نگاهي به يک پديده جديد در خانوادههاي ايراني ارمغان والدين
خشونت دوست براي فرزندان! |
|
بررسي قوانين و فرهنگ آپارتمان نشيني زندگي مسالمت آميز در
مجتمع هاي مسکوني |
|
کميسيون معين شوراي عالي آموزش و پرورش حلال مشکلات |
|
|
|
|
اين روزها فضاي خانههاي ايراني مملو از انواع و اقسام محصولات فرهنگي داخلي و
غربي شده است. به شکلي که در يک جامعه آماري فرضي ميتوان به تسلط اين محصولات
فرهنگي بر فضاي موجود بر برخي از خانهها اذعان داشت. محصولاتي که به شدت مورد توجه
قشر نوجوان و جوان قرار گرفته است. در اين ميان نکتهاي که از نگاه کارشناسان پنهان
مانده توجه ويژه برخي از والدين به اين محصولات است. آنچنانکه اين مسئله ديده
ميشود که برخي از والدين به دلايل مختلف، خود علاقه ويژهاي به استفاده از محصولات
فرهنگي غربي دارند و اين مسئله تبعات قابل توجهي براي خانواده دارد. علاقه برخي از
والدين به محصولاتي مانند فيلمهاي ترسناک يکي از اين مثالهاست که در چند سال اخير
با تسهيل دانلود فيلمها از فضاي مجازي بيش از پيش گسترش پيدا کرده است. در اين
بين کارشناسان تأکيد ويژهاي دارند که بسياري از اين محصولات در نظام رده بندي سني
جهاني در ردههاي بسيار بالايي قرار ميگيرند و اين در حالي است که اصلا اين موضوع
مورد توجه برخي از خانوادهها قرار نميگيرد. حضور خشونت تصويري در فضاي خانواده
احمد جلالي، روانشناس و استاد دانشگاه در اينباره تأکيد دارد که علاقه والدين به
فيلمهاي فوقالعاده ترسناک با صحنههاي کاملا غيرانساني ميتواند سبب بروز مشکلاتي
در فرزندان باشد. بهويژه که در بسياري موارد والدين بدون ملاحظه به روح و ذهن
فرزندان در حضور آنان چنين محصولاتي را تماشا ميکنند که اين مسئله تبعات پنهاني
درازمدت دارد. وي ميافزايد: تبعات پنهان اين موضوع ميتواند در ريزترين تا مهم
ترين مسائل زندگي يک جوان تأثيرگذار باشد. در اولين مرحله ميتواند تأثير خاصي در
روح ضعيف و نهالگونه وي بگذارد. چرا که اکثر نوجوانان هنگامي که چنين محصولاتي را
با والدين خود تماشا ميکنند به شدت ميهراسند. در اين حالت دو موضوع براي فرزندان
رخ ميدهد، اول اينکه ترس خود را سرکوب ميکنند و يا در مرحله دوم ترس خود را ابراز
خواهند داشت. در بعد اول يعني سرکوب ترس به تدريج تبعاتش به صورت بيماريهاي روان
پريشي بروز خواهد کرد. حتي گاهي اوقات همين روانپريشي هم از سوي نوجوانان و جوانان
پنهان ميشود. اما به تدريج در روند فعاليتهاي روزمره آنها اختلالات قابل توجهي
ايجاد ميکند. ترسهاي مقطعي و گاهبهگاه هم از ديگر اين تبعات ميتواند باشد.
در اين ميان برخي از صاحبنظران اجتماعي از مشروعيتسازي ميگويند که اينگونه
محصولات ميتواند براي مسائل غيراخلاقي در ذهن فرزندان کند. وقتي والدين خشونت و
وحشت را مشروع ميکنند پدرام فريدوني، کارشناس مسائل اجتماعي و استاد دانشگاه در
اينباره عنوان ميکند: اصولا ذهن نوجوانان و کودکان تابع انگارههايي است که از
نگاه والدين مطلوب محسوب ميشود. به شکلي که حتي اگر والدين برخي مسائل مثبت را
منفي بشمارند ناخودآگاه کودکان هم به آن مسائل ذهنيتي منفي خواهند داشت. در سوي
ديگر اگر والدين نسبت به مسئلهاي عليرغم منفي بودن آن واکنش مثبت نشان دهند
کودکان هم ذهنيت خود را درباره آن مسئله تغيير ميدهند. پدرام فريدوني در ادامه
تأکيد ميکند که بر همين اساس والدين با تماشاي فيلمهاي ترسناک، به طور ناخودآگاه
در حال دادن پيام مثبت درباره محتواي اين فيلمها به کودکان خود هستند. به طوري که
والدين با اينگونه رفتارها به کودک خود اين مسئله را بيان خواهند داشت که خشونت و
رفتارهاي ضداجتماعي و جنونآميز چندان هم بد نيست. از سوي ديگر ترديدي وجود
ندارد که واکنشهاي گوناگون والدين به ترس کودکان بابت ديدن اين فيلمها هم در روند
فکري آنها تأثيرگذار خواهد بود. برچسب نزن، سرخورده ميشوم احمد جلالي،
روانشناس و استاد دانشگاه تأکيد دارد که برخي اوقات والدين در اثر ناآگاهي، فرزندان
خود را به دليل ترس از ديدن اينگونه محصولات به ترسو بودن متهم ميکنند آنچنان که
به آنها براي اين مسئله برچسب ميزنند که اين مسئله تبعات قابل توجه خود را دارد.
اولين نتيجه اين مسئله در اعتماد به نفس فرزندان خودنمايي خواهد کرد. به شکلي که
فرزندان به دليل محکوم شدن از سوي والدين به ترسويي و محافظهکاري دائما در استرس
مداوم به سر ميبرند. اين مجموعه کنشها به تدريج سبب ميشود که نوجوانان در بعد
شخصيتي در جامعه کمبودهاي فراواني داشته باشند. به شکلي که در گذر زمان دائما اين
حس را داشته باشند که بايد خود را اثبات کنند. جلالي در ادامه خاطرنشان ميکند:
در بسياري از اوقات وقتي نوجوانان از سوي والدين خود بابت ترس از عناصر موجود در
اين محصولات مورد شماتت قرار ميگيرند دست به کارهاي عجيبي براي اثبات خود ميزنند.
به شکلي که حتي برخي از آنها به واردکننده اين محصولات به فضاي خانه تبديل ميشوند.
چرا که احساس ميکنند که در صورت چنين حرکاتي ديگر ملامتي در کار نخواهد بود و از
سوي والدين فردي شجاع خوانده ميشوند. در اين ميان پدرام فريدوني، جامعه پژوه و
کارشناس جوانان، بر اين باور است که اينگونه مسائل روند فکري يک نوجوان را ابتدا
در فضاي خانواده و سپس در جامعه تحت تأثير قرار داده و به نوعي باعث سردرگمي فکري
در او ميشود. چراکه از يک سو عناصري مانند جنايت و خشونت زشت و ناپسند شمرده مي
شود اما در سوي مقابل در فضاي خانه اينگونه مسائل عينا تحت لواي محصولات ترسناک و
خشن به نمايش گذارده ميشود. اين به معني اين است که والدين توسط رفتار خود فضاي يک
تناقض فکري منفي را براي فرزند ايجاد کردهاند. اين درحالي است که اگر فرزندان
بخواهند مسائل مطرح شده در اينباره در فضاي خانه را به بيرون از فضاي خانه منتقل
کنند به نوعي تبديل به فرد ضد اجتماعي مبدل ميشوند. چرا انگارههاي فکري آنان
درباره خشونت و رفتارهاي غيراخلاقي و انساني با انگارههاي مفروض جامعه متفاوت است.
والدين ناآگاه و بازي با روح فرزندان در اين ميان به نظر ميرسد که والدين بايد
توجه ويژهاي به آنچه که در فضاي خانه به نمايش گذارده ميشود داشته باشند. چرا که
در فضاي خانه و خانواده آنان نقش مهمي در مشروعيت بخشي به مسائل مختلف دارند. در
اين راستا بسياري از کارشناسان براين باورند که والدين را بايد نسبت به تبعات و
محتويات چنين محصولاتي آگاه کرد. ضمن اينکه بايد به آنان هشدارهاي لازم در اين
زمينه را داد که چه چيزهايي را بايد در حضور فرزندان مشاهده کنند و چه چيزهايي را
بايد از چشم نوجوانان کمسن و سال دور نگاه داشت. احمد جلالي، روانشناس و استاد
دانشگاه در اينباره تأکيد دارد: در بسياري از نقاط جهان نظام ردهبندي سني مشخصي
براي اينگونه محصولات درنظر گرفته ميشود. بهطوري که همسنين مخصوص آن مطرح
ميشود و هشدارهاي جدي در اين زمينه ذکر ميکردد. والدين براي استفاده از اين
اطلاعات ابتدا با ساختار آن بايد آشنا گردند. بهطوري که معاني مختلف برچسبهاي
ردهبندي سني را متوجه گردند. در کنار اين مسئله لزوم تقويت حس مسئوليت در برخي
والدين هم براي حل اينگونه مسائل ضروري است. احمد جلالي، روانشناس باليني در
ادامه عنوان ميکند: والدين ايراني بايد به درک صحيحي از موقعيت سني و روحي فرزندان
خود هم دست يابند تا از اين طريق بتوانند مسائل مناسب و غيرمناسب را براي آنان
تشخيص دهند. اين مسئله نيازمند همکاري متقابل رسانهها و البته خود والدين است تا
از اين طريق هم آگاهي لازم را بدست آورند و هم فضاي لازم را براي کنترل محصولات
فرهنگي غيرمطلوب ايجاد کنند. از سوي ديگر والدين بايد توجه داشته باشند که محيط و
فضاي خانواده نقش گسترده و مهمي در تربيت صحيح فرزندان دارد. اين خانواده است که
بايد قبل از هر چيز وضعيت درستي از شرايط کودک و نوجوانان در خانواده و جامعه توصيف
کند و به ميزان شکنندگي روحيه جوانان واقف شود. رضا فرخي
|
|
|
انگار همين ديروز بود که خانههاي بزرگ با پنجرههاي مشبک رنگي چهره شهر را
آراسته کرده بود و حوضهاي کوچک آبي در وسط حياط با هياهوي کودکاني که دورش
ميچرخيدند و با ماهيان حوض بازي ميکردند چهره شهرمان را سنتي و ايراني کرده بود.
ولي امروز تا چشم کار ميکند آپارتمان، آسمان خراش و ساختمانهاي بلندي کنار هم
چيده شده اند همان طور که چهره شهر عوض شده مهاجرت خيل عظيمي از مردم به شهرها نيز
باعث انتقال خرده فرهنگهاي متفاوت از شهرهاي مختلف په پايتخت شده است. در واقع
موضوع آپارتماننشيني يکي از موضوعاتي است که در سالهاي اخير اغلب خانوادههاي
ايراني با آن مواجه شدهاند. اگرچه اين واحدها در متراژهاي مختلف و نقشههاي
متنوع از انواع امکانات و تکنولوژيهاي روز بهره ميبرند، اما هنوز فرهنگ
آپارتماننشيني براي مالکين آن و افرادي که در بافتهاي سنتي زندگي ميکردند، جا
نيفتاده است. هرچه شهر و جمعيت انساني افزايش مييابد در نتيجه درگيريهاي
اجتماعي ميان افراد گستردهتر و تماشاي صحنههاي درگيري اين افراد هم در محيط
زندگيشان بيشتر خواهد شد. بنابراين بايد جمعيت در کلان شهري مانند تهران کم شود و
يا تکنولوژي آن قدر افزايش پيدا کند که فعاليتهاي روزمره با سرعت بيشتري پيش رود و
سطح امکانات در جامعه ارتقاء يابد تا افراد براي رسيدن به حقوق خود حقوق ديگران را
در محيط کوچکي مانند آپارتمانهاي مسکوني پايمال نکنند. برخي از افراد نه تنها به
قوانين موجود در جامعه بلکه در محيط زندگيشان نيز به قانون آپارتماننشيني احترام
نميگذارند. در مبحث فرهنگ آپارتماننشيني ما با موارد اخلاقي و قانوني مواجه
هستيم که در اين گزارش به آن اشاره ميکنيم. از آنجا که فرهنگ آپارتماننشيني
فرهنگ جديدي است هنوز در ميان شهروندان تهراني نهادينه نشده است با گسترش مجتمعها،
اختلاف ميان آپارتماننشينان نيز افزايش مييابد. فرهنگ آپارتماننشيني شامل
استفاده درست و مناسب از قسمتهاي مشاع و مشترک و پرداخت هزينههاي مشترک مربوط به
آنها، احترام به حقوق همسايگان رعايت مقررات مربوط به آپارتماننشيني و تمام مواردي
است که باعث ميشود زندگي صلحآميزي در کنار آدمهايي که تنها به اندازه يک ديوار
با آنها فاصله داريم، داشته باشيم. برخي از آپارتماننشينها با بيان اينکه «چهار
ديواري اختياري است» از حقوق خود و اعضاي ساختمان تجاوز ميکنند. اين وضعيت پيش از
اينکه ناشي از فقدان قانون مناسب آپارتماننشيني باشد، منشأ گرفته از فرهنگ غلط
آپارتماننشيني است. چرا که هر چه تعداد آپارتمان ها افزايش مييابد، فرهنگ
آپارتماننشيني متناوب با آن رشد نميکند. اما درحال حاضر قانونگذار در مورد
آپارتماننشيني قوانيني را وضع و اعمال ميکند که بخشي از آن مربوط به مسائل مالي
ساختمان است. ولي با وجود وضع قوانين مختلف باز هم مشکلاتي از قبيل عدم پرداخت شارژ
و فضاي پارکينگ و يا حتي تجاوز به حريم مشترک آپارتمان مانند آسانسور و باغچه،
راهروها و پلهها ميان اعضاي آپارتمان بسيار مشاهده ميشود. شهرداري منطقه 9 نشستي
با حضور دکتر مهدي خيراللهي، در محل فرهنگسراي کار با محور آپارتماننشيني و بررسي
آسيبهاي آن براي افراد محله منطقه 9 شهرداري تهران برگزار کرد که به بررسي
محورهايي از آن ميپردازيم. اين کارشناس، فرهنگ آپارتماننشيني را اين گونه
تعريف کرده و ميگويد: زماني که اعضاي ساختمان در کنار هم براي ارتقاي يکديگر تلاش
ميکنند که در زمان کمتر با سرعت بيشتر بتوانند مشکلاتشان را حل کنند روحيه مشارکتي
و سازگاري اعضاي آپارتمان سبب حل مشکلات ميشود. وي با بيان اينکه ما بايد با
آموزش فرهنگ آپارتماننشيني را تقويت کنيم، ادامه ميدهد: متوليان فرهنگسازي
ميبايست از مدارس، خانههاي محله، فرهنگ و دانشگاهها شروع کنند. خيراللهي در
ادامه اضافه ميکند: بياعتمادي و عدم شناختي که اعضاي ساختمان نسبت به همديگر
دارند باعث ميشود تا همگي از يکديگر احساس دوري کنند. به عبارت ديگر ناسازگاري در
محيط زندگي سبب نوعي همسايه آزاري ميشود. البته گفت و گو که ميان افراد ساختمان
صورت ميگيرد مثلا اعضاي آپارتمان زماني را براي يکديگر بگذارند درنهايت جريان
عاطفي سبب سازگاري بيشتر ميان اعضاي ساختمان ميشود. متاسفانه امروزه صورت عکس
آن صادق است به جاي اينکه افراد در کنار هم به يکديگر کمک کنند و کار تيمي و
مشارکتي انجام دهند، فاصلههاي ميان افراد از نظر اجتماعي و عاطفي زيادتر شده است
به طور مثال خانواده و فرزندان در کنار هم زندگي ميکنند اما فاصلههاي ارتباطي
ميان آنها افزايش يافته است. وي با بيان اينکه مهمترين نکته در فرهنگ
آپارتماننشيني جريان اعتمادسازي ميان انسانها است، بيان ميکند: چون زماني که
اعضاي ساختمان نسبت به يکديگر شناخت ندارند از يکديگر فرار ميکنند و نداشتن آگاهي
نسبت به يکديگر باعث دوري و بيتوجهي ميان اعضاي آپارتمان ميشود. خيراللهي
ميافزايد: سازگاري انسانها در کنار يکديگر سبب برداشتن موانع و سختيها ميشود
درنهايت حضور انسانها در کنار يکديگر سبب افزايش سازگاري محيطي و اجتماعي ميگردد.
همچنين از عوامل منفي در فرهنگ آپارتماننشيني بيتوجهي به ويژگيهاي همديگر است.
به عبارت ديگر توجه به منحصر به فرد بودن، مراعات ويژگيهاي فردي، خانوادگي و شخصي
سبب ميشود که همه اعضاي ساختمان فقط به مشکلات خود توجه نکنند. بلکه زندگي
مسالمتآميزي را تشکيل دهند که به همديگر ضرر نرسانند. وي از ديگر عوامل درفرهنگ
آپارتماننشيني را قدرت بيان و حل مسئله ميداند و اضافه ميکند: مديريت آپارتمان و
محله ميبايست مشکلاتشان را با گفتمان حل کنند، به نحوي که مشورت ميان اعضاي
ساختمان سبب نزديکي ازنظر عاطفي گردد اين عوامل در حل مشکلات بسيار مؤثر است.
همچنين نکته آخر درمورد آپارتمانها ايجاد نظم و مديريت ساختمان و محله است.
بهطوريکه مهمترين آسيبي که در آپارتمان وجود دارد تعداد انسانهاي زيادي است که
در يک مجموعه کوچک زندگي ميکنند. آنان به جاي کمک به يکديگر درصدد آسيب رساندن به
اعضاي مجموعه و ساختمان هستند. به عبارت ديگر نبايد منتظر متوليان و دستگاههاي
ذيربط بود و از آنجاکه در يک کوچه هزاران نفر زندگي ميکنند ميتوان با انديشه و
روحيه مشارکتي در کنار يکديگر به حل مسئله آپارتمان و محله پرداخت. از آنجا که
فرهنگ آپارتماننشيني و حقوق در ميان اعضاي جامعه دو موضوع لاينفک است پس به موارد
قانوني آن هم به صورت مختصر اشاره ميکنيم. انتخاب مدير ساختمان يا برجهاي
مسکوني بسياري از مشکلات آپارتمانها با تعيين يک مدير برطرف خواهد شد. در مقابل
آپارتمانهاي بلندمرتبه و برجهايي که مديران مجرب با حقوق و مزاياي بالا استخدام
ميکنند و رسيدگي به امور آپارتمان براساس تشريفات انجام ميشود. لازم به ذکر
است در بسياري از مجتمعهاي مسکوني 3 يا 4طبقه مديري براي آپارتمان درنظر
نميگيرند. در اين شرايط معمولا يک نفر براي رسيدگي به امور ضروري نظير جمعآوري و
پرداخت قبوض تعيين ميشود و مشکلات پيشرو هم اغلب استعفاي اين فرد و در حقيقت شانه
خالي کردن از بار مسئوليت بيمزد و مواجب را درپي دارد. طبق ماده 5 قانون تملک
آپارتمانها درصورتي که تعداد مالکان يک آپارتمان از 3نفر بيشتر باشد بايد «مجمع
عمومي» تشکيل شود. مجمع عمومي جلسهاي با حضور مالکان و استفادهکنندگان يا
نمايندگان آنان براي اداره امور آپارتمان است. در برخي آپارتمانها ساکنان ميبايست
در مجمع عمومي حضور داشته باشند.در نخستين جلسه رئيس مجمع عمومي براي اداره جلسه
اعضاي ساختمان مدير يا مديران با رأيگيري انتخاب ميشوند. مدير ساختمان بايد
فردي امين و لايق باشد. بيمه تمامي ساختمان در مقابل آتشسوزي، استخدام دربان براي
ساختمانهايي که بيش از 10واحد دارند، حساب و کتاب مالي و... جزو وظايف مدير است و
در مقابل اختياراتي نظير تعيين زمان مناسب براي بازي بچهها در مشاعات، نحوه
استفاده از پارکينگ و بخشهاي مشترک ميان ساکنان، تذکر براي رعايت نکات ايمني و
مسائل ضروري درباره آسايش ديگران، اخطار به مالکان براي انجام تعميرات اساسي يا
رعايت حقوق سايرين در تمامي حوزههاي زندگي جمعي به وي تفويض ميشود. تفکيک
قسمتهاي اختصاصي از قسمتهاي مشترک در آپارتمان چون برخي از افراد شهرنشين با
وجود سکونت در آپارتمانهاي مسکوني هنوز با تفکيک قسمتهاي خصوصي و مشترک در
ساختمانهاي مختلف با مشکل مواجه هستند پس بهتر است که مالکيتها را به دو قسمت
تقسيم کنيم: قسمتهايي از بنا که منحصرا مختص به نام مالک يا قائممقام مالک است
ولي در قسمتهاي مشترک، قسمتهاي اختصاصي ويژه مالک در آپارتمان به صورت جدا و از
هم تفکيک شده است. مانند پارکينگ و انباري که متراژ و جزئيات قرارگرفتن آن در
ساختمان درسند مالکيت مشخص شده است. اما قسمتهايي که در آن حق استفاده مالکان به
صورت مشترک است يعني منحصر به يک يا چند واحد در يک آپارتمان نيست و به تمام مالکان
تعلق ميگيرد که به اين بخش مشاعات گفته ميشود و در ماده 2 قانون تملک به آن اشاره
شده است. اين قسمت که به تمامي مالکان اختصاص مييابد و از قسمتهاي مشترک است
مانند راهروها و پلهها، باغچهها، حياط، فضاي پارکينگ و پشتبام زمين زيربنا،
تاسيسات، اسکلت ساختمان، درها و پنجره، پاگردها، تاسيسات مربوط به راه پله،
بام، نماي خارجي ساختمان، محوطه ساختمان و نظاير اينها. ميان همه مالکان يا
مستأجران به نام قسمتهاي مشترک ناميده ميشود و تمامي مالکان ساختمان ميتوانند از
آن استفاده کنند.ولي در برخي موارد ديده ميشود که در آپارتمانهاي بزرگ شهروندان
بدون رعايت حقوق هم به اين قوانين احترام نميگذارند. پارکينگ به دو قسمت تقسيم
ميشود: قسمت اول شامل پارکينگ اختصاصي مانند انباري با تعيين موقعيت و مساحت آن،
محل دقيق آن در صورتمجلس تفکيکي و سند رسمي قيد ميشود. در حقيقت ملک اختصاصي صاحب
آپارتمان به حساب ميآيد. پارکينگ به هر واحد به طور مشاع است. در حقيقت ملک
اختصاصي مالک آپارتمان محسوب ميشود. پارکينگ مشاع را اينگونه ميتوان تعريف
کرد: يعني تعلق پارکينگ به هر واحد به طور مشاعي است. بنابراين در برخي از
آپارتمانها هم به اين معنا که اين پارکينگها در صورت جلسه تفکيکي واحدهايي که
ميتوانند به صورت مشاع از پارکينگ ساختمان استفاده کنند، نام برده ميشوند. در اين
صورت فقط آپارتمانهايي که حق استفاده از پارکينگ مشاع براي آنها شناخته شده است،
ميتوانند از پارکينگ ساختمان به طور مشاع استفاده کنند. به عبارت ديگر زماني که
مدت استفاده از پارکينگ موردنظر به پايان رسيد جاي پارکينگ ميان اعضاي ساختمان
تعويض ميشود تا ميان اعضاي ساختمان اختلاف و درگيري به وجود نيايد. ولي توافق
اکثريت اعضاي آپارتمان در محل پارکينگ تأثيرگذار است به نحويکه براساس مواردي که
در ماده 10 قانون تصويب شده است مکان پارکينگ ميبايست توسط مالکان هماهنگ شود اما
مأمور و نماينده سازمان ثبت فضا و محدوديت مکاني پارکينگ را مشخص و آن را
پلاکگذاري ميکند. نوع پوشش افراد در آپارتماننشيني نوع پوشش و آرايش افراد
گاهي در تضاد و تقابل با اعتقادات مذهبي و بينش فرهنگي همسايگان قرار ميگيرد و
تذکر در اينباره نيز به جاي بهبود شرايط به بدتر شدن مناسبات رفتاري منجر ميشود.
همين نارضايتي از پوشش همسايهها بهويژه در مشاعات که اغلب به عنوان مشکلات رايج
آپارتماننشيني از زبان افراد مختلف شنيده ميشود گاهي پايه و مايه اختلافات بعدي
در ساير مسائل قرار ميگيرد جالب است بدانيد احترام به بينش فرهنگي و اعتقادات
مذهبي همسايهها نيز بخشي از اين مراعات است. مسائل فرهنگي و تربيتي در اينباره
بسيار تأثيرگذارند و بالطبع رفع چنين معضلاتي در آپارتمانها کار يک روز و دو روز
نيست. نحوه استفاده از مشاعات تمامي اعضاي ساختمان حق دارند که از مشاعات و
قسمتهاي مشترک رفتوآمد کنند به عنوان مثال کليه اعضاي آپارتمان ميتوانند از
ورودي پارکينگ براي عبور و مرور استفاده کنند چون فضاي اطراف پارکينگ از قسمتهاي
مشترک در آپارتمان محسوب ميشود. ولي بقيه اعضاي ساختمان نميتوانند حق عبور و مرور
را سلب کنند مگر اينکه يکي از مالکان مزاحمتي براي همه اعضاي آپارتمان ايجاد کنند
در اين موقع افراد ساختمان ميتوانند از شخص مزاحم در ساختمان شکايت کنند. لازم به
ذکر است برخي از پارکينگها با توجه به اينکه حياطي به آن راه دارد جزو مشاعات
محسوب ميشوند و کليه اعضاي آپارتمان ميتوانند از آن استفاده کنند. پرداخت حق
شارژ ملاک پرداخت شارژ در آپارتمان براساس آييننامه تملک آپارتمانها، براساس
متراژ واحد و افرادي که در آن سکونت دارند، ميباشد. ولي در مواردي هم استثنا وجود
دارد در برخي از آپارتمانها که متراژهاي متفاوتي ديده ميشود براساس توافق ميان
اعضاي ساختمان شارژ پرداخت و براساس متراژ هزينههاي عمومي مثل سهم آب و گاز ميان
اعضاي آپارتمان تقسيم ميشود. در برخي آپارتمانها که تعداد واحدها کم است هزينهها
براساس توافق ميان اعضاي ساختمان انجام ميشود که اين هم مغاير قانون تملک
آپارتمانها نيست و به تصميم هيئت مديريت و براساس آپارتمان هاي مختلف، متفاوت است.
مدير يا هيئتمديره مجتمع مسکوني که مسئول حفظ و اداره ساختمان و اجراي تصميمات
مجمع عمومي هستند موظفند بر حسب مسئوليت مخارج مربوط به قسمتهاي مشترک (مشاع) را
ماهيانه از ساکنين يا مالکين آپارتمانها جمعآوري و براي ساختمان هزينه کنند. برخي
از ساختمان ها نيز غير از شارژ عمومي يک شارژ اختصاصي وجود دارد مانند برق مستقل يا
اختصاصي، تلفن اختصاصي است که بايد توسط هر واحد پرداخت شود. جدا کردن کنتورهاي آب
و گاز نيز که جديدا در برخي ساختمانها جدا از هم است. اقدام بسيار درستي در جهت
تعيين درست هزينههاي ساختمان مي باشد. البته ذکر اين نکته ضروري است که همه
تصميماتي که هيئتمديره ساختمان اتخاذ ميکند براي ساکنين ساختمان لازمالاجرا است.
البته به شرطي که مغاير با قوانين نباشد که در نهايت اگر واحدهاي مختلف در يک
آپارتمان شارژ مورد نظر خود را نپردازند مدير ساختمان ميتواند با تذکر کتبي و
شفاهي به واحد آپارتمان عدم پرداخت شارژ آپارتمان را تذکر دهد و در صورت نپرداختن
حق شارژ با مراجعه به مجتمع قضايي محل سکونت اظهارنامهاي را براي آن شخص ارسال
خواهد کرد و از او خواهند خواست در مدت 10 روز بدهياش را بپردازد. البته اين
قوانين هم قوانين عام و هم قوانين مربوط به تملک آپارتمانها را شامل ميشود. در
صورت عدم پرداخت حق شارژ با مراجعه به اداره ثبت محل به استناد اظهارنامه ميتواند
درخواست اجرائيه کند. اگر توجهي به اجرائيه ثبت نشود. مدير ساختمان ميتواند با
مراجعه به دادگاه حقوقي به استناد تبصره يک ماده 10 قانون شکايتي عليه مالک يا
مستاجر تسليم دادگاه کند. دادگاه نيز به اين گونه شکايتها خارج از نوبت رسيدگي
کرده و حکم محکوميت را صادر ميکند. دادگاه ميتواند علاوه بر ملزم کردن فرد به
تسويه حساب وي را به دو برابر مبلغ بدهي و همچنين محروميتهاي قانوني مانند قطع
خدمات مشترک از جمله شوفاژ، تهويه مطبوع، آب گرم، گاز و غيره محکوم کند. ولي مدير
ساختمان نميتواند آب، برق و يا گاز فرد متخطي که شارژ را نپرداخته قطع کند بلکه
ميبايست از طريق راههاي قانوني وارد عمل شود. همچنين هزينههاي مشترک در برخي
زمينهها طبق مساحت بخش اختصاصي بنا و در برخي ديگر به صورت مساوي ميان
استفادهکنندگان از واحدها تقسيم ميشود، اما درعين حال قانون، راه را براي هر نوع
توافق ديگر بين ساکنان، باز گذاشته است. لازم به ذکر است که در اين موارد به
خصوص ميبايست عدم پرداخت حق شارژ از سوي مدير ساختمان اثبات شود. گفتني است،
پرداخت شارژ از اهميت ويژهاي در قانون برخوردار است به طوري که در دفاتر اسناد
رسمي موظفند هنگام تسويه حساب هزينههاي مشترک را که به تاييد هيات مديره يا مدير
ساختمان رسيده باشد، از مالک دريافت کنند. حق پارک در آپارتمانها البته حق
پارک هميشه در آپارتمان براساس حق قانوني به مالک که در سند واگذار و اعطا ميشود.
همچنين اگر پارکينگ بدون اجازه مالک تصرف شود و زماني که پارکينگ بدون اجازه مالک
تصرف شده باشد در اين صورت مالک ميتواند فرد موردنظر را با استفاده از موارد
قانوني و با تاييد کارشناس دادگستري به جزاي نقدي تاحبس و رفع تصرف و مطالبه خسارات
وارده به مالک باشد. زماني که در ساختمان پارکينگي بدون استفاده باشد در نهايت
همسايه با اجازه مالک و يا بدون اجازه از پارکينگ استفاده کند به شرطي که حق اجاره
مدت استفاده از پارکينگ را به مالک بپردازد. ولي زماني که مالک اجازه تصرف را به
فرد خاصي يا مدير ساختمان بدهد در اين صورت نميتواند اجاره پارکينگ را از آن فرد
در ساختمان بگيرد ولي اگر عکس آن باشد و مالک اجازه نداده باشد در اين صورت با
سکونت در ملک خود ميتواند اجاره بهاي پارکينگ را از فرد موردنظر بگيرد. مريم
لشيني
|
|
|
بسياري از مشکلات تحصيلي دانشآموزان با نيت مثبتانديشي در جهت حل مشکل
باهمدلي، درايت، دورانديشي، دلسوزي و مشارکت اعضاي کميسيون معين حل ميشود. دغدغه
هميشگي اعضاي تصميمگيرنده در اين کميسيون بي اطلاعي کليه شهروندان ايراني و
ايرانيان ساکن در خارج از کشور از وجود اين کميسيون براي حل مشکلات تحصيليشان
ميباشد هنگام راي دادن به يک نفر هميشه نگران تضييع حق ديگران هستند که مبادا
ديگراني نيز باشند که به دليل بياطلاعي از وجود اين کميسيون مشکلاتشان حل نشده
باقي بماند. کارشناس کميسيون معين شوراي عالي آموزش و پرورش قوانين هر جامعه،
از جمله قوانين آموزش و پرورش، مبين حقوق و پاسخدهنده نيازهاي عمومي حال و آينده و
در برگيرنده همه مصالح اجتماعي و انتظارات مردم خواهد بود. «صافي 1385» قوانين و
مقررات صادره هر سيستمي ميبايست شموليت و جامعيت داشته باشد چنانچه قوانين و
مقررات وضع شده جامع و مانع نبوده در اين حالت خلأ قانوني ايجاد ميشود و مشکلات به
مرور خود را نشان ميدهد به عبارتي هر قدر از جامعيت قوانين و مقررات وضع شده کاسته
شود خلأ قوانين بيشتر ميشوند در اين حالت افراد با مشکلاتي روبهرو ميشود که در
قوانين و مقررات براي آنها راه کارهايي پيشبيني نشده است و يا قوانين مدون به نوعي
براي حل برخي از افراد ايجاد مشکل مينمايد و يا برخي مشکلات در طول ساليان براي
افراد ايجاد ميشود که در جامعه نادر بوده از منظر ديگر اشاره به اين مسئله است که
هر قدر قوانين جامع و مانع تدوين شده باشند باز مواردي نادر و استثناء وجود دارد که
به لحاظ فراواني کم اين افراد نميتوان برايشان در قوانين و مقررات تبصرهاي لحاظ
کرد، براي حل مشکل آنها، نياز به تصميمگيريهاي خاص يا مواردي است که ارگان مربوط
ميبايست براي اين افراد چارهاي بينديشد. در اکثر ارگانها براي حل مشکلات موردي
کميسيونهايي به نام کميسيون خاص تشکيل ميشود اين کميسيون در آموزش و پرورش نيز در
سطح مناطق استانها به نام کميسيون خاص و در سطح بالاتر در شوراي عالي آموزش و
پرورش، به نام کميسيون معين ميباشد. شوراي عالي آموزش و پرورش مرجع سياستگذاري
در حوزه وظايف آموزش و پرورش عمومي و متوسطه در چهارچوب سياستهاي کلي نظام و
قوانين و مقررات موضوعه است. وظيفه دبيرخانه شورا پشتيباني عملي پژوهشي و خدماتي
متناسب با وظايف و مسئوليت شورا، نظارت برحسن اجراي مصوبات و توسعه ارتباطات با
مجريان و مردم است به همين منظور کميسيونهايي در شوراي عالي تشکيل شده و اعضاي آن
از بين متخصصان، استادان، کارشناسان، دبيران، مديران و آموزگاران ميباشد. به
استناد ماده 14 قانون شوراي عالي آموزش و پرورش و به منظور انجام کارشناسيهاي لازم
در اموري که به حيطه وظايف شورا مربوط است کميسيون وابسته به شوراي عالي آموزش و
پرورش به شرح زير در دبيرخانه شوراي عالي آموزش و پرورش تشکيل شده است: -
کميسيون خط مشيها و اهداف - کميسيون برنامههاي درسي و تربيتي - کميسيون
برنامههاي توسعه و منابع انساني - کميسيون اساسنامهها و مقررات تحصيلي -
کميسيون معين هر کدام از اين کميسيونها داراي شرح وظايفي ميباشند به عبارتي بر
روي طرحها و لوايح قبل از ارائه به جلسات شورا در کميسيونهاي مربوطه بررسيهاي
کارشناسي صورت ميگيرد پس از توافق نظر در کميسيون طرح پيشنهادي براي تصويب به شورا
ارائه ميشود. يکي از کميسيونهاي ويژه در شوراي عالي کميسيون معين ميباشد، اهميت
اين کميسيون از اين نظر است که به نسبت ساير کميسيونهاي شوراي عالي قدرت
تصميمگيري داشته و قادر است براي حل مشکلات آموزشي و پرورشي دانشآموزان راي صادر
نمايد همچنين قادر است براي شفافيت مقررات مدون و تسهيل در اجراي آنها اقدام به
تفسير نموده و مصوبهاي ارائه دهد. کميسيون معين در دبيرخانه شوراي عالي آموزش و
پرورش دو هفته يک بار براساس برنامه تدوين شده و بنابه ضرورت هفتهاي يک و يا دو
بار با حداقل حضور پنج نفر از اعضا که رسميت جلسه را قانوني کند ميتواند تشکيل
جلسه دهد. يکي از وظايف کميسيون معين بررسي و اتخاذ تصميم در مورد مشکلات آموزشي
و پروندههاي تحصيلي دانشآموزاني است که به کميسيون معين محول ميشود. بسياري
از آراي کميسيون معين تسهيلاتي بوده به عبارتي تسهيلاتي علاوه بر آنچه در قوانين و
مقررات آمده در اختيار دانشآموزان قرار داده شده است که ميتوان به موارد ذيل
اشاره نمود: - جهش تحصيلي بيش از حد مجاز - ثبتنام دانشآموزان با کبر سن
- صدور گواهي نامه المثني - اخذ باقيمانده دروس جهت فارغ التحصيلي - صدور
مجوز شرکت مجدد در امتحان برخي دروس سوم متوسطه و دوره پيشدانشگاهي و ثبت آن به
صورت مازاد در کارنامه تحصيلي بدون محاسبه در معدل - تقاضاي جايگزيني دروسي که
نمرات آنها قابل تطبيق نيست - اجازه شرکت در امتحان به دانشآموزاني که در موعد
مقرر در امتحان تغيير رشته شرکت نکردهاند - صدور ديپلم افتخار - صدور مجوز
ارائه کليه دروس دوره پيشدانشگاهي در اولين نوبت امتحاني به دانشآموزاني که داراي
پذيرش از دانشگاههاي داخل کشور ميباشند که اين پذيرش به واسطه موفقيت آنها در
المپيادهاي کشوري و يا جشنواره خوارزمي بوده که منتج به اخذ مدال و يا رتبه علمي
براي دانشآموز شده باشد. - صدور مجوز تغيير رشته و ادامه تحصيل براي
دانشآموزان انتقالي پايه دوم فني حرفهاي و کار دانش دوره متوسطه در صورتي که
منطقه فاقد رشته تحصيلي دانشآموز انتقالي باشد. - صدور گواهي نامه المثني براي
دانشآموزاني که در بلاياي طبيعي مانند سيل، زلزله، بلاياي غيرطبيعي (مانند
آتشسوزي، تخريب خانه) در صورت ارائه مدارک موجه - مجوز صدور گواهي نامه المثني
براي افرادي که تغييرات شناسنامهاي بيش از سه مورد شناسنامه را دارند (مانند:
تغيير نام، نام خانوادگي و... تاريخ تولد... جنسيت) - مجوز ثبتنام در آموزش از
راه دور و يا بزرگسالان به دانشآموزان واجب التعليم که به دليل بيماري قادر به
ادامه تحصيل در دوره پيشدانشگاهي روزانه نيستند. - تقاضاي ادامه تحصيل در مدارس
روزانه پس از وقفه تحصيلي و حذف يک سال سابقه تحصيلي از سيستم دانشآموزي با عذر
موجه (پزشکي) - صدور مجوز جهش تحصيلي در دوره متوسطه اول و دوم به دانشآموزان و
تسهيلات بسيار ديگر بسياري از مشکلات تحصيلي دانشآموزان با نيت مثبتانديشي در
جهت حل مشکل با همدلي، درايت، دورانديشي، دلسوزي و مشارکت اعضاي کميسيون معين حل
ميشود. تصميم گيرندگان در جلسه: پيوسته مجموعهاي از «چراها» را مطرح کرده و در
مورد مفروضات و آنچه قرار است ابراز گردد پرسشهايي رامطرح مينمايند و درصدد پاسخ
مناسب بر ميآيند. - آنها ميدانند يک تصميم به عنوان بهترين تصميم نيست فلذا
راهکارهاي مختلفي را پيشنهاد کرده تا بهترين تصميم اتخاذ شود. - اساس نظرات
آنها، حل مشکلات مراجعهکنندگان است. - دغدغه هميشگي اعضاي تصميمگيرنده در اين
کميسيون عدم اطلاع کليه شهروندان ايراني و ايرانيان ساکن در خارج از کشور از وجود
اين کميسيون براي حل مشکلات تحصيليشان ميباشد هنگام رايدادن به يک نفر هميشه
نگران تضييع حق ديگران هستند که مبادا ديگراني نيز باشند که به دليل عدم اطلاع از
وجود اين کميسيون مشکلاتشان حل نشده باقي بماند چنانچه اطلاعرسانيها صحيح به موقع
و درست باشد چه بسا ديگر تخلفي صورت نگيرد. روش ارسال پروندههاي مشکلدار و يا
تقاضاي تسهيلات از کميسيون معين به دو شکل ميباشد: - پرونده و يا تقاضاي
دانشآموز از مدرسه به کميسيون خاص منطقه ارجاع از آنجا بنا به نوع پرونده به دفاتر
حوزه ستادي (دفتر دبستاني، متوسطه راهنمايي، متوسطه نظري و پيشدانشگاهي، متوسطه
فني، حرفهاي و کاردانش، شاهد و ايثارگر و...) از آنجا به دبيرخانه شوراي عالي و
کميسيون معين - فرد شخصا به کميسيون خاص منطقه مراجعه کرده و از آنجا پرونده به
دفاتر حوزه ستادي و دبيرخانه شوراي عالي و کميسيون معين ارجاع شود. به دليل
تغييرات و جابه جاييها و ناکافي بودن اطلاعات کارشناسان برخي استانها اطلاعرساني
بهينه در خصوص کميسيون معين صورت نگرفته بعضا شاهد اين مسئله بوديم که ارباب رجوع
از وجود کميسيون معين مطلع شده و درخواست حل مشکلش را داشته اما کميسيون خاص مناطق
به دليل ناکافي بودن اطلاعاتش کارشکني کرده در اين حالت کارشناسان کميسيون معين
تلفني کارشناس استان رامجاب به ارسال مدارک دانشآموز به دفاتر براي ارسال به
کميسيون معين نمودهاند. جهت تسريع در روند ارسال و اتخاذ تصميمي بهينه ارائه
اطلاعات صحيح و کامل با کليه مدارک مستند از سوي فرد متقاضي به کميسيون خاص مناطق
ضروري ميباشد. پس از ارسال کامل مدارک و دلايل محکمهپسند و با توکل به خدا با
وجود کميسيون معين ديگر نگران حل مشکل تحصيلي خود نباشيد. شعله باجولزاده
|
|