(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 6 خرداد 1391 - شماره 20218

گفت وگوي مجازي و تهديدهاي اينترنتي
يادداشت هاي خبرنگار كيهان از سفر 10 روزه به عتبات عاليات ( قسمت سوم)
صاحب حوض پيامبر
سينما وگيم نت سرگرمي جديد خوابگاه هاي دانشجويان



گفت وگوي مجازي و تهديدهاي اينترنتي

هك كردن اطلاعات رايانه اي از سوي هكرها بزرگترين مشكل براي كاربران كامپيوتر و حتي مردم عادي است كه با خيال راحت اطلاعاتشان را در سايتي قرار مي دهند و از حفظ امنيت آن بي خبراند.
بسياري از هكرها هدفي جز سرقت يا ارعاب ندارند و هميشه در كمين اند. درست وقتي فكر مي كنيد كه همه راه هاي نفوذ آنها را بسته ايد يا وقتي فكر مي كنيد كار شما در برابر خطرات امنيتي الكترونيكي مصون است، آنها يك راه جديد پيدا مي كنند و شما را به دردسر مي اندازند.
ما همه جا در معرض اين حملات هستيم. در اين ميان، تنها گزينه موفق و موثق براي مقابله با اين حملات، علاوه بر گوش سپردن به هشدارهاي امنيتي كارشناسان سايبري، داشتن رفتاري منطقي و محتاطانه با اتفاقات جديد در فضاي سايبري است كه هر فرد يا شركت مي تواند در پيش بگيرد. هر چند با اين اقدامات، حملات مجازي كاملا از بين نمي روند اما دست كم به حداقل مي رسند.
با وجودي كه ويروس هاي گوشي هوشمند هنوز فراگير نشده اند، اما براساس آماري كه به تازگي منتشر شده، اين روزها اخبار مربوط به حملات متني بيش از قبل به گوش مي رسد.
در حال حاضر رايانه هاي شخصي عمدتاً در برابر حملات سايبري مقاوم هستند و طبيعي است كه هكرها بيشتر به سوي ابزارهاي همراه تمايل پيدا كنند. انگيزه اين هكرها عمدتاً مالي است و حملات متني به آنها اين امكان را مي دهد تا به نوعي به سيستم گوشي هاي هوشمند راه پيدا كرده و اقدام به سرقت مالي كنند.
دليل آن هم اين است كه اين روزها گرايش عمومي به گوشي هاي هوشمند بيشتر شده است.
البته اين فقط افراد نيستند كه در معرض اين حملات قرار دارند، بلكه كارمنداني كه در يك شركت تجاري كار مي كنند نيز با داشتن گوشي هاي هوشمند عملا شركتي را كه در آن كار مي كنند نيز ممكن است به خطر بيندازند.
به طور كلي حملات پيامكي اغلب به خاطر اينكه در قالب يك عكس غيراخلاقي يا خنده دار براي كاربر ارسال مي شود، خطرناك هستند زيرا به محض اينكه كاربر پيامك را باز مي كند اين بدافزار بلافاصله روي گوشي همراه او نصب مي شود و مي تواند به تمام اطلاعات او دسترسي يابد. بدين ترتيب او بدون اينكه شما بدانيد از حساب شما براي ارسال پيامك يا حتي خريد اينترنتي استفاده خواهد كرد.
از سوي ديگر با وجود آموزش ها و هشدارهايي كه در اين زمينه داده مي شود، اين حملات همچنان صورت مي گيرند و افراد به راحتي در دام هكرها مي افتند.
كارشناسان اينترنت توصيه مي كنند شركت هاي تجاري اقدام به تدوين قوانين سخت گيرانه اي كنند كه براساس آن كارمندان نتوانند با شبكه هاي شركت يك پيامك را باز كنند. توصيه آنان به كاربران عادي نيز اين است كه در چنين مواقعي منطقي رفتار كنند بدين صورت كه از كليك كردن روي لينك هاي متني افراد ناشناس خودداري كنند.
همه سيستم ها در خطراند
يك تصور عمومي غلط اين است كه فقط شبكه هاي باز در معرض حملات هكرها قرار دارد. اما نفوذ به سيستم هاي بسته نيز براي هكرها بسيار ساده است و از اين رو بايد با اتخاذ تدابيري همه راه هاي نفوذ در شبكه هاي هوشمند را بست.
مثلا مي توان به ويروس استاكسنت اشاره كرد كه سال گذشته ده ها هزار رايانه شخصي را به كلي نابود كرد.
اين ويروس عمدتاً از طريق فلش درايورها به سيستم هاي امنيتي نفوذ كرده بود. در واقع استاكسنت نشان داد كه به راحتي مي توان يك سيستم را به نابودي كشاند. به گفته مورهاوس، يك هدف جديد ديگر هكرها، شبكه هاي برق هوشمند است كه از ابزارهاي الكترونيكي براي كنترل جريان برق استفاده مي كنند. در حال حاضر بسياري از نيروگاه هاي برق در سراسر جهان سرگرم آزمايش هاي متعدد براي شناسايي و بستن راه هاي نفوذ به سيستم خود هستند. اما شبكه هاي برق هوشمند در برابر حملاتي كه به هكرها اين امكان را مي دهد تا برق يك ساختمان را قطع كنند، بسيار آسيب پذيرند.
هكرها عمدتاً براي شناخت اهداف مورد نظر خود به رسانه هاي عمومي مراجعه مي كنند و از طريق آشنايي با ابعاد فناوري مثلا نيروگاه ها كار خود را براي نفوذ در اين اهداف آغاز مي كنند. براي مثال كافيست هنگام بهره برداري از يك شبكه برق در رسانه ها اعلام شود كه مثلا از سيستم كنترلي زيمنس در آن استفاده شده است. همين كافي است تا هكرها بدانند از كجا و چگونه كار خود را آغاز كنند.
در اين حالت بهترين كار براي مقابله با اين حملات اين است كه شبكه هاي برق هوشمند را به صورت مستقل ايجاد كرد بدون اينكه الزاماً آن را به شبكه هاي ديگر وصل كنيم. ضمن اينكه اجراي آزمايش هاي متعدد و متوالي براي شناسايي نقاط آسيب همچنان از اهميت فراواني برخوردارند. البته كارشناسان چنين تدابيري را نيز براي كاربران خانگي نيز توصيه مي كنند.
موقعيت ايده آل براي هكرها
برخي جوانان و نوجوانان در شبكه هاي اجتماعي عضو هستند و از طريق آن با دوستان و آشنايان خود تماس مي گيرند اما همين شبكه هاي اجتماعي ما را در برابر حملات هكرها آسيب پذير مي كند بدين صورت كه هكرها از طريق دوستان ما يا دوستان دوستان ما به ما نزديك مي شوند و به اطلاعات شخصي ما دسترسي پيدا مي كنند.
اين اطلاعات مي توانند آنان را به اطلاعات ديگري راهنمايي كنند كه زمينه را براي سرقت و فريب ما فراهم مي آورند. مثلا يك نفر در قالب دوست يا همكار با شما دوست مي شود و سپس اين دوست جديد مستقيماً با شما تماس برقرار مي كند كه معمولا از طريق پيام هاي متني است و شما هم به او اعتماد مي كنيد زيرا او در واقع دوست يكي از دوستان شما است و همين سرآغاز يك فريبكاري مي شود.
به طور كلي شبكه هاي اجتماعي يك فرصت ايده آل در اختيار هكرها قرار مي دهند تا به هدف خود برسند به خصوص كه شما نمي توانيد هويت واقعي افراد را شناسايي كنيد. از ديگر ترفندهاي هكرها راه اندازي صفحاتي در شبكه هاي اجتماعي با عناوين رسمي مثلا صفحه يك شركت بزرگ است و در همين صفحات است كه طعمه هاي خود را به دام مي اندازند.
البته اين اقدام هكرها در واقع يك ضربه دو جانبه است زيرا از يك طرف به اطلاعات شخصي طعمه هاي خود دسترسي مي يابند و از طرف ديگر وجهه يك شركت بزرگ را در نظر عمومي مخدوش مي كنند.
كارشناسان از افراد مي خواهند در چنين محيط هايي منطقي برخورد كنند بدين صورت كه در پذيرش دوستان خود ابتدا از هويت آنها مطمئن شوند و سپس آنها را در جمع دوستان خود بپذيرند. تنظيمات امنيتي در شبكه هاي اجتماعي از ديگر تدابيري است كه فرد مي تواند با كمك آنها از خود در برابر حملات هكرها استفاده كند.
در حال حاضر شبكه هاي اجتماعي روش ارتباطي ما را دستخوش تغييراتي قرار داده است كه البته برخي معتقدند اين دگرگوني ها مثبت نيست و مي تواند به ضرر ما تمام شوند. بدين صورت كه گفتگوهاي مجازي از طريق كامپيوتر در محيط كار يا خانواده مي تواند باعث شود يك فرد اسرار شركت شما و خانواده تان را از زير زبانتان بيرون بكشد.
گفت وگوي مجازي و تهديد اينترنتي از جمله موضوعات جديدي هستند كه همواره ما را تهديد مي كنند. بدين صورت كه افراد ناشناس تلاش مي كنند با تهديد به افشاي عكس يا اطلاعات شخصي اطلاعات بگيرند. در برخي كشورها تدابيري براي مقابله با افرادي كه اقدام به اين كارها مي كنند، صورت گرفته است اما هنوز آنطور كه بايد شرايط براي مقابله با هكرهايي كه از اين راه زندگي مي كنند، فراهم نشده است.
تهديد اينترنتي بخصوص در ميان جوانان گسترش يافته است اما بزرگسالان نيز كاملا از آن در امان نيستند. البته گفت وگوي مجازي در محيط كار بسيار شايع شده است و باتوجه به تنوع شكلي آن مشكل است تعريف مشخصي از آن ارايه كرد. اين گفت وگوها مي توانند شكل روابط شخصي يا رمانتيك را به خود بگيرند يا در قالب بحث هاي تخصصي و جدي باشند.
توصيه كارشناسان براي جلوگيري از اين نوع حملات اين است كه از همه ابزارهاي امنيتي براي مقابله با آن استفاده شود. مثل نصب فايروال يا رمزگذاري. علاوه بر اين، روساي شركت ها مي توانند يك سياست خاص تدوين كنند كه براساس آن فقط برخي موضوعات خاص را در محيط هاي سايبري مطرح كرد.
به عقيده متخصصان در صورتي كه در دام افتاديد بهترين راه گزارش اين موضوع به كارشناسان امنيتي است. مضافا براينكه نبايد سابقه ارتباطات را حذف كنيد. بلكه از آنها مي شود به عنوان سند استفاده كرد.
خطر در شبكه هاي بي سيم
براي بسياري از افراد ويژگي هاي جديد شبكه هاي بي سيم يكي از معيارهاي اصلي براي خريد آنها خواهد بود و هكرها نيز كه متوجه اين موضوع شده اند، تلاش گسترده اي را براي نفوذ در شبكه هاي موجود آغاز كرده اند.
يك هكر مي تواند به راحتي با نفوذ در اين سيستم ها دردسرهايي ايجاد كنند. هرچند تاكنون هيچ حمله مهمي در اين زمينه صورت نگرفته است اما كارشناسان امنيت مجازي در دانشگاه كاليفرنيا و واشنگتن تاكنون توانسته اند مثلا به رايانه هاي چند خودرو پيشرفته نفوذ كرده و از راه دور سيستم ترمز، سرعت سنج و موتور آنها را از كار بيندازند يا با قفل كردن درهاي خودروها تمام سرنشينان را حبس كنند.
اين كارشناسان براي اين كار فقط از يك لپ تاپ استفاده كردند، بدين صورت كه اول لپ تاپ را به سيستم خودرو شناسانده اند و بعد با اطلاعاتي كه از سيستم گرفته اند خلأهاي امنيتي را شناسايي و به آن نفوذ كرده اند. از جمله بخش هاي آسيب پذير اين سيستم ها، بي سيمي بودن آنهاست و به گفته اين كارشناسان؛ خرده سيستم هاي بي سيمي از جمله بهترين راه ها براي نفوذ هكرها به سيستم رايانه اي داخل خودرو هستند.
اما چندان جاي نگراني نيست چرا كه اين فناوري سرعت پيشرفت بالايي دارد و شبكه هاي بي سيمي آتي براي خودروها عمدتا براي ارتباطات در فواصل محدود طراحي شده اند و اين مسئله باعث مي شود كه هكرها زياد نتوانند روي اين سيستم ها كار كنند زيرا براي اجراي عمليات خود بايد بيش از حد به خودرو نزديك شوند و اين براي آنها خطرناك است.
اما در كل وجود اين سيستم ها كافيست تا هكرها به آنها علاقمند شوند. توصيه كارشناسان به سازندگان اين نوع خودورها اين است كه تدابير امنيتي بيشتري را براي اين سيستم ها اتخاذ كنند. يكي از اين تدابير اين است كه وقتي مثلا خودرو شما سرقت شد، مي توان با كمك اين سيستم ها بلافاصله رد آن را گرفت.
يك تاكتيك ديگر هكرها كه اين روزها بيش از پيش گسترش يافته است، دستكاري در سيگنال هاي جي پي اس است. اين سيگنال ها را مي توان با يك ابزار خيلي ارزان از كار انداخت. اين ابزار از طريق ارسال پارازيت هايي خيلي راحت مي تواند دريافت كنندگان را با سينگال هاي مشابه فريب دهند طوري كه دريافت كننده عملا از كار مي افتد زيرا نمي تواند سيگنال درست را تشخيص بدهد.
اين نوع اقدامات عمدتا باعث مزاحمت مي شوند و هكرها مي توانند با برخي اقدامات ساده از آن جلوگيري كنند. البته اين نوع حملات بسيار نادر هستند و فقط كساني كه دچار مشكلات رواني حادي هستند ممكن است دست به اين اقدامات بزنند. البته برخي نگران بودند كه اين نوع حملات ممكن است براي هواپيماهاي مسافربري مشكل ساز شوند اما كارشناسان مي گويند، زياد در اين زمينه جاي نگراني نيست زيرا آنها از سيگنال هاي كاملا متفاوتي استفاده مي كنند.
با اين وجود، اين خطر بزرگ همچنان به قوت خود باقي است به خصوص وقتي پاي مسايل مالي درميان باشد زيرا ابزارهايي كه براي تامين امنيت مجازي در شبكه بانكي استفاده مي شوند، مسيري براي انتقال و جابجايي ميلياردها دلار پول هستند. هرچند اختلال كامل در تعاملات بانكي كاري بسيار دشوار است، اما يك هكر صنعتي مي تواند با اقدامات خود مشكلات فراواني را براي بانك ها ايجاد كند.
اين موارد به طوركلي تهديدات عمده اي هستند كه در فضاي مجازي همه كاربران عادي و حرفه اي را تهديد مي كنند و با وجود تدابير امنيتي بسياري از آنها هنوز با قوت و شدت ادامه دارند. بسياري معتقدند دليل اين امر اين است كه فناوري امنيتي تا حدي ناكارآمد است كه كارشناسان منتظر مي مانند تا يك فاجعه اي رخ بدهد و بعد آنها تازه وارد عمل مي شوند. در واقع اين هكرها هستند كه هميشه يك گام از كارشناسان امنيتي جلوتر هستند و آنها هستند كه قبل از خود كارشناسان به نقاط ضعف سيستم هاي امنيتي پي مي برند. اما در اين شرايط براي حفظ امنيت سايبري همانطور كه كارشناسان تاكيد دارند، داشتن رفتار منطقي در مواجهه با پديده هاي جديد مهم ترين كاري است كه مي توان درپيش گرفت.
عليرضا سزاوار

 



يادداشت هاي خبرنگار كيهان از سفر 10 روزه به عتبات عاليات ( قسمت سوم)
صاحب حوض پيامبر

رحيم چوخاچي زاده مقدم
بيشتر از 4 ساعت بود كه در راه بوديم. درنزديكي نجف. همه نگاه ها به بيرون از پنجره بود انگاركه به دنبال گمشده اي باشند. كسي را نديدم كه خواب باشد. به نظر مي آمد هركس دوست دارد اولين نفري باشد كه تابلوي ورود به نجف را مي بيند. حداقل خودم به شدت به دنبالش بودم. شايد حكمتي در اين كار بود و من ازآن بي خبر.در تهران هم كه بودم يكي از همكارانم التماس داشت و مي گفت ، وقتي اتوبوس وارد حريم شهر نجف شد، بايستم و به نيابت از او و مادرش به آقا عرض ادب كنم. با ديدن تابلوي « به نجف خوش آمديد» لحظاتي شوكه شدم و بلافاصله به نيت آن دوست سلامي و عرض ادبي كردم وبرگشتم تا به بقيه هم اطلاع بدهم . متوجه شدم كه آن ها هم به سليقه خودشان درحال عرض ارادت به آقا هستند. خانم مصطفوي هم كه اكنون متوجه ورودمان به نجف شده بود نيم خيزايستاده بود واين زمزمه را
مي كرد:«السلام عليك يا اميرالمومنين» ببخشيد آقا! مزاحم شديم. ما ميهمان شماهستيم آقا! تورا به جان فاطمه ما را قبول كن...».
لحظاتي است كه وارد شهر نجف
شده ايم و درحال طي كردن خيابان هايي هستيم كه قرار است ما را به حرم برساند. حاج آقا كاهه با سرك كشيدن از
پنجره هاي سمت راست و چپ اتوبوس دنبال مناره ها و گنبد حضرت بود. ظاهرا شاخصه آدرسي كه در ذهن اش بود ديواره هاي «وادي السلام» بود. ابتدا ديواره هاي اين قبرستان وسيع را پيدا كرد و نشانمان داد و بعد بلافاصله چرخيد و از پنجره هاي آن طرف اتوبوس رد حرم را گرفت ومثل كسي كه گمشده اش را پيدا كرده باشد با اشاره دست و با صداي بلند به نحوي كه همه بشنوند گفت:«آن هم حرم مولاعلي» وبعد مثل سربازي كه در برابر فرمانده اش خبردارايستاده باشد، فوري خود را جمع و جور كرد. قامت خميده اش را راست كرد و دركمال ادب به آقا سلام داد...
حركات و سكنات حاج آقا كاهه برايم خيلي آشناست، او مرا به ياد شهيد كاهه مورد نظرم مي اندازد، داشتم به اين نتيجه مي رسيدم كه حاج آقا بايد يك نسبتي با اين شهيد داشته باشد. حيف كه هنوز با او به قدري خودماني نشده بودم كه بتوانم
اين گونه سوالات را از ايشان داشته باشم!.
عاشقي و اسارت
دربرابر جلال و شوكت آقا
طولي نكشيد كه جملگي با بدني
گرد و خاك گرفته از خستگي و گرد و غبار راه و با غسل زيارت دربرابر عظمت بالا و والاي مولاي متقيان حاضر ديديم و خويش را در برابراين جلال وشوكت(صاحب حوض پيامبر) بسيار كوچك و حقير يافتيم، اما انگار دستي پرمهرو محبت اززير چانه بر مي آمد و سرمان را به رسم ميهمان نوازي آرام، آرام بالا مي كشيد به نحوي كه از عزت و بزرگي او كم نمي شد اما شرمندگي و قصورمان درمحبت به اهل بيت را كم كم تر مي كرد ورفته رفته آرامش خاصي برما حاكم مي شد. به نحوي كه با رويت تابلوي سردر ورودي حرم(السلام عليك يا اميرالمومنين) چهره متبسم امام را به رسم خوش آمدگويي حس مي كرديم، همان تبسم و لبخندي كه يتيمان كوفه بيشتر و بهتر از همچو مايي به آن آشنا بودند.
قبلاها اين گفته را بارها به گوش خود شنيده بودم كه «زيارت حرم اميرالمومنين، اول بارش عاشق ات مي كند، اما باردوم كه رفتي اسيرت مي كند» ولي تااين اندازه آن را درك نمي كر دم. برايم حيرت انگيزبود!. حاج آقاكاهه با اينكه چندمين سفرش بود اما خيلي بي تاب تر از بقيه ، بي وقفه اشك مي ريخت و بي صبرانه گريه مي كرد ولي من مثل كسي كه در ميدان مين گيرافتاده باشد شوكه شده بودم و مبهوت آنچه كه
مي ديدم. روحاني كاروان زيارت امين الله را اين طور شروع كرد: ...السلام عليك يا امين الله في ارضه، و حجته علي عباده، السلام عليك يا اميرالمومنين(سلام برتو اي امين پروردگار درزمين، و حجت خداي بربندگانش، سلام برتو اي اميرمومنان)،...حتي دعاك الله الي جواره، فقبضك اليه باختياره، والزم اعدائك الحجه مع ما لك من الحجج البالغه علي جميع خلقه(ودر پايان عمر كه خدا تو را به جواررحمت خود دعوت فرمود، به اراده خود روح پاكت را قبض كرد و بر دشمنانت حجت را الزام، با آن كه در وجود تو حجت هاي بالغه الهيه بر جميع خلق تمام بود،...).
علي جان!خودت به دادم برس...
اذن دخول خواستيم تا به حضورآن سرباز خيبرشكن پيامبرخدا برسيم. قبل از ورود قرارو مدارمان را گذاشتيم تا آن طرف هم ديگررا گم نكنيم اما چه مي دانستيم كه با ديدن رخ زيباي يار تا اين اندازه اختيار ازكف خواهيم داد. وارد صحن شديم. دراولين نگاهمان به گنبد طلا مبهوت عظمت امام شديم . علمدار چندين بار طول صحن را رفت و برگشت تا به كمك باقي خادمين دوباره همسفرانمان دورهم جمع شدند. اكنون همگي روبه روي ايوان طلا نشسته ايم و در انتظارغروب آفتاب. هركس به زبان خود و به هرشكلي كه زيبنده مقام آن امام باشد با او راز و نياز مي كند ودرد و آلام و خواسته خود را با اشاره دست آشكارمي سازد...علي جان!خودت به دادم برس...
هنوزنيم ساعت به اذان مانده. من ومحمدعلي از گروه زده ايم بيرون و خودمان را رسانده ايم بالاي سرآقا. براي زيارت وارد ايوان طلا شديم.همان جا دو ركعت نمازخوانديم و دوباره اذن دخول خواستيم و وارد حرم شديم و سپس دورآقا گشتيم. دوراول و دوم جرات نكردم دستم را به ضريح بگيرم اما در دورسوم به ياد همه كساني كه سفارش كرده بودند، وبه ياد پدرم كه هميشه دلش اينجا پرمي كشيد و از خدا مي خواست عمري باشد و چنين لحظاتي را درك كند، برپنجره هاي ضريح چنگ انداختم و بوسيدم، اول كسي كه دعايش كردم آقايمان خامنه اي بود...صداي قرآن به گوش مي رسيد، آخرين آيه هاي نزديك به وقت اذان بود بايد خودم را به جماعت مي رساندم، اما توان بيرون آمدن از حرم را نداشتم. به ياد اين جمله محمدعلي در اتوبوس افتادم كه به نقل از معلم اش مي گفت:« هركس اولين بار وارد حرم«آقا» مي شود ابهت«آقا» او را مي گيرد تا بدان حد كه نمي توان قدم از قدم برداشت. واقعا اين طوربود، پاها براي عقب رفتن و خروج مودبانه از زيرقبه حضرت ياري
نمي كردند.
صحن هاي بي سقف «آقا»
نماز مغرب وعشا را درصحن هاي بي سقف«آقا» به امامت يكي ازعلماي نجف خوانديم. صحن هاي حرم هنوزسقف ندارند و براي اينكه گرماي ظهرنجف زائرين را اذيت نكند با پارچه هاي طولي كه روي غلتك ها كلاف شده اند مسقف مي شوند. خادمين روزها با به حركت درآوردن طناب هاي بلند وچرخاندن غلتك ها پارچه ها رابازوبه سايباني براي زائرين تبديل مي كنند و در شب دوباره به حالت قبلي خود جمع
مي كنند و حال كه در اين موقع شب نم نم باران رحمت الهي در حال باريدن است، ظاهرا خادمين كه تعداد زيادي از آن ها را اكنون در بالاي حرم در آماده باش كامل
مي توان ديد، دلشان نمي آيد مانع لذت نشستن قطرات اين نعمت بيكران الهي برصورت و تن گرمازده دلباختگان اميرخود شوند.
روبه روي ايوان نشسته ايم و علمدارمان هم علم به دست در كنار من. منتظريم تا بقيه نيز به جمع ملحق شوند تا راهي هتل شويم. كاروان هاي ديگرهم همين طور. روحاني يكي از كاروان ها با سوز جانگدازي روبه زائرين كاروان خود ايستاده واز شب هجران علي مي گويدواشاره مي كند به گنبد وهمه مي گريند، باصداي بلند... ازبي وفايي مردم كوفه مي گويد، از ناسازگاري مدعيان دروغين ولايت و صحابه نماياني كه بعد از پيامبراو را تنها گذاشتند و به سقيفه نشستند. از تشييع شبانه حضرت تا كيلومترها دوراز نگاه اهريمنان كوفي سخن مي گويد و 100 سال درپرده پنهان ماندن قبر حضرت وبعد خود مي گريد و ديگران را هم مي گرياند. اين همان چيزي است كه ما بايستي آن را دراين سفر كشف بكنيم تا به قول روحاني كاروانمان براي زيارت «آقا» معرفت واقعي پيداكنيم. حاج آقا با قاطعيت تمام مي گفت اين معرفت دست يافتني است ولي كمي دقت مي خواهد و اندكي تحمل رنج راه. اومي گفت بايد چشم و گوش باطن خويش را تقويت كنيم و شهرنجف آغازخوبي براي اين كار بود. درچند دقيقه اي كه روبه روي ايوان طلا نشسته بودم وازلابه لاي جمعيت نگاهم را به ضريح آقا دوخته بودم و هرازگاهي با رفت و آمد زوار اين نگاه منقطع مي شد به مستندات تاريخي و ماجراي شهادت مولا فكرمي كردم و تشييع مخفيانه آن پيكر فرق شكافته از تيغ مارقين، در دل تاريكي شب تا به اين مكان...!
فاصله ميان«كوفه» تا «نجف» ، يعني محل سكونت حضرت امير(ع) تامرقد مطهرش حدود 8 كيلومترفاصله است، اين مسافت را با نگاهي به نقشه تاريخي اين منطقه به راحتي مي توان دريافت.
علي(ع) درمسجدكوفه ضربت خورد، درخانه خود چشم از جهان فروبست و طبق وصيتي كه كرده بود عينا مانند همسنگرش فاطمه(س) نيمه شب با آب چاهي كه درخانه داشت غسل و كفن شد. امام حسين(ع) از چاه، آب مي كشيدند و دراتاقي نزديك در خروجي كه علي را در وسط آن خوابانده بودند به امام حسن(ع) مي دادند و اوهم با دقت تمام غسلش مي داد. طبق وصيت پدر، حسن و حسين (عليهما السلام) ابتداي تابوت را بردوش گرفتند و انتهاي تابوت بردوش مرداني ازبرگزيدگان خدا قرار گرفت كه علي وعده آن را داده بود و تابوت تا دورترين نقطه از كوفه تشييع و درنقطه مقابل همين جايي كه من نشسته ام برزمين نشست، در كنار مدفن دو پيامبر الهي، نوح و آدم... دردل صحراي«نجف» كه امروز براي خودش شهري شده است و سري در ميان شهرهاي جهان درآورده است، شهري درزير آسمان خدا. شهري كه بربال ملائك قراردارد و به تعبير اميرالمومنين سجده گاه همه ملائك برحضرت آدم است.
طبيعي است براي كساني مثل من كه آگاهي كمي به تاريخ پرفراز و نشيب اسلام به ويژه دوران زندگي حضرت امير(ع) دارد حضور غير مسلح به سلاح معرفت گشت و گذاردرفاصله ميان كوفه و نجف لايه هاي پنهان، ابهامات و سوالات عديده اي به همراه خواهد داشت كه به راحتي از دل كتاب ها و حتي فيلم ها و سريال هاي تلويزيوني درنمي آيد. حاج آقا كاهه مي گفت؛ تاريخ «نجف» از زماني شكل گرفت كه غبار مرگ برچهره نوراني پيامبرخدا نشست و تاريخ «كربلا» از زماني رقم خورد كه علي را دست بسته و كشان كشان به بيعت گاه شهادت بردند ودرچند متري خانه اش فرق سرش را در محراب مسجد كوفه شكافتند. يتيمان كوفه آن شب اولين شبي بود كه با تمام وجود احساس يتيمي كردند.
تاريخ بعد از پيامبر در آيينه دل فاطمه
واقعيت امراين است كه عروج ملكوتي روح بلند پيامبر اكرم (ص) براي فاطمه وعلي ، به معني آغاز پايان زندگيشان بود ، پاياني كه به سرعت در حال فرا رسيدن بود. اين مسئله نه تنها در نگاه تحليلگر «فاطمه» ، بلكه در نگاه پرنفوذ همسرش «علي» كه انقطاع وحي را پس از عروج رسول گرامي اسلام بزرگ ترين دغدغه آينده مي ديد به راحتي آشكاربود. براي فاطمه «سقيفه » آيينه تمام نماي روزهاي بعد از پيامبربود ، او در اين آيينه به راحتي زدوبندهاي پشت پرده انتخابات و انتصابات سقيفه را مي ديد. او صحنه هاي پيش از خاكسپاري پيامبررا مي ديد، او به وضوح مي ديد، پيكرمباركي را كه هنوز برزمين بود و علي مشغول غسل و كفن آن، اما در جاي ديگر كمي دورتر از خانه پيامبردرمركز فتنه، مقاصد شوم و نيت هاي باطل دركف صندوقچه آراي سقيفه مي نشست!. فاطمه به گوش خود شنيده بود و با چشمانش به نظاره نشسته بود آن لحظات آزموني را كه وقتي نبي اكرم با نگاه معنادارشان به تك تك خواص نشاندار مردود مدينه ازآنان، قلم و مركب خواستند تا نقشه راه را برايشان ترسيم كنند، اما
آن ها بانگاه تمسخرآميزي امتناع كردند!! او در اين آيينه دستان «علي» اين يكه مرد غرشگر «بدر» و «احد» و«خيبر»افكن جبهه ها را درسقيفه بسته مي ديد.
دستان «فاطمه» زماني از دستان «علي» رها شد كه ضربه هاي شلاق «قنفذ» را تجربه كرد تا آيندگان نگويند ؛ اين چه حق پايمال شده اي است برعلي و پيامبر كه فاطمه در پاسداري از اين حق حتي يك سيلي نخورد ، فشارميان در و ديواررا تحمل نكرد يا تيزي مسمار و سقط محسن و... را برنتابيد!.
اودراين آيينه، خويش را مي ديد، درميان شعله هاي آتشي كه مدعي ترين ياران پيامبر هيزم كش هاي اين فتنه هستند. دقيقا نفاق همين افراد دوچهره بود كه «علي» را بعد از پيامبر و رفتن فاطمه، در مسجد كوفه به مسلخ برد و شهر«نجف» را مولود خود كرد. همين انديشه هاي منحرف بود كه «حسين» را تشنه لب به قتلگاه برد و «كربلا» را در نقشه جغرافيايي «بين النهرين» آن روز و «عراق» امروز قرارداد...
به حاج آقا كاهه گفتم: «ابن ملجم مرادي» دلش را به چه چيزي خوش كرده بود كه شمشيرآخته به مهلك ترين زهركشنده را برفرق علي فرود آورد؟!. اوكه با علي بيعت كرده بود و درغائله جمل در كنارش بود، پس در صفين چه گذشت كه با علي بدشدند، علي از آن ها چه خواسته بود كه خلافت او را برنتابيدند.
علي با اهل كوفه چه سخني گفته بود و به آن ها چه وعده اي داده بود كه...؟! پيش خود گفتم هرچه بود و هرچه هست در فاصله ميان مسجد كوفه تا خانه علي نهفته است. دارالخلافه مسلمين...
ادامه دارد...

 



سينما وگيم نت سرگرمي جديد خوابگاه هاي دانشجويان

اين روزها اگر سري به خوابگاههاي دانشجويي بزنيم متوجه مي شويم كه ديگر مانند گذشته وسايل دانشجويان تنها به كتاب و قلم و ديگر وسايل ساده و تحريري علمي محدود نيست، بلكه لپ تاپ، تبلت و حتي پـي. اس. پي ها از جديدترين نمودهاي تكنولوژي است كه به صورت چشمگيري دراختيار بسياري از دانشجويان قرارگرفته است.
دراين ميان دستيابي به اين ابزار آلات با برخي آسيب هاي مختلف اجتماعي، علمي و رواني همراه شده كه اين موضوع باعث شده تا بسياري از دانشجويان حتي به تعبير خود وقت هاي اصلي را صرف مسائلي كنند كه هيچ ارتباطي با مباحث درسي و يا پژوهشي ندارد.
از سوي ديگر براساس تحقيقات ومشاهدات عيني يكي از مهم ترين استفاده ها در ميان دانشجويان از وسايلي مانند لپ تاپ آن هم در لحظاتي كه درخوابگاه به سر مي برند ديدن فيلم با لپ تاپهاي خود است. اين موضوع آن قدر شيوع پيدا كرده كه حتي به يك سرگرمي بسيار مهم درخوابگاه ها تبديل شده و در بسياري از مواقع اين مسئله وقت هايي را از دانشجويان به خود اختصاص مي دهد كه بايد در راه مطالعه علمي صرف شود.
از سوي ديگر نه تنها فيلم بلكه سريال هاي به روز غربي هم از ديگر موضوعاتي است كه دانشجويان اين روزها درخوابگاه ديدن آن را به مطالعه كتاب و يا كاري پژوهشي ترجيح مي دهند. سريال هايي كه به بهترين نحو ممكن شيوه غربي را ترويج مي دهند و از طرفي خشونت افسار گسيخته و القاي فرهنگ غرب را مي توان مهم ترين محورهاي آنها دانست.
دركنار اين مسئله نكته جالب اينجاست كه بسياري از دانشجويان براي ديدن اين سريال ها به صورت هفتگي، درتلاشند تا آنها را از طريق اينترنت دانلود كنند و به اين كار هم زمان زيادي را اختصاص مي دهند. آن چنان كه در برخي مواقع ديده شده كه برخي دانشجويان در طول هفته دو يا حتي 3 سريال آمريكايي را كه از فضاي مجازي دانلود مي كنند و به صورت هفتگي دركنار چندين نفر از همكلاسيهاي خود تا پاسي از شب به تماشاي آنها مي نشينند.
دراين ميان بحث ديدن فيلم و سريال هاي اين چنيني كه سبب شده لپ تاپهاي دانشجويي پر از فيلم هاي خارجي باشد، تنها يكي از استفاده هاي غير درسي و غير علمي دانشجويان از تكنولوژي محسوب مي شود.
چرا كه به تازگي به دليل بالا رفتن كيفيت كارتهاي گرافيك لپ تاپها و كاهش قيمت مدلهاي خوب آن بسياري از دانشجويان اوقات خود را در خوابگاه به بازيهاي رايانه اي مي پردازند.
بازيهايي كه حتي در برخي اوقات بيش از 28 ساعت دانشجو را در طول يك هفته از آن خود مي كند.
اعتياد دانشجويي با رنگ و بوي بازي و فيلم
در اين زمينه احمد يكي از دانشجويان ساكن خوابگاه به خبرنگار ما مي گويد: خيلي اوقات هم كلاسيهاي من در خوابگاه پس از بازگشت از سر كلاس تا آخر شب مشغول بازي كردن هستند. بازيهايي كه به صورت چند نفره هم مي شود از آنها استفاده كرد. او اشاره مي كند برخي از هم كلاسيها و هم دانشگاهي هايش در شبهاي امتحان هم از اين كار خودداري نمي كنند و به طور كلي به اين بازيها اعتياد پيدا كرده اند.
در اين ميان بحث اعتياد دانشجويان به اين بازيها يكي از نكات بسيار مهمي است كه برخي روانشناسان هم بر آن تأكيد داشته اند.
دكتر سهراب كمالوند، روانشناس، در اين باره مي گويد: سريال و بازيهاي رايانه اي به گونه اي طراحي شده اند كه فرد هم به دنبال قسمتهاي بعدي در سريالها باشد و هم بازيهاي رايانه اي را تا مراحل پاياني ادامه دهد.
اين استاد دانشگاه همچنين درباره بحث اختصاص دادن وقت دانشجويان به اين موارد اظهار مي دارد: اين موضوع كه دانشجويان بيش از 28 ساعت در هفته را به اين بازيها اختصاص مي دهند جاي تأمل جدي دارد؛ چرا كه براساس عرفهاي علمي اين وقت در خوابگاهها بايد صرف پژوهش و كار علمي شود. در واقع دانشجويان با اين كار هم به خود ضربه مي زنند و هم به سرمايه هاي كشور كه صرف تحصيل آنها مي شود.
بحث «بازي و فيلم» به جاي بحث علمي
دكتر كمالوند در ادامه به تأثير اين مسائل روي ذهنيت دانشجويان و حتي محتواي فكري آنها اشاره مي كند و بر اين باور است كه اين فيلمها و سريال و بازيهاي رايانه اي به راحتي مي تواند ذهن و روان دانشجويان را به سمت فعاليت هايي به غير از درس خواندن و علم آموزي در اوقات حضور در خوابگاه سوق دهد و به نوعي حتي آنها را علم گريز كند چرا كه به عقيده او، اين توليدات رسانه اي و تصويري به گونه اي طراحي شده اند كه كاملا فضاي وقت و ذهن كاربران و مخاطبان خود را اشغال مي كنند و باقي مسائل را براي آنان به فرعيات تبديل خواهندكرد.
براساس گفته هاي دكتر كمالوند در مورد اشغال فضاي ذهني دانشجويان اين موضوع ديده شده بخشي از دانشجويان دقيقا به همين سمت گرايش پيدا كرده اند، يعني به تعبيري استفاده به روز از اين محصولات براي آنها در اولويت قرارگرفته و درس خواندن براي آنها به امري جزئي كه وقت زيادي به آن اختصاص نمي دهند، تبديل شده است كه اين مسئله حتي سبب شده تا ميان دانشجويان بحثهايي درباره جديدترين محصولات اين سبكي جاي بحثهاي تحصيلي را بگيرد.
اما به واقع دليل اين موضوع چيست؟ و چرا چنين مسائلي اتفاق مي افتد؟ دكتر كمالوند در پاسخ به اين سؤال به اين مسئله اشاره دارد كه اين محصولات تصويري و رايانه اي به گونه اي ساخته مي شوند كه افراد به آنها اعتياد شديدتري پيدا كنند و اين موضوع در گرايش جوانان دانشجو كه مسائل تازه و جديد براي آنها جذاب است تأثير به سزايي دارد.
ازطرف ديگر اين روانشناس مي گويد: شايد دليل ديگر اين مسئله بي انگيزگي دانشجويان هم باشد. يعني به تعبيري دانشجويان از نتيجه درس خواندن خود نااميد هستند. هرچند كه اين موضوع توجيه منطقي محسوب نمي شود، اما به هرصورت در ذهن برخي از دانشجويان اين مسئله وجود دارد كه به دليل نبود وضعيت مناسب اشتغال نبايد تلاش آن چناني انجام دهند كه اين ذهنيت بسيار غلط و آسيب رسان است.
با توجه به اين شرايط سؤالي كه مي توان آن را به عنوان نتيجه گيري درنظر گرفت اين است كه واقعا راه حل چنين شرايطي چيست و براي از بين بردن اين تفكرات و گرايش دانشجويان چه كارهايي بايد انجام شود؟
دكتر كمالوند درپاسخ به اين سؤال به امر فرهنگ سازي و بحث هاي زيرساختي اشاره مي كند و مي گويد: بايد درمرحله اول جوانان دانشجو به رشته تحصيلي خود علاقه مند باشند و دانشگاه هم شرايط علاقه مندي بيشتري را براي آنها بوجود آورد. يعني اساتيد و فضاي دانشگاه مملو از بار علمي و جو تحصيل و پژوهش باشد. به طوري كه دانشجو خود به خود از كوچك ترين لحظه فراغت و غيرفراغت به آساني عبور نكند و تمام هم خود را به درس خواندن و رفتارهاي پژوهش محور اختصاص دهد. نه به حفظ كردن جزوه هاي دانشگاهي.
همچنين در ادامه اين استاد دانشگاه اشاره مي كند: بايد به فكر ايجاد مشوق براي دانشجوها هم بود يعني بايد براي آنها فضايي ايجاد كرد تا بتوانند در كنار درس خواندن مشوق هاي مالي هم در ازاي كاري مرتبط با رشته خود به دست آورند. براي حصول اين شرايط بايد به فكر ايجاد زمينه هاي پژوهشي بيشتري براي آنها بود و دراين زمينه فضايي را براي آنها به وجود آورد كه دانشجويان به اين نتيجه برسند كه در ازاي تلاش بيشتر موقعيت علمي و مالي بهتري كسب خواهند كرد. از طرف ديگر اين مسئله بايد دقيقا مورد بررسي قرار گيرد و به دانشجويان تبعات اتلاف وقت دراين راه بيشتر توضيح داده شود تا آنها كاملا در مسير درست قرار گيرند.
همچنين به تعبير اين استاد دانشگاه دانشجويان در ترم هاي اول تحصيلي خود به نوعي در فضاي دبيرستان به سر مي برند و به همين دليل اوقات خود را بيشتر به تفريح اختصاص مي دهند. دراين زمينه اساتيد و مشاوران آموزشي دانشگاه ها بايد آنها را كاملا آگاه كنند و به تمامي دانشجويان خود اين مسئله را انتقال دهند كه خوابگاه هاي دانشجويي بهترين مكان براي مطالعه و پژوهش هستند. يعني اين استدلال خود به خود در ذهن دانشجو به وجود آيد كه هرچه بيشتر از زمان خود براي كار و تلاش علمي استفاده كند، مي تواند در آينده به پيشرفت علمي و مادي بيشتري دست يابد.
رضا فرخي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14