(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 20 اسفند 1390- شماره 20164

لاك پشت پرنده
معرفي ورزش ها (21)
كوهنوردي؛ دوستي با طبيعت



لاك پشت پرنده

احمد طحاني
در انتهاي يك دشت زيبا و با صفا كه پر بود از گلهاي رنگارنگ، بركه اي بود كه آب گوارايي داشت. يك لاك پشت بازيگوش هم كنار همون بركه زندگي خوش و خرمي براي خودش درست كرده بود. گاهي توي آب شنا مي كرد، گاهي كنار بركه براي خودش گشت مي زد و خلاصه از زندگيش لذت مي برد. مدتي به همين ترتيب گذشت، تا اينكه يه روز دو تا اردك زيبا كه در حال پرواز بودند، با ديدن بركه آب و دشت سر سبز، براي استراحت كنار بركه فرود اومدند. اردك ها مشغول آبتني و استراحت بودند كه سر و كله لاك پشت قصه پيدا شد.
آقا لاك پشته جلو رفت و گفت: سلام، شما رو تا حالا اين طرفا نديده بودم. تازه اومدين به اين دشت؟
يكي از اردك ها جواب داد: عليك سلام! بله، من و دوستم از يه سرزمين سرد مشغول كوچ كردن بوديم كه ديديم اينجا بركه اي زيبا است. گفتيم يه استراحتي بكنيم. راستي، اينجا غذا پيدا مي شه؟
لاك پشت كه از ديدن اردك ها خوشحال به نظر مي رسيد و با خودش فكر مي كرد بالاخره داره از تنهايي درمياد، جواب داد: اوه، بله. اين دشت غذاهاي خوشمزه زيادي داره. آب و هواي اينجا هم خيلي خوبه. تازه تا هر وقت هم بخوايد مي تونيد توي اين بركه آبتني كنيد و كسي كاري به كارتون نداره...
اردك ها در حالي كه داشتند پر و بالشون رو توي آب تميز مي كردند نگاهي به هم كردند و يكيشون گفت: فكر خوبيه. اينجا نبايد براي زندگي بد باشه.
خلاصه، اردك ها توي دشت موندگار شدند و لاك پشته قصه ي ما هم بالاخره بعد از سالها از تنهايي دراومد. لاك پشت و اردك ها هر روز ساعت ها با هم حرف مي زدند. لاك پشت از زندگيش توي دشت سر سبز مي گفت و اردك ها از سرزمين هاي دور و نزديكي كه ديده بودند تعريف مي كردند. همه چيز داشت به خوبي و خوشي مي گذشت كه يه روز نزديكاي غروب، باد سردي شروع به وزيدن كرد. لاك پشت به يكي از اردك ها گفت: انگار باز داره هوا سرد ميشه. كاش هميشه هوا خوب مي موند. ولي اشكالي نداره. من يه خونه ي زمستوني براي خودم درست كردم كه وقتي هوا سرد مي شه مي رم اونجا. شما هم مي تونيد با من باشيد و همون جا زندگي كنيد. براي همه مون جا به اندازه كافي هست. يكي از اردك ها در حالي كه به آسمون و ابراي پاييزي كه تند و تند داشت رو آسمون دشت رو پر مي كردند نگاه مي كرد گفت: نه دوست من. پرنده ها نمي تونند سرما رو تحمل كنند. وقتي هوا سرد بشه، غذا هم كم ميشه. و براي همينه كه ما به سرزمين هاي مختلفي كوچ مي كنيم. لاك پشت كه شستش از اينكه قراره دوباره تنها بشه خبردار شده بود با صدايي آروم گفت: ولي اگر شما بريد من دوباره تنها مي شم...
يكي از اردك ها فوري جواب داد: خب، چرا تو هم با ما نمياي؟ اين طوري مي توني جاهاي ديگه رو هم ببيني. تازه پرواز كردن لذتي داره كه مطمئنم اگر تجربش كني، هيچ وقت فراموشش نمي كني!
لاك پشت با تعجب جواب داد: آخه چه جوري؟ من كه بال ندارم و نمي تونم پرواز كنم! چه جوري بايد باهاتون بيام؟ تازه اگرم بخوام با پاي پياده دنبالتون راه بيفتم هيچ وقت بهتون نمي رسم. آخه فقط سه روز طول مي كشه تا من برسم به آخر دشت!
اردك در حالي كه لبخندي به لبش بود جواب داد: نگران نباش دوست من. براي اونم يه فكري مي كنيم. فقط كافيه تو به دنبال يه تيكه چوب محكم بگردي. اون وقت فردا صبح زود، همگي با هم پرواز مي كنيم و مي ريم به جاي گرم و با صفا...
لاك پشت، در حالي كه از شنيدن حرف هاي اردك خوشحال به نظر مي رسيد، و البته نمي دونست اردك ها براش چه نقشه اي دارند، براي پيدا كردن چوب به راه افتاد. با دقت همه دشت رو زير و رو كرد. آخه مي ترسيد كه مبادا دوباره تنها بشه. اين قدر گشت و گشت تا بالاخره يه تيكه چوب محكم و به درد بخور پيدا كرد.
صبح روز بعد، وقتي اردك ها اومدند كنار بركه، لاك پشت با چوب محكمي كه در دست داشت، منتظرشون بود. وقتي يكي از اردك ها پريد و به سمتش اومد، لاك پشت با چهره نگرانش گفت: اينم چوب. حالا بايد چي كار بكنم؟
اردك چوب رو خوب برانداز كرد، وقتي مطمئن شد براي كاري كه قصد انجامش رو دارند مناسبه، رو به لاك پشت كرد و گفت: كافيه تو اين چوب رو با دندونهات محكم گاز بگيري. بعد يه طرف چوب رو من مي گيرم و طرف ديگش رو دوستم. و اينجوري سه تايي مي تونيم پرواز كنيم...
لاك پشت در حالي كه از شنيدن حرف هاي دوست جديدش ذوق كرده بود، با خوشحالي قبول كرد و بلافاصله چوب رو محكم به دندون گرفت. اردك ها هم با منقاراشون دو طرف چوب رو گرفتند. بعد يه نگاهي به هم كردند و سه تايي با هم به آسمان پريدند. هنوز چند متري از سطح زمين دور نشده بودند كه لاك پشت قصه ما نگاهش از بالا به دشت افتاد. صحنه اي كه مي ديد باور كردني نبود. بركه آبي كه سالها توش زندگي كرده بود، از بالا چقدر زيبا بود! برگ درختاي دشت هم يواش يواش زرد مي شدند، و از زمين و تنه درختا، تابلوي رنگارنگ و زيبايي درست كرده بودند كه ديدنشون خيلي لذت بخش بود. اردك ها همينطور به پروازشون ادامه مي دادند و لاك پشت قصه ما هم از پرواز كردنش لذت مي برد...
چند ساعتي از حركت اردك ها و لاك پشت گذشته بود كه از دور دست يه روستاي كوچيك پيدا شد. اردك ها پر زدند و زدند تا رسيدند به نزديكاي روستا. مردم روستا كه مشغول چروندن گاو و گوسفنداشون بودند و بعضيشون هم كشاورزي مي كردند، از ديدن لاك پشتي كه توي هوا دست و پا مي زد خيلي تعجب كردند. يكي از روستايي ها كه حسابي از ديدن اين صحنه شوكه شده بود، بعد از چند لحظه كه مطمئن شد اشتباه نمي كنه، شروع كرد به دويدن و فرياد زدن كه: آهاي، نگاه كنيد! يه لاك پشت داره پرواز مي كنه! نگاه كنيد!
لاك پشت قصه ما، كه از ديدن مرد روستايي و فريادهاش حسابي كفري شده بود، نفس عميقي كشيد و بعد، با صداي بلند فرياد زد: تا كور شود هر آنكه نتواند ديد!
اما...
چشمتون روز بد نبينه. گفتن اين جمله همان و باز شدن دهن لاك پشت و جدا شدن از چوب هم همان!
اردك ها كه ديدند لاك پشت دهنش رو باز كرده و بين زمين و آسمون داره دست و پا مي زنه و معلّقه بهش گفتند: خوب شد پاهات رو با نخ به خودمون بسته بوديم. و گرنه الان بايد مي گفتي: لعنت به دهاني كه بد موقع باز شود...
بله، اينجوري بود كه قصه ما به سر رسيد، لاك پشت قصه هم با دوستاي خوبش به يه سرزمين خوش آب و هواي ديگه رسيد...
برگرفته از
داستان هاي كليله و دمنه، با سرسوزني تخلص!

 



معرفي ورزش ها (21)
كوهنوردي؛ دوستي با طبيعت

وحيد بلندي روشن
به بالا رفتن يا پايين آمدن به صورت پياده از ارتفاعات، طبيعي كوهنوردي گفته مي شود. كوهنوردي عملي آگاهانه با وسايل و تجهيزات خاص براي دسترسي به سختي ها و موانع جهت رسيدن به قله است. از جمله جذابيت ها و انگيزه هاي موجود در اين رشته تأمين سلامتي، شادابي، ارتباط با طبيعت، انگيزه هاي اجتماعي و در نهايت لذت كشف و ماجراجويي است.كوه پيمايي به معناي راه پيمايي در كوه است و با كوه نوردي تفاوت دارد.پيمايش مسيرهاي كوهستاني، بدون استفاده از ابزارهاي فني «كوه نوردي» و درگير شدن با مسيرهاي سنگي و يخي را «كوه پيمايي»مي نامند.زندگي و بودن در كوهستان در سخت ترين شرايط بسيار لذت بخش است، همه ورزشكاران اين رشته اعتقاد دارند كه كوهنورد ذاتاً داراي پشتكار است.
مراحل آموزش ورزش كوهنوردي:كوه پيمايي(فرا گرفتن اصول مقدماتي كوهنوردي) ،كوهنوردي، سنگ نوردي:پيمودن عمودي صخره ها،يخ و برف نوردي:پيمودن مسيرهاي يخي و برفي،Dry Tooling:پيمودن مسيرهاي يخي و سنگي به صورت عمودي، غارنوردي،ورزش هاي هوايي(فرود از ارتفاعات توسط وسيله مخصوص مانند كايت و چتر و...).
¤ به ارتفاعات بلندتر از 600 متر نسبت به زمين هاي اطراف آن،كوه مي گويند.
¤سخنان رهبر معظم حضرت خامنه اي(مد ظله العالي) درباره ي كوهنوردي:
- ورزش كوهپيمايي و راهپيمايي در كوه كاري است كه مي تواند عمومي، يعني براي زن و مرد و بچه و بزرگ باشد؛ از همه ي ورزش هاي ديگر هم كم خرج تر است.
-من ورزش را براي همه لازم مي دانم. [كوهنوردي ] يك ورزش سنگين، خيلي با ابهت و خوب است؛ بنابراين لازم است.
تاريخچه كوهنوردي جهان
نخستين كوهنوردي ثبت شده در تاريخ مربوط به صعود سرداران ايراني آرتاخه و بوبراندا بر فراز كوه آتوس در زمان خشايارشاه، جهت ثبت نقشه برداري براي ساخت دالانه يا كانال آبي است كه كشتي هاي ايران از آن گذر كنند.
¤آثار به جا مانده، خبر از نشانه هايي از كوهنوردي پيشرفته در ايران در پايان قرن پنجم هجري (دوران سلجوقيان و اسماعيليان) دارد.
¤كوه اورست (8848 متر) براي اولين بار در 29 مي سال 1953 توسط آقاي «ادموند هيلاري» و «تنسينگ نورگي» فتح گرديد.
تاريخچه كوهنوردي ايران
در تاريخ سنتي ايران آمده است كه «آرش كمانگير» از كوه دماوند بالا رفت تا با پرتاب تير، مرز ايران و توران را مشخص سازد.در سال 1323 ورزش كوهنوردي ايران داراي تشكيلات رسمي گرديد. در سال1356 فدراسيون هاي كوهنوردي و اسكي در هم ادغام و به نام فدراسيون كوهنوردي و اسكي ايران فعاليت خود را آغاز نمود .كه شامل كوهپيمايي،سنگنوردي طبيعي،سنگنوردي داخل سالن،دوچرخه سواري كوهستان ، ورزش هاي هوايي و... است.
¤ الان فدراسيون كوهنوردي و صعودهاي ورزشي وجود دارد.
¤ورزش سنگنوردي داخل سالن در آسيا و خصوصاً در ايران، ورزش جواني است.
تجهيزات
برخي از وسايل كوهنوردي عبارت اند از:كفش مخصوص كوه،كاپشن گورتكس(ضد آب)،كاپشن پلار،كوله پشتي،باتوم كوهنوردي،دستكش،كلاه مناسب فصل،بادگير،جوراب كلفت،كيسه خواب،فلاسك چاي،بطري آب،وسايل شخصي مانند قاشق و چنگال،چراغ قوه.گ تر(روكشي كه از خيس شدن كفش و جوراب و شلوار جلوگيري مي كند)
¤عموماً براي كوهنوردي يا فتح قله اي ،به راهنما نياز است.
كيف بقا كه هر كوه پيما به راحتي مي تواند جمع آوري كند و شامل:قطب نما، پتوي نجات، چاقو، شمع، كبريت، مداد و كاغذ، كيسه هاي پلاستيكي،قرص هاي الكل جامد، سوزن و نخ، و وسايل كمك هاي اوليه و ... است.
آموزش
چادرهاي كوهنوردي داراي ويژگي هاي زير مي باشند :
1. سبك،كم حجم و قابل حمل
2. سريع الاستفاده
3. مقاوم در برابر باد
4. عايق در مقابل رطوبت (در قسمت كف)
5. داراي سيستم تهويه هوا
¤چگونه لباس بپوشيم؟
لباس بايد لايه لايه باشد.زيرترين لباس از جنس استرچ يا لباس كشي ترجيحأ زيپ دار(مخصوصأ در زمستان لباس زير نخي نباشد )، لايه بعدي از جنس پشم و لباس رويي از نوع گرم كن ( نوع پولار از بهترين نوع است ). بادگير و لباس ضد آب (گورتكس ) در صورت موجود نبودن گورتكس از بادگير معمولي و پانچو مي توان استفاده نمود.
¤ چگونه حركت كنيم؟ هماهنگي قدم با نفس.
¤ سه گام اساسي بقا در كوهستان:توقف فعاليت،تشخيص موقعيت و اولويت بندي نيازها، ابتكار عمل.
¤ كفش كوه پيمايي بايد ساق دار، سبك، راحت و از جنس چرم باشد. زيره آن ضخيم، با انعطاف كم و داراي اصطكاك باشد، همچنين گرم و ضد آب بودن آن ضروري است.
¤ گ تر كامل كننده يك كفش كوه پيمايي است و از نفوذ برف به داخل كفش جلوگيري كرده و همچنين مانع خيس و كثيف شدن كفش و شلوارمي شود.
¤ هر سال در سراسر جهان بيش از يك ميليون بهمن اتفاق مي افتد. وقوع بهمن رخدادي طبيعي در كوهستان است.بهمن پودري توده اي از برف است كه كريستال هاي آن به هم نچسپيده اند. بهمن قالبي بيشتر در هنگام طوفان يا بلافاصله بعد از آن ايجاد مي شود.
¤ سرچشمه ي همه ي رودهاي بزرگ، و منشأ نيمي از آبهاي شيرين جهان، كوهستان است.كوهها، زيستگاه گونه هاي بي شمار گياهي و جانوري و زيستي است.
¤ كوه ها، بزرگترين گردشگاه ها و ورزشگاه ها هستند و با داشتن چشم اندازي باشكوه و هواي پاك، امكان پياده روي و ورزش در يك محيط دل انگيز را فراهم كرده اند.
1. زباله هاي مان را در محيط رها نكنيم.
2. پرهيز از كندن گل ها و گياهان و شكستن شاخه.
3. پرهيز از نزديك شدن به آشيانه ي جانوران و آسيب رساندن به آنها.
4. خودداري از افروختن آتش.
5. راهپيمايي در مسيرهاي پاكوب و پرهيز از پيمودن دامنه هاي بكر و رويشگاه گياهان.
6. برپايي كمپ با كم ترين آسيب به پوشش گياهي.
7. اجتناب از دفع ادرار و مدفوع در رودها و نزديكي چشمه ها و جويبار و نقاط پر تردد.
8. پرهيز از ايجاد سر و صدا در محيط آرام كوهستان.
رشته هاي سنگنوردي
سنگنوردي: نوعي ورزش و تفريح فضاي باز است .فرد با استفاده از طناب و ابزار مخصوص به بالا رفتن از صخره هاي طبيعي يا ديواره هاي سالني مي پردازد.
الف-ديواره نوردي: صعود چند مرحله اي با ابزار گذاري به بالاي ديواره هاي مرتفع (چندين طول طناب)، كه معمولا به زماني بيش از يك روز نياز دارد.
ديواره نوردي خود داراي انواع متفاوتي از قبيل صعود مصنوعي و صعود كلاسيك است.
ب-سنگنوردي Sport :صعودهاي كوتاه(ميانگين 25 متر) با حمايت طناب از زمين، كه صعود كننده تنها به توان بدني خود متكي مي باشد.
ج-بولدرينگ: صعود مسير هاي بسيار كوتاه (تا 15 حركت) ولي بسيار تكنيكي و مهارتي. در بولدرينگ حمايت با طناب انجام نمي شود و در عوض از تشكهاي مخصوص استفاده مي شود.
د-سنگنوردي سالني: سنگنوردي سالني (كه نام رسمي آن صعود هاي ورزشي است) در ابتدا تلاشي براي شبيه سازي سنگنوردي اسپورت در طبيعت بود كه به تدريج به رشته ي ورزشي مستقلي تبديل شد. ديواره هاي سنگنوردي سالني از جنس فايبر گلاس يا چوب هستند. گيره هاي مصنوعي به وسيله ي پيچ و مهره روي اين ديواره ها نصب مي شوند.اين رشته در حال حاضر تحت نظر فدراسيون جهاني صعود هاي ورزشي به نام IFSC فعاليت مي كند. رشته ي اصلي صعود هاي ورزشي عبارت اند از:سرطناب، سنگنوردي سالني(سرطناب).
¤ سرطناب يا «سختي مسير» عمده ترين رشته ي سنگنوردي سالني است. در اين رشته فرد مسيري روي ديواره بلند را صعود مي كند و در حين صعود، طناب متصل به هارنس (صندلي صعود) را يك به يك در حمايت هاي مياني (اسلينگ) مي اندازد. امتياز فرد با تعداد گيره هايي كه گرفته است مشخص مي شود.
هـ-سرعت: در رشته ي سرعت، فرد مسير سرعت استاندارد تعيين شده توسط فدراسيون جهاني روي ديواره ي 15 متري را با حمايت از بالا به سرعت صعود مي كند.
و-بولدرينگ: ورزشكار مسير هاي كوتاه و مهارتي را روي ديواره صعود مي كند. حمايت با طناب انجام نمي شود و صعود كننده روي تشك مي افتد. در رقابت هاي بولدرينگ، بر خلاف سرطناب، فرد مي تواند بيشتر از يك تلاش روي مسير داشته باشد. امتياز فرد با تعداد مسير هاي كامل شده و تعداد تلاش هاي لازم مشخص مي شود.
¤ غارشناسي و غارنوردي در دنيا به دو بخش جداگانه تقسيم گرديده است: غارنوردي آماتور،غارنوردي حرفه اي.
¤ يخ نوردي يكي از شاخه هاي كوهنوردي است كه خود آن نيز به دو بخش صعود از يخچال ها و صعود از آبشارها و ديوارهاي يخي تقسيم مي شود.
برخي اصلاحات كوهنوردي
- ديواره: صخره هاي بالاتر از 20 متر را كه حالت پرتگاهي دارند را ديواره مي گويند.
- غار:قسمت هاي توخالي زيرزمين.
- كوهيار: كسي كه در كوهستان به ياري مصدومين و مجروحين و يا گرفتار شدگان در كوه مي پردازد.
- تله ي برفي: برفي ناپايدار با ضخامت كم كه روي شكاف ها را مي پوشاند.
بلندترين كوه هاي جهان به ترتيب ارتفاع:
كوه هاي: اورست، كادوين آستين، كانچن ، جونك، ماكالئو، كوه لوتسه، كانك چن جونگاي دو، دائولاگيري، منايلو، شوئويو، نانگارپاربات، آناپورنا، كاشربروم (يك)، برادپيك، كاشربروم (دو)، گوستاين تاين.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14