ازدواج اين سنت زيباي الهي و عامل مهر و الفت ميان زن و مرد براي برخي افراد به
موضوعي پيچيده و کلافي سردرگم تبديل شده است که در يک قضاوت عجولانه گويا جوابي
برايش نيست. ازدواج به عنوان بنيان خانواده عبارت است از يک رابطه قانوني، عرفي
و ديني که يک مرد را با يک زن به طور دائم پيوند آسماني ميدهد که با اين پيوند رشد
و تکامل و پختگيها و ويژگيهاي مثبت در انسان شکوفا شده و با تشکيل خانواده و
تربيت فرزندان صالح به اوج ميرسد. اين پيوند و تشکيل خانواده هر قدر از
استحکام بيشتري برخوردار باشد مهر تاييد بر سلامت جامعه ميزند. در اکثر جوامع
غربي که با مشکلات عديده اجتماعي در حال حاضر روبهرو هستند همه از سستي خانواده و
افزايش سن ازدواج رنج ميبرند. در جامعه ما عليرغم تشويقها و توصيههاي شرع
مقدس و رهبران ديني به اين سنت پيامبر(ص) متأسفانه مدتي است که شاهديم سن ازدواج به
بهانه مشکلات اقتصادي، اشتغال و مسکن و هزار و يک دليل غيرمنطقي درحال افزايش است.
بيترديد خانواده نهاد اصلي جامعه است که وظيفه توليد نسل و تربيت فرزند و
آيندهسازان جامعه را برعهده دارد و همچنين باعث سلامت انتقال فرهنگ و سنت در جامعه
ميشود. امروزه برخي از دختران و بعضا پسران ازدواج را يک ريسک دانسته و معتقدند
که در صورت پذيرفتن اين ريسک و ناموفق بودن ازدواج علاوه بر آن که نگاه جامعه به
آنها مثبت نخواهد بود، بسياري از حقوق قبلي خود را نيز از دست خواهند داد و در اين
شرايط جايگاه اجتماعي خود را هم در خطر ميبينند. آيا براي ازدواج هميشه وقت
هست؟ مريم مقدسي ليسانس گرافيک دارد و در يک کانون فرهنگي- تبليغي چند سالي است
طراحي ميکند. مجرد است و به قول خودش حالا حالا هم قصد ازدواج ندارد. وقتي دليل
اين تصميمش را ميپرسم با حاضر جوابي ميگويد: «فعلا که کار خوبي دارم و خدا را شکر
حقوقم هم که بد نيست و سالي چندين سفر داخلي هم دارم. حالا خداوکيلي شما خودتان
قضاوت کنيد اگر شوهر داشتم ميتوانستم به اين راحتي به مسافرت بروم. در ضمن حوصله
کارخانه و کار بيرون و بچهداري را فعلا ندارم. براي ازدواج و تشکيل خانواده هميشه
وقت هست!» نظر رضا- ج 39 ساله را هم در مورد ازدواج ميپرسم. او فروشنده پوشاک
زنانه در خيابان ستارخان است، با لحني گلهآميز ميگويد: «برخي دختران آن قدر
پرتوقع شدهاند که کسي جرأت نميکند به خواستگاري برود!» او در عين حال که
مشتريان خود را راه مياندازد و بلوزها را تا کرده و در قفسه ميچيند ادامه ميدهد:
«اکثر دخترها مهريه بالا ميخواهند و دائم درآمد و تحصيلات و حقوق بالاي خود را بر
سرمان ميکوبند و تا بگوييم بالاي چشمتان ابروست، درخواست طلاق ميدهند و اگر
مقاومت کنيم ميگويند: مهرم حلال، جانم آزاد، اين واقعا بيانصافي است.» به او مي
گويم فکر نميکنيد بايد حق را به آنها داد چون تکيه برخي از آقايان فقط به حقوق
خانمهاست و هنوز زندگي شکل نگرفته روي درآمد خانمشون حساب باز ميکنند! اين
فروشنده اضافه ميکند: «به نظر شما در چنين شرايطي که اقتصاد کشور متکي به توليد
داخل است نبايد زن و مرد دست به دست هم دهند تا چرخهاي زندگي بچرخد. تازه اگر قرار
باشد در زندگي بين زن و شوهر تو و مني باشد پس همان بهتر که ازدواجي صورت نگيرد
وقتي فردي به اين افق فکري نرسيده، مجرد باشد بهتر است.» مسئوليتگريزي جوانان
چرايي مسئوليتگريزي جوانان و آسيبهاي فردي و اجتماعي بالا رفتن سن ازدواج را با
دکتر عبدالله سلطانينژاد، روانشناس و درمانگر در ميان گذاشتيم تا توضيحات او را
بشنويم و راهکار اين مشکل را از زبان ايشان داشته باشيم. وي با بيان اينکه اتفاق
بدي که درمورد نسل فعلي افتاده مسئوليتگريزي است، به مقايسه نسل قديم و نسل جديد
ازنظر قبول مسئوليتها، خواسته و توقعات و مقوله ازدواج ميپردازد و ميگويد: «اکثر
کارهاي روزمره نسل فعلي برعهده والدين است درصورتيکه در زمان قديم و حتي زمان خود
ما هر کس کار خودش را انجام ميداد، بچههاي نسل قديم از کودکي مسئوليتپذير بار
آمدهاند که متأسفانه نسل فعلي اين چنين نيستند.» وي ميگويد: «در شرايط فعلي
مسئوليتهاي ازدواج، مديريت در رفتار همسر چه زن و چه مرد، بسيار هزينهبر است و
اين مقوله نسبت به زمان قبل به شدت افزايش يافته است و اين هزينهها صرفاً مادي
نيست، بلکه ارتباطات، مسافرت و حتي تعارضها هم هزينهبر شده است و نسل فعلي آمادگي
و تحملپذيرش اين هزينههاي سنگين را ندارد. ضمن اينکه هزينههاي انساني، رواني و
عاطفي هم بسيار سنگين است.» دکتر سلطاني در توضيحات بيشتري در اين خصوص ميگويد:
«انتظارات عاطفي دختران و پسران نسبت به زمان گذشته خيلي افزايش يافته است. ابراز
عشق به شکل کلامي هزينهاي است که در نسلهاي قديمي مرسوم نبود، ولي الان توقع
زوجين در اين مورد نهتنها به شکل کلامي نيست بلکه هزينهبر شده است و فرد حتماً
بايد براي ابراز علاقه کادويي سنگين تهيه کند.» کاهش نياز به ازدواج در جوانان
نياز به ازدواج در کشور کاهش يافته است. دکتر سلطانينژاد دليل اين مسئله را
اينطور بيان ميکند: «چون کارکرد ازدواج از منظر نسل جديد و قديم متفاوت ميباشد.
ازدواج يک تکليف و باور ديني عميقي است ولي باور اين مسئله براي برخي افراد نسل
فعلي کمرنگ شده است.» وي ازدواج را تنها تأمينکننده نيازهاي عاطفي و جنسي افراد
برميشمرد و ميگويد: «امروزه متأسفانه برخي از جوانان داشتن دوست دختر يا پسر را
تأمين کننده نيازهاي فوق برميشمرند که واقعيت غير از اين است.» اهرمهاي ازدواج
و بالا رفتن توقعات آگاهي و واقف شدن زنان نسبت به حق و حقوق خود از جمله گرفتن
حق طلاق يکي از اهرمهايي است که در اختيار زنان قرار گرفته و اين مسئله مشکلات
زيادي را به وجود آورده است. به دکتر سلطانينژاد درمورد نظريه فوق ميگويم در
شرايط فعلي تنها راه چارهاي که براي زناني که مورد ظلم واقع ميشوند همين مسئله
است ميگويد: «ولي متأسفانه اين گزينه باعث شده بسياري از پسرها از ازدواج گريزان
باشند، ترس از اجراي اين اهرمهاست که مثلاً زني مهريهاش را به اجرا بگذارد، حال
آنکه بعينه ميبينيم که کارکرد زندگي و ازدواج بين نسلها متفاوت شده است.»اين
روانشناس ميگويد: «زندگي از نگاه نسل قديم يعني ازدواج - آرامش بچه و خانواده، حال
آنکه نگاه جوان امروز به زندگي اين نيست، دنياي فعلي و عصر ارتباطات کنوني زندگي
فردي با آزاديهاي زياد را تشويق ميکند اغلب سريالهاي تلويزيوني بيانگر اين مسئله
است که فرد مجرد از آزادي زيادي برخوردار است که پس از ازدواج اين آزادي از بين
ميرود.» ازدواجهاي اشرافي اشرافيگرايي در ازدواج به سرعت در کشور درحال
افزايش است. اين موضوعي است که دکتر سلطانينژاد در ادامه سخنانش درمورد دلايل
افزايش سن ازدواج به آن اشاره کرد و در توضيحات بيشتري ميگويد: «متأسفانه هنوز
نتوانستيم ازدواج آسان را بين نسل جوان نهادينه کنيم و چهبسا در برخي مواقع ازدواج
به ميدان رقابت اشرافيگري بين زوجهاي جوان تبديل شده است و اين مسئله شانس ازدواج
را کاهش ميدهد.» از وي در مورد اقداماتي که بتوان سن ازدواج را کاهش داد
ميپرسم، ميگويد: «وضع قوانين راحت و آسان در ازدواج مثل اينکه زن هم حق طلاق
داشته باشد، فرهنگسازي ازدواج آسان از طريق رسانهها و بخصوص راديو و تلويزيون و
چاپ همين گزارشهاي مفيد در روزنامهها، بيان بيشتر فوايد ازدواج، گذاشتن اهرمهايي
براي ادامه تحصيل مثلا اينکه شرط ادامه تحصيل در کارشناسي ارشد و دکتري متأهل بودن
باشد، قطعا از جمله راهکارهايي است که براي کاهش سن ازدواج بين جوانان مؤثر خواهد
بود. ازدواج و ايجاد تعادل روحي در افراد ازدواج تأثير تکاملي بر افراد دارد،
پختگيها و ويژگيهاي مثبت در انسان در اثر ازدواج به وجود ميآيد ضمن اينکه ايجاد
تعادل در روحيات افکار، اخلاق و شيوه زندگي فرد از دستاوردهاي ديگر ازدواج است.
حجتالاسلام حسين سعيدي، مدير يک مرکز مشاوره و مدرس حوزه در گفتوگو با گزارشگر
کيهان با بيان مقدمه فوق و با اشاره به دستاوردهاي مهم ازدواج، در پاسخ به اين سؤال
که معايب افزايش سن ازدواج چه ميباشد اينطور توضيح ميدهد: «اگر سن ازدواج بالا
رود بعضي پتانسيلهاي فرد که بايد صرف استحکام کانون خانواده و تربيت فرزندان شود
از بين ميرود.» وي ميگويد: «کشش غريزي و جنسي که خداوند در وجود زن و مرد قرار
داده است بايد پشتوانه تربيت فرزندان و کانون خانواده قرار گيرد و اگر فرد وقتي در
اوج داراي اين قدرت است و از آن استفاده نکند، ميشود گفت اين غريزه را به نوعي از
بين ميبرد.» انطباق و سازگارپذير بودن افراد در سنين پايينتر براي ازدواج يکي
از موارد مثبت ازدواج در سنين کمتر است که اين مدير مرکز مشاوره به آن اشاره ميکند
و ميگويد: «در سنين بالاتر انطباق زوجها سختتر است، چون چارچوبها شکل گرفته و
امکان تغيير کم است و بنابراين افراد نميتوانند با يکديگر به تفاهم برسند.»
انتخاب همسر مناسب افزايش سن ازدواج به خودي خود نميتواند يک آسيب باشد، ممکن
است اين امر باعث شود که فرد در يک موقعيت زماني مناسب با فراغ بال و بدون اجبارهاي
اجتماعي و خانوادگي در بهترين شرايط ممکن همسر مناسب را انتخاب کند. اين
نقطهنظر فاطمه مظهري کارشناس ارشد جامعهشناسي است که در گفتوگو با گزارشگر کيهان
مطرح و در توضيحات بيشتري در اين زمينه خاطرنشان ميسازد: «نکتهاي که در اين مبحث
به عنوان آسيب تلقي ميشود، افزايش بيش از حد سن ازدواج و ممنوعيت يافتن آن در
مقياس وسيع است.» ازدواج واقعهاي اجتماعي يا زيستي و فرهنگي است که به دليل نقش
بنيادين آن در تشکيل خانواده از اهميت بسزايي برخوردار است، به طوري که پايندگي
گروه و زندگي کمي و کيفي نسلهاي متوالي به ازدواج بستگي دارد. وي به اين موضوع
اشاره ميکند که سن ازدواج به عوامل متعددي بستگي دارد که سن بلوغ، آداب و سنن و
فرهنگ خانواده، قوانين و مقررات اجتماعي، نوع شغل و ميزان تحصيلات از جمله آنها
ميباشد. اين کارشناس ارشد جامعهشناسي نظام خانواده را عامل مهم ديگري در سن
ازدواج برميشمرد و ميگويد: «براين اساس در جوامعي که نظام گسترده شايع است، سن
ازدواج معمولا پايينتر است. ضمن اينکه در هر جامعهاي سن معيار براي ازدواج،
متناسب با شرايط فرهنگي- اجتماعي و اقتصادي آن متغير است.» تحصيلات و تغيير نگرش
دختران به ازدواج مدرنيزاسيون باعث تحرک اقتصادي و تکاپوي بخشي از زنان براي
دستيابي به موقعيتهاي شغلي ميشود. ضمن اينکه دستيابي به موقعيتهاي برتر شغلي و
اجتماعي در جوامع جديد نيازمند تحصيلات آکادميک است.مدرنيزاسيون، رفاه اقتصادي،
بالا رفتن سطح تحصيلات و دانش و تلاش براي دستيابي به شغل ميتواند سن ازدواج را به
ويژه در مناطق توسعه يافته کشور افزايش دهد. مظهري در ادامه اظهارات خود در مورد
عوامل موثر بر افزايش سن ازدواج بين جوانان و به خصوص دختران با بيان مقدمه فوق
ميگويد: «تغييرات ارزشي و تغيير نگرش زنان نسبت به خود در افزايش سن ازدواج موثر
بوده و در کارکردهاي نظام اقتصادي نظير فقر، بيکاري و ناتواني طبقات پايين در تدارک
مقدمات ازدواج به عنوان عوامل افزايش سن ازدواج است.» وي با اشاره به اينکه
امروزه وجود مسائل مختلف اجتماعي به ويژه در شهرهاي بزرگ پديده ازدواج را به صورت
امري پيچيده و مبهم درآورده است که نهايتا منجر به تاخير در سن ازدواج ميشود،
ادامه ميدهد: «نوسازي در سطح فردي و اجتماعي بر زمان ازدواج تاثير ميگذارد.»
وي با اشاره به اينکه به تعويق افتادن سن ازدواج پديدهاي اجتماعي- جمعيتي است که
در چند سال اخير در محافل علمي ايران به عنوان يک آسيباجتماعي به ويژه براي زنان
مطرح شده است، تصريح ميکند: «البته اگر به تعويق افتادن سن ازدواج به افزايش
سرمايههاي انساني فرد منجر شود و فرد با ديدي بازتر و انديشمندتر همسر خود را
انتخاب کند ميتوان گفت که اين تاخير نقش مثبتي در زندگي فرد داشته است. اما افزايش
بيش از حد سن ازدواج باعث سرخوردگيهاي عاطفي و رواني در فرد ميشود.» گزارش روز
|