(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 - شماره 20208 

نگاهي به مسئوليت پذيري اجتماعي افراد در جامعه ( بخش نخست)
مسئوليت هاي اجتماعي در غبار بي تفاوتي ها



نگاهي به مسئوليت پذيري اجتماعي افراد در جامعه ( بخش نخست)
مسئوليت هاي اجتماعي در غبار بي تفاوتي ها

حسن آقايي
شتك چند قطره آب از شيلنگ مغازه داري كه پياده رو را مي شست تا باصفا شود، سخت ناراحتش مي كند و حتي اعتراض هم مي كند. چند قدم كه مي رود از كيف دستي اش دو سه برگ دستمال كاغذي بيرون مي آورد رويه كفشش را پاك مي كند و مچاله دستمال را به پياده رو پرت مي كند... عادت شده ديگران را سرزنش مي كند و خود را هرگز همچنين است كه رفت وآمد و عمليات تعميراتي خانه همسايه را براي دو سه روز تحمل نمي كند ولي بوق زدن هاي ساعت 2 بعد از نيمه هنگام خداحافظي كه جماعتي را آزرده، نمي بيند.
... ملاحظات رفتاري اجتماعي از بي توجهي ها مهجور شده وليكن منتظريم، شهر گلستان بماند البته اگر اين زيبايي، سرپوش نازيبايي ها نشود يا نباشد. ولي اين انتظار بجايي است كه دستگاه هاي ذي ربط در گستره امور اجتماعي از هر نوع ،پيگير جدي مسئوليتهاي اجتماعي باشند.
در اين سري گزارش نظر برخي شهروندان مشاغل آزاد، كارشناسان و صاحب نظران در پيرامون فرايندهاي ناهنجاري هاي فوق و حس مسئوليت پذيري اجتماعي افراد را مي خوانيد.
ريختن آشغال، پسماندهاي غذايي و ضايعات ساختماني در معابر و جوي آب، تردد و گذاشتن موتورسيكلت در پياده رو، انباشت اجناس دكانداران در گذرگاه عابران، انداختن پوست موز كف معابر و نقش بر زمين شدن عابر، بي ملاحظگي راننده هنگام تردد مردم از عرض خيابان ولو خطوط سفيد، فراموشي طرز درست راه رفتن: از دست راست، ديوارنويسي هاي تبليغاتي- خدماتي روي در و ديوارهاي شهر، شكستن شاخه درخت و نهال، راه رفتن روي چمن پارك ها، انداختن آب دهان بر زمين، پاره كردن صندلي اتوبوس، توقف خودرو جلوي پل و عذاب سوار و پياده شدن انبوه جمعيت از واگن هاي مترو، اين موارد برخي از رفتار و كردار زشت و قانون گريزي، محروميت سازي علني آسايش در جامعه ناشي از عدم حس مسئوليت اجتماعي است كه بسياري مبتلا به اين ناهنجاري ها مي باشند. در همين حال و به ظاهر كم نيستند افرادي كه چنين اعمال را نفي كرده از اين گونه تخلفات و غفلت هاي ديگران گلايه دارند، ولو آن فروشنده هايي كه خود بساط كالاي شان را در پياده رو مي گسترانند و حتي كساني كه حاشيه خيابان را با گذاردن ميله فلزي، موتورسيكلت، چهارپايه و... منع و اشغال كرده كه خودروها در اين محوطه پارك نكنند تا مغازه شان در ديد مشتري باشد. گاه اين نوع تعرض به حريم خيابان كه محل عبور و مرور همگاني است باعث شده بين راننده و مغازه دار جر و بحث صورت گيرد.
تذكر پدر، عادت بچه
يك فروشنده لوازم التحرير اظهار مي دارد: بي تفاوتي ها نسبت به احساس مسئوليت هاي اجتماعي از كودكي عادت شخص و افراد مي شود. فرضاً كودك هنگامي ديده است افرادي آشغال و برخي ضايعات ديگر را در آب جوي مي ريزند و مي شنيده آب جوي آت و آشغال ها را مي برد، او هم از آن روش و گفتار غيرمعقولانه، بدآموزي و بي اعتنايي نسبت به پاكيزگي آب و ريختن آشغال در جوي را ياد مي گيرد و در بزرگسالي هر چيز غيرقابل استفاده مثلا پاكت تنقلات، ظرف نوشيدني و... را راحت داخل جوي مي اندازد.
«محمدرضا صادقي» ادامه صحبتش اين است كه نسبت به احساس مسئوليت هاي اجتماعي بي تفاوت نيست و در ادامه مي افزايد: «وظيفه مسئوليت اجتماعي بايد از حرف به عمل درآيد. او تعريف مي كند: «پيشتر در سفر ي، فرزند كم سنش كه مشغول خوردن بستني بوده، ظرف بستني از دستش به زمين مي افتد. عكس العملي نشان نمي دهد. او به فرزندش مي گويد: «ظرف بستني را بردارد و اگر برندارد عمل زشتي انجام داده است.» بچه بلافاصله آن را برمي دارد مي برد داخل سطل زباله دان مي اندازد. جالب اين كه همان نزديكي دو ليوان بستني خوري در پياده رو مي بيند. اين بار بدون آن كه پدر بگويد، ليوان ها را برمي دارد به زباله دان مي اندازد... حالا چند سالي از آن سفر مي گذرد، آن فرزند، ديگر چيزي روي زمين نمي اندازد و حس مسئوليت تميز نگاهداشتن محيط به صورت يك وظيفه عادتش شده است.»
وقتي پا جاي پاي ديگري گذاشته مي شود...
نظر «علي اكبر پادگانه» شاغل در يك چاپخانه، در پيرامون حس مسئوليت هاي اجتماعي افراد، مترادف با اين مضمون است كه بايد نهادمان از نو، نهال شود. او بعد به شيوه راه رفتن هاي اكثر مردم اشاره دارد و توضيح مي دهد: «اصول راه رفتن در گذرگاه ها به اين صورت است كه بايد از سمت راست (دست راست) حركت كرد تا مانع عبور همديگر نشويم اما مشاهده مي كنيم به ندرت فردي اين رسم راه رفتن را رعايت مي كند. اغلب موجب برخورد با يكديگر و تحريك اعصاب و بدخلقي آن كه درست راه مي رود شده اما جالب تر، آن كس يا كساني كه سبب اين ناراحتي ها مي شوند طرف مقابل را مورد اعتراض قرار مي دهند ! به عبارت ديگر يعني بدهكار، هميشه طلبكار مي شود!»
سوي ديگر صحبت اين شهروند، نوع ديگري بي توجهي به وظيفه و بي اعتنايي به حق ديگران است: همسايه از چند پله ساختمان پايين مي آيد كيسه زباله اش را دم درمي گذارد و برمي گردد... من همسايه هنگام خروج از خانه، ناراحت از اين بي ملاحظگي ناچار كيسه زباله را مي برم توي سطل زباله دان كه حداكثر ده متر فاصله دارد مي اندازم... چقدر و تا كي مي شود تذكر داد؟! چنين سهل انگاري نسبت به وظيفه و مسئوليت اجتماعي نيز باعث مي شود بروبچه ها هم به اين عمل نادرست عادت كنند و از همين خردسالي، فرهنگ مسئوليت پذيري و آداب پسنديده اجتماعي برايشان بي معني مي شود.»
كاغذي كه هماهنگ با لباس نبود
بيشتر صندلي هاي اتوبوس خالي است. روي صندلي تك نفري كه رويه اش برش خورده است نشسته ام. يك مرد با اندكي فراتر از ميانسالي مي آيد روي صندلي سمت ديگري مي نشيند. جثه اي تكيده و سر و وضع پاكيزه و مرتب دارد. يك برگ كاغذ قطع مستطيلي با متن تبليغاتي دستش را مي خواند... بعد آن را راحت به كف نظيف اتوبوس مي اندازد. او اما رنگ كت، پيراهن، شلوار، جوراب و كفش اش با رنگ موي سرش يكدست هماهنگ و «ست» شده كه جالب مي نمايد.»
براي يك نماينده مجلس هم مي گويم: عادات كهنه و مداوم گذاردن كالاهاي دكاندار و تردد موتورسيكلت در پياده رو، بي ملاحظگي راننده خودرو و همچنين راكب موتورسيكلت كه فرصت لحظه اي هم براي عبور عابران حتي از خطوط سفيد عرض خيابان نمي دهند، ريخت و پراكندگي انواع آشغال در گذرگاه و آبراه، ضايعات ساختماني، چاله چوله سطح محل رفت و آمد و تأخير مرمت كنده كاري خدمات شهري، زشت سازي ديوارها با خط نويسي و برچسب هاي كاغذي تبليغاتي آشكار و ملموس را كه برآمده از عدم احساس مسئوليت برخي مردم در رعايت وظيفه انساني- شهروندي است.
... اما سخنگوي كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي از اين بدرفتاري ها بي اطلاع نبود كه خود شاهد پرتاب كيسه زباله از بالاي ساختماني به پايين نيز بوده است.
«سيد جواد زماني» مي گويد: «ما در حال حاضر به لحاظ اخلاق اسلامي و ايراني و آنچه كه مورد تاكيد گفتار بزرگان ديني است، هر يك از مشكلات مذكور، باعث آسيب رساندن به مردم است را قبيح و زشت مي دانيم چرا كه هر يك، رفتارهاي معمولي را مختل مي كنند. به عنوان مثال، راننده اي كه با عمل خلاف ايجاد ترافيك و اخلال در عبور خودرويي حامل شخص مريض و 5-4 خودروي ديگر مي شود، از يك جهت حقوق شهروندي و از طرف ديگر مسئوليت اجتماعي خود را ناديده مي گيرد.»
تبديل حرف به عمل
«زماني» با تعريف اين كه «چند روز پيش از كوچه اي رد مي شده ناگهان يك كيسه پلاستيكي آشغال از پنجره فوقاني يك واحد مسكوني به پايين پرتاب مي شود كه بر سر كسي در كوچه، نمي افتد، در ادامه، اظهار مي دارد: «شما در سراسر خيابان هاي تهران از هر كس بپرسيد اين نوع كارها را قبيح مي داند حتي آن مغازه دار كه جعبه اجناسش را در پياده رو گذاشته و عبور و مرور مردم را مختل كرده است نيز سد معبر را عملي زشت مي داند اما خودش پياده روي محل عابران را اشغال كرده است، در حالي كه ما بايد حرفمان را به عمل تبديل كنيم...»
دوسويگي مسئوليت اجتماعي
فرصت هاي آسايش و ايمني را از طريق انواع اعمال مغاير شأن آدميت از ديگران سلب كردن و با كار و بار خود را به هر روش غيرحق و نادرست به مقصد بردن، به يقين باز خورد چنين كردارها فردا دامنگير خودمان شده و در نتيجه خلاء همياري و لزوم مسئوليت پذيري همگاني در محيط زندگي دستخوش ناسالمي رفتار، زشتي گفتار، نفوذ به حريم غير و... و اكسير ارزشمداري منش انساني خواهد شد.
كيفيت نظام و جايگاه اجتماعي در هر جغرافيا، به طور كلي به دو صورت شكل مي گيرد: يكي از سوي مديريت و ديگري توسط افراد جامعه اما انضباط، عمل درست و صدق گفتار است كه تربيت صحيح را به كودك مي آموزد. بديهي است چنانچه خردسال به مرور زمان چنان بسترهايي را احساس و درك كند، در سنين بزرگي آن تربيت و آموزش ها را سرلوحه رفتار خود قرار داده و مسلماً در نظم اخلاقي و وظيفه مسئوليت اجتماعي خود رعايت مي نمايد. و در يك نگاه گسترده، جامعه اي كه چنين تربيت شده و مبناي اصيل امور اجتماعي را در مديريت درست خانواده و سپس در مديريت كلان تجربه كرده، حس مسئوليت اجتماعي و رعايت موازين اخلاقي و فرهنگي را مي پذيرد و گام خطا در هيچ جهتي برنخواهد داشت چرا كه جامعه چنين ضوابط و اصول را پذيرفته و بنابراين، حرمت، امنيت و آسايش خود را از يكپارچگي عمل از منحني نهاد خانواده، مديريت كلان و جامعه مي داند.
... علل ضعف حس مسئوليت اجتماعي يا افت فرهنگ مداري و بي ميلي نسبت به هر آنچه كه بر بخشي از ارزش هاي اجتماعي تاثيرگذار است، متعدد مي باشد، از قبيل عدم آموزش از كودكي، كمبود حمايت فردي از توسعه فرهنگي كه به رغم گفتارهاي مستمر متوليان، كمتر عملي شده، كاستي يا بي توجهي رسانه ها خاصه سيما به مقولات مسئوليت هاي اجتماعي، بي اعتنايي فرد و افراد نسبت به غفلت يا خطاكاري ديگري مثلا نظير گوشزد كردن به راننده اي كه مشغول پارك خودرواش مقابل پل يك خانه به رغم نوشتن جملاتي روي در مقابل پل: لطفاً پارك نكنيد و...، ريختن انبوه آشغال كنار كوچه و حريم خانه ها كه بوي زننده آن حتي براي هر رهگذري آزاردهنده است و باز ديوارنويسي كه: آشغال و زباله در اين محل نريزيد!... چنان اعمال و چنين تذكرات در واقع چندان- كه هيچ- برازنده منش انساني نيست كه امروزه روز ديگر سبب تعجب هم مي شود.
فرايند برخي ناهنجاري و بي تفاوتي هاي ديرينه كه همه روزه موجب ايجاد آسيب هاي بهداشت رواني، آشفتگي فكري و خلاف مقررات ايمني و آسايش همگاني شده و نشانگر نبود حس مسئوليت اجتماعي مي باشد، در تجزيه و تحليل كارشناس ارشد برنامه ريزي فرهنگي، در قالب يك مثلث آموزشي، جامعه شناسي و فرهنگي مطرح مي شود. در اين شكل، نقش آموزش برجسته تر از موارد ديگر است.
ريشه يابي عدم حس مسئوليت اجتماعي
به گفته «رضا مددي»، احساس مسئوليت اجتماعي از دو جهت قابل بحث و مطالعه است: يكي فرهنگي و ديگري جامعه شناسي و آموزشي.
وي در اين خصوص توضيح مي دهد: «رفتارهاي اجتماعي كه در خيابان، محل كار و خريد براي ارتباط مردم با يكديگر معني مي شود بخشي از عدم آموزشي است كه بايستي افراد در دوران تحصيل مدارس آموخته باشند. حال بايد گفت همه اين نقض هاي حقوق اجتماعي به عدم رعايت و محترم نشماردن حقوق همديگر و قانون و نظم، برمي گردد و به آموزش هايي كه از طريق آموزش و پرورش و مدارس بايد در وجود مردم شكل بگيرند و عمل شود.»
اين كارشناس ارشد برنامه ريزي فرهنگي، در ادامه صحبت خود تاكيد دارد: «مسئوليت پذيري هر شهروند در نظم، قانون و روابط اجتماعي مستلزم داشتن آموزش است زيرا بدون آموزش، اين موارد گفته شده رعايت نمي شود. اساس اين آموزش در پيش دبستاني، دبستان، راهنمايي و دبيرستان مي باشد؛ آنجاست كه فرد از كودكي، سپس از طريق رسانه ها و از همه مهم تر همانا آموزش و پرورش، حس و تربيت مسئوليت پذيري بچه براي جامعه پرورانده و آموزش ديده شود. لذا بايد ريشه هاي نابساماني را در مدارس جست وجو كرد كه به اين مسايل، خوب پرداخته نمي شود. بنابراين، آثار عدم توفيق آموزش هاي رسمي و غيررسمي و نبود موفقيت خانواده را در اين مباحث مي بينيم و آنچه در جامعه ملاحظه مي شود مشكلات آموزشي، تربيتي و رفتاري مدارس است كه خود را به صورت هاي گوناگون نشان مي دهد...»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14