اگر نظام شكست بخورد اسلام براي هميشه منزوي خواهد شد صراط مستقيم - وصيت نامه امام خميني
|
|
تضعيف ارزش ها راه شكست جامعه ديني
|
|
E-mail:shayanfar@kayhannews.ir |
|
اگر نظام شكست بخورد اسلام براي هميشه منزوي خواهد شد صراط مستقيم - وصيت نامه امام خميني
سيد علي بني لوحي شما برادران مومن با دولت و مجلس كه كوشش دارد خدمت به محرومين و مظلومين و برادران سر و پا برهنه و از همه مواهب زندگي محروم نمايد چرا كمك نمي كنيد و شكايت داريد؟ آيا مقدار خدمت دولت و بنيادهاي جمهوري را با اين گرفتاري ها و نابساماني ها كه لازمه هر انقلاب است ، و جنگ تحميلي با آن همه خسارت و ميليون ها آواره خارجي و داخلي و كارشكني هاي بيرون از حد را در اين مدت كوتاه مقايسه با كارهاي عمراني رژيم سابق نموده ايد؟ آيا نمي دانيد كه كارهاي عمراني آن زمان اختصاص داشت تقريبا به شهرها آن هم به محلات مرفه ؛ و فقرا و مردمان محروم از آن امور بهره ناچيزداشته يا نداشتند؛ و دولت فعلي و بنيادهاي اسلامي براي اين طايفه محروم باجان و دل خدمت مي كنند؟ شما مومنان هم پشتيبان دولت باشيد تا كارها زودانجام گيرد و در محضر پروردگار كه خواه ناخواه خواهيد رفت با نشان خدمتگزاري به بندگان او برويد . س - يكي از اموري كه لازم به توصيه و تذكر است ، آن است كه اسلام نه باسرمايه داري ظالمانه و بي حساب و محروم كننده توده هاي تحت ستم و مظلوم موافق است ، بلكه آن را به طور جدي در كتاب و سنت محكوم مي كند و مخالف عدالت اجتماعي مي داند - گرچه بعض كج فهمان بي اطلاع از رژيم حكومت اسلامي و ازمسائل سياسي حاكم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوري وانمود كرده اند «و باز هم دست برنداشته اند»كه اسلام طرفدار بي مرز وحد سرمايه داري و مالكيت است و با اين شيوه كه با فهم كج خويش از اسلام برداشت نموده اند چهره نوراني اسلام را پوشانيده و راه را براي مغرضان ودشمنان اسلام باز نموده كه به اسلام بتازند، و آن را رژيمي چون رژيم سرمايه داري غرب مثل رژيم امريكا و انگلستان و ديگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتكال به قول و فعل اين نادانان يا غرضمندانه و يا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعي با اسلام به معارضه برخاسته اند - و نه رژيمي مانند رژيم كمونيسم و ماركسيسم لنينيسم است كه با مالكيت فردي مخالف و قائل به اشتراك مي باشند با اختلاف زيادي كه دوره هاي قديم تاكنون حتي اشتراك در زن و همجنس بازي بوده و يك ديكتاتوري و استبداد كوبنده در بر داشته . بلكه اسلام يك رژيم معتدل با شناخت مالكيت و احترام به آن به نحو محدود در پيدا شدن مالكيت و مصرف ، كه اگر بحق به آن عمل شود چرخهاي اقتصاد سالم به راه مي افتد و عدالت اجتماعي ، كه لازمه يك رژيم سالم است تحقق مي يابد. در اينجا نيز يك دسته با كج فهمي ها و بي اطلاعي از اسلام واقتصاد سالم آن در طرف مقابل دسته اول قرار گرفته و گاهي با تمسك به بعضي آيات يا جملات نهج البلاغه ، اسلام را موافق با مكتبهاي انحرافي ماركس و امثال او معرفي نموده اند و توجه به ساير آيات و فقرات نهج البلاغه ننموده و سرخود، به فهم قاصر خود، بپاخاسته و «مذهب اشتراكي » را تعقيب مي كنند و از كفر و ديكتاتوري و اختناق كوبنده كه ارزش هاي انساني را ناديده گرفته و يك حزب اقليت با توده هاي انساني مثل حيوانات عمل مي كنند، حمايت مي كنند . وصيت من به مجلس و شوراي نگهبان و دولت و رئيس جمهور و شوراي قضايي آن است كه در مقابل احكام خداوند متعال خاضع بوده ؛ و تحت تاثير تبليغات بي محتواي قطب ظالم چپاولگر سرمايه داري و قطب ملحد اشتراكي وكمونيستي واقع نشويد، و به مالكيت و سرمايه هاي مشروع با حدود اسلامي احترام گذاريد، و به ملت اطمينان دهيد تا سرمايه ها و فعاليت هاي سازنده به كارافتند و دولت و كشور را به خودكفايي و صنايع سبك و سنگين برسانند . و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصيت مي كنم كه ثروت هاي عادلانه خود رابه كار اندازيد و به فعاليت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانه ها برخيزيد كه اين خود عبادتي ارزشمند است . و به همه در كوشش براي رفاه طبقات محروم وصيت مي كنم كه خير دنيا وآخرت شماها رسيدگي به حال محرومان جامعه است كه در طول تاريخ ستمشاهي و خان خاني در رنج و زحمت بوده اند. و چه نيكو است كه طبقات تمكندار به طور داوطلب براي زاغه و چپرنشينان مسكن و رفاه تهيه كنند. ومطمئن باشند كه خير دنيا و آخرت در آن است . و از انصاف به دور است كه يكي بي خانمان و يكي داراي آپارتمانها باشد . ع - وصيت اينجانب به آن طايفه از روحانيون و روحاني نماها كه با انگيزه هاي مختلف با جمهوري اسلامي و نهادهاي آن مخالفت مي كنند و وقت خود راوقف براندازي آن مي نمايند و با مخالفان توطئه گر و بازيگران سياسي كمك ، وگاهي به طوري كه نقل مي شود با پولهاي گزافي كه از سرمايه داران بيخبر از خدادريافت براي اين مقصد مي كنند كمكهاي كلان مي نمايند، آن است كه شماها طرفي از اين غلطكاريها تاكنون نبسته و بعد از اين هم گمان ندارم ببنديد. بهتر آن است كه اگر براي دنيا به اين عمل دست زده ايد - و خداوند نخواهد گذاشت كه شما به مقصد شوم خود برسيد - تا در توبه باز است از پيشگاه خداوند عذر بخواهيد و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شويد و از جمهوري اسلامي كه بافداكاريهاي ملت به دست آمده حمايت كنيد، كه خير دنيا و آخرت در آن است .گرچه گمان ندارم كه موفق به توبه شويد . و اما به آن دسته كه از روي بعض اشتباهات يا بعض خطاها، چه عمدي و چه غيرعمدي ، كه از اشخاص مختلف يا گروه ها صادر شده و مخالف با احكام اسلام بوده است با اصل جمهوري اسلامي و حكومت آن مخالفت شديد مي كنند و براي خدا در براندازي آن فعاليت مي نمايند و با تصور خودشان اين جمهوري از رژيم سلطنتي بدتر يا مثل آن است ، با نيت صادق در خلوات تفكركنند و از روي انصاف مقايسه نمايند با حكومت و رژيم سابق . و باز توجه نمايندكه در انقلاب هاي دنيا هرج و مرج ها و غلط رويها و فرصت طلبي ها غيرقابل اجتناب است و شما اگر توجه نماييد و گرفتاري هاي اين جمهوري را در نظر بگيريد - ازقبيل توطئه ها و تبليغات دروغين و حمله مسلحانه خارج مرز و داخل ، و نفوذ غيرقابل اجتناب گروه هايي از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگان هاي دولتي به قصد ناراضي كردن ملت از اسلام و حكومت اسلامي ، و تازه كار بودن اكثر يابسياري از متصديان امور و پخش شايعات دروغين از كساني كه از استفاده هاي كلان غيرمشروع بازمانده يا استفاده آنان كم شده ، و كمبود چشمگير قضات شرع و گرفتاري هاي اقتصادي كمرشكن و اشكالات عظيم در تصفيه و تهذيب متصديان چند ميليوني ، و كمبود مردمان صالح كاردان و متخصص و ده هاگرفتاري ديگر، كه تا انسان وارد گود نباشد از آنها بي خبر است - و از طرفي اشخاص غرضمند سلطنت طلب سرمايه دار هنگفت كه با رباخواري و سودجويي و با اخراج ارز و گرانفروشي به حد سرسام آور و قاچاق و احتكار، مستمندان ومحرومان جامعه را تا حد هلاكت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد مي كشند،نزد شما آقايان به شكايت و فريبكاري آمده و گاهي هم براي باور آوردن وخود را مسلمان خالص نشان دادن به عنوان «سهم » مبلغي مي دهند و اشك تمساح مي ريزند و شما را عصباني كرده به مخالفت برمي انگيزانند، كه بسياري ازآنان با استفاده هاي نامشروع ، خون مردم را مي مكند و اقتصاد كشور را به شكست مي كشند. اينجانب نصيحت متواضعانه برادرانه مي كنم كه آقايان محترم تحت تاثيراين گونه شايعه سازي ها قرار نگيرند و براي خدا و حفظ اسلام اين جمهوري را تقويت نمايند. و بايد بدانند كه اگر اين جمهوري اسلامي شكست بخورد، به جاي آن يك رژيم اسلامي دلخواه بقيه الله - روحي فداه - يا مطيع امر شما آقايان تحقق نخواهد پيدا كرد، بلكه يك رژيم دلخواه يكي از دو قطب قدرت به حكومت مي رسد و محرومان جهان ، كه به اسلام و حكومت اسلامي رو[ي ] آورده و دل باخته اند، مايوس مي شوند و اسلام براي هميشه منزوي خواهد شد؛ و شماها روزي از كردار خود پشيمان مي شويد كه كار گذشته و ديگر پشيماني سودي ندارد. و شما آقايان اگر توقع داريد كه در يك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالي متحول شود يك اشتباه است ، و در تمام طول تاريخ بشر چنين معجزه اي روي نداده است و نخواهد داد. و آن روزي كه ان شاءالله تعالي مصلح كل ظهور نمايد، گمان نكنيد كه يك معجزه شود و يك روزه عالم اصلاح شود؛ بلكه با كوشش ها و فداكاري ها ستمكاران سركوب ومنزوي مي شوند. و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامي هاي منحرف ، آن است كه براي ظهور آن بزرگوار بايد كوشش در تحقق كفر و ظلم كرد تا عالم را ظلم فراگيرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانا لله و انا اليه راجعون . پاورقي
|
|
|
تضعيف ارزش ها راه شكست جامعه ديني
آيت الله محمد تقي مصباح يزدي وقتي آمريكائي ها مي خواستند اوكراين را از چنگ روسيه دربياورند، ابتدا جنگ نرم را شروع كردند و نهايتاً يك انقلاب مخملي در آن جا به وجود آوردند و بدون اين كه به جنگ صريح نظامي بينجامد، حكومت اوكراين را عوض كردند. اين دو كشور هر دو سكولار بودند؛ در اينجا راه خيلي سخت نيست. فقط كافي است كه مردم را نسبت به آن نظام بدبين كنند و يك عده اي را هم براي شورش آماده كنند. بسته به اين كه چه اندازه زمينه آماده شده باشد و چه اندازه سرمايه گذاري كنند، نتيجه مي گيرند. اما وقتي با يك نظامي كه بر اساس دين استوار است، مواجه شوند، راه فرق مي كند. اين گونه نظام ها تنها به قدرت مادي، ثروت، تكنولوژي، علم، سرمايه و حتي نيروي انساني متكي نيستند. در اين محرك اصلي، وظيفه ديني است. البته اين به اين معنا نيست كه همه افراد، داراي ايماني آن چنان قوي هستند كه در همه مراحل فقط براي دين كار مي كنند؛ بلكه معناي آن اين است كه عامل مؤثر و تعيين كننده در اين نظام، عامل ديني است. البته ممكن است عوامل ديگري هم وجود داشته باشد؛ اما آن عاملي كه كار را به سرانجام مي رساند، عامل متكي به دين است. ما مي دانيم كه نظام ما اين گونه بود. مردم ما با ارتش تا بن دندان مسلح شاه جنگيدند و آن ها را به زانو درآوردند، فقط براساس اين كه نايب امام زمان عجل الله تعالي فرجه- دستور مي داد. امام فرمود: «تقيه ديگر حرام است ولو بلغ ما بلغ» و مردم تا پاي جان ايستادند، شهيدها دادند تا اين كه انقلاب پيروز شد. مقابله با چنين نظامي با روشي كه در مثل اوكراين و گرجستان يا در بعضي كشورهاي ديگر انجام شده است، قابل عمل نيست. البته دشمن آن روش ها را هم امتحان كرد، ولي افراد دورانديش در جبهه دشمن مي دانستند كه در اين جا با اين روش كار پيش نمي رود؛ از اين رو طراحان فتنه از سال ها پيش، زمينه هاي مختلفي را بررسي و فراهم كردند تا ايمان مردم را نسبت به اين نظام سست كنند. من يك تحليل اجمالي از اين جنگ نرم عرض مي كنم، و بعد به برخي از مواردي كه در كشور ما پياده كردند، اشاره مي كنم. تضعيف باورها و ارزش ها، راه شكست جامعه ديني تصور كنيد گروهي قصد دارند بر مردمي مسلط شوند كه به باورهايي معتقد و به ارزش هايي پاي بند هستند. براي تسليم كردن اين ها چه كارهاي بايد انجام دهند؟ در هر جنگي، اعم از نرم و سخت، يك سلسله فعاليت هاي مشترك وجود دارد. در جنگ سخت و نبرد نظامي هم وقتي دو گروه بخواهند با هم بجنگند، چند نوع فعاليت بايد انجام دهند. از اين طرف بايد نسبت به تقويت خودشان كارهايي را انجام دهند؛ بايد نيروهاي خود را ارزيابي كنند؛ نيروي انساني، ابزار جنگي و ساير ابزار لازم، حتي خوراك لازم را پيش بيني كنند؛ مكانهاي امن فراهم كنند. از طرف ديگر فعاليت هايي را بايد نسبت به دشمن انجام دهند، و هر چه مي توانند دشمن را تضعيف كنند. در هر جنگي اين دو نوع فعاليت بايد انجام گيرد. اين يك استراتژي عام است. اما در جنگ نرم با جامعه اي كه ما فرض كرديم، قوايي كه نظام حق به آن متكي است، تنها امور مادي نيست؛ بلكه ايمان و باورهاي آن جامعه هم وجود دارد. در اين جامعه تنها سرزمين، نيروي انساني و... مهم نيست؛ بلكه افراد آن حاضرند همه هستي خويش را فدا كنند، اما دينشان باقي بماند. باور چنين مسئله اي براي دشمنان مشكل است؛ ولي در طول اين سي سال ناچار شدند، باور كنند. در اينجا فعاليت هاي لازم، فقط دو نوع فعاليت ساده يعني تضعيف طرف مقابل و تقويت خود، نيست؛ بلكه يك سلسله فعاليت هاي گسترده و هماهنگ براي تضعيف باورها بايد انجام بگيرد. مردم از لحاظ پايبندي به باورها در سطوح مختلفي قرار دارند. يك سلسله باورهاست كه اكثريت مردم قاطعانه به آن پابندند، و برخي باورهاي ديگر يك مقدار ضعيف تر است؛ مثلا در جامعه ما اعتقاد به خدا، پيغمبر، امام زمان و سيدالشهداء چيزي نيست كه به سادگي بتوانند با آن ها بازي كنند؛ ولي برخي قشرها حتي د رهمين اعتقادات، ضعيف و آسيب پذيرند. طبعا آنهايي كه جوان ترند يا از مجالس ديني و مناسك ديني دورترند، آسيب پذيرتر هستند. فعاليت هايي در كشور ما بعد از انقلاب با هزينه هاي سنگين، براي تشكيك در اعتقادات ديني مردم انجام گرفته و الان نيز در حال انجام است. صدها برنامه تلويزيوني، و هزاران برنامه كامپيوتري و اينترنتي در عالم براي تضعيف عقايد اسلامي به خصوص عقايد شيعه وجود دارد كه شمار آنها سرسام آور است. اين همه هزينه براي اين است كه فهميده اند مسئله اسلام، يك مسئله ساده اي نيست كه بتوان به راحتي با آن بازي كرد و با كشيدن چند كاريكاتور يا دادن چند دشنام، كار را تمام كرد. البته دشمن از اينها هم دست برنمي دارد. راديوهايي وجود دارد كه كارشان اين است كه دائما به خدا، پيغمبر اسلام و ائمه اطهار- صلوات الله عليهم اجمعين- و علماء دشنام بدهند. بالاخره يك عده هم تحت تأثير اين ها قرار مي گيرند. ولي آن چه مهم تر است اين است كه آن نسلي كه قرار است در آينده سرنوشت اين كشور و اين نظام را در دست گيرد، اين اراذل و اوباش و عرق خورها نيستند؛ هر چند در يك جاهايي هم مي توانند از اينها استفاده كنند. آن كساني كه آينده كشور- چه دستگاه هاي دولتي، چه دستگاه هاي ملي- در دست آن هاست و اقتصاد، صنعت و مديريت كشور را در دست خواهند گرفت، دانشجويان هستند. دشمن بيشترين سعي خود را صرف اين قشر جوان تحصيل كرده اي كه در حال گذراندن مدارج علمي است، مي كند؛ چون مي داند در آينده رئيس جمهورها، وزراء، نمايندگان مجلس، استاندارها، صنعت گران و تجار مهم از ميان اينها بيرون مي آيند. واقعا براي اينها سرمايه گذاري كرده اند. حال صرف نظر از واقعيت هاي عيني، اگر كسي بخواهد چنين شيطنتي را عملي كند، چه كارهائي بايد انجام دهد؟ يك بخش از فعاليت هايي كه در اين جنگ نرم بايد انجام بگيرد، تضعيف اعتقادات ديني مردم در سطوح مختلف است. براي كارگر و كشاورز بحث در مورد اين كه آيا خدايي وجود دارد يا نه، بي فايده است؛ اين قشر معمولا يك اعتقادي كه از پدر و مادر گرفته اند، دارند و پاي آن هم ايستاده اند. اما قشر دانشجو و فرهيخته جامعه سر و كارش با مسائل فكري است؛ از اين رو دشمن از همان اوايل، فعاليت بسيار گسترده، برنامه ريزي شده، هماهنگ و سازمان يافته اي را براي اينها شروع كرد. البته دشمنان اميدي به سلب كامل عقايد اسلامي و كافر كردن مردم ندارند؛ ولي از اين كه شك ايجاد كنند، هيچ نااميد نيستند؛ بلكه تجربه كرده اند و نتيجه مثبت هم گرفته اند. ايجاد شبهات و شكوك در اصول اعتقادات، يك بخش كار است. بخش ديگر، ارزش ها است؛ يعني بايد و نبايدهاي عملي، خوب و بدهاي رفتاري، اين كه چه كاري خوب و چه كاري بد است؛ چه كاري بايد انجام داد و چه كاري نبايد انجام داد. در هر جامعه اي اين مسائل براساس يك نظام ارزشي مطرح است؛ خواه اين نظام تدوين شده و مواد آن مشخص شده باشد و خواه نانوشته باشد. هر جامعه اي براي خودش يك ارزش هايي دارد. در جامعه اسلامي اين ارزش ها برخاسته از دين و جزء عظيمي از دين است. در جنگ نرم با چنين جامعه اي، بايد اين ارزش ها را هم در جامعه تضعيف كرد. اين هم يك بخش كار است و ساز و كار خودش را مي طلبد. تضعيف عالمان ديني، راه تضعيف باورها و ارزش ها اين باورها و ارزش ها چگونه در جامعه رواج پيدا مي كند و چگونه باقي مي ماند؟ ترويج اين باورها و ارزش ها يا به وسيله نوشتن كتاب، يا با بيان عالمان، يا با تدريس در كلاس هاي رسمي كلاسيك، يا با بيان آن ها در مجالس ديني، مساجد و حسينيه ها، صورت مي گيرد و از اين طرق در دل ها رسوخ پيدا مي كند و نهادينه مي شود. پس اين عالمان ديني هستند كه مي توانند اين ها را در جامعه حفظ و تقويت كنند. لذا بايد اول عالمان ديني را هدف بگيرند. تا اين عالمان ديني هستند، هر چه دشمنان مي ريسند، آن ها پنبه مي كنند. اين ها شبهه ايجاد مي كنند، عالمان جواب مي دهند؛ اينها ارزش ها را تضعيف مي كنند، عالمان تقويت مي كنند؛ بنابراين براي تضعيف باورها و ارزش ها هيچ چاره اي جز تضعيف عالمان ديني نيست. براي اين كار، لازم است ابتدا موقعيت اجتماعي عالمان ديني تضعيف شود. پاورقي
|
|