(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 18 مرداد 1391 - شماره 20277

ضرورت بررسي راهكارهاي دستيابي به عدالت اجتماعي در جامعه (بخش نخست)
تحقق عدالت علوي آرمان دولت اسلامي



ضرورت بررسي راهكارهاي دستيابي به عدالت اجتماعي در جامعه (بخش نخست)
تحقق عدالت علوي آرمان دولت اسلامي

صديقه توانا
حضرت علي«ع» اسوه شجاعت، مردانگي، فتوت وجوانمردي است، اين امام بزرگوار عدالت را سرلوحه زندگي خود داشت، با جديت براي برقراري آن تلاش كرد و در راه تحقق آن نيز به شهادت رسيد.
در قرآن كريم هدف و رسالت پيامبران و امامان، بيان احكام و قوانين الهي و تعليم و تزكيه براي اقامه عدل و قسط در بين مردم عنوان شده است، به همين دليل پذيرش حكومت از سوي حضرت علي«ع» ارزش ذاتي ندارد، بلكه ابزاري براي تحقق عدالت است.
حضرت علي«ع» براي برقراري و بسط عدالت در جامعه موارد بسياري را مورد توجه داشت و از اطرافيان خود نيز مي خواست به طور دقيق به آنها توجه كرده و براساس اين معيارها رفتار كنند.
برپايي حق، برقراري عدالت، توجه يكسان به مردم، بازگرداندن حقوق غصب شده مبارزه با فساد اقتصادي و مبارزه با تبعيض از جمله مواردي بودند كه امام براي بسط و برقراري آنها تلاش هاي بسياري كرده و حتي در اين راه به شهادت رسيد.
عدالت از محوري ترين انديشه هاي امام علي«ع» است، علي«ع» در محراب عدالت و به دليل سخت گيري در اجراي عدالت به شهادت رسيد، علت اصلي نيز عدم تحمل عدالت علوي از سوي برخي افراد جامعه بود.
در ديدگاه امام علي اگر عدالت رعايت شود، حقوق بشر و حقوق انساني تمام جهانيان حفظ خواهد شد. عدالت در انديشه امام گستره وسيعي را دربر مي گيرد و خط مشي امام در عدالت سياسي، رعايت حقوق شهروندي در تمام ابعاد است، به همين دليل در نظام علوي توصيه پذيري وجود ندارد و كسي از طريق نفوذ و اعمال توصيه به رانت خواري نمي پردازد.
در ديدگاه امام علي«ع» در جايي كه حقوق افراد مساوي باشد، رعايت حقوق همگان عدالت است، اما در آنجا كه استحقاق مختلف براي افراد وجود دارد برخورد يكسان ظلم است.
امشب يكي از شب هاي باارزش و ليالي قدر است، شبي كه در آن شمشير ابن ملجم بر فرق سر مبارك اولين امام شيعيان، امام عدل و عدالت فرود آمد و دل همه شيعيان جهان را به ماتم و عزا نشاند. امامي كه در راه برپايي قسط و عدل به شهادت رسيد تا به مسلمانان جهان راه درست دستيابي به عدالت را نشان دهد. نقش تأثيرگذار حضرت علي در حكومت علوي، چگونگي الگوگيري از عدالت علي«ع» در جامعه اسلامي و راهكارهاي دستيابي به عدالت علوي مهم ترين محورهاي مورد بحث در دو شماره گزارش پيش روست.
عدالت فردي و اجتماعي در زندگي امام علي«ع»
در زندگي و شخصيت حضرت علي«ع» واژه عدالت برجستگي خاصي دارد و در وجود خود او نيز به عنوان انساني كامل متجلي است.
با نگاهي به زندگي اميرالمؤمنين عدالت به دو صورت فردي و اجتماعي خودنمايي مي كند. در وجود حضرت امير عدالت فردي درحد اعلاء بود، همان چيزي كه از آن به عنوان تقوا تعبير مي كنيم. يعني امير كلام به واقع و به بيان خود كه مي فرمايد: «كسي كه خود را در معرض سياست امامت و پيشوايي جامعه مي گذارد در هر محدوده اي اول بايد شروع به تاديب و تربيت خود نمايد بعد شروع به تربيت مردم؛ لذا همين امر باعث شده بود عدالت را در عرصه اجتماعي نيز به طور كامل اجرا نمايد و يك حكومت كامل و صددرصد اسلامي را به معرض اجرا بگذارد.»
حجت الاسلام والمسلمين محمدحسين نيك فال، استاد دانشگاه در گفت وگو با گزارشگر كيهان با توضيح اين مطلب كه حضرت علي(ع) عدالت را در عرصه اجتماع به طور كامل اجرا نمود و همه بايد با تأسي از آن امام بزرگوار درصدد بسط و گسترش عدالت در جامعه باشيم مي گويد: «به اين ترتيب مي توان عدالت را چنين عنوان كرد كه باتوجه به شناخت افراد بشر از ظلم، آن حضرت عدالت را نقطه مقابل ظلم عنوان كرد. در حكمت ها و خطبه ها حضرت امير«ع» چندين معني و مفهوم را براي عدالت بيان مي كند:
از ديدگاه خطبه 37 نهج البلاغه امام علي«ع» يكي از معاني عدل و عدالت را محق بودن هر فرد نسبت به حقي كه به طور مشروع دارد، مي توان عنوان كرد. «حجت الاسلام نيك فال باتوجه به اين گفتار امام علي كه احقاق حقوق مردم يك رويه عادلانه و از وظايف حاكم اسلامي است، خاطرنشان مي كند: آن حضرت در حديث ديگري مي فرمايد: «هيچ عدلي سودمندتر از بازگرداندن مظلمه و اداي ديون نمي باشد.»
عدل مراعات انصاف است
علي (ع) انصاف را معني ديگر عدل مي داند، انصاف به معني رفتار درست كارانه و ساز و كار با اصول عدالت است كه امير كلام در حكمت 231 نهج البلاغه مي فرمايد: «خداوند به عدل و احسان فرمان مي دهد، عدل مراعات انصاف است و احسان همان بخشش و از امام پرسيدند عدل برتر است يا بخشش؟ حضرت فرمود: عدل و عدالت هر چيزي را در جاي خود مي نهد، درحالي كه بخشش آن را از جاي خود خارج مي سازد.»
اين استاد دانشگاه با تأكيد بر اين نكته كه عدالت تدبير عمومي مردم است به تفاوت ديگر بخشش و عدالت اشاره مي كند و مي گويد: «بخشش گروه خاصي از جامعه را شامل مي شود اما عدالت كريم تر و برتر است.»
از اين استاد دانشگاه درخصوص آثار و بركات اجراي عدالت در جامعه سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «باتوجه به احاديث منقول از حضرت علي«ع» گشايش اجتماعي، رفع فشارها، حل مشكلات و ايجاد رونق در امور فرهنگي و اقتصادي از آثار عدل مي باشد، اگرچه شايد عدل گروهي را تحت فشار قرار دهد و به ضرر آنان تمام شود، اما براي اجتماع موجب آسايش و گشايش همه جانبه خواهد بود، لذا حاكمان جامعه اسلامي بايد در اجراي عدالت همه جامعه را درنظر بگيرند نه فقط خود و اطرافيان يا حتي حزب و گروه خاص خود را.»
حجت الاسلام نيك فال مي افزايد: «حضرت امير«ع» اين گونه عدالت را سخت و محدود عنوان نموده و در خطبه 216 مي فرمايد: «كسي كه شنيدن سخن حق و پيشنهاد اجراي عدالت برايش مشكل باشد، قطعاً اجراي آن برايش مشكل تر خواهد بود يا در جاي ديگر مي فرمايد حق و عدالت در مقام شرح و توصيف امري فراگير است ولي در مقام عمل امري بسيار محدود.»
عدالت ركن زندگي اجتماعي
نقش تأثيرگذار حضرت علي«ع» در حكومت و اجراي عدالت در جامعه بر هيچ كس پوشيده نيست. عدالت و علي باهم درآميخته و حكومتي علوي را به بار نشاندند. نزد صاحب دين و عقلي چون امام علي«ع»، عدالت ركن زندگي اجتماعي و بزرگ ترين فضيلت و كرامت براي يك سيستم سياسي و دست اندركاران آن به حساب مي آيد و تحقق آن مهم ترين وظيفه مردم و مسئولان به شمار مي رود.
رضا مهدي پور كارشناس مسائل ديني و استاد حوزه در گفت وگو با گزارشگر كيهان در پاسخ به اين سؤال كه براي تحقق و برپايي عدالت در جامعه چه بايد كرد، اين طور توضيح مي دهد: «در متون ديني و قرآن آمده است كه به «عدل» حكم كنيد زيرا كه به پرهيزكاري نزديك تر است. در نهج البلاغه نيز عدالت اساس اجتماع و سياست مهم ترين ارزش ها و روشهاست، چه در زندگي اجتماعي، چه در نظام اجرايي، چه در جايگاه قانوني و چه در مقام داوري و قضاوت و...
امام علي«ع» بر مسئله عدالت، عدل الهي، و حاكمان عادل و رفتار عادلانه در زندگي جمعي و سياسي تاكيد بسيار دارد و برقراري نظم و امنيت در جامعه را فقط با اجراي عدالت ممكن و ميسر مي داند.»
مهدي پور توجه و دقت در رفتار و گفتار حضرت امير را بهترين راهكار در اجراي عدالت بين مسئولان و مردم مي داند و خاطرنشان مي كند: «در نزد امام علي، نه صرف نظم امور و نظم اجتماعي، بلكه عادلانه بودن اين نظم ارزشمند است و نظم امور به شكل واقعي فقط با حكومت عادلانه محقق مي شود، مسلماً حكومت عادلانه نيز با داشتن مديران و مسئولاني كه نسبت به مفهوم عدالت شناخت و ايمان دارند و در عمل اهل عدالت ورزيدن هستند به وجود مي آيد.»
اين استاد حوزه و كارشناس مسائل ديني در ادامه مي گويد: «عدالت يعني هر كس و هر چيزي در جاي خاص خود باشد، در جايي كه استحقاقش را دارد، «وضع كل شي في موضعه» يعني اينكه چه فرد و چه دولتمرد، چه جامعه و چه حكومت هرآنچه حق شان است به آنها داده شود و پاداشها و امتيازها بر مبناي شايستگي ها و ميزان تلاشها باشد.»
رعايت تعادل و تناسب در جامعه
آيا مراد از عدالت، برابري عددي و رياضي مطلق است، يعني همه چيز بين همه به تعداد مساوي تقسيم شود؟
حجت الاسلام مجيد فكوري محقق و پژوهشگر مسائل فرهنگي در پاسخ به اين پرسش به گزارشگر كيهان به بيان تعبيري از شهيد مطهري در خصوص عدالت اشاره مي كند و مي گويد: «مقصود از عدالت اين نيست كه مردم همه در برابر مزايا و حقوق اجتماعي برابر هستند، مقصود رعايت تعادل و تناسب است تا هر كس به اندازه شايستگي خود يا خدماتي كه به جامعه و مردم مي دهد، ارزش معادل را بگيرد، به اين معني كه در شرايط يكسان، برابر با ديگران باشد، همچنين وقتي ما از عدالت صحبت مي كنيم يعني اينكه قانون افراد را به يك چشم نگاه كند و ميان آنها تبعيض قائل نشود.
وي اضافه مي كند: «به بيان ديگر قوانين بايد درباره مصداقهاي هر موضوع و عنواني به تساوي اجرا شود، مثلاً حكم اهانت بر هر كس و گروهي كه مرتكب آن شده است، پس از اثبات در دادگاه هاي صالح و با رعايت ضوابط حقوقي و قانوني، به تساوي اجرا شود و اعتبار و امتياز و شهرت اشخاص و گروه ها و گرايش سياسي و نوع مسئوليت و جايگاه و وابستگي به يك نهاد خاص و نزديك بودن به مركز يا مراكز قدرت مانع اجراي قانون نگردد.»
حجت الاسلام فكوري خاطرنشان مي كند: «اگر جامعه و مديريت هر نظام سياسي به خصوص قوه قضائيه آن، مطابق اين معنا از عدالت عمل كند، مي تواند از افراد جامعه در سطوح مختلف رعايت نظم و پذيرش قانون را داشته باشند، اما اگر به گفته آن نويسنده غربي بعضي ها در برابر قانون مساوي تر و برابرتر شدند! آنگاه انتظار نظم امور و اطاعت از قانون و داشتن يك جامعه امن به شوخي شبيه است.»
نظم و عدالت با هم ملازمه دارند در كشوري كه نظم نباشد، عدالت آن هم ارزشي ندارد و در كشوري كه عدالت نباشد نظم هم ارزشي ندارد، نكته اساسي در مورد آسيب شناسي هر نظام سياسي و اجتماعي اين است كه اگر دست اندركاران اصلي قضا، اجرا و قانون، مفهوم و جوهره عدالت سياسي را در ارتباط با افراد، احزاب، تشكلها و گروههاي مختلف جامعه و در ارتباط با نصب و انتصابها مدنظر قرار ندهند، گسترش بيشتر معضلات، ناهنجاري ها و ناآرامي هاي اجتماعي حتمي است.»
وي اضافه مي كند: «اگر در جامعه اي عدالت برقرار نباشد، زبري ناملايمات و خشونت و كينه توزي و كدورت، اصطكاكها را بالا مي برد، در اين صورت كشمكشهاي بين شهروندان و طبقات زياد مي گردد و اوضاع آن قدر تكرار مي شود تا شرايط براي همه دشوار و سخت شود بنابراين مديران و مسئولان مي توانند يك نظام اجتماعي و سياسي را از آسيبها و تهديدها مصون نگه دارند كه خود هم عادلانه بينديشند، هم عادلانه سخن بگويند و هم عادلانه رفتار كنند.»
كاركردهاي بي عدالتي
در عدالت پيدا نمي شود
مشكل جوامع امروزي اين است كه برخي از سياستمداران در بي عدالتي، كاركردهاي عدالت را جست وجو مي كنند و موقعي كه از آنان خواسته مي شود عدالت را اجرا كنند از اجراي آن در مورد صاحبان قدرت و افراد با نفوذ و صاحبان زر و زور با اين استدلال كه اينان افراد داراي ثروت و مكنت و سرمايه اند و نفوذ زيادي در جامعه داشته و كنترل بازار در اختيار آنهاست سرباز مي زنند و لذا امام علي(ع) بااين جمله كه ظلم هيچ گاه نمي تواند كاركرد عدالت را داشته باشد و هيچ گاه به سود جامعه نيست، و آنچه به نفع جامعه است همواره اجراي عدالت مي باشد، خط بطلاني بر اين سخن سياستمداران مي كشد. حجت الاسلام نيك فال با توضيح مطلب فوق به اجراي عدالت صحيح در حكومت حضرت امير«ع» اشاره مي كند و مي افزايد:«در تمام نامه ها و توصيه هاي امام«ع» به واليان و فرمانداران، شديداً توصيه به رعايت عدالت مي نمايد و حتي برخي از واليان را به خاطر دوري از فقرا و تقسيم بيت المال بين اقوام و قبيله خويش مورد عتاب قرار مي دهد، نتيجه اينكه اولين وظيفه حاكم اسلامي رعايت عدالت آن هم عدالت علوي است نه عدالت اموي.»
حجت الاسلام نيك فال در ادامه خاطرنشان مي كند: «همين مبحث است كه سلسله كلام امام راحل و تاكيدات مقام معظم رهبري را به عدل و عدالت مسئولان اختصاص داده است و در بيانات خود بر تساوي همه افراد در مقابل قانون تصريح نموده است و علي وار به رعايت عدالت حتي در خصوص شخص اول مملكت تاكيد مي كند.
حضرت امام مي فرمايند: «باجمهوري اسلامي سعادت و خير و صلاح براي همه ملت است، اگر احكام اسلام پياده شود مستضعفان به حقوق خود مي رسند، تمام اقشار به حقوق حقه خود مي رسند و ظلم و جور ريشه كن مي شود.»
اين استاد دانشگاه مي گويد: «امروز در جامعه جهاني تنها جنبه هايي كه ملتها را زجر مي دهد فاصله گرفتن از عدالت علوي است كه انسانها را با مشكلات و گرفتاريهاي زيادي مواجه مي سازد كه موجب روي آوردن مردم به سمت يك منجي عدالت محور است كه اسلام آن را به عنوان دولت مهدي و امام زمان معرفي مي كند و همين امر باعث شده در تمام دنيا يكي از شعارهاي كانديداهاي كشورهاي مختلف عدالت محوري باشد.»
وي اضافه مي كند: «همين مديريت انقلابي هدايت و رهبري ارزشمند ديني و تعقيب آرمان هاي علوي است كه ملت ايران را در برابر تهديدات از اول انقلاب تاكنون از جنگ تا تحريم مصون نموده است.»
حجت الاسلام نيك فال با اشاره به اينكه اجراي عدالت اسلامي و علوي قطعاً هزينه هايي به دنبال دارد كه نبايد به دليل ترس از آن هزينه ها از اجراي آن خودداري كرد، مي گويد: «چنانكه حضرت علي(ع) بنا به اعتراف آن نويسنده مسيحي از شدت عدالتش شهيد شد، يعني جان علي(ع) هزينه اي براي اجراي عدالت بود.»
حجت الاسلام نيك فال مي گويد: «چنانچه در جامعه اي عدالت علوي رعايت شود جامعه به سمت پويايي و سلامت هرچه تمام تر هدايت مي شود و اولين شرط اجراي عدالت علوي اين است كه مسئولان در نظام اسلامي همواره به مسئوليت و موقعيت اجتماعي خود به عنوان امانت الهي نگاه كنند و رفع حوائج مردم كه به فرموده امام راحل ولي نعمتان انقلاب هستند به عنوان هدف نهايي و سرلوحه برنامه هاي كارگزاران و مديران نظام قرار گيرد.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14