رحیم چوخاچی زاده مقدم متاسفانه پیش بینیها در باره انتخابات شوراهای
اسلامی شهر و روستا با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی و حتی شرایط فرهنگی جامعه تا
به امروز درست از آب در آمده است و متاسفانه آنچه که نمی خواستیم بشود در شرف انجام
شدن است واین بار نیز مثل همیشه برای حل این مشکل نیاز به عزم عمومی مردم با بصیرت
کشورمان داریم تا با حضور آگاهانه و باشکوهتر از گذشته به دور از هرگونه مسائل و
القائات سیاسی رای به متخصصین با صداقت و دلسوز مردم محروم کشورمان بدهند و تمامی
توطئه های انتخاباتی به ویژه این دوره از انتخابات شوراها را خنثی واز بروز فتنه
دیگری از سوی برخی گروههای فرصت طلب که با تمام قدرت برای غصب کرسیهای این نهاد
تخصصی هجوم آورده اند جلوگیری کنند. نگاهی به فهرست داوطلبان انتخابات شوراها و
مدارک و سوابق اجرایی آن ها نشان میدهد که اکثر این نامزدهای معرفی شده از سوی
گروههای شاخص سیاسی و حزبی که در این چند سال با برخی حرکتهای خلاف شرع و قانون
اساسی آرامش و امنیت را از مردم سلب کرده اند فرمان حرکت خود را برای اشغال
کرسیهای شورای شهر کج کردهاند و هیچ دغدغهای جزفعالیت سیاسی در این نهاد کاملا
تخصصی ندارند!. نگرانیها زمانی بیشتر و بیشتر میشود که این انتخابات همزمان با
انتخابات کاملا سیاسی ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. بی شک در صورت کوچک ترین غفلتی
از سوی ناظرین و کسانی که مسئولیت خطیر احراز صلاحیت نامزدها را دارند قطعا شورای
آینده در خدمات رسانی به مردم محروم کشورمان و در دفاع از حقوق حقه شهروندی دچار
تشتت آرا خواهد شد و یک عده نماینده نمای غیرمتخصص پی گیر منافع حزبی و جریانهای
سیاسی میدانداری خواهند کرد و در نتیجه شورا به جای خدمات رسانی به موکلینش، به
معضلی علیه نظام و انقلاب و ارزشهای اسلامی تبدیل خواهد شد. با روندی که گروههای
سیاسی جامعه در پیش گرفتهاند اگر اتفاقی در این میان نیفتد -که نتوان دهنه اسب
سرکش امیال نفسانی گروههای سیاسی را کنترل کرد - با کمال تاسف باید اذعان کرد که
خدای نکرده به زودی شاهد تکرار تجربه بسیار تلخ شورای اول که توسط دوم خردادیهای
به اصطلاح اصلاح طلب! به انحلال کشیده شد ، خواهیم بود!. سخن ما در این مقاله در
این که این دوانتخابات کاملا متفاوت در هویت و ماهیت! نباید همزمان برگزار میشد
نیست، زیرا بارها در زمان خودش در همین روزنامه به آن پرداخته شده و به نقل از
صاحبنظران دلسوز تذکرات و هشدارهای لازم داده شده است و در اینکه تصمیم گیرندگان
این موضوع مرتکب بد سلیقگی و اشتباه شدهاند هیچ شکی نیست. بلکه نکته اصلی این مطلب
نیات واقعی نامزدهایی است که برای تکیه زدن بر کرسیهای این نهاد کاملا تخصصی هجوم
آوردهاند.نامزدهایی که اکثریت به اتفاقشان هیچ نوع مدرکی دال براینکه در طول
زندگیشان درچنین عرصههایی فعالیت داشته باشند در کارنامهشان وجود ندارد!. حال
آنکه رسیدگی به امورشهری کاملا تخصصی و پدیدهای کاملا پیچیده است و شهرسازی و
تامین رفاه و آسایش و امنیت جانی و روانی مردم به عنوان لایههای مهم آن -که انتخاب
شهرداری خدوم ، مناسب و دلسوز یکی از این لایهها میباشد- براین پیچیدگی میافزاید
و قطعا نمایندگانی باید وارد این عرصه شوند که طبق قانون اساسی نگرش تخصصی و درایت
لازم برای سیاستگذاری شهری را داشته باشند. به صراحت میتوان اذعان کرد که موارد
دیگری از قبیل فرهنگ و هنر و ورزش و ... که مورد نیاز هر جامعه بشری است از فروعاتی
است که همین مدیران متخصص میتوانند با تشکیل کمیسیون ها و کمیته های تخصصی در کنار
جلسات شورای شهر، نظرات کارشناسی و تخصصی هنرمندان و ورزشکاران و ... را برای
تصمیمات اصولیتر و اساسیتر در شورا اخذ کنند . بنابراین روشن است کسانی که
میخواهند عضو شورای شهر شوند، باید افزون بر دینداری،امانت داری و اخلاق مداری ،
صداقت، حسن سابقه و وجدان کاری که طبعا از لوازم بسیار مهم خدمت صادقانه به مردم در
نظام جمهوری اسلامی است ، از ویژگی های مهم دیگری هم باید برخوردار باشند و آن
داشتن تخصص لازم در حوزه شهری، شناخت قوانین و برخورداری از دانش سیاستگذاری و
ابتکارعمل در برنامه ریزی و توانایی در تدوین و تفسیر قوانین است که در این جا چشم
امید مردم نخست به هشیاری مسئولان احراز کننده صلاحیت نامزدها و ناظرین انتخابات
میباشد که اولا افراد سره از ناسره - که به نحوی از انحا در غائله فتنه 88 سهمی
داشته اند یا با ارائه تفکرات و دیدگاههای خود در مدت چند سال گذشته، ارادتشان را
به جریان منفور انحراف نشان دادهاند به درستی تشخیص دهند و مردودین را از فهرست
نامزدها حذف کنند و در وهله دوم باید به بصیرت و آگاهی مردم امید بست تا نام آشنا
بودن نامزدها را ملاک اصلی خود برای انتخاب افراد اصلح قرار ندهند. توصیه ما به
برگزارکنندگان این انتخابات و مردم همیشه حاضر در پای انقلاب و نظام می تواند این
باشد که شاید در نگاه نخست حضور چهرههای سیاسی ،ورزشی یا هنری که از جایگاههای
خاصی در میان مردم برخوردار هستند از نظر عدهای برای گرم کردن تنور انتخابات
شوراها مفید به نظر برسد، اما نباید این نکته را هم از نظر دور داشت که نداشتن
پشتوانه تخصصی و دانش لازم در زمینه مسائل شهری، در نهایت به بیخاصیت شدن شوراها و
ناکارآمد بودن آن ها خواهد انجامید که تبعاتی جبران ناپذیر برای جامعه و اداره شهر
در بر خواهد داشت که در این رابطه میتوان به تجربه بسیار تلخ شورای اول تهران
اشاره داشت!. مسئولان و به ویژه مردم محروم کشورمان باید به این نکته اساسی توجه
داشته باشند که تخصص اعضای شورای شهر در تدوین و تصویب قوانین و نظارت دقیق بر امور
شهرداریها که از مشتریان جدی نهادهای شهری به شمار میرود در گام اول به آگاهی و
بینش آنها درباره مدیریت شهری بستگی دارد و بی تردید شهرت، آواز خوانی ، وزنه
برداری ، بازیگری و کشتی گیری و یا تکواندو ! در اولویت بعدی قرار دارند و قطعا به
دور از منطق و درایت خواهد بود افراد مشهور بی آنکه تخصصی در مدیریت شهری داشته
باشند به صرف اینکه نام و نشانشان رای آور است عزمشان را جزم برای ورود به این نهاد
کاملا تخصصی کنند و قطعا این را بدانند که گروهها و جریانهایی که با سوءاستفاده
از نام و نشان و معروفیت هنرمندان و ورزشکاران ما آنها را به خاطر رای آوریشان
تشویق به کاندید شدن در انتخابات و قراردادن در لیست خودشان میکنند نه به دنبال
اندک منافعی برای جامعه و مردم هستند و نه نیت عاقبت به خیری این دو قشرمحبوب مردم
را به دل دارند. تجربه حضور سیاسیون و نظامیان در ورزش در طی دهه های گذشته به
عنوان یکی دیگر از تجربههای تلخی است که نشان میدهد که آسیب های وارده توسط افراد
غیر متخصص در عرصههای مهم کشورواضح تر از آن است که نیاز به توضیح و ارائه
حجتهایی داشته باشد که مکرر توسط دلسوزان عرصه ورزش عنوان شده است و امروز در
شگفتی تمام شاهد این هستیم که عکس این اتفاق رخ داده و ورزشی ها و هنری ها ، بی آن
که تخصصی در مدیریت شهری داشته باشند عزمشان را برای ورود به شورای شهر جزم
کردهاند و احتمالا با این استدلال و طرح این سوال به ظاهر منطقی که؛ ما هنرمندان و
ورزشکاران چه چیزی کمتر از سیاستمدارانی داریم که آنان در هرجایی که اراده میکنند
میتوانند ورود کنند و ما نباید ورود داشته باشیم گام به این عرصه گذاشته اند !.
بر اساس آمارهای رسمی در کلان شهری مثل تهران، سالانه بیش از 3 هزار نفر به دلیل
آلودگی هوا می میرند و این تنها یکی از مشکلات تخصصی موجود است که نیاز به حضور
افرادی لایق و متخصص در شورای شهردارد تا با بررسیهای علمی و تصمیمگیری های لازم
در این زمینه شهرداری و دیگر مسئولان و سازمانهای ذی ربط را مجاب به همکاری و
همدلی برای رفع این معضل همیشگی مردم تهران کنند. تازه این رقم جدا از
کشتههایی است که در حوادث طبیعی از قبیل زلزله در بافتهای فرسوده کشور شاهد
هستیم. بافتهای فرسوده کشور که در هرزلزله ای کل کشوررا عزادار میکند از دیگر
معضلاتی است که کل نظام را درگیر خود کرده است و نیاز مبرم به نمایندگانی از سوی
مردم دارد که تمام تلاش و تخصص خود را متوجه رفع این موضوع بکنند. شورای شهر ،
به متخصصین و افراد با تجربه در حوزه های شهرسازی و زلزله ، محیط زیست، علوم
اجتماعی ، حمل و نقل حقوق و ... نیاز جدی دارد چرا که به رغم این همه تلاش در
شوراهای گذشته ما همچنان شاهد مرگ و میرناشی از زلزله هایی هستیم که در اولین
ثانیههای وقوع آن سقف خانههای فرسوده محرومین جامعه را برسرخانوادهها آوارمیکند
و این نشان ازآن دارد که هنوز نتوانستهایم شوراهای فعال با نمایندگانی متخصص و جدی
و شهرداران خادم ملت برسرکارآوریم و سوءمدیریتها و دستهای ناپاکی که بعضا در این
عرصه دیده می شود قطع کنیم. البته با توجه به نوپا بودن این نهاد برای رسیدن به
چنین هدفی باید راه طولانی و پر فراز و نشیبی طی شود. حدود هشت سال پیش در همین
تهران بزرگ شهردار فعلی که هم اکنون خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرده است در جمع
اهالی بافتهای فرسوده "اتابک مینایی" قول داد که در کمتر از 3سال بافتهای فرسوده
تهران را ریشه کن خواهد کرد و خانههای اهالی را طوری خواهد ساخت که محکمتر و
شیکتراز خانههای شمال تهران باشد اما به رغم فروش بیش از 450 میلیارد تومان اوراق
مشارکت برای این منظور و دریافت میلیاردها تومان وام از دوبانک جهانی و جهان اسلام
برای رسیدن به چنین هدفی و عملی کردن قولی که به مردم داده بود، طولی نکشید که این
پولها تمام شد و اکنون به خاطر برخی سوءاستفاده ها و مدیریت بسیار ضعیف مدیران وقت
سازمان نوسازی تحت امر شهرداری، هنوز نتوانسته است حتی به اهداف اولیه خود دست یابد
و اگر پیگیریهای دلسوزانه برخی از اعضای شورای شهر سوم نبود این روند همچنان
ادامه داشت . ازآنجا که شورای سوم با عبرت گرفتن از تجربه تلخ شورای اول از همان
ابتدا از ورود اعضا به جنجالهای سیاسی و اهداف منفعت طلبانه شخصی برخی از اعضا
جلوگیری و با آن مخالفت کرد توانست در این زمینه به درستی ورود کرده و از ادامه
اشتباهات شهرداری در آن مقطع که علت اصلی آن استفاده از اتاق فکر متعلق به جریان
دوم خرداد بود جلوگیری کند، اگر چه هنوز خسارتهای وارده به مردم بافتهای فرسوده
تهران به آنان پرداخت نشده و اکثر اهالی همچنان در شرایط دشواردر این بافتها زندگی
میکنند . این درحالی است که زلزله شناسان برجسته دنیا و کارشناسان رسمی کشورمان
پیش بینی زلزله بالای 7 ریشتری را برای تهران کردهاند و مکرر برآن تاکید میکنند.
مخلص کلام اینکه اگر امروز افرادی که از هرقشری برای عضویت در شورای شهر هجوم
آوردهاند واقعا فکرمیکنند بدون داشتن لیاقت و تخصصهای لازم در عرصه مدیریت شهری
جای یک متخصص و مدیر لایق را میتوانند بگیرند این را هم باید در نظر داشته باشند
که اگر در چنین تصمیمی دچار اشتباه و توهم شده باشند نه تنها در مرگ شهروندان
کشورمان در تهران ودیگر شهرها سهیم خواهند بود بلکه حرمت و احترام خود را در
جایگاهی که قرار دارند و مردم به آنها احترام ویژه قایل هستند از دست خواهند داد.
|