(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 27 تیر 1390- شماره 19976

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
جاي خالي ستون هاي ويران شده (يادداشت روز)
مقام عالي رتبه حزب حاكم چين در ديدار با رئيس جمهور:
افزايش همكاري چين و ايران يك ضرورت استراتژيك است
كيهان و خوانندگان
شوراي نگهبان نقش مهمي در نگهباني از نهادهاي انقلاب دارد
صد درصد (گفت و شنود)
ژانگولربازي و شيرين كاري اصلاح طلبان وسط آش اپوزيسيون! (خبر ويژه)
تايمز: 12 گروه اپوزيسيون مي گويند جنبش سبز به مرگ افتاده است (خبر ويژه)
فخرآور: با اجازه بزرگترها همه ما مزدور آمريكا هستيم (خبر ويژه)
قهرمان چگوارايي اپوزيسيون هم نفوذي وزارت اطلاعات از آب درآمد (خبر ويژه)
ايران به طور آهسته و پيوسته زمان غني سازي را كاهش مي دهد (خبر ويژه)



جاي خالي ستون هاي ويران شده (يادداشت روز)

تاثير استراتژيك تحولات در منطقه عربي - اسلامي، بهم ريختن ساز و كارهايي است كه طي حدود سه دهه گذشته براي اين منطقه تدارك ديده شده بود. اين تحولات نياز جدي به «چينش جديد» را به كساني كه به آن نظم دل بسته بودند يادآور شده است و از اين رو شاهد تحركات شديد غرب حول دو محور «شناخت دقيق آنچه رخ داده» و «بررسي امكانات و نيروهاي بر جاي مانده» هستيم. اين موضوعي است كه كمي نياز به بحث دارد.
با سقوط نظام شاهنشاهي در ايران، غرب مهمترين ضلع نظام آمريتي - عمودي - خود را از دست داد و البته - تقريبا - همزمان با آن مصر را بدست آورد و توانست با آن تا حدي موقعيت فرو پاشيده دهه هاي 1340 و 1350 را بازسازي كند. از آن طرف جبهه عربي مقابل آمريكا و غرب كه مصر را از دست داده بود، ايران را در كنار خود ديد و تلاش كرد كه از اين طريق خود را بازسازي كند. از اين رو سوريه، ليبي، الجزاير، يمن جنوبي و سازمان آزاديبخش فلسطين - جريان چپ جهان عرب - به سمت ايران آمدند. يكي - دو سال بعد عراق از جبهه ميانه به سمت آمريكا و جريان آمريكايي منطقه - عربستان، اردن و .... - رفت و براي از ميان برداشتن نگراني هاي فزاينده آمريكا به دستور ايالات متحده وارد جنگي تمام عيار با ايران شد اما تقريبا همزمان با اين تحول، تركيه دستخوش تحول تدريجي - از رژيمي كاملا وابسته به رژيمي نسبتا ميانه رو - شد. پيروزي حزب مام ميهن به رهبري تورگوت اوزال در 15 آبان 1362 چهره ضد ايراني تركيه را ترميم كرد و به نيروهاي هوادار انقلاب اسلامي ايران امكان فعاليت داد.
از حدود اوايل سال 1363، آمريكايي ها با اينكه فشارهاي متمركزي عليه جمهوري اسلامي و دولت هاي همگرا با آن در منطقه اعمال مي كردند اما در عمل از يك طرف باور كردند كه امكان عملي تغيير وجود ندارد و از طرف ديگر به اين جمعبندي رسيدند كه در اين شرايط نيز قادر به تامين منافع و سياست هاي خود مي باشند. در اين ميان وضعيت نسبتا باثبات كشورهاي عربي تحت سيطره آمريكا اين اطمينان را در دهه هاي 1360 و 1370 به وجود آورده بود كه «نظم منطقه اي مبتني بر توازن» استمرار پيدا مي كند. گزارش هاي مختلف محافل آمريكايي در اين دوره بيان گر آن است كه آمريكا مردم عرب را فاقد مختصات لازم براي «ايجاد تغييرات اساسي» مي دانسته است.
واقعيت هم اين است كه منطقه عربي - شامل شمال آفريقا و آسياي جنوب غربي - بعد از تجربه موج ناسيوناليسم عربي دهه هاي 1330 و 1340 - تحت تاثير اشغال سرزمين فلسطين - كه به روي كار آمدن رژيم هاي سوسيال، ناسيونال در كشورهاي مصر- 1331-، عراق-1337-، يمن 1341، الجزاير 1341، سوريه 1350، ليبي 1348 و تونس 1333 منجر شده بود، وارد هيچ تجربه ديگري نشده بود و حال آنكه در اين فاصله مناطق ديگر دستخوش تحولات عمده اي شده بودند كه از آن جمله بايد به تحولات فراگير در رژيم هاي راستگراي آمريكاي لاتين، تحولات كيفي در رژيم هاي آسياي جنوب شرقي- كشورهاي حوزه آسه آن- اشاره كرد. ركود نسبي 40 ساله جهان عرب در فاصله دهه 1350 تا آخر دهه 1380 از يك طرف غرب را نسبت به حفظ سيطره خود بر منطقه عربي- اسلامي مطمئن نموده و از سوي ديگر امكان اعمال سطحي از تغييرات كنترل شده را تداعي مي كرد. تغييرات از اين نوع با روي كار آمدن جرج بوش در سال 1379 مورد توجه مقامات آمريكا قرار گرفت و بر اين اساس «نياز جهان عرب به تغييرات» وارد ادبيات رسمي دولت جرج بوش گرديد. آمريكا به رژيم هاي وابسته خود مي گفت براي جلوگيري از فروپاشي خود و نظم منطقه اي- در شرايطي كه تغيير آن به نفع آمريكا امكانپذير نباشد- بايد به نوسازي (modernization) تن داد اما اين ادبيات با مخالفت جدي رژيم هاي وابسته عرب بخصوص در مصر، عربستان و يمن مواجه گرديد. اين رژيم ها هرگونه تغيير را زمينه ساز فعال شدن «موج خفته» در كشورهاي عربي مي دانستند. از آن طرف دولت جرج بوش از ميانه راه -2005- دچار دردسرهاي بزرگي شد. سياست اشغال افغانستان و عراق عليرغم هزينه زياد، شكست خورده و به چالش بزرگ غرب در منطقه آسياي جنوب غربي تبديل شده بود. در اين شرايط بوش سياست تغييرات مهندسي شده در رژيم هاي وابسته را كنار گذاشت و در ادبيات رسمي آمريكا «ثبات» جاي «نوسازي» را گرفت. در اواسط سال 2006، رايس وزير خارجه آمريكا در يك نطق رسمي گفت: «دمكراسي و انتخابات بهترين انتخاب براي خاورميانه نيست بلكه امروز اين منطقه بيش از تغيير به ثبات سياسي احتياج دارد.» اين شعار البته در داخل آمريكا به نوعي خلف وعده و اعتراف به شكست تعبير شد. به همين دليل حزب دمكرات براي بازسازي موقعيت خود شعار تغيير را انتخاب و مهمترين عنصر آن را تغيير در نگاه آمريكا نسبت به جهان اسلام معرفي كرد. اوباما دو ماه و نيم پس از آن كه وارد كاخ سفيد شد اولين سفر رسمي خود به جهان اسلام را 17 فروردين 88 از تركيه آغاز كرد كه اين خود پيام هايي را به همراه داشت: 1-شعار لزوم تغيير نگاه به جهان اسلام اعتراف به شكست برنامه هاي ضد اسلامي غرب بود اگرنه اوباما مي توانست به جاي واژه «جهان اسلام» از واژه جهان عرب يا جهان سوم و يا خاورميانه و... استفاده كند همانگونه كه قبل از او در دولت هاي كلينتون و بوش معمول بود.
2- شعار اوباما با شعار بوش كاملاً متفاوت بود چرا كه بوش از لزوم تغيير فرمي (Reform)- در مقابل تغيير محتوايي- حرف مي زد و اوباما از كنار گذاشتن ادبيات جنگ در مواجهه با جهان اسلام سخن مي گفت.
3- شروع سفر به جهان اسلام از تركيه- و نه مصر يا عربستان- هم نشان داد كه زمينه براي طرح چنين شعاري در كشورهاي عربي فراهم نيست و مي تواند موقعيت رژيم هاي لائيك در مصر و عربستان را به خطر اندازد كما اينكه وقتي اوباما در تاريخ 14 خرداد 88 در سفر دوم خود به مصر رفت و در جامعه الازهر حضور يافت و خطاب به جهان اسلام پيامي- با ظاهري- همدلانه فرستاد، واكنش تند مقامات مصري را در پي داشت. در آن زمان رئيس مجلس مصر رسماً اعلام كرد: رفتار تجديدنظرگرايانه آمريكا نسبت به اسلام سياسي مي تواند به حكومت اخوان المسلمين در مصر منجر شود.» البته كاملاً واضح بود كه شعار مدار ا با اسلام بيش از يك پز (perestige) براي آمريكاي گرفتار در ميان جهان اسلام نبوده و اوباما به شعار «ثبات به جاي تغيير» بوش وفادار است رفتار ماه هاي بعد آمريكا هم اين را به خوبي به اثبات رساند. اوباما از همان ماه هاي اول به قدرت رسيدن- و بطور خاص از سپتامبر 2009- شعار تغيير را رسماً و حتي در لفظ هم كنار گذاشت. بحران شديد مالي سال 2010 و شكست سنگين انتخاباتي حزب دمكرات در همين سال هم اساساً دولت آمريكا را وارد وضعيت جديدي كرد و كار را به جايي رساند كه اوباما از يك سو اعلام كرد كه نيروهاي نظامي آمريكا را زودتر از موعد مقرر- 2011- از عراق خارج مي كند و از سوي ديگر زمزمه خروج نظاميان آمريكا از افغانستان هم بلند شده بود كه در اجلاس ليسبون- آبان 89- نهايي شد و رسماً اعلام گرديد. اين دو نكته كافي است براي آنكه بدانيم وضع سياسي و امنيتي آمريكا در دوره اوباما- به خصوص در حوزه سياست خارجي- وخيم تر از دوره بوش بود و اين كفايت مي كرد تا آمريكا به ثبات در كشورهاي وابسته به خود در منطقه عربي- اسلامي به عنوان «ضرورتي استراتژيك» نگاه كند و هرگونه تغيير را آغاز دوره اي از «بي ثباتي هاي مهارناپذير» بداند.
تغييرات سريع و پرشتاب در حوزه عربي- اسلامي در اين شرايط به راه افتاد و مانند يك «بهمن» راه را بر غرب بست. غرب به سختي به نظاره اين تحولات نشست و با كمال ناباوري شاهد فروپاشي ستون مصر در معادله منطقه اي خود گرديد. در واقع آمريكا پس از آنكه ايران را از دست داد همه اميد خود را به مصر معطوف كرده بود و انصافاً در فاصله وقوع انقلاب اسلامي در ايران تا زمان فروپاشي رژيم مبارك، مصر به خوبي از عهده نقش خود برآمده بود، آمريكا واقعاً توانسته بود با كمك مصر از يك سو مانع به قدرت رسيدن بسياري از جنبش هاي ضد آمريكايي در شمال آفريقا و خاورميانه بشود و از سوي ديگر رژيم صهيونيستي را از بحران هاي بزرگ كه حيات آن را از هم مي گسست، نجات دهد.
فروپاشي رژيم وابسته در مصر موقعيت مخالفان آمريكا در منطقه را به نحو ويژه اي بالا برد. از اين رو آمريكا همزمان با اين تحولات سه پرونده را رو به روي حزب الله لبنان- دادگاه حريري- دولت سوريه- به نمايش گذاشتن كاريكاتور انقلاب- و دولت ايران- بحث حقوق بشر- گشود اما با اين وجود آمريكا كه به شدت احساس مي كند اقدامات سلبي نقشي در بازسازي امنيتي- سياسي موقعيت آمريكا ندارند، درصدد برآمد تا يك موقعيت ايجابي خلق كند. آمريكا و رژيم صهيونيستي به اين منظور به سمت تركيه رفتند و با وعده هاي بسيار چرب تلاش كردند تا تركيه را در مقابل سوريه و ايران قرار داده و به عنوان راهي براي برون رفت از تحولات عظيم منطقه عربي- اسلامي نشان دهند. اين بازي دوام چنداني نياورد و پس از حدود 4 ماه به شكست انجاميد. مقامات تركيه به زودي دريافتند كه قادر به ايفاي نقش در برنامه اي آمريكايي- صهيونيستي نيستند و از اين رو از اوايل تيرماه پيغام هاي مبتني بر «توضيح و توجيه» آنان به ايران و سوريه سرازير شد.
در يك جمعبندي بايد گفت مهمترين اثر تحولات جاري در منطقه، فروپاشي «نظم تعادلي» بود كه آمريكا از اوايل 1363 به ناچار به آن تن داد. حالا اين وزنه تعادل به ضرر آمريكا و به طور كلي غرب بهم خورده و اين در حالي است كه پيش از آن سياست نظامي گري مبتني بر اشغال هم به بن بست رسيده بود. ادبيات نزديك شدن به جهان اسلام هم كه در سال اول رياست جمهوري اوباما مطرح شد و نيز تلاش هاي آمريكا براي نزديك شدن به اسلام گرايان در مصر و سوريه راه به جايي نبرده است.
تجربيات و ابزارهاي آمريكا با آنچه در متن كشورهاي اسلامي- عربي مي گذرد سنخيت ندارد. آمريكا ديپلماسي قدرتمندي دارد، نيروها و ديوان سالاري عظيم امنيتي- نظامي دارد، رسانه هاي ديداري، شنيداري و الكترونيكي قدرتمندي دارد و بر شبكه اي از روشنفكران و رژيم هاي وابسته در اين منطقه تسلط دارد، اما مردمي كه در اين منطقه به ميدان آمده و شش ماه است يقه رژيم هاي وابسته به غرب را گرفته اند پذيراي ديپلماسي، رسانه، نيروي نظامي- امنيتي و عناصر وابسته غرب نيستند و امكان ديگري هم براي اثرگذاري در اختيار آمريكا نيست. پس بدون ترديد در حالي كه ساختار امنيتي غرب فرو پاشيده، برخلاف دهه 1980 امكان جديدي براي بازسازي موفقيت غرب در اين منطقه وجود ندارد.
سعدالله زارعي

 



مقام عالي رتبه حزب حاكم چين در ديدار با رئيس جمهور:
افزايش همكاري چين و ايران يك ضرورت استراتژيك است

عضو كميته دائمي رهبري حزب كمونيست چين گفت با توجه به جايگاه ممتاز ايران و با يك نگاه استراتژيك، اين كشور به دنبال افزايش همكاري هاي خود با تهران است.
رئيس جمهور كشورمان همزمان با چهلمين سالگرد برقراري روابط بين تهران - پكن با «هه گوچيانگ» عضو كميته دائمي رهبري حزب كمونيست چين ديدار و درباره مسائل مهم منطقه و جهان بحث و تبادل نظر كرد.
هه گوچيانگ پيش از ظهر شنبه در اين ديدار با مثبت ارزيابي كردن روابط بين دو كشور گفت: چين با يك نگاه استراتژيك به دنبال افزايش همكاري هاي خود با ايران است، زيرا افزايش اين همكاري ها بين دو كشور علاوه بر دو ملت به نفع كشورهاي منطقه است.
وي با تاكيد بر اين كه روابط دو كشور از گذشته تا به امروز روابط مثبت و سازنده بوده است، افزود: امروز پس از گذشت 40 سال از برقراري اين روابط دستاوردهاي بسيار خوبي نصيب هر دو كشور شده است و بايد تلاش شود سطح روابط در تمامي زمينه ها گسترش يابد.
اين عضو كميته دائمي رهبري حزب كمونيست با بيان اين كه كشورش، جمهوري اسلامي ايران را دوست صميمي و شريك تجاري خود محسوب مي كند، گفت: بايد تلاش شود تا سطح همكاري تجاري و اقتصادي بين دو كشور هر چه بيش تر افزايش يابد و با توجه به جايگاه ممتاز جمهوري اسلامي ايران در منطقه، چين به دنبال افزايش همكاري هاي خود در زمينه هاي مختلف از جمله راه، سد، مخابرات و انرژي با تهران است.
وي تاكيد كرد: دولت چين همواره گسترش روابط خود با ايران را از اولويت هاي كاري خود قرار داده است، چون مطمئن هستيم اين روابط به نفع تمامي كشورهاي منطقه خواهد بود.
محمود احمدي نژاد نيز در اين ديدار با اشاره به چهلمين سالگرد برقراري روابط بين تهران - پكن اظهار داشت: امروز پس از گذشت 40 سال افق تازه اي در روابط بين دو كشور ايجاد شده است كه همين امر تحولات مثبتي را به نفع دو ملت و ملت هاي منطقه رقم خواهد زد.
وي با اشاره به قرابت تاريخي بين دو كشور، گفت: امروز علاوه بر روابط تاريخي و ديدگاه هاي مشترك، شرايط ايجاب مي كند كه سطح همكاري هاي بين تهران - پكن گسترش يابد، زيرا افزايش سطح همكاري ها به نفع منافع دو كشور و ملت هاي منطقه است.
وي افزود: جمهوري اسلامي ايران هيچ محدوديتي براي توسعه روابط باكشور چين ندارد و بايد تلاش شود اين روابط در سطح بين الملل نيز افزايش يابد.
رئيس جمهور در ادامه به برخي موانع موجود در سرمايه گذاري بين دو كشور اشاره و اظهار كرد: با برداشتن موانع موجود، مي توانيم به اهداف مشتركي كه دو كشور بر روي آن هدف گذاري كرده اند كه مهم ترين آن افزايش مبادلات اقتصادي و تجاري تا 100 ميليارد دلار است، هر چه سريع تر دست يابيم.
وي تصريح كرد: امروز مي توانيم در زمينه هاي گوناگون از جمله فن آوري، انرژي، فن آوري فضايي و گردشگري، همكاري هاي بين دو كشور را بيش از گذشته افزايش دهيم.
وي با تاكيد بر اين كه «امروز ايران و چين در يك جبهه مشتركي قرار دارند» گفت: امروز دشمنان مشترك دو كشور نمي خواهند كه ملت هاي ما پيشرفت كنند در حالي كه ايران و چين داراي تمدن و فرهنگي تاريخي و غني هستند و هيچ وقت به دنبال منابع ساير كشورها نبودند، اما دشمنان ما با لشگركشي به ساير كشورها به دنبال پر كردن جيب هاي خود از سرمايه و منافع ساير كشورها بوده و هستند.
احمدي نژاد تاكيد كرد: امروز بايد دست به دست هم دهيم و در راستاي پيشرفت ملت هاي مان حركت كنيم، زيرا آينده متعلق به ملت هاي ماست.
وي در ادامه به نظم ناعادلانه حاكم بر جهان اشاره كرد و گفت: در شرايط كنوني چند كشور به دنبال آن هستند كه اراده خود را بر ساير كشورهاي جهان تحميل كنند كه اين امر به ضرر تمامي كشورهاي جهان خواهد بود، بنابراين بايد تلاش كنيم تا اين نظم اصلاح شود زيرا در غير اين صورت، فرصت پيشرفت از همه كشورها و ملت هاي مستقل و آزادي خواه گرفته خواهد شد.

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ بشر، تنها چند نفر آمريكايي متجاوز به حقوق ميليون ها انسان ساكن كره زمين نيست. بشر، چند نفر ايراني مزدور بيگانه كه در آمريكا جمع شده اند و عليه مردم و كشورشان توطئه مي كنند نيست. بشر واقعي انسان هاي مظلوم مستضعف و عقب نگه داشته شده مثل آفريقايي ها هستند كه تلويزيون نشان مي دهد كودك گرسنه سينه بي شير مادرش را به دهان گرفته و آرزوي چند قطره شير را با خود به گور مي برد.
عبدالله امين
¤ شايسته است ايران نقش مهم تري در كاروان آزادي غزه ايفا نمايد. سازمان هاي دولتي و سازمان هاي غيردولتي فعال به نظر نمي رسند چرا؟ پيشنهاد مي شود سازمان هاي غيردولتي و دانشجويي باني خير شوند و حركت درخور شأن نظام مقدس از خود به نمايش گذارند و با كمك مردم كشورهاي عرب حوزه خليج فارس مثل عراق، قطر، كويت حتي هند و پاكستان با فعالان صلح و چند تن آذوقه و با چند كشتي از بندرهاي ايران و خليج فارس راهي غزه شوند. كيهان نيز از نظر تبليغاتي حمايت كند.
5449---0937
¤ چگونه مدعي انتظار فرج هستند آنان كه از نائبش حضرت آيت الله العظمي خامنه اي تبعيت نمي كنند.
8353---0912
¤ به دولت و مجلس عرض مي كنم مشكل جوانان فقط وزارت ورزش نيست مشكل اصلي جوانان بيكاري، فقر، نداشتن امكانات ازدواج و مشكلات متعدد ديگر است. حضرت علي(ع) مي فرمايد: بهترين تفريح كار است جوان از بيكاري تا پاسي از شب پرسه زني در پارك و بعد خواب تا ساعت 14 آسيب مي بيند.
يك پزشك
¤ترويج حجاب توسط صدا و سيما را از برنامه چرخ و فلك شبكه دو مي توان فهميد. فكر مي كنم ديگر نيازي به دشمن نيست. كيست كه نفهمد اين قيافه ها چگونه در ذهن كودكان نقش مي بندند. پيرزني چادري با قيافه كريه و صورت قرمزرنگ، اما خانم هاي بي چادر با كلاس و صورت دلپذير براي بچه ها و فرشته مهربون هم كه اصلا حجاب ندارد؟! به كجا مي رويم.
8121---0919
¤ به فردي از يك حزب منحل شده كه اخيرا با نوشتن نامه سراسر توهين آميز خطاب به فرماندهي محترم كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اظهار داشته سپاهيان نبايد در مسائل سياسي دخالت بكنند، بفرماييد آن كسي كه نبايد در مقدرات و سرنوشت كشور دخالت و حضور داشته باشد سرمايه هاي آمريكا و اسرائيل در فتنه سال هاي 78 و 88 هستند نه پاسداران كه به حكم قانون داراي وظيفه ذاتي نگهباني از حريم كشور، نظام مقدس جمهوري اسلامي، انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن هستند.
باقرپور از بهبهان و يك تماس مشابه
¤ در سريال سراب سيماي جمهوري اسلامي ايران آموزش داده مي شود دانشجويان دانشگاه مي توانند با جنس مخالف خود تا حدي ارتباط داشته باشند كه يكديگر را به اسم كوچك صدا بزنند.
8749---0912
¤ با توجه به حضور بي شرمانه برخي كشورهاي عربي از جمله آل سعود خبيث و استكبار جهاني در بحرين و قتل عام مردم مظلوم آنجا، چرا ايران هيچ اقدام قابل توجهي انجام نمي دهد؟!
اخوان فومني
¤ چند بار رسانه ملي مسكن مهر پيشواي ورامين را به نمايش گذاشت در صورتي كه پس از سه سال كار مفيدي صورت نگرفته است.
9652---0919
¤ مسكن مهر در دزفول وضعيت خوبي ندارد و با حركت لاك پشتي، كسي هم پاسخگو نيست. شايسته است مسئولين امر تدبيري بينديشند.
4312---0916
¤ از وزارت مسكن درخواست مي شود وضعيت مسكن بسيجيان شهر قرچك را روشن كنند. پنج سال است كه با كلي قرض و وام به اميد خانه دار شدن اقدام كرده اند، ولي هيچ خبري از زمين هاي موردنظر نيست.
5427---0935
¤ بيش از 600 هزار واحد صنفي در كشور وجود دارد كه هر ساله نيز ميليونها تومان بابت حق عضويت در مجمع امور صنفي مي دهند. سؤالي كه مطرح است اين كه مسئولين محترم امور صنفي به ويژه در بخش توليد لباس زنانه چه اقدام مثبتي براي خواهران محترمه انجام داده اند؟ متأسفانه وضعيت امور صنفي از دوران سازندگي يله و رها شد و وزارت بازرگاني نيز گويا هيچ توجهي به اين امور نمي كند.
جمعي از هموطنان تهراني
¤ ساكن خيابان شهيد ناصر نظرزاده در خرم آباد هستم. بنويسيد 16 سال قبل پول آسفالت اين خيابان را به شهرداري شهر پرداخت كرده ايم. بعد از اين مدت هنوز عمليات آسفالت آن كامل نشده و مقداري از خيابان بصورت خاكي رها شده است.
پيرحياتي
¤ دانشگاه مجازي تربيت معلم تبريز علاوه بر اخذ شهريه براي آزمون در حوزه انتخابي نيز مبلغ ده هزار تومان مي گيرد و در صورت عدم پرداخت از آزمون محروم مي شوي؛ مسئولين چه پاسخي دارند؟
5059---0916
¤ از شهرداري تهران درخواست مي شود دستگاه جاروي مكانيزه در تونل توحيد را به فيلتر مجهز نمايند تا در هنگام ازدحام و ترافيك اين قدر مردم گرد و غبار استنشاق نكنند و ثانياً اين كار را در ساعت هاي خلوت تر انجام دهند.
8022---0911
¤ چرا نيروهاي ژاندارمري سابق كه در منطقه جنگي خدمت كرده اند ايثارگر محسوب نمي شوند و كارت ايثار به آنها تعلق نمي گيرد؟
7525---0912
¤ از اداره راه و ترابري اردبيل درخواست مي شود به منظور كاستن از ترافيك و استهلاك خودروها و صرفه جويي در سوخت نسبت به آسفالت محور ترك و نير (بين ميانه- اردبيل) اقدام نمايند.
7525---0912
¤ ممانعت از ورود مردم به جشن شعبانيه پارك آزادگان كه مرتب از صدا و سيما تبليغ مي شود با عنوان اينكه مخصوص كاركنان شهرداري و افراد مدعو مي باشد آن هم در يك مكان عمومي توهين به ملت شريف بود.
3846---0919
¤ در شهر رشت بلوار دروازه لاكان چند هكتار باغ وجود دارد كه مأمن و محل تجمع افراد هرزه و معتاد شده است. از آنجا كه ساكنين محل امنيت و آسايش ندارند موضوع را چندين بار اطلاع رساني و پيگيري كرده ايم ولي معلوم نيست چرا اقدامي صورت نمي گيرد.
6245---0911
¤ احداث بزرگراه پرديس فقط موجب راحتي و آسايش پولدارهاي جامعه كه به تفريحگاه هاي شمال سفر مي كنند شده است، چرا كه براي هر رفت يا برگشت از اين بزرگراه بايد 1500 تومان عوارض بپردازيم. در نتيجه قشر ضعيف جامعه عملاً نمي توانند از اين جاده استفاده كنند.
0495---0912
¤ صاحب شركت آژانس مسافرتي ... با اينكه پول ويزاي فوري از بنده گرفته ولي ويزاي معمولي تحويل داده است. در ضمن علي رغم دريافت پول هتل درجه يك، فرزندم را در هتل درجه 2 سكونت داده است. خلاصه در تمام موارد قرارداد تخلف و سوءاستفاده وجود دارد. عرض بنده اين است كه وقتي با شكايت بنده طرف مقابل محكوم شده چگونه مجدداً اجازه فعاليت به او داده مي شود.
ورزيده
¤ در مراجعه اي كه به يكي از شعبه هاي ميراث فرهنگي داشتم كارت ملي خودم را تحويل اتاق نگهباني و بازرس جلو در دادم، وقتي برگشتم خبري از كارت ملي نبود. حال كه شكايت كرده ام بازپرس پرونده مي گويد بايد خودم فردي را كه كارت ملي بنده را به اشتباه برده پيدا بكنم تا عليه او تشكيل پرونده بدهند و كارت بنده به دستم برسد. شما را به خدا اين چه شيوه دادرسي است كه در كشور ما وجود دارد؟
نبوي
 



جمعي از صاحب نظران تاكيد كردند
شوراي نگهبان نقش مهمي در نگهباني از نهادهاي انقلاب دارد

سرويس سياسي-
شماري از صاحب نظران با تاكيد بر نقش كليدي شوراي نگهبان در پاسداري از نهادهاي انقلاب، آن را سدي در برابر ورود نااهلان به بدنه نظام توصيف كردند.
عباسعلي كدخدايي عضو حقوقدان شوراي نگهبان در همين زمينه گفت: شوراي نگهبان به عنوان يك نهاد پاسدار قانون اساسي و پاسدار نظام جمهوري اسلامي ايران است كه براساس آموزه هاي اسلامي در درجه اول و در درجه دوم به موجب اصول قانون اساسي شكل گرفته است.
وي كه با فارس گفت وگو مي كرد، با اشاره به عملكرد شوراي نگهبان از آغاز تاكنون، گفت: حضور و وجود شوراي نگهبان نقش مهمي در نگهباني از قانون اساسي و نظام جمهوري اسلامي ايران داشته است و با بررسي صلاحيت ها نقش مهمي را براي نگهباني از نهادهايي چون مجلس شوراي اسلامي ايفا كرده است.
حجت الاسلام غضنفرآبادي، رئيس كميسيون قضايي مجلس هم با بيان اينكه شوراي نگهبان حقيقتا با قدرت راه ورود نااهلان به بدنه نظام را سد كرده است، افزود: جايگاه شوراي نگهبان جايگاهي بسيار رفيع و ارزشمند در قانون اساسي و البته در عمل است، اگرچه برخي سعي داشته و دارند كه اين جايگاه را لكه دار كنند اما خوشبختانه با گذشت ساليان دراز از انقلاب اسلامي، شوراي نگهبان همچنان صادقانه و پاك به وظايف خود عمل مي كند.
حجت الاسلام ذاكر، ديگر عضو اين كميسيون نيز شوراي نگهبان را پاسداري امين براي انقلاب اسلامي دانست و گفت: امام خميني(ره) براي صيانت از حقوق مردم در چارچوب شرع مقدس و قانون اساسي شوراي نگهبان را مطرح فرمودند.
وي با بيان اينكه حضور شوراي نگهبان مانع نفوذ بيگانگان به بدنه اجرايي و نظارتي كشور شده است، گفت: شوراي نگهبان صلاحيت افراد را براي حضور در پست هاي حساس جمهوري اسلامي ايران بررسي مي كند و بعد از اينكه صلاحيت آنها را تاييد مي كنند، افراد به راي مردم گذاشته مي شوند كه اين همان مردم سالاري ديني مد نظر امام راحل و مقام معظم رهبري است.
در همين ارتباط آيت الله كعبي، عضو سابق شوراي نگهبان هم يادآور شد: شوراي نگهبان با حفاظت از موازين شرعي و كنترل قوانين و مقررات قانون اساسي، عامل انسجام بخشي به نهاد هاي نظام و عامل استحكام نظام مقدس جمهوري اسلامي در چارچوب شرع و قانون است.
اين عضو خبرگان رهبري با تاكيد بر اينكه شوراي نگهبان نهادي است كه حفاظت از موازين شرعي و قانوني را در نظام جمهوري اسلامي ايران به عهده دارد، اظهار داشت: حمايت از كاركردهايي كه به شرع مقدس و قانون اساسي مربوط مي شود از اقدامات بسيار مهم شوراي نگهبان به شمار مي رود و اين شورا با كنترل خود تلاش مي كند تا به نحو احسن اين كاركردها پياده شوند.
وي با اشاره به اينكه شوراي نگهبان حافظ راي ملت و حافظ عمل به هنجارهاي شرعي، حقوقي و اجتماعي است، افزود: اگر شوراي نگهبان وجود نداشت استبداد در كشور استيلا پيدا مي كرد و شكاف و انحراف در حاكميت ايجاد مي شد و اين همه پيشرفت ها و ترقي كشور بر مبناي اسلام و استمرار حاكميت اسلامي تحقق نمي يافت.
آيت الله كعبي بر همين اساس شوراي نگهبان را حافظ اسلاميت و جمهوريت نظام جمهوري اسلامي دانست و تصريح كرد: اين شورا طي 32 سال گذشته در عرصه هاي گوناگون به ويژه عمل به قانون اساسي و شرع مقدس اسلام كاركرد بسيار ارزنده و درخشاني داشته است.
در اين ارتباط آيت الله عبدالنبي نمازي ديگر عضو مجلس خبرگان هم به نقش شوراي نگهبان در نظارت بر قانوني و اسلامي بودن امور مهم كشور اشاره كرد و گفت: در همه نظام هاي سياسي براي حسن انجام قانون، مجموعه اي در نظر گرفته مي شود كه بر اين امر نظارت داشته باشد و آن مجموعه بايد ضمن آنكه از صلاحيت قانوني برخوردار است، امين و متعهد نيز باشد.
وي افزود: در قانون اساسي ما كه مبتني بر اسلام است، حضور مردم در عرصه هاي تعيين تكليف مقولات مهم و تعيين مديريت كلان كشور ملاحظه شده و در ادامه همين قانون مشخص كرده است كه نهادي به نام شوراي نگهبان بايد باشد تا بر حسن انجام انتخابات ها و حفظ آراي مردم نظارت داشته باشد و يا كانديداهايي را كه قرار است در انتخابات، آراي مردم را جلب كنند، تاييد صلاحيت كند.
اين عضو مجلس خبرگان رهبري تصريح كرد: حضور شوراي نگهبان سبب آرامش مردم است و مردم با وجود همين شوراست كه احساس مي كنند مكانيزم و سازمان سالمي وجود دارد كه مي تواند از آراي آنان در عرصه هاي انتخاباتي حفاظت كند.

 



صد درصد (گفت و شنود)

گفت: اين روزها، بسياري از مدعيان اصلاحات و ضد انقلابيون فراري براي اين كه ثابت كنند مامور نفوذي وزارت اطلاعات نيستند، همديگر را به نفوذي بودن متهم مي كنند.
گفتم: حالا «مدحي شماره 2» كداميك از آنهاست؟
گفت: چه مي دونم؟ به قول خودشان تا معرفي مدحي شماره 2 و بازگشت او به ايران، همه ضد انقلابيون فراري مشكوك به نظر مي رسند.
گفتم: خب! حتما بعد از پايان ماموريت مدحي شماره 2 و بازگشت او به ايران، دنبال مدحي شماره 3 مي گردند.
گفت: اردشير اميرارجمند، مشاور فراري موسوي كه به نفوذي بودن وزارت اطلاعات متهم شده طي مصاحبه اي ديگران را متهم كرده و گفته است؛ البته با توجه به ماجراي «مدحي» نبايد به هيچيك از اعضاي اپوزيسيون اطمينان صد درصد داشت.
گفتم: يارو مي گفت؛ احمق كسي است كه به همه چيز اطمينان كامل داشته باشد! از او پرسيدند مطمئني؟ و يارو جواب داد؛ صد درصد.

 



ژانگولربازي و شيرين كاري اصلاح طلبان وسط آش اپوزيسيون! (خبر ويژه)

شبكه صهيونيستي بالاترين معتقد است اصلاح طلبان در جبهه اپوزيسيون مشغول ژانگولربازي وبسايت يكي به ميخ و يكي به نعل هستند.
يكي از كاربران بالاترين در ارزيابي مواضع متناقض و غيرقابل اعتماد اصلاح طلبان نوشت: اين ژانگولري كه اين روزها به راه افتاده كه اصلاح طلبان يكي به ميخ و يكي به نعل مي زنند چه معني مي دهد؟ يكي مي گويد من از اصلاح طلبي تبري مي جويم، يكي مي گويد من اصلاح طلبم و در چارچوب قانون اساسي فعاليت مي كنم. اما با اين حال بايد پرسيد چگونه است كه جمهوري اسلامي غالبا يك قدم از اپوزيسيون مخالف در عرصه ميدان جلوتر است؟ آيا اين به معني مصالحه هاي پشت پرده نيست كه در ميان به گونه اي ديگر به نمايش گذاشته مي شود؟ ايرادهاي تاكتيكي جنبش سبز چيست كه رو به انتزاع مي رود؟
اين شبكه وابسته به معاندين در مطلب ديگري تصريح كرد: جنبش سبز دچار ريزش بدون رويش شده و به نحوي كه مي توان گفت اكثريت آنها ريزش كرده اند. علت را بايد در عدم همراهي سران با بدنه جنبش، دلسردي گسترده، فراخوان هاي غلط به خيابان كه باعث سرخوردگي بيشتر شده دانست. كار جنبش خندان حالا به ذكر مصيبت رسيده است. خبرهاي غمناك در فيس بوك و تويتر بيشتر از خبر طنزآميز لايك مي شود.
بالاترين در مطلب سوم تصريح كرده است: آقا يكي ما را حالي كند. ما اين راه سبز اميد را نمي شناسيم. نكند باز رژيم ترفندي زده و در ميان ما نفوذ كرده است؟
كاربر چهارم بالاترين تصريح مي كند: مي گويند در قبيله اي براي گرفتن يك مهماني همه مشغول كار مي شوند تا آتش به پا كنند و براي همه آش بپزند. هر كسي به سهم خودش تلاش مي كرده يكي هيزم مي آورد، يكي آب مي آورد، يكي مواد لازم براي آش رو جمع مي كرد و يكي آشپزي مي كرد. تو اين وسط يكي هم بود كه نشسته بود و نه تنها كمكي نمي كرد بلكه به بقيه هم مي خنديد و مسخره مي كرد. آش كه داشت آماده مي شد ناگهان ديدند سرو كله اين دلقك پيدا شد. چون مي دونست كه كمك نكرده و سهمي از آش نمي بره دو تا دونه پشگل بز از روي زمين برداشت و انداخت تو آش و گفت « ما هستيم»!! فلسفه بوجود اومدن به اصطلاح جنبش«ما هستيم» همين پشگل اندازي است. همه مي دونند «شما پشگل انداز هستيد».




 



تايمز: 12 گروه اپوزيسيون مي گويند جنبش سبز به مرگ افتاده است (خبر ويژه)

روزنامه تايمز بخش هايي از يك سند منتشر نشده مربوط به 12گروه اپوزيسيون و عضو جنبش سبز را منتشر كرد. تايمز مي گويد طبق اين سند، يأس و نااميدي بر اپوزيسيون حاكم شده و آنها دچار آشفتگي و بي اقبالي كامل هستند.
تايمز مي نويسد: اين فعالان سياسي اپوزيسيون كه پس از انتخابات به شدت ضعيف شده اند، از موفقيت هاي انقلاب اعراب شرمسار شده اند. كشمكش هاي اپوزيسيون به ويژه در خارج كشور هم آنها را نااميدتر كرده است. اين 12گروه سند و مانيفستي تهيه كرده اند كه مي گويد ما در جست وجوي سراني قاطع و محكم از بين سران اپوزيسيون خارج كشور هستيم.
روزنامه انگليسي مي افزايد: يك تحليلگر برجسته گفت؛ اين سند، ارائه دهنده وضعيت فعلي است. او گفت: «ياس و نااميدي زيادي وجود دارد. مردم از جنبش منصرف شده اند.» حتي خود سران خارج از كشور هم نمي توانند با هم موافقت كنند كه چه چيزي مي خواهند.
تايمز با اشاره به شكست فراخوان هاي متعدد ضدانقلاب براي تجمع مي نويسد: تعداد كمي اجتماع كردند. يك مشاور سابق آقاي موسوي [واحدي] كه به نگارش اين مانيفست كمك كرده، گفت «يك شكست بود و تمام ضعف جنبش سبز را نشان داد. فقط روحيه مخالفان را تضعيف و آنها را دلسرد كرد.» هدف اين مانيفست، به خارج آمدگاني همانند اردشير اميرارجمند مشاور موسوي و مجتبي واحدي از مشاوران كروبي است كه هم اكنون در پاريس و آمريكا زندگي مي كنند. آنها امسال كميته هماهنگي راه سبز اميد را تشكيل دادند كه دستاورد اندكي داشت.
به گزارش تايمز، مانيفست نتيجه گيري مي كند: «نمي توان بيشتر از اين، ساده لوحانه تصور كرد كه رژيم به سادگي به دليل اختلافات دروني و نبرد قدرت سقوط مي كند.»
تايمز با ارفاق و مسامحه مي نويسد: فعالان اپوزيسيون خواستار جلوگيري از مرگ جنبش سبز هستند. اكنون اين جنبش در حال مرگ است.

 



فخرآور: با اجازه بزرگترها همه ما مزدور آمريكا هستيم (خبر ويژه)

يكي از عناصر فرصت طلب فراري كه تا سال ها با نومحافظه كاران در آمريكا همكاري مي كرد، تصريح كرد اصلاح طلبان فراري حقوق بگير واشنگتن هستند.
اميرعباس فخرآور ضمن مصاحبه با تلويزيون ضد انقلابي پارس، به موضوع پرداخت پول از سوي آمريكايي ها به اصلاح طلبان اشاره كرد و گفت: «آمريكايي ها هميشه تكه هايي از گوشت جلوي اصلاح طلبان و غيرآنها مي اندازند و در مقابل چيزهايي مي خواهند.»
وي افزود: «از خود سازگارا بگيريد تا علي افشاري، تمام اين طيف(اصلاح طلبان) تا خود دوستان دانشجو و شبه دانشجوي سابق ما، الان همه كارمند صداي آمريكا و حقوق بگير رسمي دولت آمريكا هستند. همه دارند پول هاي دولتي دريافت مي كنند».
وي كه در جريان اغتشاشات 18 تير 78 از كشور خارج و به آمريكا پناهنده شد، در ادامه با لو دادن برخي شگردهاي آمريكايي ها براي حمايت مالي از عناصر خود گفت: «ما به سراغ سرمايه داران آمريكايي رفتيم. براي نمونه، صاحب «باشگاه هاكي روي يخ فيلادلزفيا» قبول كرد از ما حمايت مالي كند. ما پروژه هاي خود را به آنها مي داديم و آنها نيز بخشي از منابع مالي آن را تامين مي كردند. مثلا پروژه مي داديم كه براي پاك سازي بخش صداي آمريكا، احتياج به چنين كمپيني داريم و اين هم هزينه هايش است و آنها نيز قبول مي كردند».
اين خودزني فخرآور پس از آن صورت مي گيرد كه وي متهم به همكاري با سيستم اطلاعاتي ايران شده است. نامبرده با برخي نومحافظه كاران ضد ايراني و جنگ طلب آمريكايي ارتباطات گسترده اي به هم زده بود. برادر فخرآور پس از مدتي حضور در خارج كشور، به كمك وزارت اطلاعات به ايران بازگشت.

 



قهرمان چگوارايي اپوزيسيون هم نفوذي وزارت اطلاعات از آب درآمد (خبر ويژه)

نامزد احمد باطبي مي گويد بارها شاهد تماس ماموران اطلاعاتي ايران با او بوده و اكنون اف بي آي آمريكا نيز در جريان اين تماس ها قرار دارد.
باطبي فرد گمنام اما فرصت طلبي بود كه در جريان آشوب تيرماه 78 و با هماهنگي قبلي يك نشريه غربي، پيراهني رنگي را به عنوان پيراهن خونين دانشجويان سر دست گرفت و تصوير تهيه شده به عنوان سمبل مبارزه جنبش دانشجويي عليه نظام به سراسر دنيا مخابره شد. باطبي مدت اندكي در زندان افتاد و هم سلولي هاي وي بعدها در خاطراتي كه در فضاي اينترنت منتشر شد فاش كردند كه باطبي از ابتدا دنبال پناهندگي بوده و صراحتا اعلام كرده كه مطلقا اهل مبارزه نيست و آن نمايش را نيز صرفا براي تدارك مقدمات دريافت پناهندگي آمريكا اجرا كرده است. اكنون «تارا نيازي» پس از 2 سال نامزدي با باطبي و سير جدايي از وي، فاش مي كند باطبي با ماموران اطلاعاتي ايران در تماس دايمي بوده است.
نيازي كه به شيوه كلاهبرداري مشابهي در آمريكا حضور پيدا كرده در واكنش به انتشار برخي اخبار نوشت: بنده هيچ گاه همسر آقاي باطبي نبودم. ما تنها براي دو سال نامزد بوديم و زير يك سقف زندگي مي كرديم اما اگرچه ايشان در تمام نامه ها و ايميل ها مرا همسر عزيزم خطاب مي كرد، خوشبختانه اين اتفاق ناميمون و نامبارك هرگز رخ نداد.(!) من شكايتي در اداره پليس عليه او داشتم به دليل حادث شدن وقايعي تحت عنوان خشونت خانگي كه به اصرار [علي اكبر] موسوي خوئيني از اداره پليس پس گرفته شد.
وي در وبلاگ اتوپيا همچنين مي نويسد: حدود يك سال و اندي پيش چندين بار از اداره FBI با من تماس گرفته شد و مرا به عنوان شاهد و مطلع در خصوص پرونده اي كه براي باطبي تشكيل شده بود، احضار كردند. (اداره FBI مشكوك بود به رابطه ميان احمد باطبي و وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي!) با توجه به اينكه آن زمان، اينجانب از بازيها و دسته بنديها و باندبازيهاي حال به هم زن در ميان اين قشر خاص از اپوزيسيون خسته و وحشتزده و فراري بودم، (منظورم دقيقا و تحقيقا قشر خاصي است كه تحت عنوان فعال دانشجويي و فعال حقوق زن در اين چند سال اخير به ايالات متحده آمدند و مشغول شدند به يارگيري و تشكيل گنگ و توطئه و دسيسه چيني عليه هر آنكس كه منتقد يا مخالف آنان باشد) و من هر بار در پاسخ گفتم كه نمي خواهم وارد اين بازيهاي چندش آور و خطرناك شوم، چون اين آدم (باطبي) و دوستان و معاشرينش كساني هستند كه به راحتي هر عمل خطرناكي از دستشان برمي آيد (و صابون اين گنگ مافيايي بارها به تن ما خورده بود!) نهايتا مامور تحقيق FBI مرا متقاعد كرد كه من تحت الحفظ اداره متبوع ايشان شهادت دهم (يعني براي خودم و ديگران بهتر است كه شهادت دهم!) چون شهادت از ساير شواهد و مدارك مي تواند معتبرتر باشد. من هم با اين تضمين، همه آنچه را كه در اين دو سال ديده و شنيده بودم، عنوان كردم، منجمله تماس هاي مكرر شخصي بنام «جوادي» مامور وزارت اطلاعات و گپ و گفت هاي آن دو.
نامزد سابق باطبي اضافه مي كند: پليس اف بي آي با رديابي تمام مكالمات و خطوط تلفني آقاي احمد باطبي به صحت گفته هاي اينجانب پي برده است. پس لطفا كاسه داغتر از آش نشويد. ما كه طمع از خير اين جماعت (باطبي و رفقا) بريديم و بعد از دو سال متوجه شديم كه اين امامزاده از آنهايي است كه كور مي كند اما شفا نمي دهد!
از سوي ديگر وبلاگ ضدانقلابي «سبزنامه ايرانيان» وابسته به اميرعباس فخرآور- كسي كه تا مدتها بيشترين ارتباطات را با باطبي داشته- ضمن افشاگري هاي ديگر نوشت: باطبي با وزارت اطلاعات در طول اين سالها ارتباط داشته و به اين وزارت در شناسايي و دستگيري بيش از 200 تن از مخالفان و اعضاي اپوزيسيون كمك كرده است. حسن زارع زاده اردشير، فرد ديگري است كه به مدت 10 سال مشتركا با وزارت اطلاعات در تماس و همكاري بوده است.
داريوش سجادي از ديگر مخالفان خارج نشين نيز با اشاره به افتضاح به بار آمده به واسطه معركه گيري هاي باطبي و حمايت هاي عجيب و غريب از وي نوشت: باطبي خود را به آمريكا رساند و ستاره رسانه هاي فارسي زبان خارج از كشور اعم از VOA و BBC و روزنت و راديو فردا و دهها و صدها نشريه و وب سايت شد. اينجانب ناپرهيزي كرده و طي تحرير و انتشار دو نامه سرگشاده به اين قهرمان نورسيده اصل ادعاي مشاراليه را زير سؤال بردم. در كسري از زمان خود را مواجه با سيل خروشان اعتراض شيدائيان و شيفتگان اين جهان پهلوان كردم و از ابراهيم نبوي با تمجيديه «پهلوان زنده را عشق است» تا رپرتاژ آگهي هاي روزنت و BBC و VOA و ديگر جوزدگان، ديدم. ظاهرا تنها گذشت سه سال لازم بود تا واقعيت اين «پهلوان پنبه» و «ببر كاغذي اپوزيسيون» اطلاع رساني شود. افشاگري هاي نامزد سابق باطبي از بندبازي هاي اين جوان جوياي نام، آب سردي بود بر پيكر و جميع «شيدائيان پهلوان احمد» كه از سه سال پيش تاكنون وي را در كنار ديگر پهلوانان و قهرمانان تخيلي شان در آكواريومي موسوم به اپوزيسيون خارج از كشور پرتوآمايي مي كردند و اينك از اين امكان برخوردارند تا زير لب و گروهي با خود نجوا كنند:
احمد ما شيره- شير پاكتي!
احمد ما پلنگه- پلنگه صورتي!

 



ايران به طور آهسته و پيوسته زمان غني سازي را كاهش مي دهد (خبر ويژه)

منابع ديپلماتيك غربي در مقر سازمان بين المللي انرژي اتمي (وين) اذعان كردند برنامه هسته اي ايران به شكل آهسته و پيوسته، رو به جلو حركت مي كند.
به گزارش رويتر، اين ديپلمات ها گفتند جمهوري اسلامي ايران با آزمايش نمونه هايي از نسل پيشرفته تري از سانتريفيوژها، در شكل بندي برنامه توسعه اتمي خود يك گام ديگر فراتر رفته و به درجه بالاتري از غني سازي اورانيوم دست يافته است.
اين گزارش حاكي است: ايران در مسير آزمايش دو دستگاه از نسل تازه و بسيار پيشرفته تر از سانتريفيوژها، براي غني سازي اورانيوم در يك سايت تحقيقاتي در نزديكي نطنز است كه براي پالايش مقادير بزرگتري از اورانيوم كاربرد دارد.
ديپلمات ها اقدام اخير ايران در زمينه آزمايش اين دو سانتريفيوژ جديد را گامي به جلو توصيف مي كنند.
يك ديپلمات ارشد غربي گفت: ايران در زمينه هسته اي در حال پيشرفت است. پيشرفت آهسته اما مهم و ملموس.
ديپلمات ها اضافه كردند: اگر ايران موفق شود در نهايت اين انواع جديد سانتريفيوژ را نصب كند مي تواند به ميزان زيادي، زمان مورد نياز براي توليد حجم كافي از اورانيوم غني شده در درجه بالا را كاهش دهد. ايران در حال حاضر تلاش مي كند دو رديف 164 تايي از سانتريفيوژهاي نوع جديد را نصب كند ولي تعداد كمي از سانتريفيوژها از نوع «اي آر-4» و «اي آر-2»، تحت آزمايش هاي گسترده اي قرار گرفتند. ايران هم اكنون از سانتريفيوژهاي نوع «اي آر-1» استفاده مي كند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14