(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 21 خرداد 1391 - شماره 20228

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
لوگوي چيزنا روي دب اكبر
احمدي نژاد : دوست، آشنا و همگروه هم بايد تسليم عدالت باشند
هدفمند بودن جهان خلقت
قانون افشاي نقض حقوق بشر توسط آمريكا و انگليس در جهان امروز
هشدار اساتيد و طلاب حوزه علميه قم تجديد حيات جريان انحرافي انجمن حجتيه در حوزه هاي علميه
انتقاد ميركاظمي از نحوه اجراي هدفمندي يارانه ها
در هفتمين جلسه دادگاه اختلاس شركت بيمه ايران متهمان تخلفات خود را رويه و عرف دانستند!



لوگوي چيزنا روي دب اكبر

آن دسته از چيزطلباني كه در خاورميانه ساكن هستند، امشب فيكس راس ساعت 24 مي توانند لوگوي خبرگزاري چيزنا را بر روي ستاره «دب اكبر» يا همان «خرس بزرگ» مشاهده كنند.
مديرعامل چيزنا ضمن بيان مطلب فوق گفت: همزمان با اين رخداد محير العقول، به صورت رسمي نامزد انتخابات رياست جمهوري سال آينده شده، با توپ پر به صحنه خواهم آمد. آقاي چيز به فضيلت تماشاي لوگوي چيزنا روي چاله چوله هاي دب اكبر اشاره، و تصريح كرد: هر كس اين اتفاق را با چشم غيرمسلح ببيند، يكي از پسرانش از خدمت در نيروهاي مسلح معاف مي شود! وي كه شنگول به نظر مي رسيد، بيان داشت: برخلاف جبهه هاي كنوني كشور كه هيچ يك متشكل از اجتماع احزاب همسو نيستند و اصلا حرفه اي نيستند، «جبهه چيزنا» به زودي فعاليت خود را از پايين به بالا آغاز خواهد كرد و شعار ما در انتخابات پيش رو اين است: «موتلفه، متحد، پايداري، راست، چپ، منحرف، اصولگرا، اصلاح طلب، ساكت فتنه و كاسب فتنه، همه با هم يه طرف، چيزنا يه طرف!!»
آقاي چيز در فراز ديگري از سخنان خود، گفت: حداد عادل، سعيد جليلي، دكتر ولايتي، قاليباف، عارف، جهانگيري، نجفي، علي نيكزاد، صالحي، كي، كي، حالا هر كي! به نفع خودشان است كه به نفع من كنار بكشند و الا هفته بعد در چنين شبي، فيكس راس ساعت 24 لوگوي چيزنا را مي اندازيم روي كهكشان راه شيري! اين فعال سياسي، انداختن لوگوي چيزنا روي اجرام آسماني را، اقدامي در چارچوب قانون اساسي خواند و افزود: نامزدي كه نتواند چهره خود را روي «مريخ» بيندازد، چگونه مي تواند در دل مردم جا باز كند؟!
رياست عظيم ترين بنگاه خبرپراكني دنيا در ادامه سخنان خود، اين چنين به تبيين فضاي سياسي موجود و آرايش جبهه هاي سياسي اشاره كرد: جريان اصولگرايي متشكل از چند جبهه است كه هر جبهه، دربيرون بهارستان، به چند جبهه ديگر تقسيم مي شود، اما همين جبهه ها در داخل بهارستان متشكل از چند فراكسيون هستند كه حكايت وحدت در كثرت، خودشان را از جبهه هاي مالوف، بزرگتر دانسته، مي بينيم هر فراكسيون متشكل از چند عنصر سياسي است كه هر عنصر سياسي، خودش في حد ذاته، جبهه اي مستقل، بگو منفرد براي خويش است و البته با كمك چند عنصر سياسي ديگر، قابليت ايجاد جرياني فراجبهه اي، در عين حال مستقل دارد كه هر كدام از اين جبهه ها با اين كه زيرمجموعه اي از 2 جبهه بزرگتر اين جريان محسوب مي شوند، اما جبهه اصل كاري را قبول ندارند !! و اگر شما فهميديد چي شد، مرا هم ملتفت كنيد!! وي خطاب به كارشناسان مسائل سياسي گفت: اگر مي توانيد چينش هاي جبهه هاي موجود را بهتر از من تبيين، و به شكلي همه فهم در نموداري ترسيم كنيد درون فلش مموري ريخته، بدهيد تا لوگوي اين نمودار را سه شنبه فيكس راس ساعت 24 بيندازيم روي «مشتري»!
آقاي چيز آنگاه به جريان اصلاحات پرداخت و بيان داشت: اين پدرصلواتي ها 50 سال است كه مي خواهند اصلاحات را تعريف كنند! لذا اگر روز انتخابات رياست جمهوري آينده، دوم خرداد باشد، من همان خاتمي هستم، اگر سوم تير باشد، من همان احمدي نژاد هستم و اگر روز جديدي باشد، من قهرمان قصه آن روز كذا خواهم بود! بنابراين به بعضي ها پيشنهاد مي كنم به جاي عكس گرفتن با «ف.ه» دمي بيايند زير بال و پر ما تا در دولت بعدي، دوزار گيرشان بيايد!! و به پيام عكس انداختن بعضي ها با «ف.ه» اشاره كرد و گفت: يك وقت بعضي ها مي آيند با «ف.ه» عكس يادگاري مي گيرند، اين يك پيام دارد، اما يك وقت اين «ف.ه» هست كه مي آيد با بعضي ها عكس مي گيرد، كه اين پيام ديگري دارد و ما نبايد اختيار خود را دست بنده زاده هاي خود بسپريم، و الا شايد بتوانيم نامه سرگشاده بنويسيم، اما نمي توانيم لوگويي از خود در اجرام آسماني به ثبت برسانيم، حال اين كه به نام مان نباشد!!
مديرعامل خبرگزاري چيزنا سپس به سؤالات خبرنگاران پاسخ داد. وي در جواب پرسش خبرنگار هفته نامه كيكر، برد پرگل روسيه بر تيم چك را مشكوك خواند و گفت: در آستانه مذاكرات مسكو، وقتي روسيه در بحث هسته اي، مخالف آمريكا و اسرائيل موضع مي گيرد، خاك بر سر پيتر چك با اين دروازه باني اش!! آقاي چيز در پاسخ به سؤال خبرنگار هفته نامه كيهان ورزشي بيان داشت: تيكي تاكا هميشه جواب مي دهد!! وي در جواب سؤال مجله «آشپزي مثبت»، به مضرات استفاده از غذاهاي پركالري بر بدن اشاره كرد و گفت: سران فتنه بيش از هر چيز به «تردميل» نياز دارند!! وي در جمله اي حكيمانه خاطرنشان كرد: گاهي زنداني اعتصاب غذا مي كند، گاه هست كه غذا روي معده آدمي، اعتصاب مي كند! علي ايحال، تا باشه از اين حصرها!! طرف را قصر مي فرستادي، همچين رو نمي آمد!!
«آرمليا- خبرنگار چيزنا»

 



احمدي نژاد : دوست، آشنا و همگروه هم بايد تسليم عدالت باشند

رئيس جمهور در يادداشتي تصريح كرد: در برپايي عدالت خط عوض مي شود و جبهه درگيري خيلي گسترده تر مي گردد. مرزبندي ها در هم مي ريزد و انسان ديگر فقط با دشمن داراي خط كشي بيروني طرف نيست بلكه اين بار با دوست و آشنا و همگروه هاي خود طرف مي شود.
محمود احمدي نژاد در يادداشتي با عنوان امام علي و عدالت كه در پايگاه اطلاع رساني وي منتشر شده ،آورده است:
خداوند متعال انسان را خلق كرد و همه عالم را در خدمت كمال و تعالي او قرار داد. براي انسان راه را معين كرد،هدف را تعيين كرد و راهنما قرار داد و براي رسيدن به هدف همه شرايط و زمينه ها را فراهم كرد.امام علي(ع) هم هدف،هم راهنما،هم پشتيبان و هم معيار حركت به سمت قله هاست.اسم اعظم خدا و خلاصه همه زيباييها و خوبيهاي عالم اميرالمومنين علي(ع) است.وي نه تنها متعلق به شيعيان و مسلمانان است بلكه متعلق به همه بشريت است.او دستگير همه است.او براي همه است و براي همه راهنماست و پشتيبان همه انسانهاست.او واسطه فيض الهي است و از طريق او همه خوبيها در عالم جاري مي شود.همه ارزشهاي الهي در وجود ايشان بطور كامل و در اوج تجلي است.
وي افزوده است:اميرالمومنين اسطوره خداپرستي و عدالت طلبي است.در سراسر زندگي پرافتخار و پربركت ايشان حتي يك لحظه توقف،انصراف و يا كوتاه آمدن از دعوت به توحيد و عدالت مشاهده نمي شود.همه زندگي او مجاهدت براي خداست.سكوت و فرياد؛جنگ و صلح؛شجاعت و غيرت و وفاداري؛محبت و خشم و نصيحتش،همه اش براي خداست.
همه زندگي اميرالمومنين عدالت است. وي مظهر تام عدل الهي است تا جائيكه «قتل في المحراب لشده عدله.»
احمدي نژاد ادامه داده است:عدالت سر فصل و قله آرمان همه انبيا است.«لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط »همه پيامبران الهي آمده اند كه بعد از دعوت به توحيد و پرستش خداوند، مردم را به اجراي عدالت دعوت كنند، چراكه عدالت تضمين دوام،نشاط،رشد و تعالي جامعه بشري است.عدالت تضمين امنيت و گره خوردن دلهاست.محور جامعه علوي عدالت است.عدالت دلها را به هم نزديك مي كند،انسجام درست مي كند وآباداني و سازندگي مي آورد.با اجراي كامل عدالت در جهان همه چيز زيبا مي شود.نفس كشيدن،نگاه كردن، قدم زدن، خواندن،پاسخ دادن،كاركردن و حتي طبيعت و ديوار و سنگها هم زيباست.اصلا تجلي زيبايي زماني است كه عدالت به طور كامل محقق شود.در آن دوران همه چيز زيباست و انسان جز زيبايي نمي بيند.مهمترين ماموريت انسان براي رسيدن به سعادت اجراي عدالت است و بزرگترين دشمني ها عليه عدالت شكل گرفته است.
دراين نوشته آمده است: همان طور كه عدالت رمز و مفتاح كمال بشري است،بي عدالتي و تبعيض كليد مفاسد است و اثبات اين امر نيازمند دليل نيست.تمام تاريخ بشر و وضع موجود عالم بر اين واقعيت گواهي مي دهد.البته اعمال و اجراي عدالت سخت ترين مرحله تحقق جامعه اسلامي است.در آزادي،استقلال و برپايي يك نظام اسلامي مرزبندي ها و خطوط درگيري كاملا معلوم است، اما در برپايي عدالت خط عوض مي شود و جبهه درگيري خيلي گسترده تر مي گردد.مرزبندي ها در هم مي ريزد و انسان ديگر فقط با دشمن داراي خط كشي بيروني طرف نيست بلكه اين بار با دوست و آشنا و هم گروه هاي خود طرف مي شود. در اجراي عدالت انسان به ناگاه چشم باز كرده و خود را در مقابل برادرش مي بيند.همانطور كه امام علي(ع) در مقابل برادرش قرار گرفت.همين است كه مي بينيد درزمان اميرالمومنين(ع) در گام اول كساني در مقابل امام(ع) مي ايستند كه در نبردها و سختيها يار امام بودند.وقتي اجراي عدالت مطرح مي شود،مي بينيد جبهه ديگر خط مستقيم نيست،بلكه بسيار پيچيده مي شود. افرادي هستند كه اجراي عدالت را تا حدي دوام مي آورند،تا زمانيكه براي ديگران اجرا شود، تشويق و حمايت مي كنند و نداي عدالت خواهي سر مي دهند،اما به محض اينكه نوبت خودشان مي شود،فرياد مخالفت سر مي دهند و در مقابل اجراي عدالت مي ايستند.اين ويژگي است كه اجراي عدالت را به سنگين ترين عقبه تحقق جامعه آرماني تبديل مي كند.

 



هدفمند بودن جهان خلقت

ذات أقدس له به ما فرمود: آنچه لازمه كمال شماست، من خلق كردم، در اختيار شما قرار دادم. عالم هدفمند است، نه اينكه خدا هدف دارد؛ چون خدا خودش هدف است ! همانطوري كه خدا فاعل ندارد، چون فاعل ب الذّات است؛ خدا غايت ندارد، چون خودش غايت بالذّات است. او هو الاوّل است، ديگر فاعلي ندارد؛ او هو الآخ ر است، ديگر غايتي ندارد ! هر فاعل كاري را كه انجام مي دهد، براي نيل به كمال است ! آن كمال اگر محدود بود، كاري را براي كمال برتر انجام مي دهد. آن كمال برتر اگر متناهي بود، كاري را براي كمال برين انجام مي دهد؛ تا برسيم به كمال نامتناهي!
كمال نامتناهي اگر كاري را انجام مي دهد، براي چيزي نيست؛ نه براي اينكه سودي كند، نه براي اينكه جودي كند؛ براي، بر نمي دارد، چون خودش هدف محض است ! ديگران كه براي جود كار مي كنند، اگر كار نكنند جواد و سخي نيستند. مثل يك انسان متمكّني كه خداي سبحان به او مال داد، او نيازي به مسكن ندارد؛ چون خودش مسكن ساخته و براي خودش كافي است؛ ولي براي ديگران مسكن مي سازد تا به كمال جود و سخا بار يابد. او نيازي به بيمارستان و مدرسه ندارد، ولي براي ديگران بيمارستان و مدرسه مي سازد تا به ديگران جودي كند. ولي اگر يك موجودي كمال نامتناهي بود، او كمال منتظر ندارد تا كاري بكند و به آن كمال منتظر برسد؛ بلكه چون كمال نامتناهي است، از او خيرات با اختيار نشأت مي گيرد؛ پس او براي چيزي كار نمي كند. لذا در سوره مباركه ابراهيم فرمود به زبان موساي كليم، به جهانيان اعلام بكن: همه شما كافر بشويد، من به مقصد رسيده ام، چون خودم مقصدم: ا ن تكفروا انتم و من ف ي الأرض جميعاً (1).
امّا اين چون غنيّ محض و حكيم است، صدر و ساقه كار او با حكمت و هدفمندي و امثال اينهاست؛ حكيم، كار لغو نمي كند. اين دو اسم از اسماي حسناي خداي سبحان حدّ وسط دو تا برهان است؛ يك برهان اينكه خدا هدف ندارد، چون خودش هدف است؛ مثل اينكه خدا فاعل ندارد، چون خودش فاعل است. حدّ وسط برهان ديگر اين است كه تمام كارهاي خدا هدفمند است، چرا ؟ چون حكيم است و حكيم كار عبث نمي كند !
راه و راهنماي انسان جهت نيل به هدف
درباره اينكه خدا هدف است، هدف ندارد؛ آيه سوره مباركه ابراهيم كافي بود. درباره اينكه جهان و انسان هدفمند است، فرمود: افحس بتم انّما خلقناكم عبثاً و انّكم ا ل ينا لا ترجعون (2). شما خيال كرديد با مردن مي پوسيد، نابود مي شويد و به مقصد نمي رسيد؛ اين گمان باطل را از خود دور كنيد. دو اسم از اسماي حسناي خدا حدّ وسط اين دو تا برهان است؛ يك برهان كه خدا هدف هست، منزّه از آن است كه هدف داشته باشد؛ يك برهان اين است كه چون او حكيم است، تمام كارهاي او هدفمند است. انسان هم از اين قافله جدا نيست، انسان هدف دارد؛ اگر هدف دارد، بايد به هدف برسد و ابدي هم هست، چون مجرّد است و زوال ناپذير. گذشته از اينكه در بخش هاي جسم هم ذات أقدس له فرمود: من عين بدن او را دوباره زنده مي كنم؛ پس بدناً و روحاً او ابدي است.
اگر هدف دارد، حكيم بين متحرّك و بين هدف، راه قرار مي دهد. ممكن نيست حكيمي متحرّكي را بيافريند، هدفي قرار بدهد و صراطي نباشد ! و مرگ به معناي تخلّل عدم بين متحرّك و هدف نيست؛ كه انسان كه مي ميرد، نابود بشود؛ دوباره بر گردد ! هدفمند بودن از يك طرف و راه مستقيم داشتن از طرف ديگر؛ هيچ كسي با مردن نابود نمي شود كه نابود بشود، دوباره بر خيزد ! مرگ به معناي فاصله عدم بين متحرّك و هدف نيست؛ مرگ، نّما تنتق لون م ن دار لي دار(3). از يك نشئه اي به نشئه ديگر حركت كردن نسبت به قبل مرگ است، نسبت به بعد ميلاد است و اين مرگ و ميلاد را مي گويند ( هجرت ). از جائي فاصله مي گيرد، به جاي ديگر مي رسد كه نّما تنتق لون م ن دار لي دار.
وحي، عقل و فطرت؛ چراغ روشني بخش راه انسان
و براي اينكه اين صراط اشتباه نشود، يك چراغ قوي و روشني افروخت كه در تشخيص اين صراط هيچ كس اشتباه نكند و آن سراج فطرت و عقل است از درون، سراج وحي و الهام است به وسيله انبياء و اولياء (عليهم السّلام) از بيرون. اينها سراج منيرند؛ هم فطرت، سراج منير است، هم عقل سراج منير است، هم وحي سراج منير است، هم الهام سراج منير است؛ منتها اين چراغ آن چراغ را مي بيند و زير شعاع آن چراغ است؛ چراغ اصلي همان چراغ فطرت است. هيچ كس راه احداث نمي كند، راه را مي شناسد؛ يعني بين انسان و مقصد او صراط است كه صراط الله است.
عقل هيچ كاره است، عقل صراط ساز نيست؛ صراط يعني دين، يعني قواعد ديني. عقل صراط شناس است، راه شناس است؛ نه راه ساز ! عقل، قانون شناس است نه قانونگذار ! قانونگذار فقط كسي است كه انسان را، قيامت را، راه بين انسان و قيامت را آفريد: ا ن الحكم لا ل لّه (4)؛پس ذات أقدس له،هم از درون براي ما چراغ فرستاد، هم از بيرون؛ راه را هم به وسيله اين چراغ ها مشخص مي كند. دين را براساس ا ن الحكم لا ل لّه، خدا تنظيم كرده است؛ و انبياء راهنمايان اين صراطند و عقل در سايه راهنمائي انبياء اين راه را تشخيص مي دهد.
وحدت صراط، سالك و مقصد در اخلاق
اين راه نظير راههاي زماني و زميني نيست كه رونده غير از راه باشد. يك وقت كسي مي خواهد برود حرم، اين سالك غير از مسلك است ! اين كوي و برزن، مسلك است، اين شخص سالك است، با پيمودن اين مسير به مقصد مي رسد؛ يك سالكي هست و يك مسلكي هست و يك هدف. امّا راههاي ديني جداي از رونده نيست ! كه ما راهي داشته باشيم بيرون، به وسيله پاها آن راه بيرون را طي كنيم. در راههاي اخلاقي و ديني، راه، عين رونده است.انسان معتقد مي شود، يعني يك قدم برداشت؛ بعد از اعتقاد متخلّق مي شود، قدم ديگر؛ بعد از تخلّق عمل مي كند، قدم سوّم؛ بعد از عمل، تبليغ و انتشار مي دهد حرف را، قدم چهارم؛ همه اينها در فضاي جان او و زبان او و كام او و نفس اوست.
معتقد شدن،صراط را طي كردن است، اين در درون آدم است؛ آدم عقيده خوب پيدا كرده، ايمان خوب پيدا كرده كه بيرون از جان او نيست! وقتي متخلّق مي شود، در فضاي درون اوست. وقتي عمل مي كند، نمازي را اقامه مي كند؛ در فضاي بدن اوست، بيرون او نيست ! بنابراين راه، عين رونده است؛ اگر راه عين رونده است، كسي كج راهه رفته است، كج مي شود؛ كج شوي كج آيدت جفّ القلم(5) ! انسان مي شود منحرف. ديگر راهي نظير شرق و غرب نيست كه بگوئيم اين شخص فلان جا رفته، يا ازجاي ديگر سر در آورده ! مسلك وقتي با سالك يكي بود، مقصد هم با سالك يكي مي شود؛ يعني خود اين شخص از كفر به ايمان آمده، از جهل علمي به علم آمده، از جهالت عملي به عدل آمده، از آز و طمع به قناعت آمده، از تكبّر به تواضع آمده، شده انسان موحد معتقد متواضع حكيم فقيه و مانند آن. مقصد و سالك، حقيقت انسان است، راه هم در درون انسان است؛ اينچنين نيست كه يك چيز جدائي باشد، انسان برود آسمان يا برود زمين و بشود مؤمن ! انسان وقتي مؤمن شد، به مقصد مي رسد و لذائذي هم كه نصيب او مي شود، آن لذائذ به خود انسان بر مي گردد.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظلّه العالي) در جلسه درس اخلاق در ديدار با طلاب، دانشجويان و اقشار مختلف مردم ـ 16/ 7/ 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ابراهيم/ 8 (2) مؤمنون/ 115
(3) بحار الأنوار/ 37/ 146/ ح 36 (4) انعام/ 57
(5) مثنوي معنوي/ دفتر پنجم/ ص 152
خوان حكمت روزهاي يكشنبه منتشر مي شود.

 



از سوي احمدي نژاد ابلاغ شد
قانون افشاي نقض حقوق بشر توسط آمريكا و انگليس در جهان امروز

قانون افشاي نقض حقوق بشر توسط آمريكا و انگليس در جهان امروز كه در مجلس شوراي اسلامي تصويب و به تأييد شوراي نگهبان رسيده از سوي رئيس جمهور براي اجرا ابلاغ شد.
براين اساس، به منظور مقابله با توطئه ها و محدودسازي هاي ناعادلانه آمريكا و انگليس عليه جمهوري اسلامي ايران و جهت آگاه سازي جامعه جهاني از موارد عديده نقض حقوق بشر توسط اين دو كشور و حمايت از جريانات مترقي كه در برابر اقدامات غير قانوني دولتهاي آمريكا و انگليس در جهان ايستاده اند، مبلغ بيست ميليون (000/000/20) دلار از محل حساب ذخيره ارزي تخصيص مي يابد.
براين اساس، چگونگي هزينه كردن اين اعتبار در كارگروهي با مسئوليت وزارت اطلاعات و عضويت وزارت امور خارجه، وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامي و همچنين يكي از اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي با معرفي كميسيون و تصويب مجلس به عنوان ناظر تصميم گيري مي شود.
همچنين، وزارت اطلاعات به عنوان مسئول كارگروه موظف است هر سه ماه يك بار گزارش كار خود را به كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي ارائه كند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني دولت، براساس اين قانون، وزارت امور خارجه نيز موظف است سالانه گزارش نقض حقوق بشر در ايالات متحده آمريكا و انگليس را تهيه و در روز سيزدهم آبان ماه منتشر كند.

 



هشدار اساتيد و طلاب حوزه علميه قم تجديد حيات جريان انحرافي انجمن حجتيه در حوزه هاي علميه

عده اي از اساتيد و طلاب حوزه علميه قم ضمن هشدار نسبت به فعاليت مجدد انجمن حجتيه در حوزه علميه، اهداف عمده اين جريان را «انحرافي نشان دادن اصول فكري امام خميني(ره)»، «منزوي كردن نظريه پردازان و مدافعان انقلاب» و «تضعيف روحانيت به دست روحانيت» عنوان كردند.
به گزارش فارس اساتيد و طلاب حوزه علميه قم با انتشار بيانيه اي ضمن بيان اهداف تجديد حيات جريان انحرافي انجمن حجتيه در حوزه هاي علميه اعلام كردند:
اولين و اساسي ترين هدف دشمن اين است كه با انحرافي نشان دادن فلسفه و عرفان، اصول فكري و اعتقادي حضرت امام به عنوان يك فيلسوف و عارف را انحرافي نشان دهند.
وقتي اصول اعتقادي حضرت امام به عنوان بزرگترين نظريه پرداز ولايت فقيه و بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي، منحرف از اسلام دانسته شد، قطعا نظام بر پا شده توسط ايشان هم، انحرافي بوده و يا حداقل مورد ترديد واقع خواهد بود! چه طرحي بهتر از آن كه عده اي در لباس روحانيت، زحمت اين مسئله را براي دشمن بكشند؟!
لايه دوم دشمن از اين طرح، اين است كه تفكري كه اصل انقلاب و اوتاد و ابدال آن و مدافعان و نظريه پردازان آن يعني حضرت امام و شاگردانش و شاگردان مرحوم علامه طباطبايي تحت لواي آن تربيت شده و پرورش يافته اند در حوزه نابود شده و يا حداقل منزوي شود. تفكري كه در مقابل هجوم همه گونه افكار التقاطي و انحرافي ايستادگي كرده و ضمن رد برهاني همه آنها، معارف عميق اسلام را ثابت مي نمايد. چرا كه دشمن نه فقط در اوايل انقلاب، بلكه در همه اين سال ها از تفكر فلسفي و عرفاني حوزه زخم خورده است.
دشمن نمي خواهد تفكري در حوزه باشد كه از دل آن شخصيتي چون علامه حسن زاده آملي پرورش پيدا كند...
كوتاه سخن آن كه دشمن در تلاش است با از بين بردن و يا به حاشيه راندن تفكر فلسفي و عرفاني [شبيه آنچه كه در حوزه نجف اتفاق افتاد] ضمن از بين بردن نقطه قوت انقلاب و حوزه هاي تشيع، به تعبير مقام معظم رهبري، حوزه و جامعه ما را در برابر تهاجمات فكري و اعتقادي بي دفاع كند.
لايه سوم و پيش پا افتاده ترين هدف دشمن از احياي دوباره و تقويت اين جريان، يك مسئله ساده و روشن است. ايجاد يك نزاع و اغتشاش فكري و اعتقادي دائمي در حوزه هاي علميه و بين علما و طلاب كه نه فقط يك اختلاف نظر علمي، بلكه در چارچوب يك جنگ اعتقادي تعريف بشود.
نتيجه قطعي اين مسئله، بازماندن از كارهاي اساسي و مشغول شدن به نزاع داخلي در حوزه هاي علميه و غفلت از دشمن و برنامه هاي فكري و فرهنگي آن براي حوزه و جامعه و در يك كلام تضعيف روحانيت به دست روحانيت است. اگر از اين طريق آن اهداف مهم تر يعني تضعيف نظام و نابودي فكر فلسفي در حوزه محقق نشود، حداقل آتشي را در حوزه علميه شعله ور كرده اند كه به راحتي خاموش نمي شود و موجب از بين رفتن توان حوزه در جدال هاي بي پايان داخلي مي شود...
اين افراد نيز چشم خود را بر روي همه مهاجمان به عقيده و فرهنگ شيعه از وهابيت و بهائيت گرفته تا عرفان هاي كاذب و موج غربزدگي و جريانات فكري غربگرا بسته و بزرگترين دشمنان تشيع را در بزرگان حوزه علميه مي جويند و مانند وهابيون، مخالفان خود را به راحتي تكفير مي كنند...
سخن در اين نيست كه هر فيلسوف و يا عارفي، هر سخني گفته و هر مطلبي كه نوشته حتما صحيح است و قابل نقد نيست بلكه سخن در اين است كه انتشار دهندگان مسائلي اين چنيني، هدفشان اصلاح يك مطلب نادرست نيست. بلكه جرياني به راه افتاده است كه به دنبال دستاويز قرار دادن هر وسيله اي براي انهدام فلسفه و عرفان در حوزه است و از هر وسيله اي براي رسيدن به اين هدف استفاده مي كند و از هيچگونه توهين و ناسزا دريغ ندارد.
طرفه آنكه همين افراد نيز به گروه هاي مختلفي تقسيم شده اند كه با خود نيز سرستيز دارند، كه نشان مي دهد كه دستي كه از اين براي ايجاد اختلاف در حوزه و تضعيف روحانيت استفاده مي كند، حتي به اين كه جبهه اي از موافقان و مخالفان فلسفه و عرفان در مقابل هم قرار بگيرند نيز قانع نيست. بلكه مي خواهد هر جبهه مشتمل بر چندين گروه و شاخه باشد كه نه تنها با جبهه مخالف بلكه با ساير گروه هاي موجود در جبهه خود نيز سر نزاع داشته باشد تا حوزه هيچ گاه روي آرامش و تعالي را نبيند...
اساتيد و طلاب حوزه علميه قم در پايان اين بيانيه افزوده اند: خلاصه كلام اين كه ما جمعي از اساتيد و طلاب رشته فلسفه و عرفان حوزه علميه قم ضمن پرهيز دادن همگان از افتادن به دام چنين افرادي و دامن زدن به اين چنين نزاع هايي، اعلام مي نمائيم كه بايد براي برخورد با اين افراد و جريانات فكري اساسي كرد، در غير اين صورت اين افراد در همين پله ها متوقف نشده و تا رسيدن به مقصد و مقصود نهايي از ايجاد نزاع و اختلاف افكني و تضعيف حوزه علميه، دست برنخواهند داشت.

 



انتقاد ميركاظمي از نحوه اجراي هدفمندي يارانه ها

نماينده مردم تهران در مجلس با انتقاد از شيوه كنوني اجراي طرح هدفمندي يارانه ها تصريح كردكه براي اجراي درست اين قانون بايد همه 7 محور لحاظ شده در طرح تحول اقتصادي با هم اجرايي شود.
مسعود ميركاظمي در گفت وگو با مهر، درخصوص نحوه اجراي قانون هدفمندي يارانه ها اظهار داشت: يكي از راه هاي حل مشكلات اقتصادي كشور اجراي درست طرح تحول اقتصادي است به شرطي كه هر 7 محور با هم عملياتي شود.
وي ادامه داد: اگر قرار باشد فقط قيمت حامل هاي انرژي بالا برده شود و پولي بگيريم و به حساب مردم بريزيم اسم اين اجراي قانون هدفمندي يارانه ها نيست.
وزير سابق نفت خاطرنشان كرد: درشرايط فعلي ما نسبت به شروع طرح هدفمندي يارانه ها، مقداري عقب رفته ايم. ميزان يارانه ريالي كه به هر حامل انرژي داده مي شد با قيمت بين المللي و نرخ ارز اندازه گيري مي شد حال اگر نرخ ارز به هم ريخت يعني مثلا از نرخ 1100 تومان به 1700 تومان رسيد يعني با 600 تومان مابه التفاوت مواجه هستيم سوال اين است آيا به همين نسبت قيمت حامل هاي انرژي افزايش يافت؟
وي ادامه داد: براي اجراي بهتر اين قانون بايد بر بانك ها، شبكه بازار و همچنين بازار ارز كنترل جدي داشته باشيم.
ميركاظمي گفت: طرح تحول اقتصادي بايد به همان صورت كه در دولت نهم تعريف شد و كار جدي روي آن شد، عملياتي شود. قطعا دراين صورت طرح هدفمندي طرح موفقي خواهد بود اما اگر رها شود و صرفا پولي بگيريم و به حساب ريخته شود اجراي طرح موفق نخواهد بود.
نماينده تهران يادآور شد: من از همان ابتدا با شيوه فعلي اجراي قانون هدفمندي موافق نبودم و معتقد بودم هر7 محور بايد با هم اجرايي شود. نمي شود پولي به مردم داده شود و مردم با آن پول در همين نظام بانكي موجود كالا خريداري كنند. اين روند بازار را بهم مي ريزد. اينكه يك ماه بر قيمت ارز كنترلي نشود موجب مي شود طرح هدفمندي در اجرا پس روي كند.
وي گفت: قرار بود براي اصلاح ساختار اقتصادي كشور، بخشي از درآمد از ماليات ها باشد بنابراين نظام مالياتي بايد اصلاح شود. در حال حاضر مبلغي كه از ماليات براي اداره كشور گرفته مي شود بسيار پايين است. همچنين ما در شبكه توزيع و بخش گمرك هم مشكلاتي داريم كه بايد ساماندهي شود. بهره وري از موضوعات مهم است. رسيدگي به همه اين موارد جاي كار دارد. رسيدن به بهره وري 8 درصد طبق برنامه پنجم حداقل ده سال كار مستمر و مستقيم مي طلبد تا نتيجه بدهد.
ميركاظمي با بيان اين ضرب المثل كه «شير بي يال و دم و اشكم كه ديد» گفت: وقتي اين موضوعات مهم رها مي شود طرح هدفمندي يارانه ها كارآيي خود را از دست مي دهد!

 



در هفتمين جلسه دادگاه اختلاس شركت بيمه ايران متهمان تخلفات خود را رويه و عرف دانستند!

هفتمين جلسه از مرحله دوم رسيدگي به پرونده اختلاس از شركت بيمه ايران در شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران در دو نوبت صبح و بعدازظهر به رياست قاضي سيامك مدير خراساني برگزار شد.
قاضي مدير خراساني در ابتداي جلسه ضمن عذرخواهي از تاخير 2 ساعته در برگزاري دادگاه از نماينده مدعي العموم خواست تا در مورد مسائل مطرح شده در جلسه قبل توضيحاتي ارائه دهد.
ذبيح زاده نماينده مدعي العموم در اين رابطه گفت: جلسه ششم درخصوص چهار اتهام اول بود كه متهم و وكيل وي از خود دفاع كردند و در اين جلسه رسيدگي به سه اتهام باقي مانده را درخواست دارم كه دفاعيات آن از متهم گرفته نشده است.
وي تصريح كرد: اتهام تصدي بيش از يك شغل دولتي و عضويت متهم در هيئت مديره شركت سرمايه گذاري بيمه ايران كه خود متهم در جلسه دادرسي به آن اقرار داشته است، نشان دهنده اين است كه اتهام وي محرز است، در رابطه با اتهام پولشويي نيز متهم مي گويد كه من چه اقدامي كرده ام كه پولشويي صورت گرفته است. لازم است بررسي كنيم كه مبلغ 200 ميليون توماني كه وي دريافت كرده چه منشائي دارد، مگر تعريف پولشويي چه چيزي است؟ اينكه افراد، با تبديل و تغيير قصد تطهير پول هاي نامشروع و كثيف را داشته باشند، آيا اين مسئله جز پولشويي است؟ اينها مصاديق بارز پولشويي هستند.
وي با بيان اينكه اجاز دهيد با هم صادق باشيم خطاب به وكلاي متهمان، خاطر نشان كرد: بيشتر اسناد موجود در پرونده مربوط به شبكه اي بودن اين باند است، از اينكه يك شبكه بوده است، كوچك ترين خللي به اين پرونده وارد نيست. چرا شما وكلاي محترم اصرار داريد صورت مسئله را پاك كنيد؟ به نفع شماست كه شبكه را بپذيريد و دراين باره از متهمان خود دفاع كنيد.
در ادامه، «ع.ب»- مديرعامل شركت سرمايه گذاري بيمه ايران (سبا)- به عنوان مطلع در جايگاه حاضر شد تا در رابطه با اظهارات خود در مورد چگونگي به عضويت درآمدن «ي.د» در هيئت مديره اين شركت توضيح دهد.
مطلع گفت: روزي كه هيئت مديره شركت سرمايه گذاري بيمه ايران قرار شد تشكيل شود، آقاي «ر» پنجمين نفر از اعضاي هيئت مديره بود و اسم آقاي «ي.د» مطرح نبود، همچنين در آن زمان اگر ارتباطي بين آقاي «ي.د» و «الف» بود، من از ماجرا بي-خبر بودم.
«ع.ب» خاطر نشان كرد: قرار شد آقاي «ي.د» جايگزين آقاي «ر» در هيئت مديره شود و من زماني كه از اين موضوع مطلع شدم، آن را با سهامدار بيمه ايران چك كردم و قرار شد كه آقاي «ي.د» به عنوان عضو هيئت مديره منصوب شود.
مطلع تصريح كرد: آقاي «الف» با من تماس گرفتند و گفتند كه بايد اين اتفاق بيفتد و آقاي «ي.د» جايگزين آقاي «ر» در هيئت مديره شود، همچنين آقاي «الف» بيان كردند كه قرار است صورت جلسه عوض شود، لازم به ذكر است كه آقاي «الف» در اين راستا به من دستوري ندادند بلكه فقط به من اطلاع دادند.
در ادامه جلسه دادگاه «ي.د» به عنوان متهم در جايگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت.
وي گفت: درخصوص باند و شبكه اي بودن، شما من را متهم كرديد و گفتيد كه يك اتفاقاتي افتاده و من راهبر بوده-ام، من از شما خواستم كه توضيح دهيد اما چيزي نشنيدم، همچنين در بحث پولشويي، شما استاد هستيد، اگر كسي در پولشويي نقشي داشته باشد، بايد عوايدي به آن برسد، چه عوايدي نصيب من شده است؟ وضع مالي من آنقدر خوب است كه نيازي به حقوق ندارم، من در سال 66 سه قطعه زمين از پدرم به ارث بردم؛ البته اين سه قطعه قبل از زماني بوده كه كارمند شوم و من تمام سرمايه ام را از پدرم به ارث برده ام.
«ي.د» اظهار كرد: اگر كميسيون ماده 13 تخلف كرده چرا آنها را دستگير نمي كنيد؟ چرا زوم كرده ايد روي من؟
در ادامه قاضي مديرخراساني از متهم پرسيد: شما مبلغ 200 ميليون تومان را از چه كسي دريافت كرديد؟
متهم پاسخ داد: دفتر فني مبلغي را براي صرف هزينه ها به من داد و من اين مبلغ را به استانداري تحويل دادم.
وي در ادامه خواست مصاحبه اي را كه مربوط به استاندار تهران در روزنامه بود بخواند كه قاضي مديرخراساني به او گفت: اگر آقاي استاندار مي خواستند مطلبي را اعلام كنند، نامه كتبي مي نوشتند، ايشان در بازپرسي گفته اند اظهارنظر شما در رابطه با دريافت مبلغ 200 ميليون تومان را رد مي كنند.
قاضي مدير خراساني مجددا از «ي.د» پرسيد: اين مبلغ را از چه كسي دريافت كرديد؟
متهم پاسخ داد: مديركل دفتر فني مبلغ 200 ميليون تومان را به من داد و من آن را به استاندار دادم كه قاضي مدير خراساني مجددا اظهار كرد كه استاندار تهران اظهارنظر شما را در دريافت مبلغ 200ميليون تومان رد كرده است.
متهم اظهار كرد: چرا بايد آقاي «م.الف» معاون عمراني فرمانداري ري كه متهم و مختلس است، آزاد باشد ولي من كه از موضوع خبر ندارم به عنوان متهم حضور داشته باشم؟
در ادامه هفتمين جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده اختلاس از شركت بيمه ايران، قاضي مدير خراساني از نماينده مدعي العموم خواست تا كيفرخواست «م.خ»- مديركل پيشين دفتر فني استانداري- را قرائت كند.
ذبيح زاده ضمن معرفي متهم گفت: وي اقدامات خود را براساس دستور مديريت انجام مي داده و بخشي از وصول را در اختيار مسئولان استانداري آقايان «ق» و «ب» قرار داده است.
متهم در ادامه ضمن رد اتهام اختلاس گفت: نماينده دادستان در اظهارات خود بيان كردند كه من بخشي از اين وجوه را در اختيار مديريت قرار داده ام كه اصلا چنين چيزي نبوده است و در بازجويي ها و دادسرا هم گفته ام كه كل وجوه اخذ شده را در اختيار مديريت قرار داده ام.
قاضي مدير خراساني با بيان اينكه چك ها بايد به حساب دولت واريز مي شد، از متهم پرسيد چرا آنها را به حساب خود مي گذاشتيد؟
متهم نيز پاسخ داد: اين كار طبق دستور مديريت بود.
قاضي مجددا خطاب به متهم پرسيد: شما جزو مقامات ارشد بوديد. آيا سؤال برايتان پيش نيامد كه چرا چك هاي استانداري را به حساب خودتان مي گذاشتيد و آن را نقد مي كرديد؟
متهم اظهار كرد: قبل از من و بعد از من اين اتفاق مي افتاد. يك عرف جاري در استانداري جريان داشت. آقاي استاندار و معاون استاندار از آن مطلع بودند.
متهم ادامه داد: اين عرف 20 سال اتفاق مي افتاد، اين وجوه پرداختي به صورت علني بوده و محرمانه نبوده است، چك ها در وجه حامل بود، زماني كه استانداري نمي توانست سندسازي كند اين مبالغ را در اختيار مديريت قرار مي داد.
در ادامه وكيل مدافع «م.خ» مديركل اسبق دفتر فني استانداري تهران به دفاع از موكل خود پرداخت.
در ادامه جلسه دادگاه قاضي اظهارات استاندار تهران را قرائت كرد.
در اين متن آمده است: شخصا وجهي را دريافت نكرده ام اما به مرور زمان و از وقتي كه آقاي «ي.د» معاون فني و عمراني استانداري تهران شدند مبالغي از زمان استانداران قبلي در اختيار دفتر استانداري قرار داشته و صرف امور شخصي و مسائل استانداري مي شد. طبق عرف اينها جنبه هديه از سوي افراد خير را داشته كه عنوان مي شد و بنده از وقتي كه اين گونه موارد را در استانداري مشاهده كردم، آنها را متوقف كردم و مي توانيد به اسناد ارائه شده در دفتر استانداري كه موجود است مراجعه كنيد. از ميزان مبلغ اطلاعي ندارم زيرا پولي مستقيم به بنده داده نشده است اما براساس اسناد و هزينه ها مي توانيم بررسي و ارائه كنيم.
متهم: رويه اينگونه بوده است
در ادامه و با آغاز نوبت عصر، ذبيح زاده- نماينده دادستان تهران با قرائت كيفرخواست «م.ب»- كارمند استانداري تهران- اتهام وي را وصول تعرفه مازاد بر حقوق دولتي بر معادن شن و ماسه و شركت در اختلاس به مبلغ 339 ميليون تومان حاصل از وجوه معادن شن و ماسه برشمرد.
قاضي سيامك مدير خراساني بعد از قرائت كيفرخواست از متهم خواست تا در جايگاه قرار گيرد و از خود دفاع كند.
متهم ضمن رد اتهامات وارده گفت: در پرونده معدن رويه اي وجود داشته كه آن رويه قريب به 15سال بوده كه انجام مي شده و زماني كه چيزي رويه شود ديگر نيازي به دستور ندارد.
در ادامه وكيل مدافع «م.ب» در جايگاه قرار گرفت و از موكل خود دفاع كرد.
در ادامه، «م.ب» بار ديگر در جايگاه حضور يافت و قاضي مدير خراساني از او پرسيد كه آيا شما شخصاً از معدن داران پولي را دريافت كرده ايد يا خير؟
متهم پاسخ داد: بله، البته اين يك روالي بوده كه مسئول گروه معدن اين كار را انجام مي داد و در آن زمان آقاي «خ» مسئول بودند.
قاضي مدير خراساني پرسيد: شما چك ها را از چه كسي مي گرفتيد؟
متهم پاسخ داد: گروه معدن چك ها را دريافت مي كرد و من دستور را صادر مي كردم؛ البته نه به عنوان دستور زيرا اين يك روال كاري بود.
متهم در بخش ديگري از اظهارات خود گفت: تمام اينها روال بوده كه اگر اعيادي پيش رو داشتيم وجوه را بين همكاران و كارمندان تقسيم مي كرديم.
در ادامه قاضي با بيان اينكه شما قصد داريد به صورت واضح جواب دادگاه را ندهيد گفت: شما تمايلي به پاسخ نداريد و مرتب مي گوييد كه رويه بوده است. رويه و رواج كه پاسخ قانع كننده اي نيست. پول توسط بخش معدن نقد مي شد و در اختيار شما قرار مي گرفت.
متهم در آخرين دفاعيات خود گفت: در اين موضوع هيچ سوء نيتي براي تخلف اداري نداشتم و اين روال، يك روال قديمي بوده و تمامي سوابق اجرايي من اين موضوع را نشان مي دهد. حتي در رابطه با اين پول ها دقت نظر داشتيم كه به درستي مصرف شود.
در ادامه هفتمين جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده اختلاس از شركت بيمه، قاضي مدير خراساني از نماينده مدعي العموم خواست تا در جايگاه قرار گيرد و كيفرخواست «د.س» را قرائت كند.
ذبيح زاده در جايگاه قرار گرفت و تصريح كرد: «د.س»، متهم است به پرداخت رشوه به كاركنان بانك ملي به مبلغ يك ميليارد و 50 ميليون تومان كه 400 ميليون تومان به آقاي «ت»- عضو هيأت مديره بانك ملي، 500 ميليون تومان به آقاي «خ»، 80 ميليون تومان به خانم «س» و 70 ميليون تومان به آقاي «ج» داده است، كلاهبرداري از طريق اخذ تسهيلات بانكي از بانك ملي به مبلغ 232 ميليارد و 205 ميليون و 111 هزار ريال، اخلال در نظام اقتصادي و اخلال در توليد به مبلغ 505 ميليارد و 161 ميليون و 813 هزار و 234 ريال، خريد و فروش غير قانوني ارز، نگهداري تجهيزات دريافت از ماهواره و پولشويي و عضويت در شبكه و به كارگيري غيرمجاز اتباع خارجي.
نماينده دادستان اظهار كرد: «د.س» در سيستم بانكي اخلال به وجود آورده است و با تشكيل شركت هاي زنجيره اي و درخواست مواد اوليه و عدم ورود كالاي ارزي، مبادرت به اخذ تسهيلات ارزي كرده و هزينه ها را صرف خريد زمين كرده است.
ذبيح زاده خاطرنشان كرد: «د.س» ارتباط مالي با آقاي «ج.الف»، «ي.د» و «م.ر» و روابط اجرايي و اداري با كاركنان امنيتي و سياسي استانداري داشته است.
به گزارش ايسنا، وي در پايان، محاكمه و مجازات متهم را خواستار شد.
گفتني است؛ قاضي مدير خراساني به علت طولاني بودن كيفرخواست، ادامه رسيدگي به پرونده را به صبح دوشنبه - 22 خرداد ماه- موكول كرد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14