(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 21 خرداد 1391 - شماره 20228

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
سرد و گرم 12 سال جنگ (يادداشت روز)
شوك (گفت و شنود)
ماموريت جديد آژانس در آستانه مذاكرات مسكو
كيهان و خوانندگان
آخرين اخبار و گمانه زني ها درباره رياست كميسيون هاي مجلس نهم
سردار عراقي: پايدارترين امنيت را در نوار مرزي كشور داريم
رايزني ايران و استراليا درباره افغانستان
آفتابه دزد نبود كه يقه اش را ول نكنند! (خبر ويژه)
يعني ننه جون بنده هم آدم شماست؟ ... خودتي اردشيرخان! (خبر ويژه)
بومرنگ خرابكاري سايبري به آمريكا و اسرائيل برمي گردد (خبر ويژه)
موسويان: اجازه 20 سانتريفيوژ را هم به ايران ندادند (خبر ويژه)



سرد و گرم 12 سال جنگ (يادداشت روز)

در آكادمي هاي علوم سياسي رايج است كه مي گويند ديپلماسي ادامه جنگ در كريدورها و مذاكرات سياسي است. رويدادهاي يك دهه گذشته (دهه اول قرن 21 و هزاره سوم ميلادي) به ويژه در خاورميانه بزرگ به وضوح نشان داد كه «جنگ» و «مذاكره و ديپلماسي» چه قدر درهم تنيده اند و به عبارت ديگر ديپلماسي و مذاكره نه ادامه بلكه عين جنگ در كريدورهاي سياسي است.
3 اتفاق مهم در اين دهه در قاب تحولات خاورميانه جالب توجه است. 1- وقوع 4 جنگ تاريخ ساز در سال هاي 2001، 2003، 2006 و 2008 با هدايت مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس عليه افغانستان و عراق و لبنان و فلسطين (نوار غزه). اين 4 جنگ بر مبناي استراتژي «قرن جديد آمريكايي» و با شعار ايجاد «خاورميانه جديد»، تحت عناويني نظير جنگ صليبي و جنگ جهاني چهارم شكل گرفت. 2دولت تندرو در واشنگتن و تل آويو پيش قراولان اين جنگ ها بودند. 2- چند ماه بعد از اشغال عراق، جنجال بر سر برنامه هسته اي ايران علم شد و مثلث استكبار به صرافت افتادند عزت ايران را بشكنند و با همين گام بزرگ، قدم هاي بعدي را براي ساختن كار جمهوري اسلامي تدارك كنند. 9 سال مذاكرات با غرب براي ملت و سياستمداران ما تبديل به يك لابراتوار كامل شد تا در فرآيند آن، هم مقابل تهديدها واكسينه و آب ديده شوند و هم درس بياموزند كه ماهيت اصلي مذاكرات مورد توقع غرب، بي منطقي و زورگويي و پيمان شكني است و نه تفاهم و تعامل و توافق حقوقي يا سياسي. 3- رويداد سوم، حاصل تضارب دو رويداد اول و دوم است. بيداري اسلامي كه از اولين سال دهه دوم قرن 21 (سال 2011) خاورميانه را طوفاني كرد، سنتزي بود از مواجهه ناكام غرب وحشي با مدل پيروز مقاومت اسلامي به مركزيت ايران. رويدادهاي دوم و سوم كه مفهوم روشن آن شكست هيمنه استكبار بود، به غرب فهماند جنگ سخت و علني نه تنها پاسخ انقلاب و بيداري اسلامي خاورميانه (با سر فصل انقلاب 1979 در ايران) نيست بلكه به پتكي مي ماند كه هر چه به آهن تفته كوبيده مي شود، آن را مقاوم تر و محكم تر مي كند.
اگر 12 سال گذشته ميلادي را به دو دوره تقسيم كنيم، بايد گفت فهم جديد در غرب به تدريج از سال هاي 2005 و 2006 پديد آمد و در6 سال گذشته( از زمان شكستن تعليق تاسيسات اتمي در ايران و شكست در جنگ 33 روزه لبنان) به اوج رسيد. البته مفهوم «فهم جديد» اين نيست كه مثلث استكبار خصومت و جنگ را كنار گذاشتند بلكه فهميدند كه بايد فريب را چاشني سياست پتك كنند (تعبير روزنامه نيويورك تايمز) و به جاي جنگ علني بيداري بخش، به كمپلكس «جنگ نرم و عمليات رواني، پنهان كاري و عمليات خرابكارانه مخفي نظير جنگ سايبري و الكترونيكي و ترور، در كنار فلج سازي اقتصادي و ضربه عليه زندگي مردم» روي آوردند تا به زعم خود با اين تركيب بتوانند حلقه هاي اتصال زنجيره مقاومت را در دو سطح داخل و خارج ايران بشكنند. با همين تلقي بود كه دولت بوش سال 2006 دستور مخفيانه جنگ سايبري و عمليات خرابكاري عليه تاسيسات هسته اي و ترور متخصصان ايراني را صادر كرد در حالي كه به موازات آن، جرج بوش با عده اي از فعالان اپوزيسيون ملاقات كرده و از آنها خواسته بود جنگ با افكار عمومي ايران را در فضاي مجازي كليد بزنند. بنابراين دولت اوباما در اين دو عرصه صرفا ميراث دار طراحي هاي دولت بوش و ادامه صهيونيستي آن در تل آويو بود. ويروس هاي استاكس نت و دوكو و فليم با چنين پيش زمينه اي توليد و عليه شبكه هاي مجازي مديريتي ايران گسيل شدند در حالي كه تروريست هاي فيزيكي و فرهنگي نيز در جبهه هاي ديگر به استخدام درآمده بودند.
از اين چشم انداز، گزاره كانوني نوشتار حاضر برجسته مي شود و آن اين كه مذاكرات مسكو و بغداد و اسلامبول در طول 2 ماه اخير، ادامه جنگ هاي سخت و نيمه سخت يك دهه گذشته در محوري ديگر است. در اين مدت هر چند ما با موفقيت در زمين دشمن پيشروي كرده ايم اما اين بدان معنا نيست كه فراموش كنيم در عالم واقع، مذاكرات، متن و دنباله جنگ مورد بحث است؛ و نه گفت وگوي معقول كه ميان دو طرف متمدن و معتدل براي حل اختلاف و رسيدن به توافق انجام مي شود. بنابراين علي الدوام بايد براي پيروزي در جنگ - البته با مختصات زمين مذاكره- تدارك كرد و نگاه «روندي» به مذاكرات داشت. به عبارت ديگر بايد مذاكرات تهران، پاريس، برلين، بروكسل، وين، ژنو، اسلامبول و بغداد را نه جدا جدا بلكه به عنوان محورهاي يك جبهه جنگ پيچيده تلقي نمود و از اين منظر براي مذاكرات مسكو يا بعد از آن تدارك كرد. معناي ديگر اين حرف، لزوم برخورد پيشدستانه و غافلگيرانه ايران است، به اين معنا كه طرف ايراني نبايد از شوك درماني غافل بماند و اجازه دهد طرف غربي بازي خود را در اين شطرنج بزرگ پيش ببرد. به شهادت تجارب آزمون 9 ساله، سياست ضربه مقابل ضربه با قيد «نامتقارن» بودن آن، اصل مهم و موثر در اين زورآزمايي است. بايد به غرب فهماند كه معناي نجابت ايران، ضعف و انفعال نيست و ممكن است طرف ايراني با استفاده از ظرفيت هاي حاكميتي و قانوني خود، شوك هاي متقابلي را به حريف وارد كند چنان كه پيش از اين انجام داده است. ما چه در حوزه هسته اي، چه در عرصه برگزاري مذاكرات، و چه در زمينه هاي اقتصادي و نفتي و... ظرفيت هاي فراواني براي شوك درماني داريم كه به هنگام بايد ازآن ها بهره جست.
گزاره كانوني ديگري كه بايد مجددا و با تاكيد از آن سخن گفت برداشته شدن ديوار ميان پنتاگون، سيا و وزارت خارجه آمريكاست. در دولت بوش (سال 2006) بود كه رابرت گيتس رئيس اسبق سازمان سيا به عنوان وزير دفاع (رئيس پنتاگون) جايگزين دونالد رامسفلد شد و هم او در اقدامي كم سابقه، در دولت دموكرات اوباما ابقا گرديد. پس از بازنشستگي گيتس نيز لئون پانه تا رئيس وقت سازمان سيا، در پنتاگون مستقر شد. معناي اين رويكرد به انضمام همكاري وزارت خارجه در برخي سناريوهاي اطلاعاتي و نظامي حاكي از آن بود كه رويه ابرقدرت شكست خورده قرن21 از همان دو سال آخر دولت بوش، به سمت پنهانكاري و جنگ مخفي و بي سروصداتر تغييركرده است. همچنين پس از روي كارآمدن پانه تا در وزارت دفاع، بخش اطلاعاتي تازه اي راه اندازي شد كه با سازمان سيا همكاري مي كرد و اولويت اصلي آن ايران بود. انواع عمليات مخفي در حوزه هاي فرهنگي، سياسي، هسته اي، مجازي و... محصول لابراتوارهاي اطلاعاتي- نظامي از اين دست بوده كه سابقاً با عنوان ناتو- با دو شاخه نظامي و فرهنگي- شناخته مي شدند و اكنون با سرويس هايي نظير ام آي 6 انگلستان (به مديريت جان ساورز عضو سابق تيم مذاكرات 1+5 با ايران) و موساد در تعامل نزديك هستند.
البته همين جا بايد اشاره كرد كه حاصل پيچيده تر شدن عمليات مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس، رزمايش عملي-مهارتي موفق و واكسيناسيون كم سابقه براي طرف ايراني بوده است و اگر خود ما قرار بود براي اين مهارتهاي قدرت آفرين جديد تدبير و هزينه كنيم، نه از افق فكري آن برخوردار بوديم و نه حتي اگر طراحي مي كرديم، به كارسازي اين رزمايش ها يا واكسيناسيون بود. براي اثبات اين ادعا صدها سند مي توان ارائه كرد اما يك نمونه جالب توجه آن، تحليل10 روز پيش روزنامه هاآرتص به قلم يك تحليلگر صهيونيست باسابقه (آريل شاويت) است كه نوشت «سرويس موساد پس از 10 سال تلاش مخفيانه در برابر ايران و برنامه هسته اي آن شكست خورده است... از همان آغاز هم اين يك مأموريت بالاتر از خطر و محال براي موساد به نظر مي رسيد. اسرائيل به رغم برخي موفقيت هاي ظاهري در زمينه ترور و حملات ويروسي به سانتريفيوژها، در اين رويارويي شكست خورده است. ايراني ها توانستند در اين دوره بر همه تنگناها غلبه كرده و نشان دهند كه از طرف مقابل خود زيرك تر بوده اند. ايراني ها در اين 10 سال، خط قرمز غرب و درصدر آنها اسرائيل را پشت سر گذاشتند و تا آستانه توانايي هسته اي پيشرفت كردند. ديگر خرگوشي باقي نمانده كه شعبده باز آن را براي مجازات ايران از كلاهش بيرون آورد». با اين حال از اصل واقعيت، يعني مينياتوري و هرچه پنهاني و پيچيده تر شدن جنگ- با ابعاد اطلاعاتي- نمي توان غافل ماند و به لوازم آن پايبند نبود، صرف نظر از اينكه دشمن به اعتبار حركت بر موج باطل، در ابعاد حماقت خود مي تند و با پديد آوردن عرصه هايي كه ممكن است در بادي نظر از آن اكراه داشته باشيم، مقدمه «خير»هاي بيشتر و بزرگ تر را براي ما فراهم مي كند.
آنچه تا اين جا درباره ابعاد جنگ نظامي و اطلاعاتي گفته شد- با همه اهميت- نسبت به يك جنگ مخفي ديگر از اهميت كمتري برخوردار است و آن، جنگ نرم پنهاني است كه در دو سطح عليه «ايمان، اميد و اتحاد» ملت و سياستمداران ايراني در جريان است؛ با اين پيش فرض كه اصل موفقيت در تهاجم، قفل كردن امكانات قدرت حريف يا انحلال جبهه دفاعي آن و نهايتاً استخدام نيروي حريف عليه خود وي است. ما يكبار اين واقعيت را در ابعاد تلخ آن و به بهانه انتخابات رياست جمهوري 3 سال پيش تجربه كرديم كه چگونه پروژه دشمن و غفلت و آلودگي برخي سياستمداران داخلي باعث شد جشن قدرت و اعتبار ملي با مشاركت 40 ميليون ايراني، به بستر اختلاف و شقاق و آشوب تبديل شود و دشمن به واسطه آن، مجدداً در چالش با ايران قدرتمند، جسور شود. يقيناً نفوذي هاي دشمن به انضمام گارد باز برخي رجال سياسي، ضربه به مراتب عميق تري- نسبت به عمليات خرابكاري و ويروسي و تحريم و...- وارد كردند و بايد مراقب بود كه اين اتفاق با بهانه هايي نظير فراكسيون بازي در مجلس يا حاشيه سازي از سوي برخي اجزاي دولت و نهايتا رقابت هاي معطوف به انتخابات رياست جمهوري سال 92 بازسازي نشود.
به بيان ديگر تمام رقباي سياسي بايد حريم امنيت و منافع ملي را از بازي ها و زد و خوردها يا يارگيري هاي خود مستثني كنند- دعواهاي خود را جاي ديگري ببرند -و مثلا مصالح كلان سياست خارجي را محل مجادله قرار ندهند. بي گمان اتفاق قابل تأملي است كه چهره اي با مختصات آقاي هاشمي رفسنجاني- كه در مصاحبه شب عيد خود با يك نشريه گفت قطع رابطه و مذاكره با آمريكا قابل تداوم نيست- اكنون به اعتبار مشاهده خدعه و خيانت هاي آنها در اسلامبول و بغداد اعلام مي كند «فشارهاي همه جانبه استكبار، اجازه مذاكره برابر براساس بازي برد- برد را نمي دهد. غرب بايد بداند كه راه موفقيت مذاكرات، تصريح آنها بر حقوق حقه مردم ايران و عدم استفاده از ابزار نخ نماي تهديد و تحريم و فشار است». يا در نوع خود، اظهارات اخير حسين موسويان (عضو تيم مذاكره كننده هسته اي در دوره اصلاحات) قابل تامل است كه تصريح مي كند با وجود آمادگي طرف ايراني براي ارسال اورانيوم 5/3 درصد و دريافت سوخت هسته اي، معلوم شد انگليس و آمريكا دنبال دفع الوقت و تعطيلي كامل غني سازي در ايران هستند. با اين اوصاف به نظر مي رسد واقعيات و تجارب حاصله در لابراتوار مذاكرات 9 ساله، نوعي كم سابقه از اجماع را فراهم كرده مبني بر اين كه مطلقا نبايد به غرب خوش گمان بود و خيال كرد احقاق حقوق ملت ايران صرفا از مجراي مذاكره- بدون مقاومت مبتني بر اصول انقلاب و پيشروي در حوزه هاي قدرت- امكان پذير است.
نهايتاً اين كه مختصات ميدان جنگ جديد و محورها و جبهه هاي آن را بايد شناخت و به لوازم اين شناخت پايبند بود. به تعبير امير مومنان «انّ اخ الحرب الأرق و من نام لم ينم عنه». مرد جنگي نه مي خوابد و نه مي گذارد كه او را با انواع هيجان ها (حب جاه يا بغض اين و آن) بدوشند و سواري بگيرند يا به عنوان ابزار كوبيدن دژ از درون -كه در واقع، به معناي سقوط و انتحار رجل سياسي است- استفاده كنند. نگاه كلان به واقعيت هاي آوردگاه 12 سال گذشته، قطعا رجال ما را از غفلت و بازيگوشي و حاشيه سازي بر سر پيچ بزرگ تاريخ بازخواهد داشت، همان گونه كه يقين كرده ايم مشت استكبار از هميشه خالي تر است و آنها در دوره ضعف خود صرفا به انحلال قدرت ما اميد بسته اند.
محمد ايماني

 



شوك (گفت و شنود)

گفت: «امير-ش» يكي از ضد انقلابيون فراري در صفحه «فيس بوك» خودش از گردانندگان سايت «روز آنلاين» پرسيده «اگر شما آزادي خواه و دموكرات و از اين جور چيزها هستين چرا جرأت نمي كنين حتي يك خط هم عليه جنايات آمريكا و اروپا و اسرائيل بنويسيد»؟!
گفتم: خب! روز آنلاين چي جواب داده؟
گفت: جوابي كه نداده ولي همين «امير-ش» در ادامه نوشته «در عصر ارتباطات نميشه سر مردم كلاه گذاشت و مثلا از زندان هاي ابوغريب و گوانتانامو و كشتار مردم فلسطين و افغانستان چيزي ننويسيم اما اعتراض كنيم كه چرا در زندان رژيم به فلاني موبايل نداده اند»!
گفتم: حرف حساب زده، ديگه چي؟
گفت: خطاب به گروه هاي اپوزيسيون نوشته؛ هنوز فكر مي كنين بدبختي و فلاكت از اين بيشتر هم ممكنه؟!
گفتم: از اين خل و چل ها چه انتظاري هست؟ به يكي از همين خل و چل ها گفتند؛ بابات مرده ،گفت؛ راستشو بگين! حتما مريض شده بهم نمي گين كه شوكه نشم!!

 



ماموريت جديد آژانس در آستانه مذاكرات مسكو

سرويس سياسي-
نشست نمايندگان جمهوري اسلامي ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي شامگاه جمعه (19 خرداد) پس از 8 ساعت بحث هاي فشرده در حالي در وين مقر آژانس پايان يافت كه طرفين براي تداوم گفت وگوها توافق كردند.
علي اصغر سلطانيه، نماينده كشورمان در آژانس بين المللي انرژي اتمي پس از پايان اين نشست با حضور در جمع خبرنگاران گفت: با توجه به فشردگي مذاكرات و حساسيت ويژه اي كه اين موضوع دارد، لازم است همه ابعاد آن با دقت بررسي شود.
وي با بيان اينكه براي توازن جلسه، پيشنهادهايي را به آژانس ارائه كرديم، افزود: در واقع با اين كار، خواسته ها و انتظارات ما در جلسه كاملا لحاظ شد.
سلطانيه گفت: با اينكه در جلسه هشت ساعت بحث هاي مهم و مواضع اصولي مطرح شد، اميدوار هستيم در جلسه بعد كه تاريخ و محلش متعاقبا اعلام خواهد شد، بتوانيم اين جلسه را به جمع بندي برسانيم.
وي افزود: در هر حال با توجه به اين كه با موضوعي خاص مواجه هستيم بايد براي رفع ابهامات و ادعاهايي كه مطرح شده است با صبر و دقت لازم چارچوبي خاص تهيه كنيم و اين مسئله به كلي با بازرسي هاي عادي كه مطابق معيارهايي مشخص در تمام كشورها صورت مي گيرد، تفاوت دارد. بنابراين ارزش اين را دارد كه دقت لازم صورت پذيرد.
سلطانيه در حالي از مفيد بودن بحث ها و تداوم مذاكرات براي تدوين چارچوبي نهايي جهت حل مسائل باقيمانده صحبت كرد كه آژانس بين المللي انرژي اتمي مدعي شد، نتيجه نشست وين «نااميدكننده» بود.
به گزارش خبرگزاري رويترز، آژانس بين المللي انرژي اتمي اعلام كرد كه پيشرفتي در مذاكرات روز جمعه ميان ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره يك توافق، حاصل نشد و اين نهاد نتايج مذاكرات امروز را «نااميدكننده» خواند.
«هرمان ناكارتس» رئيس بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي بعد از نشست ايران و آژانس در وين گفت كه هيچ گونه تاريخ بعدي براي مذاكرات بيشتر ميان ايران و آژانس تعيين نشده است.
يك ديپلمات غربي در اين راستا ادعا كرد: اكنون بايد براي همه روشن شود كه ايران با حسن نيت مذاكره نمي كند.
ناكارتس گفت كه تيمش با تمايل به نهايي كردن يك توافق وارد اين نشست شده و پيش بيني تجديدنظر شده را ارائه كرده است كه به نگراني هاي بيشتر اعلام شده آژانس پاسخ مي داده است.
وي به خبرنگاران گفت: با اين حال هيچ پيشرفتي حاصل نشده است.
ناكارتس ادامه داد: در واقع ايران مسايلي را مطرح كرد كه ما پيشتر درباره اش مذاكره كرده بوديم و مسايل جديدي را اضافه كرد. اين نااميدكننده است. هنوز تاريخي براي نشست تكميلي تعيين نشده است.
طبق توافق انجام گرفته در مذاكرات بغداد، گروه 1+5 بايد همكاري مطلوب ايران با آژانس را مورد تائيد قرار دهد اما آژانس با چراغ سبز آمريكا و برخي كشورهاي عضو گروه 1+5 درخواست هاي غيرمعقولي از ايران نظير بازديد از سايت پارچين و مطرح كرد كه طبيعي بود نماينده كشورمان زير بار اين زياده خواهي ها نرود.
پيش از اين كيهان (18 خرداد) در يادداشتي با عنوان «چاه وين، چاله مسكو» نسبت به چاهي كه آژانس براي نمايندگان كشورمان در جريان مذاكرات وين حفر كرده بود، هشدار داده بود.
در آن يادداشت آمده بود: «آژانس به بهانه اطمينان از صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران و در ادامه چالش غيرقانوني و باج خواهانه نزديك به 01 سال گذشته، اين بار پروژه جديدي را با عنوان من در آوردي - تاكيد مي شود من در آوردي - «رهيافت سازمان يافته»
- APPROACH STRUCTURE -
و در قالب يك فرمول و چارچوب - MODALITY - براي ادامه مذاكرات طراحي كرده و به ميدان آورده است.»
تحليلگران سياسي معتقدند كه آژانس بين المللي انرژي اتمي با ماموريت آمريكا تلاش گسترده اي براي تاثيرگذاري بر فضاي مذاكرات آينده ايران و گروه 1+5 در مسكو آغاز كرده است. «ديويد آلبرايت» رئيس موسسه علوم و امنيت بين الملل پيش از مذاكرات وين اعلام كرده بود كه فقدان پيشرفت در اين مذاكرات بر مذاكرات مسكو سايه خواهد انداخت.
روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال نيز يك روز پس از مذاكرات وين در گزارشي نوشت: عدم موفقيت در اين مذاكرات سبب بروز نگراني هايي در مورد چشم انداز مذاكرات مسكو شده است.
روزنامه واشنگتن پست هم با گره زدن نتيجه مذاكرات وين به مذاكرات مسكو نوشت: پس از يك دوره خوش بيني نسبت به مذاكرات، عدم پيشرفت گفت وگوهاي جمعه در وين موجب تغيير جو بين المللي شده است.
برخي كارشناسان عقيده دارند كه آژانس براساس ماموريت محوله از سوي آمريكا مي بايستي فضايي نااميدكننده پيرامون مذاكرات با ايران را ترسيم كند تا تهران از آن به عنوان يك برگ برنده در مذاكرات مسكو (92 و 03 خرداد) استفاده نكند.
دو روز قبل از مذاكرات بغداد (3 و 4 خرداد) نيز يوكيا آمانو، مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي با سفري غيرمنتظره و شتاب زده به تهران درصدد تاثير گذاري بر اين مذاكرات بود.
به اعتقاد تحليلگران سياسي آمانو در سفر به تهران به دنبال آن بود كه برخي وظايف و الزامات همكاري را به ايران تحميل كند تا ما به ازاي آن در مذاكرات بغداد از گروه 1+5 امتياز طلب نكند.
همانطور كه نماينده كشورمان در آژانس اعلام كرد قطعا موفقيت مذاكرات مسكو در گرو فضاي سالم و آلوده نشده به ادعاها و هياهوهاي تبليغاتي از سوي برخي كشورهاست.
علي اصغر سلطانيه در گفت وگو با روزنامه آسيا تايمز در اين باره گفت: كاملا طبيعي است كه موضوع همكاري كامل ايران با آژانس، در اين جلسه ها [مذاكرات مسكو] مورد تاكيد قرار خواهد گرفت.
وي در پاسخ به سوالي درخصوص چشم اندازش از مذاكرات مسكو گفت: «همان طور كه در بيانيه اي متذكر شدم به تمام گروه ها توصيه مي كنم از هرگونه اظهارنظر يا اقدامي كه ممكن است فضاي منفي ايجاد كند، خودداري كند.»
وي تاكيد كرد: «براي اينكه مذاكرات مسكو سازنده باشد، فضاي اين مذاكرات، بايد فضاي سالمي باشد كه به جريان هاي منفي ادعاها و تبليغات آلوده نشده باشد.»

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان

¤ حماقت دشمنان اسلام از اينجا مشخص مي شود كه در ايامي كه كانديداهاي رياست جمهوري مصر رقابت دارند، مي آيند و حكم رئيس جمهور سابق را با تخفيف به حبس ابد اعلام مي كنند و همين مسئله باعث وحدت تمام مسلمانان و آزاديخواهان مصر مي شود. اين نمونه اي از اين مسئله است كه بايد خداوند را شكر كرد كه دشمنان ما را از احمق ها قرار داد.
كاشاني
¤ كسانيكه در روز روشن و جلوي چشم مردم احمد شفيق را به عنوان نفر دوم انتخابات تحويل مردم مي دهند دارند زمينه چيني مي كنند كه آنچه در دهه 90 ميلادي در الجزاير بر سر جبهه نجات آمد بر سر انقلابيون مصر بياورند. در اين 15 ماه دشمن در مصر انبار مهمات خود را مجهز كرده و شايد جنگ داخلي در فكرشان باشد. آنها با اعلام پيروزي احمد شفيق در مرحله دوم قصد دارند قضيه را به اين سمت سوق دهند و ضرري به اسرائيل نرسد اما ان شاءالله برعكس آن خواهد شد.
0012---0935
¤ مسئولان كشور نبايد به جاسوسان موساد و سيا كه تحت عناوين نمايندگان آژانس بين المللي هسته اي كه مي خواهند از مراكز هسته اي بازديد كنند اجازه بازديد بدهند. آنها خيلي صادق نيستند و بايد جانب احتياط را رعايت كرد.
سرابي
¤ وجود بيداري اسلامي در كشورهاي مصر، تونس، يمن، بحرين و عربستان، نشان از صدور انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني(ره) و استمرار هدايت هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي دارد.
قاسمي
¤ اين روزها شاهديم در گوشه و كنار جهان اسلام به يك رويه مخرب يعني دعواي شيعه و سني دامن زده مي شود. قطعا دستگاه جاسوسي انگليس و موساد با كمك كشورهاي مزدور خود در اين قضيه دست دارند. اين مسئله ردپاي دعواي شيعه و سني را كه در ذهن آنها وجود دارد، عيان مي كند و نشان مي دهد صهيونيست ها كه امروز دريچه حياتشان از سمت مصر بسته شده از راه فتنه گري مي خواهند سوريه را در هم بشكنند. ولي جمهوري اسلامي به عنوان ام القري اسلام بايد كشورهاي منطقه و مسلمانان را به وحدت بيشتر دعوت كند و هدفمندانه در اين مسير حركت كنيم.
اميد ميهن پرست
¤ خوشبختانه امسال در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام با نصب سقف مانع تابش مستقيم آفتاب به زائران شدند، از مسئولان كمال تشكر را داريم.
بلغار
¤ با كمال تاسف در اكثر زايشگاههاي تهران بعد از تولد نوزادان كسي متكلف اين مسئوليت نيست كه در گوش نوزادان اذان و اقامه بگويد اين در حالي است كه نسل جديد خيلي از اين قضيه اطلاع ندارند، از مسئولان مي خواهيم اطلاع رساني كنند و جوانان مومن را به اين مسائل اسلامي و ديني آشنا سازند. اذان و اقامه در فطرت نوزاد نفوذ مي كند و تاثير زيادي در جذب شدن نوزاد به دين دارد.
كاشاني
¤ در جاده ساوه پاسگاه نعمت آباد، ميوه فروشان در هنگام غروب بساط مي كنند و ترافيك زيادي به وجود مي آورند. از مسئولان تقاضاي رسيدگي دارم.
كرمي
¤ مركز خريد و فروش خودرو در خيابان سازمان آب (حكيميه) جولان گاه دلالان خودرو و سبب سلب آسايش ساكنان منطقه شده است. تاكنون هم كسي اقدام شايسته اي انجام نداده است.
5902---0912
¤ در اخبار و جرايد مي بينيم سازمان هاي خيريه مردمي زيادي با شماره ثبت تاسيس شده و براي كارهاي خير فعاليت و تبليغ مي كنند. مردم ايران طبع همكاري دارند اما اين صندوقها بايد درمعرض آزمون صحت و سقم قرار گيرند كه آيا اين صندوقها واقعا تحت نظارت سازمانها بهزيستي كار مي كنند يا خير و تنها با گرفتن شماره ثبت اقدام به تاسيس نهاد خيريه كرده اند.
يك شهروند
¤ گلزار پاكدشت منطقه اي درآمدزا از نظر گل و گياه و سبزي است كه بخش عمده اي از نياز كشور را تامين مي كند اما متاسفانه از نظر امنيتي هيچ تضميني وجود ندارد و سرقت در اين منطقه بيداد مي كند. دامداري ها در امان نيستند و پاسگاه منطقه خيلي توجهي به مشكل مردم زحمت كش منطقه ندارد. از مسئولان تقاضا داريم به فكر امنيت ما باشند. سرمايه اين مردم در بيابان رها شد و نياز به تدابير جدي دارد.
قاسمي از منطقه گلزار
¤ كيفيت شيرهاي پاستوريزه بسيار بد شده است از مسئولان وزارت بهداشت تقاضاي رسيدگي داريم.
محسني
¤ در اخبار ديديم كه ديوان عدالت اداري، پليس+10 را محكوم كرد كه چرا مبلغ 5 هزار تومان اضافه تر از متقاضيان براي دريافت گذرنامه مي گيرد، و از اين به بعد نبايد بگيرد. خوب تكليف اين مبالغي كه گرفته اند چه مي شود؟ آيا اين پول هاي اضافه به مردم بازگردانده مي شود.
6791---0912
¤ ما بازنشستگان تامين اجتماعي خيلي در مضيقه هستيم و چشم انتظار افزايش حقوق، لطفا مسئولان مربوطه به شرايط ما رسيدگي كنند.
فلاح-شهرقدس
¤ دولت و مسئولان اينقدر شعار ندهند و جلوي گراني را بگيرند توان خريد 2 كيلو ميوه فصل را نداريم. ما بازنشستگان ديگر به فرزندان و نوه هايمان مي گوييم كمتر به خانه ما بياييد تا ما پيش عروس و بچه هاي شما خجالت نكشيم.
7522---0919
¤ از وزير آموزش و پرورش مي خواهيم بيمه طلايي بازنشستگان را دوباره به جريان اندازند تا بتوانيم از مزاياي اين بيمه استفاده كنيم. اين در حالي است كه حق بيمه از حقوق ما كم مي شود.
كاسب
¤ از مسئولان وزارت راه مي خواهيم، ورودي شهر مهاباد از سمت اروميه را بهسازي نمايند.
كاظمي
¤ چرا سازمان تامين اجتماعي كارگران ساختماني را بيمه نمي كند، يك سال است منتظر چنين اقدام شايسته اي هستيم.
اميد روحاني
 



آخرين اخبار و گمانه زني ها درباره رياست كميسيون هاي مجلس نهم

بعد از آن كه با انتخاب نمايندگان، هيئت رئيسه دائم مجلس مشخص گرديد كميسيون هاي تخصصي مجلس نيز به تركيب نهايي خود نزديك مي شوند.
مجتبي رحماندوست نماينده تهران با بيان اينكه اگر دوستان بخواهند كانديداي رياست كميسيون اجتماعي مي شوم گفت: در 13 سالي كه مشاور ايثارگران رئيس جمهور بودم ذهنم پر از مسائل مربوط به ايثارگران بود كه حدود چند هزار صفحه طرح مي شود.
وي افزود: البته كميسيون اجتماعي تنها مسائل ايثارگران نيست و مسائل ديگري هم دارد كه بايد در فضاي آن قرار گرفت تا ببينم چه مي شود.
اسماعيل كوثري نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي نيز كه يكي از گزينه هاي مطرح براي رياست كميسيون امنيت ملي است گفت: در اين رابطه هنوز تصميمي نگرفته ام.
كاظم جلالي نيز در پاسخ به اين سؤال كه آيا قصد كانديداتوري براي رياست كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي را داريد گفت: هنوز نمي دانم و بايد ببينم وضعيت چگونه است.
همچنين مسعود پزشكيان نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي با ذكر اين مسئله كه دنبال رياست كميسيون بهداشت نيست افزود: به احتمال قوي آقاي شهرياري مانند دوره هاي قبل رياست كميسيون بهداشت مجلس را برعهده مي گيرد.
پزشكيان همچنين گفت: بنده در فراكسيون محيط زيست و سلامت مجلس نيز حضور خواهم داشت و فعاليتم را در آنجا هم پيگيري مي كنم.
مهرداد لاهوتي نماينده مردم لنگرود در مجلس نيز با ذكر اين مسئله كه براي عضويت در كميسيون عمران نام نويسي كرده است در خصوص گزينه هاي مطرح براي رياست كميسيون عمران مجلس اظهار داشت: در حال حاضر آقايي و هاشمي از گزينه هاي مطرحي هستند كه براي رياست كميسيون عمران تلاش مي كنند.
از سوي ديگر؛ مجمع عمومي فراكسيون محيط زيست مجلس نهم عصر چهارشنبه گذشته تشكيل جلسه داده و اعضاي هيئت رئيسه اين فراكسيون انتخاب شدند.
به گزارش ايسنا، محمدرضا تابش درباره تصميمات اتخاذ شده در اين مجمع عمومي گفت: در اين جلسه من (محمدرضا تابش) به عنوان رئيس فراكسيون محيط زيست، مسعود پزشكيان به عنوان نائب رئيس اول، مهرداد لاهوتي نائب رئيس دوم و مؤيد حسيني صدر هم به عنوان سخنگوي فراكسيون محيط زيست انتخاب شدند.

 



سردار عراقي: پايدارترين امنيت را در نوار مرزي كشور داريم

جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه تاكيد كرد كه در حال حاضر پايدارترين امنيت در نوار مرزي كشورمان برقرار است.
سردار عبدالله عراقي در خصوص گروهك تروريستي پژاك و فعاليت آنها بعد از پاكسازي منطقه غرب كشور از وجود اين گروهك گفت: يكسري اقدامات از سوي مسئولان سياسي كشور در اين خصوص در حال پيگيري است.
وي در ادامه افزود: اما در خصوص امنيت استان هاي غربي و كرمانشاه بايد بگويم در حال حاضر پايدارترين امنيت را در نوار مرزي كشورمان داريم.
جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه با اشاره به تامين امنيت در مرزهاي كشور اظهار داشت: در استان هاي مرزي مردم، عشاير و طوايف به صورت داوطلبانه سرزمين هاي خودشان را تقسيم كرده و خودشان پدافند مي كنند و مانع از نفوذ دشمن به داخل كشور مي شوند.
عراقي همچنين در خصوص رزمايش هاي نيروي زميني سپاه در سال 91 به «مهر» گفت: رزمايش هاي ما فعلا قطعي نشده است. اما در نيمه دوم سال طبق روش جاري براي ارتقاء آمادگي لازم پيش بيني شده است.

 



رايزني ايران و استراليا درباره افغانستان

در ديدار نماينده ويژه استراليا در امور افغانستان و پاكستان با معاون وزير خارجه ايران بر ضرورت برقراري صلح و امنيت در افغانستان و يافتن راه حل سياسي براي بحران اين كشور تأكيد شد.
اريك اسميت نماينده ويژه استراليا در امور افغانستان و پاكستان روز شنبه با سيد عباس عراقچي معاون آسيا و اقيانوسيه وزارت امور خارجه كشورمان ديدار و گفت وگو كرد.
در اين ديدار طرفين ضرورت برقراري صلح و امنيت در افغانستان و يافتن راه حلي سياسي براي بحران اين كشور را مورد تأكيد قرار دادند.
نماينده ويژه استراليا در امور افغانستان و پاكستان در ديدار سه روزه خود از كشورمان، رايزني هاي خود را با مسئولان ايراني در موضوع افغانستان پي خواهد گرفت.

 



آفتابه دزد نبود كه يقه اش را ول نكنند! (خبر ويژه)

يك نفوذي گروهك نهضت آزادي در نشريات زنجيره اي پس از 3 بار بازداشت و آزادي با قيد وثيقه! از كشور گريخت. با اين حال مسئولان امر پس از 7 ماه، اقدام به توقيف وثيقه نامبرده كردند.
«عبدالرضا-ت» از عناصر نفوذي گروهك نهضت آزادي در نشرياتي نظير شرق و اعتماد بود كه 2 بار در سال 88 (نوبت دوم در حرمت شكني روز عاشورا) و يك بار در خرداد سال 89 به خاطر تحريك به آشوب و اقدام عليه نظام بازداشت شده و به 6 سال حبس تعزيري محكوم گرديده بود. با اين حال وي از بازداشت آزاد شده و اواسط آذرماه گذشته از كشور گريخت. وي با سپردن وثيقه 500 ميليون توماني آزاد شده بود و جالب اينكه سپارندگان اين وثيقه، ضمن پرداخت مبلغ 500 ميليون تومان، وثيقه ملكي سپرده شده را بازپس گرفتند!
فرد متواري هم اكنون مانند برخي ديگر از فراريان گروهك نهضت آزادي و ملي-مذهبي در پاريس پناهندگي گرفته است.
نكته جالب توجه ديگر تعداد معتنابه اين قبيل فراريان آلوده به سرويس هاي جاسوسي غربي و صهيونيستي است كه دست بر قضا سالها در نشريات زنجيره اي، سايه نشين بوده و به عنوان مجري عمليات رواني آن سرويس هاي اطلاعاتي عمل كرده اند. اغلب اين عناصر فراري پس از خروج از كشور جذب رسانه هايي نظير بي بي سي، صداي آمريكا، راديو فردا و يا سايت هاي نشاندار ضدانقلاب در پاريس و لندن و واشنگتن و برلين مي شوند.

 



يعني ننه جون بنده هم آدم شماست؟ ... خودتي اردشيرخان! (خبر ويژه)

بازي گروهك موسوم به شوراي هماهنگي سبز با مخالفان، محافل اپوزيسيون را حسابي كلافه كرده است.
اين محافل در حالي كه خود نيز كفايت راه اندازي هيچ حركت قابل توجهي را ندارند، از پيشنهاد چندي پيش گروهك چند نفره مذكور در زمينه حضور توأم با سكوت در پارك ها (!!) شاكي شده اند. يكي از همكاران شبكه صهيونيستي بالاترين در اين زمينه نوشت: اين شورا پس از حصر موسوي و كروبي، سكوت كرد و به جاي آن كه يك فراخوان درست و حسابي بدهد، هيجان مخالفان را به يغما برد و انزوا را بر آنها حاكم كرد. وضعيت آشفته مخالفان، نتيجه عملكرد شوراي هماهنگي سبز است.
يكي ديگر از نويسندگان بالاترين، حلقه چند نفره اميرارجمند و برخي اعضاي خارج نشين حزب مشاركت و سازمان مجاهدين (انقلاب) را «ساخته و پرداخته رژيم» توصيف كرد و نوشت: پروژه اپوزيسيون دست ساز كه حكومت ها براي بازي دادن اپوزيسيون مي سازند، مدت هاست ذهن مرا مشغول كرده و حالا ديگر تقريبا ترديد ندارم كه اين شوراي هماهنگي سبز ساخته و پرداخته رژيم است. اين شوراي مجهول الهويه جزئي از نفوذي هاي رژيم است و اتفاقا به همين خاطر هم هست كه مي خواهد ناشناخته بماند و مخالفان را مديريت كند. وقتي شما ساعت خاصي را براي تجمع سكوت اعلام مي كنيد به اين معناست كه به طرف مقابل آمادگي برخورد كامل را مي دهيد. به نظر مي رسد شورا دقيقا در پشت صحنه، در همان جهت رژيم اسلامي يعني خنثي سازي اپوزيسيون و بي اثر كردن آنها و اعتراضاتي قدم برمي دارد كه حداكثر نتيجه اش، چند موضوع داغ در بالاترين و شبكه هاي مشابه و قيل و قال هاي بي هدف است. به نظر من خط قرمز شورا، همين حفظ رژيم است.
بالاترين در تحليل سوم خود از شوراي امير ارجمند و شركا خواسته تا بساط خدعه و فريب را جمع كند. اين شبكه مي نويسد: با رو شدن دست اصلاح طلبان، ديگر بساط شورا نيز رو به كسادي گذاشته است. راهپيمايي و تجمع سكوت يعني چه؟ يعني هر بلايي سرتان آمد، سكوت كنيد و در بالاترين و ساير شبكه ها، عكس هاي چاق و چله كروبي را ببينيد و هورا بكشيد، اما يك وقت خداي نكرده از براندازي و تغيير رژيم حرف نزنيد كه اگر اين طوري شود موسوي و كروبي و خاتمي بايد دمشان را روي كولشان بگذارند و از صحنه خارج شوند.
نويسنده اين مطلب ادامه مي دهد: شوراي مجهول الهويه مي گويد راهپيمايي سكوت يعني مثلا اگر مادربزرگ بنده در وسط روز براي خريد سبزي خوردن به خيابان رفت جزو نيروهاي سبزاللهي شوراست. مهم نيست كروبي 10 كيلوچاق شده بلكه مهم اين است كه اين حضرات كارشان تمام شده و خودشان هم مي دانند. بقاياي آنها فقط رضا پهلوي را مي كوبند. آقاي شوراي هماهنگي! جمع كن اين بساط خدعه و فريب را! به قول معروف خودتي!

 



بومرنگ خرابكاري سايبري به آمريكا و اسرائيل برمي گردد (خبر ويژه)

متخصصان سايبري و رسانه اي معتقدند عمليات خرابكارانه سايبري به زودي مانند بومرنگ يا توپ به زمين آمريكا و اسرائيل بازخواهد گشت.
روزنامه فرانسوي فيگارو با اشاره به انتشار كتابي از ديويد اي.سنگر سرمقاله نويس نيويورك تايمز تحت عنوان «جنگ پنهان اوباما» كه به عمليات مخفي و سايبري آمريكا و نيز استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين مي پردازد، نوشت: در اين كتاب گفته مي شود كه چند روز پيش از تفويض قدرت به اوباما در سال 2009، جرج بوش از اوباما خواست بي سروصدا با وي در كاخ سفيد ديدار كند. در اين ديدار، جرج بوش بر چند نكته حياتي تاكيد بسيار كرد؛ ادامه استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين در پاكستان، مبارزه عليه القاعده و حمله سايبري به تاسيسات ايران. از وراي كتاب سنگر درمي يابيم كه اوباما چگونه از وجود يك «جنگ كثيف» بسيار مخفي كه از سال 2006 عليه ايران به راه افتاده باخبر مي شود. جنگي كه نه به كمك نيروها در صحنه كارزار، بلكه به كمك كامپيوترها و كلمات رمزي ويروس دار به راه افتاده بود. اين سلاح كه نام رمزش «بازيهاي المپيك» است، از دو سال پيش عليه برنامه هسته اي ايران به كار گرفته شد و مسئولان ايراني از درك آن ناتوانند.
فيگارو مي نويسد: هدف «بازيهاي المپيك» از كار انداختن سانتريفيوژهاي بسيار حساس نطنز بود. از اين رو ويروسي كه توسط آمريكا و واحد ويژه جنگ الكترونيكي ارتش اسرائيل زير نام «ويروس» به وجود آمد، به روي يك سانتريفيوژ مشابه ليبيايي در سال 2003 آزمايش شد. سپس از راه يك كليد «يواس بي» به دستگاههاي الكترونيكي اين مركز انتقال داده شد و در سال 2010 به مغزهاي الكترونيكي آن آسيب وارد آورد. از سوي ديگر كنترل اين ويروس (استاكس نت) از دست سازندگانش نيز بيرون رفت و تابستان بعد در چهار گوشه جهان «باگ» به وجود آورد.
اين روزنامه سرانجام تصريح مي كند: حملات ويروسي نظير استاكس نت و فليم اكنون ممكن است همچون يك توپ فوتبال به سوي تاسيسات حياتي آمريكا بازگردانده شود چرا كه احتمالا توسط دشمنان آمريكا شناسايي شده است. قابل توجه است كه حملات ويروسي استاكس نت عليه ايران شكست خورد.
يادآور مي شود برخي سناتورهاي آمريكايي انتشار كتاب سنگر (نويسنده روزنامه نيويورك تايمز وابسته به حزب دموكرات) را در راستاي رقابت هاي انتخاباتي اوباما و براي كاستن از آثار رواني شكست هاي واقعي آمريكا در عرصه مقابله با كشورهايي نظير ايران عنوان و اين اقدام را براي امنيت ملي آمريكا خطرناك توصيف كرده اند.
در همين حال نشريه فرانسوي اكسپرس با اشاره به انتشار كتاب ديويد سنگر مي نويسد: به گزارش اين كتاب، دستگاه هاي اطلاعاتي و نظامي اسرائيل از جمله واحد 8200 كه ويژه فعاليت در فضاي سايبري است، در پروژه حمله اينترنتي با آمريكا همكاري داشته اند و در سال 2010 كرم ويروسي استاكس نت را عليه تاسيسات هسته اي ايران به كار گرفته اند، ويروسي كه توليد آن تحت عنوان بازي هاي المپيك صورت گرفت. اما اكنون حملات سايبري به شكلي بي سابقه در تاريخ آمريكا، باعث نگراني باراك اوباما شده است. او از اين هراس دارد كه هكرها، تروريست ها و ديگر كشورها از آن بهره ببرند و اقدامات مشابهي را عليه سيستم هاي سايبري و رايانه اي آمريكا توجيه كنند. اكنون در اين باره ترديد وجود دارد كه درز اطلاعاتي از اين دست نهايتا به نفع آمريكا بوده يا به ضرر اين كشور تمام خواهد شد.
از سوي ديگر يوگني كاسپرسكي رئيس شركت معروف امنيتي «كاسپرسكي لب» ضمن سخناني در تل آويو، نسبت به كمانه كردن اين خرابكاري سايبري عليه طراحان آن هشدار داد.
كاسپرسكي - كه شركت وي يكي از معروف ترين سازندگان نرم افزارهاي آنتي ويروس در جهان است و گفته مي شود در كشف ويروس فليم نقش داشته- ضمن سخناني در يك كنفرانس امنيت سايبري در تل آويو تصريح كرد: تروريسم سايبري مي تواند مانند يك بومرنگ عليه پديدآورندگان آن بازگردد.
به گزارش رويتر، وي مي گويد: اين يك تروريسم سايبري است و نه جنگ سايبري و من متاسفم از اينكه بگويم اين تازه آغاز بازي است. اكنون تمام سيستم هاي صنعتي يا حمل و نقل و هوايي در جهان مي توانند هدف حمله قرار گيرند. اكنون بايد مايكروسافت، لينوكس و يونيكس را فراموش كرد و به سيستم هاي عامل امن تر انديشيد. بايد به اقدام جهاني عليه تروريسم سايبر انديشيد.
وي اسرائيل را بخشي از مسئله در اين زمينه توصيف كرد و افزود: ويروس هايي چون فليم و استاكس نت مي توانند به سرعت توسط متخصصان كشورهاي هدف يا هكرها به كارگرفته شوند. بومرنگ سايبري ممكن است به سوي شما بازگردد.
كاسپرسكي همچنين گفت: ويروس هايي چون فليم يا استاكس عمر محدودي دارند.
بنابر گزارش قبلي شركت كاسپرسكي لب، «غير از ايران، كشورهايي نظير مصر و عربستان و سوريه و لبنان از 4 سال پيش در معرض هدف ويروس فليم قرار داشته اند اگرچه برخي مناطق ديگر آسيا و اروپا و آمريكاي شمالي (تركيه، هنگ كنگ، آلمان، لهستان، مالزي، لتوني، سوئيس) نيز به اين ويروس آلوده شده اند. با اين حال هدف اصلي ايران بوده است.»
گفتني است وب سايت آمريكايي آتلانتيك به تازگي در تحليلي كه اختصاص به جنگ سايبري دارد، تصريح كرد: نقطه ضعف اين راهبرد اين است كه بسياري از كشورها از قدرت لازم براي راه انداختن جنگ سايبري برخوردار هستند.
غير از سناتور جان مك كين و ساكسبي چمبليس كه از افشاي نقش دولت آمريكا در جنگ سايبري ابراز نگراني كرده اند، سناتور دايان فاينستان نيز معتقد است: اين روند انتشار اطلاعات بايد متوقف شود، وقتي عده اي مي گويند كه نمي خواهند با آمريكا كار كنند چون ما نمي توانيم محرم اطلاعات باشيم مساله جدي است وقتي متحدان ما نگران مي شوند، وقتي جان ماموري به خطر مي افتد يا جان خانواده او به خطر مي افتد اين يك مسئله است.
روزنامه فيگارو نيز در گزارشي از قول ريچارد فالكنراتس (رئيس سابق دپارتمان امنيت داخلي نيويورك) نوشت: آنچه درباره جنگ سايبري قابل بحث است، ضريب موفقيت آن است و در صورت عدم موفقيت، نتايج بسيار زيانباري را مي تواند براي آمريكا به دنبال داشته باشد.

 



موسويان: اجازه 20 سانتريفيوژ را هم به ايران ندادند (خبر ويژه)

انتشار خاطرات حسين موسويان (عضو تيم مذاكرات هسته اي در دوره اصلاحات) نشان مي دهد دولت هاي غربي به ويژه انگليس و آمريكا در قبال ايران سياست دفع الوقت را در پيش گرفته و دنبال تعطيلي كامل فعاليت هاي هسته اي در ايران بوده اند.
به گزارش رسانه هايي نظير انكتي وار، سي ان ان و آسياتايمز، موسويان در كتاب خاطرات تصريح مي كند: انگليس با اصرار آمريكا در سال 2005، پيشنهاد ايران مبني بر تبديل اورانيوم غني سازي شده به ميله سوخت در خارج از كشور را كه كاربرد نظامي را ناممكن مي كرد، وتو كرد. اين اتفاق چندماه پس از توافق ايران با فرانسه و انگليس و آلمان در 15 نوامبر سال 2004 براي تعليق داوطلبانه غني سازي و ديگر فعاليت هاي هسته اي روي داد. هدف غايي اروپا پايان بخشيدن به تمام فعاليت هاي غني سازي در ايران بود.
براساس اين گزارش، «در مذاكرات پاريس (مارس 2005) طرف مذاكره كننده ايراني پيشنهاداتي داد كه شامل تبديل اورانيوم غني شده به ميله سوخت در خارج و تعهد به پروتكل الحاقي براي بازرسي سر زده از ايران بود. پيتر جنكينز نماينده انگليس در آژانس و يكي از اعضاي هيئت انگليسي در مذاكرات پاريس در مصاحبه با اينترپرس تصريح كرد كه تمام طرف هاي مذاكره تحت تاثير طرح ارائه شده از سوي هيئت مذاكره كننده ايراني قرار گرفتند. هيئت اروپايي براي مذاكره باز هم درخواست تنفس كرد اما بلافاصله تصميم گرفت به هيئت ايراني بگويد به زمان بيشتري نياز دارد و اما آنها پي گير بررسي بيشتر اين طرح نشدند.»
به گزارش اين رسانه، موسويان در خاطرات خود فاش مي كند كه طرف ايراني پس از چند هفته دريافت اروپايي ها به هيچ مذاكره اي كه در آن توافق بر سر هرگونه غني سازي در ايران ولو 20 عدد سانتريفيوژ پديد آيد، هيچ تمايلي نشان نمي دهند. موسويان مي گويد نيكولو سفير فرانسه به وي گفت غني سازي در ايران براي آمريكا در حكم خط قرمز است. براي انگليس هم هيچ طرح قابلي در زمينه از سرگيري غني سازي در ايران وجود نداشت. جنكينز چنين طرح هايي را اتلاف وقت مي دانست و بعدها اظهار داشت كه هدف غايي انگليس، از ميان برداشتن تمامي برنامه هسته اي ايران بوده است. جنيكنز مي گويد «به خاطر دارم حتي نمي توانستيم به ايران اجازه داشتن 20 دستگاه سانتريفيوژ براي كارهاي تحقيق و توسعه بدهيم. ايراني ها گفتند نمي توانند با از دست دادن غني سازي موافقت كنند اما اروپايي ها اميدوار بودند كه اين فقط يك موضوع براي باز نگاه داشتن مذاكرات باشد. ما بر اين باور بوديم با مشوق هاي كافي و ترساندن ايران با تهديد ارجاع به شوراي امنيت سازمان ملل اين كشور را وادار به اين كار نماييم.»

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14