(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 29 شهریور 1390- شماره 20028

دريچه اي به دانشگاه
گزارشي از بزرگ ترين عمليات آب رساني اردوهاي جهادي دانشجويان
خشوع كوه ها در برابر عظمت فرزندان روح اله
اينجا قاهره، صداي انقلاب اسلامي ايران
مروري بر دلايل توجه شكارچيان به محققان ايراني
شروط ادامه حيات سياسيون در انتخابات



دريچه اي به دانشگاه

در ديدار با نمايندگان تشكل هاي دانشجويي مطرح شد؛
نظرات سفير سوريه درباره نقش صهيونيست ها
در اغتشاشات اين كشور
حامد حسن در ديدار با نمايندگان تشكل هاي دانشجويي از ارسال تجهيزات نظامي براي ايجاد ناامني در سوريه از سوي صهيونيست ها خبر داد .
مصطفي حضوري مسئول سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق(ع) در گفت وگو با فارس، با اعلام اين خبر گفت: جمعي از نمايندگان و تشكل هاي دانشجويي ازجمله بسيج دانشجويي و جنبش دانشجويان جهان اسلام با سفير سوريه در كشورمان ديدار و گفت وگو كردند .
وي با اشاره به اينكه اين جلسات با پيگيري تشكل هاي دانشجويي و با استقبال سفير و ديپلمات هاي سفارت سوريه در تهران برگزار شد، افزود: اين نشست در فضايي صميمي برگزار شد و نمايندگان تشكل هاي دانشجويي به بيان ديدگاه هاي خود در خصوص مسائل اخير كشور سوريه پرداختند .
اين فعال دانشجويي خاطرنشان كرد: نمايندگان و اعضاي تشكل هاي دانشجويي در اين نشست بر مواضعي كه مقام معظم رهبري نسبت به مسائل سوريه اشاره داشتند، تاكيد كردند .
مسئول سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق(ع) اظهار داشت: اعضاي تشكل هاي دانشجويي به تبادل تجربيات انقلاب اسلامي ايران به كشور سوريه اشاره داشتند و يكي از مطالبات اعضاي تشكل هاي دانشجويي از سفير سوريه، شكل گيري زمينه هايي براي تبادل نظر ميان نمايندگان تشكل هاي دانشجويي و دانشجويان ايراني و سوري بود .
حضوري خاطرنشان كرد: نكته مهمي كه سفير سوريه در اين ديدار مطرح كرد، اين بود كه مقاومت كشورهاي سوريه، ايران، لبنان و برخي گروه هاي مقاومت فلسطيني ضربات بسيار سنگيني به مواضع صهيونيست ها و آمريكايي ها در منطقه وارد كرده است .

 



گزارشي از بزرگ ترين عمليات آب رساني اردوهاي جهادي دانشجويان
خشوع كوه ها در برابر عظمت فرزندان روح اله

اسماعيل احمدي
اردوهاي جهادي دانشجويان، همه ساله در اغلب دانشگاه هاي كشور برگزار مي شود و هر سال پررونق تر از گذشته پي گيري مي شود. گروه هاي جهادي كه عموما به صورت خودجوش و با حداقل هزينه شكل مي گيرند، دست آوردهاي چشم گيري را در عرصه هاي گوناگون اعم از عمراني، فرهنگي، آگاهي بخشي سياسي و مذهبي و... داشته اند. گروه جهادي منتظران خورشيد نيز با تأسي از رهنمودهاي بنيان گذار عظيم الشأن انقلاب اسلامي و رهبر معظم انقلاب امام خامنه اي، تشكيل شده و اردوهاي متعددي را در سطح كشور، به ويژه در مناطق محروم و با امكان دسترسي سخت برگزار كرده است. اين گزارش، به توصيف كوتاهي از بزرگ ترين عمليات آب رساني اردوهاي جهادي دانشجويان كشور پرداخته است.
حركت
ساعت 13 روز چهارشنبه، سردار خراساني - مسئول سازمان بسيج سازندگي- تماس گرفته و با شگفتي از بزرگ ترين پروژه آبرساني اردوهاي جهادي در كشور (به مسافت 10 كيلومتر) خبر داد و درخواست حضور خبرنگاران را داشت.
ساعت 14 به همراه خادم و جانشين گروه جهادي منتظران خورشيد به سمت بابل حركت كرديم. ماشيني متفاوت با تمام خودروهايي كه در جاده هراز در حركت بودند؛ همه براي دريا و جنگل و.... و ما براي مشاهده ايثارگري فرزندان روح اله در گروه جهادي عمّار (از بسيج دانشجويي دانشگاه جامع علمي - كاربردي).
كاشفان زمين
انتخاب دورترين و صعب العبورترين روستا، ويژگي تمام
گروه هاي جهادي از جمله بچه هاي گروه جهادي عمّار بود كه بالاخره پس از فراز و نشيبهاي پي درپي به روستاي «ويتله» رسيديم... بي راه نيست كه هر وقت كاروان خبرنگاران را برگزار
مي كنيم بچه هاي جهادي را «كاشفان زمين» مي خوانند؛ گويي روستاهاي فراموش شده و گاه ثبت نشده در نقشه جغرافيايي را كشف
مي كنند. حال ساعت صفر دقيقه نيمه شب 5شنبه است.
جواناني از جنس شهيدان
نمي دانم چه نيروي ماورايي در جسم و جان بچه هاي جهادي است كه وقتي با آنان همنشين مي شوي به تو نيز سرايت مي كند؛ بنابراين ما كه تازه ترافيك سنگين جاده هراز را طي كرده و بعد از 8 ساعت به بابل رسيده بوديم، بازديد از روستا را به خواب و استراحت ترجيح داده و براي بازديد از پروژه ها عازم شديم. 10 كيلومتري رفتيم تا به روستاي «افراسي» رسيديم.
نمي دانم چه انگيزه اي دارند و در كجاي اين فرش تربيت يافته اند كه نيمه هاي شب مشغول ساخت مدرسه اي براي روستا بودند؛ آن هم بدون چشم داشت مادي و هرگونه مزد و منّتي.
روزي در جهاد دفاعي، بچه هاي جنگ براي پست و نگاهباني از مرزهاي جغرافيايي تقسيم بندي مي شدند و هر رزمنده اي دو ساعت پست مي داد... و امروز در جهاد خدمت رساني، بچه هاي جهادي براي نابودي دشمن دين مداري يعني فقر و تنگدستي، لوح كار و فعاليت نوشته و هرتيم چند ساعت كار مي كرد، بدين ترتيب تمام شبانه روز مشغول خدمت رساني بودند. عجيب تر اين كه برخي از بچّه ها دو شيفت پشت سر هم كار مي كردند و تيم بعدي را از خواب بيدار نمي كردند تا در آينده اي نزديك در دبستان اين روستا شاهد تربيت همت باشند و باكري و كاظمي و.... كه پيرو مرادمان حضرت روح اله فرمود: «از كودكستان ها و دبستان ها شروع كنيد كه ديگر دانشگاه، دير است....»
و همين ارادت جهادگران به ساحت قدسي شهيدان بود كه تصميم داشتند تمام تلاش شبانه روزي شان را به عشق شهيدان و به نام آنان ثبت نمايند، پس قرار گذاشتند افتتاح حركت عظيم آبرساني را همزمان با هفته دفاع مقدس قرار دهند تا در عمل بگويند «ما هرچه داريم از امام و شهداست».
تعظيم كوه
ديدن آن منظره بيشتر شبيه افسانه بود و رؤيايي باورناپذير. مانند آنچه در سكانس فيلم ها و كارتون ها ديده بودم. در حالي كه قيافه ام مبهوت شده بود، با انگشتانم چشم ها را ماليدم اما باز همان صحنه را ديدم. جواناني كه در شيار درّه اي مخوف، با بيش از 60 درجه شيب مشغول حفر زمين و لوله گذاري آب بودند.
عجيب تر آنكه اهالي روستا گفتند جهادي ها از آخرين كوهي كه چشم مي ديد و از قله آن كه حدود 2 هزار پا از سطح دريا فاصله داشت چشمه اي را يافته و تا روستا آمده اند؛ يعني10 كيلومتر حفر كوه به شكل W يعني عبور از سه كوه مرتفع و گذاشتن لوله هاي آب و... همه بچه ها چكمه پوشيده بودند و لباس گرم شمعي، تا بتوانند باران مكرّر آن منطقه ييلاقي را تحمّل كنند. ما نيز چكمه پوش حركت كرديم اما شيب درّه اجازه بيشتر از 300 متر حركت را نداد و بهت و شگفتي ما صد چندان شد كه چگونه دانشجويان گروه جهادي عمّار هرروز بايد اين كوه ها را بالا و پايين بروند؟ از روز اول كه 10 كيلومتري راه بود تا به پروژه برسند تا....
آن لحظه بود كه جبهه مظلوم غرب كشور به خاطرم آمد مناطق عملياتي بازي دراز، ارتفاعات تته و دالاني و.... كه چگونه رزمندگان اسلام كوه هاي سر به فلك كشيده كردستان را با ادوات و تجهيزات سپري مي كردند تا دشمن را به زير كشند و امروز فرزندان پاك روح اله بيل و كلنگ به دست، اين قله ها را طي مي كنند. آنچه مشترك است ايثار و همت و غيرت و ايمان و پاكي نسل هاي انقلاب اسلامي است كه كوه هاي با عظمت را در مقابل عظمت بي مثال جوانان جهادي به تعظيم، خضوع و خشوع واداشته است.
فقط براي رأي دادن
به رسم وعده اي كه به روستاهاي ديگر آن ديار دادم بايستي بيان كنم كه متأسفانه هنوز بيش از 7 روستا در بند پي شرقي (بابل) داراي آب شرب آشاميدني نيستند ( روستاهاي چاسركا، دهچر، كمل چوبسر، هلي بن، علي زرنو، اسبو و نرگس كتي) و هرچه عماريون گروه جهادي از مسئولين تهران و مازندران پيگيري كرده اند
نتوانسته اند آنان را مجاب نمايند حتي معاون عمراني استانداري مازندران، دانشجويان بسيجي را به اتاق راه نداده است؛ وگرنه به جاي 10 كيلومتر، جهادگران پروژه 20 كيلومتري آن روستاها را به اتمام مي رساندند. آري امروز چشماني در انتظار است تا مسئولين به پشتوانه جهادگران بسيج سازندگي، به فرياد مردم مظلوم آن روستاها برسند. روستايياني كه به ما مي گويند : «فقط در ايام انتخابات به ما سر مي زنند تا رأي جمع كنند » روستاييان ولايتمداري كه دهانشان مشغول به صلوات و فاتحه است براي شادي روح مطهر امام راحل و دستانشان به دعا براي سلامتي امام حاضر و زينت بخش منازل شان تمثال رهبر كبير و رهبر معظم انقلاب اسلامي است و خود را «بسيجي» مي دانند.
و امّا خواهران جهادگر
زنان از صدر اسلام هميشه نقش آفرين و جريان ساز بوده و اگرچه حضور آنان در جهاد نظامي واجب نيست؛ ليكن پشتيباني آنان در دفاع مقدس 8 ساله نيز از جمله افتخارات بانوان بسيجي است. اما جنگ نرم كه در حوزه فكر و ايدئولوژي مطرح مي باشد نقش زنان را در خط مقدم اين جهاد ضروري و لازم مي نماياند. كما اينكه خواهران بسيجي و دانشجويان مؤمنه همواره در صحنه هاي مختلف از جمله فتنه88، فضاي سايبري و بويژه اردوهاي جهادي حضوري درخور توجه دارند. خواهراني كه در اوج احساس و عاطفه، راحتي و آسايش شهر و ديارشان را رها كرده و دور از خانواده، روزها را در روستاي محروم با كمترين امكانات سپري مي نمايند و به آموزش زنان و دختران روستا مي پردازند. خواهران توانمند گروه جهادي عمّار نيز از اين امر مستثني نبوده و كلاس هاي گوناگون را در روستاهاي «آري»، «چالسكا» و «هلي بن» برگزار مي كنند
(احكام، عقيدتي، قرآن كريم، امداد و نجات، خداشناسي و معادشناسي با زبان شعر و داستان، طراحي، نقاشي، زبان، جلوه كاري، سكه دوزي و...)
أين عمّار؟
فتنه 88 در همه ابعاد دشمنان را ناكام گذاشت و آثار فراواني را در پيشبرد اهداف كلان نظام مقدسمان داشت يكي از آن آثار، توجه بيش از پيش جوانان خداجوي جهادي به عمران و آباداني كشور بود... از جمله مصاديق پيروزي حق عليه باطل در غبار فتنه اخير، تشكيل و تأسيس «گروه جهادي عمّار» است كه با شنيدن صوت حسيني «أين عمار؟» امام خامنه اي تصميم گرفت بصيرت افزايي را سر لوحه فعاليتهاي جهادي قرار داده و به تربيت عمارهاي علي زمان بپردازد...
سلام بر ايران اسلامي و درود بر فرزندان پاك روح اله و بسيجيان مخلص سيد علي...

¤ مسئول شوراي اطلاع رساني حركت هاي جهادي و مؤسس گروه جهادي منتظران خورشيد

 



اينجا قاهره، صداي انقلاب اسلامي ايران

اميد حسيني
چند ماه پيش در مطلبي به اين قاعده روشن و بديهي اشاره كردم كه براي درمان هر دردي، ابتدا بايد خود آن درد را به درستي تشخيص داد؛ چرا كه بدون شناخت علت و ريشه هاي اصلي يك مشكل، هر نسخه اي براي حل آن، اشتباه و گمراه كننده خواهد بود.
اين مطلب، اشاره اي بود به تحليل هاي مختلفي كه آن روزها در رسانه هاي مختلف اپوزيسيون داخلي و خارجي درباره انقلاب هاي مردمي منطقه منتشر مي شد. تحليل هايي كه دقيقا از روزهاي اول قيام مردم مصر و تونس عليه حاكمان ديكتاتور شروع شد و هنوز هم ادامه دارد.
آن تحليل ها، علي رغم ظاهر حمايت گونه از مردم منطقه، اصلا ربطي به انقلاب ها و ريشه هاي اصلي آن نداشت؛ بلكه در پس همه آنها، جار و جنجال رسانه اي و
بهره برداري تبليغاتي براي تشبيه جريان هاي ضدانقلاب و ضدنظام به انقلابيون منطقه و در نهايت نوعي لجبازي با سياست هاي رسمي جمهوري اسلامي قرار داشت.
دستگاه تبليغاتي ضدانقلاب، از بي بي سي حرفه اي تا صداي آمريكاي غيرحرفه اي! از كلمه و جرس متوهم تا حتي لمپن هاي بالاترين، از ابتدا هرگونه شباهت مذهبي و سياسي ميان انقلاب هاي منطقه با انقلاب اسلامي ايران را رد كردند. به همين منظور هر از گاهي به بهانه و بدون بهانه، به سراغ يكي از شخصيت هاي سياسي مذهبي اين كشورها رفتند و سعي كردند جمله اي و يا حتي كلمه اي از زبان او عليه جمهوري اسلامي پيدا كنند و يا لااقل از طرف آنها، بيداري اسلامي را تكذيب كنند!
مثلا در تونس به سراغ «راشد الغنوشي» رفتند و از زبانش منتشر كردند كه «من خميني نيستم!» و يا بعد از پيام عربي رهبر انقلاب به مردم مصر، خبر دو خطي سايتي را پاسخ محكم «اخوان المسلمين» به رهبر ايران تلقي كردند!
سياست دوم، تشبيه حوادث بعد از انتخابات ايران به
انقلاب هاي منطقه بود! اين رسانه ها با شبيه سازي هاي كودكانه سعي كردند تنور خاموش فتنه را دوباره روشن كنند و انقلاب ريشه دار و اصيلي چون قيام مردم مصر را با جنبش موسوم به سبز در ايران، يكي بدانند!
اين شبيه سازي هاي مسخره و مضحك هرچند تغييري در واقعيات اوضاع منطقه ايجاد نمي كرد، اما چند روزي جماعت اپوزيسيون را در خواب و خيال انقلاب كاريكاتوري سرگردان نگه مي داشت. مشكل اصلي زماني بيشتر شد كه اين روياهاي سبز رنگ، كم كم به تحليل سياسي بزرگان و نخبگان جماعت اپوزيسيون هم تبديل شد. تا جايي كه برخي چهره هاي
اصلاح طلب عضو گروه هاي منحل جبهه مشاركت و يا سازمان مجاهدين، براي مردم مصر نامه مي نوشتند و براي پيروزي نهايي آنها راهكار ارائه مي دانند. راهكارهايي از جنس منشور سبز! (جالب اينجاست كه حاميان شعار «نه غزه، نه لبنان»، اين بار حامي مردم مصر شده بودند!)
درحالي كه بين انقلاب هاي مردمي منطقه، با حوادث بعد از انتخاب ايران، هيچ گونه شباهتي چه از نظر ظاهر و چه به لحاظ محتوايي وجود نداشت. در تفاوت آنها همين بس كه آمريكا و اسراييل و كشورهاي غربي از آشوب هاي ايران حمايت مي كردند و از انقلاب هاي منطقه نه! (سياست غربي ها جالب بود. حمايت از ديكتاتورهاي وابسته تا لحظه آخر؛ وقتي كار ديكتاتورها تمام شد، همراه شدن با مردم و حمايت از دموكراسي!)
البته اين حمايت ديرهنگام و ظاهري، باعث ارائه تحليل هايي اشتباه در داخل كشور و حتي در ميان برخي مسئولان هم شد كه عقيده داشتند همه اين جنبش ها، توطئه آمريكا و صهيونيسم بين الملل است! بخش زيادي از اين تحليل هاي وارونه معلول جنگ شديد رسانه اي و تبليغاتي عليه انقلاب هاي منطقه بود. رسانه هاي غربي با تحريف شعارهاي مردم، منكر هرگونه رنگ و بوي ديني و مذهبي مي شدند و اين حوادث را فقط و فقط حركتي در راه آزادي و دموكراسي آن هم به شيوه غربي مي ناميدند!
فرض كنيم كه هم ادعاي رسانه هاي غربي و ضدانقلاب درست باشد و هم تحليل هايي كه اين حوادث را زير سر اسراييل و آمريكا مي دانند؛ اما مساله اين است كه آيا اين حوادث طبق خواست آنها پيش رفته؟ آيا نتيجه هماني شده كه غربي ها
مي خواستند؟ حرف ما از ابتدا اين بود كه برنده قطعي و نهايي انقلاب هاي منطقه، قطعا مردم، جبهه مقاومت و نيز جمهوري اسلامي خواهند بود و بازنده نهايي، دنياي استكبار، آمريكا و رژيم صهيونيستي. شايد حكومتي شبيه جمهوري اسلامي در مصر و تونس تاسيس نشود، اما تشكيل هر حكومتي قطعا بهتر و مردمي تر از حكومت ديكتاتورهاي آمريكايي خواهد بود. ضمن آنكه مردم اين كشورها ديگر ساكت نمي شوند و تحقير سي ساله و چهل ساله خودشان را فراموش نمي كنند.
رسانه ها و بوق هاي تبليغاتي ممكن است مدتي با دروغ و شايعه و تحريف، دليل اصلي انقلاب ها را زير سوال ببرند، اما جنگ واقعي، جنگ اراده هاست نه جنگ رسانه ها. رسانه شايد تا مدتي دروغ بگويد و واقعيت را پنهان كند، اما اين اراده و خواست مردم است كه در ميان بهت و حيرت و غافل گيري همگان، ناگهان منفجر مي شود و همه بافته هاي رسانه ها را پنبه مي كند.
ممكن است «بي بي سي» گزارشگرش را به وسط ميدان التحرير بفرستد و از زبان يك مصري، شعاري ضداسلامي و يا ضدايراني پخش كند؛ «صداي آمريكا» ممكن است اخبار حمايت اوباما را از مردم مصر، بارها و بارها منتشر كند؛«جرس» مي تواند نامه و برنامه پيشنهادي جناب تاج زاده را به مردان و زنان مصري منتشر كند؛ «كلمه» مي تواند به شعار «بيداري اسلامي» بخندد؛ «بالاترين» هم مي تواند قيام مردم مصر را مساله اي ملي و كاملا بي ربط به اوضاع و احوال اسراييل و فلسطين بداند؛ «فلان نيوز» هم مي تواند تيتر بزند كه قيام مصر شباهتي به انقلاب اسلامي ايران ندارد، حتي ممكن است تلويزيون مصر با كسي مصاحبه كند و او هم منكر هرگونه شباهتي با ايران شود؛ اما همه اينها يك طرف، مردم مصر يك طرف...
ما اصراري نداريم كه بر هر حركتي، نام انقلاب اسلامي را بگذاريم، اين را هم انتظار نداريم كه مرد و زن انقلابي مصري و تونسي و ليبيايي و ...، در هر مصاحبه اي اسمي از ايران و امام و انقلاب بياورند؛ اصراري نداريم كه مارك «ميد اين ايران» روي هر انقلابي حك شود، مساله اصلي جنس آن حركت و انقلاب است. مهم آن جرياني است كه امروز در منطقه به راه افتاده. مهم آن حركتي است كه يادآور انقلاب اسلامي ايران است. در حقيقت تسخير سفارت اسراييل در قاهره، تكرار خاطرات و درس هاي انقلاب اسلامي ايران است، حتي اگر نامي از ايران نباشد.
¤ ¤ ¤
چند روز پيش يكي از دوستان وبلاگ نويس مخالف، با اشاره به اخراج سفير اسراييل از تركيه و با كنار هم گذاشتن چند لينك، نتيجه گرفته بود كه فايده اسلام ليبرالي (تركيه) براي مردم غزه و فلسطين، بيشتر از اسلام ناب محمدي (ايران) بوده است! به اعتقاد اين دوست گرامي، تركيه وارد اقدام عملي شده، اما جمهوري اسلامي فقط حرف مي زند!
هرچند اين تحليل و مقايسه، بيانگر منطق كاملا سطحي نويسنده محترم بود، اما گوياي اين مساله نيز هست كه معيار اصلي بسياري از مخالفين ما، فقط مخالفت با جمهوري اسلامي است، حتي به قيمت زير سوال بردن واقعيات.
نويسنده مذكور به رسميت شناختن رژيم جعلي اسراييل و برقراري ارتباط سياسي و نظامي و اقتصادي و مشكل اخير بين تركيه و اسراييل را خدمت به مردم فلسطين مي داند، اما سياست جمهوري اسلامي درباره اسراييل و حمايت مادي و معنوي از مردم فلسطين را جاروجنجال كودكانه! خوشبختانه مصري ها هم نشان دادند كه به اسلام ناب محمدي و شعارهاي كودكانه (!) ايران بيشتر علاقه دارند تا اسلام ليبرالي!

 



مروري بر دلايل توجه شكارچيان به محققان ايراني

چندي قبل وزير علوم، تحقيقات و فناوري با ارائه گزارشي مقايسه اي از اقدامات صورت گرفته و دستاوردهاي وزارت علوم، وضعيت فعلي آموزش عالي را در جمع نمايندگان عضو كميسيونهاي فرهنگي و آموزش مجلس شوراي اسلامي تشريح كرد، كه مرور آن خالي از لطف نيست.
كامران دانشجو در اين نشست به برخي موارد در خصوص اقدامات وزارت علوم اشاره كرد.
¤¤¤
ماجراي تفويض صدور مجوز آموزش عالي به وزارت علوم
كامران دانشجو با يادآوري اينكه اسلامي عالي انقلاب فرهنگي صدور مجوز دوره هاي متفاوت آموزشي و پژوهشي در مؤسسات آموزش عالي دولتي، واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي، واحدهاي دانشگاه پيام نور و مؤسسات غيرانتفاعي را به شوراي گسترش آموزش عالي وزارت علوم و وزارت بهداشت و درمان تفويض كرده است، ادامه داد: اين شورا با كميته هاي تخصصي و عضويت استادان مجرب و بنام دانشگاهها، سالهاست با دقت درخواستهاي رسيده از مراكز آموزش عالي را بررسي كرده و در صحن شوراي گسترش با حضور بيش از 20عضو هيئت علمي كه همگي مراتب علمي و اجرايي بالايي دارند، به بحث مي گذارد.
وي افزود: همان طور كه مجوز براي ايجاد دوره هاي تحصيلي بالاتر در دانشگاه هاي دولتي صادر مي شود، درخواستهاي مراكز آموزش عالي كشور هم بررسي و براي مقاطع مختلف دانشگاهها در مكان مشخص مجوز صادر مي شود.
وزير علوم با بيان اينكه شوراي گسترش آموزش عالي نظرات نمايندگان، كارشناسان و نظارتهاي دقيق و دوره اي را كه صورت مي گيرد هميشه مورد استفاده قرارداده، اظهار داشت: به هر حال، مرجع صدور مجوز براي رشته هاي تحصيلي در مقاطع مختلف، شوراي گسترش آموزش عالي است و جايگاه ديگري مجوز دوره يا مقطع تحصيلات عالي را صادر نكرده و مدارك را ارزشگذاري نمي كند.
آخرين وضعيت تحصيلات تكميلي كشور
كامران دانشجو در خصوص ايجاد رشته هاي تحصيلات تكميلي گفت: در سال 1367 تنها 215 رشته گرايش تحصيلي مقطع تحصيلات تكميلي در دانشگاهها وجود داشت؛ هم اكنون تعداد اين رشته ها به 2هزار و 100رشته و گرايش تحصيلي افزايش يافته است.
وزير علوم در خصوص افزايش پذيرش مقطع تحصيلات تكميلي با توجه به يك ميليون متقاضي ورود به اين مقطع گفت: با همين امكانات موجود و اعضاي هيئت علمي، امكان پذيرش دانشجوي مقطع تحصيلات تكميلي تا 3برابر وضع موجود وجود دارد، زيرا اگر تعداد 40هزار عضو هيئت علمي استاديار و بالاتر هر كدام فقط راهنمايي يك دانشجو را هر سال برعهده گيرند، مي توان 40هزار دانشجوي دكتري پذيرش كرد و اگر متوسط دوره ارشد 2سال و دوره دكتري 4سال و نيم باشد، اعضاي هيئت علمي در يك ترم، راهنمايي بيش از 5دانشجو را نيز برعهده نخواهند گرفت.
جذب هيئت علمي از نگاه وزير علوم
كامران دانشجو در بخش ديگر سخنان خود با اشاره به ميزان جذب اعضاي هيئت علمي در سالهاي مختلف، اضافه كرد: در سالهاي 84 تا 87 تنها يك هزار و 500 عضو هيئت علمي جذب شدند درحالي كه از سال 88 تاكنون حدود 6 هزار نفر عضو هيئت علمي جذب دانشگاه ها شده اند كه در مقايسه با 10 سال گذشته يك فعاليت بسيار اساسي از طرف مركز جذب اعضاي هيئت علمي در راستاي كيفيت بخشيدن هرچه بيشتر به آموزش عالي است.
دانشجو در ادامه سخنان خود به همكاري دانشگاه ها با بخش صنعت اشاره كرد و افزود: فعاليت هاي پژوهشي و ارتباط با صنعت و ساير بخش هاي جامعه شاهد رشد خوبي بوده كه در اين زمينه انعقاد قرارداد همكاري دانشگاه هاي كشور با وزارت دفاع قابل اشاره است كه 200 پروژه را در قالب يك هزار پايان نامه تعريف كرده و در 30 دانشگاه كشور درحال اجرا است.
انتقال 210 دانشجو به دانشگاه هاي همتراز محل تحصيل
وي در بخش ديگري از سخنان خود به تدوين و ابلاغ آيين نامه انتقال دانشجويان ايراني شاغل به تحصيل در خارج از كشور به دانشگاه هاي داخل و ايجاد تسهيلات در اين مورد سخن گفت و اظهار داشت: از زمان ابلاغ اين آيين نامه در كمتر از هشت ماه 210 دانشجو به دانشگاه هاي همتراز محل تحصيل خود در داخل كشور منتقل شده اند، اين درحالي است كه در گذشته به صورت متوسط ساليانه تنها حدود 40 نفر به دانشگاه هاي داخل منتقل شده اند.
تعريف دانشجوي پولي از منظر وزير علوم
دانشجو در پاسخ به سؤال يكي از نمايندگان مجلس درخصوص روش پذيرش دانشجو از طريق دريافت شهريه، تأكيد كرد: پذيرش دانشجو از طريق دريافت شهريه، تكليف قانون برنامه پنجم است كه بر اين اساس دانشگا ه ها مي توانند درصدي از ظرفيت پذيرش خود در مقطع تحصيلات تكميلي را از طريق دريافت شهريه و از ميان افرادي كه در آزمون علمي سراسري رتبه لازم را كسب كرده اند پذيرش كنند.
وي ادامه داد: اين طور نيست هر كس شهريه بدهد پذيرش مي شود، بلكه فرد متقاضي تحصيل با پرداخت شهريه مي بايست رتبه لازم را در آزمون سراسري آورده باشد.
برخي اعمال سليقه ها در دكتري
وي با اشاره به مقطع دكتري دانشگاه ها و برخي اعمال سليقه ها در اين زمينه، خاطرنشان كرد: البته تاكنون با برخي سخت گيري ها و اعمال استانداردهاي سليقه اي، مجوز راهنمايي دانشجوي دكتري در بسياري دانشگاه هاي كشور براي اعضاي هيئت علمي در مرتبه استاديار صادر نشد؛ اين در حالي است كه در دانشگاه هاي طراز اول دنيا استادياراني وجود دارند كه همزمان راهنمايي بيش از 10 دانشجو را برعهده دارند و در برخي اعمال سليقه هاي داخل حتي به عضو هيئت علمي با مرتبه استادي هم چنين مجوزي داده نمي شود.
دفاع وزير علوم از تجهيزات آزمايشگاهي دانشگاه هاي كشور
دانشجو با دفاع از امكانات و تجهيزات آزمايشگاهي دانشگاه هاي كشور، تأكيد كرد: امكانات آزمايشگاهي در اكثر دانشگاه هاي ما با امكانات و تجهيزات دانشگاه هاي رده يك دنيا قابل مقايسه بوده و از امكانات و تجهيزات دانشگاه ها در بسياري از كشورهاي اروپايي و آمريكايي بيشتر و بهتر است.
ارتباط دانشگاه هاي كشور با صنعت
به گفته وزير علوم، طرحي در معاونت پژوهشي درحال اجراست كه شبكه اي از امكانات و تجهيزات آزمايشگاهي و دانشگاهي در استان، منطقه و كشور ايجاد شده و دانشگاه ها مي توانند از امكانات موجود دانشگاه هاي كشور استفاده بهينه تري داشته باشند.
دانشجو در اين باره به اعضاي هيئت علمي و استادان دانشگاه هاي كشور در مقايسه با اعضاي هيئت علمي دانشگاه هاي كشور ديگر اشاره كرد و گفت: اگر استادان و اعضاي هيئت علمي دانشگاه هاي ما توانمندتر از اعضاي هيئت علمي دانشگاه هاي اروپا و آمريكا نباشند به جرأت مي توان گفت از آنها چيزي كم ندارند و خروجي هاي كارشناسي و تحصيلات تكميلي دانشگاه هاي ما و نه فقط تعدادي از دانشگاه ها بلكه همه دانشگاه هاي ما اين را نشان مي دهد.
وزير علوم اظهار داشت: چطور مي شود گفت آمريكا و اروپا دانش آموختگان ما را شكار مي كنند و از طرف ديگر گفت ما اعضاي هيئت علمي، دانشمند و امكانات نداريم، يك بام و دو هوا كه نمي شود. فارغ التحصيلان ما محصول همين دانشگاه ها با همين امكانات، اعضاي هيئت علمي، مربي استاديار، دانشيار و استاد هستند كه در چند سال اخير به خاطر كيفيت خوب فارغ التحصيلان بيش از پيش مورد توجه شكارچيان دانشمندان قرار گرفته اند.

 



شروط ادامه حيات سياسيون در انتخابات

علي اكبر عباسي- دانشجوي دانشگاه علامه
انتخابات، افتخار بزرگي است كه انقلاب اسلامي نصيب ملت ايران كرد و در طول حيات پربركت نظام مقدس جمهوري اسلامي به طور معادل به ازاي هر سال، يك انتخابات در اين كشور برگزار شده است و هر ساله بر شور و حضور مردم بيش از گذشته افزوده شده است.
انتخابات مجلس شوراي اسلامي نهم هم با توجه به فضاي سياسي حاكم بر جامعه و نوع چينش گروه هاي سياسي و اينكه اولين انتخابات بعد از فتنه صهيونيستي سال 88 مي باشد، از اهميت قابل توجهي برخوردار است. از همين رو اشاره به چند مطلب در اين زمينه ضروري به نظر مي رسد:
1) آنچه را كه مردم و جريان دانشجويي از همه كانديداها و فعالين عرصه انتخابات انتظار دارند، اين است كه هدف نيل به كرسي هاي مجلس نبايد موجب زير پا گذاشتن اخلاق انتخاباتي شود و رعايت تقواي سياسي و اجتماعي بايد به عنوان يك اصل محوري و مهم مورد توجه جدي فعالين اين عرصه قرار بگيرد. به هيچ عنوان نمي توان قبول كرد كه فضاي فعال انتخاباتي كه چند ماه قبل از انتخابات به وجود مي آيد و جامعه را تحت الشعاع قرار مي دهد و بي ملاحظه گري و صراحت بيان فعالين عرصه انتخابات، دليلي براي زيرپا گذاشتن اخلاق انتخاباتي شود كه اين خود موجب سرخوردگي مردم مي شود.
2) از همه احزاب، گروه ها و فعالين سياسي و همچنين رسانه ها انتظار مي رود كه همواره منافع ملي و نظام اسلامي را بر منافع شخصي و حزبي خود ترجيح داده و اجازه ندهند «ولايت مطلقه احزاب» بر فضاي انتخابات حاكم شود.
3) بدون شك فتنه 88 ملاكي مشخص و برجسته براي سنجش ميزان وفاداري افراد و گروه هاي مختلف به نظام، خط امام و حقوق مردم است و يقينا فقط كساني امروز حق دارند دم از امام و مردم و وفاداري به انقلاب اسلامي بزنند كه مواضعي شفاف و قاطع در جريان فتنه آمريكايي - اسرائيلي 88 نسبت به فتنه گراني كه همه تلاش خود را براي انتقام گيري از مردم و ضربه زدن به آرمان هاي حضرت امام خميني(ره) به كار گرفتند، در كارنامه خود داشته باشند. امروز سه گروه در ديدگاه ملت رسوا هستند و كساني هم كه قصد نامزدي نمايندگي مردم را دارند بايد نسبت به اين سه گروه موضعي شفاف و معين داشته باشند؛ گروه اول، فتنه گران و سران مستبد فتنه هستند كه خيانت هاي پيدا و پنهان آن ها به مردم، انقلاب و امام و رهبري به قدري سنگين است كه ديگر حتي ابليس هم از آن ها روي گرداني كرده است. گروه دوم، خواص بي بصيرت و عافيت طلبي هستند كه در جريان فتنه عميق سال88، ضمن سكوتي مرگ بار، حتي به خود زحمت ندادند كه با چند مصاحبه، صحبت و سخنراني هم كه شده است از دشمنان ملت و خائنين به راه امام اعلام برائت كنند و اگر بگويم اين سكوت ناجوانمردانه و خفت بار آن ها كمتر از جنايت بزرگ صحنه گردانان فتنه نيست، سخني به گزاف نگفته ام.
دسته سوم هم گروهك انحرافي نفوذ كرده در دولت است كه اين هم بي ارتباط با جريان فتنه نيست.
4) مطلب قابل توجه ديگر اين است كه علاوه بر اينكه فتنه صهيونيستي 88 ملاكي براي سنجش مي باشد، عبرت هاي فراواني هم در آن نهفته است كه براي همه اقشار از جمله فعالين عرصه فرهنگي و سياسي
آموزه هاي وافري دارد. فتنه 88 به وضوح نشان داد كه هر شخص و گروهي كه بخواهد در برابر نظام مقدس جمهوري اسلامي، آرمان هاي امام و رهبري عزيز و حقوق مردم قد علم كند قطعا و يقينا ذليل و رسوا خواهدشد؛ حتي اگر مانند فتنه گران 88 تمام كارتل هاي اقتصادي و مافياي رسانه اي صهيونيسم و استكبار را در اختيار داشته باشد. البته ذلت و موقعيت خفت بار سران فتنه و حاميان آن ها، خود به وضوح هر چه تمام تر مبين اين واقعيت است؛ لذا ساكتين فتنه 88 هم بايد ديگر از خواب خرگوشي بيدار شده و ببينند كه فاقد پايگاه اجتماعي در بين ملت هستند و اصلا شرط روي آوردن مردم به هر فرد و گروهي اعلام برائت از آن هاست!
5) پشت سر گذاشتن فتنه عميق 88 موجب شده است كه فضاي سياسي كشور شفاف تر از هر زمان ديگري باشد و با گذشت زمان اين شفافيت بيشتر شده و مردم هم با هوشياري بيشتري به استقبال و انتخاب افراد و جريان ها مي روند. هر چه پيش مي رويم، مردم در انتخاب هاي خود بيشتر تصفيه مي كنند و كساني از فيلترهاي گزينش آن ها خواهند گذشت كه داراي خلوص بيشتري باشند.
6) جريان موسوم به اصلاحات كه زمان حاكميت دولت هاي هفتم و هشتم و مجلس ششم در اوج قدرت بود، با توجه به عملكرد ناصواب و سوءاستفاده هاي فراوان از انتخاب و اعتماد مردم و دروغ گويي به آنها، سال هاست كه با شدت هرچه بيشتر با رويگرداني مردم مواجه شده است و مزدوري آن ها در جريان فتنه هم به مثابه كوبيده شدن آخرين ميخ بر تابوت اين جريان بود؛ لكن با اين حساب، آن ها دست و پاي زيادي براي تنفسي هر چند كم در فضاي اجتماعي كشور مي زنند و لذا لازم به توجه است كه حاشيه پردازي و اختلاف افكني ها در جبهه انقلاب و مواضع به دور از تدبير از سوي برخي دلسوزان، روزنه مناسبي براي اين تنفس خواهد بود.
7)و آخر اينكه شكي نيست كه انتخاباتي كردن فضاي جامعه در زمان مناسب خود و به وجود آوردن شور و نشاط سياسي و تلاش براي مشاركت حداكثري مردم، نه تنها مذموم نيست كه بسيار لازم و درخور ستايش است؛ لكن بايد توجه داشت كه بحث و گفت وگوهاي انتخاباتي هيچ گاه نبايد عاملي شود براي بهانه دادن به دست معارضان نظام و دشمنان قسم خورده داخلي و خارجي ملت كه همبستگي مردم را همواره آماج توطئه هاي خود قرار داده اند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14