(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 11 اردیبهشت ۱۳۹۱ - شماره 20196 

« جدايي ملت از نظام » با شمشير اسكار (!)
كابينه موسوي، چالش گاه خط امام

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




« جدايي ملت از نظام » با شمشير اسكار (!)

مهدي متوسليان
پس از آنكه فيلم جدايي نادر از سيمين - بخوانيد سيمين از نادر- موفق به دريافت جايزه اسكار شد طيفهاي گوناگوني له يا عليه آن در داخل و خارج كشور به اظهار نظر پيرامون اين رويداد غير منتظره پرداختند. عده اي بر اساس نشانه شناسي ، اين فيلم را مروج انديشه هاي ماسوني و برخي ديگر آن را تفسيري از آيات قراني پنداشتند. جمعي آن را سياسي دانسته و گروهي با رد ادعاي فوق، فيلم را اثري صرفا اجتماعي قلمداد كردند. دسته اي ديگر ، اسكار اهدايي به اين فيلم را يك افتخار ملي و جهاني انگاشته و در مقابل ، گروهي ديگر اين جايزه را بي ارزش ، و در عين حال يك تله و توطئه دانسته و از آن با تعابيري همچون « اسب تروا» ياد كردند. نوشتار حاضر نيز كوشيده است به سهم خود اين مسئله را از منظري ديگر مورد نقد و بررسي قرار دهد. لازم به توضيح است چنانچه فيلم جدايي ...، مورد سوء استفاده گسترده رسانه هاي غربي و صحنه گردانان هاليوود و دولتمردان امريكا و اروپا قرار نمي گرفت و موضوع در چهارچوب اختلاف نظرهاي داخلي و به تعبير درست تر خانوادگي قابل طرح بود ، يقينا اين نوشتار با ادبياتي متفاوت از آنچه پيش روي خوانندگان است به نگارش در مي آمد. حملات سنگين و بي سابقه عليه كارگردان ارزشمند كشور يعني آقاي حاتمي كيا به خاطر انتقاد ايشان نسبت به مواضع آقاي فرهادي ، حكايت از آن داشت كه مسئله فراتر از چند انتقاد كوچك از يك اثر سينمايي است . چه كسي باور داشت كه كارگردان با سابقه اي مانند جناب آقاي كيومرث پور احمد در واكنش به نقد دلسوزانه آقاي حاتمي كيا ، اين چنين اختيار از كف داده و ضمن تكفير ايشان ، به بهانه دفاع از جناب فرهادي ، به تطهير عناصري مثل انجلينا جولي ، مدونا ، استيون اسپيلبرگ و خانم شهره آغداشلو بپردازد ؟ به خاطر بايد داشت كه ديكتاتوري و خفقان ، منحصر به عالم سياست نبوده و امكان كشيده شدن دامنه آن به ديگر عرصه هاي جامعه از جمله سينما وجود دارد. نگارنده اميدوار است ارادتمندان جناب آقاي فرهادي بر اساس قواعد پذيرفته شده خودشان - يعني اصل رواداري و لزوم چند صدايي در كشور- از تحليل حاضر بر آشفته نشده و باب گفت وگو را براي افزايش هر چه بيشتر ظرفيت انتقاد پذيري در كشور همچنان گشوده نگه دارند.
برخلاف علومي مانند رياضيات كه از قواعد معيني تبعيت مي كنند و درستي يا نادرستي شان نه بر اساس سلائق بلكه با موازين علمي ارزيابي مي شوند ، دسته اي از دستاوردهاي بشري مانند هنر، علاوه بر پيروي از اصول خاص ، به شدت متاثر از حالات رواني و باورهاي قلبي صاحب اثرند . فرضا نمي توان بر اساس احساس ارادت يا نفرت به يك دانشمند رياضي نسبت به نظرات علمي او داوري كرد. ولي اصل فوق در مورد هنر، صادق نيست ! ناگفته پيداست هر اثر هنري واجد دو عنصر بنيادين است يكي جنبه زيباشناختي ، ذوقي و احساسي ان ، كه نسبي است و ديگري بعد فكري وفلسفي ، كه خود مبتني بر دو ركن مهم است ، خود انديشه از يك سو و مكنونات قلبي صاحب انديشه از ديگر سو . مهم ترين نكته در تحليل آثارهنري تفكيك چهار حوزه تكنيك ، احساس ، انديشه و نيت صاحب انديشه از يكديگر است .
پاورقي

 



كابينه موسوي، چالش گاه خط امام

دولت موسوي، يكي از اصلي ترين چالش گاه هاي جريان هاي سياسي درون نظام در دهه 1360 بود. پيش از اين، از بي اعتنايي ميرحسين موسوي به انتقاداتي كه درباره يكسونگري او و اطرافيانش در پافشاري بر دولت سالاري اقتصادي مي شد، سخن گفتيم. دامنه منتقدان دولت موسوي، از امام(ره) و رئيس جمهور وقت (حضرت
آيت الله خامنه اي) تا فقهاي حوزه هاي علميه، نمايندگان مجلس و... را در برمي گرفت.
در آستانه چهارمين دوره انتخابات رياست جمهوري، حضرت آيت الله خامنه اي به صراحت قيد كرده بودند كه در صورت انتخاب مجدد مصمم به اصلاحاتي در تركيب دولت هستند.1 امام با اين خواسته همراهي كرده بودند و آيت الله خامنه اي نيز در سخنراني هاي پس از انتخابات دوره چهارم رياست جمهوري تمايل خود به تغيير نخست وزير را نشان داده بودند. در اين شرايط محسن رضايي به عنوان فرمانده عالي رتبه جنگ به نزد امام شرفياب شد و از لطمه خوردن جنگ درصورت عدم انتخاب مجدد ميرحسين موسوي سخن گفت.2 پس از اين رايزني و نيز اقداماتي مثل نامه نگاري 135 نماينده مجلس به امام راحل مبني بر عدم برخورداري دولت جديد از اكثريت مجلس و در نتيجه عدم موفقيت آن و بالاخره بحراني شدن كشور تأكيد كرده بودند،
امام خميني(ره) به اين نتيجه رسيدند كه مصلحت در انتخاب مجدد ميرحسين موسوي است، اما در عين حال حاضر نشدند رئيس جمهور را به حكم شرعي مكلف سازند و تصريح كردند:
حق انتخاب با رئيس جمهور و مجلس شوراي اسلامي محترم است.3
در ادامه رايزني ها به گفته حجت الاسلام علي اكبر ناطق نوري، امام خميني در ديدار حضرات آيات محمدرضا مهدوي كني، احمد جنتي و محمد يزدي با تأكيد بر عدم صدور حكم در اين مورد بياني نزديك به اين مضمون داشتند كه من به عنوان يك شهروند اعلام مي كنم انتخاب غير از موسوي خيانت به اسلام است.4
درباره اينكه نظر مشورتي فرمانده كل سپاه پاسداران درباره ضرورت ادامه نخست وزيري موسوي در آن زمان تا چه اندازه مبتني بر واقعيات بوده است، نظرات متفاوتي وجود دارد. برخي با توجه به شعارهاي موسوي و يارانش در حمايت از محرومان و اين واقعيت كه رزمندگان، دلبسته آرمان هاي امام مثل حمايت از محرومان جامعه بوده و خود نيز درد فقر و استضعاف را چشيده بودند، بر نظر محسن رضايي در آن مقطع صحه مي گذارند. از اين ديدگاه به همان اندازه كه امام راحل(ره) بر حمايت از دولت هاي مختلف و به ويژه دولت زمان جنگ تأكيد داشتند، رزمندگان نيز خود را موظف به حمايت از رئيس اين دولت مي ديدند. ضمن اينكه اشتغال آن ها به جنگ، مجالي براي مطلع شدن از جزئيات اختلافات مخفي مانده رئيس جمهور با نخست وزير فراهم نمي ساخت. اما به اعتقاد مسئولان تداركات دفاع مقدس كوتاهي هاي دولت موسوي در امر پشتيباني جنگ جايي براي محبوبيت موسوي و دولتمردانش در دل هاي رزمندگان باقي نمي گذاشت. به عنوان مثال، يكي از دست اندركاران پشتيباني سپاه خاطراتي از دوبار اظهار ناراحتي شهيد محمدابراهيم همت درباره كارشكني دولت موسوي در امر جنگ را بيان مي كند. حميد نقاشيان يادآوري مي كند:
بيش از ده جلسه از جلسات شوراي عالي سپاه به اين بحث گذشت كه بررسي شود چرا دولت از سپاه حمايت نمي كند. حمايت كه نمي كرد هيچ، حتي كارشكني هم مي كرد.5
او حضور بسيار كم ميرحسين موسوي در بين رزمندگان جبهه ها را به سبب ترس او از مورد سؤال واقع شدن درباره عدم حمايت از سپاه و جنگ مي داند. وزراي سپاه و دفاع بارها مورد اين عتاب برخي از اعضاي كابينه موسوي قرار گرفته بود كه:
چرا جنگ را تمام نمي كنيد.6
محسن رفيقدوست به عنوان يكي از برجسته ترين مسئولان تداركات دفاع مقدس نيز با رد اين سخن محسن رضايي كه پيشنهاد تجديد نخست وزيري موسوي در دور دوم رياست جمهوري حضرت آيت الله خامنه اي حاصل عقل جمعي فرماندهان جنگ بوده است، مي گويد:
اين تشخيص خود آقاي رضايي و چند نفر ديگر از اطرافيان ايشان بوده است.7
محسن رفيقدوست به رغم اختلاف با نخست وزير، مدتي در كابينه موسوي ماندگار شد، اما موسوي از اينكه وزير سپاه گزارش جبهه ها را نخست در اختيار رئيس جمهور و رئيس شوراي عالي دفاع قرار مي داد، به او اعتراض مي كرد.8 سرانجام نيز نخست وزير، علي شمخاني را در وزارت سپاه جايگزين رفيقدوست كرد. با اين حال برخي از گرايش ها در اين دولت با اين گونه تغييرات هم نمي توانست پوشيده بماند. در اولين ماه هاي پس از جنگ يعني زماني كه امام خميني در آخرين ماه هاي حيات دوران ساز خود، حكم ارتداد و مهدور الدم بودن سلمان رشدي نويسنده هتاك به پيامبر اعظم(ص) را صادر كردند، بگو مگويي بين بهزاد نبوي و علي شمخاني در هيئت دولت به همين مناسبت در گرفت. بر اساس آنچه محسن رفيقدوست روايت مي كند، بهزاد نبوي گفته بود:
مگر ما مسلمان تنوري هستيم كه هر خميري را كه امام صاف كند، توي تنور بزنيم؟9
چنين گرايشي بر خلاف منويات امام پيش از آن هم به دفعات از سوي كارگزاران دولت موسوي ديده شده بود. امام در ابتداي سال 1367 و با سخت شدن شرايط جنگ در پيامي خطاب به مردم اين جمله را فرموده بودند:
امروز ايران كربلاست، حسينيان آماده باشيد.10
روغني زنجاني، وزير برنامه و بودجه دولت موسوي در خاطراتش از آن روزها به گفت وگوي خود در اين مورد با نخست وزير اشاره مي كند، او به ميرحسين موسوي گفته بود:
دو راه حل بيشتر نداريم. آن را با امام يا با روساي قواي سه گانه در ميان بگذاريد. يا راه امام حسين را در پيش بگيريد و كاري هم به ماندن و نماندن حكومت و نظام نداشته باشيد و آن را هم علناً اعلام كنيد و بگوييد بر اساس هدف و اصولي كه داريم حتي به قيمت از بين رفتن نظام. شايد مردم نخواهند ما تا اين ميزان جلو برويم.11
اين سخن در واقع توجيه مسئولان اجرايي آن زمان، نسبت به بي اهتمامي طولاني مدتشان در قبال نبردي بود كه به قصد نابودي انقلاب و نظام اسلامي آغاز شده بود و از سوي دو قدرت مسلط بر جهان (بلوك غرب و بلوك شرق) حمايت مي شد. دنباله خاطره روغني زنجاني، نگاه واقعي موسوي به مقوله دفاع مقدس و نيز خواسته هاي امام خميني را نشان مي دهد:
بعدها آقاي موسوي از صراحت و به تعبير خودشان از شجاعت من تقدير و تشكر كرد.12
اين در حالي بود كه حتي برخي از بلندپايه ترين مقامات اقتصادي دولت موسوي با اين ديدگاه مخالف بودند. دكتر محمدجواد ايرواني، وزير امور اقتصادي و دارايي آن دولت مي گويد:
حوزه اقتصاد هيچ گاه مانع از ادامه جنگ نشده است. ما از نظر اقتصادي توان اداره جنگ را داشتيم و بخش اقتصادي هيچ گاه موجب آسيب دفاع از كشور نشد.. ما توان اداره جنگ را داشتيم. مگر با 7/5 ميليارد دلار درآمد ارزي بسياري از طرح هاي زيربنايي و كارخانجات بزرگ را تخصيص نداديم؟ مگر بازسازي پالايشگاه ها، نيروگاه ها و كارخانجات مهم نظير كارخانجات سيمان، لاستيك و... در زمان جنگ و همزمان با جنگ صورت نمي گرفت؟ مگر بسياري از دستاوردهاي صنعتي و علمي معلول اين دوران سخت نبود؟... كاملاً؛ ما از بعد اقتصادي مي توانستيم جنگ را ادامه دهيم.13
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سارا لاهوتي، اميد و دلواپسي (كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني سال1364)، (تهران دفتر نشر معارف انقلاب، 1387)، ص 22.
2 . مرتضي ميردار، خاطرات حجت الاسلام والمسلمين علي اكبر ناطق نوري، جلد2، (تهران مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، پاييز 1384)، ص 73.
3 . صحيفه امام، جلد 19، ص 393.
4 . مرتضي ميردار، پيشين، ص 75.
5 . شاهد توحيدي، بررسي پيشينه فكري و سياسي ميرحسين موسوي در گفت و گوي «جوان» با حميدرضا نقاشيان، موسوي از ابتدا با خط امام(ره) زاويه داشت،
13196 http://javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id .
6 . دولت موسوي و نسبت آن با دفاع مقدس در گفت وگوي «جوان» با محسن رفيقدوست.
www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?id=31817
7 . همان.
8 . همان.
9 . همان.
10 . صحيفه امام، ج 21، ص 11.
11 . بهمن احمدي امويي، كتاب اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي، گفت وگو با مسعود روغني زنجاني، به نقل از گزارشي از استعفاي ميرحسين موسوي در شهريور 1367، استعفا در روزنامه ها، رمز عبور- ويژه نامه سياسي روزنامه ايران، هديه نوروزي 1389، ص 112.
12 . همان.
13 . گفت وگوي ايران با دكتر ايرواني وزير اسبق اقتصاد، سال67 از نظر اقتصادي توان اداره جنگ را داشتيم، رمز عبور 5، ويژه نامه اقتصادي روزنامه ايران، ص27.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14