(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 09 اردیبهشت 1392 - شماره 20476

PDF نسخه

فاطمه(س) و کارهای خیر اجتماعی
نشانه قلب سلیم
   


فاطمه‌السادات عرشی
اسلام راه راست را در کارهای خیر به ویژه کارهای خیر اجتماعی می‌داند. از این رو سبک خاصی از زندگی را معرفی می‌کند که کارهای خیر اجتماعی در مرکز آن قرار می‌گیرد و از مسلمانان و مومنان می‌خواهد تا کارهای نیک خویش در حق دیگران را با حسن فاعلی و رضایت الهی درآمیزند تا بهشت را برای خودشان تضمین کنند.
رفتارهای پیشوایان معصوم اسلام(ع) از جمله فاطمه(س) در زندگی‌اش بهترین گواه بر این مطلب است. افزون بر اینکه سنت کلامی ایشان نیز بر آن تاکید می‌کند و به صراحت خواهان کارهای خیر اجتماعی از سوی مردم است. نویسنده در این مطلب سبک زندگی اسلامی و حیات طیبه اسلامی را در سخنان و سنت حضرت فاطمه(س) درباره کارهای خیر اجتماعی تبیین کرده است.
***
استخراج سبک زندگی اسلامی در سنت و سیره معصوم(ع)
هر مسلمانی باید در فکر و عمل زندگی خود را براساس آموزه‌های اسلامی تنظیم کند. فلسفه و بینش و نگرش زندگی مسلمان نمی‌تواند بیرون از چارچوب‌های اسلامی سامان یابد؛ زیرا همین امور است که مسلمان و مومن را از کافر و مشرک جدا می‌کند و به مسلمان هویت اسلامی می‌بخشد. این درحالی است که وقتی به زندگی مسلمانان در عصر حاضر نگریسته می‌شود، با چالش جدی در این زمینه مواجه می‌شویم؛ زیرا هر چند که از نظر شناسنامه‌ای و برخی از ظواهر، تفاوتی میان مسلمان و غیرمسلمان می‌توان یافت ولی این تفاوت‌ها چنان تمایزبخش نیست تا بتواند هویت اسلامی به مسلمانان بخشد و حتی بدتر باید گفت که در بسیاری از موارد، غیرمسلمانان در حوزه عملکردهای اجتماعی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی عمل می‌کنند، درحالی که مسلمانان برخلاف آن، زندگی خود را سامان داده‌اند.
به سخن دیگر، بینش‌ها و باورها باید در زندگی فردی و به ویژه اجتماعی هر انسانی، خود را نشان دهد و رفتارها و نگرش‌های او را تحت تاثیر مستقیم خود قرار دهد، به گونه‌ای که انسان با نگاهی به رفتارهای اجتماعی از بن‌مایه‌های فکری و اعتقادی او آگاه شود؛ این درحالی است که رفتارهای اجتماعی مسلمانان و سبک زندگی آنان با سبک زندگی غربیان غیرمسلمان هیچ تفاوت ماهوی ندارد و نمی‌توان فصل ممیزی در زندگی مسلمانان یافت که بیانگر تفاوت نوع زندگی اسلامی از غیراسلامی باشد.
شگفت‌تر اینکه بسیاری از آداب و رسوم اجتماعی در زندگی مسلمانان راه یافته است که به شدت به عنوان سنت اسلامی از آن دفاع می‌شود، درحالی که مبنای غیراسلامی و حتی ضداسلامی دارد. از این رو، نمی‌توان سنت‌های موجود در میان مسلمانان را به عنوان سنت‌های اسلامی به شمار آورد و بر آن مهر تایید و امضای اسلام را گذاشت.
براساس قواعد اصولی و موازین آن، تنها سنت‌هایی اسلامی است که بتوان آن را به سنت قولی، فعلی و یا تقریری شارع بازگرداند و امضا و تایید شریعت را در پای آن مشاهده کرد. در همین ایران اسلامی ما، بسیاری از رفتارها و سنت‌ها و آداب و رسومی که به عنوان سنت اسلامی از آن یاد می‌شود، دارای ریشه‌های غیراسلامی و حتی خرافی و ضداسلامی است. از این رو می‌توان تناقض آشکاری را میان اسلام قرآنی و اسلام مسلمانی یافت. همین تناقض است که موجب مهجوریت قرآن و مفاهیم و ارزش‌های آن در جامعه اسلامی شده است و نتیجه عملی آن نیز رفتاری مسلمانی است که برخلاف اسلام واقعی نه تنها مشکلات و معضلات اجتماعی را حل نمی‌کند بلکه روز به روز بر دامنه مشکلات و معضلات می‌افزاید و سبب دوری مردم از اسلام و حقایق آن می‌شود، زیرا چنین اسلام و مسلمانی نمی‌تواند راه حل مشکلات مردم و جوامع بشری باشد و به جای آن که خود حلال مشکل باشد، مشکلی از مشکلات جوامع شده است. نمونه این را می‌توان در قتل‌های انتحاری در جوامع اسلامی با عنوان‌های دفاع از مذاهب اسلامی و پیشوایان پیشین آن و جهاد و مبارزه دانست که اکنون مقدس شده و جای قدیسین نشسته‌اند و قتل مخالفان به عنوان یک فریضه و واجب دینی درآمده است که بهشت قاتلین و انتحارکنندگان را تضمین می‌کند.
رفتار ضدانسانی و ضداخلاقی برخی از مسلمانان، این امر را بر همگان به ویژه عالمان ربانی لازم می‌کند تا با مراجعه به مستقلات عقلی و نیز بازخوانی منابع اسلامی خصوصا قرآن و سنت معتبر قطعی که موافق با قرآن و عقل است- و نه مخالف با قرآن و عقل- سبک زندگی اسلامی را استخراج کنند و آموزش دهند.
پس برای رسیدن به حل اسلامی واقعی می‌بایست، افزون بر مستقلات عقلانی چون عدالت، صداقت، وفا و دیگر اصول اخلاق عملی، با مراجعه به قرآن و سنت و سیره پیشوایان معصوم(ع)، به استخراج سبک زندگی اسلامی پرداخت و جامعه مسلمانی را براساس آن تربیت اسلامی کرد.
فاطمه(ص) منبع اصیل در سبک اسلامی زندگی
خداوند در آیه 143 سوره بقره به صراحت، امت عصر پیامبر(ص) را امت وسط و امت شاهد و گواه بر امت‌های جهان معرفی می‌کند و می‌فرماید: وکذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس ویکون الرسول علیکم شهیدا، و بدین سان شما را امت میانه و معتدلی قرار دادیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر، شاهد و گواه شما باشد.
امت عصر پیامبر(ص) به سبب همین ویژگی اعتدال و وسطیت و میانه‌روی نشان دادند که می‌توان یک جامعه مدنی در چارچوب قانون عدالت محور در همین دنیا ایجاد کرد و این گونه نیست که فلسفه بعثت پیامبران و انزال کتب از سوی خداوند به بشریت، بیهوده بوده و ایجاد جامعه سالم و عادلانه در میان بشر هرگز قابلیت تحقق نداشته است، زیرا جامعه عصر پیامبر(ص) با الگوبرداری از پیامبر(ص) که الگوی اعتدال و میانه‌روی و اسوه برتر و نیک فکری و عملی بود (احزاب، آیه 21) نشان داد که می‌توان جامعه انسانی را به گونه‌ای تربیت کرد که خود قیام به عدالت کرده وبا میانه روی و اعتدال زندگی خوب و سعادتمندی را ایجاد کرد که همان فلسفه بعثت پیامبران و ارسال رسولان و انزال کتب از سوی خداوند بوده است. (حدید، آیه 25)
البته در میان شاگردان مکتب اسلام، برخی شاگرد اول بودند و توانستند در مقام نفس پیامبر(ص) عمل کنند و به عنوان ربانی‌ها (آل عمران، آیات 61 و 79) به مقاماتی از علم و عمل برسند که خداوند آنان را همانند پیامبر(ص) الگوی مردمان معرفی می‌کند. (سوره انسان) و به عنوان تطهیرشدگان از سوی خود (احزاب، آیه 33) و اولوالامر (نساء، آیه 59) اطاعت ایشان را واجب دانسته است.
از جمله این افراد که از سوی خداوند به عنوان نمونه و شاهد و الگوی برتر معرفی شده، فاطمه دختر پیامبر گرامی(س) است. خداوند در آیاتی از جمله آیات سوره انسان به قول و فعل آنان اشاره کرده و با بیان پاداش‌های بهشتی که برایشان در نظر گرفته از مردم می‌خواهد سبک زندگی خود را با سبک زندگی ایشان همسان کنند و آنان را به عنوان الگوهای اسلامی مدنظر قرار دهند.
کارهای خیر اجتماعی فاطمه(س)
هر چند که فاطمه(س) از لحاظ جنبه‌های عبادت فردی، الگوی برتر است و در نماز و روزه و دیگر اعمال محض عبادی سرآمد زنان روزگار خود بلکه همه دوران‌ها بوده و هست، اما در جنبه‌های اجتماعی نیز چنان بوده که خداوند در سوره انسان به ستایش کارهای خیر و نیک اجتماعی ایشان پرداخته است.
خداوند در این باره می‌فرماید: ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا، و به پاس دوستی خداوند غذای خود را با آن که خود بدان نیازمند بوده و دوست می‌داشتند، به مسکین و یتیم و اسیر می‌خوراندند و می‌گفتند که ما تنها برای خشنودی خداوند اطعام می‌کنیم و از شما پاداش و تشکری نمی‌خواهیم. (انسان، آیات 8 و 9)
در این آیات سخن از کار نیک اجتماعی اطعام است. حضرت فاطمه(س) بدون هیچ چشمداشتی و بدون در نظر گرفتن کفر و ایمان شخص تنها به دلیل اینکه نیازمندانی گرسنه بودند، به ایشان غذا می‌دهد، از همین رو اسیر در جنگ را که به طور طبیعی کافر است تنها به سبب اینکه انسانی گرسنه و نیازمند است اطعام می‌کند و به کفر و ایمان او نگاهی نمی‌کند. این در حالی است که مااکنون در اطعام نه تنها می‌خواهیم زیر و بم کفر و ایمان شخص را در بیاوریم بلکه حتی می‌خواهیم از نظر اسلام و ایمان و نیز مذاهب اسلامی فرد را بشناسیم.
سبک زندگی اسلامی حضرت فاطمه(س) نشان می‌دهد که در اطعام تنها به جنبه نیاز موجود به چیزی توجه داشت و همان گونه که خداوند بی‌توجه به کفر و ایمان به همگان غذا می‌دهد، انسان مومن نیز این گونه عمل می‌کند، چرا که جان هر موجودی که خدا آفریده عزیز است و ما می‌بایست او را به عنوان آفریده الهی بنگریم و حرمت نگه داریم.
خداوند در بیان یک اصل در کمک به دیگران می‌فرماید که خداوند سهمی از درآمد و مال انسان به عنوان حق سائل و محروم قرار داده است. به این معنا که سائل و محروم به صورت مشاع در اموال و درآمدهای شخص، شریک است و اگر خواهان آن شد، درحقیقت خواهان حق خود شده است. خداوند به صراحت می‌فرماید: و فی اموالهم حق للسائل والمحروم؛ در اموالشان حقی برای سائل و محروم است. (ذاریات، آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25)
در این آیات این حق برای سائلان و محروم به همین عنوان اثبات شده و هیچ قیدی برای این عنوان نیست. به سخن دیگر، کلمات سائل و محروم دارای اطلاق هستند و هیچ قید دیگری برای آن بیان نشده است. پس هر کسی که عنوان محروم و سائل بر او صادق است، دارای حقی در اموال مسلمان است و مسلمان بی‌توجه به هر قیدی چون رنگ و نژاد و دین و مذهب و کفر و اسلام و مانند آن می‌بایست حق سائل و محروم را بدهد. از آیات سوره انسان به دست می‌آید که حضرت فاطمه(س) این گونه عمل می‌کرد و سبک زندگی او کاملا مطابق آموزه‌های عقلانی و وحیانی بوده است.
حضرت فاطمه(س) براساس همین رویه پس از عبادت خداوند، انفاق را در دستور کار قرار می‌دهد (بقره، آیات 2 و 3) و می‌کوشد به هر شکلی شده به کارهای خیر اجتماعی به ویژه انفاق مالی اقدام کند. آن حضرت در سخنی که بیانگر روحیه و رویه زندگی ایشان است می‌فرماید: حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوه کتاب الله، والنظر فی وجه رسول‌الله، والانفاق فی سبیل‌الله؛ سه چیز از دنیا برای من دوست داشتنی است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا؛ و انفاق به نیازمندان در راه خداوند متعال. (نهج الحیاه، ص 271)
در نظر حضرت فاطمه(س) نقش انفاق‌های مالی و پرداخت زکات به مستحقان تنها یک عمل اجتماعی صرف نیست که هیچ تاثیری در زندگی فردی ندارد و یا حتی موجب کاهش درآمد و از دست رفتن مال باشد، بلکه از نظر آن حضرت(س) این گونه اعمال، هم انسان را در مسیر کمالی به رشد و بالندگی می‌رساند و هم موجب افزایش و برکت در مال او می‌شود. آن حضرت(س) در این باره در سخنرانی معروف خود فرموده است: جعل‌الله الزکاه تزکیه للنفس، و نماء فی الرزق، خداوند زکات را موجب تزکیه نفس آدمی و توسعه روزی قرار داده است. (ریاحین الشریعه، ج 1، ص 312)
از نظر آن حضرت(س) عبادت‌های محض نیز تنها در صورتی با سلامت و مقبولیت همراه خواهد شد که انسان بتواند مسئولیت‌های اجتماعی خود را به درستی انجام دهد. اگر کسی روزه می‌گیرد ولی مردم از دست و زبان و چشم او آزار می‌بینند، چنین شخصی نمی‌تواند مدعی روزه‌داری شود. آن حضرت(س) می‌فرماید: ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؛ روزه‌داری که زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را کنترل نکند هیچ سودی از روزه خود نمی‌برد. (بحارالانوار، ج 93، ص 294، ح 25)
اهمیت انفاق و سخاوت
آن حضرت(س) بارها سخنانی را از پیامر(ص) نقل می‌کند که به مسائل اجتماعی و کارهای نیک اجتماعی توجه و تاکید دارد. از جمله سخنان آن حضرت(س) که از پیامبر(ص) نقل می‌کند، مطالبی است که درباره انفاق و سخاوت و پرهیز از بخل است.
فاطمه(س) نقل می‌کند که پیامبر اکرم(ص) به من گفت: بر تو باد سخاوت ورزیدن، زیرا که سخاوت درختی از درختان بهشت است که شاخه‌هایش به زمین آویخته است، هر که شاخه‌ای از آن را بگیرد او را به سوی بهشت می‌کشاند. (بهجه، ج 1، ص 266)
همچنین نقل می‌کند که پیامبر اکرم(ص) به ایشان فرمود: از بخل ورزیدن بپرهیز، زیرا که بخل آفتی است که در شخص بزرگوار نیست. از بخل بپرهیز، زیرا که آن درختی است در آتش دوزخ که شاخه‌هایش در دنیاست و هر که به شاخه‌ای از شاخه‌هایش درآویزد داخل جهنمش گرداند. (همان، ج1، ص266)
خوش‌رویی، نعمتی الهی
آن حضرت براساس آموزه‌های قرآنی و سنت و سیره پیامبر گرامی اسلام(ص) همواره بر خوش‌خویی و حسن خلق تأکید داشته و خواهان خوش‌خویی در روابط اجتماعی و تعامل با مردم بوده است؛ چرا که اگر انسان نتواند کمک مالی به دیگری داشته باشد دست کم می‌توان با روی خوش و گشاده‌رویی، دیگران را خشنود سازد و رنج خاطر و جسم و روان ایشان را بزداید و دلگرم به مهر و محبت خویش کند.
حضرت فاطمه(س) در این‌باره از پیامبراکرم(ص) نقل می‌کند که به ایشان فرموده است: بهترین شما نرمخوترین شما به اطرافیان و بزرگوارترین شما به زنان است. (مسند فاطمه الزهراء(س)، ص221)
رفتار و سبک زندگی اسلامی آن حضرت(س) خود گواه بر این رفتار اسلامی بود. ایشان با همه فشارها و ناملایماتی که در زندگی دیده بود، ولی هرگز به گونه‌ای عمل نکرد که کسی از ایشان رنجیده‌خاطر باشد و همواره با روی خوش با دیگران برخورد می‌کرد. این خوشرویی ایشان بوی بهشت می‌داد و پدرش را همواره بامدادان و شامگاهان به سویش می‌کشاند تا از شمیم بوی بهشت فاطمی و اخلاق خوش و سیرت بهشتی‌اش بهره بردارد؛ چرا که ایشان حوریه انسیه بود که در میان مردم زندگی می‌کرد.
پیامبر(ص) در این باره می‌فرمود: کلما اشتقت الی رایحه الجنه شممت رایحه ابنتی فاطمه؛ هر زمان مشتاق بوی بهشت می‌شوم دخترم فاطمه(س) را می‌بویم و بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم. (بحارالانوار، ج43، ص5)
در روایت است که: «ان فاطمه خلقت حوریه فی‌صوره انسیه؛ حضرت فاطمه(س) در خلقت، همجنس حوریان و در صورت انسانی آفریده شده است. (مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 78، ص 112، در احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.)

 

فیما اَوصَی بِهِ اَمیرُ المُؤمِنِینَ «علیه السّلام» اِبنَهُ:یا بُنَیَّ اِنَّ مِنَ البَلاءِ الفاقَهَ وَ اَشَدُّ مِن ذلِکَ مَرَضُ البَدَنِ وَ اَشَدُّ مِن ذلِکَ مَرَضُ القَلبِ وَ اِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَهَ المالِ وَ اَفضَلُ مِن ذلِکَ صِحَّهُ البَدَنِ وَ اَفضَلُ مِن ذلِکَ تَقوَی القُلُوبِ[1]
 در وصیّت­های حضرت امیرالمؤمنین (ع) به امام حسن (ع) است که فرمود: پسرم! از گرفتاری­ها وبلاهای انسان در دنیا، فقر و تنگدستی است و سخت ­تر از آن، بیماری جسمی است و سخت­ تر و بدتر، این است که انسان دلش بیمار باشد. از نعمت­های الهی به انسان در دنیا، داشتن مال و ثروت است و بهتر و بالاتر از آن، بدن صحیح و سالم داشتن است، امّا بالاتر ازآن دارا بودن تقوای قلبی است.
 حضرت علی (ع)، گرفتاری­ها و خوشبختی­های انسان را در سه چیز خلاصه کرده و می­فرمایند دو قسمت از گرفتاری­های انسان مربوط به گرفتاری­های مادّی است که انسان مشاهده و حس می­ کند؛ اوّل: فقر و تنگ دستی است. به این معنا که انسان از نظر مالی توانایی گذران زندگی خود را نداشته باشد. دوّم بیماری جسمی می­باشد. امّا بخش سوّم گرفتاری انسان که محسوس و مشهود نبوده و از دو بخش قبل سخت ­تر است؛ بیماری دل و قلب می­ باشد. البته منظور، این قلب که عضوی از اعضای بدن است نیست، بلکه این بخش مربوط به گرفتاری روحی، روانی، درونی، دلی و قلبی او بوده و همان گرفتاری اعتقادی، اخلاقی، گناه ، معصیت و... می­ باشد.
نعمت و خوشبختی انسان هم دو بخش مادّی دارد: اوّل: اینکه به اندازۀ گذران زندگی باشد که محتاج کسی نشود و به آن اندازه از مال دنیا داشته باشد. دوّم: بدنی سالم داشته باشد، زیرا ممکن است انسان پول داشته باشد اما بیمار باشد و پول برای او فایده ­ای ندارد.
 بخش سوّم، مربوط به قلب است که دارای ظرافت است. «تقوی القلب» یعنی پرهیز قلب از حبّ دنیا. یعنی اینقدر به دنیا نچسبد. زیرا نعمت مال و سلامتی و فقر و بیماری گذرا می ­باشد، ولی مرض و بیماری قلبی این طور است که اگر انسانی دارای این بیماری باشد، با این مرض ازدنیا می ­رود. حضرت صادق (ع) در ذیل آیه"یَومَ لا یَنفَعُ مَالٌ وَ لابَنُونَ إلّا مَن أتَی اللهَ بِقَلبٍ سَلیمٍ[2]" می­ فرمایند:
« هُوَ القَلبُ الَّذی سَلِمَ مِن حُبِّ الدُّنیا[3] » قلب سلیم، دلی است که انسان از حبّ دنیا پرهیز کند. زیرا بیماری قلب تا قیامت با انسان باقی می ­ماند. اگر انسان می ­خواهد در دنیا و آخرت سعادتمند باشد، با دل سالم در دنیا زندگی کند و با دل سالم از دنیا برود.

[1]بحار الانوار، جلد 67، صفحه51
[2] شعرا، آیه 88-89
[3] مستدرک الوسائل، جلد 12، صفحه 40

* پایگاه اطلاع رسانی
آیت الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10