(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 17 خرداد 1391 - شماره 20225

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
خلع سلاح غرب در خاورميانه (يادداشت روز)
اگر زينب(س) نبود... (به جاي گفت و شنود)
حمايت امام خامنه اي پشتوانه انقلاب بحرين است
كيهان و خوانندگان
براي شركت در نشست امنيتي جليلي امروز وارد سن پترزبورگ مي شود
دولت عليه دولت؟! (خبر ويژه)
تيتر فانتزي براي يك فاجعه (خبر ويژه)
ايهود باراك: شمشير ايران را بر گردن خود احساس مي كنيم (خبر ويژه)
اپوزيسيون خودكشي كرده است مستقيم يا غيرمستقيم! (خبر ويژه)
اينها تحت شكنجه هاي رژيم چقدر چاق و چله شده اند؟! (خبر ويژه)



خلع سلاح غرب در خاورميانه (يادداشت روز)

تحولات امنيتي سه دهه اخير منطقه خاورميانه، استراتژي هاي كلان نظامي امنيتي را دستخوش تغييرات عمده كرده است اين تغييرات ابتدا توسط شوروي- سابق- به رسميت شناخته شد و حدود يك دهه پس از آن، در غرب نيز مورد پذيرش قرار گرفت. اما اين تحولات آنقدر مهم است كه نظريه پردازان برجسته روابط بين الملل از آن به «انقلاب» در حوزه نظامي- امنيتي تعبير كرده اند. كانون تعيين كننده اين تغيير بزرگ خاورميانه است.
سيطره بر افغانستان از نظر اتحاد جماهير شوروي- سابق- آسانتر از آن به حساب مي آمد كه فرماندهان نظامي در آن كمترين ترديدي به خود راه داده باشند ظاهراً هم همه چيز آماده بود يك دولت كمونيستي وابسته در كابل- دولت ببرك كارمل- وجود ارتشي كار آزموده در شوروي رعب ناشي از سيطره ارتش سرخ و فقر و پراكندگي مردم افغان اين تصور كه سيطره بر افغانستان با كمترين هزينه و بيشترين فايده همراه است را دامن مي زد. اما كمي بعد، اين تصور كاملا بهم ريخت و اشغال نظامي بيش از افغان ها، ارتش سرخ را زمين گير كرد. در نهايت ارتش سرخ 10 سال بعد بطور رسمي شكست از مردم افغانستان را پذيرفت و اين كشور را ترك كرد تجربه شكست خواركننده از مردم فقير افغانستان، فرماندهان ارتش شوروي- و كمي بعد روسيه- را واداشت كه استراتژي نظامي خود را بازنويسي كنند از اين رو در آكادمي هاي علوم نظامي شوروي سابق و روسيه واژه «انقلاب نظامي فني» راه يافت. پايه اين نظريه برخلاف ظاهر اين بود كه نيروي نظامي قادر به تغيير نگرش مردم و تبديل آنان به «هوادار» نيست و از اين رو ارتش بايد از واحد «تعيين كننده» و «تغييردهنده» به واحد «كمك كننده» تبديل شود.
وقايع لبنان در سالهاي 1361 تا 1379- يعني فاصله اشغال تا آزادي- و سپس شكست برنامه نظامي آمريكا در افغانستان - 1379- و عراق- 1381- هم سبب تغيير نگرش ناتو و آمريكا به جنگ شد و از اين رو در آكادمي هاي علوم نظامي آنان از واژه «انقلاب در امور نظامي» سخن به ميان آمد. يكي از اين آكادمي ها «انديشكده شوراي آتلانتيك» است كه در مقاله اي به قلم «هارلان اولمان» الزاماً سطح اين انقلاب جديد در مسايل نظامي- امنيتي را «انديشه و تفكرات استراتژيك» اعلام مي كند. بنابراين كاملا واضح است كه ارتش هاي كلاسيك غرب كه سرنوشت جنگهاي جهاني اول و دوم را تعيين كردند، عليرغم آنكه در فاصله سالهاي پس از جنگ دوم يعني از 1323 ش تا امروز علي الدوام بر تعداد و كيفيت نفرات و تجهيزات آنان افزوده شده است نتوانسته اند سرنوشت جنگ ها را در خاورميانه در طول دهه هاي 1360 تا 1390تعيين كنند و حتي ناچار شده اند شكست را پذيرفته و به فكر انقلاب در امور نظامي بيفتند.
پيش از اين «راپرت اسميت» كه يك ژنرال كاركشته انگليسي است در مواجهه با مردم خاورميانه از مفهوم «شوك و رعب» استفاده كرد و منظور او «تاثير و نفوذ در اراده و جهت گيري دشمن و كنترل اين دو» بود براساس نظريه اسميت- كه به نظريه استفاده از زور موسوم گرديد- بايد در چهار محور تحول عمده صورت گيرد تا اراده و جهت گيري دشمن به كنترل درآيد: تجديدنظر در روش كنترل محيط، سرعت عمل نيروها در تحقق هدف، دستيابي نيروها به دانش تقريباً بي نقص و زيركي نيروهاي عمل كننده. اگر لفاظي هاي اين نظريه را كنار بزنيم درمي يابيم كه ناتو و ارتش هاي غربي كه در جريان جنگ جهاني دوم توانسته بودند، به سادگي محيط آلمان، ژاپن و... را به كنترل خود درآورند، حالا قادر به كنترل محيط خاورميانه نيستند، حركت نيروهاي غرب در خاورميانه با كندي پيش مي رود، اطلاعات نيروهاي عمل كننده از محيط خاورميانه و مختصات آن و فرماندهان عمل كننده غرب در مقايسه با نيروهاي خاورميانه- سپاه، حزب الله و... - از زيركي لازم برخوردار نيستند.
در واقع تجربه شكست مستقيم غرب از افغانستان، شكست از عراق، شكست از لبنان و شكست غيرمستقيم آنان در نبرد با حوثي هاي يمن، فلسطيني ها و... و نيز تجربه شكست سياست «شوك و رعب» كه بارها عليه ايران، سوريه، حزب الله لبنان و... به كار گرفته شده، به غرب فهمانده است كه با نيروي نظامي كلاسيك نمي توان در حمله عليه همه يا بخشي يا حتي يكي از كشورهاي خاورميانه، به پيروزي رسيد و زمان آن فرا رسيده است كه در استراتژي نظامي غرب يك انقلاب تمام عيار بخصوص در حوزه تفكر استراتژيك صورت گيرد. اين موضوعي است كه غرب به آن رسيده است. جالب اين است كه درباره غيرخاورميانه، غرب بر همان روش كلاسيك- مقابله ارتش با كشور حريف- تاكيد مي كند از جمله همين انديشكده شوراي آتلانتيك در بررسي خود مي گويد ارتش هاي غربي با الحاق بهم مي توانند سيطره خود بر كره، هند و پاكستان را تضمين نمايند.
البته تغيير عمده- و انقلاب به تعبير رايج آن- در حوزه نظامي و بخصوص در تفكر استراتژيك كار ساده اي نيست كما اينكه همه كساني كه در غرب از اين انقلاب حرف زده اند دست آخر به ناچار از خود پرسيده اند كه: «چگونه مي توانيم ملت ها را به اين نتيجه برسانيم كه از ما بترسند و چه كسي قادر است چنين روندي را رهبري كند». مشكل عمده در اين استراتژي اين است كه روندهاي امنيتي آينده را باورها و عزم مردم در ايستادگي در برابر قدرت نظامي شكل مي دهند و غرب هيچ كنترلي بر اين دو حوزه ندارد. به عنوان مثال وقتي اعلام مي شود كه آلمان يك زيردريايي با قابليت شليك بمب هسته اي به رژيم صهيونيستي داده است اين بايد حزب الله لبنان و ايران را بترساند اما وقتي نمي ترسند اين زيردريايي به چه دردي مي خورد. كما اينكه وقتي هواپيماي اف29 رژيم صهيونيستي در جريان جنگ 33 روزه بر فراز آسمان لبنان قرارگرفت و قادر بود بمب هاي پنج تني را به نقطه اي معين شليك كند و اين شليك را هم انجام مي داد ولي به جاي آنكه حزب الله را بترساند بر تعداد موشك هاي شليك شده حزب الله به سمت رژيم صهيونيستي مي افزود، پس نظاميان اسرائيلي حق داشتند كه بپرسند «اين هواپيما چه خاصيتي دارد و چه كمكي به تل آويو مي كند.» اين رژيم در فاصله جنگ ژوئن 1967 تا جنگ 1982 لبنان، اعراب را از قدرت برتر نظامي خود مي ترساند و اين ترساندن بدون آنكه عمل شود، دولت هاي وابسته عرب را در لاك خود فرو مي برد حالا اين نيروي هوايي كه قدرتمندتر از ژوئن 67 است، نمي تواند جنگ را به نفع رژيم صهيونيستي به پايان ببرد. كما اينكه ارتش آمريكا نتوانست در عراق نتيجه را به نفع آمريكا رقم بزند و عمليات ناتو در ليبي-2011- به سيطره غرب بر ليبي كمك نكرد با اين وصف غرب بايد بپذيرد و براساس اظهارات و رفتار آنان، تا حد زيادي پذيرفته است كه ارتش نمي تواند معادله را تغيير بدهد اين در حالي است كه براساس تعريف كلاسيك غرب، ارتش متحدين ركن قدرت غرب در مواجهه با رقباست و آمريكا 60 سال است كه نان سخن گفتن «ارتش برتر» خود و اقدام آن را خورده و نظاميان آمريكا مدعي اند كه قدرت آنان بلوك شرق را از ميان برداشته است. در واقع اگر اين نكته را خوب بكاويم درمي يابيم كه غرب در مواجهه با خاورميانه «خلع سلاح» شده است.
سه روز پيش رهبر معظم انقلاب اسلامي در بيانات خود در حرم مطهر حضرت امام خميني-ره- از راز شكست غرب در مواجهه با مسلمانان خاورميانه پرده برداشته و فرمودند:
«در منطق قرآن، عزت واقعي و كامل متعلق به خداوند و متعلق به هر كسي است كه در جبهه خدايي قرار مي گيرد... پس در منطق قرآن، عزت را بايد از خداوند طلب كرد. وقتي كه عزت شامل حال يك انسان، يك فرد يا يك جامعه مي شود مثل يك حصار عمل مي كند مثل يك باروي مستحكم عمل مي كند. نفوذ در او و نابود كردن او براي دشمنان دشوار مي شود.»
بدون ترديد، اولين منشأ شكست بنيادين استراتژي هاي بنيادين غرب از جمله در امور نظامي و امنيتي، وقوع انقلاب اسلامي در ايران است كما اينكه آغاز زمزمه لزوم انقلاب در حوزه نظامي در محافل آكادمي شوروي و غرب به اوايل پيروزي انقلاب اسلامي ايران بازمي گردد پيروزي افغان هاي بي پناه در برابر ارتش سرخ، پيروزي حزب الله لبنان بر ارتش افسانه اي رژيم صهيونيستي، شكست برنامه نظامي غرب در افغانستان، شكست برنامه نظامي غرب در عراق و ناكامي ناتو در اقدام نظامي عليه ليبي، همه تحت تأثير و در ادامه ماجراي شكست آمريكا از ملت ايران در 22 بهمن 1357 مي باشد و در اين بين سهم انديشه هاي تابناك حضرت امام خميني-ره- و پايمردي حضرت امام خامنه اي- دامت بركاته- بر اين انديشه ها و اينكه سر سوزني از مواضع مستحكم اسلامي و ملي خود عقب ننشسته اند، بسيار برجسته و بي نظير است. اين انديشه بود كه به تعبير رهبر معظم انقلاب- در مراسم اخير سالگرد حضرت امام- توانسته است بر همه چالش هاي سياسي، نظامي، امنيتي و اقتصادي در طول سي و سه سال غلبه كند و در اين ميدان مردم ايران با به كار بستن اين انديشه ها هم بر شرق و هم بر غرب پيروز شده و در آينده هم بر غرب گمراه پيروز مي شوند.
ترديدي وجود ندارد كه اگر امروز مصريان با دلگرمي وسط ميدان التحرير قاهره اند و به حبس ابد مبارك هم رضايت نداده و اعدام او را طلب مي كنند، تحت تأثير عميق تجربه ايران هستند تجربه اي كه از عمق اسلام برمي خيزد و مصريان به اين دليل با آن احساس قرابت و دلبستگي دارند. از قضا غرب هم اين را به خوبي مي داند و هر نوع مقاومتي كه از آن بوي ضديت با رژيم هاي ديكتاتوري، ضديت با نظام هاي فاسد، ضديت با نظام هاي خانوادگي، ضديت با وابستگي به غرب و رژيم صهيونيستي و... به مشام برسد، را كارزار انقلاب ايران مي داند و هر حركت برخاسته از متني كه نتوان از طريق زد و بند با احزاب و نخبگان بر آن سيطره يافت را حركتي از جنس انقلاب ايران به حساب مي آورد و براي مهار و انحراف آن دست به كار مي شود و ترديدي هم در اين نيست كه در اين كارزار شكست مي خورد نشانه آن اين است كه در كشوري نظير مصر حتي يك صداي ضدايراني به گوش نمي رسد و وقتي دفتر العالم در قاهره بسته مي شود همه گروههاي مصري خواستار بازگشايي فوري آن مي شوند و غرب جرأت نمي كند كه اين حركت ها را جانبداري از ايران يا دخالت ايران در كشوري با اهميت مصر معرفي كند. غرب البته تلاش مي كند تا دعوا با ايران را به كوچه هاي ديگر منتقل كند و از اين رو براي پوشاندن واقعيت پررنگ و مؤثري به نام «ايران اسلامي» دائما از «ايران هسته اي» حرف مي زند. غرب مي خواهد از طريق تكرار واژگان، جنبه هاي ملي ايران بر جنبه هاي اسلامي تفوق يابد تا شايد مردم گمان كنند پيام اصلي ايران «فرو ملي» است و آنچه در فرامرزها مي گذرد از نظر ايران در مرتبه دوم از اهميت قرار دارد. اين موضوعي است كه تمركز بيشتر ما بر مسايل منطقه اي و بين المللي را طلب مي كند.
سعدالله زارعي

 



اگر زينب(س) نبود... (به جاي گفت و شنود)

در سالروز رحلت پيام آور كربلا، حضرت زينب كبري(س) اين ستون را به احترام آن بزرگ بانوي جهان اسلام، ديگرگونه مي نگاريم و به سروده اي از آقاي قادر طهماسبي در رثاي حضرتش اختصاص مي دهيم.
س رّ ن ي در نينوا مي ماند اگر زينب نبود
كربلا در كربلا مي ماند اگر زينب نبود
چهره سرخ حقيقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابري از ريا مي ماند اگر زينب نبود
چشمه فرياد مظلوميت لب تشنگان
در كوير تفته جا مي ماند اگر زينب نبود
زخمه زخمي ترين فرياد، در چنگ سكوت
از طراز نغمه وا مي ماند اگر زينب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشك سرخ
در گلوي چشم ها مي ماند اگر زينب نبود
ذوالجناح دادخواهي، بي سوار و بي لگام
در بيابان ها رها مي ماند اگر زينب نبود
در عبور از بستر تاريخ، سيل انقلاب
پشت كوه فتنه ها مي ماند اگر زينب نبود

 



مردم انقلابي بحرين در نامه اي به ولي امر مسلمين
حمايت امام خامنه اي پشتوانه انقلاب بحرين است

به دنبال بيانات حكيمانه و راهگشاي ولي امر مسلمين، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در حمايت از قيام مردم مظلوم بحرين در مراسم بيست و سومين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(ره)، ائتلاف ياران چهاردهم فوريه بحرين، در بيانيه اي از مواضع ايشان در حمايت از انقلاب مردم اين كشور قدرداني كردند.
به گزارش العالم، ائتلاف ياران چهاردهم فوريه بحرين، در اين بيانيه تاكيد كرد: امام خامنه اي يك بار ديگر و مانند هميشه از ملت هاي مستضعف و مظلوم و بيداري اسلامي در دنياي عرب حمايت كردند و از ملتهاي انقلابي خواستند در قبال توطئه هاي دشمنان، كه هدف آنها ناكام گذاشتن انقلاب هاي مردمي و بيداري هاي اسلامي و مصادره آنها است، هوشيار باشند.
در اين بيانيه آمده است: ايشان در بيانات خود در برابر مردم ايران و ميهمانان جمهوري اسلامي در مراسم سالگرد رحلت امام خميني(ره)، با دفاع از انقلاب 25 ژانويه مصر و انقلاب ملت مسلمان يمن ضد رژيم جنايتكار عبدالله صالح و دفاع از بيداري اسلامي؛ به امت عربي و اسلامي درباره خطر مصادره انقلاب هاي عربي از سوي آمريكا، استكبار جهاني، غرب، رژيم هاي مرتجع عربي و باقيمانده هاي رژيم هاي استبدادي هشدار دادند.
ائتلاف ياران چهاردهم فوريه بحرين خاطرنشان كرد: رهبري يك بار ديگر از انقلاب مردم ما حمايت كردند و گفتند، ملت بحرين در مظلوميتي دوچندان به سر مي برد، ولي اين مبارزه به نتيجه خواهد رسيد. ايشان تاكيد كردند: مساله ملت بحرين طايفه اي نيست، بلكه هدف از مطرح كردن حركت مردم بحرين در چنين چارچوبي به شكست كشاندن مردم است.
در ادامه اين بيانيه تاكيد شده است: به همين دليل ائتلاف ياران انقلاب 14فوريه يك بار ديگر، از رهبر بزرگ انقلاب اسلامي و ولي امر مسلمين به خاطر مواضع صريح، شفاف و مدافع ايشان در حمايت از حق ملت بحرين در تعيين سرنوشت خود و درخواست براي تغييرات سياسي فراگير، قدرداني مي كند. مواضع امام خامنه اي و بيانات تاريخي ايشان در دفاع از انقلاب ملت بحرين و حمايت از انقلاب 14فوريه، مرهمي بر زخم هاي ملت ما، ناله هاي مادران شهداي ما و قربانيان و مجروحان، جانبازان، بازداشت شدگان سياسي، زندانيان انديشه و زناني است كه در زندان ها و بازداشتگاه هاي آل خليفه در اسارت هستند و در معرض شديدترين شكنجه ها و اقدامات ناقض حقوق بشر قرار دارند، به دليل آنكه آنها به خداوند، رسول او و پيام قرآن كريم ايمان دارند و در مسير ائمه اهل بيت(ع) و راه امام خميني(ره) در مبارزه با طاغوت و استبداد شاهنشاهي گام برمي دارند.
انقلابيون بحريني در بيانيه خود خاطرنشان كردند: در بحرين مظلوميت مردم اين كشور در سايه توطئه آمريكايي- صهيونيستي كه از سوي رژيم هاي مرتجع و قبيله اي عربي و حكام مستبد رياض و دوحه حمايت مالي مي شود، بسيار بزرگ است. اگر دخالت هاي كاخ سفيد و اشغال بحرين از سوي رياض و لشكركشي به اين كشور و سركوب اعتراض ها و انقلاب مردمي نبود، پيروزي ملت بحرين در فوريه و مارس سال گذشته بر حكومت آل خليفه بسيار نزديك بود.
اين ائتلاف تاكيد كرد: انقلاب 14فوريه تنها انقلابي است كه در جريان آن حاكمان به مساجد، حسينيه ها، مزارها و قبور صالحان حمله و آنها را ويران كردند و نسخه هاي قرآن كريم را آتش زدند، امري كه در جريان انقلاب ها در تونس، يمن و مصر شاهد آن نبوديم. انقلاب ملت بحرين تنها انقلابي است كه با سكوت جهاني در قبال جنايت هاي وحشيانه آل خليفه عليه شهروندان مواجه شد. اين انقلاب همچنين تنها انقلابي است كه با سكوت رسانه ها همراه شده است.
رهبر معظم انقلاب در جمع عزاداران بيست و سومين مراسم ارتحال ملكوتي حضرت امام خميني(ره) درباره تحولات بحرين و نقشه راه قيام مردم مظلوم اين كشور فرمودند: «لازم است من با صراحت بگويم كه در حوادث منطقه، مردم بحرين در مظلوميت مضاعف به سر مي برند، آنها حقيقتا مظلومند. مردم بحرين به وسيله رژيم مستبد و ديكتاتوري، بي جهت و بدون دليل سركوب مي شوند، اعتراض آنها با خشن ترين وضعيت پاسخ داده مي شود، در حالي كه آنها چه مي خواهند؟ آنها اولين و ابتدائي ترين نيازهاي انساني يك كشور مردم سالار را طلب مي كنند، چيز زيادي نمي خواهند. آنجا مسئله شيعه و سني را مطرح مي كنند، كه آقا اينها شيعه اند. بحث شيعه و سني نيست، بحث يك ملت است. حالا تصادفاً اين ملت يك اكثريت هفتاد درصدي شيعه دارد. اگر هفتاد درصدشان مذهب ديگري داشتند، حاكمان مذهب ديگري داشتند، باز هم قضيه همين بود، فرقي نمي كرد. بحرين ملتي است با يك مذهبي- مذهب تشيع و پيروي اهل بيت (عليهم السلام)- كه با يك حكومت مستبدي روبه رو است. مسئله اين نيست كه اين حكومت، مذهبي دارد، مردم مذهب ديگري دارند. ملت ايران با رژيم شاه كه به ظاهر مسلمان هم بود، شيعه هم بود، به حرم امام رضا هم مي رفت، در افتاد. بنابراين بحث شيعه و سني نيست. مسئله را مي برند توي اختلافات مربوط به مذهب، براي اين كه حق مردم را كتمان كنند. ولي ان شاءالله همه مجاهدت ها به نتيجه خواهد رسيد. بايد مراقب باشيم آتش هاي قومي و طائفي و فرقه اي دامن زده نشوند، اين خواسته ماست، اين نصيحت ماست به همه اطراف قضايا.»
سخنان تاريخي رهبر معظم انقلاب در حمايت از انقلاب مردم بحرين در 14 بهمن سال گذشته نيز مورد استقبال و تقدير انقلابيون اين كشور قرار گرفت.
ايشان در خطبه هاي نماز جمعه تهران فرمودند كه «ملت بحرين در مظلوميتي به سر مي برد كه هيچ كس بسان آن به سر نبرده است و اين انقلاب با ظلم و ستم تبليغاتي، خبري و رسانه اي بيشماري مواجه بوده است.»
بلافاصله جنبش ياران 14 فوريه بحرين با صدور بيانيه اي ضمن قدرداني از حمايت هاي معنوي رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران فرمايشات ايشان را مرهمي بر زخم هاي مردم مظلوم و بي دفاع بحرين و مايه ايجاد انگيزه و دلگرمي براي تداوم انقلاب تا تحقق پيروزي دانستند.
جنبش ياران 14 فوريه بحرين در آن بيانيه سپس به اين بخش از فرمايشات حضرت آيت الله العظمي خامنه اي اشاره كرد كه در پاسخ به ادعاهاي واهي رژيم بحرين مبني بر دخالت ايران در بحرين فرموده بودند: «اگر ايران در بحرين دخالت داشت، بي ترديد اوضاع در اين كشور طوري ديگري بود» و از ملت بحرين خواستار ادامه انقلاب شده و تاكيد كرده بودند كه «ملت بحرين پيروزي را به لطف و ياري خدا محقق خواهد كرد.»
نفوذ معنوي كلام رهبر معظم انقلاب در دل جوانان انقلابي بحرين تا حدي است كه چندي پيش «ملك حمد بن عيسي آل خليفه» ديكتاتور بحرين در مصاحبه اي با روزنامه اشپيگل آلمان گفت: شعارهاي معترضين براي سرنگوني وي باعث زنداني شدن آنها نمي شود بلكه مهم، رفتارهاي آنهاست. هنگامي كه آنها شعار مي دهند «پادشاه سرنگون شود» مشكلي ندارد ولي وقتي مي گويند: «(آيت الله) خامنه اي زنده باد» اين موضوع مشكل آفرين است.

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان

¤ از معتكفين عزيز در سراسر كشور بخصوص جوانان التماس دعا داريم و اميدواريم روحانيون محترم در اين ايام مسائل روز و مسائل جوانان را هم مطرح كنند.
قاسمي
¤ مسئولان كشوري بايد آگاه باشند، هر مرحله اي كه در راه غني سازي و انرژي هسته اي پيش مي رويم هزينه هايي پرداخت كرده ايم و نبايد اين هزينه ها را به راحتي از دست دهيم، و ذره اي به عقب نشيني فكر نكنيم، الان روي پله بالاتر ايستاده ايم و موقعيت ما فرق كرده است بنابراين سرسوزني نشاني از كرنش نبايد در رفتار مسئولان ما مشاهده شود. توليد سوخت 20 درصد را بايد افزايش دهيم و اين ربطي به كسي ندارد.
ميهن پور
¤ خيانت هولناك حوله در سوريه به قدري تأسف بار است كه فقط مي تواند كار كساني باشد كه عقبه جنايات آنها به صبرا و شتيلا برمي گردد. فقط از كساني برمي آيد كه از آن دست جنايتها بتوانند انجام دهند. اين جنايت كار صهيونيستها است و هيچ شكي در آن نيست.
كاشاني
¤اعتراض مردم مصر بايد به كميته اي كه كانديداتوري احمد شفيق آخرين نخست وزير دوران ديكتاتوري حسني مبارك را تأييد كرده است باشد، همچنانكه خواسته اند، احمد شفيق بايد محاكمه و زنداني شود نه اينكه او را به عنوان كانديداتوري انتخابات رياست جمهوري مصر انتخاب نمايند.
دبيري
¤ نيروي انتظامي و ساير نهادهايي كه در خصوص ترويج حجاب مسئوليت دارند بايد تبليغ حجاب برتر را در دستور كار خود قرار بدهند و با تدبير و ظرافت خاص امر به معروف و نهي از منكر بكنند. در حال حاضر بعضي از فيلم ها و سريال هاي تلويزيون ناخواسته تبليغ بدحجابي مي كنند.
3466---0939
¤ چطور برخي از كشورهاي اروپا به خاطر جنايت همدستان خود در سوريه سفير اين كشور را از كشورشان اخراج نمودند ولي به خاطر قتل عام 8 سال پيش همپالگي هاي خود در سربرنيتسا دست به چنين اقدامي نزدند.
محمدمهدي رحماني
¤ مسئولان كشور با قبول شركت در تمام نشست هاي خود با كشورهاي گروه 1+5 دلايل مستدلي را درباره صلح آميز بودن و حق طبيعي بودن انرژي هسته اي خود ارائه كرده اند. اين مسئله نشان دهنده لطف و اداي احترام به حقوق ملتها و اتمام حجت است كه به هيچ وجه باعث عقب نشيني، مواضع كشورمان ناشي از فشار نخواهد شد ولو اين مسئله به طول انجامد.
بلغاري
¤ براساس معاهدات بين الملل از جمله منشور سازمان ملل متحد هيچ دولتي حق مداخله در امور كشورهاي مستقل از جمله دولت قانوني سوريه را ندارد. لذا در ارتباط با اقدام تروريستي و جنايتكارانه آمريكا و رژيم صهيونيستي و شيوخ مرتجع و وابسته عرب در حمايت از تروريست هاي القاعده از دستگاه ديپلماسي كشورمان درخواست مي شود در كليه كلان شهرهاي ايران سركنسول گري هاي كشورهاي عضو جبهه بيداري اسلامي افتتاح شود.
گودرزي
¤ از مسئولان مي خواهيم مقاله اي كه در تاريخ 10 خرداد در صفحه اقتصادي كيهان چاپ شده است را بخوانند چون به خوبي به مسئله گراني و ريشه هاي آنها و راهكار هاي حل مشكل اشاره كرده است.
موسوي
¤ به سفير تركيه بايد گفت، آقاي سفير راحت طلبي و دنيازدگي آن هم فروختن ملت و مملكت به آمريكا و اسرائيل هرگز افتخار نمي آورد. بلكه دفاع و مقاومت در برابر آنها عزت و افتخار و شايستگي يك ملت را نشان مي دهد و ملت ايران 34 سال است كه به آن افتخار مي كند.
سرابي
¤ دولتمردان بايد جلوي گراني افسارگسيخته بخصوص در بخش مسكن را بگيرند و آن را مهار كنند ما مستأجران چه گناهي داريم كه بايد جور صاحب خانه ها را بكشيم. واقعاً براي ما بازنشستگان مستأجر پرداخت اين اجاره بهاي سنگين ناممكن است.
عبداللهي
¤متأسفانه قليلي از خانمهايي كه پشت ماشين در حال رانندگي هستند با كمال وقاحت حجاب خود را كنار مي گذارند و مي رود كه اين رفتار عده اي معدود به امري عادي تبديل شود. مسئولان بايد يك راهكار جدي در تمام فصول سال داشته باشند. مسئولان فرهنگي هم بايد به خانواده هاي بد حجاب آگاهي دهند و آنها را با معضلات ناشي از بدحجابي آشنا سازند. اين افراد خودشان نمي دانند كه بازيچه دست بيگانگان هستند.
معصومي
¤ بايد به وضعيت حجاب در بانكها و بيمارستانهاي خصوصي توجه بيشتري شود.
1610---0919
¤ در محمدشهر كرج گويا نظارتي بر ساخت و ساز غيرمجاز ساختمانها وجود ندارد و هر كس هر كاري دلش مي خواهد انجام مي دهد و در نهايت با پرداخت يك جريمه به شهرداري هر تخلفي را مرتكب مي شود.
شهروند كرجي
¤ يك شركت خودروسازي خارجي مبادرت به ساخت خودرويي كرده كه داراي يك كيسه هوا است كه اگر با عابري تصادف كرد اين كيسه باز شود و به عابر صدمه كمتري وارد شود، اما برخي خودرو سازان داخلي علي رغم منع بستن گاردهاي زمخت و لوله هاي فلزي در جلوي خودرو، اين عمل هر روز بيشتر شايع مي شود، (بخصوص خودروهاي شاسي بلند) مسئولان بايد به اين موارد توجه كنند.
يك شهروند
¤شهرداري در روبه روي ايستگاه مترو صادقيه كه تنها راه ارتباطي غرب به شرق منطقه بلوار فردوس و آيت الله كاشاني مي باشد، اولا يك آب نما درست كرد و ثانياً بخشي را محل عبور فرضي دوچرخه قرار داد كه به اندازه عبور يك تاكسي است. آيا درست است كه خياباني به اين عريضي را كه خودروها به راحتي مي توانند در آن تردد كنند با ايجاد موانع بسيار، تنگ كنيم و راه عبور و مرور مردم را سد كنيم؟
يك شهروند
¤ در منطقه ميان آباد اسلام شهر، مدتي است كه شهرداري به بهانه ورود مصالح ساختماني، موانعي در ورودي شهر ايجاد كرده است. اين كار براي وجهه و آبروي مردم زحمتكش و پاك اين محله خوب نيست.
رجبي
¤ از مسئولان خواهش مي كنيم جلوي افرادي كه برچسب هاي لوله بازكني بر روي در و ديوارخانه هاي مردم مي چسبانند را بگيرند.
رضامنش
¤ از مسئولين سازمان بازنشستگي درخواست مي شود فكري به حال بازنشستگاني كه كمتر از 600 هزار تومان دريافتي ماهانه آنهاست بنمايند كه واقعا چگونه به امرار معاش با چند سر عائله، عروس، داماد، نوه، فرزند دانشجو و... مي پردازند. آيا چنين افرادي در آستانه فروپاشي زندگي نيستند؟!
4058---0911
¤ رئيس محترم بانك مركزي از وامهاي زير ده ميليون تومان با يك ضامن خبر داده ولي مسئولين مؤسسه مالي اعتباري اين مطلب را نمي پذيرند مي گويند بايد ابلاغيه آن به دست ما برسد. لطفا راهنمايي كنيد.
رحيمي از اصفهان
¤ طرح آبياري باراني مزارع بايد اجباري شده و ضربتي اجرا شود چرا كه با اين روش هم از هدر رفتن آب جلوگيري مي شود و هم توليد افزايش پيدا مي كند.
5052---0913
 



براي شركت در نشست امنيتي جليلي امروز وارد سن پترزبورگ مي شود

نشست دو روزه دبيران امنيت ملي كشورهاي مختلف در خصوص بحث امنيت جهاني امروز با حضور دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان در سن پترزبورگ روسيه آغاز مي شود.
دكتر سعيد جليلي، دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان امروز عازم روسيه مي شود تا در اين نشست با همتايان خود از ديگر كشورهاي جهان در خصوص امنيت جهاني به بحث و تبادل نظر بپردازد.
مذاكرات آينده ايران و گروه 1+5 در مسكو، سپر موشكي آمريكا و تحولات سوريه از موضوعاتي است كه به اعتقاد ناظران سياسي در حاشيه اين اجلاس در ديدارهاي دوجانبه درباره آنها بحث خواهد شد.
در همين رابطه «سرگئي لاوروف» وزير امور خارجه روسيه در مصاحبه با آژانس خبري «شين هوا» اعلام كرد كه مقامات مسكو و پكن مخالف سياست گسترش اتحادهاي نظامي و استقرار سامانه هاي دفاع ضد موشكي براساس بلوك بندي خاص هستند.
وي افزود: روسيه و چين از الگوي چند قطبي در روابط بين المللي حمايت مي كنند كه نظام سياسي و اقتصادي دموكراتيك تر و عادلانه تري را بوجود آورده و نقش مركزيت سازمان ملل در حل و فصل مشكلات بين المللي را تقويت مي كند.
لاوروف در ديدار كاترين اشتون، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا تحولات سوريه و مذاكرات آينده ايران و گروه 1+5 در مسكو را بررسي كرد.

 



دولت عليه دولت؟! (خبر ويژه)

بحران آفريني و رويه مشكوك «نشريات زنجيره اي حلقه نفوذي در دولت» هر روز ابعاد تازه اي به خود مي گيرد. روزنامه «تماشا» كه در كنار روزنامه «هفت صبح» و هفته نامه «يكشنبه» توسط «موسسه فرهنگي و هنري ارتباط بران پويا» منتشر مي شود، در ستون «تصوير روز» شماره ديروز خود (سه شنبه) با چاپ عكس «بهروز وثوقي» از اين عامل فاسد ساواك به عنوان «جوان شاخ شمشاد» ياد كرد!
نشريات زنجيره اي حلقه نفوذي در دولت كه اسپانسرهايي مانند «بانك تجارت»، «بيمه كارآفرين» و ... دارند، توسط تيم رسانه اي نشريات زنجيره اي اصلاح طلبان اداره مي شوند. بخشي از اين تيم رسانه اي كه شاگردان «هوشنگ اسدي» (جاسوس 2 جانبه توده اي - ساواكي و سردبير ماهنامه توقيفي گزارش فيلم) و همسرش «نوشابه اميري» از ابتداي دهه 1370 تربيت شده اند، ابتدا به جريان شهرداري تهران و روزنامه «تهران امروز» نزديك شد، اما از سال هاي گذشته با حلقه انحرافي در دولت پيوندهاي تنگاتنگي يافت، چنانكه شاگردان اسدي و همسرش نوشابه اميري اكنون از سكانداران اصلي نشريات زنجيره اي اين جريان به شمار مي روند و برخي از آنان با نام هاي مستعار پيش از اين نيز در ستون هاي روزنامه ايران (مانند ستون طنز به قلم ابراهيم رها) فعاليت مي كردند.
پيوند تيم رسانه اي نشريات زنجيره اي دوم خرداد با جريان نفوذي دولت سبب شده است تا روزنامه هايي مانند «تماشا» و «هفت صبح» و هفته نامه «يكشنبه» به ارگان هايي رسانه اي عليه سياست هاي كلان دولتي و اقدامات حاكميتي تبديل شوند؛ چنانكه روزنامه «هفت صبح» چندي پيش تيتر اصلي خود را به ادعاي رسيدن قيمت گوشت به كيلويي 40 هزار تومان در بازار اختصاص داد و هفته نامه «يكشنبه» نيز همسو با سياست هاي حلقه انحرافي در دولت عليه نيروي انتظامي و گشت ارشاد موضع گرفت.
«نشريات زنجيره اي حلقه نفوذي دولت» در عرصه فرهنگي با تبليغ چهره هاي سكولار و فعالان اپوزيسيون همان رويكرد نشريات دوم خردادي را ترويج مي كند. روزنامه «تماشا» نه تنها در آخرين شماره خود به تجليل از بازيگري فاسد مانند «بهروز وثوقي» مي پردازد، بلكه به انعكاس اخبار فعاليت هاي ديگر نزديكان «اشرف پهلوي» از جمله «سيمين بهبهاني» (از مديحه سرايان فرح پهلوي) پرداخته و اخبار مربوط به نشر كتابهاي اين شاعره درباري را پوشش داده است. اين در حالي است كه «سيمين بهبهاني» چندي پيش در مصاحبه اختصاصي با تلويزيون VOA مدعي شده بود كه 30 سال است نامش در ايران سانسور شده است!
اين نشريات زنجيره اي كه تحت نام موسسه «ارتباط بران پويا» در حال انتشار هستند، يكي از اصلي ترين مروجان فرهنگ سرمايه داري و پايگاههاي آن در ايران به شمار مي روند و براي تبليغ و ايجاد بازار براي برندهاي غربي و خودروهاي خارجي در ايران رپرتاژ آگهي ها و گزارش هاي مختلفي را به چاپ رسانده اند. اغلب برندهاي اروپايي - آمريكايي مانند ساعت هاي ماركدار، خودروها و ... در اين 3 نشريه تبليغ مي شوند و در كنار اين تبليغات، موج سازي اين روزنامه هاي زنجيره اي عليه نهادها و مسئولان دولتي تامل برانگيز است، خصوصا اينكه اين نشريات از رانت هاي ويژه دولت بهره مي گيرند و از سوي ديگر در حال تبديل به يكي از شبكه هاي تخريب سياسي- فرهنگي آن نيز هستند.

 



تيتر فانتزي براي يك فاجعه (خبر ويژه)

روزنامه اعتماد مورخه16/3/91 در صفحه حوادث خود خبر سقوط سه كارگر بي گناه به حوضچه آمونياك كارخانه قارچ خوراكي «رامند مجاز» كه منجر به درگذشت دردناك سه كارگر شريف و عائله مند شده است را گويي با خبرهاي فانتزي اشتباه گرفته است به گونه اي كه اين تيتر را براي اين حادثه برگزيده است:
«شيرجه مرگبار سه كارگر به حوضچه آمونياك».
گويي اين سه كارگر شريف از سر ناآگاهي و يا از سر تفريح آگاهانه به درون حوض آمونياك پريده اند.
براستي آيا گزينش همين تيتر افشاگر تلقي جماعت زنجيره اي و مدعي اصلاح طلبي از اقشار مستضعف نيست؟!
آيا دست اندركاران روزنامه «اعتماد» حتي براي لحظه اي انديشيده اند، خانواده داغدار اين سه كارگر محروم با ديدن اين تيتر دچار چه حالي مي شوند؟
و دريغا كه از منظر اين جماعت مدعي حرفه اي گري همه چيز كاربرد ابزاري دارد، حتي جان مردم طبقه مستضعف كه روزگاري امام راحل فرمود من يك موي آنها را با كاخ نشين ها عوض نمي كنم.
براستي آيا اگر چند برج ساز و سرمايه دار حامي روزنامه هاي زنجيره اي و مدعيان اصلاح طلبي مرده بودند، باز هم چنين تيتري انتخاب مي شد. و مگر به جز اين است كه مرگ آنها را بر روي جلد و با تيترهاي غمبار به اطلاع مردم مي رسانند كه خدمتگزاران كارآفرين و خادم مردم به آسمان پر كشيدند!

 



ايهود باراك: شمشير ايران را بر گردن خود احساس مي كنيم (خبر ويژه)

استيصال و آشفتگي در اظهارات مقامات رژيم صهيونيستي عليه جمهوري اسلامي ايران موج مي زند.
نخست وزير اسرائيل در مركز پژوهش هاي امنيتي در تل آويو گفته است: قدرت هاي بزرگ جهان به جاي اينكه درخواست هاي خود را از حكومت ايران افزايش داده و وزنه فشار بر جمهوري اسلامي را سنگين تر نمايند، فشارها را كم كرده اند.
به گزارش راديو اسرائيل، بنيامين نتانياهو، پيرامون موضوع هسته اي ايران گفت: انتظار مي رفت كه قدرت هاي بزرگ خواستار توقف هرگونه غني سازي اورانيوم توسط ايران شوند. اما به جاي آن از خواسته هاي خود عقب نشيني كرده اند.
وي تأكيد كرد: تحريم هاي بين المللي زماني كارساز و مفيد است، كه توقف غني سازي اورانيوم توسط حكومت اسلامي ايران را دربرداشته باشد.
ايهود باراك وزير دفاع رژيم صهيونيستي نيز در همايش ياد شده گفته است: جمهوري اسلامي با افزايش سانتريفيوژ، تأسيس نيروگاه هاي اتمي جديد و اقدامات ديگر، وضعي را پيش آورده، كه حتي آمريكا نيز نمي تواند جلوي آن را بگيرد.»
باراك با بيان اينكه «ايراني ها صبور و بردبار هستند»، تصريح كرد: آنها مي گويند «ما سالهاي سال براي موضوع اتمي صبر كرديم، لذا بازهم مي توانيم صبر كنيم و هيچ اتفاقي نخواهد افتاد.»
وي با بيان اينكه «ما در كنار ايران هسته اي ديگر نمي توانيم سر راحت به بالين بگذاريم»، افزود: ايران مي كوشد شمشير را بر گردن ما بگذارد. آنها دنبال ايجاد يك امپراطوري اسلامي در منطقه هستند.
باراك گفت: ما همه اميدواريم كه مشكل از راه تحريم و ديپلماسي حل شود.ما خيلي خوشحال مي شويم اگر يك روز از خواب بيدار شويم و ببينيم همه چيز تمام شده است. هرچند احتمالاً چنين اتفاقي نخواهد افتاد.
از سوي ديگر مئيرداگان رئيس سابق موساد ضمن سخناني در دانشگاه بن گورين كه از سوي دورنماي يديعوت آحارونوت مخابره شده، گفته است: حمله خيلي آسان و غلط انداز مي نمايد اما كسي نمي پرسد كه پنج دقيقه پس از آن قرار است چه اتفاقي رخ دهد؟ من مي گويم كه پنج دقيقه بعد، ما خود را در برابر يك جنگ منطقه اي روبرو خواهيم ديد.»
وي افزود: اگر مطمئن مي شدم كه برنامه هسته اي ايران با يك حمله به مدت ده سال متوقف مي شد، من نيز حامي حمله بودم.»
رئيس فعلي سازمان جاسوسي اسرائيل، موساد، نيز هفته گذشته در پژوهشكده امنيت ملي تل آويو و در برابر ميهمانان داخلي و خارجي گفته بود «حمله به ايران، تنها سران ايران را به سوي تصميم گيري به داشتن بمب هسته اي تشويق خواهد كرد.»
در همين حال خبرگزاري فرانسه چندي پيش در گزارشي از تل آويو تصريح كرد: سران ارتش و موساد در اسرائيل وزنه دارند و جامعه اسرائيلي به موضعگيري هاي آنها، واكنش نشان مي دهد. وقتي اين مقامها در علن، كفايت حكومت كنندگان بر اسرائيل را زير سؤال مي برند، اسرائيلي ها نسبت به نظر آنها، بي تفاوت نمي مانند. اكنون مقامات اطلاعاتي و امنيتي و نظامي اسرائيل علناً عليه حكومت تل آويو عصيان كرده اند كه داگان و ديسكين از آن جمله هستند. درسي كه عصيان رؤساي دستگاه اطلاعاتي اسرائيل و ارتش اين رژيم مي آموزد، اين است كه در اسرائيل نه حالت موافقت با جنگ كه نگراني نسبت به آن وجود دارد و از ديد اينگونه شخصيت ها، چنين جنگي موجه نيست.

 



اپوزيسيون خودكشي كرده است مستقيم يا غيرمستقيم! (خبر ويژه)

«ما مسئوليت نااميدي خود را مي پذيريم، گاه خودكشي مستقيم گريبان مان را مي گيرد و گاه خودكشي غيرمستقيم، و جنون ادواري سراغ آدم مي آيد. ما مسئوليت نااميدي و شكست را مي پذيريم».
پايگاه اينترنتي گروهك ملي- مذهبي كه از پاريس به روز مي شود، با انتشار مطلب فوق نوشت: آخرين كلمات عزت الله سحابي «شكست» بوده است. قطع به يقين بعد از چند دهه مبارزه، آسان نخواهد بود كه انسان شكست را بر زبان بياورد. بدون توجه به نيت سحابي، كه منظورش از شكست چه بوده، يا تفسيري كه نزديكان او از اين گفته مي توانند واگويه كنند، بايد شكل سياسي روايت از شكست را بازسازي كرد، در غير اين صورت روايت آن به چيزي جز اندوه ياد يا مدح هاي بي مزه منتهي نخواهد شد.
پايگاه ملي-مذهبي اضافه كرد: ما شكست خورده ايم- مهندس سحابي درست مي گويد- اين ما نه صرفا جريان ملي- مذهبي است، كه اعم از نيروهاي مخالف است. ما شكست خورده ايم، براي اين ما محتوم بوده است، زيرا درست از آن لحظه كه شكل عملياتي يك ايده، در فراشد خود، آغاز مي شود، نه در رقابت و نزاع با يك ديگري بلكه در خود موضوع شكست را حمل مي كند. بدين ترتيب، اين شكست يك شكست ايجابي و پوزيتيو نيست كه از آن تحت عنوان هر شكست، يك پل پيروزي است، بتوان نام برد.
اين رسانه فعال در آشوبگري چند سال پيش گروهك ها تصريح مي كند: سحابي وقتي به تقي رحماني گفته بود حق نداري نوميد شوي، اشتباه گفته بود. كسي كه شكست مي خورد، نوميد است، اميد براي آن كسي است كه شكست برايش پل پيروزي است. ما مسئوليت نوميدي خود را مي پذيريم، گاهي خودكشي مستقيم گريبان مي گيرد، گاه خودكشي غيرمستقيم و خودتخريبي و جنون ادواري به سراغ آدم مي آيد، يا آرزوي مرگ كردن بعد از سالها مبارزه؛ ما مسئوليت نوميدي و شكست را بايد بپذيريم.

 



اينها تحت شكنجه هاي رژيم چقدر چاق و چله شده اند؟! (خبر ويژه)

ملاقات فرزند كروبي با پدر خود و انتشار عكس اين ملاقات 3 ساعته خانوادگي در فضاي مجازي، جنجال گسترده اي را در محافل رسانه اي ضدانقلاب برپا كرد.
محمدحسين كروبي فرزند مهدي كروبي در صفحه فيس بوك خود عكسي را از پدرش منتشر كرده و توضيح داده است اين عكس مربوط به ديدار وي و خانواده با پدر است.
حسين كروبي در صفحه فيس بوك خود آورده است: «ضمن تشكر از همه دوستاني كه ابراز محبت و خوشحالي كردند، بايد عرض كنم اين عكس مربوط به ديدار امروز (13رجب) با پدر است. امروز آقاي كروبي را به منزلشان در جماران آوردند و فرصتي سه ساعته براي ديدار با خانواده فراهم گرديد.»
بلافاصله به دنبال انتشار اين خبر و تصوير، موجي از اعتراض ها محافل رسانه اي اپوزيسيون را فرا گرفت. اين محافل بي آن كه توضيح دهند غير از مفت خوري و پرگويي، چه مبارزه درخوري كرده اند، به كروبي حمله ور شده اند كه حسابي خوش مي گذراند و دوره حصر حسابي به او ساخته است!
شبكه بالاترين در اين باره نوشت: «چه قدر چاق شده! مرسي حبس خانگي اين چه نوع حبس خانگي است كه آدم چاقتر مي شود؟ خزعلي هم پس از اعتصاب غذا چاقتر به نظر مي رسيد. خدا حفظ كند كروبي را براي نظام كه اگر نبود جمهوري اسلامي رفته بود(!) براي چي به كروبي ميگن شيخ شجاع؟!! چه شجاعتي به خرج داده؟! غير از اينكه مدت هاست صداش درنمياد؟!! مگه خزعلي از داخل نمياد تو نهاد مردمي و گفتگو نمي كنه؟!! مگه زنداني هاي سياسي بيانيه نمي دهند؟! مگه در زندان كسي اعتصاب غذا نمي كنه؟! اين كروبي هيچ كاري نكرده واسه اين جنبش! اين موسوي و كروبي باعث تقويت رژيم هم شدند.»
بالاترين در مطلب بامزه ديگري نسبت به چاق شدن كروبي هشدار داد و نوشت: به عنوان يك ناظر نگراني خود را از چاقي كروبي اعلام مي كنم. مشخص نيست كه نهادهاي امنيتي چه خورشت و برنجي به او خورانده اند تا به يكباره اينقدر وزن اضافه كند. خطر حمله قلبي براي شيخ عزيز وجود دارد و بعيد نيست در صورت ادامه اين روند توان راه رفتن را نيز از دست دهد(!)
اين شبكه اپوزيسيوني در نوشته ديگري آورده است: «درسته كه مهدي كروبي كمي وزن اضافه كرده است. اما از كجا معلوم اين موضوع به خاطر خوش گذشتن به او بوده باشد؟! به نظر من هيچ بعيد نيست كه ماموران عمدا به او غذاي چرب و پركلسترول خورانيده باشند تا سكته كند»!
يكي ديگر از كاربران در دفاع از ساختن دوره حصر به كروبي نوشت: اين است مرام ما در برابر كساني كه زنداني و شكنجه مي شوند؟
در خبرها خوندم كه شيخ مهدي كروبي در طول دوران تحت حفاظتش بسيار خوش بر و رو و چاق شده. خوب اولاً به كسي چه كار داره كه به اين بابا خوش مي گذره يا چاق شده؟ اون بار هم گير داده بودن به مهدي خزعلي كه اين بابا چرا بعد از اعتصاب غذا چاق شده!!! يعني الان كسي هيچ كاري غير از اين نداره كه مهدي كروبي و ميرحسين و خزعلي و ديگران در اعتصاب غذا يا تحت حفاظت چاق مي شند؟ حالا اگه هميشه مريض بودند و بهشون مرخصي پزشكي نمي دادند و خداي نكرده شكنجه مي شدند، خوب بود؟ اون يكي گير داده چطور مثلاً تاجزاده و نوري زاد و ابطحي و ديگر اصلاح طلبان زنداني از تو زندان به اينترنت دسترسي دارند و كنفرانس خبري ميدن! آقا نمي خواين دست از حسادت بردارين؟



 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14