(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 21 خرداد 1391 - شماره 20228

خواص اسفناج
دنياي اسرار آميز تومورها
خوابگردي
راز طول عمر 100 ساله ها
مرغ هاي پير سوسيس و كالباس مي شوند
مواد شوينده به قرنيه آسيب مي زند
رفع علائم پيري با نوشيدني فضايي!



خواص اسفناج

متخصصان تغذيه تأكيد دارند كه اسفناج داراي ارزش غذايي بالايي است و در حفظ سلامت بدن نقش به سزايي دارد.
به گزارش ايسنا، اين گياه برگ پهن و سبز رنگ روند كند شدن عملكرد مغز را به تأخير مي اندازد. همچنين اين سبزي به دليل دارا بودن منبع غني از ويتامين آ، براي حفظ سلامتي چشم فوق العاده مفيد است.
اسفناج در عين حال يك منبع غني از فلاوونوئيد است. فلاوونوئيد نوعي آنتي اكسيدان است كه خطر بروز چندين نوع سرطان از جمله ريه، روده بزرگ، تخمدان و التهاب را كاهش مي دهد.
به گفته متخصصان تغذيه، مصرف يك وعده اسفناج مي تواند تا 40 درصد نياز روزانه آهن بدن را تأمين كند. به علاوه كاروتينوئيد موجود در آن، خطر بروز سرطان پروستات را كاهش مي دهد.
اسفناج همچنين حاوي ويتامين كا است كه براي پيشگيري از بروز پوكي استخوان ضروري است. ميزان بالاي پتاسيم و ميزان پايين سديم موجود در اين سبزي براي حفظ تعادل فشار خون لازم است چرا كه پتاسيم كاهش دهنده و سديم افزايش دهنده فشار خون است.
در اين مقاله همچنين آمده است كه اسفناج نقش مهمي در تقويت و بازسازي پوست و پيشگيري از بروز چين و چروك هاي پوستي دارد. رنگدانه هاي موجود در اسفناج از پوست در برابر اشعه ماوراي بنفش محافظت مي كند.
علاوه بر موارد فوق اسفناج يك منبع غني از ويتامين ب 3 است و بنابراين داروي مهمي براي برطرف كردن بيماري پلاگر محسوب مي شود. پلاگر يك نوع بيماري است كه به علت كمبود ويتامين ب 3 در بدن به وجود مي آيد و مهمترين علائم آن شامل ضعف بدن، تشنج، اختلال در دستگاه هاضمه و بوجود آمدن لكه هاي قرمز روي بدن هستند.
اسفناج به طور كلي حاوي مقادير قابل توجهي آهن، كلسيم، سديم، پتاسيم، يد، مس، منيزيم، لسيتين، كلروفيل، كاروتن، اسيد اگزاليك و اسيد ارسنيك است و به علت دارا بودن منيزيم، جلوي پيشرفت سرطان را مي گيرد.

 



دنياي اسرار آميز تومورها

عليرضا سزاوار
تومورها، رشد غيرعادي تقسيم سلولي كنترل نشده هستند، و به طور معمول يا در خود مغز كه شامل: نورونها، سلول هاي آستروسيت ها، بافت لنفاوي، عروق خوني و يا در اعصاب جمجمه اي، پرده مغزي (مننژ)، جمجمه و هيپوفيز ايجاد مي شوند.
با وجود تومور بسياري از فعاليتهاي مغزي از جمله به خاطر سپاري، صحبت، تمركز، تنظيم درجه حرارت بدن و توانايي هاي فكري مختل مي شوند.
با رشد تومور در مغز جاي كافي در جمجمه وجود نخواهد داشت و علائم استفراغ، منگي، اختلال بينايي به علائم فوق اضافه مي شود. هر نقطه از مغز مخصوص كار ويژه است اگر در ناحيه اي از آن تومور ايجاد شود توانايي همان ناحيه دچار اختلال مي شود.
تومورهاي مغزي به دو نوع خوش خيم و بدخيم تقسيم مي شوند كه اين به تنهايي در تعيين آينده بيماري كافي نيست و محل تومور هم حائز اهميت است. چون حتي يك تومور خوش خيم، اگر در محلي حياتي قرار گرفته باشد، مي تواند از نظر سير باليني بدخيم، در نظر گرفته شود و به مرگ زودرس بيمار منجر شود.
شيوع تومورهاي مغزي در سنين مختلف متفاوت است و در كودكان و سنين بالاي 50 سال بيشتر از نوع بدخيم است. در حالي كه در سنين ميان اين دو شيوع تومور خوش خيم و بدخيم نسبتاً يكسان است.
شايع ترين تومور كودكان تومورهايي از نوع مدولوبلاستوم و آپانديموم هستند در حالي كه در بزرگسالان بيشتر تومورهاي بدخيم از نوع گليوبلاستوم هستند.
عواملي كه هشدار مي دهند
نشانه هاي خطرناكي كه ممكن است به دنبال افزايش فشار در بخش جمجمه كه ناشي از بزرگ شدن تومور مغزي است خود را نشان مي دهند و به آن افزايش فشار جمجمه اي مي گويند. سردردهايي كه در هنگام صبح بر شدت آنها افزوده مي شود، سرفه هاي شديد، تقلاي بيش از اندازه به هنگام خواب و حالت تهوع از مهم ترين عواملي هستند كه مي توانند احتمال ابتلا به تومور مغزي را نشان دهند.
اگرچه ممكن است اين عوامل براي هر كسي بروز كند و هر فرد در طول روز با آنها درگير باشد، به هنگام بروز افراد بايد حتماً با پزشك معالج خود مشورت كنند. فشارهاي شديد درون جمجمه اي مي تواند موجب غش يا ضعف، حالت تهوع شديد، گيجي و پريشاني شود.
اين كه چه چيزي سبب بوجود آمدن تومور در مغز مي شود به دو چيز بستگي دارد. آيا اين تومور از خود مغز آغاز شده است، يا اين كه منشأ آن بخش ديگر از بدن است و به مغز منتشر شده (اصطلاح متاستاز داده است) نوع متاستازي آن ناشي از رشد سرطان ريه و سينه به مغز است. همه تومورهاي متاستازي بدخيم محسوب مي شوند. از آنجايي كه دليل اصلي رشد تومور در مغز ناشناخته است راههاي پيشگيري آن نيز معلوم نيست.
علائمي كه تومورها ايجاد مي كنند دو نوع است علائم عمومي و علائم اختصاصي كه بستگي به موقعيت تومور در مغز دارد. از علائم عمومي آن سردردي است كه فرق نمي كند گاهي مي گيرد و گاه ول مي كند. اكثر بيماران در مرحله اي از مراحل بيماري اين علامت را حس مي كنند. سردرد آنها صبح ها و هنگامي كه تغيير مكان مي دهند از همه بيشتر است. در بسياري از مبتلايان صريع و حمله نيز مشاهده مي شود كه به دليل اختلال در فعاليت الكتريكي مغز است.
تومورهاي مغزي در نوجوانان و سالمندان اتفاق مي افتد و تومورهاي متاستازي در جوانان و ميانسالان بيشتر به چشم مي خورد. جراحي در بعضي موارد بسيار دشوار است بستگي به محل تومور در مغز دارد. شيمي درماني و پرتودرماني نيز به عنوان درمان مكمل مورد استفاده قرار مي گيرند. در بعضي بيماران نيز توانبخشي لازم مي شود.
وقتي كار مغز مختل مي شود
سلولهاي مغز نورون نام دارند و وظيفه آنها انتقال فرامين مغزي به اندامهاست. گروهي ديگر از سلولهاي عصبي به نام سلول هاي گليال وظيفه حفاظت از نرونها و نگاهداري و تميز كردن آنها از نرونهاي تلف شده را بعهده دارند. شايع ترين تومور اوليه مغزي كه گليوما نام دارد، از اين سلولها منشأ مي گيرد. به طور كلي يافتن يك علت يكسان براي تمام تومورهاي مغزي غيرممكن است.
برخي ژن هاي روي كروموزوم يك سلول از فعاليت نرمال خود خارج شده و تشكيل تومور مي دهند. با برخي شيوه هاي مهندسي ژنتيك شايد بتوان باعث تخريب خود آن ژن معيوب شد. برخي افراد ممكن است با اين ژن هاي معيوب متولد شده و عواملي مانند در معرض اشعه و تابش پرتوهاي خطرافزا مي تواند منجر به ايجاد تومور مغزي شود.
در برخي ديگر تنها عوامل محيطي مي تواند منجر به اختلال كار ژنتيكي و توليد تومور شود. سلول با تكثيرغير متعارف و شدت يافته كه از كنترل خارج است، مي تواند تبديل به سلول توموري شود و در اين صورت سيستم دفاعي بدن فعال شده و مقابله مي كند ولي بعضي تومورها موادي بوجود مي آورند كه سيستم دفاعي بدن را از كار مي اندازند و در نهايت مغلوب تومور مي شود.
محققان عوامل زيادي را براي ابتلا به تومورهاي مغزي بر مي شمارند ولي بسياري از آنهايي كه تومور مبتلا مي شوند هيچ كدام از اين عوامل را ندارند و برعكس افراد زيادي كه اين ريسك فاكتورها را دارند مبتلا به تومور مغزي نمي شوند.
تومورهاي اوليه مغزي كه از لايه هاي پوششي مغز منشأ مي گيرند مننژيوما نام دارند و اگر از اعصاب مغزي سرچشمه بگيرند شوانوما و چنانچه از غده هيپوفيز باشند ادنوم هيپوفيز ناميده مي شوند. اينها تومورهاي اوليه خوش خيم مغزي هستند ولي ممكن است بدخيم شوند و بعد از جراحي اگر تمام سلول هاي تومورال برداشته نشوند، مجدداً برگردند و رشد كنند.
بجز موارد استثنايي اكثر تومورهاي نسج مغز (گليوما) سرطاني هستند و برپايه چگونگي رشد به انواع با رشد كند و غير تهاجمي (تومورهاي با درجه رشد كم) و يا با رشد سريع و تهاجمي تومورهاي با درجه رشد بالا) مانند گليوباستوما تقسيم مي شوند.
اين درجه بندي به نوع تومور و رشد آن مربوط مي شود. قبلاً تومورهاي با رشد كم را خوش خيم مي دانستند ولي امروزه روشن شده كه حتي تومورهاي با رشد كم در طول زمان مي توانند رشد سريع يافته و بدخيم شوند.
در كودكان منشأ و نوع تومورهاي مغزي با بالغين متفاوت است كه انواع شايع آن عبارتند از تومورهاي با منشأ سلولهاي جنيني كه به سلولهاي بالغ تبديل نشده مانند تومورهاي نورواكتودرمال اوليه و تومورهاي با منشأ سلولهاي پوشاننده حفرات سرشار از مايع مغزي نخاعي (اپانديموما) و تومورهاي سلولهاي محافظ نسج مغزي مانند استروسايتوماي جوانان كه در مورد برخي از شايع ترين و مهم ترين آنها مختصري بيشتر بحث مي كنيم.
هنگامي كه بيشتر سلول هاي طبيعي، پير يا آسيب ديده مي شوند، از بين مي روند و سلول هاي جديدي جاي آنها را مي گيرند. برخي اوقات، اين فرآيند اشتباه پيش مي رود؛ سلول هاي جديد در هنگامي كه بدن به آنها نياز ندارد، تشكيل مي شوند و سلول هاي پير يا آسيب ديده عادي از بين نمي روند. توليد سلول هاي اضافي اغلب تشكيل توده اي از بافت را مي دهد، كه به آن رشد زائد يا تومور اطلاق مي شود؛ تومورهاي اوليه مغز مي توانند خوش خيم يا بدخيم باشند.
تومورهاي خوش خيم مغزي داراي سلول هاي سرطاني نيستند و معمولاً قابل برداشتن هستند و به ندرت دوباره رشد مي كنند. تومورهاي مغزي خوش خيم به ندرت بافت هاي اطراف خود را مورد هجوم قرار مي دهند و در ديگر قسمت هاي بدن گسترش نمي يابند. به هر حال، تومورهاي خوش خيم مي توانند با فشار بر نقاط حساس مغز باعث مشكلات جدي در سلامتي شوند.
برخلاف تومورهاي خوش خيم بيش تر قسمت هاي ديگر بدن، برخي اوقات تومورهاي مغزي خوش خيم زندگي فرد را تهديد مي كنند تومورهاي مغزي بدخيم (كه سرطان مغزي نيز ناميده مي شود) حاوي سلول هاي سرطاني هستند و عموماً جدي تر و اغلب تهديدي براي زندگي محسوب مي شوند. احتمال دارد سريع تر رشد و تجمع كرده يا به بافت هاي مغزي مجاور حمله كنند.
سلول هاي سرطاني ممكن است از تومورهاي مغزي بدخيم بيرون آيند و در ديگر قسمت هاي مغز و يا نخاع گسترش يابند، ولي به ندرت در ديگر قسمت هاي بدن گسترش مي يابند.
مهم ترين انواع تومورها
اپانديموما از سلولهاي اپانديم كه از پوشش حفرات و بطنه اي مغز و نخاع را تشكيل مي دهند بوجود مي آيند. 85 درصد آنها با درجه رشد كم بوده و بيشتر در مخچه و ساقه مغزي رخ مي دهند. پانديموناي با تمايز بالا شبيه نسج نرمال هستند و رشد كمي دارند و اپانديموماي اناپلاستيك رشدي بيشتر از بالايي دارند و بالاخره اپانديموباستوما رشد سريع داشته و بيشتر در اطفال بروز مي كنند. گاهي سلول هاي اپانديموما از كنترل خارج شده و از طريق مايع مغزي نخاعي در نخاع منتشر مي شوند كه پديده بذرافشاني نخاعي ناميده مي شود. شانس زندگي با اين بيماري 90 درصد است.
اپانديموماها كلاً 10 درصد تومورهاي دستگاه عصبي را تشكيل داده و كمياب هستند. اين تومورها در كودكان بيشتر در مغز و در بالغين عمدتاً در نخاع رخ مي دهند و سومين تومور شايع مغزي بچه ها محسوب مي شوند سن شايع آن تا 6 سال است و در بزرگ ترها بين 25 تا 35 سالگي رخ مي دهند و شانس زندگي 55 درصد است.
اوليگودندرو از سلولهاي اوليگودندروسيت يا اجداد آنها منشأ مي گيرند و مولد چربي عصبي به نام ميلين هستند كه وظيفه انتقال پيامهاي عصبي را به عهده دارند.
اين تومورها بيشتر در مخچه رشد كرده و درجه رشد كم دارند و در نسوج اطراف وارد شده و ايجاد تشنج مي كنند. آنها 10 تا 20 درصد تومورهاي مغزي را تشكيل داده و بيشتر در بالغين ميانسال رخ مي دهند. اوليگودنرواناپلاستيك گونه نادري بوده كه رشد سريع دارند و به اطراف تهاجم مي كنند و شانس زندگي با آنها كمتر از 10 درصد است.
تومورهاي ساقه مغزي: اكثر گليوماهاي ساقه مغزي در پايك مغزي رخ داده و گليوماي پايكهاي مغزي نام دارند و سه چهارم بيماران مبتلا كمتر از 20 سال سن دارند. در آمريكا گليوكاي برين استم 8 درصد تمام تومورهاي مغزي بالغين و 15 تا 20 درصد تمام تومورهاي مغزي كودكان را تشكيل مي دهد.
درمان تومورهاي ساقه مغزي در ناحيه پايك اي مغزي از درمان تومورهاي مغزي بصل النخاع و مغز مياني سخت تر است. پايك مغزي قسمتي از مغز است كه به شكل نوار عصبي مخجه و بصل النخاع را به قسمتهاي بالاتر متصل مي كند و شانس زندگي كمتر از 20 درصد است.
مدولوبلاستوما از بخش تحتاني مغزي منشأ مي گيرند و به نخاع و ساير نواحي بدن منتشر مي شوند و احتمال داده مي شود تومورهاي نورواكتودرمال اوليه باشند زيرا در آنها سلولهاي اوليه و پايه عصبي كه بدرستي تقسيم نشده اند ديده مي شود. در هر سني مي توانند بروز كنند ولي در 75 درصد موارد در اطفال رخ مي دهند و از هر 5 تومور مغزي در كودكان يكي مولوبلاستوما است و سالانه 350 مورد جديد در آمريكا رخ مي دهد و شانس زندگي 35 درصدي دارند.
تومورهاي اپيفيز مربوط به غده پينال هستند كه ناحيه اي در مركز مغزي هستند و اورومون ملاتونين را ترشح مي كنند و انواع مختلف دارند مانند پينوسايتوما كه كند پيشرونده و پينوبلاستوما كه سرعت پيشرفت بالايي دارند و فرصتي براي زندگي نمي دهند. فارنژيوما تومورهايي هستند كه از ناحيه غده هيپوفيز كه وظايف زيادي به عهده دارند مانند رشد و نمو سوخت و ساز و توليد مثل منشأ گرفته و بيشتر در اطفال رخ مي دهند. اما شانس زندگي 60 درصدي دارند.
مننژيوما: معمولاً خوش خيم بوده و رشد كندي دارند و از لايه هاي پوششي مغز و نخاع منشأ مي گيرند ولي درمان جراحي آنها مي تواند دشوار باشند و عود مجدد داشته باشند.
ولي چنانچه تخليه كامل آنها ميسر باشد معمولاً عودي ندارند و 15 تا 20 درصد تمام تومورهاي اوليه مغزي را تشكيل مي دهند. بيشتر در سنين 40 تا 60 سال رخ مي دهند و در زنان بيشتر و در كودكان نادر است. مننژيوماي بدخيم نوع نادري از اين تومور است كه رشد سريع تري دارند.
تومورهاي كوروييد پلكسوس: كه از شبكه كوروييدي يا مشيميه كه پوشش داخلي بطن هاي مغزي است، منشأ مي گيرد. اين شبكه مايع مغزي نخاعي را تشكيل مي دهد كه مغز و نخاع را احاطه مي كند تومورهاي آن خوش خيم (پاپيلوماي كوروييدپلكسوس) و يا بدخيم (كوروييد پلكسوس اناپلاستيك) هستند كه نوع اخير احتمال دست اندازي به مغز و نخاع را دارد.
شوانوما: از سلولهاي شوان مغزي هستند و يكي از انواع آن شوانوماي وستيبولار و يا اكوستيك نورونوما است كه تعادل و شنوايي را مختل كرده و از گوش داخلي نشأت مي گيرد و بيشتر در بالغين رخ مي دهد.
تومورهاي نورواكتودرمال كودكان: بيشتر در قسمت فوقاني مغزي رخ مي دهند و گاهي نوروبلاستوماي مغزي رخ مي دهند و مي توانند به ساير قسمتهاي مغز و نخاع هم سرايت كنند. شانس زندگي 45 درصد است.
درجه بندي تومور
پزشكان، تومورهاي مغزي را براساس درجه آنها دسته بندي مي كنند؛ تومور درجه 1: توموري است كه سلول هايش در زير ميكروسكوپ قابل رؤيت باشند. بافت آن خوش خيم است. سول هايش تقريباً شبيه سلولهاي طبيعي مغزي هستند و به آرامي رشد مي كنند.
درجه 2: بافت بدخيم است و در مقايسه با تومورهاي درجه 1، سلول ها شباهت كمتري به سلول هاي طبيعي دارند.
درجه 3: بافت بدخيم، سلول هايي دارد كه با سلول هاي طبيعي متفاوت است؛ سلول هاي غير طبيعي فعلانه رشد مي كنند.
درجه 4: بافت هاي بدخيم سلول هايي بسيار شبيه به سلول هاي غير طبيعي با تمايل به رشد سريع، دارند.
افرادي كه داراي تومور مغزي هستند، چند گزينه درمان در اختيار دارند؛ اين گزينه ها عبارتند از جراحي، پرتو درماني، و شيمي درماني. بسياري از بيماران تركيبي از اين درمان ها را دريافت مي كنند. انتخاب نحوه درمان اساساً بستگي به موارد زير دارد:
نوع و درجه تومور
مكان تومور در مغز
اندازه آن و سلامت عمومي
براي برخي از انواع سرطان مغز، پزشك بايد بداند آيا سلول هاي سرطاني در مايع مغزي نخاعي نيز وجود دارند يا نه؟ جراحي اولين شيوه معمول براي درمان اغلب تومورهاي مغزي است. گاهي ممكن است هنگامي كه جراح تمامي تومور مغز يا بخشي از آن را برمي دار بيمار به هوش باشد؛ جراح تا مقدار ممكن تومور را برمي دارد و از بيمار مي خواهد كه مثلاً پاي خود را حركت بدهد يا بشمارد. توانايي بيمار در انجام اين دستورها به جراح كمك مي كند تا از بخش هاي مهم مغز مراقبت كند.
برخي مواقع جراحي غيرممكن است، مثلاً اگر تومور در ساقه مغز و يا بخش خاص ديگري باشد، جراح ممكن است قادر نباشد بدون آسيب رساندن به بافت هاي طبيعي مغز، تومور را بردارد. اين افراد كه نمي توانند مورد جراحي قرار گيرند، بايد پرتو درماني و يا ديگر درمان ها را دريافت كنند. در چند روز اول پس از جراحي بيمار ممكن است سردرد داشته باشد يا احساس بي قراري كند در اين صورت دارو مي تواند بهترين گزينه باشد.
اگرچه علم پزشكي اين روزها پيشرفت قابل ملاحظه اي داشته است، اما در عين حال هنوز عوامل ايجاد كننده تومورهاي مغزي براي دانشمندان ناشناخته باقي مانده اند. دو خطر اصلي كه مي توانند احتمال ابتلا به تومورها را تا چندين برابر افزايش دهد شامل قرار گرفتن بيش از اندازه سر در مقابل امواج و اشعه ها و اختلالات ژنتيكي است.
بعضي از انواع تومورهاي در خانم ها شايع تر است تا آقايان و بعضي از تومورها در سنين بچگي كه منشأ مادرزادي دارد بيشتر هستند و بعضي از انواع آنها كه منشأ ثانويه دارند در سنين پيري بيشتر ديده مي شود.
اما به طور كلي امروزه حتي در مورد تومورهاي بدخيم، با امكانات علمي و شرايط جنبي درماني كه ايجاد شده است، اگر آنها به موقع تشخيص داده بشوند قابل درمان هستند.

 



خوابگردي

نتايج تحقيقات جديد نشان مي دهد كه خوابگردي ميان بزرگسالان آمريكا شايع تر از چيزي است كه پيشتر تصور مي شد، به طوري كه بيش از 8 ميليون آمريكايي از ناهنجاري خوابگردي رنج مي برند.
به گزارش مهر، تحقيقات منتشر شده در مجله عصب شناسي نشان مي دهد كه در حقيقت 6/3 درصد بزرگسالان آمريكايي دست كم يك بار طي سال گذشته دچار خوابگردي شدند و يك درصد 2 بار در ماه خوابگردي دارند.
نتايج به دست آمده بسيار بيش از چيزي است كه مطالعات قبلي نشان مي دادند. براي مثال تحقيقات انجام شده در اروپا طي يك دهه نشان مي داد كه تنها 2 درصد اروپائيان طي يك سال گذشته به خوابگردي مبتلا هستند.
اين در حالي است كه تحقيقات جديد نشان مي دهد كه برخي بيماريهاي مغزي از جمله افسردگي و برخي داروهاي ضدافسردگي ارتباط مستقيمي با خوابگردي دارد.
براساس اظهارات موريس اهايون روانپزشك دانشكده دانشگاه استنفورد اين تحقيقات همچنين ممكن است بتواند راهكارهايي را براي درمان ناهنجاري خوابگردي فراهم كند.
اوهايون اظهار داشت: اكنون ما مي دانيم كه بزرگترين عوامل مرتبط با خوابگردي چيست و نخستين اقدامي كه بايد درباره آن انجام داد از بين بردن اين عوامل آسيب شناختي چون وقفه تنفسي در خواب و بي خوابي است. اما مهم ترين مسئله اي كه بايد به اين افراد گفت اين است كه نبايد از اين كه خوابگرد هستند شرمزده باشند.
خوابگردي؛ مشكلي مزمن
خوابگردي يا somnambulism معمولا طي حركت سريع چشم (REM) رخ مي دهد. براساس اظهارات اوهايون خوابگردها بايد اين مسئله را جدي بگيرند چرا كه اين امر ممكن است به جراحات جدي منجر شود. اما سقوط، رد شدن از روي برخي اشيا يا حتي انجام كارهاي پيچيده اي چون رانندگي براي خوابگردها وجود دارد.
كودكان بيشتر از بزرگسالان به خوابگردي مبتلا مي شوند، اما تحقيقات اين گروه نشان مي دهد كه يك چهارم افرادي كه مبتلا به ناهنجاري خوابگردي هستند در دوره كودكي يا نوجواني خود نيز خوابگرد بوده اند.
اين تحقيق يكي از نخستين تحقيق هاي وسيع درباره خوابگردي بوده كه تاكنون در آمريكا انجام شده است. تنها تحقيق درباره شيوع خوابگردي در آمريكا 30 سال پيش انجام شده بود و تنها بر بزرگسالان منطقه لس آنجلس متمركز بود.
در اين تحقيق محققان مصاحبه هاي طولاني با بيش از 15 هزار آمريكايي بالاي 18 سال داشته اند كه به عنوان نمونه انتخاب شدند. جوان ترين فرد در اين گروه 18 ساله و مسن ترين آنها 102 ساله بود.
اين تحقيق همچنان نشان مي دهد كه خوابگردي يك مشكل مزمن است چرا كه 80 درصد خوابگردان اظهار داشته اند كه بيش از 5 سال دچار خوابگردي بوده و يا هنوز هم دچار آن هستند. تنها يك درصد شركت كنندگان در اين تحقيق اظهار داشتند كه بيش از ماهي دوبار خوابگردي مي كنند و 206 درصد نيز سالانه بين يك تا 12 بار خوابگردي مي كردند.
علت خوابگردي چيست؟
به نظر مي رسد كه خوابگردي يك مولفه ژنتيكي باشد چرا كه 30 درصد خوابگردان گزارش داده اند كه يكي از اقوام آنها در خواب راه مي رفته است كه اين امر در مقايسه با 2/17 درصد غير خوابگردان قرار مي گيرد.
اما همچنين عوامل ديگري نيز در اين ميان نقش دارد. افرادي كه ناهنجاري خواب دارند و از بيماريهايي چون بي خوابي، قطع نفس هنگام خواب رنج مي برند. نيز در معرض ابتلا به ناهنجاري بيخوابي هستند.
افرادي كه از افسردگي رنج مي برند 5/3 برابر بيشتر از افرادي كه از نظر مغزي سالم هستند مبتلا به خوابگردي مي شوند.
خوابگردي يكي از اختلالات خواب است كه در رشته روان شناسي خواب مورد مطالعه و بررسي قرار مي گيرد. در اين حالت بدن بيدار و ذهن در خواب است. در اين حالت ممكن است بيمار در خواب راه برود، بدود، لباس بپوشد، حمام يا رانندگي كند، و حتي كسي را به قتل برساند.
بر اساس برخي منابع آماري 18 درصد جمعيت جهان خوابگرد هستند.

 



راز طول عمر 100 ساله ها

تحقيقات جديد محققان راز زندگي 100 ساله ها را فاش كرده است، نتايج اين تحقيقات نشان مي دهد كه هر چه اجتماعي تر و خوش بين تر باشيد، بيشتر زندگي مي كنيد.
به گزارش مهر، محققان در نتايج تحقيقات جديد خود نشان دادند كه ويژگيهاي شخصيتي چون اجتماعي بودن، خوش بين بودن، آسان گرفتن امور زندگي، لذت از خنده و فعال بودن مي تواند نقش مهمي در طول عمل داشته باشد.
نير بارزالي از كالج پزشكي آلبرت انيشتين گفت: وقتي كار كردن با افراد صدساله را آغاز كردم فكر كردم كه بايد زمان طولاني را در مسير اين تحقيق سپري كنيم چرا كه آنها افرادي بدخلق هستند، اما وقتي شخصيتهاي 243 نفر از افرادي را كه 100 سال سن داشتند را بررسي كرديم به ويژگي هايي رسيديم كه به طور واضح نشان دهنده رويكرد مثبت آنها نسبت به زندگي بود.
اين تحقيق بخشي از پروژه طول عمر ژنها در كالج پزشكي آلبرت انيشتين است كه در برگيرنده 500 نفر 95 ساله و پيرتر و 700 نفر از فرزندان آنها است.
در اين تحقيق ژن اين افراد مورد بررسي قرار گرفته و مشخص شده است كه چرا برخي از آنها طول عمر بيشتري دارند و برخي ديگر كمتر.
تحقيقات پيشين از اين جمعيت ساير علل ژنتيكي از طول عمر اين افراد را نشان داده است كه در آن ميان مي توان به مكانيسمهاي ترميم سلولي اشاره كرد. تحقيق ديگري به اين نتيجه رسيده است كه صدساله ها الزاماً از نظر عادات بهداشتي با سايرين تفاوتي ندارند.
اين در حالي است كه تحقيقات جديد نشان مي دهد سطح خجالتي بودن افراد يا رويكردهاي باز آنها به تجربيات تازه از مكانيسم هاي ژنتيكي نشأت مي گيرد كه از سوي ديگر بر ميزان سلامتي آنها نيز تأثيرگذار است.
از اين رو، نير بارزالي و همكاران وي سنجش كوتاهي از شخصيت اين افراد داشتند و در اين ميان 243 نفر از صدساله ها را بررسي كردند گروهي كه متوسط سن آنها 6/97 سال بود و 75 درصد آنها را زنان تشكيل مي دادند.
وي درباره اين گروه گفت: اكثر آنها افرادي اجتماعي، خوش بين و آسان گير هستند، آنها خنده را بخش مهم زندگي مي دانند و احساسات خود را آزادانه بيان مي كنند.
علاوه بر اين موارد در تحقيقي از گروه صدساله ها مشخص شد كه اين افراد شخصيت عصبي ندارند و در مقايسه با ساير گروه ها بسيار با وجدان و وظيفه شناس هستند.
براساس گزارش ديسكاوري، بارزالي تصريح كرد: برخي شواهد نشان مي دهد كه شخصيت مي تواند بين 70 تا 100 سالگي تغيير كند، بنابراين ما نمي دانيم كه آيا صدساله هايي كه در اين تحقيق شركت كردند در تمام دوران زندگي خود چنين شخصيتي داشته اند يا نه اما نتايج همچنين نشان مي دهد ابعاد ژنتيكي شخصيت مي تواند نقش مهمي در داشتن طول عمر استثنائي و سلامتي داشته باشد.

 



مرغ هاي پير سوسيس و كالباس مي شوند

مرغ هاي تخم گذار پس از حذف شدن از گردونه توليد تخم مرغ، به دليل پايين بودن كيفيت با نصف قيمت مرغ گوشتي روانه كارخانه هاي سوسيس و كالباس مي شوند.
هدايت اصغري- مديرعامل اتحاديه مرغ تخم گذار- به ايسنا گفت: مرغ هاي تخم گذار پس از اين كه از چرخه توليد خارج مي شوند، براي مصارف صنعتي به نصف قيمت مرغ گوشتي فروخته و پس از كشتار در تهيه سوسيس و كالباس مورد استفاده قرار مي گيرند.
وي اظهار داشت: مرغ تخم گذار كه درصد گوشت آن از مرغ گوشتي كمتر است، كيفيت آن هم از مرغ هاي گوشتي پايين تر بوده لذا پس از اين كه از چرخه توليد تخم مرغ حذف مي شوند، گوشت شان براي مصارف صنعتي به كار مي رود.
اصغري تصريح كرد: مصرف گوشت مرغ تخم گذار براي بازار مصرف خانوار ممنوعيتي ندارد، اما به دليل پايين بودن كيفيت، معمولاً وارد صنايع فرآورده هاي گوشتي مي شود.
مديرعامل اتحاديه مرغ ميهن اظهار داشت: مرغ تخم گذار 6 ماه دوره پرورش دارد تا به مرحله باروري و تخم گذاري برسد و پس از آن 12 ماه تخم گذاري در چرخه توليد تخم مرغ، كشتار مي شود.
وي افزود: مرغ تخم گذار در 18 ماهگي به كشتارگاه مي رود در حالي كه مرغ هاي گوشتي 45 روزه كشتار و در بازار مصرف خانوار عرضه مي شوند.
اصغري يادآور شد: قيمت گوشت مرغ تخم گذار تقريباً نصف قيمت مرغ گوشتي و همچنين درصد گوشت آن بسيار كمتر از مرغ هاي ديگر است.

 



مواد شوينده به قرنيه آسيب مي زند

كارشناس آموزش اورژانس كشور گفت: در صورت تماس مواد شوينده شيميايي با چشم، قرنيه به شدت آسيب مي بيند و حتي در مواردي كه ماده شيميايي قوي تر باشد منجر به سوراخ شدن كره چشم مي شود.
به گزارش مهر، آرزو دهقاني كارشناس آموزش اورژانس كشور افزود: اغلب مواد شيميايي به خصوص مواد شوينده و رنگ برها از جمله مواد خطرناكي هستند كه در صورت بي احتياطي منجر به آسيب هاي چشمي مي شوند.
وي گفت: استفاده نادرست از برخي مواد شوينده منجر به زخم پلك، چسبندگي پلك، چسبندگي پلك به چشم شده كه حتي در بعضي موارد منجر به از بين رفتن كامل بينايي مي شود ضمن اين كه سوختگي شيميايي در چشم، درد زيادي دارد و آسيب شديدي ايجاد مي كنند.
دهقاني در باره چگونگي مواجهه با اين قبيل حوادث، گفت: شست وشوي آرام چشم با آب حدود 20 دقيقه، اولين اقدام است. شما بايد پلك ها را باز كرده و آب را روي سطح چشم بريزيد. اين عمل را از زاويه داخلي چشم انجام دهيد به طوري كه آب از زاويه خارجي چشم خارج شود. كارشناس آموزشي اورژانس كشور ادامه داد: اين شست وشو را تا زمان انتقال به اورژانس انجام دهيد و پس از 20 دقيقه شست وشو، چشم را با يك گاز استريل پوشانده و پانسمان كنيد.

 



رفع علائم پيري با نوشيدني فضايي!

محققان مي گويند: نوشيدني فضايي كه توسط ناسا براي محافظت از فضانوردان در مقابل پرتو ساخته شده است مي تواند باعث كاهش چين و چروك شود و علائم پيري را در طول چهار ماه برطرف كند!
به گزارش مشرق به نقل از روزنامه ديلي ميل، گروهي از محققان دانشگاه «يوتا» متوجه شدند كه اين نوشيدني فضايي كه به AS10 معروف است چين و چروك، لكه ها و آسيب هاي ناشي از تابش نور خورشيد را پس از چهار ماه به طور چشمگيري كاهش مي دهد.
محققان در آغاز اين مطالعه كه بر روي 180 نفر انجام شد، با گرفتن يك نوع عكس ويژه وضعيت پوستي آنها را زير پرتو انواع مختلفي از نور مورد بررسي قرار دادند.
محققان چهار ماه پس از اين كه افراد مورد مطالعه روزي دو وعده از اين نوشيدني فضايي مصرف كرده بودند، وضعيت پوستي آنها را با استفاده از اين همين نوع عكس خاص مورد بررسي قرار دادند.
در اين مطالعه ديده شد كه لكه هاي ناشي از تابش اشعه UV تا 30 درصد و چين و چروك ها تا 17 درصد كاهش يافته بود.
اين نوشيدني فضايي همچنين به عنوان يك مكمل غذايي به منظور محافظت از فضانوردان در برابر اثرات مخرب مقدار زياد پرتوي خارج از اتمسفر درست شده است.
اين نوشيدني حاوي مخلوطي از ميوه ها از جمله يك ميوه برزيلي از خانواده گياه كاكائو، گلابي خاردار است كه تمام مولفه هاي لازم را براي مسدود كردن اثرات مخرب ناشي از تابش پرتو، توليد مي كنند.
همچنين انگور، چاي سبز، انار و سبزي ها از ديگر مولفه هاي سازنده اين نوشيدني فضايي به شمار مي روند.
ذرات پرتو، مولكول هاي اكسيژن را در بدن براي ايجاد گونه هايي از اكسيژن فعال تغيير مي دهد و راديكال هاي آزادي به وجود مي آورند كه سلول ها را در رويه اي كه تنش هاي اكسيداتيو خوانده مي شود از بين مي برد.
اين رويه با ابتلا به بيماري هايي مانند سرطان و آلزايمر ارتباط دارد.
همچنين گفته مي شود كه اين مولكول هاي سمي در رويه پيري پوست نقش دارند.
به گفته محققان AS10 باعث بهبود وضعيت پوستي مي شود زيرا مقدار زياد آنتي اكسيدان هاي موجود در نوشيدني، تنش هاي اكسيداتيو را از بين مي برد و به پوست اجازه مي دهند كه به طور عادي التيام يابد.پوست اولين بافت بدن است كه در معرض اشعه هاي UV قرار مي گيرد و نسبت به تنش هاي اكسيداتيو حساس است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14