(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 - شماره 20493

صداي کيست...
جزييات جلسه ديدار رهبر معظم انقلاب با مسئولين دفاتر ادبيات و هنر مقاومت و انقلاب اسلامي با استقامت راه را ادامه دهيد
" دانشنامه جهان اسلام" روانه بازار نشر شد
تأملي بر کتاب «داستان راستان» نوشته شهيد مرتضي مطهري
داستان عدالت در ادبيات مطهر
ادبيات فارسي و اصلاح سبک زندگي ايراني
دعوت ادبيات به خردورزي در زندگي (بخش آخر)
   


سرشار از ارتباط هماهنگ گلبرگ‌هاي يک فصل
آن هنگام که سکوت، جويده از بلعيدن است
صداي کيست که موازنه نسيم را
خطوط متناقض ابرها را
مي‌لرزاند
و من محذوف يک ارتفاع خميده
درتصويري از چراغاني بنفشه‌هايي دور
کنجکاو- کنجکاو هر تضاد
با پوست خندي منسجم از يک لبخند مضحک
در بلور منجمد شمع
تجسم مي‌کنم
فسانه‌اي سر به مهر مي‌سوزد و پروانه‌يي در اين انجماد
به مکاشفه‌ي پرواز و پريدن
مجهول
آن زماني که در ني لبک باد
هجاهاي شعرم دميده مي‌شود.
هادي سيه‌چهره

 


ليلا کريمي
حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي ، هفته گذشته روز دوشنبه بيست و سوم ارديبهشت در ديدار دست اندرکاران دفاتر ادبيات و هنر مقاومت و ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري با اشاره به برخي تلاش هاي جريان موسوم به روشنفکري براي وارونه سازي، پنهان سازي و مکتوم نگه داشتن حماسه بزرگ و با شکوه انقلاب اسلامي و مسائل مربوط به آن اظهار داشتند :" تبيين ظرفيت عظيم معرفتي و معنوي برآمده از انقلاب اسلامي از سوي هنرمندان متعهد، رويه و سنت غلط موجود در آثار روشنفکران و اکتفا به آثار ترجمه اي را تغيير داد و به استغناي در توليدات و ارائه محصولات بسيار با ارزش و فاخر در زمينه هاي گوناگون ادبي و هنري منجر شد."
در اين جلسه رهبر معظم انقلاب «برنامه‌ريزي براي انتشار آثار مکتوب خوب توليد شده در قالب ساير محصولات هنري»، «توزيع فراگير و روشمند محصولات توليد شده»، «لزوم ترجمه آثار فاخر ادبيات مقاومت و انقلاب به زبانهاي خارجي»، «وارد کردن ادبيات مقاومت و انقلاب به فضاهاي دانشگاهي»، «ضرورت تجليل از آثار با ارزش و عناصر برجسته ي فعال در حوزه ادبيات مقاومت و انقلاب اسلامي» را هدف تأکيد قرار دادند.
حجت‌الاسلام سعيد فخرزاده ؛ مسئول واحد تاريخ شفاهي دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري با اشاره به ديدار كاركنان اين نهاد با رهبري عنوان کرد : " قطعا جلسه بسيار مهمي براي کساني بود که در اين حوزه کار مي کرديم . غالبا ما در انتشار مسايل تاريخ نگاري دفاع مقدس و انقلاب اسلامي در سطح جامعه غفلت کرده ايم و اين غفلت باعث مي شود کساني که در اين حوزه کار مي کنند کارهايشان به کندي پيش رود . لذا سخنان رهبرمعظم انقلاب به ما روحيه بخشيد. ايشان توصيه داشتند اين بهترين کار براي خدمت کردن به اسلام و انقلاب است و بايد اين راه را با استقامت چون قبل ادامه دهيم .
وي افزود : " رهبر معظم انقلاب تاکيد داشتند که حوادث و وقايع غالبا در اذهان انقلابيون نقش بسته است و غبار فراموشي بر روي حافظه ها نقش مي بندد و فوت شخصيت هايي که در انقلاب هستند از عوامل تهديد است . بنابراين بايد هر چه زودتر اين وقايع ثبت شود ولو اينکه امکان انتشار همه مطالب را نداشته باشيم ."
فخر زاده با بيان اينكه يكي از تأكيدات رهبر معظم انقلاب پژوهش در حوزه انقلاب اسلامي از زواياي گوناگون ؛ گفت : " حتي مي توانيم حوادث ديگر انقلاب را با حوادث تاريخي ديگر ايران چون جريان مشروطه و ملي شدن صنعت نفت مقايسه و ويژگي هاي آن را برشمارد ."
اين مسئول در خصوص توسعه ترجمه آثار ادبي دفاع مقدس و انقلاب اسلامي که رهبرانقلاب بدان تاکيد فرمودند ؛ گفت : " رهبرمعظم انقلاب نيز تاکيد داشتند که به زبان هاي گوناگون مطالب را ترجمه کنيم و مردم ديگر دنيا با انقلابمان آشنا شوند . در کشورهاي ديگر افرادي هستند که به نوعي علاقه مند به آشنايي با انقلاب اسلامي هستند . وقتي ما با آنان گفت وگو مي کنيم ؛ عنوان مي کنند ما منبعي نداريم که بتوانيم راجع به انقلاب مطالعه کنيم . زماني که لبنان رفته بودم بچه هاي حزب الله لبنان هم بر اين موضوع اشاره مي کردند و مي گفتند ما عاشق امام خميني (ره ) هستيم اما راجع به انقلاب اطلاعات زيادي نداريم و حتي سايت هايي که به زبان عربي ترجمه مي شود براي آنان خيلي رسا و واضح نيست . "
حجت الاسلام سعيد فخر زاده با اشاره به ضعف در زمينه ترجمه افزود : " در زمان جنگ يکي از دوستان در وزارت خارجه عنوان کرد که صدام حسين کتاب جنگ کشورش را ترجمه کرده است و در کتابخانه هاي آمريکا گذاشته است اما ما کتابي در آنجا نداريم ."
مسئول واحد نشر اسناد دفتر مقام معظم رهبري با تاکيد بر ضرورت حوزه ترجمه گفت :" حضرت آقا تاکيد داشتند يک واحد ترجمه ايجاد شود و مسئولين حوزه هنري هم بعد از اين جلسه برنامه اي را تدوين خواهند کرد که مطابق آن يک سازمان مستقلي براي ترجمه ايجاد شود . "
حجت‌الاسلام سعيد فخرزاده ادامه داد :" البته يک دفتري به نام ادبيات بيداري در حوزه هنري داريم . کار اين دفتر اين است که با نهضت هايي که در سطح منطقه به نوعي بيداري اسلامي را دنبال مي کنند، ارتباط برقرار کند .اما حضرت آقا وسيع تر از اين برنامه را مد نظر دارند . بدين صورت که با همه مردم دنيا و به زبان هاي گوناگون ارتباط برقرار شود . بنابراين دامنه فعاليت وسيع تر و مسوليت نيز سنگين تر مي شود .مسئولين حوزه هنري تمهيداتي را فراهم مي کنند که بخش ترجمه کتاب هاي حوزه انقلاب اسلامي را در دستور کار قرار دهند . البته سايت ها و منابع ديجيتال هم مي‌تواند در اين خصوص نقش مفيد‌تري را ايفا کنند‌؛ چون دسترسي آسان تري بدانها وجود د ارد . "
محسن کاظمي، پژوهشگر تاريخ شفاهي نيز يکي از موفقيت هاي ديدار دست اندر کاران ادبيات دفاع مقدس و انقلاب با رهبر معظم انقلاب را ورود جلسه به مباحث تاريخ شفاهي دانست و گفت‌:" براي اولين بار بود که موضوع تاريخ شفاهي و گزارشي از اين کارها داده شد. بالطبع چون بحث مربوط به تاريخ شفاهي مبتلا به چندين گروه است، بايد بگويم سيده اعظم حسيني( راوي کتاب دا) بجا و بموقع به حقوق تدوين گران و راويان اشاره کرد و عنوان کرد: کساني که کار مصاحبه و تدوين را انجام مي دهند و به عبارتي پديد آورندگان کتاب ها حقوق مادي و معنوي شان ناديده گرفته مي شود . رهبرانقلاب در صحبت هايشان اشاره کردند که افراد خاطرات را مي گويند و ماده کار را فراهم مي کنند و در اصل پرداخت کننده و تدوين کننده کار بايد با خلاقيت هاي خودشان به اثر وزن ادبي وهنري بدهند . لذا حقوق مادي و معنوي کار اختصاص به تدوين کنندگان اثر دارد . البته حقوق معنوي راويان هميشه محفوظ است اما بنا بر سنت غلطي (تحليل خودم است ) انتشاراتي که به انتشار اين کارها مي پردازند اين حقوق مادي را براي تدوين کنندگان ناديده مي‌گيرند . من فکر مي کنم اين جلسه باعث شد يکي از موضوعات و مشکلات ما بر طرف شود و تکليف اين موضوع روشن شود؛ اين يک موفقيتي بود . "
اين پژوهشگر تاريخ شفاهي افزود : " رهبر معظم انقلاب در اين جلسه تاکيد داشتند که فضاي خاطره نويسي به سمت تاريخ شفاهي برود و اصطلاحي که رهبري به کار بردند اين بود که اين کارها زياد انجام شود و عنوان کردند چون راوي از ذهن خود براي بازگو کردن وقايع استفاده مي کند‌، ممکن است اشتباهاتي در خاطره نگاري شکل بگيرد و کساني که تدوين کننده هستند بايستي اصلاحات را انجام دهند . "
کاظمي اين جلسه را نه تنها موثر بلکه صميمانه دانست و گفت :" در اصل ، جلسه کاري و حرفه اي خوبي بود که بسياري از مشکلات ما در زمينه تدوين خاطرات رفع شد و بخشي از آن هم در آينده ".
اين نويسنده يکي ديگر از موضوع هاي هدف تأكيد مقام معظم رهبري را مبتني بر ورود ادبيات دفاع مقدس و انقلاب اسلامي به دانشگاه‌ها عنوان کرد و گفت :" ايشان تاکيد کردند که اگر دنيا بحث تاريخ شفاهي اش را به سمت دانشگاه ها برده است به اين علت است که غرب مراکزي چون حوزه هنري در ايران ندارد و عنوان کردند ما هم تلاش کنيم در دانشگاه ها راهي را باز کنيم که تاريخ شفاهي در آنجا هم عرض اندامي بکند ."
کاظمي نکته ديگر از سخنان رهبر را بحث فوريت ها در تاريخ شفاهي عنوان کرد وافزود :
" ايشان فرمودند انسان ها در معرض مرگ و مير هستند و خاطرات آنان بايد ثبت شود و ايشان اهميت انقلاب را به لحاظ محتوايي و معنوي خيلي غني تر از انقلاب هاي فرانسه و شوروي دانستند که متاسفانه در جهان کمتر شناخته شده است . "
اين پژوهشگر و منتقد مسئوليت کساني را که در اين زمينه کار مي کنند ، سنگين برشمرد و گفت :" بايد در اين زمينه کارهاي بيشتري صورت گيرد . يکي از راهکارها يي که رهبرانقلاب عنوان کردند بحث ترجمه آثار فاخري بود که در اين عرصه منتشر مي شود و بايستي به زبانهاي ديگر ترجمه شود و به دنيا عرضه گردد. "
جواد کامور بخشايش ؛ نويسنده کتاب " جاي امن گلوله ها " نيز اين ديدار را توفيق بزرگي دانست و گفت : " از رهنمود هاي عالمانه رهبر عزيز بهره برديم . قطعا اين رهنمود ها و توجهات ويژه ايشان نسبت به ادبيات دفاع مقدس و انقلاب اسلامي در روند و بهتر شدن آثار بي تاثير نخواهد بود ."
وي با اشاره به ابراز رضايت خاطر در صحبت‌ها و در فحوي کلام رهبر انقلاب نسبت به وضعيت کنوني دفاتر افزود :" نگاه ايشان اين است که حتما راه هاي نرفته را برويم و گام ها را استوار تر بر داريم‌.قطعا اين تمرکز و حسن توجه ايشان عزم ما را جدي تر خواهد کرد براي اينکه بتوانيم هوشمندانه و روش مند در اين مسير حرکت کنيم . "
اين نويسنده با اشاره به سخنان رهبر در خصوص خاطره نويسي گفت :" حضرت آقا عنوان کردند که در توليد کتاب خاطره دو نفر نقش عمده اي دارند ؛ اول راوي ( صاحب خاطره‌) و دوم تدوين گر . نگاه ايشان در اين زمينه اين است که نبايد نقش تدوين گر نديده و کمتر لحاظ شود . ايشان معتقد بودند که نقش تدوين گر اين که با هنرمندي خاص خود پرداخت آن خاطره را به عهده مي گيرد و با ايجاد فضا سازي خاص در خاطره نگاري خواندن آن را براي مخاطب جذاب تر مي کند و اين آموزه اي بود براي ما که نقشمان را پرنگ تر ببينيم و هنر و توانمندي خودمان را در چگونگي پردازش خاطرات ناديده نگيريم . "
کامور بخشايش با اشاره به توجهات ويژه رهبر معظم انقلاب به مطالعه تازه ترين آثار دفاتر عنوان کرد : از سخنان ايشان مشخص بود که آخرين آثار دفتر را هم مطالعه فرمودند .نگاه ايشان در اين زمينه جامع و روشن است .
نويسنده کتاب " خاطرات آيت‌الله سيدمحمد خامنه‌اي" افزود :" مقام معظم رهبري به چگونگي انتشار و توزيع آثار توجه دارند.ايشان معتقدند ادبيات دفاع مقدس جهاني شود و نبايد در داخل ايران باقي بماند و بايد آثار فرا مرزي و به زبان هاي مختلف ترجمه شوند ."
وي ادامه داد :" رهبر انقلاب در خصوص چگونگي توزيع آثار نگاه ويژه اي دارند و بر آن‌اند که توزيع آثار در داخل بهتر صورت گيرد و با استفاده از شبکه ها ، تشکل هاي خاص ، دبيرستان هاو دانشگاه مضامين و مفاهيم دفاع مقدس در قالب کتاب راحت تر به جامعه منتقل گردد . حوزه هنري هم به عنوان يک مکان هنري مي تواند آثار خودش را نه در قالب کتاب ، فيلم و... بلکه با شيوه علم روز با شيوه هاي جديد به جامعه عرضه کند . "
کامور بخشايش حوزه ترجمه را مهم دانست و افزود :" به نظرم نبايد ما منتظر باشيم که يک مترجمي به نام پال اسپراگمن پيدا شود و کتابي را مطالعه کند و علاقه مند به ترجمه اثر شود . در کل دنيا چند نفر پال اسپراگمن داريم ؟ تا منتظر باشيم که اکثر آثار ما که مورد توجه است ، ترجمه و منتشر شود ! "
وي ادامه داد:" در واقع ما بايد ترجمه آثار را خودمان به عهده بگيريم و واحد هاي ترجمه‌اي را با توجه به شرايط مکاني و زماني و فرهنگ کشور مقصد در نظر بگيريم و آثار را ترجمه و نشر بدهيم . اگر هم اين اتفاق نيفتد بايد هر چند سال منتظر باشيم تا يک کتاب در خارج از کشور ترجمه شود و بازخورد آن را در آن کشور ببينيم يا نبينيم . "

 


جلد هفدهم " دانشنامه جهان اسلام " به تاليف پژوهشگران بنياد دايره‌المعارف اسلامي و مؤلفاني از داخل و خارج کشور روانه بازار نشر شد .
اين دانشنامه جنبه هاي مختلف فرهنگي و تمدني جهان اسلام را مورد بررسي و پژوهش قرار مي دهد. جلد هفدهم دانشنام? جهان اسلام با 266 مدخل اصلي و 75 مدخل ارجاعي و 298 مقاله از مدخل « داعي، احمدبن ابراهيم » تا مدخل «دُکّان» را دربرمي گيرد.
از مدخلهاي خواندني و بلند اين مجلد مي ‌توان به دانشگاه، دعا، دستورزبان، دانشنامه‌نگاري، داعي الاسلام ، داوود، دايرةالمعارف اسلام، دايرةالمعارف فارسي، دبستان مذاهب، دامپزشکي، دخانيات، درايه الحديث، درويش، دريانوردي، دعانويسي و ... اشاره کرد.

 


آرش فهيم
يکي از آثار ماندگاري که در پهنه ادبيات معاصر ايران خلق شده است کتاب «داستان راستان» است. با اين حال، نقادان و تحليلگران اين عرصه آنچنان که بايد و شايد به اين أثر ادبي نپرداخته اند. اهميت مسئله اين است که «داستان راستان» منبع قابل توجهي براي دست يابي به الگويي براي ادبيات تعليمي و اجتماعي است.
اين کتاب مجموعه 125 داستان کوتاه است که در دو جلد به قلم شهيد مرتضي مطهري به رشته تحرير درآمده است. جلد اول براي نخستين بار در سال 1339 منتشر و جلد دوم آن در سال 1343 منتشر شد. يعني درست در موقعي که سايه ادبيات داستاني شبه مدرن و راوي حديث نفس بر فرهنگ کشورمان سنگيني مي کرد وجاي آثار ملهم از فرهنگ اصيل و بومي ما خالي مي‌نمود. به نظر مي رسد که اهتمام استاد مطهري در خلق اين کتاب تلاشي براي پر کردن اين خلأ بود. چه اينکه داستان هاي اين کتاب –برخلاف رسم مألوف آن دوران که منبع الهام رمان هاي فارسي، مکاتب غربي و شرقي بودند- رواياتي است که در شرح حال شخصيت هاي صدر اسلام و وقايع تاريخ اسلام در کتاب هاي احاديث و تواريخ آمده. متوني چون نهج البلاغه، بحارالانوار، اصول کافي، وسائل، سفينه البحار و ... که در پايان هر يک از داستان ها به منبع داستان مربوط نيز اشاره شده است.
داستان حقيقت
مشخصه اصلي «داستان راستان» که آن را نسبت به بسياري ديگر از آثار ادبي و داستاني متمايز مي کند اين است که به رغم قالب داستاني و وجود همه عناصر اين نوع روايت در کتاب اما اساس روايت، حقيقت است. اين هم که چنين عنواني براي کتاب تعيين شده به خاطر رويکرد به راستي در ساختار، واقعي بودن اصل داستان‌ها و رهنما بودن محتواي کتاب به درستي است. سبک نگارش مجموعه داستان هاي کتاب به اين ترتيب است که به ترجمه صرف احاديث يا روايات تاريخي پرداخته نشده، بلکه روايات، تاجايي که واقعيت آن ها لطمه نديده و با استفاده از عنصر خيال، وجهه داستاني يافته اند. اما اين استفاده از تخيل آن قدر بجا و مطابق واقعيت است که خواننده نمي تواند مرز ميان واقعيت و خيال را به وضوح دريابد. نحوه روايت داستان ها، نسبت به آنچه در منابع آمده، تغييراتي يافته است؛ مثلا آغاز و پايان داستان ها متفاوت شده است. اما همه تصرفات روايي داستان ها به گونه اي اعمال شده اند که تأثير و تبديل منفي روي اصل قصه‌ها که در منابع ثبت شده اند وارد نشود. همچنين قصه‌ها با شرح و توصيف، پرورش ادبي يافته اند؛ اما اين توصيفات طوري نيستند که اضافي يا حشو به نظر برسند، بلکه براي تکميل روايات و درک بهتر مخاطب استفاده شده اند.
ترسيم عدالت در داستان
شاخصه محتوايي «داستان راستان» توجه به آزادگي انسان به عنوان موجودي قادر به تشخيص حق و باطل و سوق دادن وي به سوي شيوه زيستي همراه با عدالت است. روش تجلي اخلاق در اين أثر، الگويي براي ادبيات تعليمي است. آموزه هاي اخلاقي کتاب، محدود به آداب شخصي نيست، بلکه حاوي مشي اي اجتماعي است. در يکايک قصه هاي کتاب، اخلاق فردي از اخلاق جمعي جدا نشده است. نمونه چنين داستان هايي «گراني ارزاق» است که در آن نوع مواجهه معصومين با شرايطي که در جامعه گراني و کمبود به وجود مي آمد، بازگو شده است. نکته در خور توجه اين است که با وجود قرار داشتن کتاب در رده ادبيات تعليمي، اما در آن از پند و اندرز مستقيم و شعاري پرهيز شده است. به طوري که هر قصه با طرح يک مسئله مخاطب به کشفي اخلاقي و اجتماعي نائل مي شود. استاد مطهري در «داستان راستان» به خوبي مسير اصلي امر به معروف و نهي از منکر را در قالبي ادبي و داستاني ترسيم کرده است. به گونه اي که در اين مجموعه داستان، افرادي که بيش از سايرين هدف عتاب قرار گرفته اند، نخبگان، حاکمان و قاضيان هستند. مثل قصه «در محضر قاضي» که در آن، امام معصوم به تبعيض قائل شدن داور دادگان ميان خويش و ديگري معترض مي شود. تمايز ميان خرافات و سنت هاي جاهلانه با رفتار ديني درست –که آميخته با عدالتخواهي و صيانت از آزادگي و کرامت انساني است- از ديگر شاخص هاي امر به معروف و نهي از منکر در ادبيات مطهر است؛ همچنان که افشاي رياکاران و متظاهران به دينداري.
تجلي ادبيات مردمي
عمده آثار ادبي و به ويژه قالب هايي چون ميني مال و رمان، خواص برج عاج نشين و متظاهران به روشنفکري را مخاطب خود قرار مي دهند. اما «داستان راستان» يک استثنا است؛ مخاطب اصلي اين کتاب مردم هستند. برخلاف ادبيات نخبه گرا که معمولا در هجو عوام و مردم کوچه و بازار است، اين کتاب با مردم عادي و اقشار فرودست جامعه همدل است و در مقابل، فرادست ها و نخبه ها را هدف انتقاد قرار مي دهد. همان طور که استاد مطهري خود در اين باره نوشته:«اين داستان ها هم براي خواص قابل استفاده است و هم براي عوام. ولي منظور از اين نگارش، تنها استفاده عوام است، زيرا تنها اين طبقاتند که ميلي به عدالت و انصاف و خضوعي در برابر حق و حقيقت در آن‌ها موجود است، و اگر با سخن حقي مواجه شوند حاضرند خود را با آن تطبيق دهند... معمولا فساد از خواص شروع مي شود و به عوام سرايت مي کند و صلاح برعکس؛ از عوام و تنبه و بيداري آن ها آغاز مي شود و اجبارا خواص را به صلاح مي آورد.»
همان طور که «داستان راستان» يکي از آثار موثر در راه بيداري مردم در جريان پيروزي انقلاب اسلامي و تثبيت نظام مقدس جمهوري اسلامي بود، امروز هم با الهام از اين کتاب و الگو قرار دادن آن مي توان راه انقلاب را ادامه داد.

 


فهيمه بافنده
خرد در اشعار سنايي
ادبيات اخلاقي وپند آميز ما سرشار از اشعار تعليمي و آموزنده اي است که از زاويه اخلاق فردي و اجتماعي به ابعاد مختلف زندگي انسان مي پردازد و از همين رو بر نقش خرد و عقل نيز تأكيد فراواني دارد. به عبارتي تعاليم تربيتي و عرفاني ادبيات ما نيز آميخته با جوهر خردگرايي است، چونان كه شاعر و عارف بزرگ، سنايي غزنوي نيز در ميان اشعار نغز و حکيمانه خويش به ارزش والا و جايگاه مهم خرد و دانش در عرصه وجود انسان و تاثير آن در سبک و سياق زندگي پرداخته است:
جان بي علم تن بميراند
شاخ بي بار ريو گيراند
علم باشد دليل نعمت و ناز
خنک آن را که علم شد دمساز
کار بي علم بار و بر ندهد
تخم بي مغز بس ثمر ندهد
خشم و شهوت به زير پاي در آر
تا مگر آدمي شوي يک بار
هر که را علم وحلم نبود يار
مرد را در جهان به مرد مدار
سنايي، شاعر و عارف بزرگ ادب فارسي نيز همچون ديگر شعراي خردپيشه، انسان را به کسب علم و دانش در زندگي دعوت مي کند وجهل و ناداني را دليل سرگرداني و هلاکت انسان در مسير زندگي مي داند. وي علم و دانش را دليل نعمت و ناز و بالا رفتن مقام و منزلت انسان در زندگي مي داند. سنايي نيز مقوله علم و دانش اندوزي را با مسئله تربيت انسان در مسير تزکيه و خودسازي مرتبط مي‌داند؛ تاجايي که ادعا مي کند که اگر انسان درميدان زندگي خشم و شهوت را به زير پاي در آورد و به خود مسلط شد، تازه مي شود به او آدم گفت. وي سبب فضيلت انسان بر ديگر موجودات را نيز کنترل خشم و شهوت و کسب معنويت با رعايت اصول اخلاقي مي‌داند و از طرفي پيوند اين معنويت با علم و خردورزي را سبب رستگاري انسان در مسير زندگي مي‌داند ومعتقد است چنانچه تربيت علمي با تربيت روحي و معنوي عجين گردد، در پرتو آن جان انسان ساخته و پرداخته مي شود و در گلزار زندگي خويش بزمي عاشقانه و عارفانه برپا مي کند.
خرد در اشعار ناصر خسرو
ديوان اشعار ناصر خسرو قبادياني، شاعر، فيلسوف و جهانگرد ايراني سرشار از پند و اندرز و روشنگري است و وي از نادر انديشمنداني است که باورهاي ديني، اجتماعي و سياسي خود را به زبان شعر بيان نموده است. شعرهاي اخلاقي و پند آموز وي در ذکر توحيد و عظمت الهي، اهميت دين، و کسب پرهيزگاري، تقوي ودانش و خردورزي است. درانديشه و جهان‌بيني ناصر خسرو خرد و خردورزي جايگاه و اهميت والايي دارد و وي با اعتقادي راسخ به تبيين اين انديشه هاي ارزشمند خويش پرداخته است:
هر که جان خفته را از خواب جهل آوا کند
خويشتن را گر چه دون است اي پسر والا کند
علم چون گرماست، ناداني چو سرما در قياس
هر که از سرما گريزد قصد زي گرما کند
خون رسوايي است ناداني برون بايدش کرد
اندک از دل، پيش از آن کاو مر تو را رسوا کند
جز بدي نارد درخت جهل چيزي برگ و بار
برکنش زود از دلت زان پيش کاو بالا کند
نام نيکو را بگستر، شو به فعل خويش نيک
تات گويد اي نکو فعل آن که او آوا کند
اين شاعر انديشمند دانش و تعقل را گرمابخش مملکت وجود انسان مي داند و در مقابل، جهل و ناداني را مانند سرما سبب انجماد و رخوت روح و جان آدمي مي داند که وي را از تحرک و پويايي و درنهايت سوق به سوي سرچشمه خير و خوبيها بازمي دارد.
ناصر خسرو معتقد است که انسان در زندگي سر دو راه خير و شر قرار دارد و با انتخاب هر يک از اين دو مسير، سبک و سياق زندگي خويش را رقم خواهد زد و اين سبک زندگي، سرنوشت وي را در دنيا و آخرت نقش مي بخشد. از ديگر ويژگى‌هاى عالمانه شعرهاى ناصر خسرو، فراخواندن مردم به خودشناسى است که در کتاب روشنايى نامه بسيار به آن پرداخته است. او خودشناسى را نخستين گام در راه شناخت جهان هستى و در مرحله بعد ترسيم نوع و شيوه زيستن در اين عالم مى‌داند و مى‌گويد:
بدان خود را که گر خود را بدانى،
ز خود هم نيک و هم بد را بدانى
شناساى وجود خويشتن شو،
پس آن‌گه سرفراز انجمن شو
چو خود دانى همه دانسته باشى،
چو دانستى ز هر بد رسته باشى
ندانى قدر خود زيرا چنينى،
خدا بينى اگر خود را ببينى
تفکر کن ببين تا از کجايى،
درين زندان چنين بهر چرايى
يکي از رسالت هاي بنيادين عقل و خرد در وجود آدمي شناخت خود و جايگاه و مقام خويش در دنيا و در مرحله بعد در زندگي شخصي خويش است که نخستين گام در ايجاد جهان بيني و معرفت نفس و تقرب الهي است. ناصر خسرو معتقد است که تعريف انسان و جايگاه و رسالت او در اين دنيا را آموزه هاي الهي و اسلامي به خوبي بيان نموده اند و به راستي هيچ کس مانند سازنده، پردازنده و آفريننده يک موجود از اسرار و پيچيدگي هاي آن مطلع نيست و تنها اوست که ازکارکرد صحيح و موثر و مخصوص به آن موجود آگاه است و به راستي چه کسي جز خداي متعال که خالق و رازق بشر است، مي تواند نسخه سعادت و سرافرازي وي را تجويز نمايد. آدمي مادامي که در جست وجوي شناخت خويش و خالق خويش است با نسخه‌هاي حيات بخش الهي و اسلامي درارتباط است و بهترين سند سعادت انسان درزندگي بعد ازکلام الله قرآن کريم، کلام و سيره ائمه معصومين(ع)است که بالاترين و والاترين دستاويز انسان براي داشتن بهترين و زيباترين سبک زندگي در دنيا و سعادت اخروي است.

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10