(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 20 اسفند 1390- شماره 20164

جزئيات مديريت اخلاق محور در راهبردهاي كلان نقشه جامع علمي كشور
مروري بر ضرورت راه اندازي سريع تر كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها
آزادي؛ آنچه هست و آنچه نيست!¤



جزئيات مديريت اخلاق محور در راهبردهاي كلان نقشه جامع علمي كشور

دكتر جواد محمدي
يك كارشناس علم و فناوري معتقد است كه در نقشه جامع علمي كشور تلاش شده شأن و جايگاه اخلاق رفيع و غايي باشد و براي نيل به مديريت اخلاق محور نيز مصوباتي در بخش مباني و ارزشها، اهداف، راهبردها و كميت ها مورد توجه قرارگرفته است. اين مطلب را به نقل از خبرگزاري مهر مي خوانيد:
اخلاق در دين مبين اسلام از جايگاه والا و بالائي برخوردار است تا آن حد كه هدف رسالت پيامبر اعظم(ص) تكميل و تتميم مكارم اخلاقي دانسته شده است. وقتي خداي بي شريك برترين و شريفترين مخلوقات عالم را مأمور و مبعوث براي تمام و كامل سازي اخلاق در جامعه مي سازد تصور اهميت اين موضوع چندان مشكل نيست.
نقشه جامع علمي كشور چه رسالت و شأني بالاتر و برتر از اين مي تواند براي خود در نظر بگيرد. اساساً هدف از تدوين نقشه اي جامع براي علم و دانش چيست. آيا صرفاً مي خواهيم به قله هاي علم و دانش در بالاترين سطح ممكن دست پيدا كنيم و پس از آن، افتخار، غرور اقتدار ملي، توسعه همه جانبه و... اما بعد از اين همه مقصدي براي حركت و آرزويي براي رسيدن خواهيم داشت؟
نقشه جامع علمي كشور هر چه جامع و هرچه كامل و بي نقص باز ابزاري بيش نيست. ابزاري براي نيل به قله هاي معنويت و اخلاق. جمهوري اسلامي ايران به عنوان حكومتي كه داعيه پيروي از رسالت رسول مكرم اسلام و ائمه طاهرين را دارد هدفي بالاتر از اين نمي تواند براي خود درنظر بگيرد. همچنانكه خود رسول اكرم(ص) اين گونه بيان فرموده اند.
در اين نقشه جابه جا به مفهوم اخلاق و ضرورت ابتناي برنامه ها بر آن و تلاش براي تحقق و ترويج آن اشاره كرده است. در اين مجال مختصر تلاش خواهيم كرد ابعادي از موضوع و اهميت آن را تا حدودي بررسي و تبيين كنيم.
جايگاه اخلاق و مديريت اخلاق محور در نقشه جامع علمي كشور
گفته شد نقشه جامع علمي كشور به عنوان يكي از مهم ترين اسناد بالادستي در نظام جمهوري اسلامي ايران به ابعاد مختلفي توجه داشته است. يكي از اين ابعاد مهم و اساسي توجه به توسعه مكارم اخلاقي در جامعه دانشگاهي كشور و نيز در بين عموم مردم است. نمي توان ادعا كرد اين توجه توجه تام و بي نقصي است اما همين ميزان اهتمام خود مي تواند جامعه علمي كشور را در مسير حركت به سمت تعالي اخلاقي رهنمون باشد.
در چند بخش از سند جامع علمي كشور به اين موضوع پرداخته شده است:
1- در ارزشها و مباني
در سند جامع علمي كشور در دو محور اصلي ضمن توجه به ساير ابعاد بر ضرورت احترام حقوقي و اخلاقي به آفرينش هاي فكري- علمي تأكيد شده و اخلاق محوري در حوزه علم يكي از ارزشهاي اساسي دانسته شده است.
نكته اي كه د راينجا بايد به آن توجه داشت اين است كه در نظامهاي علمي موجود در دنيا غالباً نگاه سكولاريستي نسبت به علم وجود دارد و بر جدايي دانش از ارزش تأكيد مي شود. همين موضوع باعث شده دانش فارغ از ارزش در خدمت اهوا صاحبان قدرت و ثروت قرار گرفته و فجايع بزرگي را بوجود آورد.
2- در هدف گذاري
چشم انداز نهايي و مقصد مطلوب هر سند و برنامه اي با نوع اهدافي كه تصوير مي كند مشخص مي شود. غالب اسناد و برنامه هاي علمي هدف نهايي شان در رفاه مادي و مواهب دنيوي خلاصه مي شود. مقوله اخلاق معمولا در نظام دانشگاهي مدرن مقوله اي است فرعي و انضمامي كه به آن توجه نمي شود.
در مواردي كه مقوله اخلاق مهم بوده و قواعدي براي رعايت حدود و شئون آن تعيين شده است نگاه به اخلاق نگاهي است ابزاري كه تأمين آن لازمه پيشرفت اهداف مادي و علمي دانسته شده است. به عبارت ديگر در اين گونه موارد اخلاق نه يك هدف غائي و مطلوب بلكه ابزاري است براي خدمت به ماده.
در نظام فكري اسلام اخلاق يك هدف نهايي و ارزشي است داراي مطلوبيت ذاتي. در نقشه جامع علمي كشور اين نوع نگاه به اخلاق مشهود و ملموس است. در اين سند يكي از اهداف كلان نظام علم و فناوري كشور «تعميق و گسترش آموزشهاي عمومي و تخصصي» همراه با «تقويت اخلاق و آزادانديشي و روحيه خلاقيت در آحاد جامعه، به ويژه نسل جوان در نظر گرفته شده است. بنابراين ملازمت تعالي اخلاقي با توسعه علمي در اينجا اساسي است.
3- در اولويت هاي علم و فناوري
هر سندي اهداف مورد نظر را در اولويتهاي علمي و عملي متجلي مي سازد. در غير اين صورت نوعي تناقض به وجود خواهد آمد. در نقشه جامع علمي كشور اولويتهاي علم و فن آوري در سه سطح تفكيك شده اند: سطح الف، سطح ب و سطح ج. در سطح الف اين اولويتها يكي از زيرشاخه هاي علوم انساني و معارف اسلامي مقوله اخلاق حرفه اي و اخلاق كاربردي اسلامي درنظر گرفته شده است.
همچنين رشته اخلاق اسلامي و مطالعات بين رشته اي آن يكي از اولويتهاي سطح ب در بين رشته هاي علوم انساني است.
4- در راهبردها
در بخش راهبردها نيز سند، هم در اقدامات ملي و هم در راهبردهاي ملي به انحاء مختلف در راهبردهاي كلان 2، 4، 5 و 11 مقوله اخلاق را متذكر شده است.
¤ در راهبرد كلان4 نهادينه كردن مديريت دانش در جامعه همراه با «ابتناي مديريت جامعه بر اخلاق» و دانش براساس الگوهاي ايراني- اسلامي در نهادهاي علمي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و دفاعي- امنيتي مورد توجه قرار گرفته است. مي بينيم در اين راهبرد كلان به اهميت مديريت اخلاق محور تصريح شده است.
¤ در راهبرد كلان دو هم در بخش اقدامات ملي و هم در راهبردهاي ملي به موضوع اخلاق حرفه اي توجه شده است.
¤ در راهبردهاي كلان شماره5 و 11 در بخش اقدامات ملي هم بر اهميت رعايت اخلاق اسلامي در امور پزشكي و هم رعايت اخلاق حرفه اي و نيز تلاش براي پيشبرد اهداف اخلاقي و تربيتي تأكيد شده است.
5- در كميت هاي علمي
در اسناد بالادستي در بسياري از موارد در بخش اهداف و كليات و مباني به يك موضوعي به خوبي پرداخته مي شود اما در بخش شاخص سازي و كمي سازي كليات كه مرحله بسيار مهمي براي عملي سازي اهداف است همواره كاستي ديده مي شود. در نقشه جامع علمي تلاش شده اين مشكل تا حدودي مرتفع شود. به طوركلي در نقشه جامع علمي تلاش شده شاخص ها و كميت هاي مطلوب علم و فناوري تدوين شود. دربخش اخلاق نيز همين موضوع با طرح و تصويب شاخص هايي كيفي مشاهده مي شود:
نتيجه گيري
اخلاق و تعالي اخلاقي از اهداف والاي نظام اسلامي است و اين هدف برگرفته از متن كتاب مبين و سيره رسول اكرم(ص) است. مقوله اخلاق يك هدف بي بديل درهمه سياست هاي نظام اسلامي است و همه عرصه ها را در برمي گيرد. يكي از اين عرصه ها عرصه مديريت است. مديريت جامعه درهر سطحي بايد اخلاق محور باشد و اين موضوع لازم است در اسناد بالادستي مورد توجه جدي قرار بگيرد.
در نقشه جامع علمي كشور تلاش شده شأن و جايگاه اخلاق رفيع و غايي باشد و براي نيل به مديريت اخلاق محور نيز مصوباتي آمده است: هم در بخش مباني و ارزش ها، هم در بخش اهداف، هم در راهبردها و هم در كميت ها اين موضوع مورد توجه قرار گرفته است.

 



مروري بر ضرورت راه اندازي سريع تر كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها
آزادي؛ آنچه هست و آنچه نيست!¤

علمي كه مانع آزادي است!
آزادي در ديدگاه اسلام در درجه اول آزادي از بند هوا و هوس است. علم براي بعضي ها حجاب اكبر است همان طور كه حضرت امام هم اخيرا گفته اند، خيلي ها هستند كه عالم اند ولي رهرو و رهياب نيستند، علم مانع آن است كه حق و حقيقت را بيابند و بشناسند و در برابر آن خاضع باشند.
محيط جامعه و آزادي
آزادي به آن است كه انسان در برابر حاكميت هواها و هوس ها و تمايلات دروني گوناگونش، در انتخاب و رفتارش آزاد باشد و آزادي خود را حفظ كند. اين همان آزادي اي است كه اسلام بايد به همه اقشار جامعه بدهد و تا ما در خط تسلط بر هواها حركت نكنيم به اين آزادي نمي رسيم و چون محيط اجتماعي تأثير بسزايي دارد در اين كه در ما هواها رشد كند يا ذكر خدا رشد كند، اگر افراد رشد يافته و رسيده به مقامات بالاي ايمان را در ميان انگيزه هاي رنگارنگ فساد رها كنيم اختيار خود را مي توانند داشته باشند اما اين افراد چند درصد ند، چند در هزارند، براي اين كه بقيه انسان ها حاكم بر هوايشان باشند بايد محيط محيطي باشد كه از در و ديوارش انگيزه فساد نباشد، اگر محيط را از اين فسادها كم كنيم مي توانيم درجه اي قابل توجه از آزادي را داشته باشيم.
[1] بي تفاوتي نسبت به ادعاهاي غيرواقعي ضدآزادي و حقيقت است
عده اي مي گويند آزادي نيست، خود اين يك مسئله است از اين مسئله بي تفاوت نگذريد، عده اي در لباس ها و قشرهاي مختلف معتقدند در جمهوري اسلامي ايران آزادي وجود ندارند و نمي توانند ابراز عقيده كنند! بايد پرسيد چرا شما احساس آزادي نمي كنيد آيا حرف هايي داريد كه احساس مي كنيد كساني آنها را قبول ندارند؟ مي ترسيد كه از شما سؤال كنند؟ يا شما را هو كنند؟ بايد عوامل ضدآزادي را بشناسيم و آنها را رفع كنيم.
نمي شود كه هرچه دلمان خواست بگوييم و بعد هم جار بزنيم آزادي نيست. نبايد بي تفاوت در كنار بعضي از ادعاها گذشت متعهدانه برخورد كنيم، بي تفاوتي يعني مرگ انقلاب، آزادي مسئولانه، تعليم اسلام به من و توي مسلمان اين است كه فرداي تو به دست من و توي امروز ساخته مي شود، هيچ وقت نمي توانيم مطمئن باشيم كه وضع خوب موجودمان براي هميشه تضمين شده است.
كيفيت از بين بردن موانع آزادي
بررسي كنيم كه اينجا و آنجا كه موانع بر سر آزادي است، حالا بايد ببينيم كه كيفيت از بين بردن اين موانع چيست آيا كيفيت از بين بردن اين موانع اين است كه تو هم يك سخن و رويه اي را آغاز كني و به خشونت بكشي و در آن محيط خشن انتظار آزادي كامل تر بيشتر داشته باشيم! اين نمي شود اگر موانع و محدوديت هايي براي آزادي مشروع تو در بيان احساس و انديشه ات وجود دارد، كيفيت از بين بردن اين موانع مهم است. بهترين راه براي از ميان برداشتن اين موانع چيست؟ آيا جنجال است، مرده باد زنده باد است يا نه راه هاي معقول تر و سازنده تر و مطلوب تر هم وجود دارد.
واقعي انتقاد كنيم
بايد به واقعيت ها نگاه كنيم درهمان چيزي كه هست انتقاد كنيم، اين بسيار سازنده است و اميدآفرين است نه اميد برباد ده، هر نوع سخن، هر نوع بيان، هر نوع برخورد غيرواقعي كه اميد ملت و نسل جوان ما را تضعيف كند نسبت به آينده انقلاب را و خط اصيل انقلاب را تضعيف كند خيانت است نسبت به خط انقلاب و خيانت است به مردم ما.
آزادي مسئولانه و متعهدانه، برخورد با آزادي دروغ پراكني
مطالب دروغ خلاف واقع منتشر شود، در يك روزنامه در يك كتاب در يك اعلاميه يا يك جزوه، مقتضاي حفظ آزادي چيست؟ اين خود يك مسئله است. يك جمعيتي يك دروغ منتشر مي كند، يا رابط به يك شخصيت است يا كل جريان هاي كشور است، يا هر چيز ديگر است. كسي نسبت به دولت يك دروغ بگويد و هدفش اين باشد كه دولت را تحقير و تخريب كند. حالا اگر آمديم جلوي اين آقا را گرفتيم تا او را مؤاخذه كنيم كه آقا چرا اين دروغ پرزيان و آسيب را گفتي؟ داد و فرياد مي كند كه در اين مملكت آزادي نيست، نشريه اي كه اخبار كذب منتشر مي كند و حكومت مسئولش را احضار كنند، فرياد برمي آيد كه آزادي نيست!! آيا شما مردم براي آزادي دروغ پراكني انقلاب كرديد؟ چه كسي براي آزادي دروغ پردازي انقلاب كرد؟ بيايند آن انقلابيون را نشان بدهند، شهدايشان كجايند؟ ما هرگز نمي توانيم آزادي را به معناي آزادي در دروغ پردازي بدانيم، بايد نهادهاي قانوني بتوانند جلوي دروغ پردازي را بگيرند. ما اگر ديديم كه يك سلسله حركاتي دارد به خط ديگري غير از خط اصيل انقلاب اسلامي كمك مي كند، ما بگذاريم اينها آزاد باشند؟
مباحثه سازنده
جلسات بحث و گفت وگو براي خودسازي جامعه ما مي تواند بسيار مفيد واقع شود و شرط اصلي آن اين است كه به راستي آهنگ مباحثه داشته باشد. معني مباحثه اين است كه چند نفر با كمك هم به بحث و كاوش بپردازند. كاوش مشترك، يا مناظره يعني نظرگاه ها رو درمقابل يكديگر قرار دادن و ديگران را به انتخاب يك نظربرانگيختن و به شرط اين كه آهنگ مجادله و جدال و ستيز و غلبه جويي در بحث پيدا نكند، چون به همان اندازه كه مباحثه كمك به رشد انسان مي كند، مجادله كمك مي كند به دوري انسان از مسير تكامل انساني و افتادنش به مسير انحرافي زورمداري و غلبه جويي.
اين صحيح است كه ما انسانها بالفطره حق جو و حق پرست هستيم و اين كه گفته مي شود در سرشت انسان ميل به خدا وجود دارد، خدا يعني حق مطلق و همه حقايق ديگر پرتويي از اوست، اينكه انسان حتي گاهي طرز تفكر مادي و ماترياليستي دارد اما عملا مي بينيم كه صرفا خودش هم تابع تمايلات مادي نيست و حتي خواهش هاي مادي را كنار مي گذارد براي دفاع از آنچه كه حق است و مباحثه در جهت اين حق پرستي است چون مي خواهد بيابد، مي گردد و مي جويد تا پيدا كند اين پاسخ مثبتي است به آن نداي فطري.
ولي به محض اين كه مباحثه به مجادله تبديل شد، يعني يك طرف بحث و يا دوطرف بحث در مسير كاوش حق نيستند و نمي خواهند به آن حقيقت برسند، بلكه هريك با يك رأي قبلي دربرابر هم قرار گرفته اند فقط به اين قدر كه هريك بگويد همان كه من قبلا حق مي دانستم همان درست است و با يك جبهه گيري ردكردن درمقابل ديگري حاضر شده است و طرف مقابل هم همين طوري، اگر خوب دقت كنيم مي بينيم اين غرق شدن هرچه بيشتر در خودپرستي است و نه حق پرستي. بنابراين بحث مشترك و مباحثه و مناظره شرط اول اين است كه به راستي با هم صحبت كنيم و نظرگاه ها را با هم درميان بگذاريم تا با كمك همديگر از روي حق و حقيقت و واقعيت بيشتر پرده برداريم. فرقي ندارد چه در شناخت واقعيت و چه در شناخت حقيقت در هر دو بحث سازنده بي غرض و از روي احساس فطري حق پرستي بسيار مي تواند مفيد باشد. بحث به منظور كمك كردن به يكديگر در راه شناختن اين دو مثل هر همكاري، تعاون ديگري مي تواند مفيد باشد. مباحثه ساختن است و مجادله تخريب است، مباحثه جمع شدن است و مجادله پراكندن است، مي توانيم با هم كوشش كنيم تا ديدارها و بحث هايمان به راستي آهنگ سازنده مثبت نزديك كننده جمع كننده باشد نه آهنگ تخريبي ويرانگر دوركننده و تفرقه آور مجادله را.
¤ در راستاي تحقق مطالبه مقام معظم رهبري در جهت شكل گيري كرسي هاي آزادانديشي از اين پس به بررسي موارد پيراموني اين موضوع از زبان انديشمندان فرهيخته انقلاب اسلامي مي پردازيم. در اين شماره نظرات شهيد مظلوم بهشتي درباره موضوع آزادانديشي بازگو شد .

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14