(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 24 خرداد 1391 - شماره 20231

نگاهي به كالاهاي غيرايراني در فروشگاه هاي زنجيره اي (بخش دوم)
چرخه توليد و مصرف در پيچ و خم تصميمات



نگاهي به كالاهاي غيرايراني در فروشگاه هاي زنجيره اي (بخش دوم)
چرخه توليد و مصرف در پيچ و خم تصميمات

بحث ممنوعيت و جمع آوري كالاهاي خارجي از فروشگاه هاي تحت پوشش شهرداري و همچنين چرخه تأمين و عرضه اين كالاها كه به گفته مسئولان در دستور كار عوامل ذي ربط قرار گرفته است دريچه اميدي به روي توليدكنندگان داخلي مي گشايد تا گام هاي محكم تري در جهت توليد انواع كالاهاي داخلي در سال توليد ملي بردارند و در اين خصوص تصميمات محوري در چرخه توليد و مصرف كالا بازتاب خوبي ندارد .
بررسي كم و كيف اين عزم جدي، لزوم توجه به عرضه كالاهاي خارجي در بازار و تأثيرات مثبت و منفي اين قضيه و آگاهي از نقطه نظرات فروشندگان، مصرف كنندگان و كارشناسان مهم ترين مباحثي است كه در بخش دوم گزارش آمده است .
نگاهي به وعده هاي مسئولان
20/2/91- مديرعامل فروشگاه هاي شهروند در گفت وگو با فارس ضمن بيان اين كه تبليغات كالاهاي خارجي از فروشگاه هاي شهروند جمع آوري و بخش عمده اي از قراردادهاي خارجي لغو شده است، از ايجاد كارگروهي براي جمع آوري كالاهاي خارجي در فروشگاه هاي شهروند خبر داده و گفته است كالاهايي كه صددرصد خارجي هستند و مشابه داخلي دارند را جمع آوري مي كنيم. «قدرت الله گودرزي» همچنين اظهار كرده در حال حاضر باركد 3 هزار و 500 كالاهاي خارجي را حذف كرده ايم و به تدريج الباقي آن ها را كه مشابه داخلي دارند حذف مي كنيم.
26/2/91- «گودرزي» در يك نشست خبري با خبرنگاران با اشاره به حذف 5 هزار باركد قلم كالاي خارجي در فروشگاه هاي شهروند، تأكيد كرد فروشگاه شهروند آمادگي عرضه توليد داخلي با كيفيت را دارد. در عين حال بايد به ذايقه مشتريان نيز توجه داشته باشيم و كالاهايي را جايگزين كنيم كه از كيفيت لازم برخوردار باشند.»
مسئوليتي كه به پيامگير واگذار شد!
چهارشنبه 10/3/91 در پايان گفت وگو با «صابر ابوطالبي» معاون اجرايي و اداري شوراي عالي استان ها در محل كارشان به او مي گويم مي خواهم با مهندس چمران هم درباره موضوع گزارشم گفت وگو داشته باشم. وي بلادرنگ از طريق تماس تلفني با مسئول دفتر ايشان مي گويد... گزارشگر كيهان راجع به پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب، با آقاي مهندس چمران صحبت كند. اما اين كه مخاطب چه گفت، نمي دانم. بعد از تلفن، معاون اجرايي و اداري شوراهاي عالي استان ها، روي يك برگ تقويم روميزي شماره ثابت مسئول دفتر چمران را يادداشت كرده و به من مي دهد كه با او تماس بگيرم.
همين روز ساعت 20/13 با آقاي... مسئول دفتر رئيس شوراي اسلامي شهر تهران، تماس مي گيرم. سؤالم را محور وضعيت اجرايي ممنوعيت عرضه كالاي صددرصد خارجي در فروشگاه هاي شهروند مطرح مي كنم. او جواب مي دهد الآن مهندس نمي تواند صحبت كند. مي پرسم چرا نمي تواند صحبت كند؟ جواب مي دهد: دليلش را مگر بايد بگويم؟ مي گويم لااقل در مورد فعلي بگوييد. جوابش اين است: نماز، ناهار و رفتن به دانشگاه. بعد اضافه مي كند: «قبلا به آقاي ابوطالبي گفتم بعيد است مهندس صحبت كند». مي گويم خبر از اين بعيد بودن نداشتم. بعد مي گويد غروب، ساعت 8-7 زنگ بزن. مي پرسم به همين شماره ثابت؟ شماره همراه مهندس چمران را مي دهد.
... بايد هر چه زودتر و همين امروز به يك نتيجه نهايي مي رسيدم. از گذران بي فايده دقايق ناراحت مي شوم... فكر كردم حالا كه شماره موبايل را دارم مستقيما با خود مهندس صحبت كنم... ساعت
13/14 زنگ مي زنم بلافاصله مي گويد: «به شما گفتم آقاي مهندس الآن وقت ندارد!...» شگفت زده مي شوم. يك گوشي، دو نام!؟ چرا گفته بود اين شماره مهندس است و صحبت كنم؟!.. حال مي گويد 20-10 دقيقه ديگر به همين همراه زنگ بزنم... ساعت 33/14 باز به همين موبايل زنگ مي زنم. اما اين دفعه تلفن گويا پاسخگو مي شود كه پيام گفته شود... خيلي تعجب آور است كه انسان در سايه مسئوليت خود واقع بشود و كار را به سيستم غيرانساني وانهد!...
اتفاقي تازه به روايتي كهنه
چهره اي شكسته تر از ميانسالي دارد. او هم مثل برخي تا رسيدن اتوبوس صبحگاهي به ايستگاه، خواننده تيترها و خبرهاي صفحه اول روزنامه هاست... كيوسك روزنامه فروشي در ايستگاه اتوبوس قرار دارد. سربلند مي كند. تبسمي چين هاي چهره اش را عميق مي كند. نگاهي به بغل دستي اش مي كند و زمزمه وار مي گويد: «آدم از برنامه ها و حرف ها سر درنمي آورد.» روي برمي گرداند. اين صحبت با آرامش باعث مي شود بپرسم: از چي بايد سردرآورد؟... نگاه عميقي دارد... اتوبوس مي رسد مسافران سوار مي شوند. او كنار دستم مي نشيند و مي گويد سال هاست ميوه كشورها را وارد مي كنند. ما كشاورزان غم بارمان و سرمايه عمر و زندگي مان را مي خوريم. يك روز مي گويند ميوه وارد نشود. آن چرا و اين براي چه است؟... حرف درست كدام است؟ سراسر كشورمان معادن صنعتي است. آهن از خارج وارد مي شود. چاي و برنج داريم. در انبارها تلمبار مي شود چون اين نوع كالا را وارد مي كنند. چندي پيش خواندم قرار است اجناس صددرصد خارجي فروششان در فروشگاه هاي متعلق به شهرداري، قدغن شود. البته يك شرط و شروط هايي هم گذاشته شده است. غرض حرف بنده در اين زمينه مثل واردات سال هاي زياد انواع محصولات زراعي- باغي است...» روي يك تكه كاغذ چهار تا نت برداري مي كنم او نگاهي به دستم مي كند. با خنده اي كوتاه مي گويد: «نياز به سياهه نويسي نيست. به قول نوه نوجوانم، هر چه از هر جاي دنيا مي خواهي بداني برو بنشين پشت كامپيوتر. حرف من تنها نيست اين كه مي گويم چرا سال ها از همين دست فروشگاه هاي شهري معروف از شير مرغ تا جان آدميزاد از تمام كشورها وارد و عرضه مي شد به صرافت منع آن اجناس نيفتادند. حالا كه سال ها اين واردات بدون دفتر و دستك ملاحظه به هر كالا و محصول خودمان خسارات زده، برخي پيش قدم شده اندكه نبايد فلان جنس خارجي وارد شود.» او در ايستگاه بين راه پياده مي شود و پيش از رفتن خود را زارع و بازنشسته معرفي مي كند.
كيفيت+ خدمات پس از فروش
او از يك فروشگاه كالاي حجيم خانگي بيرون مي آيد. جايي كه انواع كالايش خارجي است. نظرش را درباره اجناس توليد داخل مي پرسم.
«صادقي» مي گويد: «كارخانه هاي توليدي ايراني اكثراً جنس خوب عرضه مي كنند. به عنوان مشتري سعي در خريد جنس ايراني با بودجه مناسب دارم اگر خدمات پس از فروش هم مسئولانه و تحت كنترل باشد.»
او درمورد كالاي خارجي به تنوع و شكيل بودن شان اشاره مي كند اما در مقام مقايسه كالاي خارجي براين نظر است كه حالا آن كيفيت، استحكام و ايمني را ندارد. يك نمونه از يك يخچال فريزر با نام معروف خارجي مي گويد كه با 30سال قدمت هنوز كيفيت عالي دارد. صادقي كه شغل آزاد دارد در بين صحبت اش چندبار مي گويد: «از خريدها راضي نمي شود. علتش را مي پرسم مي گويد: چون نمي توان كيفيت اجناس را دانست. مشتري كه كارشناس هر نوع كالا نيست. پس، وقت هدر مي رود. چون فروشنده اطلاعات واقعي درباره جنس را نمي دهد و جاي ديگر فروشنده از يك نوع جنس ديگر تعريف مي كند.»
پدري آمده است براي تدارك جهيزيه فرزندش خريد كند مي گويد: «ناچارم آنچه لازم است تهيه كنم. اما آيا از آنچه خريد مي كنم رضايت دارم؟...»
خدمات پس از فروش يك كالاي خارجي
نمونه دستگاه ورزشي بدنسازي توليد خارج كشور كه موردنظرش است را در فروشگاه مي بيند؛ قيمت يك ميليون و چهارصدهزار تومان با لوازم جانبي. فروشنده درباره كاركرد دستگاه توضيحاتي مي دهد از جمله خدمات پس از فروش. توافق و فاكتور فروش صادر مي شود. فروشنده مي گويد دستگاه مورد معامله پس از مونتاژ تحويل مي شود.
«بهادري» مي گويد پنج روز بعد كه دستگاه موصوف تحويل ما شد متوجه شديم همان دستگاه داراي معايب بسيار است كه به عنوان نمونه در محل فروشگاه بوده است. بلافاصله با دفتر مركزي فروش تماس گرفته، ماوقع را تشريح مي كنم. مخاطب مي گويد، اشكالي نيست. يك دستگاه آكبند جايگزين و دستگاه قبلي عودت مي شود. پس از ده روز و درپي چند بار تماس و اتلاف وقت بي حاصل و فشار عصبي خانوادگي، مسئول فروش، جايگزيني دستگاه پرنقص مذكور را مشروط به پرداخت 50هزار تومان بابت كرايه حمل ونقل و تعويض دستگاه مرجوعي مطالبه مي كند!» اين خريدار كه از چنين شيوه ناسالم و مغاير عرف و قانون رايج خريد و فروش معتبر، همچنان سخت ناراحت و سرگردان خلف تعهد فروشنده است به هيچ نتيجه مثبت نرسيده و مي گويد: «فروشنده پيش از انعقاد و انجام معامله گفته است از ارايه خدمات پس از فروش هم برخوردار مي شوم. اما ديديم فروشندگي شان با چاشني تبليغات فقط به فكر منافع مالي خود هستند و هيچ حق و حرمتي براي مشتري قايل نيستند.»
مدير بخش مهندسي فروش يك شركت توليدي، روش و عوامل زنجيره اي موفقيت در خطوط توليد تا مصرف را در مؤلفه هاي گوناگون مي داند از جمله نمونه گرفتن از كشورهاي موفق، اراده ملي، كمك دولت، برندسازي، كيفيت، رقابت و جلب اعتماد مصرف كنندگان.
اصول و برندسازي و فرايندهاي آن
«مهندس بابك بختي» درباره توسعه هرچه مطلوبتر توليدات و بازمصرف كالاي داخلي براين نظر است كه الگوي كشورهاي كره و مالزي در اين خصوص مي تواند مؤثر باشد. علت پيشرفت و توسعه توليدات اين كشورها خواست و اراده ملي و حمايت همه جانبه توسط دولت در راستاي اين كه من دولت كمك مي كنم تا كالا توليد و صادر كنيد، بوده است. آنان چنين مؤلفه هايي را ياد گرفته اند كه يكي از اين روش ها برندسازي است: بايد محصول باكيفيت باشد و به مشتري احترام گذاشته تا او راغب به خريد كالاي موردنظر خود شود.
وي در ادامه صحبت خود با اشاره به عوامل موفقيت شركت تابعه و همچنين كارگاه هاي توليدي ديگر، اظهار مي دارد: «شركت هايي موفقند كه اصول سازي، نياز بازار، طراحي و ارايه درست را بلد هستند. براين مبنا آن ها آرام آرام راه موفق شدن را طي كرده و باعث ايجاد اعتماد بازار مصرف و مشتري شده اند. او در همين خصوص چند شركت توليدي داخل را نام مي برد كه كالاي شان را به كشورهاي اسپانيا، آلمان و پاكستان نيز صادر مي كنند. وي عوامل سير اين موفق شدن ها را «دانش داشتن» و استفاده از آن مي داند.»
«فريد آل طه» شغل آزاد، درخصوص نقش مديريت در بازار رقابتي و جذب و توسعه كلي مشتريان، اظهار مي دارد: «مديريت در هر بخش توليدي نقش تعيين كننده دارد. يك مدير متخصص در رشته كاري خود به عنوان يك كارشناس موفق همواره نبض وضعيت تنوع پيشرو بازار توليد را در دست دارد و سليقه و ذائقه مصرف نسل روز را در سرفصل برنامه كارش قرار مي دهد. براي مثال، رستوراني كه موادغذايي با كيفيت و نرخ درخور، سرويس دهي و جنبه هاي استاندارد بهداشت محيطي را به طور كامل مراعات مي كند كه طبعاً رضايت مشتريانش را به دست مي آورد، نشان از شيوه هوشمندانه بازاريابي مديريت در ميان رقبا است.» وي سپس از يك كارگاه توليدي- صنعتي مي گويد كه با فناوري نوين، نسل قديمي آن صنعت و توليد را به نحوي ارتقاء داده است به طوري كه ايمني مصرف آن با نوع گذشته قابل قياس نيست. «بنابراين، مديريت و كيفيت محصول در هر بخش توليدات داخلي مي تواند عامل پيشرفت شود و در برابر كالاي مشابه خارجي جايگاه رقابتي نيز به دست آورد.»
چنانچه حمايت هاي فراتوليدي نظير تعديل مديريت شده واردات از هر نوع و كاربرد و به صورتي كه مزاحم خط توليدات داخلي مان نشود، خود انگيزه انرژي در بهينه ترسازي و جديت در رقابت شده و مصرف كننده در فضاي مناسبتر كالاي مورد احتياجش را انتخاب خواهدكرد. اين نظر يك كارشناس بازاريابي است.
ادامه نظرات «مهرداد خراساني» در گفت وگويي پيرامون تبليغات، برندسازي، استعدادهاي طبيعي و نهادينه بودن ذائقه اكثريت مردم به مصرف كالاي ايراني و... را در شماره پاياني گزارش مي خوانيم.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14