(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 11 خرداد 1391 - شماره 20223

پرخاشگري نوجوانان
در جست وجوي آرامش
مراحل طبيعي رشد نوجوانان
اين قدر تعارف نكنيم
فقط عشق كافي نيست
آنچه مي خوريم



پرخاشگري نوجوانان

خشم حالت برانگيختگي و هيجاني شديد در هنگام روبه رو شدن با محرك هاي نامناسب محيطي و احساسي است كه همه نوجوانان به نوعي آن را تجربه كرده اند. نوجواني مرحله اي حساس از زندگي است كه مي توان آن را گذر از دوران كودكي به بزرگسالي دانست. طول اين دوره از آغاز بلوغ تا هنگام پذيرش مسئوليت هاي بزرگسالان در جامعه است. اما قبل از اينكه به علائم و علل پرخاشگري نوجوانان بپردازيم، بهتر است ابتدا با ويژگي هاي اين دوران آشنا شويم:
1-ويژگي هاي جسماني: ناهماهنگي در حركات، سن ناشي گري، احساس درد عضلاني و خستگي، آغاز بلوغ جنسي
2-ويژگي هاي شناختي: رشد تفكر، مفهوم خود و رشد هويت، استقلال طلبي و مسئوليت پذيري
3-ويژگي هاي عاطفي: ناپايداري هيجان ها، ناشيگري در ابراز عواطف، ترس، اضطراب و كم رويي، تخيل
4-ويژگي هاي اجتماعي: نياز به كسب موقعيت اجتماعي، نقش گروه همسالان در رفتار نوجوانان، تشخص طلبي و نياز به استقلال.
علايم و نشانه هاي ظهور خشم
احساس دروني: گرم شدن، عرق كردن، لرزش، گرفتگي عضلات،...
رفتارها: بيقراري، راه رفتن، بلند كردن صدا، ....
افكار خشم آلود: باور خاص درباره ديگران، در دل خود صحبت كردن، فكر با خود، خيال پردازي
احساسات قبل از خشم: حسادت، گناه، بي عدالتي، طرد شدن
مواردي كه باعث خشم مي شود
تجاوز به مالكيت افراد، حمله و آزار كلامي، حمله فيزيكي، اصرار و پافشاري براي انجام كاري، قطع شدن يك كار مورد علاقه، مورد ظلم واقع شدن، مسخره يا تحقير شدن، قرار گرفتن در معرض پرخاشگري از جانب ديگران، مورد بي اعتنايي يا بي توجهي قرار گرفتن، گول خوردن و آسيب ديدن از طرف ديگران را مي توان مواردي دانست كه خشم فرد را برمي انگيزد. نكته مهم اينكه شدت خشم و عصبانيت به عامل محرك و چگونگي احساس و فكر كردن راجع به آن محرك بستگي دارد.
علل پرخاشگري نوجوانان
1-مقابله با تهديدهاي جسمي و رواني
2-الگوبرداري: هنگامي كه در محيط اجتماعي نوجوان، خشونت حكمفرماست وي نيز پرخاشگري را ياد گرفته و در موقعيتهاي گوناگون نشان مي دهد.
3-اختلالات رواني: هنگامي كه نوجوان دچار اختلالات رواني است، قادر به كنترل خود نبوده و كنترل هيجاني كمتري دارد و در نتيجه از خود پرخاشگري نشان مي دهد.
4-نياز به قدرت: نوجوان گاهي اوقات نياز به نمايش قدرت طلبي هاي خود دارد و از آنجا كه نوجواني دوره كسب استقلال است، كسب قدرت نيز راهي براي رسيدن به استقلال بوده و در نتيجه نوجوان براي نشان دادن استقلال خود پرخاشگري مي كند.
5-رسيدن به اهداف: گاهي فرد بارها از اين روش استفاده كرده و به نتيجه رسيده و بعداً آن را تكرار مي كند.
علت تفاوت پرخاشگري نوجوان در محيط خانه و بيرون از خانه اين است كه نوجوان در جايي كه آزادتر است رفتارها و حالات خود را بيشتر بروز مي دهد و شايد هم در خانه عادت به پرخاشگري كرده است. در جاهايي كه احساس مي كند حاكميتي برقرار است كمتر اين نوع رفتارها را انجام مي دهد و احساس كم رويي و خجالت مي كند.
راههاي مقابله با پرخاشگري
1-از بين بردن خطرات تهديدكننده نوجوان
2-ايجاد تغيير نگرش در نوجوان نسبت به خطر و تهديد
3-ارزيابي شناختي رفتارهاي نوجوان براي پي بردن به مشكل و درمان آن
4-تشويق پيشرفت هاي تحصيلي نوجوان در مدرسه
5-تشويق نوجوان به انجام فعاليتهاي فرهنگي- اجتماعي و ورزشي
6-آموزش خانواده ها در زمينه تغيير و اصلاح رفتار
روش هاي كنترل خشم
آرام سازي، تغيير خودگويي هاي منفي، حل مشكل، ايجاد تغيير در محيط و ابراز خشم به شيوه سازگارانه را مي توان مهم ترين راهكارهاي كنترل خشم دانست.
بنابراين ما بايد به نوجوان...
چگونگي آرام كردن خود، چگونگي بيان و انتقال احساسات، مهارت هاي ارتباطي، مهارت حل مسئله، انتخاب بهترين راه حل و انجام آن، تغيير محيط، به شوخي گرفتن، روشهاي انجام كارهاي مختلف، گفتگو با خود و تشويق به نوشتن احساسات دروني را بياموزيم.
مريم سادات كاظمي

 



در جست وجوي آرامش

عليرضا ضياعي
معمولاً همه ما در زندگي عصبانيت را تجربه مي كنيم. عصبانيت امري طبيعي اما بحران ساز است. پژوهشگران مركز مشاوره كارلتون كانادا معتقدند كه عصبانيت احساسي طبيعي است و گاهي به جاي اينكه احساس خود را به يك شيوه مثبت و درست بيان كنيد آن را با يك روش خصمانه و تهاجمي بروز مي دهيد. رفتاري كه ممكن است به خشونت بينجامد و پيامدهاي بسيار نامطلوبي را ازنظر شخصيتي و يا موقعيت شغلي و... به همراه داشته باشد.
آيا شما از آن دسته افرادي هستيد كه وقتي با صداي بوق نامعمول در آن سوي خط روبه رو مي شويد گوشي خود را محكم به تلفن مي كوبيد آيا بر سر جاي پارك با اشخاص ديگر دعوا مي كنيد و يا پس از مشاجره اي كه با همسرتان داريد مشت خود را محكم به ديوار مي كوبيد.
مارتين هلكس از محققان كارلتون مي گويد: بارها در زندگي عصباني مي شويم. عصبانيت به خودي خود هم بد نيست و بيان آن به شيوه مناسب كاري صحيح است زيرا در موقعيت هاي خطرناك موجب محافظت فرد مي شود و انرژي لازم براي حل مشكل را به او مي دهد و گاهي نيز باعث تجديدنظر در رفتارها و ديدگاه هاي اجتماعي و فرهنگي مي شود.
بدون شك احساس نااميدي، رنجش و تنفر، بي حوصلگي همه وهمه مي تواند باعث شود كه زود عصباني شويم.
براي بسياري از مردم اين لحظات زودگذر است آنها مي توانند به سرعت بر اعصاب خود تسلط يافته و آرام بگيرند بدون اينكه منفجر شوند و يا از كوره دربروند.
اما اگر عموماً اين اتفاق نمي افتد و شما پس از اينكه جاي پارك خود را از دست مي دهيد هنوز هم عصباني هستيد و خونتان به جوش آمده بايد مهارت هاي مديريت خشم را به دست آوريد.
شما چقدر عصباني هستيد
آيا تاكنون از خود پرسيده ايد چرا بيش از ديگران عصباني مي شويد عكس العمل هاي عصبانيت گاهي به صورت عادت درآمده اند و به صورت اتوماتيك به اين شرايط با عصبانيت واكنش نشان مي دهيد بدون اينكه حتي لحظه اي به عكس العمل خود بينديشيد. گاهي ممكن است پس از تفكر از شدت عصبانيت خود تعجب كنيد.
شما چگونه عصبانيت خود را بروز مي دهيد. آيا عصبانيت باعث دستپاچگي در شما و اطرافيانتان مي شود، آيا بيش از ديگران عصباني مي شويد آيا بيش از آن حدي كه لازم است عصباني مي شويد آيا رفتار و يا گفتار تهديدآميز به كار مي بريد آيا به حدي عصباني مي شويد كه به اشيا، انسان ها و يا حيوانات آسيب برسانيد؟
آيا به مدت چند ساعت همچنان عصباني باقي مي مانيد آيا خشم خود را از ديگران پنهان مي كنيد و يا سعي در فرو نشاندن آن داريد آيا براي فرو نشاندن خشم خود از دارو استفاده مي كنيد آيا بدن تان هنگام عصبانيت عكس العمل نشان مي دهد مثلاً گرفتگي عضلات و يا افزايش ضربان قلب... آيا پس از ابراز عصبانيت احساس بهتري نسبت به خود و يا شخصي كه شما را عصباني كرده داريد؟ آيا نياز داريد كه شيوه عكس العمل و واكنش خود را تغيير دهيد؟
هلكس در اين باره معتقد است كه مديريت خشم درصدد اين نيست كه بگويد هرگز عصباني نشويد و عصبانيت خود را بروز ندهيد. در حقيقت، سركوب كردن حس عصبانيت و فرو بردن آن در خود باعث بروز بيماري هايي مانند سردرد، افسردگي، استرس و مشكلات خواب و... مي شود و گاهي عصبانيت سركوب شده فوران كرده و باعث بروز خشونت مي شود.
با مديريت خشم نسبت به خود احساس بهتري پيدا مي كنيد و روابط تان بهبود مي يابد. در حقيقت پيش از اينكه عصبانيت بر شما مسلط شود شما بر او مسلط مي شويد.
در زندگي كنوني به نظر مي رسد كه مردم عصباني تر هستند و خيلي زود تحمل خود را از دست مي دهند. ترافيك، آلودگي هوا، كامپيوتر، اينترنت و... از افزايش دهنده هاي عصبانيت، نااميدي و خشونت شناخته شده اند.
عصبانيت يك نوع مقاومت است و مقاومت و پايداري معمولاً چيز خوبي است. عصبانيت با انرژي و حركت همراه است. ذخيره كردن اين انرژي براي پيشرفت و حركت رو به جلو در مراحل بعدي مفيد است. اما ابتدا بايد عصبانيت را بشناسيد و تشخيص دهيد كه چه فرصت هايي را به همراه مي آورد.
محققان مركز كارلتون توصيه مي كنند هنگامي كه عصباني مي شويد و از درون مي جوشيد به عصبانيت به عنوان:
- جنبش بيداركننده- حسي جديد- رشد- رويارويي و يك نوع مقاومت بنگريد.
هنگامي كه اين ديد را پيدا كنيد، ديد شما نسبت به موقعيتي كه در آن هستيد بازتر مي شود و مي توانيد از فرصت هايي كه اين خشم و عصبانيت در اختيارتان مي گذارد بهترين استفاده را بكنيد.
به جاي اينكه بگوييد اين خيلي بد است من بايد سريعاً از اين حالت عصبانيت خارج شوم از خودتان اين سؤالات را بپرسيد:
«چه حس جديدي در من رشد كرد و پديد آمد كه مرا بيدار كرد و باعث عصبانيت من شد» و يا «من چگونه در مقابل اين احساس جديد مقاومت مي كنم» و «هم اكنون چگونه مي توانم از اين مقاومت دروني رهايي يافته و به اين احساس جديد اجازه رشد و پيشرفت بدهم.»
با پرسيدن اين سؤالات از خودتان از احساس عصبانيت خارج شده و رشد و حركت دروني خود را ارتقا مي دهيد.
هرگاه ما از چيزي باعنوان بد ياد مي كنيم در حقيقت قدرت بيشتري به آن مي دهيم و آن را غيرقابل تسلط فرض مي كنيم. از اين به بعد هرگاه احساس عصبانيت كرديد سعي كنيد به جاي اينكه خشم خود را فرو ببريد آن را تحليل كنيد.
براي برطرف كردن عصبانيت مي توانيد از روش هاي زير استفاده كنيد.
- تا 10بشماريد و يا محلي را كه در آن هستيد ترك كنيد.
- يك حركت فيزيكي انجام دهيد. حركات فيزيكي باعث خروج احساسات شما مخصوصاً قبل از انفجار مي شود؛ قدم بزنيد، بدويد، و...
- راه هايي را بيابيد كه توسط آنها آرامش پيدا مي كنيد. تمرينات تنفس عميق و تصور يك صحنه خيالي و آرامبخش، تكرار كلمات يا عبارات آرام بخش مانند «آرام باش»، «جدي نگير» و... هم چنين گوش دادن به نواي خوش ، كشيدن نقاشي و مطالعه روزنامه و از همه مهمتر ذكر و ياد خدا بسيار مفيد است.
- وقتي كه آرام شديد، احساس عصبانيت و خشم خود را بيان كنيد و با شخصي كه شما را عصباني كرده صحبت كنيد. اگر باز هم نتوانستيد خشم خود را كنترل كنيد با يك مشاور مشورت نماييد.
- قبل از اينكه حرفي بزنيد به خوبي به آن فكر كنيد تا بعداً از گفته خود پشيمان نشويد. مي توانيد آن را روي كاغذ بنويسيد و با خودتان تمرين كنيد تا در يادتان بماند.
- با شخصي كه شما را عصباني كرده صحبت كنيد و سعي كنيد مشكل را حل نماييد.
- هنگامي كه صحبت مي كنيد و مشكل را مطرح مي كنيد جملات خود را با استفاده از كلمه «من» بسازيد.
براي مثال بگوييد «من از اينكه تو امروز در كارخانه به من كمك نكردي بسيار ناراحت شدم.» به جاي اينكه بگوييد «تو بايد در كار خانه به من كمك كني» در غير اين صورت شخص مقابل را نيز عصباني مي كنيد و شرايط بدتر مي شود.
- از عواملي كه باعث عصبانيت تان مي شود و طريقه واكنش نشان دادن خودتان، گزارش يا كارنامه اي تهيه كنيد.
- از جملات طنز استفاده كنيد، هرگز طعنه نزده و سرزنش نكنيد.
- هرگز كينه به دل نگيريد. شخص مقابل را ببخشيد. اين خيالي بسيار واهي است كه توقع داشته باشيم همه آن گونه كه ما مي خواهيم رفتار كنند.

 



مراحل طبيعي رشد نوجوانان

رشد نوجوانان داراي مراحل گوناگوني است و شما والدين بايد با اين مراحل آشنا شويد.
دوران راهنمايي و اوايل دبيرستان
والدين غالبا از تغييرات نوجوان خود دچار نگراني و سردرگمي مي شوند. هر نوجوان شخصيت و علائق منحصر به فردي دارد هرچند مي توان ويژگي هاي زير را در همه آنها مشترك دانست:
حركت به سوي استقلال
1- كلنجار رفتن با احساس هويت
2- احساس شگفتي در مورد جسم و روان خود
3- تمركز برخود، نوسان ميان انتظارات بالا و اعتماد به نفس پائين.
4- تقليد از دوستان در طرز تفكر و لباس پوشيدن
5- افسردگي و ترشرويي
6- توانايي دربيان احساسات
7- توجه به كاستي هاي والدين
8- بي توجهي و گاهي بي ادبي نسبت به والدين
9- گله و شكايت از دخالت هاي والدين
10- تمايل به انجام رفتارهاي كودكانه به ويژه در هنگام اضطراب
تغييرات علائق
و شناخت
1- توجه به زمان حال و بي اعتنايي به آينده
2- نشان دادن علائق روشنفكرانه
3- توانايي انجام كارهاي بدني، ذهني و عاطفي
مسائل عاطفي
1- احساس شرم، سرخ شدن و فروتني
2- دختران زودتر از پسران از نظر بدني رشد مي كنند
3- علاقه به جنس مخالف
4- نگراني درباره عقيده مردم در مورد ظاهرشان
5- تغيير مداوم دوستان
6- نگراني در مورد غيرطبيعي بودن خود
اخلاقيات و ارزش ها
1- به چالش كشيدن قوانين و محدوديت ها
2- ظرفيت افكار انتزاعي
3- توسعه ايده آل ها و انتخاب الگوها
4- بيدار شدن وجدان
¤ نوجوانان كم سن و سال تر تا حدي متفاوت هستند ولي موارد فوق براي مرحله نوجواني طبيعي قلمداد مي شود.
اواخر دوران دبيرستان
و پس از آن
حركت به سوي استقلال
1- احساس استقلال بيشتر
2- احساس شديد هويت
3- به مرحله آزمايش درآوردن تجربيات
4- توانايي تفكر در مورد عقايد مختلف
5- مشاجره روز افزون با والدين
6- توانايي براي سازگاري
7- احساس ثبات عاطفي
8- نگراني در مورد ديگران
9- اتكا به نفس بيشتر
10- اهميت دادن به رابطه با دوستان
تغييرات علائق
و شناخت
1- شكل گيري عادات شغلي
2- نگراني زياد نسبت به آينده
3- اهميت دادن به نقش خود در زندگي
مسائل عاطفي
1- احساس عشق و شور و اشتياق
2- ايجاد رابطه اي جدي تر
3- ظرفيت بيشتر براي عشق منطقي
اخلاقيات و ارزش ها
1- ظرفيت بيشتر براي تعيين اهداف
2- علاقه به استدلال اخلاقي
3- ظرفيت استفاده از بصيرت
4- تاكيد بيشتر بر روي عزت نفس خود
5- اهميت يافتن سنن فرهنگي و اجتماعي
ترجمه از آذرشايان

 



اين قدر تعارف نكنيم

طبق بررسي ها، اگر شخصيت را به سه قسمت فكر، احساس و رفتار تقسيم كنيم به صورت طبيعي احساس نقش بيشتري در بروز رفتار تعارف بازي مي كند.
بسياري از ايراني ها اگر تعارف نكنند امورشان نمي گذرد و اگر كسي بدون تعارف نظر خود را بيان كند به نظرشان وي فردي بي ملاحظه است كه شخصيت منفي دارد. در اينجا به شخصيت هايي كه بيشتر اهل تعارف اند مي پردازيم.
اگر شخصيت را به سه قسمت فكر، احساس و رفتار تقسيم كنيم به صورت طبيعي احساس نقش بيشتري در بروز رفتار تعارف بازي مي كند در واقع منشا رفتار يا فكر است يا احساس، كه در اينجا منشا رفتار تعارف كردن را بايد احساس دانست. تعارف كردن يك نوع روش برقراري ارتباط است اما به صورت منفعلانه. اين نوع رفتار برگرفته از فرهنگ، شخصيت يا تربيت است.
فرد با تعارف كردن نخواستن يا خواستن خود را به طور غيرمستقيم اعلام مي كند و تعارف به نوعي بيان خلاف واقع اما هدف آن با دروغ متفاوت است به همين دليل تعارف بار منفي دروغ را ندارد. شخصي كه تعارف مي كند در واقع خودش را به زحمت مي اندازد اما فردي كه دروغ مي گويد قصد دارد به نوعي طرف را كه همان شنونده است فريب دهد و اوست كه آسيب مي بيند. تعارف كردن مي تواند در دوران كودكي از طريق يادگيري مشاهده اي آموزش داده شود اما گاهي شخصيت تعارفي از طريق الگوهاي يادگيري شكل نگرفته و نوع تربيت عامل خلق اين الگو بوده است. به طور مثال اگر فردي در دوران كودكي به خاطر ابراز احساسات و شخصيت خود تنبيه شود در بزرگسالي اگر براي برقراري ارتباط تلاش كند، توانايي ابراز خود را ندارد از اين رو براي حل مساله در برقراري ارتباط از شيوه تعارف كردن استفاده مي كند و افرادي كه با شيوه تربيتي مستندانه پرورش يافته اند و در كودكي زياد تنبيه شده اند در بزرگسالي قادر نيستند در برابر خواسته هاي ديگران نه بگويند و بيشتر اهل تعارف كردن خواهند بود.
شخصيت هاي درونگرا نمي توانند به آساني به خواسته هاي ديگران «نه» بگويند و مكانيسم حل مساله در آنها ضعيف است و اغلب براي مسائل خود از تعارف استفاده مي كنند.
افراد خجالتي نيز كمتر توانايي نه گفتن دارند و همچنين افرادي كه احساسات شديدي را تجربه مي كنند مانند احساس گناه يا تحمل ناكامي ممكن است بيشتر اهل تعارف كردن باشند.
اشخاصي كه اعتماد به نفس پاييني دارند تعارف كردن را روش خوبي براي حل مساله مي دانند ولي آدم هاي رك گو كمتر از ديگران اهل تعارف كردن هستند در واقع رك گويي نوعي پرخاش است.
تعارف جنبه هاي گوناگوني دارد به طور مثال ممكن است براي انجام كاري به منزل كسي برويم و او ما را به منزل خود دعوت كند اما وقتي دعوت او را مي پذيريم از واكنش ها و نوع رفتارش پي مي بريم كه از ته دل ما را دعوت نكرده و اصرار او از روي تعارف بوده است. شخصيت هاي تعارفي توانايي گفتن مستقيم حرف خود را ندارند و گاهي به قدري به اين روش عادت مي كنند كه براي بيان مخالفت و نخواستن خود با بيان خواستن و موافقت خود از اين روش استفاده مي كنند. در روابطي كه با اين دسته از افراد داريم زياد اتفاق مي افتد كه فريب بخوريم و با اصرار زياد آنها پيشنهادشان را قبول كنيم اما بعد واكنش هايي از آنها مي بينيم كه پي مي بريم خواسته اش از ته دل نبوده است.
جنبه ديگري از تعارف كردن اين است كه چيزي را به فردي پيشنهاد مي كنيم اما او نمي پذيرد در واقع دلش مي خواهد اما خجالت مي كشد و تعارف مي كند و آن را قبول نمي كند.
در چنين موقعيت هايي كه طرف مقابل تعارف مي كند بسيار مشكل است كه مقصود واقعي او را درك كنيم حتي اگر متوجه شويم او در حال تعارف كردن است نمي توانيم مانع آن شويم بلكه بايد خود فرد به اين نكته پي ببرد كه نبايد تعارف كند.
هنگامي كه رفتار كلامي با رفتار غيركلامي افراد تناسب نداشته باشد ناخودآگاه پي خواهيم برد كه مشكلي وجود دارد.
نبود تناسب بين رفتار كلامي و غيركلامي افراد در دعوت ها، درخواست ها و پيشنهادها و ابراز تمايل كردنشان نشان دهنده اين است كه رفتار او مطابق با ميل خواسته باطني اش نيست.
چه زماني متوجه مي شويم طرف مقابل ما در رودربايستي قرار گرفته و تعارف مي كند؟ وقتي اين رفتارها با هم تناسب نداشته باشند و بين نگاه با كلام يا لحن و نوع خنديدن با گفتار هماهنگي و تناسب وجود نداشته باشد مي توانيم متوجه شويم طرف مقابل ما در رودربايستي قرار گرفته و تعارف مي كند.
افراد هنگام تعارف كردن چه رفتارهايي را از خود بروز مي دهند: افراد هنگام تعارف كردن احتمال دارد به طور مستقيم به چشمان طرف مقابل نگاه نكند و دست ها را داخل يكديگر قلاب مي كند و از موضوع و اصل مطلب طفره مي رود و لحنشان تغيير مي كند و سرخ مي شوند.
افرادي كه زياد عادت به تعارف كردن دارند براي اينكه كمتر در عمل انجام شده قرار گيرند و اذيت شوند بايد سعي كنند رفتار خود را تعديل كرده و در طولاني مدت اين عادت خود را حذف كنند. گاهي طرف مقابل فرد تعارفي، تمايل دارد از اين ضعف به نفع خود استفاده كند حتي نزديك ترين افراد به وي نيز ممكن است از اين رفتار گاه ناخودآگاه او به نفع خودشان استفاده كنند به همين دليل فرد تعارفي نبايد انتظار داشته باشد ديگران او را درك كنند.
افراد تعارفي بايد بياموزند با كساني كه حرف آنها را نمي پذيرند و به خواسته هاي آنها احترام نمي گذارند چگونه صحبت كنند.

 



فقط عشق كافي نيست

اشخاصي كه قصد ازدواج با يكديگر دارند بايد به مراكز و افراد واجد صلاحيت مراجعه و پاسخشان را از اشخاصي بگيرند كه در اين زمينه تجربه دارند، حرفه اي هستند و با فرهنگ، آداب و رسوم ما به خوبي آشنايند.
ازدواج هاي بدون آگاهي قبلي از جمله معضلات فراگير در ميان جوانان ماست، به ويژه ازدواج هايي كه براساس تصميم هاي ناگهاني و عشق هاي زودگذر بنا مي شوند.
اغلب اين زوجين، پس از گذشت مدت زماني از زندگي كه چندان هم طولاني نيست با يكديگر دچار مشكل مي شوند. به هر حال برخي تصور مي كنند يكديگر را دوست دارند و اين دوست داشتن براي تشكيل يك زندگي مشترك كافي است. در صورتي كه اين گونه نيست و يك ازدواج موفق به مولفه هاي گوناگوني نياز دارد.
«علاقه» تنها يكي از عوامل دخيل در امر ازدواج است. به هر ميزان آگاهي پيش از ازدواج بالاتر و شناخت طرفين از روحيات يكديگر و مسائل بعد از ازدواج بيشتر باشد، احتمال اين كه بعد از ازدواج اختلافي پيش بيايد، كمتر است.
از جمله راهكارهاي افزايش اين آگاهي، مشاوره هاي تخصصي ازدواج است. اگر اين مشاوره ها به صورت علمي، حرفه اي و تخصصي انجام و به نتيجه مشاوره نيز توجه شود، مي تواند نقش مهمي را در كاهش مشكلات پس از ازدواج بازي كند.
مناسب ترين مراجع براي ارائه اين خدمات: متأسفانه زماني كه نيازي در جامعه به وجود مي آيد، اگر به نحو مناسبي به آن رسيدگي نشود، پاسخ هاي غلط پيدا مي كند. افرادي هستند كه صلاحيت لازم را ندارند، اما در اين زمينه فعاليت مي كنند و مشاوره مي دهند و ممكن است با ارائه مشاوره هاي غلط بر بار مشكلات بيفزايند.
بنابراين ضروري است اشخاصي كه قصد ازدواج با يكديگر دارند، به مراكز و افراد واجد صلاحيت مراجعه كنند و پاسخشان را از اشخاصي بگيرند كه در اين زمينه تجربه دارند، حرفه اي هستند و با فرهنگ و آداب و رسوم ما به خوبي آشنايند.

 



آنچه مي خوريم

كارشناسان تغذيه اعتقاد دارند آنچه كه مردم مي خورند و مي آشامند، به صورت مستقيم و در شرايطي زماني و مكاني به صورت غيرمستقيم دركاهش يا افزايش فشارهاي رواني فرد موثر است اين تاثير به ويژه درسنين بعد از40سالگي، نمود بيشتري در افراد دارد.
كارشناسان تاكيد كرده اند: در سنين بالاي 40سال، كاهش سوخت و ساز، بدن را براي استرس آماده تر مي كند. دراين شرايط هورمون هايي ترشح مي شوند كه اشتها را زياد كرده و چربي را ذخيره مي كنند.
دراين راستا صاحب نظران راهكارهايي را براي سلامتي پيشنهاد داده و مي دهند تا افراد بتوانند ضمن تامين تمام مواد لازم براي بدن خود از يك زندگي سالم برخوردار شوند و تندرست بمانند.
به گفته كارشناسان، درنظر گرفتن وقت كافي براي صرف غذا درهر وعده غذايي و امتناع از خوردن و آشاميدن در شرايط استرس و فشارآور، پرهيز از انجام كار درحين خوردن وآشاميدن، انتخاب محلي متفاوت و دور شدن از مكان هايي كه استرس را به فرد وارد كرده و زمينه فشار رواني در آن مهيا است و انتخاب مكاني آرام، زيبا و نشاط آور براي صرف غذا دركاهش استرس و تغذيه مناسب و در نتيجه سلامت بسيار موثر است.
متخصصان علم تغذيه با صراحت اعلام مي كنند: هنگام فشار رواني وعده هاي غذايي را حذف نكنيد حتي در صورت امكان به جاي 3وعده، 5 وعده غذاي كم حجم ميل كنيد. از سوي ديگر، با توجه به اينكه فشار رواني باعث برهم خوردن نظم سيستم گوارشي بدن و كاركرد اضافي آن شده و ميزان اسيدگوارشي ترشح شده در بدن را بالا مي برد، بنابراين از مصرف غذاهاي داراي ادويه زياد و قند و چربي بايد خودداري كرد.
همچنين در صورتي كه هنگام احساس تنش و فشار رواني به پرخوري روي مي آوريد، از غذاهاي كم كالري سالم نظير هويج،كرفس، سيب، ماست كم چرب و دم كرده هاي گياهي استفاده كنيد و اگر اين احساس تنش در شما تداوم دارد. هميشه نمونه اي از اين غذاها را در دسترس خود درمحلي مناسب مانند يخچال نگهداري كنيد.
به اعتقاد كارشناسان، افراد بايد در برنامه غذايي از انواع ويتامين ها و مواد معدني، استفاده كنند زيرا كمبود ويتامين مي تواند موجب افسردگي، اضطراب، آشفتگي گوارشي و بي خوابي شود.
همچنين براي كاهش فشار رواني تأكيد مي كنند كه از منابع غذايي غني شامل حبوبات، مجموعه كربوهيدرات ها، سبزي هاي تازه و ميوه ها، شير و جو استفاده شود.
متخصصان تغذيه معتقدند مصرف كافئين بايد كم شود، اين درحالي است كه اغلب مردم كافئين را به عنوان عامل افزايش انرژي مصرف مي كنند، حال آن كه اين يك حس كاذب از انرژي است و در واقع به دليل اين كه هورمون هاي آدرنالين يا هورمون هاي استرس از غدد فوق كليوي ترشح مي شوند، مواد كافئين دار غدد فوق كليوي را خسته مي كند، پس اگر تمايل به مصرف قهوه داريد از قهوه بدون كافئين استفاده كنيد.
صاحب نظران علم تغذيه بر نوشيدن حداقل 8 ليوان آب درهر روز تاكيد كرده و اعتقاد دارند اين مقدار آب، بدن را از بي آبي حفظ مي كند و مانع استرس اضافي مي شود.
كارشناسان تغذيه و دارو اصرار دارند خوردن غذاهاي پر از پروتئين، مغز را تحريك مي كند تا سروتونين بيشتري درخون ترشح شود و احساس مطبوعي در فرد ايجاد كند بنابر اين مرغ، ماهي، سويا، نخود، لوبيا و لبنيات بايد حتمادر رژيم غذايي روزانه گنجانده شود.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14