(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 29 شهریور 1390- شماره 20028

مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي
سّر قدرت و ضعف مجلس در ادوار گذشته
بقاي نظام منوط به اجراي احكام اسلام است

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي
سّر قدرت و ضعف مجلس در ادوار گذشته

گرايش معنوي و ديني، پايه ي انقلاب اسلامي
در قبل از انقلاب، زماني يكي از نويسندگان معروف عرب به ايران آمده بود. در ديداري كه با هم داشتيم، به من گفت: «من به همه كشورهاي اسلامي سفر كرده ام؛ اما در هيچ كشوري نديدم وقتي مردم سوار بر قطارند و به مسافرت مي روند، به هنگام نماز، ناگهان قطار توقف كند و همه براي اداي نماز پياده شوند.» مي گفت: «من براي اوّل بار در ايران است كه شاهد چنين موضوعي هستم و در هيچ جاي ديگر نظيرش را نديده ام.»
آري؛ همين گرايش معنوي و ديني بود كه نقطه قوّت بعدي را به وجود آورد و آن، انجام يكي از بزرگ ترين آزمايشهاي ملي و قيامهاي شجاعانه طول تاريخ، در برهه اي حسّاس از حيات اين ملّت، يعني انقلاب كبير اسلامي ما و ايستادن پاي اين انقلاب و تشكيل حكومتي براساس اين انقلاب بود كه همان حكومت هم جمهوري اسلامي ايران است. اينها از بركات همان دين باوري است. ديديد كساني را كه ادّعاي آزاديخواهي و مبارزه و انقلابيگري مي كردند اما ته و توي وجودشان از دين بيگانه بود، چطور ميان راه، سقط و زمين گير شدند و به قول شماها «كپ» كردند و نتوانستند جلو بيايند؟! اما ملّت ايران، همچنان پيش رفت و پيش رفت و هنوز هم به بركت ايمان پيش مي رود.
پس، نقطه قوّت بعدي ملّت ايران، عبارت است از شكل گيري و ايجاد يك قيام شجاعانه. شما به قيامهاي تاريخ كه بر ضدّ قدرتهاي ظالم شكل گرفته است نگاه كنيد! در هر كدام نگاه و مدّاقه كنيد، باز هم مي بينيد قيام عظيم ملّت ايران كه مراحل عملي آن پانزده سال طول كشيد، هم ريشه هايش بيشتر از پانزده سال بود و هم فداكاري ها و شهيد دادنها و گذشتهايش. در اين انقلاب، چقدر گذشت شد! مگر شوخي است؟! مگر گذشت كار آساني است؟! شما اگر در صف اتوبوس ايستاده باشيد و جايتان را به كس ديگري بدهيد، مي گوييد: «من گذشت كردم.» هم خودتان خوشحاليد و هم ديگران به خاطر اين گذشت به شما «آفرين» مي گويند. گذشت اين قدر مهم است. حتي در حدّ بخشيدن جاي خود در صف اتوبوس به ديگري كه ظاهراً كار مهمّي هم نيست. بالأخره، يك ربع بعد از آن، اتوبوسي ديگري از راه مي رسد و شما مي رويد. آن وقت ببينيد گذشت از جان، گذشت از عزيزان و گذشت از همه زيورهاي حيات مادّي، چقدر اهميت دارد! اينها مگر شوخي است؟!
بيانات در ديدار ارتشيان، به مناسبت « روز ارتش »
24/1/73
سير قدرت و ضعف مجلس در ادوار گذشته
در اين كشور، دهها سال نام مشروطيت وجود داشت؛ اما در دورانهاي سلطنت خاندان منحوس زيانبار خفّت آور پهلوي بر ايران، مجلس در حقيقت كان لم يكن بود؛ جز در همان برهه كوتاهي كه مرحوم آيت الله كاشاني و نهضت ملي حركتي كردند و مجلس جاني گرفت. و الّا بقيه آن پنجاه سال، هر چه بود، اسم بود بي مسمّا؛ ظاهر بود بي لبّ و بي معنا.
اين، از آن دوران پنجاه ساله. قريب به بيست سال قبل از دوران پنجاه ساله هم، در اين كشور، مشروطيت بود كه مجموعاً، با تعطيلها و انسدادها و به توپ بستن ها و غيره، تقريباً در حدود چهار دوره، مجلس شوراي ملّي درست شده در اوّل مشروطيت، كار كرد. تاريخ آن مجالس، بسيار عبرت آور است و واقعاً يكايك ملّت ايران، براي اين كه بدانند جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي به اين كشور و اين ملّت چه داده است، بايد آن گذشته را بخوانند. تا ندانيم چگونه بوده ايم، نخواهيم دانست كه امروز چه در اختيار داريم. در آن چند سال اوليه، تا وقتي كه هنوز مجلس، آن مجلس تحت نفوذ سلطان و سردار و دوله و سلطنه و سفارتخانه خارجي نبود، مجلسي بود كه با وجود ابتدايي بودن، تأثير خود را در اوضاع كشور مي گذاشت. هر جا كه اندكي نشانه سلطه خارجي بود، آن مجلس، باقدرت تمام مي ايستاد. اولتيماتوم روس بود، مجلس ايستاد. استقراض از خارجيها بود، مجلس ايستاد. قرار داد وثوق الدوله بود، مجلس ايستاد. امثال مدرّس ها در آن مجلس، كم و بيش بودند. آنهايي هم كه گذشت زمان نشان داد نمي توانند هميشه مدرّس باقي بمانند و مثل مدرّس باشند، در سايه حضور مردان مستقل ّ با ايماني از قبيل مدرّس، خياباني و امثال آنها، يك حالت واقعي مردمي به آن مجلس دادند.
اين، از آن دو دوره اوّليه كه وضعيتش اين گونه بود. بعد از آن كه نفوذ سياستهاي خارجي در همان مجلس، با همان اشخاص پيدا شد، كار به آن جا رسيد كه نخست وزير بعد از كودتا ـ حسن مشيرالدوله پيرنيا ـ وقتي كابينه خودش را در مجلس شوراي ملي ارائه كرد و مجلس يكي دو نفر از وزرايش را رد نمود، به مجلس گفت: «همسايه جنوبي ما [يعني انگليس!] مايلند اين دو نفر در كابينه باشند» و مجلس رأي داد! به صرف تمايل همسايه جنوبي دروغي، دو وزير ابتدا رد شده، رأي مجلس را به دست آوردند. و اما، از آن جا كه انگليس، غاصب هند و بحرين بود و در خليج فارس حضور داشت، آن را «همسايه جنوبي» مي ناميدند و حتّي تا زمان پهلويها هم، انگليس همسايه جنوبي ناميده مي شد! آن كشور كه در اروپا واقع بود و هزاران كيلومتر با ايران فاصله داشت، اسمش «همسايه» بود! چون اين همسايه ناخوانده دروغين، تمايل داشت كه دو نفر مورد نظرش در كابينه مذكور باشند، نه مشيرالدوله خجالت مي كشيد به مجلس بگويد كه «همسايه جنوبي، مايل است اين دو نفر باشند» و نه مجلس خجالت كشيد از اين كه به خاطر ميل همسايه جنوبي، حضور دو وزيري را كه نمي خواست، قبول كند. همان مجلسي كه قبلاً در مقابل اولتيماتوم روس و قرار داد وثوق الدوله و بقيه قضايا ايستادگي كرده بود، كارش به اين جا رسيد!
بنده، مواردي را كه مجلس اوّل و دوم ايستادگي كرد، يادداشت كرده ام كه احتمالاً به ده يا نزديك به ده مورد مي رسد. آن مجلس، مجلسي بود كه محكم ايستاده بود؛ ملّت را به نشاط آورده بود و دولتها را نيز تقويت كرده بود. اگر چه دولتهاي آن روز، ذاتاً دولتهاي ناتوان و مريضي بودند و بسياري از آنها ساختمان ذهني شان، اساساً ساختمان باج دادن به گردن كلفتهاي غربي بود؛ اما بالاخره، اين مجلس، همانها را تا آن جا كه ممكن بود، حفظ مي كرد.
بيانات در جمع « نمايندگان مجلس شوراي اسلامي »
11/3/73
50 سال خسارت به دليل كوتاهي مجلس
اين مجلسي كه به خاطر همان دوره هاي اوّليه، در تاريخ سرافراز ماند، بتدريج كارش به آن جا رسيد كه بعضي از نمايندگانش، جرأت مخالفت نداشتند! بعضي در جلسات به خيال خودشان مسأله دار، حضور پيدا نكردند. مگر وقتي شما حضور پيدا نكرديد، مسئوليتتان از بين مي رود؟! شما نماينده ايد و بايد احساس مسئوليت داشته باشيد.
بعضي از آنها افتخار مي كردند كه در آن جلسه اي كه سلطنت ايران به خاندان فاسد و ننگين پهلوي داده شد، حضور نداشتند! در حالي كه بايستي مي بودند و مخالفت مي كردند. بعضي وابسته و فاقد استقلال بودند. شجاعت هم داشتند؛ اما آن شجاعت را در جهت باطل و خلاف حق به كار مي گرفتند. جيبها و شكمهايشان از مال حرام، پر بود. طمع رشوه، طمع رسيدن به مقامات، طمع كمك فلان كسي كه ممكن است قدرت را در دست بگيرد يا امروز بر سر قدرت است، چنان آنها را گيج مي كرد كه نمي فهميدند مسئوليت چيست. احساس مسئوليت نبود، استقلال نبود، شجاعت نبود، آگاهي و معرفت و فرزانگي نبود و كار به آن جا رسيد. و الاّ اگر مشروطيت در آغاز كار، منطبق با خواسته رهبران واقعي و مخلص و مؤمن آن نهضت ـ كه بلاشك برترين آنها علماي بزرگ بودند و هر كس منكر اين حقيقت شود، منكر ضروريات و واضحات شده است، چنان كه عده اي منكر مي شوند و امروز براي گذشته ما تاريخ مي نويسند و حقايق را انكار مي كنند ـ به پيش مي رفت، كشور ما پنجاه سال در حسّاس ترين مقاطع تاريخ جهان، از قافله عقب نمي ماند. ما پنجاه سال ضرر كرديم. ما ملّت ايران، به خاطر تسلّط آن قلدر بي سواد و خاندان و فرزندان و كسان و همراهانش؛ يعني تسلّط قدرتهاي مسلّط بر اين كشور ـ كه در نيم قرن آخر قبل از پيروزي انقلاب، انگليسيها و بعد هم امريكاييها بودند ـ و نيز به خاطر كوتاهي مجلس، ضرر كرديم و دچار خسران شديم.
مجلس مي توانست از اوّل جلو اين ضرر را بگيرد. شما به تاريخ دوران مشروطيت كه نگاه كنيد، مي بينيد هر جا مجلس از خود قدرتي نشان داد، در مقابل آن قدرت، همه مجبور شدند راه و روش خود را اصلاح كنند. لذا، دشمن در مجلس آن وقت نفوذ كرد: «تلك امّه قد خلت لها ما كسبت و لكم ما كسبتم»59 اينها عبرت است.
بيانات در جمع « نمايندگان مجلس شوراي اسلامي »
11/3/73
59. سوره ي بقره ، آيه ي 134.
پاورقي

 



بقاي نظام منوط به اجراي احكام اسلام است

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
يكي از مهم ترين اولويت ها براي ما، كه بسيار مغفول مانده بود و امام خميني(ره) همگان را بيدار كرد و نجات داد، مسئله نظام و حكومت اسلامي بود. تا پيش از استقرار نظام جمهوري اسلامي، آنچه كه در ميان بسياري از روحانيان و دين داران مطرح نبود اين بود كه آنها براي ايجاد يك حكومت اسلامي، وظيفه اي دارند. چنين چيزي اصلاً در ميان آنها طرح نمي گرديد كه ممكن است يك علت آن اين باشد كه آنان هيچ اميدي به پيروزي نداشتند. اما امام(ره) با آن بينش و همت عالي خود، هم تشخيص داد كه اين، مهم ترين مسئله است و هم همت كرد و تمام توانش را به كار گرفت تا با ياري خداوند، حكومت اسلامي تحقق يابد. از آن زمان، اين مسئله به صورت اساسي در جامعه روحانيان و دين داران كشور حل شد كه يكي از مسائل اولويت دار، استقرار نظام اسلامي است. امروزه اين مسئله كانون توجه اكثريت روحانيان و متدينان قرار گرفته است؛ هرچند ممكن است افراد نادري نيز در همين زمان و در اين زمينه دچار افكار انحرافي باشند و به مسئله حكومت اسلامي اهميتي ندهند. درهرحال، اين بيماري فراگير به دست آن طبيب الهي، امام خميني(ره)، علاج گرديد؛ ولي شياطين هنوز هم بيكار ننشسته اند و دست اندركارند تا به صورت ديگري ما را از اين حقيقت غافل كنند؛ كما اينكه كساني القا كرده اند كه اگر اين نظام بخواهد باقي بماند، بايد از بسياري مسائل اسلامي صرف نظر كند.
حاصل آنكه، بايد در امر به معروف و نهي از منكر اولويت سنجي كرد و با رعايت اولويت ها، جايگاه رفيع اين فريضه را حفظ كرد. اين نكته در اين زمينه قابل توجه است كه كساني با همين منطق، كه در بحث رعايت اولويت ها گفته شد، عليه همين هدف سوءاستفاده كردند؛ براي نمونه، كساني را نزد برخي بزرگان مي فرستادند و به ايشان القا مي كردند كه اگر شما به وظايف امربه معروف و نهي از منكرتان عمل، و به انكار ضروريات در جامعه اعتراض كنيد، نظام اسلامي از بين خواهد رفت و اگر شما خواهان آنيد كه جوانانمان مسلمان بمانند، به آنان نگوييد كه اسلام اين مسائل را دارد، بلكه اسلام گفته است كه شما آزاديد و هر كاري كه دلتان مي خواهد انجام دهيد. از اين طريق، جوانان اصل دينشان باقي مي ماند؛ والا اگر بر ضروريات دين تأكيد كنيد، آنان اصل دين را هم منكر مي شوند.
مطلب فوق، يكي از شگردها براي كوبيدن محتواي امربه معروف و نهي از منكر است. نمي توان ادعا كرد كه تمام اين كسان آگاهانه چنين سخن مي گويند، ولي آن شياطيني كه اين نقشه را در بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي كشيده اند و آن را پي مي گيرند، آگاهانه دست به چنين اعمالي مي زنند تا به كساني القا كنند كه بايد از يك سلسله معارف و احكام اسلامي صرف نظر كرد تا نظام اسلامي باقي بماند. از جمله مسائلي كه به اعتقاد اينان، براي حفظ نظام بايد آن را كنار گذاشت، مسئله ولايت فقيه است. ولايت فقيه را با حكومت ديكتاتوري و فاشيستي يكسان مي گيرند و مي گويند: اگر مردم دنيا بگويند كه حكومت اسلامي، حكومتي ديكتاتوري است، ديگر كسي مسلمان نمي شود؛ پس براي اينكه جوانان، اسلام را بپذيرند، بايد بگوييم حكومت اسلام، از نوع دموكراسي است و در دموكراسي هم ملاك مشروعيت، رأي مردم است و در نتيجه اگر مردم رأي دادند كه فلان حكم اسلامي بايد تعطيل شود، بايد چنين شود و بالاتر از اين، حتي در برخي نشريات تصريح كردند كه اگر مردم اصل اسلام را نخواهند، كسي حق ندارد به آنان اعتراض كند! همچنين، اگر مردم نظام ولايت فقيه را هم نخواسته باشند، مشروعيتي ندارد و اگر مردم اراده كردند كه عليه خدا هم تظاهرات كنند، كسي حق ندارد جلوي آنها را بگيرد؛ چون ملاك رأي مردم است! براي اينكه اين ديدگاه خود را نيز بتوانند توجيه كنند، از يك كلام امام خميني(ره) هم در اين زمينه سوءاستفاده مي كنند كه فرمود: «ميزان رأي ملت است» اينان بدون اينكه اشاره به كلمات قبل و بعد اين سخن و نيز سخنان صريح ديگر امام(ره) داشته باشند، كلام ايشان را به نفع ديدگاه خود مصادره مي كنند و كار را به جايي مي رسانند كه مي گويند حتي از اين كلام امام(ره) مي توان استفاده كرد كه مردم حق دارند دين را از بين ببرند؛ چراكه ملاك رأي مردم است! آيا مغالطه اي رسواتر و ظالمانه تر از اين امكان پذير است؟!
به هرحال، آنچه براي ما ضرورت دارد اين است كه اولويت ها را در بحث امربه معروف و نهي از منكر در نظر بگيريم و يكي از مهم ترين اولويت ها، مسئله اهميت نظام اسلامي است. اما بايد توجه نيز داشته باشيم كه بقاي نظام اسلامي به احكام اسلام است؛ والا اگر نظامي باشد كه احكام اسلام در آن، روزبه روز، يكي پس از ديگري، به بهانه هاي مختلف، همچون قرائت جديد از دين، حذف شود، ديگر از اسلام چيزي باقي نخواهد ماند كه از آن دفاع كنيم. به نظر مي رسد كه شيطاني ترين و خطرناك ترين سمي كه امروز در جامعه اسلامي ما تزريق مي شود، اين است كه اسلام قرائت هاي مختلف دارد و صراط هاي مستقيم هم متعددند؛ از اين روي كسي حق ندارد بگويد يك قرائت بر قرائت ديگر از دين اولويت دارد. نتيجه اين ديدگاه اين خواهد شد كه فردي كه اصلاً از الفباي اسلام و فقه آن هيچ اطلاع ندارد، مي تواند در مقابل تمام مراجع بگويد كه فهم من از اسلام اين است و شما حق نداريد به آن اعتراض كنيد. اين شبهه، كشنده ترين شبهه اي است كه ديگر جايي براي استدلال و ترويج و بيان حقايق و نيز امربه معروف و نهي از منكر باقي نمي گذارد.
4- ضرورت بصيرت به توطئه هاي دشمنان داخلي و خارجي
بخش مهمي از امربه معروف و نهي ازمنكر، كه متأسفانه بسياري از مردم- به ويژه پيش از نهضت امام خميني(ره)- از آن غفلت ورزيده اند، مبارزه با توطئه هاي ضداسلامي است. اين توطئه ها در زمينه هاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، سياسي و نظامي صورت مي گيرند. البته نمي توان با اقدامي ساده و آموزشي چندروزه خود را براي چنين امربه معروفي آماده كرد؛ بلكه اين كار، آموزش هاي پيچيده و طرح هاي بسيار سنجيده و متناسب با نقشه هاي شيطاني آنها را - كه سال ها و با صرف هزينه هاي هنگفت طراحي مي شوند- مي طلبد.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14