(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 21 فروردین 1391- شماره 20178

سيري در تحول و شكوفايي «هنر انقلاب اسلامي» - بخش نخست
پيچش اسليمي هنر اسلامي بر ستون انقلاب



سيري در تحول و شكوفايي «هنر انقلاب اسلامي» - بخش نخست
پيچش اسليمي هنر اسلامي بر ستون انقلاب

گاليا توانگر
امروز روز هنر انقلاب اسلامي نامگذاري شده است.
هنر اسلامي به پشتوانه ذخاير معنوي كه دارد، هميشه همچون اسليمي هاي كاشيكاري مساجد پيچ و تابش به سمت عالم برتر و آبي آسمان است.
چطور مي توان مستغرق در تئوري هاي مدرن و پست مدرن غربي بود و انتظار تولد هنر اسلامي داشت؟!
شهيد مرتضي آويني زماني به الگوي هنرمندان خالق هنر اسلامي تبديل شد كه اژدهاي نفس را سوزاند، تئوري هاي وارداتي را دفن كرد و حياتي ققنوس وار در انديشه و راه خويش از سر گرفت.
شهيد آويني دو روز قبل از عزيمت به منطقه فكه، در پاسخ به اين سؤال كه به كدام منطقه مي روي گفته بود: «مي داني به كجا مي روم؟! به فكه، همان جايي كه رزمندگان ما با چشم خود تحويل نفس شهدا توسط فرشتگان را مشاهده مي كردند.»
وي در زمان دانشجويي اش- قبل از انقلاب- يكي از رهروان تئوري هاي غربي در هنر بود. وي بسياري از كتاب هاي ادبي مطرح روز دنيا را مطالعه كرده بود، اما سرانجام دريافت كه هنرمند تنها در سايه معنويت اسلامي است كه مي تواند جاودانه شود.
اگرچه هنر اسلامي را نمي توان ويژه برهه زماني خاصي از تاريخ كشورمان دانست، اما نمي توان اين حقيقت روشن را منكر شد كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي از آن جا كه ريشه هاي انقلاب اسلامي بر جهان بيني اسلامي استوار بود، ارتباط بين هنر و جهان بيني اسلامي بيش از هر زمان ديگري شكوفايي و توسعه پيدا كرد. هنرمندان توانستند بسياري از مفاهيم معنوي و حماسه هاي دفاع مقدس را با صورتي نمادين در قالب نقش، رنگ و كلام، مبتني بر اصول زيباشناختي ارائه كنند. با مقايسه و بررسي آثار هنري دوره انقلاب اسلامي مشاهده مي شود در بسياري از موارد، عناصر و الگوهاي كهن (سنتي) در آثار هنري اين دوره حضور جدي دارد. از طرفي با روشي گزينشي و با حفظ ويژگي هاي هنري خويش ضرورت توجه به هنر مدرن كه در فرهنگ و هنر معاصر رسوخ كرده را نيز ناديده نگرفته اند. در اين آثار نه آن شيفتگي بيش از حد نسبت به ميراث گذشته خود و نه هجومي متعصبانه به هنر مدرن ديده مي شود. هنرمند با شناخت ميراث هنري خويش، به هنر غرب از منظر فرهنگ و سنت خود در چهارچوب ميراث گذشته نگاه مي كند. هنرمند با اين گزينش سعي در بازسازي و به روز كردن ميراث كهن خويش دارد. به عبارتي هنرمند، آموزه هاي هنري خود را بر ارزش ها و سنت هاي كهن تعديل مي كند.
هنري كه رويشش منطبق با پيام اسلامي است
«انقلاب جزو حوادثي است كه جز با زبان هنري، قابل بيان كردن نيست... اصلا در تاريخ نمي شود و كسي حوصله ندارد اين ها را بخواند. فقط در داستان و كار هنري قابل ارائه است و لاغير. توقع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتني بر نگاه زيباشناختي در زمينه هنر است. توقع زيادي هم نيست. شما در عالي ترين آثار دراماتيك دنيا، آن جايي كه به فداكاري يك انسان برخورد مي كنيد، او را تحسين و ستايش مي كنيد. وقتي فيلم، آهنگ، تابلوي نقاشي، زندگي فلان انقلابي يا سرباز فداكار فلان كشور را براي شما به تصوير مي كشند، در دل و باطن وجدان خودتان نمي توانيد كار او را تحسين نكنيد. هزاران حادثه به مراتب باارزش تر و بزرگ تر از آن چه كه در اين اثر هنري نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدس و در خود انقلاب، در خانه شما اتفاق افتاد، آيا اين زيبايي نيست؟ امروز كه دنيا از ابزار هنر، عليه انقلاب به اشد وجه استفاده مي كند و داستان و تاريخ انقلابمان را به زيركانه ترين وجه تحريف مي كنند، ديگر براي يك هنرمند مسلمان، شعار هنر فقط براي هنر معنايي ندارد. بلكه هنر بايد در خدمت انقلاب، حقايق و آرمان هاي والاي آن باشد.»
آن چه در بالا خوانديد گزينه اي از بيانات روشنگرايانه مقام معظم رهبري پيرامون اهميت و ضرورت بالندگي هنر اسلامي توسط هنرمند انقلابي بود.
حسين قناديان رئيس سازمان بسيج هنرمندان تهران بزرگ در تعريف هنر اسلامي تعاريف سه گروه از كارشناسان اهل فن را برايمان بازگو مي كند: «برخي هنر مسلمانان را هنر اسلامي مي دانند. گروهي هنري را كه داراي ايمان هاي اسلامي است، هنر اسلامي مي خوانند و گروه سوم كارشناساني هستند كه هر هنري را كه پيام و روحش با دين، مسير حق و اسلام منطبق باشد، هنر اسلامي تلقي مي كنند. در اين نوع هنر جان كلام بايد حامل پيام اسلامي و منطبق با فطرت خداجو باشد. خلاف اين باشد غير هنر اسلامي خواهد بود.»
وي با اشاره كوتاهي متذكر مي شود كه اصطلاح هنر ديني نيز متداول است، ولي غرض ورزاني در لباس هنرمند تلاش دارند مفاهيم انحرافي و غيرديني را وارد هنر ديني سازند. بنابراين هر نوع هنر ديني مساوي با هنر اسلامي نيست.
اين كارشناس هنر اسلامي در ادامه توضيح مي دهد: «هنر اسلامي به عنوان يك مطالبه عمودي در فرهنگ انقلاب اسلامي تجلي پيدا كرد، چرا كه اساساً انقلاب ريشه هايش فرهنگي بود. طبيعتاً هنر و ادبياتش بايد از همين چشمه هنر اسلامي سيراب شود. نمي توان هنر اسلامي بگوييم و بعد از آبشخور مكاتيب غرب تغذيه كنيم.»
قناديان معتقد است وقتي مبحث معرفي هنر اسلامي به ميان مي آيد مي توانيم از دو شاخه وارد شويم. يا براساس شاخصه هايي كه اين هنر مي تواند داشته باشد، هنر اسلامي را معرفي كنيم و يا هنر اسلامي را از زاويه ديد خالق آن- هنرمند مسلمان- و ويژگي هايي كه خالق آن بايد داشته باشد تا بتواند خالق هنر اسلامي باشد، معرفي كنيم.
وي مي گويد: «شهيد آويني به عنوان الگوي هنرمندان مسلمان بعد از انقلاب پيام آثارش چيزي جز بيداري انسان ها به ويژه جوانان، عدالت، ظلم ستيزي و حق طلبي نبود. اين ها همان مقوله هايي است كه در اسلام به آن توجه شده و جز آرمان ها و ارزش هاي اسلامي است.
اما آويني يك سري ويژگي ها را نيز ابتدا درون خودش خلق كرد تا بتواند شاخصه هاي اسلامي را در آثارش تجلي دهد. وي همه آن چه را كه به عنوان دانشجو از هر مقوله اي ادبيات، شعر، مقالات به تأسي از مكاتب غربي خلق كرده بود، سوزاند. مفهوم اين كار تنها سوزاندن صرف نبود، بلكه با نفسش به جهاد برخاست. به نظر مي رسد براي آفرينش هنر اسلامي ابتدا هنرمند بايد جهاداكبر داشته باشد. هنرمند بايد خودش را الهي و اسلامي بكند تا اين كه براي شكوفايي ذهن و دلش و نيز خلاقيت هايي كه دارد از پشتوانه غني معنويت بهره گرفته و هنري را كه منجر به هدايت بشر و ارتقا معنوي جامعه اش مي شود، خلق كند.»
جوشش ارزش هاي انقلاب اسلامي
در رگ هنر ايراني
درحال حاضر كشورهايي كه از فناوري هاي جديد از جمله فضاي مجازي براي اشاعه تفكر، فرهنگ و هنر خود سود مي برند، داعيه سردمداري قدرت را دارند. امروزه جنگ به شكل سنگرسازي با كيسه هاي شن، ترتيب دادن كمينگاه و اعزام چند هزار سرباز نيست. ما بعينه ديديم كه درجنگ هاي خاورميانه با آن همه صرف هزينه و اعزام سرباز توسط آمريكايي ها نهايتا بازنده ميدان كسي جز اربابان كاخ سفيد نبودند. حتي ژنرال هاي آمريكايي نيز آشكارا و پنهان به اين شكست مفتضحانه اعتراف كرده اند.
با اين حال غرب براي باز يافتن قدرت در جهان تك قطبي خيالي اش، به حربه هاي جديدي مي انديشد. يكي از اين حربه ها استفاده از هنر و ادبيات در فضاي مجازي به نفع اشاعه تفكرات و فرهنگ موردپسند غرب است.
در خانه ها وقتي سرگرم چك كردن برنامه هاي روزانه هستيم، فرزندمان در اتاق تنهايي اش با يك دكمه به كدام ميدان فرومي افتد؟ حالا شايد سربازان دشمن به اتاق خواب فرزند ما رخنه كرده اند، بي آنكه هياهو و جنجال سنگرسازي و گلوله وجود داشته باشد. اين نوع جنگ حقيقتا خطرناك ترين تهاجم هاست. تئوريسين هاي جديد غربي معتقدند اگر قدرت تفكر بومي و مذهبي را از شرقي ها و ملل سنتي بگيريم، بار ديگر روياي جهان تك قطبي جان مي گيرد.
هدي زماني، كارشناس ارشد گرافيك صراحتا مي گويد: «اين شروع شكست است كه مسئولان و هنرمندان ما دست روي دست بگذارند و از همان ابتدا بگويند مقابله فرهنگي جواب نمي دهد. جوانان ما باهوش ترين جوانان دنيا هستند، آنها اگر يك كار اصولي و عميق را ببينند، از كارهاي سطحي و هيجاني تشخيص مي دهند. براي مثال ما سال هاست كه بر روي بسط هنرهاي ايراني و بومي مانور مي دهيم و به دنبال راهي هستيم كه هنر اسلامي احيا شود، اما فقط پشت درهاي بسته نقشه كشيده ايم. هيچ سرباز شجاع و مدير با جرئتي نبوده كه لااقل بخشي از راهكارها را به كمك همين جوانان به اجرا بگذارد. تا به كي بايد بحث كرد و در آخر نتيجه گرفت كه نمي شود. صراحتا مي توانم بگويم فقط سرگرم تئوري پردازي ها شده ايم و به فكر اجرا نبوده ايم. حقيقت اين است كه به قول صاحب نظري ما از هنر انقلاب جا مانده ايم. اگر اين اتفاق نيفتاده بود، زودتر از اين شاهد اتفاقات منطقه و بيداري اسلامي بوديم.»
وي گله مندانه ادامه مي دهد: «در دانشگاه هاي هنر اين يك نقص بزرگ است كه دانشجوي ما سبك هاي غربي را بهتر از هنر شرق تجزيه و تحليل كند. درحيطه آموزش كه لااقل مي توانسته ايم از فضاي مجازي براي هدايت جوانان به سمت داشته هاي خودي استفاده كرده و دغدغه آنها را معطوف به هنرهاي خودي كنيم.
به نظر مي رسد امروزه فضاي مجازي آموزشي را بايد به اين سمت هدايت كنيم و با كمترين هزينه ها جرياني نو دربين هنرمندان جوان بيافرينيم. هنرمند بودن كه فقط به گذاشتن كلاه نويسندگان دهه 50-40 برسر و پوشيدن شلوار جين و... نيست.
اين ادا و اصول ها را از ظاهر حذف كرده و به جاي آن وارد فضاي فناوري هاي جديد و اصل قضايا بشويم.»
اين دانشجوي هنرمند خطاب به مديران هنري كشور مي گويد: «شما كه مديران هنري كشور هستيد، خودتان تا چه حد با علم روز آشنايي داريد؟ آيا باخبريد كه در ماه گذشته كدام بحث مهم هنري در كدام سمينار بين المللي جريان داشته است؟ حال همه اش در اتاق سمينار پشت درهاي بسته بنشينيم و درباره كاشيكاري هاي دوره عباسي صحبت كنيم، اين چه سودي دارد؟ بياييم آن زيبايي ها را با استفاده از فناوري هاي جديد پيش روي همگان قرار داده و با نيازهاي روز هماهنگش كنيم. ضمن اين كه مفاهيم بلند انقلاب اسلامي را در رگ هاي هنر ايراني به جوشش درآوريم.»
دهه شصت دهه طلايي هنر انقلاب
متأسفانه در دنياي امروز غالب آثار هنري مخاطب انساني را از وجه انسانيش جدا كرده و او را به مصرف كننده بي اراده اي بدل مي كنند كه قرار است تنها مخاطب باشد. دراين اوضاع و احوال هنرمند مدرن استخدام مي شود تا به مدد جادوي هنر دنياي پريشان پراز ترديد و دوگانگي را قابل زيستن كند و با ايجاد زمينه ناآگاهي و خودشيفتگي تعاريف فطري بشر از ساحت زيبايي را به ناكجاآباد شادخواري و توهم برخوردار زيستن تبعيد كند.
سيدمحمد حسيني كارشناس هنر اسلامي توضيح مي دهد: «انقلاب اسلامي به طور قطع يك تحول عظيم بر سر راه منحرف و معوج بشر خود شيفته مدرن بود كه فارغ از سير تطور ابزار تحت تعاليم دين مبين اسلام و با رهبري امام خميني(ره) نگاه خود را معطوف انسان به مثابه انسان كرد و تحولات تكنولوژيك را درعين اهميت به جايگاه پايين تر از سعادت انسان ها هدايت كرد و ابزار را براي بشر دانست نه وراي بشر. اين جواب منفي بزرگ و موضع متفاوت در مقابل گفتمان مسلطي بود كه به نظر مي رسيد هيچ انگاره ديگري فرا روي آن قرار ندارد و تقدير تاريخ براين استوار بوده كه آدمي در اين جايگاه قرار بگيرد.»
وي ادامه مي دهد: «به تبع انقلاب اسلامي، هنر انقلاب نيز كه منبعث از آرمان ها و خواسته هاي حق انساني مطرح دراين انگيزش بزرگ بود در مقطعي از تاريخ آيين آيينگي به جاي آورده و باطن زيبايي انقلاب اسلامي را در قاب مرصع و زيباي هنر به مخاطبان ارائه مي كرد. دهه شصت بي گمان مقطعي باور نكردني درتاريخ هنر اين مرزو بوم است.
دوراني كه هنرمنداني بي تكلف پابه ساحت آفرينش هنري نهادند و براين باور بودند كه هنر بايد بال پرواز باشد و معراجي براي پرواز روح به ساحت رفيع انساني و تنها دست به آفرينش هنري مي زدند كه موجبات برخاستن آدمي از خاك و نگاه او به افلاك را فراهم كند و دراين ميان جايگاه ادبيات انقلاب جايگاهي رفيع و كاملا ممتاز بود.»
هنر انقلاب و انقلاب هنر
هنر بزرگ انقلاب اين بود كه توانست هنر را در خدمت حقايق و در خدمت انسان دربياورد و آن را از انحصار هم خارج كند. با به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي در عرصه هنر نيز انقلابي عظيم رخ داد. دامنه هنر گسترش چشمگيري يافت و در دسترس عموم مردم قرار گرفت. پيام هنر رنگ و بوي حقيقت گرفت و به سوي اصالتش بازگشت و به خدمت انسان درآمد.
هنر ديگر انقلاب اين بود كه مباني فكري و اهداف و آرمان هايش الهي و در جهت سعادت بشر بود، و اين همان نيازهايي است كه يك هنرمند اصيل در جست وجوي آن است. هنرمندي كه هنرش را در خدمت هدفي ارزشمند كه همان حقايق و اصالت هاست قرار مي دهد و اين اهداف ارزشمند و اين سوژهاي كمياب در گوشه و كنار انقلاب اسلامي ايران به وفور يافت مي شود به گونه اي كه مي توان از آنها يك اثر هنري ماندگار خلق كرد.
انقلاب هنر وام دار انقلاب اسلامي ايران است. انقلابي كه سرشار از پيام هاي معنوي و ارزش هاي والاي انساني در جهت سعادت و كمال بشر است. حال چنين انقلابي كه هديه خداوند به اهل زمين است براي معرفي آرمان هايش نيازمند ابزاري كارآمد است و بهترين ابزار براي نيل به اين هدف بزرگ هنر است.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14