش تربيت بدني و حضور در فعاليت هاي حركتي نه تنها موجب رشد همه جانبه فرد مي شود بلكه دركاهش ميزان رفتارهاي تخريبي افراد كه از حركت بي اصول نشأت مي گيرد نيز موثر است.
حداقل 30 دقيقه فعاليت بدني در حد متوسط مثل پياده روي سريع، موجب بهبود جسمي، روحي و اجتماعي افراد جامعه مي شود؛ اگر چه با افزايش سطح فعاليت، فوايد آن نيز افزايش مي يابد.
تحقيقات درمركز روان شناختي نورنبرگ آلمان نشان مي دهد كه درحال حاضر ميزان ورزش از هيچ نظر پاسخگوي نيازهاي مهارتي و جسمي نوجوانان نيست و حتي با يك بررسي ساده مي توان زيان هاي ناشي از اين كمبود را درميان نوجوانان مشاهده كرد.
دراين دوران الگوي بي تحركي بخصوص در دختران بيش از پيش تثبيت مي شود ضمن آن كه جوانان هم به طور طبيعي اجراي ماهرانه مهارت پايه را از خود به نمايش نمي گذارند. بنابراين با توجه به اهميت تناسب و جلوگيري از تغيير ظاهري اندام كه موجبات درهم ريختگي ظرافت و زيبايي ظاهري مي شوند، ضروري است كه فعاليت هاي بدني مناسب در دوران رشدو پس از آن صورت گيرد.
براساس پژوهش هاي مركز روان شناختي نورنبرگ فعاليت بدني منظم در طول روز نتايج مثبت بسياري دارد. از آن جمله مي توان به اين موارد اشاره كرد:
-كاهش خطر مرگ و مير قبل از بلوغ
- كاهش خطر مرگ و مير ناشي از بيماري هاي قلبي يا سكته مغزي كه عامل 30 درصد از مرگ ها در جامعه فعلي است.
- كاهش خطر ايجاد سرطان روده و ابتلا به ديابت نوع 2 تا 50 درصد.
- كمك به پيشگيري يا كاهش استئوپروزي (پوكي استخوان) و كاهش خطر شكستگي استخوان تا 50 درصد
- كاهش خطر ايجاد دردهاي ناحيه كمر، ترفيع سلامت روحي و رواني و كاهش اضطراب، استرس و احساس افسردگي و تنهايي
- جلوگيري از عادات خطرناك مثل مصرف سيگار و سوءاستفاده از موادمخدر و رژيم غذايي بد و خشونت مخصوصا در كودكان و نوجوانان
- تنظيم وزن بدن و كاهش خطر چاقي تا 50 درصد نسبت به افراد بي تحرك
جالب اينكه شيوه زندگي فعال موجب مي شود افراد مسن دوستان جديدي پيدا كنند و در فعاليت هاي اجتماعي حضور و با سايرين در تمام سنين، مراوده داشته باشند. اين همه به بهبود انعطاف پذيري، تعادل و قوام عضلاني منجر مي شود و خطر سقوط به علت كاهش قدرت عضلات را در سنين بالاتر از بين مي برد.
پژوهش هاي انجام شده نشان مي دهد كه شيوع بيماري هاي مغزي در افرادي كه از نظر بدني فعال هستند، كمتر است. ورزش مي تواند به درمان برخي از اختلالات فكري مثل افسردگي كمك زيادي بكند به طوري كه جلسات ورزشي برنامه ريزي شده مطابق با سطح تناسب بدني هر فرد با پياده روي حداقل 30 دقيقه سريع در روز يا 10 دقيقه پياده روي سريع 3 بار در روز يا 20 دقيقه در ابتداي صبح و 10 دقيقه در طول روز، مي تواند در رفع اختلالات روحي و رواني موثر باشد.
حتي اگر مشغله شما زياد باشد باز هم مي توانيد از اين برنامه ساده پيروي كنيد و فرصت يافتن دوستان جديد و اتصال با جامعه و كاهش احساس تنهايي و محروميت اجتماعي را در خود افزايش دهيد. تحرك و فعاليت منظم در سنين بالا به كاهش درد و بسياري از بيماري ها از جمله آرتريت، استئوپروز و فشارخون بالا منجر مي شود.

 



كتابي مناسب سن فرزند شما

چگونه كتاب مناسب كودك خود را انتخاب مي كنيد، تا هم مورد علاقه آنها باشد و هم اينكه پول خود را هدر ندهيد.
روش و چارچوب هاي قانونمندي دراين زمينه وجود دارد كه انتخاب را براي ما آسان مي كند، تا با توجه به سن و سال كودكمان، كتاب موردنظر را انتخاب كنيم. مسلماً روش انتخاب يك كتاب براي كودك هشت ساله با كودكي كه در سن 9سالگي قرار دارد متفاوت است و آن چيزي كه باعث خوشحالي يك كودك ده ساله مي شود، ممكن است به مزاق كودك چهارساله اي خوش نيايد. همچنانكه در انتخاب كتاب براي پسران و دختران تفاوتهايي وجود دارد و فرهنگ ها و مردم هر منطقه با يكديگر تفاوت هايي داشته باشند.
بنابراين لازم است ما اين مسائل را در انتخاب كتاب مورد نظر براي كودك خود مدنظر قرار دهيم و براي انتخاب كتاب به موضوعات فرهنگي، ديني، اجتماعي توجه داشته باشيم.
دوره طفوليت (يك تا سه سالگي)
براي خريد كتاب موردنظر براي كودك دلبند خود در اين مرحله بايد، تمركز خود را بر خريد كتابي قرار دهيم كه داراي تصاويري از زندگي روزانه، حيوانات، اشياء و محيط اطراف باشد. اما بايد به اين موضوع توجه كرد كه صفحات كتاب حاوي چند تصوير نباشد، كه در غير اين صورت از هدف مورد نظر در خريد اين كتاب غافل خواهيم بود.
دوره واقعيت و خيال (چهارتا 5سالگي)
داستان هاي مناسب دراين دوره مي تواند آميزه اي از واقعيت با خيال در كتاب خريداري شده براي كودكمان باشد. شخصيت داستان هاي كتاب نيز مي تواند از حيوانات و يا غيره باشد كه با پيرامون خود تعامل مي كنند.
مسلما موضوعات داستان كتاب خريداري شده براي كودكمان در اين دوره مي تواند به صداقت، درستكاري باشد، اما بايد اين را نيز درنظر گرفت كه كودك از چيزهايي مانند تاريكي يا خواب هاي ترسناك كه دراين مرحله از طفوليت برخوردار است و خواندن يك داستان براي او مي تواند آنها را درنظر او پديدار آورد.
موضوعاتي مانند پايان غم انگيز داستان، سحر و جادو، مرگ يك جوجه يا توله حيوان مورد علاقه او در داستان مسلماً براي او خوشايند نخواهدبود و حزن و اندوه را بر كودكمان مستولي خواهدكرد.
در دوران طفوليت، شخصيت هايي مانند حيوانات يا افراد شجاع و... مي تواند حس تخيل كودك را به پرواز درآورد و او را از شنيدن داستان به وجد بياورد.
دوران خيال پردازي منطقي (6تا8 سال)
در اين مرحله كتاب كودكان به دو بخش تقسيم مي شود:
1- كتابهايي كه خود كودكان مي خوانند و ساده و حاوي جملات زيبا مي تواند باشد و كلمات آن نيز بايد درشت باشد.
2- كتاب هايي كه شما براي كودكتان قرائت مي كنيد مانند داستان هاي پيامبران كه حاوي امور خارق العاده اي مانند معجزه است و... باشد. يا اينكه داستان هاي تخيلي در مورد تاريخ و اساطير سرزمينمان باشد. همچنين داستان هايي پيرامون خانواده، دانشمندان و داستان هاي فكاهي كه توسط پدر يا مادر براي كودك دراين سن و سال خوانده مي شود، مي تواند براي او جالب توجه و مفيد باشد. به اين واقعيت نيز بايد توجه داشت كه درست است، همانند دو مرحله قبلي، كتاب كودك ما بايد داراي تصاوير باشد، اما در اين مرحله زياد موثر نيست.
دوران پهلواني و ماجراجويي (9 تا 12سال)
دراين دوران تفاوت هايي در ذائقه كودكان اعم از پسر و يا دختر براي خواندن كتاب احساس مي شود. مثلا براي پسران، داستان هايي با موضوع شجاعت، ماجراجويي و خطركردن مي تواند جالب توجه و تاثيرگذار باشد، اما در دختران بالعكس موضوعاتي مانند عشق و دوستي و صفا و صميميت پرطرفدار است.

 



با تغذيه صحيح به جنگ خستگي ها برويم

خستگي بدني، روحي يا عصبي حالت بسيار رايجي است كه تقريباً براي همه پيش مي آيد، اما نبايد اجازه داد كه اين حالت مدت طولاني طول بكشد. حفظ بهداشت و كيفيت مطلوب خواب، انجام تمرينات مناسب ورزشي و ريلكسيشن مي تواند به شما كمك كند تا به نحو چشمگيري با خستگي مقابله كنيد. اما در كنار همه اينها بد نيست تا توجهي هم به بشقاب غذايتان بياندازيد، چرا كه تغذيه هم نقش بسيار مهمي در اين باره دارد. وقتي كه بدن موادغذايي مورد نياز را به مقدار مناسب دريافت نكند، عملكرد صحيحي نخواهد داشت و تحليل مي رود كه خستگي يكي از رايج ترين پيامدهاي آن است. توصيه هاي زير شما را با اصول تغذيه اي آشنا مي كند كه شادابي و سرزندگي را به همراه خواهد داشت.
تغييرات مهم در تغذيه
- مصرف كمتر شيريني جات
بدن به قندها نياز دارد اما نه به مقدار زياد و قندهايي با شاخص پايين را نسبت به قندهاي بالا ترجيح مي دهد. انواع شيريني ها، شكلات و بيسكويت حاوي مقادير بالاي شيريني هستند. پس از خوردن اين خوراكي ها مقدار قند خون ناگهان بالا مي رود. در نتيجه بدن فوراً براي جبران، انسولين زيادي مي سازد. در پي اين عملكرد شديد، پانكراس (اندام توليدكننده انسولين) خسته مي شود و احساس خستگي دائم در بدن باقي مي ماند.
به همين جهت توصيه مي شود خوردن موادغذايي خيلي شيرين را خصوصاً در بين وعده هاي غذايي محدود كنيد. بهتر است به جاي انواع دسرها، شكر سفيد، آرد و غلات تصفيه شده و سيب زميني، خوراكي هايي نظير ميوه ها و سبزيجات، آرد و غلات كامل را در برنامه غذايي بگنجانيد.
- غذا خوردن به اندازه
غذاهاي سنگين و بسيار چرب اندام هاي بدن را خسته كرده و بدن را مجبور مي كند تا بخشي از آنها را ذخيره كند. اين در حالي است كه غذا خوردن خيلي كم مانند محروميت هاي شديد در طول برخي رژيم ها نه تنها خوب نبوده و خستگي جسماني را در پي دارد بلكه باعث مي شود تا بدن بلافاصله دچار كمبود شديد برخي عناصر ضروري نيز شود. در اين صورت بدن بايد تلاش مضاعفي داشته باشد تا اين كمبود را از ذخاير خود جبران كند.
- تغذيه منظم
همه وعده هاي غذايي مهم هستند. هركدام آنها بايد در زمان منظم، در كمال آرامش و با در نظر گرفتن زمان كافي صرف شود. به عبارت ديگر، نبايد صبحانه را حذف كرد و از ديگر وعده ها، با خوردن سرسري يك ساندويچ رد شد.
- ميوه ها و سبزيجات
ميوه ها و سبزيجات منابع غني ويتامين ها هستند و در واقع مواد ضدخستگي را در حد بسيار عالي دارند. ميوه هاي فصل را به شكل خام يا پخته در هر وعده غذايي، خصوصاً صبحانه بگنجانيد.
فراموش نكنيد كه ميوه هاي خشك عناصر كمينه ضروري دارند كه منيزيوم غني آنها به ضد خستگي معروف است.
- نوشيدن زياد آب
آب به بدن كمك مي كند تا مواد اضافي را حذف كند. به علاوه، اين نوشيدني حياتي حاوي مقادير بالايي از عناصر كمينه مانند منيزيوم، فسفر، كلسيم، روي، منگنز و... است كه براي تأمين قدرت و تحرك بسيار مفيد است.
- دريافت كافي آهن
بسياري از خانم ها دچار كمبود آهن هستند و اين در حالي است كه اين كمبود منشأ خستگي است. گوشت قرمز منبع بسيار غني آهن است كه البته ميگو، صدف، جگر و قلوه نيز حاوي مقادير بالايي از آن هستند. از ديگر موادغذايي كه به خاطر داشتن آهن توصيه مي شود در برنامه غذايي گنجانده شود مي توان به ميوه هاي خشك، جعفري، عدس و زرده تخم مرغ اشاره كرد.
توجه داشته باشيد كه اگر به رغم رعايت اين توصيه ها باز هم از احساس خستگي مفرط و دائمي رنج مي بريد حتماً با پزشك مشورت كنيد. گاهي اوقات برخي بيماري ها يا عدم تعادل غذايي مي تواند علت باشد كه بايد حتماً تشخيص داده شده و سپس درمان شود.
مريم سادات كاظمي

 



راه درست را پيدا كن

دين گريزي و گرايش برخي جوانان به سمتي ديگر تهديدي براي نسل جوان در هر جامعه اي محسوب مي شود.
اين پديده در دهه هاي اخير، بخش عظيمي از جهان را فراگرفت و حتي موجب به وجودآمدن مكاتب فلسفي و ايدئولوژي هاي دين ستيز يا دين گريز گرديد.
اما چرا انسان كه ذاتا مشتاق دين است و فطرت او با درون مايه هاي دين پيوند تكويني دارد، به دين گريزي روي مي آورد و چرا دين گريزي در نسل جوان، نمود بيشتري دارد؟
در واقع در دين هيچ عنصر گريزاننده وجود ندارد: اگر انسان ها به دريافت معارف ديني و درك صحيح از دين حق نايل آيند، هرگز از دين نمي گريزند. افزون بر اين، عقل و عشق- هردو- در متن دين جاي دارند. دين هم ذهن و خرد انسان را تغذيه مي كند و هم به دل آدمي حيات، حركت و نشاط مي بخشد. بنابراين، علت دين گريزي را بايد در خارج از قلمرو دين حق و آموزه هاي ديني جستجو كرد. بدون ترديد، عوامل متعددي در بروز دين گريزي نقش دارند.
ادوين مابرين جامعه شناس و محقق در اين باره مي گويد: بخش عمده اين رفتارهاي انكارگونه جوانان و گرايش هاي آنان به خاطر تبليغات كاذب و دروغين درباره دين و القاي شبهه در بين جوانان مي باشد و چون جوانان براي اين سؤالات خود پاسخ قانع كننده اي نمي يابند، از دين گريزان شده، به فرهنگ خودساخته اي گرايش پيدا مي كنند. البته با وجود همه اين تبليغات همواره و در همه حال بارقه اي از دين و حميت ديني در روح و روان جوانان موج مي زند، بارقه اميدي كه سرانجام بسياري از جوانان را از غوطه ورشدن بازمي دارد.
آسيب شناسي نسل جوان
«درك جوان» از جمله مسائلي است كه لازم است در مورد جوانان رعايت شود. به دليل آنكه جوان خود را در اين سنين غريب و تنها مي بيند، اغلب سعي مي كند عليه سنت ها و آداب و رسوم قيام نمايد، از والدين خود و جامعه كناره گيري كند و فقط با همسالان خود تماس بگيرد. در چنين حالتي، جوان به يك يا چند راهنما نياز دارد تا او را درك كرده و محرم اسرار و همراز او گردند.
حالا اگر كسي نباشد كه به درد دل هاي جوان گوش فرا دهد و يا احيانا پدر و مادر درمقابل تفكرات او واكنش شديدي از خود نشان دهند، روشن است كه جوان ديگر والدين را محرم اسرار خود نمي داند و مسائل خصوصي را با آنان درميان نمي گذارد. پس بايد با جوان همراز بود و به او گفت كه ما تو را درك مي كنيم و مي تواني مشكلات و ناراحتي هاي خود را با ما درميان بگذاري.
وقتي جوان احساس كرد كه حرف هايش خريدار دارد، آنها را با پدر و مادر درميان خواهدگذاشت. در غير اين صورت، او احساس تنهايي مي كند و تعادل رواني خود را از دست مي دهد.
حال اگر جواني به هر دليلي احساس كند درك نمي شود و خود را درسطح خانه يا جامعه بيگانه ببيند، عليه تفكر، مذهب و يا نحوه پوشيدن لباس بزرگسالان طغيان مي كند و اين مسئله را به شكل هاي گوناگون بروز مي دهد.
دوران نوجواني و جواني مهمترين دوران زندگاني انسان محسوب مي شود. در اين دوران تحولات عظيمي در درون فرد روي مي دهد. او در مرز بلوغ و نوجواني از طفيلي بودن مي رنجد و مي خواهد به خود متكي گردد؛ نيروي عاطفي در او افزايش مي يابد و در عالم دوستي، افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع، تا مرز انتقام پيش مي رود.
در اين سنين، افراط و تندروي، غرور، خودشناسي، ترديد، اضطراب، خيالات، تهور، استدلال قوي و هوش در بالاترين درجه خود قرار دارد و استعدادها به اوج مي رسد. از اين رو، فرصت يك فرصت طلايي است؛ گو اينكه ترقي انسان در اين سن شكل مي گيرد و انحطاط و سقوط نيز در همين سن به وقوع خواهد پيوست.
دكتر ما برين معتقد است نوجوان و جوان كه در يك خانواده نابسامان و محيطي آميخته با اختلافات خانوادگي پرورش يافته، به سختي در مدرسه قابل تربيت خواهد بود. اگر والدين بيش از آنچه كه به نيازهاي مادي فرزندانشان اهميت مي دهند به جنبه هاي روحي آنان مي پرداختند، مشكلات كمتري به بار مي آمد و بزهكاري ها كاهش مي يافت. بيشتر كودكان بزهكار، از حاكميت نداشتن عاطفه در روابط خانوادگي و كمبود محبت گلايه داشته و رنج مي برند.
شرايط حاكم بر اين دوران بيانگر اين است كه نوجوان و جوان احتياج به آرامش رواني بيشتر و ارتباط صميمانه و دوستانه دارد. به عبارت ديگر، او همدم و مونسي مي طلبد كه وجودش را درك كند و همچون او، طعم ناخوشايند انتقاد، تهديد، تحقير و روابط آمرانه را چشيده باشد. كسي را مي خواهد كه به دور از روابط آمرانه، حاكمانه و ناصحانه، با او دوستانه و صميمانه سخن بگويد و ديگران وجودش را به گونه اي كه هست درك كنند.
دوران تحولات اساسي
هر فردي در تمام دوران زندگي خويش همواره نيازمند دوستي با ديگران است. جوانان نيز در اين سنين به گروه همسالان، علاقه بيشتري پيدا مي كنند، با آنان روابط دوستانه و صميمانه برقرار مي سازند و دوست دارند بيشتر اوقاتشان را با آنان بگذرانند.
گاه اين علاقه و دوستي تا مرحله عشق ورزيدن پيش مي رود. آنها به همسالان خود پناه مي برند؛ زيرا مشكلاتي مشابه دارند. جوانان با يكديگر انس مي گيرند و حتي رفتارشان نيز در يكديگر تاثير مي گذارد. بنابراين، انتخاب دوست در اين دوران از اهميت زيادي برخوردار است.
نبايد احساسات فرد در اين سنين، نسبت به دوستانش لكه دار گردد. گو اينكه جوان با استفاده مثبت از دوستان خود مي تواند بر بسياري از مشكلاتش فائق آيد.
- علاقه به محيط مساعد براي رشد ذهني: جوان به دنبال محيطي مي گردد تا در آن محيط رشد ذهني يابد و خلاقيت خويش را نشان دهد و رفتارش مورد تأييد قرار گيرد.
- افتخار به شخصيت: تشخص طلبي يكي از تمايلات غريزي بشر است و در نسل جوان بسيار قوي و نيرومند. جوان به نوع لباس، نوع آرايش مو و نوع واكنش هايش در برخوردها افتخار مي كند و در جمع همسالان خود به ابراز شخصيت و خودنمايي مي پردازد. او مي خواهد بفهماند كه من هم بزرگ شده ام. در اين زمينه، والدين با برخورد مناسب و هدايت او در انتخاب لباس هاي مناسب و نوع برخوردهايش ضمن احترام به شخصيت وي، مي توانند او را در مسير صحيح هدايت كنند.
- علاقه به آزادي بي حد و حصر: يكي از تمايلات و خصيصه هايي كه در اين دوران شدت مي يابد،علاقه به آزادي بي حد و حصر و بي قيد و شرط است. او مي خواهد مقررات اجتماعي را ناديده بگيرد و در راه ارضاي تمايلات خويش از آزادي هاي تند و بي حساب استفاده كند.
جوان در دوره جواني، بخصوص در آغاز جواني، تمايلات و انگيزه هايي دارد:
چون درحال تكوين هويت جديد خود است، مايل است شخصيت جديد او به رسميت شناخته بشود؛ كه غالبا اين اتفاق نمي افتد و پدر و مادرهاي جوان را در هويت و شخصيت جديد او گويا به رسميت نمي شناسند.
- جوان احساسات و انگيزه هايي دارد؛ رشد جسماني و روحي دارد: به دنياي تازه اي قدم گذاشته است كه غالبا دوروبري ها، خانواده، كسان، افراد در جامعه، از اين دنياي جديد بي خبر و بي اطلاع مي مانند، يا به آن بي اعتنايي مي كنند؛ لذا جوان احساس تنهايي و غربت مي كند.
- جوان در دوره جواني، چه اوايل بلوغ و چه بعدها، با مجهولات زيادي روبه رو مي شود؛ مسائل جديدي براي او مطرح مي شود كه سؤال انگيز است؛ در ذهن او سؤال هايي به وجود مي آيد كه مايل است به اين سؤال ها پاسخ داده بشود.
- جوان احساس مي كند در وجود او انرژي هاي متراكمي وجود دارد؛ توانايي هايي را در خود احساس مي كند؛ هم از لحاظ جسماني، هم از لحاظ فكري و ذهني.
- جوان براي اولين بار با دنياي بزرگي در دوره جواني مواجه مي شود كه اين دنيا را تجربه نكرده و از اين دنيا چيزهاي زيادي نمي داند: بسياري از حوادث زندگي براي او پيش مي آيد كه تكليف خودش را در مقابل آنها نمي داند؛ احساس مي كند كه احتياج به راهنمايي و كمك فكري دارد.
عوامل دين گريزي
برخي جوانان
جوان از نظر شناختي، داراي تفكر انتزاعي است و از نظر ذهني به حداكثر كارآيي هوش مي رسد. در اين دوره، گرايش جوانان به «فلسفه زندگي»، آنان را به سوي مسائل اخلاقي، سياسي و مذهبي سوق مي دهد. جوانان تلاش مي كنند هويت مذهبي خود را شكل دهند، اما به دلايل گوناگون ممكن است در فرآيند هويت يابي مذهبي با بحران مذهبي مواجه شوند و نتوانند اين هويت را خوب تشخيص دهند؛ در نتيجه، دچار سردرگمي و در نهايت، حالت بي رغبتي و گريز از دين شوند. يكي از علل اين بحران، ناهمخواني سطح شناختي جوان با سطح معارف ديني است كه به او ارائه مي شود.
از سوي ديگر، جوان مي خواهد همه آموزه هاي ديني را با عقل خود بسنجد. او فكر مي كند اگر آموزه هاي ديني در قالب هاي فكري او بگنجد صحيح است، وگرنه درست نيست و بايد كنار گذاشته شود. اين عوامل موجب مي شود هويت ديني جوان به خوبي شكل نگيرد و دچار بحران شناختي نسبت به اين آموزه ها شود و راه نجات از اين بحران را گريز از دين بداند!
علت ديگر اين بي رغبتي و گريز از دين برداشت هاي غلط و نادرست از معارف ديني مي باشد. بسياري از اوقات، دين مساوي با معنويت لحاظ شده و در حد يك نياز معنوي صرف بدان نگريسته مي شود. سپس چنين نتيجه گيري مي گردد كه نياز به معنويت، فقط ويژه مواقع سختي و بحران هاي شديد است و دين نقش اساسي در زندگي روزمره انسان ندارد. اين ديدگاه ساده انگارانه و كاهش گرايانه نسبت به معارف ديني، به تدريج باعث حذف دين از زندگي انسان مي شود. جواني كه در جست وجوي فلسفه زندگي است، اگر احساس كند دين در معنادهي و جهت بخشي به زندگي او تأثير منفي ندارد به تدريج آن را كنار مي گذارد و چه بسا آن را امري زايد و دست و پاگير انگاشته، از آن گريزان مي شود.
ترجمه از سزاوار

 



قدر والدين خود را بدانيد!

شايد بيشتر مردم، والدين خود را موجوداتي خسته كننده، بهانه گير و غيرقابل تحمل بدانند، اكثر مردم فراموش مي كنند كه والدين شان تا ابد زنده نيستند و قدر آنها را نمي دانند. چرا به جاي سروكله زدن با والدين و يا ناديده گرفتن آنها با شكيبايي رفتار نمي كنيم و قدر والدين مان را نمي دانيم؟!
به توصيه هاي زير توجه كنيد:
1- به حرف هاي والدين خود بيشتر گوش دهيد و كمتر با آنها جر و بحث كنيد. نسبت به آنها سختگير نباشيد. اگر مي دانيد كه والدين تان به اشتباه خود اعتراف نمي كنند خودتان پيشقدم شويد. به جاي جر و بحث كردن، از چشم آنها به قضايا نگاه كنيد.
حتي اگر با والدين خود موافق نيستيد به آنها بگوييد حرف هاي شان را درك مي كنيد. در اين صورت، حداقل به نظرات آنها پي مي بريد.
2- به والدين خود پيشنهاد كمك بدهيد. لازم نيست كارهاي بزرگ را برعهده بگيريد. حتي كارهاي كوچكي مثل بيرون گذاشتن سطل زباله، بردن لباس ها به خشكشويي يا شستن ظروف نشان مي دهد كه تمايل داريد به والدين خود كمك كنيد.
3- اوقات بيشتري را با والدين خود بگذرانيد. اگر مادرتان مي خواهد به خريد برود ولي دوست ندارد به تنهايي اين كار را انجام دهد همراهي اش كنيد.
4- والدين تان را زياد به خانه خود دعوت كنيد. نبايد فقط به تعطيلات بسنده كنيد. هر چقدر كه مي توانيد به والدين خود زنگ بزنيد و آنها را به ناهار دعوت كنيد. ممكن است مادرتان از دستپخت شما ايراد بگيرد ولي مطمئن باشيد تحت تأثير مهرباني تان قرار خواهد گرفت!

 



زندگي بر روي شن هاي روان

اگر شما از همسرتان طلاق گرفته ايد با خواندن اين مقاله مي توانيد از تأثيرات منفي آن بر روي كودكان بكاهيد ولي اگر تازه به فكر طلاق افتاده ايد در صورت امكان، اختلافات خود را كنار گذاشته و به آينده فرزندانتان بينديشيد.
طلاق بر روي كودكان تأثير زيادي مي گذارد و غالبا اثرات آن در نسل هاي آينده نيز قابل مشاهده است.
شيوه زندگي والدين از نظر كودكان يك شيوه كاملا طبيعي است و معمولا آنها از آن الگو مي گيرند.
تأثير طلاق بر روي احساس امنيت كودكان
والدين از اين امر آگاه نيستند ولي نحوه رفتار كودكان از زماني كه محيط اطراف خود را درك مي كنند تنها بر روي عملكرد والدين استوار است و عميق ترين تأثير مربوط به نحوه رفتار والدين با يكديگر مي باشد.
اگر رفتار والدين سنجيده و توام با عشق و ملاحظه كاري باشد كودكان احساس امنيت مي كنند درغيراين صورت خشونت، كينه توزي، خودخواهي و مشاجره لفظي والدين باعث مي شود آنها خود را بي پناه احساس كنند.
در صورت طلاق، كودكان به اين نتيجه مي رسند كه در دنيا جايي براي ثبات، امنيت و عشق وجود ندارد.
كودكي كه شاهد جدايي والدين خود مي باشد اميد خود را براي بهبود اوضاع از دست مي دهد.
تأثير طلاق بر روي احساس ارزشمندي در كودكان
شايد بتوان گفت به ندرت كودكان عامل جدايي والدين خود هستند.
والديني كه طلاق مي گيرند رابطه خوبي با يكديگر ندارند ولي كودكان اين موضوع را درك نمي كنند و در عوض احساس مي كنند ضربه شديدي به دنياي آنها وارد شده و خود را مقصر مي دانند. آنها اهميتي به شرايط موجود نمي دهند.
هرچقدر هم كه به كودكان تذكر دهيد، نمي توانند درك كنند كه چرا نبايد سرزنش شوند.
تأثير طلاق بر روي آسيب پذيري كودكان
به علت نداشتن احساس امنيت و اعتماد به نفس پائين كودكان طلاق بسيار آسيب پذير هستند و از آنجا كه دنياي آنها بر روي شن هاي روان ساخته شده به هر دستاويز با ثباتي متوسل مي شوند. به همين دليل گروه هاي تبهكاري براي آنها جذابيت زيادي دارد.
تلاش آنها براي تقويت اعتماد به نفس باعث مي شود به دنبال تاييد ديگران باشند و اين مسئله بسيار خطرناك است.
ترجمه از آذرشايان

 



مشكل برقراري ارتباط ميان زوجين

اگر در برقراري ارتباط با همسر خود مشكل داشته باشيد به شدت احساس تنهايي خواهيد كرد. مشكلات ارتباطي همانند بمب ساعتي هستند و اگر حل نشوند بايد منتظر انفجار آن باشيد. در عوض، اگر بتوانيد عقايد خود را با صراحت و صادقانه بيان كنيد بهتر خواهيد توانست به حل مشكلات بپردازيد.
تفاوت ها
بارها خوانده ايم كه زنان و مردان به دو شيوه مختلف ارتباط برقرار مي كنند و اين مسئله مي تواند به بروز سوء تفاهم منجر شود.
در واقع مردان معمولا براي حل مشكلات، حرف مي زنند درحالي كه زنان غالبا براي ايجاد ارتباط با ديگران، اين كار را انجام مي دهند.
مفهوم گفته فوق اين نيست كه زنان و مردان نمي توانند ارتباط مناسبي با يكديگر برقرار كنند ولي آنها با داشتن اين تفاوت ها، بهتر يكديگر را درك خواهند كرد.
تصورات غلط
برقراري ارتباط چيزي فراتر از حرف زدن است، براي اينكه حرف هاي همسرتان را درك كنيد بايد به نكات ديگري نيز توجه داشته باشيد. به عنوان مثال، آيا لحن همسرتان خشمگينانه، كنايه آميز يا آرام است؟
در ضمن نشانه هايي مانند دست به سينه بودن و فرار از تلاقي نگاه ها نيز اهميت دارد.
گاهي بايد پيام اصلي را در ناگفته ها جست وجو كرد!
احترام
ياد گرفتن طريقه مناسب ارتباط با يكديگر به اين مفهوم نيست كه شما و همسرتان ديگر دچار مشكل نخواهيد شد و با نظرات يكديگر كاملا موافق خواهيد بود.
با اين حال ارتباط موثر نياز به احترام متقابل دارد. حتي اگر تفاوت ميان شما و همسرتان چشمگير باشد در صورتي كه به يكديگر احترام بگذاريد مي توانيد به نتيجه مثبت دست يابيد.
مصالحه
زوجين براي برقراري ارتباط سالم نياز به مصالحه دارند.
به جاي اينكه به فكر برنده شدن در مشاجرات باشيد بهتر است اعتدال را رعايت كنيد. اگر طوري با همسرتان به توافق برسيد كه خواسته هاي طرفين تا حدي درنظر گرفته شود در آينده مشكلات كمتري خواهيد داشت.
هشدار
ممكن است گاهي براي اينكه همسرتان تحت تأثير قرار بگيرد خود را طور ديگري نشان دهيد. امكان دارد شما آگاهانه يا ناآگاهانه به اين باور برسيد كه اگر رو راست باشيد از علاقه همسرتان كاسته خواهد شد.فراموش نكنيد اين وضعيت مي تواند مشكلاتي را به دنبال داشته باشد.
اگر با همسرتان رو راست باشيد و او نيز همين رويه را درپيش بگيرد به شناخت بهتري از يكديگر دست مي يابيد و يك ارتباط سالم و موثر را پايه ريزي خواهيد كرد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14