(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 8 دی 1390- شماره 20108

پرهيز از دوستي با بخيل
رفتار دين گريزانه
منع شدگان از معاشرت
سير الي الله، هجرت از منزلي به منزل ديگر
بررسي بايدها و ضرورتهاي تبليغات عاشورائي و وظايف نهادهاي فرهنگي
نقش صداوسيما در ترويج فرهنگ عاشورا(بخش دوم و پاياني )



پرهيز از دوستي با بخيل

قال الامام علي(ع): اياك و مصادقه البخيل، فانه يقعد عنك احوج ما تكون اليه.
امام علي(ع) فرمود: از دوستي با بخيل بپرهيز كه هرگاه نيازمند شوي، او خود را از تو نيازمندتر وانمود مي كند.(1)
1- غررالحكم، ج 2، ص 289

 



رفتار دين گريزانه

از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمود: مسلماني، همسايه اي مسيحي داشت، با او رفت و آمد مي كرد. كم كم او را دعوت به اسلام كرد. او هم بعد از مدتي قبول كرد و مسلمان شد و آن مرد، آداب وضو و نماز يادش داد. همان شب اول مسلماني اش خوابيده بود؛ ساعت آخر شب ديد كسي در مي زند. وحشت زده شد كه اين ساعت شب كيست و چه كاري دارد. پشت در رفت و گفت: كيست؟ گفت: من همسايه مسلمان شما هستم. در را باز كرد و گفت: آيا حادثه اي پيش آمده؟ گفت: مگر مسلمان نشده اي؟ مسلمان بايد آخر شب بيدار شود و به مسجد برود و نافله شب بخواند! او وضو گرفت و با هم به مسجد رفتند. نافله شب خواندند و تمام شد. مرد تازه مسلمان گفت: حالا خوب است كه برويم. مرد كهنه مسلمان گفت: نه، نماز صبح مانده. اين نافله شب بود. بنشين نماز صبح را هم با جماعت بخوانيم. بعد از نماز صبح گفت: خوب تمام شد؟ گفت: خير! مستحب است انسان پس از نماز صبح براي تعقيبات بنشيند تا آفتاب بالا بيايد كه سبب زيادي رزق آدم مي شود. بيچاره تازه مسلمان نشست تا آفتاب بالا آمد. تكان خورد كه برخيزد، كهنه مسلمان دامن او را كشيد كه بنشين مقداري دعا و قرآن بخوانيم تا ظهر نماز را با جماعت ادا كنيم. مگر نمي داني كه مؤمن در مسجد مانند ماهي در آب است و هرگز از شناوري در آب احساس خستگي نمي كند؟ بعد از نمازظهر و عصر هم گفت: تا مغرب چيزي نمانده، صبر كن بعد از نماز مغرب و عشا كه با جماعت خوانديم، مي رويم. خلاصه پس از نماز عشا رفتند. آن بيچاره تازه مسلمان خسته و كوفته به خانه رفت و خوابيد. هنوز خستگي از جانش در نرفته بود كه آخر شب ديد باز درمي زنند! پشت در رفت. همسايه را ديد كه مي گويد: بيا با هم به مسجد برويم. گفت: آقاي عزيز! اين دين شما يك آدم بيكار مي خواهد من كار دارم با دين شما نمي توانم زندگي كنم. من به همان دين قبلي خودم برمي گردم! امام صادق(ع) فرمود: اين آدم همان طور كه او را مسلمان كرد، همان طور هم كافرش كرد.(1)
1- وسايل الشيعه، كتاب الامربالمعروف والنهي عن المنكر، باب14، ح3

 



منع شدگان از معاشرت

پرسش:
از آنجا كه محيط رفاقتي يكي از عوامل مهم تكوين شخصيت هر انساني به حساب مي آيد و تأثير مستقيم بر افكار و اخلاق دارد، آموزه هاي وحياني چه كساني را از شموليت اين رفاقت و معاشرت منع مي كند؟ لطفاً به نحو اجمال پاسخ دهيد؟
پاسخ:
در روان شناسي اصلي وجود دارد به نام اصل محاكات يا رنگ پذيري، بدين معني كه هر كس با رفيق يا معاشر خود كه در تعامل است به طور طبيعي از او رنگ مي پذيرد. بدين لحاظ در برخي روايات آمده است كه انسان بر دين و آئين همنشين و نزديكان خود است. با عنايت به اين مقدمه كوتاه اينك كساني را كه براساس آموزه هاي وحياني از قلمرو معاشرت و نزديكي با آنان منع شده ايم را به نحو اجمال مطرح مي كنيم.
1- كافران يا اهل ذمه
از امام صادق(ع) نقل شده است كه سزاوار نيست مؤمن با كافران اهل ذمه شراكت داشته يا امانتي به ايشان بدهد كه برايش چيزي بخرند يا چيزي به ايشان بسپارد يا دوستي با آنها بكند.
قرآن مؤمنان را از دوستي با كافران شديداً نهي كرده و مي فرمايد: افراد با ايمان نبايد غير از مؤمنان (يعني) كافران را دوست و ولي و حامي خود انتخاب كند، و هر كس چنين كند هيچ چيز از خداوند براي او نيست و رابطه خود را به كلي از پروردگارش گسسته است. اين آيه در واقع يك درس مهم سياسي و اجتماعي به مسلمانان مي دهد كه بيگانگان را به عنوان دوست و حامي و يار و ياور هرگز نپذيرند، پس به عنوان يك استثناء از اين قانون كلي مي فرمايد: مگر اينكه از آنها بپرهيزيد و تقيه كنيد. همان تقيه اي كه براي حفظ نيروها و جلوگيري از هدر رفتن قوا و امكانات و سرانجام پيروزي بر دشمن است. (تفسير نمونه، ج1، ص276)
2- ظالم يا ستمگر
از پيامبر اعظم(ص) نقل شده است كه هر كس مدح كند حكم ظالمي را و نزد او سرشكستگي و تذلل كند براي طمع دنيا، قرين او باشد در جهنم، زيرا كه حق تعالي مي فرمايد: «به دل ميل مي كنيد به سوي آنها كه ظلم مي كنند، پس مس مي كند شما را آتش»
3- فرومايگان
فرومايگان افرادي هستند كه هميشه به دنبال بسط و گسترش اخلاق مذموم خويش مي باشند، كه پيامبر گرامي(ص) در تعريف چنين افرادي مي فرمايد: الذي لاناكل و لانعطي» آن است كه نه بخورد و نه بخوراند. (تحف العقول، ص84) همچنين علي(ع) مي فرمايد: «و من خالط الاندلال حقر» هركس با فرومايه دوستي كند پست و كوچك مي شود. (تحف العقول، ص84)
اين روايات از منظر اجتماعي افرادي را توصيف مي كند كه براي اجتماع خود حاصل و ثمره اي ندارند و اموال خود را (هر چند زياد يا كم) در جامعه به كار نمي گيرند. يعني نه سبب كار و تلاش مي شوند كه از تلاش و به كارگيري سرمايه هاي آنها انسان هاي ديگر زندگي خود را بگذرانند، نه خود هزينه مي كنند يعني مال خود را خرج نمي كنند و از اين باب نيز براي اجتماع خويش حاصلي ندارند.
ادامه دارد

 



سير الي الله، هجرت از منزلي به منزل ديگر

( بدان اي عزيز سالك ) به طور كلي هر انساني اگر بخواهد به كمال وجودي اش برسد، بايد حركت كند. هجرت او هم بايد با قدم رياضت و تقوا باشد. بدون ارتياض و تقواي كامل، انسان به هيچ مقامي از مقامات معنوي نخواهد رسيد. بايد رنج بكشد و تمرين كند تا آن ملكه تقوا برايش حاصل شود. اين ملكه موجب مي شود تعلقاتي را كه مانع از حركتش هستند، كنار بگذارد و درنهايت اين مسافر بتواند حركت كند، وگرنه اين وابستگي ها مانع از كوچ كردن و سفر او است. بايد اين رياضت ها را بكشد تا بتواند حركت كند. لذا آغاز و انجام هجرت، با قدم رياضت و تقوا است. مهاجر الي الله به هر منزلي از منازل معنوي كه بخواهد برسد و از آن هم كوچ كند و بالاتر رود، غير از اين راهي ندارد و فقط منحصر در اين راه است. ارتياض موجب مي شود كه تعلقات كاسته شود و با كاسته شدن از تعلقات است كه حركت آغاز مي گردد. البته فشار و مشقت رياضت مربوط به ابتداي آن است و به تدريج از فشار آن كاسته مي گردد تا تبديل به ملكه شود.(1)
ــــــــــــــــــــــــ
1- سلوك عاشورايي، منزل سوم، هجرت و مجاهدت، آيه الله شيخ مجتبي تهراني، ص 138

 



بررسي بايدها و ضرورتهاي تبليغات عاشورائي و وظايف نهادهاي فرهنگي
نقش صداوسيما در ترويج فرهنگ عاشورا(بخش دوم و پاياني )

علي رحمان زاده
در نخستين بخش از مقاله «نگرش كاربردي به تعظيم عاشورا» موضوعاتي چون چگونگي تعظيم قيام امام حسين(ع) و كاستي هاي ما در معرفي و ترويج فرهنگ عاشورا مورد بررسي قرار گرفت. مطلب حاضر ادامه بحث در مورد كاركردهاي صداوسيما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در تعظيم و ترويج فرهنگ عاشوراست.
2) صداوسيما
ضمن سپاس از پوشش خبري و انعكاس مطلوب مراسم عزاداري توسط رسانه ملي و تشكيل ميزگردها و مصاحبه ها با حضور نخبگان و پخش مراسم سخنراني، بايد اشاره كرد كه انتظارات از صداوسيما، در حد حسينيه ها و تكايا نيست. بلكه عبارت است از:
- تهيه برنامه هاي اثرگذار در سطح بين المللي
رسانه ملي بايد براي عاشورا به عنوان نقطه عطف مهجوريت و مظلوميت اهلبيت رسول خدا و نيز به عنوان مهمترين مراسم ساليانه يك كشور شيعي، با استفاده از همه ظرفيت خويش، برنامه هاي اساسي و اثرگذار در سطح بين المللي داشته باشد و با بهره گيري از كليه ابزارهاي هنري ابلاغ پيام در عصر حاضر، به رسالت خويش در اين زمينه عمل كند. ساخت فيلمها و سريال هاي فاخر بويژه از بعد عقلاني و عاطفي عاشورا و پخش و توزيع آن در دنيا، براي آشنايي مردم با بزرگترين حماسه تاريخ، كار سترگي است كه از صداوسيما انتظار مي رود.
- تلاش براي جهاني شدن عاشورا
يكي ديگر از موارد مهمي كه رسانه ملي مي توانست براي آن برنامه ريزي كند؛ تلاش براي جهانگير شدن عاشوراست.
اين به معناي برگزاري مراسم عاشورا توسط شيعيان در كشورهاي مختلف و انعكاس آن از طريق صداوسيما نيست. بلكه به اين معناست كه عاشورا به گونه اي در عالم معرفي شود كه همه مردم از هر دين و آئيني، خود را در گراميداشت سالروز اين واقعه عظيم سهيم بدانند.
در تقويم هاي بين المللي روزهاي جهاني بسياري را مشاهده مي كنيم:
روز جهاني حقوق بشر، روز جهاني كارگر، روز جهاني زن، روز جهاني...
تاريخ گواه است كه عاشورا، خود به تنهايي روز همه عناوين فوق است و عناوين ديگري كه مي توان از آن نام برد و همه بشريت در آن سهيم است و مربوط به سرنوشت همه انسان هاست و لذا اگر روز عاشورا را حتي «روز جهاني شهيد» بناميم؛ دربردارنده همه مفهوم آن نيست. لذا فقط مي توان گفت: عاشورا «روز جهاني حسين» و «روز جهاني اسلام» است.
پس عاشورا بايد جهاني مي شد و نشد. چه بايد كرد تا جهاني شود؟ چرا روز كارگر جهاني شد؟ چون حس منافع مشترك همه كارگران جهان، آنها را به مبارزه با استعمار و استثمار و گراميداشت روز كارگر كشاند و به آنان فهماند كه دستيابي به حق و حقوقشان، در گرو اين وحدت جهاني و بزرگداشت چنين روزي است. همه مردم دنيا، همچنين به همين نحو بايد به يك حس مشترك برسند كه گراميداشت عاشورا براي دفاع از زيستن انساني آنان و گراميداشت و پاسداشت ارزشهاي انساني و حفظ كرامت آنان و مغاير با هرگونه تجاوز و تعدي و ستم و استثمار و استحمار توده هاست.
بزرگداشت جهاني عاشورا، به همه مراكز فرهنگي عالم، فرصتي مي دهد تا از شهيداني كه براي اهداف متعالي الهي و حفظ ارزشها و مقابله با ظلم و تجاوز، به خون خود مي غلطند؛ تجليل به عمل آيد. تا همه مردم دنيا، بين قرباني و متجاوز، بين مدافع و تروريست فرق بگذارند. قدرتهاي استكباري نتوانند با معيارهاي دوگانه با تروريسم برخورد كنند؛ نتوانند تروريسم خوب و بد تعريف كنند.
- ارائه تابلوهاي نفيس عاشورا در قالب هنر
در بعد هنري نيز وظيفه خطيري متوجه رسانه ملي است. دست اندركاران امور هنري رسانه ملي، توجه دارندكه تجسم قرآن درصحنه جهاد و شهادت، مي شود عاشورا. عاشورا نمايشگاهي از مجموعه نفيس ترين و گرانبها ترين تابلوهاي انساني، ايماني و اخلاقي است كه بشر امروز، تشنه ديدار و آشنايي با تك تك اين تابلوهاي عظيم و بي نظير در طول تاريخ حيات بشر است. اين تابلوها آنقدر نفيس و ارزشمندند كه نيازي به پيرايه و شاخ و برگ اضافي ندارند. بلكه به هنرمندانه ترين وجهي به منصه ظهور رسيده اند. ما بايد فقط هنر آن را داشته باشيم كه آنچه هست بدون تحريف و بدون دخالت دادن ذوق و سليقه شخصي، آنها را به جهان عرضه كنيم كه دنيا شيفته آن خواهد شد. اگر در روايت فرموده اند:(فان الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا)
اگر مردم بر نيكوئيهاي كلام ما آگاه مي شدند، از ما پيروي مي كردند (10)، همچنين اگر بشريت امروز، محاسن جلوه هاي عظيم عاشورا را كه سيره عملي «خليفه الله» است ببينند؛ بدون شك عاشق و شيفته آن خواهند شد.
- تبيين علل عزاداري شيعيان و دلبستگي به عاشورا
صدا وسيما در بعد عاطفي و احساسي تنها نبايد به پخش مراسم عزاداري اكتفا كند. ما نيازمند آنيم كه با ابزار قدرتمند رسانه، با شگردهاي تبليغي نوين رسانه هاي بين المللي، براي مردم دنيا به صورتي منطقي و جذاب، تبيين كنيم كه چرا شيعه عاشورا را گرامي مي دارد؟ چرا به ياد مظلوميت سرور شهيدان عالم و مصائب كربلا آن قدر اشك مي ريزد و عالي ترين عواطف و احساسات خود را نثار آن مي كند؟
شيعه بايد به دنيا بگويد: چرا قرنها بر حادثه عاشورا خون گريست؟ چرا مزار امام حسين (ع) را طلا گرفت و چرا براي رفتن به زيارت آن مزار مقدس، حتي دست و سرداد. چرا اكنون درآتش انفجار جهل و نفاق تكه پاره مي شود و دست از زيارت مرقد و مزار امامش برنمي دارد؟ چرا تجليل و تعظيم اين حادثه در امتداد تاريخ جاري است؟ تا اين زيباترين رابطه عاطفي بين امامت معصوم و امت عاشق و شيفته آنان، توسط دشمنان تحريف نشود و مزدوراني قلم بدست درصفحات اينترنت منتشر نكنند كه:
حسين بن علي (ع) را خود شيعيان كشتند و اكنون فرزندان آن پدران، در عذاب وجدان از كاري كه پدرانشان كرده اند؛ در سالگرد چنين حادثه اي اشك مي ريزند.
نه،اين اشك هاي آميخته با شور و شعور، همراهي با مظلوم و فرياد اعتراض بر عليه ستم و حكومت غاصبي است كه دستش به خون اهلبيت پيامبر اكرم(ص) آغشته شده است.
- زمينه سازي جهت استفاده از انرژي عظيم عاشورا
پيامبر اكرم (ص) فرموده اند: ان لقتل الحسين حراره في قلوب المؤمنين لا تبرد ابدا «براي شهادت امام حسين(ع) در دلهاي مردم حرارتي است كه هرگز رو به سردي نرود.»(11)
اين بدان معناست كه بزرگ ترين و منحصر به فردترين سرمايه در تاريخ، در اختيار شيعه است، انرژي نهفته و عظيم عاشورا، هنوز آن گونه كه بايد آزاد نشده است. با اين پشتوانه عظيم از عشق و محبت و عاطفه و احساس، مي توان جهت حركت تاريخ را به نفع مظلومين و مستضعفين عالم، تغيير داد. با اين انرژي عظيم، عاشورا بايد هر روز به ثمري تازه بنشيند. به نظر مي رسد اين بهترين استفاده كاربردي از اين شعار است كه گفته مي شود «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» هر روزي عاشورا و هر سرزميني كربلا است.
- تبليغ و ترويج الگوي تمام عيار عاشورا
رسانه ملي بايد به عنوان تعظيم عاشورا، در عالم فرياد برآورد و نشان دهد كه يك الگوي برتر زيستن اخلاقي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي در يك روز بنام عاشورا به منصه ظهور رسيده است كه براي همه مردم دنيا قابل پيروي است. ضمن آنكه مي تواند حول محور معصوميت و مظلوميت خود، همه ملت هاي تحت ستم را برعليه ستمگران و قدرت هاي استكباري و امپرياليستي جهان، متحد سازد.
اميد آن است كه با توجه به آنكه عاشورا، روز انگيزش روح شهادت طلبي و ايثار، در مردم است؛ - در صورت وقوع چنين امري- همان تأثيراتي كه عاشورا در ايران گذاشت، اكنون با تفاوت هايي در سطح جهاني بگذارد.
عاشورا پيش و بيش از آنكه درس چگونه مردن باشد، درس زندگي است.
ما يك الگوي مجسم از اسلام ناب، در زمينه هاي اخلاقي، سياسي، فرهنگي و نظامي در اختيار داريم كه بايد ابتدا آن را خوب بشناسيم و سپس در معرفي و شناساندن آن به جهان، همه كوشش خود را به كار بريم.
براي امتي كه خود را منتظر منجي و مصلح كل جهان مي داند و براي آينده بشريت طرح دارد و معتقد است كه پايان تاريخ را او رقم مي زند، بايد عاشورا و گراميداشت آن، در حد همين هدف نهايي و زمينه ساز آن باشد و در اين ميان رسالت نهادهاي فرهنگي تبليغي كشور ما به عنوان «ام القراء» شيعه، از همه مهم تر است ساير نهادهاي فرهنگي تبليغي كشور نيز بايد هماهنگ با رسانه ملي، نقش خود را به نحو مطلوب، ايفا كنند.
به نظر مي رسد تأسيس يك نهاد فرهنگي تبليغي در زمينه برگزاري مراسم عاشورا و پيگيري تبليغات مربوط به آن در دنيا، مي تواند اولين گام جهت ساماندهي و مديريت مطلوب تبليغات عاشورايي و ترويج و گسترش افكار و انديشه هاي عاشورايي در سطح بين المللي باشد.
چهارنماد مشخص بعثت، غدير، عاشورا و ظهور، در واقع چهار ركن اساسي تبليغات شيعه است كه بايد از نگاه و منظر شيعه، تبيين، تحليل، تفسير و آنگاه مورد تبليغ درست- به معني واقعي كلمه- قرار گيرد. حتي بعثت كه در ظاهر يك قضيه اعتقادي بين عموم فرق اسلامي است؛ بايد در ارتباط با «غدير»، «عاشورا» و «ظهور» مورد توجه واقع شود.
- ارائه راهبرد جهادي امام حسين(ع) به عنوان سيره معصوم
شيعه قرن هاست كه براي مصائب عاشورا، با احساس تمام اشك ماتم ريخته؛ يعني بعد عاطفي و احساسي عاشورا را پاس داشته است. اما اين كافي نيست. پرداختن به بعد عقلاني عاشورا و ترويج و تبليغ عاشورا به عنوان يك پروسه كامل مبارزاتي و يك راهبرد جهادي مشخص، به عنوان سيره معصوم(ع) و تجسم عملي اسلام در ابعاد سياسي، اقتصادي، نظامي، فرهنگي، اجتماعي و حتي اخلاقي، وظيفه ماست.
- اثبات حقانيت امر ولايت معصومين
وظيفه شيعه به صورت اعم و دولت شيعي به طور اخص، تعظيم عاشوراست كه احياي امر ائمه اطهار(ع) است.
اگر فرموده اند: «رحم الله من احيا امرنا» خدا رحمت كند كسي را كه امر (ولايت) ما را احيا كند (21)؛ احياي امر امامت معصوم، امروزه بيش از هر چيز در بزرگداشت و معرفي عاشوراست. عاشورايي كه نقطه عطف مهجوريت و مظلوميت اهل بيت رسول خدا(ص) و محور و نقطه ثقل توجهات همه معصومين بوده و هست.
عاشورا قضيه اي مربوط به گذشته نيست كه در بايگاني تاريخ نهفته باشد؛ يا صرفاً به صورت احساسي و عاطفي به آن برخورد شود. از برخي افراد بي اطلاع شنيده مي شود كه ما بايد رو به آينده داشته باشيم و بيشتر به مباحث انتظار بپردازيم كه كاربردي تر است. البته مسئله ظهور چنان كه در بالا به آن اشاره شد يكي از چهار ركن اساسي تبليغات شيعه است. اما تسريع در امر ظهور نيز، در گرو فهم درست بعثت و غدير در عاشورا و تبيين و تبليغ آن است.
درك درست عاشورا، زمينه ساز تصحيح راه غلط گذشته بخش عظيمي از امت اسلامي و مبنايي براي درك هرچه بهتر از مكتب امامت و موجب تقويت مباني ظهور است. نگاه به عاشورا، سواي از جنبه هاي درس آموزي و عبرت آموزي، مسلمين جهان را با معياري آشنا مي سازد كه از طريق آن در كوتاه ترين زمان ممكن با چهره حق آشنا مي شوند.
- طرح مباحث روز جهاني با توجه به عاشورا
از بعد انساني و بين المللي نيز، عاشورا با داشتن زيباترين و هنرمندانه ترين تصاوير از تجلي صفات انسان كامل و به تعبير قرآن كريم «خليفه الله»، موجب پيدايش بالاترين شعور و آگاهي در انسان ها مي شود.
تابلوهاي عاشورا، از به روزترين و كاربردي ترين تابلوهاي حيات بشري است كه مي توان در منظر ديد مردم دنيا گذاشت.حتي نيازي به تبليغ هم ندارد. بايد فقط هنرمندانه آنها را به جهان عرضه كرد. امروزه مسائل حقوق بشر، گفت وگو و يا جنگ تمدن ها، بحث تروريسم و مبارزه با آن، تبعيض نژادي، فساد سياسي اجتماعي، عدالت اقتصادي، تهديدها و فرصت ها، امنيت منطقه اي و جهاني، آزادي، مقبوليت و مشروعيت نظام ها و بسياري از چالش هاي بين المللي به عنوان داغ ترين مسائل و مباحث دنياي معاصر مطرح اند.
مسائلي كه قيام عاشورا از ابتدا تا انتها با آنها درگير بوده و هر يك تابلوي افتخار آميزي را در قيام امام حسين(ع)، به خود اختصاص داده است. ما قائل به سياسي كردن عاشورا نيستيم؛ اما مطالعه درست عاشورا، نشان مي دهد كه عاشورا، تجسم عملي اسلام است و همانند خود اسلام هم، داراي همه ابعاد سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، اخلاقي، نظامي و... است؛ و هم، جهان شمول است. ما بايد به عنوان پايگاه تشيع، كه اين چنين ناجوانمردانه مورد هجمه تبليغاتي دنياي غرب قرارگرفته ايم؛ تابلوهاي نفيس عاشورا را به عنوان بالاترين مظاهر عشق و دلبستگي خود، به دنيا ارائه كنيم تا همه عالم، از آسان ترين طريق ممكن، با افكار وعقايد شيعه آشنا شود. بدانند شيعه و بويژه ملت ايران ، اگر براي عاشورا پاك ترين احساسات و عواطف خود را ابراز مي كنند؛ چرا و به چه دليل است و شيعه بر چه ارزشهايي پاي مي فشارد كه همه را درعاشورا يافته است؟
- رفع اتهام از شيعه و بخصوص از ملت ايران
وقتي دنيا عاشورا- مظهر عشق و دلبستگي شيعه - را آنچنان كه بوده بفهمد؛ كه اصلاً عاشورا يك نبرد نظامي نيست؛ بلكه يك قيام اصلاح طلبانه و ستم ستيز براي ساختن انسان و جوامع انساني است و بيش از هرچيز ماهيت ديني و فرهنگي دارد كه طي يك محاصره و كشتار از سوي خلافت غاصب زمان خويش، به خون كشيده شده و در يك روز، فهرستي از تمام فضائل اخلاقي در برابر همه رذائل و ناپاكي ها ظاهر گرديده است؛ دراين صورت وقتي كه ما مي گوييم عاشورايي وحسيني هستيم؛ عاشورا، شناسنامه ماست. دنيا اگر بتواند خود را از چنبره تبليغات امپرياليستي نجات دهد و واقعاً دنبال كشف حقيقت باشد، ديگر نمي تواند از ما بيمناك باشد. ديگرنمي شود ملتي را كه براي عاشورا آنچنان اشك مي ريزد و پاك ترين عواطف و احساسات خود را نثار آن مي كند، به تلاش براي دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي برضد بشريت متهم كرد.
بله، امام حسين (ع) آنگاه كه خود را دريك نبرد نابرابر بين «تسليم با ذلت» و يا «شهادت با عزت» ديد؛ راه دوم را برگزيد و براي هميشه تاريخ، به همه آزادگان جهان فهماند كه در نبرد حق و باطل و درشرايط عدم معادله قوا، وقتي مورد تجاوز قرار مي گيري، راهبرد الهي چيست. آن راهبرد عبارت است از:
«با همه هستي خويش به ميدان آمدن و تا آخرين قطره خون مقاومت كردن، اين استراتژي حسيني است.»
تبيين و تبليغ همين راهبرد، در شرايط عدم معادله قوا، در نبرد با استكبار جهاني، آن را به زانو درمي آورد.
پس عاشورا اگر يك جنگ ابتدائي نيست، يك دفاع عزتمندانه شرافتمندانه تا پاي جان است. عاشورا، يك «نه» بزرگ به استبداد و استثمار و ذلت و حقارت است و لذا درمقام دفاع از ارزشها، يك نسل عاشورايي، با تاسي به الگوي خويش حسين بن علي (ع)، مقاوم ترين است.
- برنامه ريزي در طول سال براي برنامه هاي عاشورايي
تعظيم شعائر الله درصدا وسيما اين است كه برنامه ريزي براي عاشورا را به صورت ويژه در دستور كار خويش قرار دهد. يعني جلسات متعدد ساليانه - نه فقط يكي دو ماه مانده به محرم- از كارشناسان و خبرگان علمي هنري و فني تشكيل دهد تا با شناخت تهديدها و فرصت ها و شناخت نقاط قوت و ضعف تبليغات عاشورايي، به افق هاي جديدتر و كارآمدتري در رابطه با واقعه عظيم عاشورا و تبليغات پيرامون آن دست يابند.
- فراخوان بين المللي
صدا وسيما مي تواند هرسال با فراخوان عمومي از هنرمندان دنيا در هر رشته اي، برخي از تابلوهاي عاشورا را به دستمايه تبليغات وسيع در سطح بين المللي قرار دهد و با تعيين جايزه هاي ارزشمندي، آنها را تشويق به ساخت و ارائه فيلم هاي كوتاه در آن زمينه ها البته با توجه به معيارهاي قابل قبول شيعه كند؛ از اين طريق هنرمندان ساير كشورها و ساير اديان و مذاهب را، درگير تماشاي هنري برخي از صحنه هاي بديع اين حماسه عظيم الهي نمايد و به اين ترتيب دربين المللي شدن عاشورا، گام موثري بردارد.
3) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
اين وزارتخانه با توجه به سازمان ها و معاونت هاي زير مجموعه آن و امكانات وسيعي كه در اختيار دارد، مي تواند نقش بسيار مهمي در تعظيم عاشورا ايفا نمايد.
همه آنچه كه درباب صدا و سيما گفته شد به نوعي درمورد اين وزارتخانه نيز صادق است. به اضافه كارهاي ديگري از قبيل مطبوعات، سينما، تأتر و...
مسئولين محترم اين نهاد فرهنگي، بايد همه توان خود را در طول سال بسيج كنند تا هر سال با هر عاشورايي، حرف جديدي براي گفتن داشته باشند.
تشكيل كميته اي در آن وزارتخانه براي برنامه ريزي و ايجاد كار مشترك بين معاونت هاي مختلف و نيز هماهنگي با صدا و سيما و ساير نهادهاي فرهنگي تبليغي، نظير سازمان تبليغات اسلامي، دفتر تبليغات اسلامي و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، مي تواند جهش عظيم در امر تبليغات عاشورايي در سطح بين المللي ايجاد نمايد.
در رابطه با تجليل و تعظيم عاشورا دراين نهاد دولتي، خود نام وزارتخانه، راهگشاست.
چهار واژه، وزارت، فرهنگ، ارشاد اسلامي، گوياي مطالبات مردم و نظام از اين نهاد دولتي است. يعني بايد براي عاشورا دركشور ما و درسطح بين المللي فرهنگ سازي شود و عاشورا را كه خود يك فرهنگ است، به همه دنيا ارائه كند و ملت هاي تشنه حقيقت را با مفاهيم ناب عاشورايي ارشاد نمايد و همه اينها يا يك صبغه وساخت اسلامي باشد.
بايد بر هر ابزار هنري، نظير فيلم و نمايشنامه و تعزيه و... كه براي ترويج و تبليغ عاشورا استفاده مي شود مهر اسلاميت خورده باشد و درچارچوب قوانين الهي و از منظر جهان بيني اسلامي باشد و همه اينها درحد امكانات يك وزارتخانه باشد؛ نه آنكه اين نهاد، با آن تشكيلات عريض و طويل براي عاشورا، كاري درحد يك سازمان و يا دفتر يا نهاد غير دولتي انجام دهد.
اگر اصول سياست فرهنگي كشور را شوراي عالي انقلاب فرهنگي تعيين و تفسير مي نمايد؛ و براساس آن اعلام مي دارد:
انديشه ها و ديدگاه هاي امام خميني (ره) را درعرصه هاي عرفاني، فرهنگي و هنري، همانند عرصه هاي سياسي و اقتصادي و اجتماعي راهنما و راهگشا مي داند (31)؛ امام خميني به عاشورا به عنوان يك قضيه جهان شمول نگاه مي كرد و اعتقاد داشت كه «اسلام را... «سيدالشهداء» (ع) زنده نگه داشته» (41) يا محرم و صفر را ماه بركات اسلامي و ماه زنده ماندن اسلام مي دانست. (51)
پس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان مجري مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي بايد براي عاشورا با اين عظمت، طرح و برنامه در حد تبليغات عاشورايي داشته باشد تا تعظيم عاشورا نموده باشد والا «تعظيم شعائرالله» نكرده است.
هر كس به مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي و حتي مصوبات شوراي فرهنگ عمومي مراجعه كند، خواهد ديد: خلاء قانوني در مورد فعاليتهاي گسترده فرهنگي، هنري، تبليغي، به صورت كلي و در زمينه عاشورا به صورت خاص وجود ندارد؛ اما چرا در اجراي اين خط مشي ها و قانون گذاري ها و سياست گذاري ها، تلاش موفقي صورت نمي گيرد؟ جاي سؤال جدي است.
بيش از سه دهه از انقلاب اسلامي گذشته، اما در خصوص قيام عاشورا، تنها دو فيلم سينمائي «سفير» و «روز واقعه» ساخته شده كه آن هم به صورت مستقيم راجع به واقعه عاشورا و حوادث كربلا نيست. آخرين كار صداوسيما در بخش سريال در رابطه با عاشورا، كار عظيم و ارزشمند سريال «مختارنامه» است كه علي رغم ارزش فراواني كه براي آن قائليم، اما باز محور اساسي آن، بيشتر جريانات مختار بود تا شخصيت امام حسين(ع) و قيام عاشورا. ما نيازمند فيلم و سريالي هستيم كه با محوريت عاشورا ساخته شود. برخي از سكانس هاي بسيار جذاب و تأثيرگذار سريال مختارنامه، خود مؤيد اين نظر است.
فقط مي توان گفت كه با توجه به تابلوهاي فراواني از اين دست كه در واقعه عاشورا وجود دارد، براي جهاني شدن عاشورا، نياز شديدي براي به تصوير كشيدن هر چه هنرمندانه تر اين تصاوير- البته بدون هيچ گونه پيرايه هاي اضافي و تحريف- وجود دارد كه اميد است اين خلأ هنري هر چه زودتر با ورود هنرمندان متعهد كشورمان به اين صحنه ها پر شود.
ما اكنون در دنيا به شدت نيازمند يك جهاد فرهنگي عظيم هستيم كه قرآن كريم آن را جهاد كبير خوانده است:... و جاهدهم به جهادا كبيرا (فرقان/25) اي پيامبر تو با اين (قرآن) با كفار، جهاد كبير كن.
جهاد فرهنگي در دنيا براساس قرآن و آموزه هاي قرآني و از جمله اشاعه و ترويج فرهنگ عاشورا- كه قيامي مبتني بر قرآن و تجسم الگوي عملي اسلام و قرآن در بعد جهاد و مبارزه از هجرت و قيام تا شهادت است- يك واجب ديني و ضرورتي اجتناب ناپذير است و در خط مقدم اين جهاد فرهنگي، علاوه بر حوزه و دانشگاه، صداوسيما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار دارند.
وزارت ارشاد فقط بايد مصوبات مجلس شوراي اسلامي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي فرهنگ عمومي را در حوزه اين جهاد فرهنگي، در قالب طرح و برنامه هاي هدفمند، تدوين و آنگاه به مرحله اجرا درآورد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، با داشتن سازمان ها و معاونت هاي زيرمجموعه خود، مي تواند نقش بسيار مؤثري در تعظيم و تجليل عاشورا در سطح بين المللي ايفا كند به شرطي كه به صورت هماهنگ، اولا در سطح سازمان ها و معاونت هاي داخلي وزارت و سپس در رابطه با صداوسيما و ساير نهادهاي فرهنگي تبليغي، خود را هر سال براي تجليل و تعظيم عاشورا آماده سازد.
ما براي جهاني شدن فرهنگ عاشورا، نيازمند فيلم هاي سينمايي «عاشورا محور» قوي و با كيفيتي در سطح و ميزان بين المللي هستيم. ما نيازمند آنيم كه نمايندگي هاي فرهنگي وزارت ارشاد در دنيا، هر سال در ايام محرم، حوزه مسئوليت خويش را سرشار از عطر عاشورا سازند.
اين بند اول از ماده دوم قانون اهداف و وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است: «شناساندن مباني، مظاهر، اهداف انقلاب اسلامي به جهانيان با بهره گيري از وسايل و امكانات هنري سمعي بصري، كتب، نشريات و برگزاري گردهمايي هاي فرهنگي و ساير اقدامات لازم در داخل و خارج از كشور با همكاري وزارت امور خارجه و ساير دستگاههاي ذيربط.»
اينها در صورتي قابل تحقق است كه هر سال با پايان مراسم محرم و صفر، ضمن ارزيابي از تلاشي كه در زمينه عاشورا صورت گرفته و شناخت نقاط قوت و ضعف، بلافاصله كار براي عاشوراي سال بعد آغاز شود و معاونت هاي امور فرهنگي، امور هنري و امور سينمايي وزارت ارشاد، همه امكانات چنين حضور فرهنگي را در زمينه عاشورا در خارج از كشور متناسب با فرهنگ كشورهاي هدف، فراهم سازند. علاوه بر تهيه فيلم هاي سينمايي مورد نياز با تشكيل و آموزش گروه هاي تئاتر، تعزيه و همچنين تهيه تابلوهاي هنري و پوسترهاي جذاب، هنرهاي تجسمي و غيره، زمينه حضور در مجامع علمي فرهنگي و تبليغي را فراهم آورند.
حتي مي توان با هماهنگي با وزارت خارجه و تماس با مراكز فرهنگي تبليغي ساير كشورها و درخواست فرصت هاي مناسب پخش از راديو تلويزيون كشورهايي كه حاضرند اين فرصت را در اختيار ما بگذارند، هر سال در ايام محرم برنامه هاي خاصي در مورد قيام عاشورا از آن رسانه ها پخش شود.
مصاحبه هاي مطبوعاتي و راديو تلويزيوني، مي تواند بخشي از فعاليت ها در زمينه معرفي قيام عاشورا به جهان باشد. حضور در ترمينال هاي مسافربري، فرودگاه ها، ميادين و پارك ها در كشورهاي مختلف با هماهنگي وزارت امور خارجه با كارهاي هنري جذاب در ايام عاشورا، همه و همه مي تواند فضاي فرهنگي جهان به ويژه كشورهاي اسلامي را در ايامي خاص در سال، عاشورايي سازد.
اينها امور دور از ذهني نيست. اين بند هشتم از قانون وزارت و ارشاداسلامي است كه آن نهاد را صريحاً موظف به انجام چنين كاري مي كند:
«انجام همكاري هاي فرهنگي و ارشادي با مراكز اسلامي و فرهنگي ساير كشورها به منظور اشاعه فرهنگ اسلامي.»
اگر ما در ايام عاشورا شاهد هستيم كه حتي رسانه هاي كشورهاي اسلامي، بي تفاوت از كنار چنين حادثه عظيمي مي گذرند؛ ناشي از عدم برنامه ريزي، فعاليت و همكاري هاي ماست.
وزارت ارشاد مي تواند در چارچوب مبادلات فرهنگي كه وظيفه قانوني او هم هست با ارائه فيلم هاي سينمايي و مستند جذاب در سالگرد قيام عاشورا، حضوري پررنگ در رسانه هاي منطقه و جهان- حداقل در بين كشورهاي دوست- داشته باشد.
شوراي عالي انقلاب فرهنگي در بند چهل و هشتم از سياست فرهنگي كشور اين امر را چنين مورد توجه قرار داده است: «ارسال گروه ها و مواد و امكانات فرهنگي و هنري براي نقاط مختلف جهان و تجهيز نمايندگي هاي فرهنگي ايران در جهت گسترش و افزايش حضور فرهنگي، هنري، تبليغي، خبري و مطبوعاتي جمهوري اسلامي ايران در صحنه بين المللي.»
صداو سيماي جمهوري اسلامي، فيلم هاي سينمايي و مستند بسياري از كشورهاي مختلف به نمايش درمي آورد و اين امكان وجود دارد كه فيلم هاي با كيفيت و جذاب و قوي در زمينه عاشورا- البته اگر توليد شود! - موضوع تبادلات فرهنگي ما با آن كشورها باشد.
وزارت ارشاد و صدا و سيما مي توانند مفاهيم عاشورايي را بين هنرمندان داخلي و خارجي به مسابقه بگذارند؛ تا در زمينه فيلم، نمايشنامه، پوستر و... شاهد كارهاي ارزنده اي حداقل بين هنرمندان كشورهاي اسلامي باشيم.
بند 52 از سياست هاي فرهنگي، اين موضوع را چنين پيش بيني كرده است:
«كمك به توسعه ارتباطات سازنده، ميان هنرمندان و نويسندگان و محققان داخلي و خارجي.»
در آيين نامه شوراي هنر، مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي (61) وظيفه آن شورا چنين تعريف شده است:
«معرفي آثار هنري ايران و هنرمندان كشورهاي اسلامي و شرقي به جهان (ازطريق تأليف، ترجمه، برگزاري نمايشگاه ها، جشنواره ها و...)
اشاره به اين مستندات قانوني تنها براي آن است كه بگوييم: ما خلأ قانوني، در مورد كارهاي بزرگ در زمينه جهاني شدن عاشورا و تبليغات عاشورايي در دنيا نداريم. حتي شوراي فرهنگ عمومي خود وزارت ارشاد، در سال عزت و افتخار حسيني، مواردي را در زمينه سياست هاي كاربردي در سه بند «پژوهش»، «آموزش» و «ترويج» در زمينه عاشورا به تصويب رسانده. (71)
نظير «تبيين و بررسي عاشورا با تشكيل هسته هاي پژوهشي، حمايت از فعاليت هاي پژوهشي و پايان نامه هاي دوره كارشناسي ارشد و دكتراي دانشجويان دانشگاه در زمينه عاشورا، برگزاري هم انديشي هاي كارآمد براي مبلغين و ذاكرين، جهت ارتقاء سطح مراسم و آيين هاي عاشورايي، اختصاص بخشي از كتب دروس ديني و معارف اسلامي به وقايع عاشورا و...، تقويت فرهنگ ايثار و شهادت، تشويق و حمايت از توليدات فرهنگي و هنري در راستاي تعميق و گسترش فرهنگ عزت و افتخار حسيني، راه اندازي پايگاه هاي اينترنتي در راستاي تبيين ابعاد شخصيتي امام حسين(ع) و قيام جاودانه عاشورا، به منظور اطلاع رساني در سطح جهاني و ترويج ابعاد نهضت عاشورا براي نسل جوان.»
تعظيم و تجليل از عاشورا نه منحصر به سال عزت و افتخار حسيني است و نه در هر سال، منحصر به محرم و صفر است. چرا كه اولا عاشورا مكتب زندگي است و در همه شريانات حيات فرهنگي جامعه ما ريشه دوانيده و قادر به فرهنگ سازي است؛ و ثانيا رسانه ها و نهادهاي فرهنگي تبليغي، در صورتي قادر به انجام رسالت خويش در زمينه تعظيم عاشورا هستند كه در تمام طول سال، مشغول برنامه ريزي و كارهاي علمي، فرهنگي و هنري باشند و ايام محرم هرسال، شاهد ارائه دستاوردهاي آنان در زمينه عاشورا باشيم.
01- بحارالانوار، ج2، ص03
11- مستدرك الوسائل، ج01، ص813
21- بحارالانوار، ج2، ص 151
31- رك. اصول سياست فرهنگي كشور، مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي سال هاي 68-17
41-صحيفه نور، ج01، ص313
51-همان، ج51، ص033
61-مصوب 27/5/77 ماده 1 بند د
71- مصوب 19/6/18

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14