(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 12 بهمن 1390- شماره 20133

ضرورت بررسي دلايل بروز حاشيه نشيني در شهرها و كلان شهرها - بخش پاياني
مسكن مهر پايان خانه به دوشي و حاشيه نشيني



ضرورت بررسي دلايل بروز حاشيه نشيني در شهرها و كلان شهرها - بخش پاياني
مسكن مهر پايان خانه به دوشي و حاشيه نشيني

سيد اميد عرب
دليل اصلي استقرار مهاجران در حاشيه شهرها و مخصوصا در پايتخت كشورمان، از ابتداي تبديل دشت تهران به كلانشهر پر حاشيه فعلي، وجود بي حد و حصر امكانات هر چند ناتمام و پر عيب و نقص رفاهي است كه طي توزيع ناعادلانه فقط نصيب اين منطقه شده است.
با مقايسه سطحي وضعيت توزيع ناعادلانه امكانات و ارائه خدمات رفاهي در تهران با ديگر استان ها به راحتي مي توان دليل مهاجرت هاي ناكام و ناموفق به مركز را شناسايي كرد.
يكي از عمده دلايل استقرار مهاجران در كلان شهرها و خصوصاً در پايتخت كشورمان، توهم درآمدزايي بالا در تهران است كه اين موضوع از قبل از انقلاب در بين مردم ساير شهرها و روستاها شايع شد و همه به نوعي روياي زندگي در تهران را درسر مي پروراندند.
گرچه هنوز هم اين توهم در بين برخي افراد باقي است اما باتوجه به ساخت و سازها و توزيع عادلانه امكانات رفاهي در ساير شهرها و حتي روستاها در بعد از انقلاب اسلامي و اوج عدالت محوري در دولت هاي نهم و دهم مي توان ادعا كرد كه موج تهران نشيني و مهاجرت به كلان شهرها روزبه روز درحال كاهش است و حاشيه نشيناني كه تا ديروز در شرايط سخت و دشوار روزگار سپري مي كردند اينك با استقرار در «شهرهاي جديد» به نوعي در زمره شهرنشينان به حساب مي آيند. اگر به وضعيت ايجاد اشتغال و ساخت مسكن و ايجاد زمينه ازدواج جوانان در ساير شهرها و روستاهاي كشور نگاهي بيندازيم خواهيم ديد كه تب مهاجرت به كلان شهرها درحال كاهش است و حاشيه نشيني رفته رفته رنگ باخته و به زندگي در شهرهاي جديد با تمام امكانات رفاهي مبدل شده است. در اين گزارش به توهم برخي افراد براي زندگي در تهران و همچنين نظر كارشناسان خواهيم پرداخت و در پايان نيز نظر مسئولان استاني و كشوري درخصوص ساخت و سازهاي جديد و توزيع عادلانه امكانات در سراسر كشور مي پردازيم.
جذابيت فرهنگي شهرها عامل ديگر مهاجرت
تصميم گرفتم براي ديدار با تني چند از دانشجويان شهرستاني كه به تازگي به تهران آمده بودند عازم يكي از دانشگاه هاي تهران شوم.
با دانشجويان شهرستاني كه در مورد علت مهاجرتشان به تهران صحبت مي كنم، اغلب بر اساس يك تصور غلط از معتبر بودن مدرك دانشگاه هاي پايتخت سخن به ميان مي آورند و اين نكته را آزموني مناسب براي حضور هميشگي در اين كلانشهر توصيف مي كنند.
جواني كه خود را مجيد و دانشجوي رشته ارتباطات معرفي مي كند مي گويد: «وقتي قرار است نهايتا كار درست و حسابي مان را در تهران پيدا كنيم، چرا از ابتداي تحصيل تجربه حضور در اين شهر را به دست نياوريم؟»
پيامدهاي اقتصادي مهاجرت روستاييان به حاشيه شهرها
با سعيد رضوان نيا كارشناس ارشد امور اقتصادي به گفت وگو نشستم تا پيامدهاي حاشيه نشيني و مهاجرت هاي نامعقول روستاييان به حاشيه شهرها را مورد بحث و بررسي قرار دهيم.
رضوان نيا در تشريح پيامدهاي منفي استقرار امكانات در يك شهر مي گويد: «متأسفانه كشورمان و مخصوصا تهران و اوضاع اقتصادي اش نمونه بارز پيامدهاي منفي استقرار امكانات دست و پا شكسته در يك شهر هستند.»
اين كارشناس ارشد امور اقتصادي مي گويد: «در عجبم كه چرا همه امكانات در تهران توسط سرمايه داران شهرستاني مستقر و گردآوري شده است و جمعيت زيادي از آنها حتي دلشان براي خانه مادري شان هم تنگ نمي شود و اين در شرايطي به وقوع مي پيوندد كه اگر در آنجا اقدام به همين گونه حركت هاي اقتصادي مي كردند، ره آورد اقتصادي شان به مراتب بهتر بود.»
وي اظهار مي دارد: «در شرايطي كه توهم درآمدزايي در تهران بيشتر از ديگر شهرها و روستاهاست، طبيعي است كه دامدار و باغدار و صيفي كار زمينش را به قيمت ناچيز مي فروشد تا از جمع آوري گنج شهرنشيني عقب نماند و راهي پايتخت مي شود. به همين واسطه، روند توليد محصول در كشور كاهش چشمگير پيدا مي كند. وقتي ميوه و سبزي باغدار با يك دهم قيمت عرضه شده در شهر خريداري مي شود، آنگاه رغبت توليدكننده به كار هم كاهش مي يابد و با تغيير هويت از توليدكننده به واسطه عملاً نقش مثبت او به هويت انگلي بازار كار تغيير پيدا مي كند.»
رضوان نيا با ارائه نمونه مستند تغيير هويت باغداران، به توصيف بيشتر شرايط موردنظر مي پردازد. او تأكيد مي كند: «در بازار ميوه و تره بار ايران، آووكادو دانه اي به قيمت 1500 تا 3000 تومان به فروش مي رسد حال آنكه قيمت خريد اين ميوه پرخاصيت از توليدكننده اين محصول داخل كشور در مبداء حداكثر كيلويي 300 تا 500تومان است.خوب طبيعي است فردي كه چنين تفاوت قيمتي را مشاهده مي كند، از توليد دست مي كشد و يا خودش مستقيم وارد بازار مي شود يا اينكه اقدام به دلالي مي كند همين وضعيت به صورت وخيم تر در زمينه توليد مركبات و سيب و ديگر ميوه ها هم اعمال مي شود.»
جالب اينجاست كه عمده افراد مهاجر در ابتداي كار با خود عهد مي كنند پس از جمع آوري سرمايه كافي، به زادگاهشان برگردد، اما واقعيت اينجاست كه حتي اگر هم فرد مهاجر شكست بخورد، برنامه ابتدايي فراموش مي شود و فرد در گرداب زرق و برق كاذب شهرنشيني و حاشيه نشيني چنان غرق مي شود كه ديگر ايده بازگشت به اصل خود را هم فراموش مي كند و وضعيت هماني مي شود كه همگي مي بينيم.
ره آورد اجتماعي شكست مهاجران حاشيه نشين
در اين شرايط اگر فرد شكست خورده مهاجر كمي به دين و مذهب اعتقاد داشته باشد، شايد صبر پيشه كند و به راه خلاف نيفتد و در غير اين صورت پس از ناكامي و به جهت جبران عقب ماندگي كه خودش باني اصلي اش است، پا به عرصه جرم و جنايت مي گذارد.
مهناز سلحشور كارشناس ارشد مشاوره خانواده با تشريح معضلات روحي افراد حاشيه نشين كه تجربه انجام جرم و جنايت را داشته اند مي گويد: «زماني كه فرد مهاجر از روستا با آرزوهاي فراوان به شهر مي آيد و پس از مدتي سردي هاي جامعه شهرنشين را مشاهده مي كند، به خودي خود سرخورده مي شود، چون در محل زندگي خودش سطح رابطه قوم و خويشي بسيار بالاست و هر وقت هم مشكلي براي فرد يا خانواده اي پيش بيايد، همگي براي حل آن بسيج مي شوند. حال آنكه در شهر چنين روحيه اي رنگ باخته است و متأسفانه سطح روابط خانواده ها نيز به دليل فقدان مديريت زمان و همچنين حضور بلندمدت نان آوران خانواده در محيط كار در پايين ترين حد ممكن قرار دارد.»
سلحشور مي افزايد: «يكي ديگر از عوامل گسترش حاشيه نشيني در كشورمان، رقابت و چشم و هم چشمي هاي خانوادگي براي حضور در شهر يا حتي حاشيه آن است كه همين امر به سبب سوء مديريت در سيستم تشويق و ترغيب روستانشينان به منظور ادامه زندگي در محل تولدشان بروز پيدا مي كند.»
اين مشاور اجتماعي با اشاره به از هم گسيختگي كانون خانواده و بروز نابرابري هاي رفاهي تصريح مي كند: «تصور كنيد اعضاي يك خانواده در روستا زندگي مي كنند و نزديكان آنها نيز به حاشيه شهر مهاجرت كرده اند. فرزندان اين دو خانواده به تشريح امكانات موجود در شهر، حاشيه آن و روستا مي پردازند و در نهايت، فردي كه ظاهر قضيه را مي بيند و كاستي هاي زندگي اش را ناشي از دور بودن از مجموعه امكانات مي داند، پس از بازگشت به جمع خانواده، آنها را تحت فشار خواهد گذاشت تا اقدام به مهاجرت كنند.»
وي تأكيد مي كند: «با نقل مكان اهالي روستاها و شهرهاي كوچك به حاشيه شهرها، طبيعي است كه زندگي آنها نيز دستخوش تغييرات شگرفي مي شود و بازنده هاي اصلي اين جريان، كودكان اين گونه خانواده ها هستند كه قرار است نسل جديد شهرنشين و حاشيه نشين را تشكيل دهند.»
خداحافظي با خانه به دوشي و حاشيه نشيني
باتوجه به اينكه دامنه شهرها روزبه روز در حال گسترش يافتن است، اما در اين ميان يكي از مهم ترين دغدغه هاي مسئولان نظام و بخصوص دولت نهم و دهم تهيه سرپناه و مسكني مناسب براي شهروندان و مردم كشور است.
با نگاهي به آخرين آمار ساخت مسكن مهر در شهرهاي جديد مي توان اين اطمينان را به حاشيه نشينان و كساني كه از روي علاقه و صرفاً براي پيشرفت مأمن اصلي خود را ترك مي كنند و روانه حاشيه شهرها مي شوند داد، كه ساخت مسكن مهر كه يكي از مهمترين دستاوردهاي دولت مي باشد كه فقط در راستاي ايجاد آرامش مردم انقلابي و هميشه در صحنه ايران اسلامي و حاميان واقعي انقلاب در دستور كار قرار گرفته است.
جمشيد نورصالحي معاون وزير مسكن و مديرعامل شركت عمران شهرهاي جديد كشور نيز در سخناني با اشاره به روند پرشتاب ساخت مسكن مهر در كل كشور اعلام مي كند: «در شهرهاي جديد آخرين آمار مسكن مهر، 362 هزار منزل مسكوني در حال ساخت و عملياتي شدن است.»
نورصالحي با اشاره به همكاري هاي وزارت نيرو و شركت ملي گاز در طرح ملي مسكن مهر اضافه مي كند: «خدمات زيربنايي 170هزار واحد مسكوني شهرهاي جديد را به شدت پيگيري مي كنيم.»
در همين راستا سيدعلي اكبر طاهايي استاندار مازندران هم ضمن تشكر از تلاش دولت در راستاي خانه دار شدن مردم بخصوص در مناطق محروم به ساخت پروژه يك هزار و 680 واحدي مسكن مهر در نكا اشاره مي كند و مي گويد: «مسكن مهر يكي از طرحها و دستاوردهاي مهم دولت خدمتگزار نهم و دهم براي خانه دار شدن اقشار كم درآمد و از بين بردن حاشيه نشيني است كه بايد از سوي همه سازمانها مورد حمايت مجدانه واقع شود.»
در عين حال سيد قدير رضايي فرماندار چالوس هم از بهره برداري 30درصد واحدهاي مسكن مهر در دهه فجر امسال در چالوس خبر مي دهد و مي گويد: «مجموع واحدهاي اين پروژه تا سه سال آينده به بهره برداري مي رسد.»
فرماندار چالوس با اشاره به پيگيري جدي به ادامه روند ساخت مسكن مهر در شهرستان چالوس بيان مي دارد: «شركتهاي تعاوني به صورت جدي پيگير روند ساخت مسكن مهر بوده و نياز است تمام ادارات و سازمانهاي ذيربط در جهت رفع مشكلات موجود واحدهاي مسكن مهر تلاش نمايند.»
پايان حاشيه نشين در ساير استان ها
استان هاي مرزي كشورمان خصوصا در غرب يا جنوب شرقي يكي از نقاطي است كه در قبل از انقلاب بيشترين حجم حاشيه نشيني و كوچ روستائيان به شهرها را داشته است.
اما به بركت انقلاب اسلامي و خصوصا با تلاش دولت هاي نهم و دهم و با عنايت به شعار عدالت محوري، اعتبارات قابل توجهي به اين استان ها اختصاص داده شد كه به نوعي از به وجود آمدن پديده حاشيه نشيني و مهاجرت روستائيان به شهرها و كلانشهرها جلوگيري كرد.
به گفته استاندار ايلام، استان مرزي ايلام كه سابقا يكي از مناطق كاملا محروم به حساب مي آمد اينك ظرفيت سرمايه گذاري بخش خصوصي را داراست.
مجتبي اعلايي مي گويد: «دولت مصمم است استان ايلام در نخستين فرصت از مشكلات موجود رهايي يافته و بر همين اساس دستگاه ها، نهادها و موسسات دولتي و خصوصي بايد با ايجاد تعامل و مناسبات اقتصادي، زمينه رشد و توسعه استان را فراهم كنند.»
همچنين به گفته معاون برنامه ريزي استانداري ايلام، 7200 خانوار ايلامي كه از مددجويان نهادهاي حمايتي بودند به خودكفايي رسيدند.
حشمت الله عسگري مي گويد: براساس قانون برنامه پنجم توسعه سالانه بايد 10 درصد از خانوارهاي زيرپوشش نهادهاي حمايتي به خودكفايي برسند.
وي در پاسخ به اين سؤال كه منظور از خودكفايي اين خانوارها چيست، مي گويد: «يعني در راستاي خانه دار شدن و اشتغال افراد زيرپوشش نهادهاي حمايتي اقدام شده و امسال 7 هزار و 200 خانوار به اين خودكفايي رسيده اند.»
در اهواز نيز رئيس بنياد مسكن اين شهرستان مي گويد: «5 هزار و 942 واحد مسكوني روستايي در شهرستان اهواز درحال مقاوم سازي است.»
اين مقام مسئول با بيان اينكه شهرستان اهواز با صدور 29 هزار جلد سند مسكن روستايي، مقام نخست كشوري را در اين زمينه داراست، تأكيد كرد: استان كرمانشاه نيز از جمله استان هايي بود كه از مهاجرت هاي بي رويه روستاييان به شهرها و از شهرها به كلانشهر تهران رنج مي برد.
مهندس سيد دادوش هاشمي، استاندار كرمانشاه در پاسخ به سؤال خبرنگار كيهان مي گويد: «زمينه هاي توسعه و اشتغال در استان كرمانشاه با برنامه ريزي و پيگيري هاي مداوم سبب ايجاد تحولات چشمگيري در اين استان شده، به طوري كه هم اكنون زمينه تحقق 95 درصد اشتغال در كرمانشاه فراهم شده است.»
استاندار كرمانشاه مي گويد: «در دهه فجر امسال حدود 445 طرح و پروژه عمراني و اقتصادي و طرح هاي مربوط به امور دهياري ها با اعتباري بالغ بر 17 هزار ميليارد ريال در كرمانشاه افتتاح مي شود و حدود 810 فرصت شغلي مستقيم و بيش از 2 هزار فرصت شغلي غيرمستقيم نيز ايجاد خواهد شد.
استاندار كرمانشاه به سفر پر خير و بركت رهبر معظم انقلاب به اين استان اشاره مي كند و مي گويد: «به بركت سفر حضرت آقا به كرمانشاه و تلاش مسئولان محلي و كشوري اين استان در مسير توسعه پايدار قرار خواهد گرفت.»
عباس رهي استاندار سمنان نيز پيشرفت اجراي مصوبات سفرهاي استاني دولت به سمنان را 98 درصد در دور نخست 80درصد در دور دوم و 30درصد در دور سوم اعلام كرد.
فاجعه شهرنشيني ايران از كجا آغاز شد؟
برخلاف آمريكا و اروپا كه پديده حاشيه نشيني باعنوان «كيك شكلاتي با حاشيه هاي وانيلي» در ذهن مردم اين دو قاره نشست كرده بود، ايران از همان ابتدا شاهد حاشيه هاي غيراستاندارد شهري بوده است.
دليل انتخاب اصطلاح «كيك شكلاتي با حاشيه هاي وانيلي» اين بوده است كه عموماً در مراكز شهرها و ايالت هاي قاره هاي ياد شده كه شاهد تردد زياد افراد مي توانست باشد، سياه پوستان جا داده مي شدند و به واسطه شباهت رنگ پوست آنها به شكلات، واژه كيك شكلاتي انتخاب شد و سفيدپوستان خوشبخت حاشيه نشين و مرفه نيز لقب وانيل را براي خود برگزيدند. اما به مرور زمان، ميل غربي ها از كيك شكلاتي به كيك وانيلي تغيير كرد و درحال حاضر مراكز شهرهاي اروپا و ايالت هاي آمريكا بيشتر در اختيار سفيدپوستان است تا سياه پوستان.
در ايران نيز حاشيه نشيني از همان ابتداي دهه 20هجري شمسي كليد خورد. اين پديده شوم درحالي در سال هاي پاياني دوره قاجاريه بنا نهاده شد كه هيچ مالك ساختماني اجازه ايجاد بناهاي بلندمرتبه را نداشت. آن روزها، خبري از تهران بزرگ نبود و همه به فكر كشت و كار در دشت بزرگ تهران بودند. چند ساختمان بلندمرتبه تنها به رجال سياسي ارشد تعلق داشت و هيچ كس قصد قلقلك دادن سينه فراخ آسمان را نداشت. به همين دليل اگر قرار به افزايش جمعيت بود، چاره اي جز گسترش شهرها پيش روي مردم قرار نداشت و درصورتي كه خانواده هايي از پس تأمين مخارج خانه سازي برنمي آمدند، به ناچار مي بايست دورتر از شهرهاي اصلي سكني مي گزيدند و در انتظار رسيدن قطار پيشرفت و توسعه شهر به ايستگاه حاشيه اي محل اقامت خود مي ماندند.
پس از اتمام دوره قاجاريه و آغاز عصر پهلوي، باز اين قانون در كشور ادامه داشت با اين تفاوت كه دامنه شهرها گسترش بيشتري يافت و با ايجاد شبكه هاي ارتباطي در كشور نيز با تكيه بر سود دريافتي از واگذاري نفت كشوربه بيگانگان، امكانات رفاهي هر روز بيش از گذشته به دست مردم مي رسيد و همان ماجراي توزيع ناعادلانه خدمات رفاهي، افراد علاقه مند به پيشرفت را تشويق به مهاجرت مي كرد و پس از آن با توقف سوداي گسترش شهرها و ملحق شدن كوپه حاشيه نشين ها به قطار شهرنشين ها، داستان به جايي ختم شد كه هم اكنون شاهد آن هستيم.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14