حمايت از ترويج كالاهاي داخلي در اعلاميه آقانجفي
دكتر موسي نجفي
سند سيزدهم
حمايت از ترويج كالاي داخلي در اعلاميه هشت ماده اي آقانجفي اصفهاني
آقانجفي، در اواسط مشروطه اول، اعلاميه بسيار مهمي منتشر و در هشت بند وظايف سياسي
ـ اجتماعي مردم را مشخص كرد. ماده چهارم از اين اعلاميه مهم، درباره ترويج كالاهاي
داخلي است. در اين بند چنين آمده است:
... چهارم آنكه چون اجانب چند سال است به ترتيب معامله به بلاد محروسه مسلمين پيدا
نموده اند و البسه و امتعه خود را رواج دادند، حالا راجح و صلاح آن است كه مسلمانان
به قدر امكان، سعي در ترويج و معاملات در ملبوسات اسلاميه و امتعه ايرانيه نموده
باشند كه ـ مهما امكن ـ حاجت مسلمين به ملبوسات و اموال خارجي كم شود. و اين مطلب
تدريجي الحصول است. بايد هر كس بر حسب وسع در امانت خودش، در اين ترتيبات حسنه، جدّ
و جهد نمايند.1
سند چهاردهم
حمايت حاج آقانورالله از قطعنامه اتحاديه اصناف اصفهان
از جمله اقدامات شهيد آيت الله حاج آقانورالله نجفي فعاليتهايي با هدف استقلال
اقتصادي ايران و قطع نفوذ اجانب بود. هنگامي كه در 11 آذر ماه 1305 اتحاديه اصناف
اصفهان قطعنامه اي تخت عنوان «وطن در خطر است» صادر نموده اند و نسبت به مرگ اقتصاد
ايران بر اثر «ورود امتعه بي مصرف» هشدار داده و تصميم گرفتند «من بعد حتي المقدور
از امتعه اجانب احتراز كرده» و به توليدات داخلي قناعت نمايند.2 حاج آقانورالله نيز
اعلاميه اي با عنوان «اسلام در خطر است» منتشر ساخت و در آن با اشاره به احساسات
ملل دنيا از جمله ژاپن براي خروج از تحت اسارت اجانب متذكر شد:
ايرانيان با اين كه علاوه بر غيرت وطن خواهي، غيرت ديني و اسلامي دارند و مطابق
فرمان و كتاب آسماني خود كه فرمود «ماجعل الله للكافرين علي المسلمين سبيلا» كه
مذهباً نبايد راضي بشوند كفار بر آنها و مملكت آنها راه استيلايي داشته باشند و
صنايع آنان بهتر از صنايع خارجه مي باشد چرا صنايع خود را متروك و صنايع اجانب را
مرغوب مي نمايند و خود را اسير صنايع اجانب و آنها را با ثروت و مملكت خود را مبتلا
به فقر و فاقه نموده اند و از دستورات مذهبي خود تخلف نموده اند.
و ضمن پشتيباني از تصميم اتحاديه اصناف اصفهان تأكيد كرده اند:
اميدوارم اول كسي كه تأسي به آن هيئت محترمه نمايد اينجانب و هر كس بستگي به
اينجانب داشته باشد بوده باشند و رفته رفته امتعه داخله رواج و احتياجات از خارجه
بالمره مقطوع و ثروت مملكت زياد و شوكت و اقتدار و عزت اسلام و مسلمين فوق العاده
بشود و توازن صادرات و واردات ايران كاملاً بشود.3
آقانجفي خود در نامه اي به مدير روزنامه حبل المتين در تشكر از مقالات او در تأييد
شركت اسلاميه و نيز در پاسخ به چند سؤال او مي نويسد:
... از شرحي كه از فوائد شركت مباركه اسلاميه و رواج منسوجات درج شده بود، شاكر شدم
... و خطوط مباركه علماء اعلام و حصون اسلام ـ مدّ الله ظلالهم ـ كه فرستاده بوديد،
زيارت شد. سفارش كردم به جناب معين الاسلام مدير شركت مباركه اسلاميه اصفهان، سواد
كنند و هر سوادي به بلاد اسلاميان فرستاده شود... رجاء دارم كه به حسن اهتمام علماء
اعلام و توجه اسلاميان، موجبات رواج صنايع و امتعه اسلاميه زياده بر اين، يوماً
فيوماً در ترقي و شيوع بشود؛ چنانچه در اصفهان و توابع، لباس اغلب مسلمانان، از
همين منسوجات و امتعه اسلاميه مي باشد و رواج دارد. ان شاءالله تعالي به طوري شايع
خواهد شد كه كفايت عموم اسلاميان را بنمايد. و اينكه فرموده ايد حرام نمودن منسوجات
و اقمشه ديگران، امروز صحيح و مقتضي وقت نيست، اين هم صحيح است. حقير هم از اين جهت
موافق با سركار هستم. از داعي و ساير علماء اعلام در منع اظهاري نشده، مسلم است
مادامي كه امتعه مسلمين كافي و وافي اسلاميان نشوند و عدم احتياج مسلمانان در
استعمال منسوجات ديگر معلوم نگردد، اقدام در منع نخواهد شد. همان است كه فرموده
ايد؛ اولاً بايد سعي و اهتمام در تكميل صنايع و امتعه اسلاميه و ترغيب مسلمانان در
استعمال نمود...4
آقانجفي در نامه ديگري به مدير روزنامه حبل المتين، مي نويسد:
... بر سركار و اشخاص مسلمين لازم است هر يك به قدر وسع، جدّ و جهاد داشته كه ــ ان
شاءالله ــ به توجه غيبي حضرت امام عصر
ــ عجّل الله تعالي فرجه ــ پيشرفت شود كه مسلمين را حاجت به منسوجات و ملبوسات غير
نباشد. بحمدالله تعالي در اين مدت كه اهتمام شده، نتايج افكار جنابعالي كه موافق با
لسان و بيان داعي است، وضوح يافته، منسوجات در اصفهان و ساير بلدان مسلمانان انتشار
و رواج گرفته، اغلب البسه مردانه از همين منسوجات شركت اسلاميه است. رجاء دارم كه
عمًّا قريب از حاجت به ديگران خيلي كاسته شود...5
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. روزنامه اصفهان، ذيقعده 1325 قمري.
2. حميد بصيرت منش. علما و رژيم رضاشاه. تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1378. ص 292.
3. سازمان اسناد ملي ايران، اسناد كامپيوتري، 210000053.
4. روزنامه حبل المتين، سال هفتم، شماره 19، ص17.
5. روزنامه حبل المتين، سال ششم، شماره 25 (محرم 1317).
پاورقي
|